طراحی موزه جدید آکروپلیس

در سال ۲۰۰۱، برنارد چومی با همراهی مایکل فوتیادس موزه جدید آکروپلیس را طراحی کرد. ایده اولیه این طرح مبتنی بر جمع آوری اشیاء تاریخی و هنری مربوط به آکروپلیس بود. این موزه از طرفی باید مکانی برای انتقای اشیاء موزه قدیمی آکروپلیس فراهم می آورد، و از سوی دیگر بنا بود دلیلی باشد برای پس گرفتن آثار ارزشمندی که به بهانه نبود فضای مناسب نگهداری، از سنتوری های آکروپلیس دزدیده و به موزه لندن منتقل شده بودند.

در نگاه اول، طرح چومی به غایت بی طرفانه به نظر می رسد، بنای متشکل از دو مکعب مستطیل مسطح که با لایه ای از شیشه خاکستری رنگ پوشانده شده است. در طرح این موزه خطوط افقی در نهایت سادگی به کار گرفته شده. با این رویکرد که بنا فاقد مفهوم یادمادنی گشته و توجه اذهان را جلب آثار موجود در آن می نماید. ساختار طرح این بنا، مشتمل بر سه سطح زیرین، میانی و بالایی است که هر یک گوشه ای از مضامین تاریخی موزه را پوشش می دهد.

اولین سطح بنا، با تعریف یک پیلوتی بر فراز آثار مشکوف در حفارها شکل می گیرد. گالری های بخش میانی، برای آثار دوره آرکائیک تا رومی در نظر گرفته شده و جهت گیری آن نیز منطبق بر الگوی کنونی خیابان های آتن است و فرمی ذوزنقه شکل دارد، و در نهایت بلند ترین قسمت موزه که همان گالری پارتنون است.

ورودی بنا از سمت پیاده راه دایانیسیو آرئوپائیتو تعریف شده، که موزه را به آکروپلیس و سایر محوطه های باستان شناختی اطراف پیوند می دهد. در نمای گالری واقع در طبقات نیز دیدی وسیع و ۳۶۰ درجه به سمت آکروپلیس و آتن امروزی دارد.

این موزه در فاصله ۳۰۰ متری جنوب شرق پارتئون قرار گرفته و فضای وسیع نمایشگاهی آن با مساحتی نزدیک به چهارده هزار متر مربع، گنجایش تعداد زیادی بازدید کننده را دارد. همچنین بنای موزه به فضاهایی چون کتاب فروشی، تالار سخنرانی، رستوران و چند کافی شاپ مجهز است.

فولدیگ و فلسفه ای که از مجرای آن زاده می شود، بیانگر دنیایی است هزار دریچه، که به روی انسان امروزی گشوده شده است.

فلسفه فولدینگ معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود.فلسفه فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی، ژیل دلوز مطرح شد. وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختار گرایی محسوب می شود. دلوز زسر مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختار گرایی قرار داد.

فلسفه دلوز، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است. به عبارت دیگر می توان بیان نمود که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است.ازنظر دلوز، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است. وی در کتاب معروف خود، ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی (۱۹۷۲) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد. از نظر دلوز، خرد هر جایی است.فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد.از نظر این فلسفه، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد. زیربنا و روبنا وجود ندارد. فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد. این فلسفه در پی از بین بردن دوگانگی هاست. این سبک به مثابه ریشه های درختی که درحال درافکندن طرحی نو است. این طرح افکنی با هیچ یک از تمدن های قبلی یا همجوار سازگاری ندارد بلکه تنها به عقل و انسان اندیشمند بها می دهد.

مفهوم فولدینگ فولد یعنی چین و لایه های هزار تو، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر، همه چیز در کنار هم است، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد، تفسیری بالا تر و فراتراز دیگری نیست، همه چیز افقی است. به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است.

فولدینگ، عمود گرایی، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند. از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است. دلوز در کتاب خود به نام، فولد، لایبنیتز و باروک (۱۹۸۲) جهان را چنین تبیین می کند: “جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا، زمان فشرده شده، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است “. دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن و پویا می بیند.

اصول فولدینگ یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز، افقی گرایی است. دلوز به همراه یار همفکر خود، فیلیکس گاتاری، مقاله ای به نام “ریزوم” (Rhaizom) در سال ۱۹۷۶ در پاریس منتشر کرد. این موضوع در کتاب هزار سطح صاف (۱۹۸۰) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید. رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان، ساقه آن به صورت افقی ودر زیر خاک رشد می کند. برگ ها ی آن خارج از خاک است با قطع بخشی از ساقه ان، این گیاه از بین نمی رود، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند. این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردندو اصول اولیه آن را زیر سوال بردند. از نظر آنها، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار، درخت گونه و مرکز مدار است.

بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ۱۹۹۰ مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن، فرانک گهری، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند. از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیر دل، جفری کیپینز، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد. همانند دیکانستراکشن، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.

معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد. فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی. در مقیاس شهر، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند ونه مطابق با آنند، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند.

گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ میگوید:”فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته” در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند. در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند.

معماری فولدینگ معماری نئوباروک نیز نامیده می شود. در معماری باروک، سبک های یونانی، رومی، شرقی، رومانسک، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید، که همان رایانه است، انجام می شود.

فرهنگسرای نیاوران

فرهنگسرای نیاوران

کلیات طرح

مجموعه فرهنگی نیاوران اثر کامران دیبا بین سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ در مساحتی بالغ بر ۴۴۰۰۰ متر مربع ساخته شد. زیر بنای فرهنگسرا در این مجموعه و  باغ ۸۴۰۰ متر مربع می باشد.

فرهنگسرای نیاوران

مجموعه نیاوران در باغی قدیمی شکل گرفته است. و شامل دو ساختمان مستقا، یعنی “ساختمان دفتر مخصوص فرح پهلوی” در شمال بستر طرح، و “فرهنسرای نیاوران” در جنوب آن می شود. محور مشجر شمالی – جنوبی با درختان تناور و جوی ها و آبنماهایی در حد فاصل ای دو ساختمان، باز مانده با قدیمی است. در انتخاب محل ساختمانها نیز کوشش شده تا آنجا که مک است از فضاهای بی درخت باغ استفاده شود.

ساختمان دفتر مخصوص به شکل بنایی سه طبقه از بتن نمایان ساخته شده است. که در آن مجموعه های اداری با طراحی باز بر گرد سرسرای میانی حلقه زده اند. “فرهنگسرا” به شکل مجموعه ای از ساختمان های کوچک و کم ارتفاع در اطراف یک حیاط ساخته شده که نمای آنها اغلب از بتن نمایان زرد رنگ است و در نقاط محدودی با سنگ مرمر زرد رنگ پوشیده شده است.

بخش های مختلف فرهنگسرا عبارت اند از نگارخانه، نمایشخانه، کتابخانه، رستوران و بخش اداری. نیت اولیه کارفرما ساخت بنایی برای دفتر کار پهلوی بوده است، اما به پیشنهاد طراح و تایید کارفرما با ایجاد تغییراتی در برنامه، ساختمان فرهنگسرا  به عنوان مکانی فرهنگی برای استفاده عموم نیز به ان اضافه می شود. به این ترتیب دو عرصه متفاوت در بستر طرح شکل می گیرد، که دیواری عرضی در انتهای محور باغ حد فاصل آنها را معلوم می کند.

 

سازماندهی کلی

در طرح مجموعه نیاوران و در دل باغ وسیع آن، فضاهای بسته به دوساختمان مجزا تقسیم شده اند.در ین میان ساختمان فرهنگسرا در جنوب باغ استقرار یافته است.

محری که از این دو مجموعه می گذرد در راستای هیچ یک از این دو ساختمان نیست. فرهنگسرا در محوطه جنوب غربی محور نشسته است و فقط ورودی آن که رو به سمت شرق دارد به میدانگاه ابتدایی محور نگاهی می کند.

در جنوب ساختمان دفتر اختلاف سطح قابل توجهی بین دو بخش باغ دیه می شود. دیواری سنگی به ارتفاع چهر متر دو محوطه بالا و پایین را از هم جدا می کند. جالب آنکه این دیوار در تمامی عرض باغ امتداد نمی یابد و پس از قطع کردن محور آب و سبزه تمام می شود. به نظر می رسد تنها وظیفه این دیوار تاکید بر اختلاف سطح دو محوطه بالا و پایین باغ است. به واسطه آن انقطاعی درباغ پدید می آید، محور یاد شده خاتمه می یابد، و علی رغم وجود دری بنی دو سطح پیین و بالا، ساختمان دفتر دور از دست می نماید.

فرهنگسرای نیاوران

سایت پلان مجموعه نیاوران : ۱٫ورودی اصلی ۲٫وردی غربی ۳٫ورودی شمالی ۴٫ورودی های خدماتی ۵٫ساختمان فرهنگسرا ۶٫محور باغ ۷٫ساختمان دفتر فرح ۸٫دیوار جداکننده

 

فرهنگسرای نیاوران

 

فرهنگسرای نیاوران

دروازه و پل ورودی

فرهنگسرای نیاوران

پیوستگی بصری میان میدان در ابتدای محور باغ و حیاط فرهنگسرا نشان از پیوند دوستی میان باغ و فرهنگسرا دارد

سیمای بیرونی فرهنگسرا

در تصویری کلی بنای فرهنگسرا حجمی نعلی شکل دارد و از احجامی که بر گرد  حیاط مربع شکلی حلقه زده اند تشکیل شده است. ضخامت حجم ساختمان در همه جا یکسان نیست. به این دلیل حجم را نیمه منظم و گونه گون می یابیم. در حقیقت ساختمان فرهنگسرا از کنار هم نشستن احجام کامل و منفرد بوجود آمده است. این احجام در یکدیگر حل نشده اند تا کل واحدی را بسازند، بلکه در کنار هم نشسته اند. در بعضی مواقع گویی احجام با هم برخورد کرده اند و مجموعه ای را فراهم ساخته اند. تفاوت طراحی نما در آنها نیز به گونه گونی و استقلال آنها از یکدیگر کمک می کند. این گونه گونی و تنوع، فرهنگسرا را نه به شکل یک بنا که به صورت مجموعه ای از بناها، و حیاط آن را را به صورت مرکز محله ای کوچک جلوه می دهد.

فرنگسرا به واسطه این حیاط مرکزی که همه پاره های تشکیل دهنده اش بدان رو می گشایند، موجودی مستقل به نظر می رسد. اختلاف سطح میان حیاط فرهنگسرا و باغ محوطه و همچنین مرزی که میان این دو به کمک حصار و حوض  آب پدید آمده است،  بر این استقلال مهر تایید می زند. در عین حال همنشینی این موجود مستقل با میدانگاه ابتدای محور شمالی – جنوبی باغ، و پیوستگی بصری میان باغ و حیاط فرهنگسرا  که از طرح خاص فصل مشترک این دو و بیان نمادین دروازه ورودی نشات می گیرد، نشانه پیوند دوستی میان باغ و فرهنگسرا است.

قائده حیاط فرهنگسرا مربعی است که پیش آمدگی ها و عقب نشستگی های  احجام اطراف حیاط در آن تصرف می کنند. به علاوه این حیاط موجودی روان و سیال است که از زیر فضاهای کتابخانه عبور می کند و به محوطه باز جنوب غربی پیوند می خورد. این تصرف ها وروان سازی ها حیاط را به صورت فضای باز “حادث شده ای” میان چند حجم بسته نشان می دهد. همان کیفیتی که در کل فرهنگسرا احساس می شود و اصول معماری مدرن را تداعی می کند. از سوی دیگر وقتی به نمای بام توجه می کنیم خط آسمان افقی مداومی می بینیم که گهگاه توسط نورگیرهای مدور و راه پله ای می شکند و تنوع می یابد و تصویری را بوجود می آورد که به بافت های سنتی بی شباهت نیست.

در سیمای بیرونی فرهنگسرا اصولا روزنه ها کم و محدود است. نکته جالب اینکه سازماندهی احجام به گونه ای است که احجام بسته تر و کم روزنه تر در کنار باغ، و احجام باز تر و پر منفذ تر در لایه های داخلی ساختمان واقع شده اند. اینگونه سازماندهی و نماسازی به سیمای بیرونی فرهنگسرا کیفیتی درونگرا می بخشد.

سازمان دهی فضای بسته

دسترسی به بخش های مختلف فرهنگسرا از طریق حیاط میانی تامین شده است.در این میان فضاهای نمایشخانه، نگارخانه و سالن غذاخوری دارای دسترسی مستقیم اند. و ر نتیجه اعضای اصلی فرهنگسرا تلقی می شوند. بعضی دیگر از فضاها یعنی بخش اداری و کتابخانه، دسسترسی غیر مستقیم دارند و به این سبب اعضای فرعی به حساب می آیند.

گفتیم که در فرهنگسرا بناهای گوناگون دور هم گرد آمده و محیطی مانند مرکز محله ای کوچک می سازند. اما گونه گونی اجزا فقط به چهره بیرونی ساختمانها محدود نمی شود بلکه در سازمان دهی فضایی درون هر بنا نیز می توانیم شیوه مستقل و متفاوت را مشاهده کنیم. برای مثال در طرح نگارخانه سازماندهی فضایی بر اساس استقرار چند سطح ساده در ترازهای مختلف که با پله به هم وصل شده و حفره ای را در میان خود جای داده اند، شکل گرفته است. طرح نگارخانه قصه خاصی ندارد. طراح می توانست بی آنکه پیامدی برای طرح داشته باشد، ماجرای سطح ها و پله ها را  بیش از این تکرار کند.

در بخش اداری طراحی بر اساس هندسه ای قانون مند صورت گرفته است. فضاها پیرامون یک سرسرای مرکزی، که حفره ای در میان دارد، می گردند و به این ترتیب آرایش فضایی مرکز گرایی به وجود می آودند.

در طرح غذاخوری تصمیم طراح بر ایجاد فضایی ساده و تک جهته است. غذاخوری به مثابه ایوان بسته ای خود را متوجه حیاط نشان می دهد.

فضاهای بسته فرهنگسرا از جهت توجهشان به حیاط میانی نیز با هم متفاوت اند. از میان آنها غذاخوری و فروشگاه توجهی جدی به حیاط دارند. در حالی که نگارخانه و نمایشخانه کاملا به آن بی توجه اند. و کتابخانه نیم نگاهی به آن دارد. واقعیت آن است که فضاهای بسته فرهنگسرا پیش از آنکه با یکدیگر و با حیاط میان خود سر و کار داشته باشند، موجوداتی بالنسبه مستقل اند که در مکانی گرد هم جمع شده اند.

در بث ارتباط فضاهای بسته و باز ، نکته ای هم در باب نحوه پیوند فضاهای بسته با باغ مجموعه شایان توجه است. و آن این که از میان فضاهای بسته فرهنگسرا، دو بخش کتابخانه و ساختمان اداری خود را متوجه فضای باغ و گوشه های دنج آن نشان می دهند. اما دو فضای اصلی بزرگ یعنی نگارخانه و نمایشخانه که در مکانهای نزدیکتری به پهنه اصلی باغ واقع اند از همنشینی با آن بهره کمتری می برند. نتیجه اصلی آن است که نگاه کردن به باغ موضوع اصلی طرح فرهنگسرا نیست.

بین فضاای بسته فرهنگسرا اختلاف سطح هایی وجود دارد. استقرار راه پله ها در محل اتصال فضاهای بسته با یکدیگر، مفاصل ارتباطی را پدید آورده است. اما این مفاصل نه فقط خاص ارتباط میان اجزا هستند، که در حقیقت معاب اصلی دسترسی به فضاهای بسته را تشکیل می دهند و به این ترتیب  وظیفه حیاط را به عنوان فضای ربط کم رنگ می کنند. اختلاف سطح های مذکور سبب می شوند تا افراد با حرکت در داخل فضاهای بسته  مرتبا از پله ها و شیبراهه ها بالا و پایین بروند. امری که حرکت و پویایی را در فضای فرهنگسرا به همراه می آورد. ( مجله معمار – شماره ۲۰ )

 

 

پردیس سینمایی ملت

پردیس سینمایی ملت

معرفی پروژه

مجموعه پردیس سینمایی پارک ملت در منطقه ۳ شهرداری تهران در خیابان ولیعصر، جنب ورودی جنوبی پارک ملت، توسط شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، به طراحی کاترین اسپریدونف و رضا دانشمیر، طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ ساخته شد. این مجموعه در زمینی کشیده و بدون شکل به مساحت ۶ هزار متر مربع از همه مزایای استقرار در محوطه پارک بهره مند است.

 

پردیس سینمایی ملت

۲ ۱ ۲ ۲ مقیاس شهری پروژه

پارک ملت با توجه به مولفه های برنامه ریزی شهری به عنوان پارکی با عملکرد شهری و با حوزه نفوذ بسیار وسیع شناخته می شود. ضمن آنکه از نظر کارکردهای آموزشی و پژوهشی تخصصی، می تواند عملکردهای خاصی در حد نفوذ حوزه شهری داشته باشد. بنابراین مجموعه نیازهای منطقه ای را که با توجه به وسعت و جمعیت آن کمبود شدید فضاهای فرهنگی احساس می شد فراهم می کند و در عین حال بر کل شهر تاثیر می گذارد.

این مجموعه می تواند در ساعات ازدحام جمعیتی برابر با ۲۲۰۰ نفر را در خود جای دهد.

 

 

پردیس سینمایی ملت

 

۲ ۱ ۲ ۳ بخشها و فضاهای موجود

این پروژه با زیربنای ۱۵ هزار متر مربع،  شامل ۴ سالن سینما، هر یک به ظرفیت ۳۰۰ نفر و یک سالن نمایش کوچک به ظرفیت ۳۰ نفر به همراه فضا های نمایشگاهی، رستوران و کافی شاپ، فروشگاه کتاب و سی دی، فضاهای اداری و خدماتی مورد نیاز می باشد.

 

پردیس سینمایی ملت

 

 

پردیس سینمای ملت

 

 

پردیس سینمای ملت

 

سازماندهی فضایی پروژه با توجه به فرم کشیده و محدود زمین و امکان ایجاد دو سالن نمایش در روی زمین و دو سالن دیگر در زیرزمین، تنظیم شده. از همین رو با استفاده از اتصال شیب گردان دو سالن در امتداد یکدیگر، ایوان سرپوشیده بزرگی ایجاد شده که محل گفتگو و تبادل نظر، اجرای مراسم و رویدادهای متنوع فرهنگی و اجتماعی خواهد بود.

 

پردیس سینمای ملت

سازماندهی فضایی عناصر پروژه به ایجاد سه فضای باز و کشیده انجامیده است. فضای اول در زیرزمین مربوط به فعالیتهای نمایشگاهی، فضای دوم در همکف به اوان سرپوشیده ورودی و فضای سوم در بالاترین سطح به رستوران و غذاخوری اختصاص دارد.

این سه فضای باز افقی توسط دو فضای عمودی در دو سوی خود که شامل فضاهای انتظار و خدماتی اند به کدیگر متصل شده اند.

ارتباطات مجموعه شامل راهروها ، پله های برقی و آسانسورها از فرم سالن ناشی می شوند. که امکان ایجاد

شیبراهه های نرم مواج در طول پروژه را نیز ممکن کرده است. به نظر می رسد سعی شده تا این مسیرهای

عبوری داخلی از حرکتهای پیاده روهای توپولوژیک درون پارک پیروی کنند. (۲)

 

۲ ۱ ۲ ۴ عنوان پردیس و کارکرد مجموعه

پیش از همه چیز نام این پروژه در برابر آنچه بنا شده است مورد پرسش است. هگامی که می شنویم “پردیس سینمایی” انتظار داریم با مجموعه ای از هر انچه به سینما مربوط است مواجه شویم که احتمالا یا در فضایی باز شکل گرفته اند یا با فضاهای سبز اذغا شده اند. اما چیزی که با آن مواجه هستیم یک ساختمان بسته است که تنها با چهار سالن نمایش فیلم در کنار پارک ملت قرار گرفته است. پس انتظار ما از ایده طراحی یک مجموعه پارک سینمایی مخدوش می شود چرا که بدیهی است بنا با تصور ایجاد پردیس شکل نگرفته است.

 

پردیس سینمای ملت

 

۲ ۱ ۲ ۵ کارکرد مجموعه و سایت

سالن سینما و نمایشگاه از موقعیتهایی در معماری ایست که می توان آن را بدون نیاز به نور طبیعی و به صورت جعبه ای بسته طراحی کرد. مانگونه که در این پروژه نیز دو سالن از چهار سالن اصلی، نمایشگاه و بخش عمده ای از ارتباطات بدون مشکلی در زیر زمین هستند. در اینجا تنها جبهه شمالی ارطبات بصری مطلوبی برای درون بنا ایجاد می کند. اما ا دورن فرصت زیادی برای لذت بردن از این تجربه بصری وجود ندارد و حتی قهوه خانه نیز در حد سه میز کوچک به مششتریان اجازه همنشینی با مناظر پارک را نمی دهد.

از سوی دیگر چرخشی که بنا به سمت جنوب غربی دارد و پوشش یکپارچه شیشه در این وجه موجب می شود ه ساختمان بیشتریم زمان نورگیری و تابش گرم آفتاب در تابستان و بیشتریم مواجه با باد سرد غربی در زمستان تهران را تجربه کند. (۳)

صرف نظر از جزئیات پلا ر مواج با این نمای شیشه ای و بهترین کاربرد انرژی در فضاهای زیر زمینی پروژه با هم به سوال پردیس و پارک در برایر مجموعه طراحی شده می رسیم.

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵   

planning

(۱) اهداف

(۱-۱) عملکرد «افراد – فعالیت ها – روابط»

۱-۱-۱   ۱- رسالت

۱- بررسی علت ساخت پروژه

 

۲-۱-۱   ۲- حداکثر تعداد

۲- بررسی حداکثر تعداد استفاده کنندگان از پروژه        

 

-۱-۱     ۳- هویت فردی

۳- شناخت اهداف برای حفظ هویت مستقل در میان گروه بزرگی از افراد

 

۴-۱-۱   ۴- تعامل / خلوت

۴- تشخیص اهداف مورد نیاز حریم های مختلف خصوصی و فعالیت گروهی

 

۵-۱-۱   ۵- سلسله مراتب ارزش ها

۵- بررسی سلسله مراتب ارزش های کارفرما / استفاده کننده

 

۶-۱-۱   ۶- فعالیت های اصلی

۶- شناخت اهداف به عنوان فعالیت های اصلی و بررسی سطح کیفی آن ها

 

۷-۱-۱   ۷- امنیت

۷- شناخت اهداف مربوط به نوع امنیت مورد نیاز

 

۸-۱-۱   ۸- پیشرفت

۸- شناخت اهداف مربوط به تداوم موثر (جریان) پیشرفت افراد و اشیا

 

۹-۱-۱   ۹- تفکیک

۹- بررسی سیاست های تفکیک افراد ، خودروها و اشیا

 

۱۰-۱-۱ ۱۰- رویارویی ها

۱۰- شناخت اهداف مربوط به رویداد ها و وقایع برنامه ریزی شده

 

۱۱-۱-۱ ۱۱- حمل و نقل / پارکینگ

۱۱- شناخت سیاست های حمل و نقل (پارکینگ)

 

۱۲-۱-۱ ۱۲- بازده

۱۲- بررسی کاربردهای یک هدف به منظور بازده عملکردی

 

۱۳-۱-۱ ۱۳- اولویت روابط

۱۳- شناخت اهداف مربوط به اولویت روابط

 

 

 

اهداف            (۲-۱) فرم «سایت – محیط – کیفیت»

۱-۲-۱   ۱- تاثیر گذاری بر عناصر سایت

۱- بررسی دیدگاه کارفرما در مورد عناصر موجود در سایت (درختان، آب فضای باز ، تسهیلات و امکانات)

 

۲-۲-۱   ۲- پاسخ محیطی

۲- بررسی دیدگاه کارفرما در مورد کنش تسهیلات به محیط اطراف

 

۳-۲-۱   ۳- استفاده بهینه از زمین

۳- بررسی سیاست استفاده از زمین برای افزایش بازدهی و ماهیت محیطی

 

۴-۲-۱   ۴- روابط اجتماعی

۴- بررسی سیاست های برنامه ریزی هم زمان و ایجاد ارتباط با مجموعه های همجوار

 

۵-۲-۱   ۵- توسعه ی جامعه

۵- بررسی سیاست های سرمایه گذاری بر محیط های هم جوار و توسعه ی آن ها

 

۶-۲-۱   ۶- آسایش فیزیکی

۶- تعیین سطح آسایش فیزیکی مورد نیاز

 

۷-۲-۱   ۷- امنیت جانی

۷- شناخت ملاحظات مربوط به شرایط ایمنی در زندگی

 

۸-۲-۱   ۸- محیط اجتماعی / روان شناختی

۸- شناخت دیدگاه کارفرما در مورد تامین محیط اجتماعی / روان شناختی

 

۹-۲-۱   ۹- فردیت

۹- تعیین اهداف مربوط به ارتقاء استقلال فردی استفاده کننده

 

۱۰-۲-۱ ۱۰- پیدا کردن مسیر (راهیابی یا رسش)

۱۰- تعیین اهداف مربوط به حرکت افراد و خودروها برای ایجاد راهیابی با حس جهت یابی(کجا هستید) و حس ورود (از کجا باید وارد شوید)

 

۱۱-۲-۱ ۱۱- تصویر به وجود آمده

۱۱- شناخت نحوه ی نمود پروژه

 

۱۲-۲-۱ ۱۲- توقعات کارفرما

۱۲- بررسی دیدگاه کارفرما در مورد کیفیت محیط فیزیکی و تعادل فضا و کیفیت

 

 

 

 

 

(۱) اهداف

(۳-۱) اقتصاد «بودجه اولیه – هزینه های عملکردی – هزینه های زندگی روزمره»

 

۱-۳-۱   ۱- میزان بودجه

۱- تشخیص میزان بودجه موجود

 

۲-۳-۱   ۲- تاثیر گذاری هزینه ها

۲- بررسی اهداف مربوط به موثر بودن هزینه ها

 

۳-۳-۱   ۳- حداکثر بازگشت

۳- بررسی هدف مربوط به حداکثر بازگشت سرمایه

 

۴-۳-۱   ۴- بازگشت سرمایه

۴- بررسی هدف مربوط به بازگشت سرمایه یا به دست آوردن بیشترین سود

 

۵-۳-۱   ۵- به حداقل رساندن هزینه های عملیاتی

۵- بررسی هدف مربوط به حداقل رساندن هزینه های عملکردی تاسیسات فیزیکی

 

۶-۳-۱   ۶- هزینه های تعمیر و نگهداری

۶- شناخت هدف مربوط به حداقل رساندن هزینه های نگهداری و تعمیر

 

۷-۳-۱   ۷- کاهش هزینه های زندگی

۷- شناخت اهداف تعیین اولویت هزینه های زندگی یا هزینه های اولیه

 

۸-۳-۱   ۸- تجدیدپذیری

۸- بررسی اهداف کارفرما با توجه به هدف دستیابی به محیطی پایدار

 

 

(۴-۱) زمان «گذشته – حال – آینده»

۱-۴-۱   ۱- حفظ آثار تاریخی

۱- بررسی دیدگاه کارفرما در مورد حفاظت از عناصر تاریخی

 

۲-۴-۱   ۲- فعالیت های ایستا / پویا

۲- تحلی دیدگاه کارفرما نسبت به ایستایی یا پویایی به عنوان سازماندهی اجتماعی یا عملکردی

 

۳-۴-۱   ۳- تغییرات

۳- بررسی دیدگاه کارفرما در مورد تغییرات پیش بینی شده

 

۴-۴-۱   ۴- توسعه

۴- شناخت انتظارات کارفرما در زمینه توسعه و پیشرفت

 

۵-۴-۱   ۵- تاریخ تحویل پروژه

۵- تعیین تاریخ مورد نظر بای تحویل پوژه

 

۶-۴-۱   ۶- قابل دسترس بودن بودجه ها

۶-شناخت اهداف کافرما با توجه به موجودی بودجه ها با گذشت زمان

 

 

(۲) واقعیت ها «جمع آوری و تحلیل»

 

(۱-۲) عملکرد «افراد – فعالیت ها – روابط»

 

۱-۱-۲   ۱- داده های آماری

۱- پردازش داده های آماری خام به اطلاعات مفید

 

۲-۱-۲   ۲- پارامترهای مساحت

۲- خلق عامل های زیر بنا از فعالیت های عمومی (مانند۱۵۰GSF به ازای هر کارمند دفتر)

 

۳-۱-۲   ۳- پیش بینی تعداد کارکنان

۳- سازماندهی تعداد افراد کارکنان هر مقوله و ظرفیت کاری هر یک از آن ها

 

۴-۱-۲   ۴- ویژگی های استفاده کنندگان

۴- تحلیل ویژگی های فیزیکی ، اجتماعی ، عاطفی و عقلی افراد و ارائه خدمات به آن ها

 

۵-۱-۲   ۵- ویژگی های جامعه

۵- تحلیل ویژگی های جامعه ی مرتبط با پروژه

 

۶-۱-۲   ۶- ساختار سازمانی

۶- بررسی ساختار سازمانی کارفرما

 

۷-۱-۲   ۷- ارزش زیان احتمالی

۷- ارزیابی تلفات اجتماعی ، به منظور تعیین میزان کنترل های امنیتی مورد نیاز

 

۸-۱-۲   ۸- مطالعه زمان – حرکت

۸- بررسی شرایط جابهجایی زمان – فاصله

 

۹-۱-۲   ۹- تحلیل ترافیک

۹- تحلیل مسیرهای مختلف رفت و امد مورد نیاز توسط ساکنین ساختمان ، پیاده ها و خودروها

 

۱۰-۱-۲ ۱۰- الگوهای رفتاری

۱۰- تحلیل الگوهای رفتاری کارفرما / استفاده کننده

 

۱۱-۱-۲ ۱۱- کفایت فضا

۱۱- ارزیابی حد کفایت فضا ، برای تعداد افراد و فعالیت های آن ها در ساختمان

 

۱۲-۱-۲ ۱۲- نوع / شدت

۱۲- بررسی انواع روابط عملکردی و تمرکز آن ها

 

۱۳-۱-۲ ۱۳- راهنمایی های فیزیکی

۱۳- تحلیل شرایط لازم برای گروه های خاص ، مانند گروه هایی با فعالیت جسمانی

 

ردیف     (۲) واقعیت ها «جمع آوری و تحلیل»            کانسپت

(چکیده مفهوم)

(۲-۲) فرم «سایت – محیط – کیفیت»

 

۱-۲-۲   ۱- تحلیل سایت

۱- تحلیل شرایط کنونی سایت موجود خطوط تراز ، دیدها ، عوامل طبیعی ، فضاهای قابل ساخت ، دسترسی و خروج ، امکانات اندازه و ظرفیت

 

۲-۲-۲   ۲- آنالیز خاک

۲- بررسی گزارش آزمایش خاک و تاثیرات آن بر هزینه و طرح

 

۳-۲-۲   ۳- نسبت زیر بنای کف

۳- بررسی نسبت زیر بنا ، عرصه (میزان پوشش زمینی) تعداد افراد در هر آکر (۴۰۵۰ متر مربع) و سایر اندازه های قیاسی برای تراکم

 

۴-۲-۲   ۴- تحلیل آب و هوا

۴- تحلیل اقلیم و شرایط آب و هوایی ، مانند اطلاعات مربوط به دماهای فصلی ، میزان بارندگی ، برف ، زوایای تابش خورشید و جهت باد .

 

۵-۲-۲   ۵- نقشه برداری

۵- ارزیابی تاثیز آیین نامه ها و شرایط منطقه بندی در شکل گیری پروژه

 

۶-۲-۲   ۶- محیط

۶- بررسی مصالح و محیط اطراف سایت ، از نظر تاثیرات احتمالی

 

۷-۲-۲   ۷- اثرات روانشناختی

۷- بررسی مفاهیم روان شناختی فرم در محیط و جابجایی افراد و خودروها

 

۸-۲-۲   ۸- نقطه ارجاع / ورودی

۸- تعریف نقاط رجوع و ورود

 

۹-۲-۲   ۹- هزینه / فوت مربع

۹- تعیین شناختی متقابل از کیفیت ساختمان بر مبنای عوامل کمی (هزینه به ازای هر فوت مربع)

 

۱۰-۲-۲ ۱۰- بازده طرح یا ساختمان

۱۰- بررسی تاثیر بازده طرح ساختمان (معمولا” به صورت نسبت زیر بنای خالص به کل) بر کیفیت

 

۱۱-۲-۲ ۱۱- هزینه تجهیزات

۱۱- شناخت اثرات هزینه ی تجهیزات بر کیفیت

 

۱۲-۲-۲ ۱۲- مساحت بر حسب واحد

۱۲- تعیین کفایت عملکردی (زیر بنا / واحد) در مورد فضاها به مثابه ی نشان کیفیت

 

 

ردیف     (۲) واقعیت ها «جمع آوری و تحلیل»            کانسپت

(چکیده مفهوم)

(۳-۲) اقتصاد «بودجه اولیه – هزینه های عملکردی – هزینه های زندگی روزمره»

 

۱-۳-۲   ۱- پارامترهای هزینه

۱- تعیین هزینه به ازای فوت مربع ، یا در نظر گرفتن شاخص تورم ضریب محلی هزینه و سطح کیفی ساخت

 

۲-۳-۲   ۲- حداکثر بودجه

۲- تعیین حداکثر میزان بودجه مورد نیاز

 

۳-۳-۲   ۳- ضریب های زمانی – کاربری

۳- تحلیل ضرایب زمان – کربردی برای عملکردهای مختلف به صورت ترکیبی

 

۴-۳-۲   ۴- تحلیل بازار

۴- ارزیابی گزارش تحلیل بازار و شناخت اثرات آن بر طرح

 

۵-۳-۲   ۵- هزینه های منابع انرژی

۵- تحلیل انواع هزینه ها برای منافع مختلف انرژی

 

۶-۳-۲   ۶- ضرایب فعالیت ها و اقلیم

۶- تحلیل عوامل اقلیمی، سطح فعایت ها و تاثیرات آن بر مواد و مصالح ساختمانی

 

۷-۳-۲   ۷- داده های اقتصادی

۷- تحلی اطلاعات اقتصادی با توجه به هزینه های اولیه نسبت به هزینه های زندگی

 

۸-۳-۲   ۸- سیستم درجه بندی LEED

۸- تحلیل کاربردهای پیشگامی در سیستم های استفاده از انرژی و طراحی محیطی

ردیف     (۴-۲) زمان «گذشته – حال – آینده» کانسپت (چکیده مفهوم)

 

۱-۴-۲   ۱- اهمیت

۱- تعیین میزان تاثیر و اهمیت ساختمان های هم جوار و موجود به عنوان ارزش های تاریخی ، زیبایی شناختی و عاطفی

 

۲-۴-۲   ۲- پارامترهای فضا

۲- ایجاد پارامترهای فضایی با توجه به فعالیت های خاص و تعداد استفاده کنندگان (مانند ۱۵ فوت مربع بر هر صندلی غذا خوری)

 

۳-۴-۲   ۳- فعالیت

۳- بررسی فعالیت های موجود که احتمال تغییر در آن ها وجود دارد

 

۴-۴-۲   ۴- تخمین ها

۴- بررسی مسائل عملکردی بلند مدت برای توسعه یا عدم رشد و توسعه

 

۵-۴-۲   ۵- مدت زمان (دیرش)

۵- تعیین جدول زمان بندی واقع بینانه برای تحویل کامل پروژه

 

۶-۴-۲   ۶- ضرایب تورم

۶-تحلیل تاثیر ضرایب تورم

 

 

 

 

 

 

جدیدترین طرح های کاغذ دیواری

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

گروه مهندسین فاوکس یکی از گروه های فعال در زمینه مشاوره، خرید ،طراحی و اجرای فضاهای داخلی می باشد.

wall paper

در این مجموعه متخصصین از گروه های مربوطه از جمله در حیطه های روانشناسی رنگ در فضاهای داخلی، چیدمان با توجه به اصول علمی مبلمان ، متریال شناسی و هماهنگ سازی متریال ها با هم برای دستیابی به یک فضای جذاب و با طراوت می باشد.

دستیابی به یک خانه مدرن به عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای صنعتی و تجاری در زمینه تکنولوژی های نوین ساختمان با ارائه جدیدترین متریال های روز دنیا، توانمندی ها و نوآوری های متخصصین موجود در گروه معماری و ساختمانی فاوکس صورت می پذیرد.

جلوه های ویژه دکوراسیون داخلی در قالب معرفی متریال و تکنیک های طراحی و اجرا ،به صورت مشاوره با مشتری از خدمات ویژه، در این مجموعه می باشد.

wall paper

انواع کاغذ دیواری:

کاغذ دیواری ها به طور عمده به دو گروه تقسیم می شوند:

آنهایی که دارای طرح چاپی یا مواد پوششی هستند که به نوبه خود یک دکوراسیون به شمار می­روند و آنهایی که دارای سطح پارچه ­ای یا طرح برجسته هستند و به طوری طراحی شده ­اند که بعد از نصب روی دیوار باید رنگ شوند.

کاغذ دیواری ­های چاپی دقیقاً از اسمش پیداست، کاغذی دیواری است که یک طرح رنگی روی آن چاپ شده است و ممکن است به صورت بافت پارچه یا طرح برجسته نیز باشد. انواع ارزان آن ممکن مشکل نصب شوند یا به راحتی پاره شوند و یا کش بیایند و باعث شوند نتوان راحت طرح­ های آن را باهم جفت کرد. قوی ترین کاغذ دیواری­ های چاپی کاغذ دولا نام دارند که در هنگام تولید ۲ لایه از کاغذ را به هم می­چسبانند. اکثر کاغذ دیواری را­ های چاپی اگر لکه روی آن د می­توان با دستمال مرطوب تمیز کرد.  این گروه به راحتی کنده می­شوند و مناسب برای افرادی است که مدام تغییر دکوراسیون می­دهند

wall paper

کاغذ دیواری­ قابل شستشو همان کاغذ دیواری­ گروه دوم به صورت چاپی هستند که در هنگام تولید یک لایه پلاستیک بسیار نازک و شفاف روی آن می­کشند و آنرا ضد آب و ضد لک می­کند ،البته به صورت برجسته یا  با پارچه ­ای باشد. کاغذ دیواری­ قابل شستشو به صورت خود چسب (چسبدار) نیز موجود است. د. کاغذ دیواری قابل شستشو را برای اتاقهایی انتخاب کنید که دارای هوای معتدل یا گرم و بخاردار مثل آشپزخانه یا حمام می­باشند. نقطه ضعف اصلی این نوع، کنده شدن بسیار سخت آن است. کاغذ دیواری­ های وینیل شامل یک لایه پلاستیک هستند که طرح روی آن چاپ شده و به یک کاغذ زیری می­چسبند. این نوع نیز می­تواند سطح پارچه­ ای یا برجسته داشته باشد یا ممکن است ظاهر فلزی داشته باشد که (فویل وینیل) نامیده می­شود و در نتیجه پوشش دیوار کمی سخت­ تر از نوع قابل شستشو است و می­توان برای ه­ ها آنرا سایید ولی با این حال باید مراقب بود تا زیاد خیس نشود که باعث ور آمدن درزها نشود..

wall paper


آلبومی از جدیدترین طرح های کاغذ دیوار

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

 

wall paper

در پی جلوه های نوین دکوراسیون،که در نهایت خانه ایی مدرن را برای شما به همراه خواهد داشت ،دیوار از عناصر با اهمیت در این زمینه می باشد.رنگ ، فرم،جنس و متریال از فاکتورهای تعریف کننده این موضوع می باشد.طراحان حرفه ایی و آشنا به جدیدترین تکنولوژی های نوین در دکوراسیون می توانند شاخصه های کیفی و کمی را در این باره طراحی و اجرا نمایند.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

 

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

گروه مهندسین فاوکس یکی از گروه های فعال در زمینه مشاوره، خرید ،طراحی و اجرای فضاهای داخلی می باشد.

faux

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا ی برج باغ ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

این برج ۶۶۵ متری، توسط گروه Atkins designs studio طراحی شده، این برج برای کاربری های گوناگونی طرای شده است. طبقاتی مسکونی، تجاری همراه با فروشگاه ها، هتل و حتی یک گالری بزرگ هنری در سطح بین المللی.

این آسمان خراش، ۱۲۵ طبقه دارد و در بین هر ۲۷ طبقه آن، یک فضای سبز پارک مانند طراحی شده و در نوک برج، در قسمت مرکزی توربین آن، یک رستوران در اتاقی شیشه ای و کپسول مانند با دیدی فوق العاده قرار دارد.

در سایت رسمی این آسمان خراش، این طرح را مدلی امروزی و پیشرفته از مناره های اسلامی دانسته است.

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵ 

iranmemari

کتاب معماری مدرن از ۱۹۰۰

اختراع اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و در واکنش در برابر بی نظمی های مفروض و التقاطگری ناشی از احیاگری های متعدد قالب های تاریخی در ا وایل قرن نوزدهم تبلور یافته است. آنچه در آرمان معماری مدرن اساسی تلقی می گردد این نگرش است که هر عصری در گذشته، سبک معتبر خود را دارا بوده است که گریاش واقعی آن دوره را بیان می کند.

 

کند. بنا بر این نگرش گویا در حدود نیمه قرن هجدهم وقفه ای رخ داده بود؛ یعنی هنگامی که سنت رنسانس در تنگنا قرار گرفته و خلائی ایجاد شده بود که در آن انطباق های غیر معتبر متعدد و ترکیبات مجدد قالب های گذشته جریان یافته بود. در آن هنگام رسالت اصلی باز یافتن راه واقعی معماری بود که قالب های مناسب با نیازها و الهامات جوامع صنعتی مدرن را نمایان سازد و نگاره هایی را بیافریند که قابلیت تجسم آرمان های «عصری مدرن» و احتمالاً متمایز را داشته باشد.

تقریباً تا نیه سده نوزدهم نظریه پردازان فرانسوی همچون سزار دالی (César Daly) و اوژن ویوله لو دوک (Eugène Viollet – le – Diuc) احتمال وجود سبک مدرن خالص را بررسی می کردند، اما تصور کافی از قالب آن نداشتند. تنها با پایان این قرن بود که با تأثر قابل توجه ابدعات ساختاری در میانه این دوره، در تلاشی برای تصویر پردازی قالب های معماری نو، گام هایی خیالپردازانه برداشته شد. این مرحله پیشگامانه، که (در میان دیگر پدیده ها ) به هنر نو (Art Nouveau) منتهی شد، ویژه کشورهای صنعتی و پیشرفته اروپای غربی و ایالات متحده بود. حتی در آن هنگام نیز، تقریباً درباره نمود یا ظهور معماری توافق اندکی وجود داشت؛ البته، الهامات مشترک بسیاری قابل ترجمان بصری به شیوه های گوناگون بود. آنگونه که استنباط می گردید «معماری مدرن» باید به طور مستقیم بر وسایل جدید ساخت و ساز مبتنی باشد و بر مبنای مقتضیات کارکردی تنظیم گردد؛ قالب های آن باید از اسباب متعلق به یادبود تاریخی پاک شود و مضامین هنری آن با اسطوره ها و تجارب بویژه مدرن انطباق یابد؛ روحیات آن باید تصویر مبهم پیشرفت انسانی را نشان دهد و عناصر آن باید قابلیت کاربرد گسترده در موقعیت های بی سابقه ویژه ای را داشته باشد که ناشی از تأثیر زندگی انسان و ماشینی است؛ به عبارت دیگر، معماری مدرن باید بیانگر مجموعه جدیدی از قالب های نمادینی باشد که واقعیت های معاصر را صریحتر از آنچه معجون سبک های تاریخی در بر داشتند، نشان می دهد.

در عمل، بین تقریباً سال ۱۸۹۰ تا دهه ۱۹۲۰ سبک های چندی ظهور یافت که «نوگرایی» ویژگی اصلی آنها تلقی می شد، تا اینکه سرانجام در دهه اخیر توافقی عمومی بر سر این اصلاح حاصل آمد. در هر حال، برخی از مدافعان و مروجان معماری مدرن می خواستند این مهم را به معاصرینشان بقبولانند؛ بنابر این، برای شناسایی ویژگی های این «سبک بین المللی» تلاش بسیاری کردند؛ یعنی زبان ابرازگر حجم های ساده و شناور و هندسه های کاملاً واضح که به نظر می رسید با تشریک مساعی معماران متعددی، همچون لوکوربوزیه، جی، پی. اود (Oud)، گریت ریتولد (Gerrit Rietveld) والتر گروپیوس (Gropius Walter) میس فن در روهه (Mies van der Rohe) و بقیه، تحقق یافته بود؛ آنان ادعا کردن که این سبک، تنها معماری معتبر قرن بیستم محسوب می شود. پیشرفت های معاصر دیگر براحتی مورد بی توجهی قرار گرفت و هر کاری انجام شد تا اختلافات را بپوشاند و نمای اصلی جبهه ای متحد را حفظ کند.

«پیشگامان طراحی مدرن» (به اصطلاح نیکلاس پوسنر، Nikolaus Pevsner) تا معاری ربع آخر قرن بیستم، غرق نمی شد، بلکه با ظهور و شیوع سنت های جدیدی مواجه می گشت که بتدریج نگرش ها و اسلوبی را که با قرن نوزدهم به ارث رسیده بود، در بر می گرفت.

 

موضوع بعید مساله فریبنده « از کجا آغاز کنیم؟» است؛ چه وقت معماری بویژه معماری مدرن ظاهر می گردد؟ تاکنون در این زمینه اظهارات کافی ایراد گردیده است؛ به نحوی که ما را مطمئن می سازد که هیچ پاسخ ساده ای برای این سوال وجود ندارد، تنوع چشمگیر حرکت های اولیه در سوابق تاریخی جالب توجه است: طبیعی است که این نقطه های آغازین، نگرش های گوناگونِ نویسنده را درباره معماری مدرن نشان می داد؛ بنابر این ، نیکلاس پوسنر که معماری جدید تأکید کند به همراه ویلیام موریس و جنبش هنرها و صنایع دهه ۱۸۶۰ اثر خود، پیشگامان طراحی مدرن (Pioneers of Modern Design) (1936) را منتشر کرد. زیگفرید گیدیون که اندیشه اش مملو از تجزیه روحانی عصرش بود و معماری مدرن را عاملی وحدت بخش می پنداشت، در اثر خویش، فضا، زمان و معماری (Space , Time and Architecture)(1941) سده نوزدهم را دوره انشقاق توصیف کرد. از یک طرف، قالب های منحط التقاطگری و از طرف دیگر، گرایش های نوظهور دیگری ( بیشتر در زمینه مهندسی) وجود داشت که در آنها ترکیب جدید قالب، ساختار و کال فرهنگی مورد توجه بود. هنری راسل هیچکاک که در حال تبیین جنبه هایی بصری سبک جدید بود در کتاب سبک بین المللی (The International Style) (1932، با هنکاری فیلیپ جانسون) این نظریه را ارائه کرد که معماری مدرن ویژگی های کلاسیک «تناسب و بخش بندی» را با رویکردهای سازه ای گوتیک (Gothic) ترکیب کرده است.

برای برگزیدن دهه ۱۹۲۰ به نام دوره برجسته «تحکیم معماری مدرن» بویژه در هلند، آلمان، فرانسه و روسیه سابق لزومی ندارد مدافع نگرش «دوره کلاسیک» در هنر باشیم. این دوره با شناخت کامل «عصر افتخار آمیز» در معماری مدرن نامیده شده است؛ که در طول آن لوکوربوزیه، میس فن در روهه، والتر گروپیوس، گریت ریتولد (اگر بخواهیم فقط نام تعدادی را ذکر کنیم) مجموعه ای از شاهکارهای معماری را آفریدند که در از بین بردن نفوذ سنتهای پیشین و برقراری قواعد اساسی برای آینده جاذبه بسیاری داشتند.

بررسی بحث درباره رابطه نامعلوم میان معماری مدرن و نگرش انقلابی دراتحاد جماهیر شوروی (سابق) در دهه بیست و میان معماری مدرن و نظام های حکومتی خودکامه در دهه سی را در بر خواهد گرفت. ما با چیزی عمیقتر از تعارض سبک ها مواجه هستیم: معماری مدرن نمود مجموعه متنوعی از نگرش های اجتماعی جدید بود که با وضعیت کنونی به مخالفت بر می خاست و برای شیوه جدید زندگی راه حل هایی را پیشنهاد می داد. بررسی سال های میانی جنگ به طور مسلم بدون ملاحظه تحولات انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی و نیز تجربیات شهرسازی، بویژه طرح های لوکوربوزیه و رایت در «شهر شعاعی» (Radiant) و «شهر پهندشتی» (Broadacre City) ناقص است.

حرکت هایی مانند «خشونت گرایی نو» (New Brutalism) و گروه هایی همچون «گروه ده» (Team X) و «نیویورک پنج» (New York 5) مضامینی مانند «منطقه گرایی» و انطباق با فرهنگ و شرایط اقلیمی محلی در کشورهای در حال توسعه، سبک های ساختمانی مانند مجتمع آپارتمانی مرتفع و آسمانخراش جعبه شیشه ای و ظهور معماران منفردی همچون لوئیس کان (Louis Kahn) کنزو تانگ (Kenzo Tange) جیمز استرلینگ (James Stirling) ، دنیس لاسدون (Denys Lasdun)، جورن اتزون (Jorn Utzon) آلدو فن ایک (Aldo Van Eyck) روبرت فنچوری (Robert Venturi) مایکل گریوز (Michael Graves) و آلدو روسی (Rossi)

۱٫ هنر نو: نهضتی که با اثر پذیری از باسمه های ژاپنی و شکل های پیچکی و گیاهی، با خطوطی مواجه و رنگ هایی شفاف نخست در هنرهای تزئینی به وجود امد (در فرانسه و آلمان)، و سپس شامل معماری و نقاشی و پیکر تراشی شد و رواج بین المللی یافت. هدف اصلی این نهضت ابداع آثار نوظهور و رهایی از قید مقررات هنر مکتبی معمول در قرن نوزدهم بود (۱۸۸۰ – ۱۹۱۴).

۲٫ هنر تزئینی : سکبی تزئینی که حاصل نمایشگاه بین المللی صنایع و فنون و صنایع مدرن پاریس در سال ۱۹۲۵ بود و به طور گسترده ای در معماری دهه ۱۹۳۰ مورد استفاده قرار گرفت؛ از جمله در طرح های آسمانخراش هایی مانند ساختمان کریسلر در نیویورک که ویژگی آن قالب هایی با زاویه بندی تند یا سطح زیگزاگ و تزئینات است.

۳٫ بوزار کلاسیک: طراحی تاریخی و التقاطی در سطحی یاد بودی، آنچنان ه درمدرسه هنرهای زیبا در پاریس در قرن نوزدهم تدریس می شد.

۴٫ گوتیک: شیوه هنری اروپا از قرن دوازدهم تا شانزدهم که خاستگاه آن فرانسه بود و محتوای اصلی آن مسیحیت عنصر مهم هنر گوتیک معماری کلیسایی بود که ویژگی های خاص آن عناصر قائم مکرر، و بلندی ساختمان، و به کارگیری قوس تیزه دار و پشتبند معلق و طاق و تویزه و شیشه بندی منقوش است.

۵٫ کوبیسم: شیوه ای هنری که در اوایل قرن حاضر با الهام گرفتن از نقاشی پل سزان (Paul Cézanne) و پیکر سازی بومیان افریقا اصول رسمی بازنمایی عالم خارج و ارائه مضمون و بیان احوال درون و اسلوب های متداول ژرفانمایی و تاریک و روشن کاری و سایه زنی را در هم شکست (۱۹۰۵ – ۱۹۲۰) در این شیوه ماده یا جسمانیت اصل شمرده می شودی و هنرمند حجم اشیاء و هیاکل را به سطوح و برهای هندسی تجزیه و تقطیع می کند (حجمگری تحلیلی)؛ یا از سطوح و برهای هندسی، اشیاء و هیاکل قابل بازشناسی به وجود می آورد (حجمگری ترکیبی)

 

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

جستاری بر کتاب معماری معاصر غرب به گفتار دکتر قبادیان

Johnson-Wax-front-view-architecture-design

مدرنیته

جهان مدرن در مقابل دنیای کهن، منظر متفاوتی از هستی عرضه می دارد که برخاسته از باورهای عقلی و انسان مداری است. در جهان مدرن داوری های ارزشی بر اساس این باورهای جدید تعریف می شود. شروع چنین تفکری از زمانی است که انسان به عنوان محور سنجش تمام ارزش ها مطرح گردید. از زمانی که توجه به ذهن و تفکر عقلی به عنوان مبنای ارزیابی پدیده های جهان مطرح شد، باور به عقل – که در این دوره جانشین تفکرات ذهنی و روحانی دوران قرون وسطا گردید – انسان را به عنوان نماینده عقل و اندیشه، محور همه چیز قرارداد. انسان مداری، که بعدها مبنای شکل گیری جامعه مدرن شد،ریشه در همین جایگزینی دارد.

دکتر هاشم آغاجری به عبارت دیگر مدرنیته به مثابه یک دوران تاریخی به عصری می گویند که اوماتیسم (انسان گرایی) به معنی فلسفه کلمه ظهور پیدا می کند…

تفاوت بین دو واژه مدرنیته و مدرنیسم تبیین شود. مدرنیته وضعیت و حالتی است که در تاریخ اتفاق افتاده و نوعی نگرش به هستی و زندگی است، ولی مدرنیسم ایدئولوژی و بنا به رویکردی، فهم مدرنیته از خودش است.

رنسانس

رنسانس نهضتی هنری، ادبی و فلسفی بود که نقطه عطفی در تمدن غرب محسوب می شود، زیرا با وقوع آن باورهای ذهنی قرون وسطا و جهان سنت مورد شک و تردید قرار گرفت.

ص ۱۹

جنبش رنسانس در فلورانس آغاز گردید و از آنجا به شمال ایتالیا و رم و سپس فرانسه، اسپانیا، آلمان و سایر مناطق اروپایی غربی گسترش یافت. رنسانس تا سال ۱۵۳۰ در ایتالیا ادامه پیدا کرد.

خصوصیات اصلی عصر رنسانس را می توان در انسان گرایی، واقع گرایی و خردگرایی خلاصه کرد. رنسانس آغاز انسان گرایی و اعتقاد به انسان و توانایی های او است. فرد و فرد گرایی در عصر رنسانس اهمیت پیدا می کند و هنرمند و  اثر هنری به نام هنرمند دارای ارزش می شود.

خردگرایی دیگر خصیصه عصر رنسانس است. در این دوره با گسترش مدارس غیر مذهبی، فلسفه، ادبیات، هنرهای آزاد، فنون جنگی، ورزش، تاریخ و خصوصاً تاریخ عصر کلاسیک تدریس می شود. در هنر و معماری، احجام اولیه مانند مکعب، استوانه، کره و هرم اهمیت پیدا می کند زیرا این اشکال قبال ادراک و استنباط توسط ذهن انسان هستند و هیچ گونه ابهامی در مورد آنها وجود ندارد.

تناسبات ریاضی، همگونی و تقارن که در هنر کلاسیک یونان و روم باستان اهمیت داشت مجدداً در دوره رنسانس واجد ارزش بسیار زیاد می شود.

ص ۲۱

۱٫ ۳٫ علم مداری

در زمینهعلمی ، نیکولاس کپرنیک (۱۵۴۳- ۱۴۷۳)، منجم لهستانی، برای اولین بار عقاید ارسطور، بطلمیوس و کلیسای قرون وسطا را زیر سوال برد و در مقاله خود به نام «در مورد انقلابات اجرام سماوی» اعلام نمود که خورشید و نه زمین مرکز این عالم است و زمین و سایر سیارات به دور خورشید می چرخند.

ص۲۲

عصر روشنگری

در عرصه تفکر و اندیشه نیز تغییرات بنیادین در شرف تکوین بود. فرانسیس بیکن (۱۶۲۶ – ۱۵۶۱) فیلسوف و حقوق دان انگلیسی در کتاب های خود روش استنتاج علمی به طریق قیاسی و کسر گرایی را که در روش مدرسی قرون وسطا معمول بود، به شدت مورد انتقاد قرار داد. در منطق قیاسی ، قضیه ای را که یک فرد مورد قبول (که معمولاً این فرد یا ارسطو و فلاسفه یونان باستان بودند و یا اندیشمندان دنیای لاتین) عنوان کرده بود فرض می کردند و سپس تمام مطالبی را که در رد آن بود به طریق منطقی حذف و رد می نمودند.

ص ۲۳

در فرانسه پایه گذار فلسفه مدرن، رنه دکارت (۱۶۵۰ – ۱۵۹۶) بود. دکارت بابیان جمله معروف خود من می اندیشم پس هستم، کل فلسفه و جهان بینی دنیای سنت را زیر سوال برد. در دنیای سنت همه چیز یقین و ایمان است. ولی دکارت اعتقاد داشت برای رسیدن به یقین و حقیقت باید از شک شروع کرد.

از دیگر دستاوردهای مهم دکارت، ابداع محور مختصات و ریاضی نمودن جهان بود.

ص ۲۵

انقلاب صنعتی

در طی چهار قرن – شانزده، هفده، هجده و نوزده – که تغییرات زیربنایی در جهان بینی دنیای غرب پدید آمد بینش انسان غربی نسبت به خود و جهان پیرامون به طور اساسی دگرگون شد. بایدها و نبایدها و مقدسات و نامقدسات جهان سنت زیر سوال رفت و به جای آن هستی ها و واقعیات و کارکردها و عملکردهای دنیای مدرن جایگزین شد و علم لاهوتی تبدیل به علم ناسوتی گردید.

از تبعات انقلاب صنعتی، رشد سریع شهر نشینی بود. صنعتی شدن کشاورزی و احداث کارخانجات در اطراف شهرها و همچنین ارائه خدمات جدید در شهرها باعث جابجایی جمعیت گردید و ساکنان عمدتاً کشاورز در روستاها به عنوان نیروی کار روزانه کارخانجات در شهرها شدند.

ص ۲۶- مدرنیته، نهادهای مدرن و ساختمان های جدید را هم با خود به داخل شهر همراه آورد، از جمله دانشگاه، وزارتخانه، ایستگاه راه آهن، موزه، نمایشگاه، بیمارستان، شهرداری، دادگستری و پارلمان.

اولین ساختمان های مدرن

از اواخر قرن هجدهم میلادی، به تدریج تولیدات جدید صنعتی وارد امور ساختمانی گردید. در ابتدا این تولیدات برای احداث پل ها، کارخانجات، تأسیسات بندر گاهی، سیلوهای گندم، بناهای عمومی و سپس ساختمان های مسکونی مورد استفاده قرار گرفت.

پل رودخانه سورن (۱۷۷۹ – ۱۷۷۵) در انگلستان یکی از اولین نمونه پل هایی است که با مصالح مدرن، یعنی تیرچدنی احداث شد. این پل دارای سی متر دهانه و پانزده متر ارتفاع بود که در زمان خود دستاور بزرگی محسوب می شود. پل ساندرلند (۱۷۹۶ – ۱۷۹۳) که آن هم در انگلستان و با تیرهای چدنی ساخته شد، بیش از دو برابر پل قبلی، یعنی هفتاد و دو متر، دهانه داشت و بالاخره پل معلق کلیفتون (۱۸۳۶) در بریستول انگلستان با ۲۱۴ متر دهانه ساخته شد.

ص ۲۷

اسکلت فلزی به عنوان سازه ساختمان برای اولین بار در یک کارخانه ریسندگی در شرازیری در انگلستان (۹۷ – ۱۷۹۶) مورد استفاده قرار گرفت. در این ساختمان دیوارهای خارجی، آجری و باربر بودند و از تیر و ستون های چدنی برای سازه داخلی استفاده شده بود.

ص ۲۷ و ۲۸

نمایشگاه مهم بین المللی دیگری در شهر پاریس در سال ۱۸۸۹ به مناسبت یکصدمین سال انقلاب کبیر فرانسه برگزار شد. دو بنای مهم به نام های برج ایفل و تالار بزرگ ماشین در این نمایشگاه جلب توجه می کرد. برج ایفل توسط گوستاوایفل، مهندس راه و ساختمان ، طراحی و اجرا شد. این برج تمام فولادی با ۳۳۰ متر ارتفاع، بلندترین ساختمان ساخته شد تا آن دوره محسوب می شد. برج ایفل به صورت نمادی از صنعت و تکنولوژی جدید و نوید دهنده شکوفایی عصر مدرن بود.

ص ۳۰

معماری مدرن اولیه

معماری مدرن به صورت یک مکتب معماری با مبانی نظری مدون و ساختمان های ساخته شده بر اساس اندیشه مدرن از اواخر قرن ۱۹ میلادی شکل گرفت. خاستگاه این معماری در آمریکا شهر شیکاگو و در اروپا شهرهای پاریس، برلین و وین بود. دوره زمانی معماری مدرن اولیه (Earty Modem Architecture) از نیمه دهه ۱۸۸۰ تا اوایل جنگ جهانی اول، یعنی سال ۱۹۱۴ بود.

مکتب شیکاگو

شیکاگو در  اواخر قرن نوزده مرکز خطوط راه آهن و ارتباط بین شرق و غرب امریکا بود. همچنین این شهر مرکز تجاری مهمی به شمار می آمد و از سال ۱۸۸۵ میلادی، فعالیت شدید اقتصادی و به تبع آن اجرای ساختمان های تجاری و اداری آغاز شده بود. با توجه به این که آتش سوزی سال ۱۸۷۱ بیشتر قسمت های این شهر را از بین برده، لذا زمینه برای تحولات جدید آماده بود.

در طی دو دهه آخر قرن نوزدهم، اولین نمونه های ساختمان های مدرن به دور از هر گونه تاریخ گرایی و تزئینات در شهر شیکاگو ساخته شد.

در شیکاگو تعدادی مهندسان سازه و معمار جوان وجود داشتند که عمدتاً تحصیل کرده اروپا و شهرهای شرق آمریکا همچون بوستون و نیویورک بودند. اولین مهندس مطرح در این مکتب، ویلیام لی برون جنی تحصیل کرده مدرسه هنر و تولیدات در فرانسه بود. وی به عنوان مهندس سازه، دفتر مهندسی و معمای خود را در سال ۱۸۶۸ در شیکاگو تأسیس کرد . او در سال ۱۸۶۹ کتابی به نام اصول و عمل در معماری (Principal and Practices in Architecture) به رشته تحریر در آورد.

ص ۳۳

شرکت آدلر و سالیوان (Adler and Sullivan) دیگر شرکت مهم در مکتب شیکاگو محسوب می شود. لویی سالیوان، معروف ترین معمار این سبک، یکی از مدیران این شرکت بود. وی مدتی محدود و به صورت ناتمام در دانشگاه M.I.T در بوستون و مدرسه هنرهای زیبای پاریس تحصیل کرد و در این بین مدتی در دفتر جنی کار کرد. سالیوان ساختمان های بلند مرتبه متعددی در شیکاگو، نیویورک، سنت لوئیس و بوفالو در چارچوب مکتب شیکاگو طراحی نمود.

وی برای اولین بار شعار فرم تابع عملکرد (Form Follows Function) را که از شعارهای محوری معماری مدرن است، مطرح کرد.

ص ۳۴

وی از تزئینات به صورت محدود بر روی ساختمان های خود استفاده کرد و در این زمینه تحت تأثیر نهضت هنرنو در اروپا بود. ولی در کتاب خود به نام صحبت های کودکستانی ۱۹۰۱ (kindergarten chats) استفاده از هر گونه تزئینات در ساختمان را رد کرده بود.

روش های طراحی، اجرایی و اصول نظری این معماران ، که به نام مکتب شیکاگو شهرت یافت و می توان آن را منشور اولیه معماری مدرن محسوب کرد، به قرار ذیل است:

۱٫     استفاده از اسکلت فولادی برای ساختار کل بنا

۲٫     نمایش ساختار بنا در نمای ساختمان

۳٫     عدم تقلید از سبک های گذشته

۴٫     استفاده بسیار اندک از تزئینات

۵٫     استفاده از پنجره های عریض که کل دهانه بین ستون ها را می پوشاند

نهضت هنر نو

نهضت هنر نو (Art Nouveau) نام سبکی در اروپا بود که ابتدا در هنرهای تزئینی مانند طراحی پارچه، تولید کتاب و مبلمان از دهه ۱۸۸۰ آغاز گردید. سپس این سبک در زمینه های دیگر هنرهای تزئینی همچون گرافیک ، نقاشی، طراحی داخلی، پیکر تراشی و حتی عکاسی ظهور نمود. در معماری این سبک از اوایل دهه ۱۸۹۰ آغاز و عمدتاً تا سال ۱۹۱۰ ادامه داشت.

ص ۳۷

زمینه های فکری این سبک را می توان در سبک هنرها و صنایع دستی در نیمه قرن نوزدهم در انگلستان یافت.

این سبک در انگلستان به نام سبک مدرن، در فرانسه به نام هنرنو و یا سبک گیومارد، در آلمان به نام سبک جوان (Jungedstil) به لحاظ مجله ای به نام نشریه جوان که مبلغ این سبک در آلمان بود، در ایتالیا به نام سبک آزاد (Stile Liberty)، در اسپانیا مدرنیسم (Modemismo) و در اتریش سبک جدایی (Sezessionstil)- به دلیل جدایی معماران این سبک از معماران تاریخ گرا در اتریش – خوانده می شد.

ص ۴۱

در ایران بهترین نمونه طرح های هنرنو را می توان در ساختمان های طراحی شده توسط وارطان آوانسیان، معمار ارمنی تبار دوره پهلوی اول و دوم، در تهران مشاهده نمود.

جنبش فوتوریسم

انقلابی ترین نگرش نسبت به جهان مدرن و مقتضیات و خصوصیات آن در جنبش فوتوریسم در ایتالیا در پیش از جنگ جهانی اول ظهور کرد. بانیان و پدید آورندگان این مکتب فکری و هنری خواستار جهانی بودند که یکسره خود را با شرایط جدید به وجود آمده در اثر انقلاب صنعتی و ظهور تکنولوژی جدید تطبیق دهد و آنچه را که مربوط به گذشته و جهان قبل از صنعت مدرن است، به بوته فراموشی و یا به عبارتی به زباله دان تاریخ بسپرد.

ص ۴۵

بنیانگذار این سبک ، نویسنده و نقاش ایتالیایی، فیلیپور توماسو مارینتی تحصیل کرده دانشگاه سورین فرانسه بود. وی در سال ۱۹۰۹ در روزنامه معروف فیگارو در پاریس منشور فوتوریسم را منتشر کرد. او در بخشی از این منشور می نویسد: «ما تأکید می کنیم که زیبایی جهان توسط زیبایی جدیدی به نام سرعت، غنای فزون تری یافته است». این جمله را می توان به عنوان موضوع اصلی این سبک تلقی کرد.

این جنبش به سرعت حوزه فکری و هنری پیشرو در ایتالیا را تحت تأثیر قرارداد. در طی مدت کوتاهی، نویسندگان، نقاشان، مجسمه سازان، معماران، طراحان صحنه، موسیقیدانان و فیلمسازان معروف ایتالیا به این جنبش گرویدند.

ص ۵۰

فصل سوم: معماری مدرن متعالی

معماری مدرن متعالی و یا به عبارتی اوج معماری مدرن در بین دو جنگ جهانی اول و دوم، یعنی عمدتاً در دهه های ۲۰ و ۳۰ میلادی، در اروپا و آمریکا مطرح بود.

در دوره معماری مدرن اولیه، کماکان سبک های تاریخ گرایی همچون نئوکلاسیک، رمانتیک و بالاخص التقاطی به عنوان سبک های مهم و رایج در غرب حائز اهمیت بودند. مکتب شیکاگو بعد از یک دوره نسبتاً کوتاه بیست ساله، در مقابل سبک های تاریخ گرایی نتوانست دوام بیاورد. نهضت هنر نو نیز در اروپا رقیب نبود و بسیاری از ساختمان های مهم به سبک های مختلف تاریخی در اروپا همچنان احداث می شد.

ولی با پایان جنگ جهانی اول و نیاز شدید به ترمیم خرابی های جنگ و تولید انبوه ساختمان، گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت. لذا استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن، پیش ساختگی، عملکرد گرایی و دوری از سبک های پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت. در این دوره، معماری مدرن به عنوان تنها سبک مهم و آوانگارد در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن به صورت یک سبک جهانی، در اقضا نقاط گیتی گسترش یافت.

یکی از موضوعات کلیدی و بسیار مهم در دوره مدرن متعالی مسئله صنعت، تولیدات صنعتی و تکنولوژی بود.

۳٫ ۱٫ مدرسه باهاس

در سال ۱۹۰۶ در شهر ویمار آلمان، مدرسه هنرها و صنایع دستی به ریاست هانری وان دو ولد (۱۹۵۷ – ۱۸۶۳) تأسیس شد. وی بلژیکی بود و در ابتدا به نقاشی علاقه داشت. در سال ۱۸۹۰ وان دو ولد تحت تأثیر موریس ( از پایه گذاران مکتب هنرها و صنایع دستی) و راسکین به معماری و طراحی داخلی رو آورد. سپس وی سبک هنر نو را ، که سبک رایج بود، انتخاب کرد. او در سال ۱۸۸۵ مغازه هنر نو رادر پاریس طراحی داخلی کرد. در سال ۱۸۹۷ از بروکسل به برلین رفت. از سال ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۹ رئیس مدرسه هنرها و صنایع دستی در ویمار بودی. او معتقد بود که دروس به جای آتلیه، باید در کارگاه و به صورت عملی تدریس شود. از نظر او، کارگاه و تولید یدی مهم بود.

وان دو ولد در سال ۱۹۱۹ والتر گروپیوس را به جای خود به عنوان رئیس مدرسه معرفی کرد. گروپیوس در این سال مدرسه را تغییر سازمان داد و نام آن را باهاس (خانه معمار) گذارد. در این مدرسه هنرمندان و معماران با هم کار می کردند و تحت تأثیر موریس و اکسپرسیونیست ها، صنایع دستی در مدرسه تدریس می شد.

بعد از جنگ جهانی اول، مدرسه بیشتر به سمت طراحی صنعتی و فرم های مکعب شکل ساده گرایش یافت.

ص ۵۲

در همین سال گروپیوس به لحاظ فشارهای سیاسی مجبور شد که مدرسه را به شهر دسوا منتقل کند. وی در این شهر در سال های ۲۶- ۱۹۲۵ ساختمان مدرسه باهاس را طراحی و اجرا کرد. بر سر در این مدرسه عبارت فرم تابع عملکرد نصب شد که نشانه اهمیت عملکرد گرایی و توجه به عملکرد فرم بود.

ص ۵۵

به جز مدیران نامدار این مدرسه، استادان و هنرمندان معروف دیگری به شهرت جهانی در مدرسه باهاس تدریس می کردند. از آن جمله می توان از واسیلی کاندینسکی (۱۹۴۴ – ۱۸۶۶) نقاش پیشگام روس تبار، پل کلی (۱۹۴۰ -۱۸۷۹) نقاش و نظریه پرداز سوئیسی، و یوهانس ایتن (۱۹۶۷ – ۱۸۸۸)، هنرمند اکسپرسونیست سوئیسی نام برد. ایتن بین سال های ۲۳ – ۱۹۱۹ در باهاس تدریس کرد. پس از خروج ایتن، موهولی ناگی (۱۹۴۶ – ۱۸۹۵)، هنرمند مجاری تبار، جانشین او شد. وی تا سال ۱۹۲۸ در بهاس تدریس کرد. موهولی ناگی نظرات کانستراکتیویسم را به جای عقاید اکسپرسیونیست ایتن وارد دروس باهاس نمود.

کانستراکتیویسم

معماری کانستراکتیویسم به لحاظ مباحث نظری و ساختمان های طراحی شده توسط معماران آن، یکی از سبک های مهم برای تبیین اصول و ارائه ساختمان های مدرن در بین دو جنگ جهانی بود. خاستگاه این معماری شوروی بود. می توان عنوان نمود که تنها سبکی که در طی چند سده گذشته در این کشور ظهور کرده و بر معماری و هنر غرب تأثیر گذارده، سبک کانستراکتیویسم بوده است.

رویسه تزاری در سال ۱۹۱۴ وارد جنگ با آلمان شد و متحمل تلفات و خسارات بسیار زیادی گردید. در اکتبر ۱۹۱۷ انقلاب سوسیالیستی به رهبری ولادیمیرلنین در این کشور صورت گرفت. تا سال ۱۹۲۰، دولت جدید التأسیس سوسیالیستی درگیر جنگ های داخلی، عمدتاً با طرفداران روسیه تزاری، بود.

ص ۵۷

کانستراکتیویسم در بین عده ای از نخبگان هنری که عمدتاً شامل نقاشان، مجسمه سازان و معماران بودند، در بعد از انقلاب سوسیالیستی در شوروی مطرح شد.

همکاری بین سوسیالیسم و کانستراکتیویسم برای یکدیگر نیز مفید بود، چنانچه دولت نوپای سوسیالیستی با طرفداری از عقاید و طرح های کانستراکتیویسم، خود را مدافع پیشرفت و توسعه و علم و تکنولوژی معرفی می کرد.

ص ۵۸

کانستراکتیویست ها خواستار دگرگونی بنیادین در روش های ساخت ساز سنتی و به طور کلی نگرش جدید نسبت به هنر و زیبایی بودند. یکی از اولین شعارهای آنها در اوایل دهه ۱۹۲۰ چنین بود: «مرگ بر هنر، زنده باد تکنولوژی … زنده باد تکنسین های کانستراکتیویست».

ص ۶۰

از اوایل دهه سی، معماری کانستراکتیویسم رو به افول گذارد. به جای آن مجدداً رجعت به گذشته و تاریخ گرایی و بالاخص سبک نئوکلاسیک در شوروی مورد توجه قرار گرفت.

ص ۶۱

کوربوزیه

کوربوزیه که اسم اصلی وی شارل ادوارد ژانره است، در دفتر دو تن از معروف ترین معماران آن دوره در اروپا یعنی اگوست پره و پیتر بهرنز به مدت چند سال کار کرد. کوربوزیه در طی فعالیت حرفه ای خود، استفاده از یکی از شاخص ترین مصالح ساختمانی مدرن یعنی بتن را به نهایت زیبایی رساند و کارهای وی مورد تقلید جهانی قرار گرفت.

کتاب اول وی به نام به سوی یک معماری نوین در سال ۱۹۲۳ در پاریس منتشر شد. در این کتاب، مولف توجه معماران را به فن آوری مدرن جلب می کند.

کتاب دوم کوربوزیه به نام شهر آینده در سال ۱۹۲۴ در پاریس انتشار یافت.

ص ۶۳

وی در این کتاب نیز سعی نمود که توجه معماران و شهرسازان را از گذشته به سمت آینده معطوف کند.

کوربوزیه شهرهای آینده را شهرهایی تجسم نموده که از آسمانخراش های عظیم و مرتفع تشکیل شده است.

ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر ، معمار سبک های – تک، به نام برج هزاره توکیو (۱۹۸۹) در ساحل شهر توکیو را می توان نمونه کاملی از برج های چند منظوره کوربوزیه تلقی کرد.

معماری ارگانیک

بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد. رمانتیسم یک جنبش فلسفی، هنری و ادی در اواخر قرن هجده و نوزده میلادی در شمال غربی اروپا بود که به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد. این جنبش واکنشی در مقابل خردگرایی عقل مدرن بود گوته (۱۸۳۲ – ۱۷۴۹) و شیلر (۱۸۰۵ – ۱۷۵۹)، دو شاعر بنام آلمانی، واژه رمانتیک را در مقابل کلاسیک برای اولین بار به کاربردند.

رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند. ولی رمانتیک ها به آن بخش از ذهن توجه داشتند که بیشتر درباره احساس و عواطف بود. در صورتی که برای فلاسفه کلاسیک مانند دکارت ولیبنیتز، عقل و منطق اهمیت داشت.

کلاسیسیسم یا خرد باوری به مبانی علوم اثباتی مانند فیزیک، ریاضی و خرد و منطق معتقد است. در حالی که رمانتیسم یا احساس باوری به تخیل، احساس، هیجان و عاطفه نظر دارد.

ص ۶۵

و بالاخره ویوله لودوک (۱۸۷۹- ۱۸۱۴)، معمار معروف فرانسوی که بر ضد ضوابط مدرسه هنرهای زیبا قیام کرد، سازه ساختمان های گوتیک را سازه پویا و دینامیک می دانست.

معماری ارگانیک در آمریکا در قرن ۱۹ توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت. اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم در نوشتارها و طرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد.

اگر چه معماران مدرن نیمه اول قرن اخیر مانند گروپیوس نیز فرم تابع عملکرد را شعار اصلی خود می دانستند، ولی آنها فرم را تابع تکنولوژی و عملکرد ماشین می دانستند.

ص ۶۶

فرانک لوید رایت به تحقیق یکی از مهم ترین و خلاق ترین معماران و نظریه پردازان قرن بیستم می باشد.

ص ۶۷

به اعتقاد رایت، تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاتر که از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود. او در ۲۰ مه ۱۹۵۳ در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت ذیل تعریف کرد:

۱٫ طبیعت : فقط شامل محیط خارج مانند ابرها، درختان و حیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا و اجزاء و مصالح آن نیز می باشد.

۲٫ ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزاء نسبت به کل و کل نسبت به اجزا است.

۳٫شکل تابع عملکرد: عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده از ابداع و قدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است. فرم و عملکرد یکی هستند.

۴٫ لطافت: تفکر و تخیل انسان باید مصالح و سازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر و انسانی شکل دهد. همان گونه که پوشش درخت و گل های بوته ها، شاخه های آن ها را تکمیل می کند. مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد و نه بالعکس.

ص ۶۸

۵٫ سنت: تبعیت و نه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است.

۶٫ تزئینات : بخشی جدایی ناپذیر از معماری است. رابطه تزئینات به معماری همانند گل ها به شاخه های بوته می باشد.

۷٫ روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود، بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد.

۸٫ بعد سوم: برخلاف اعتقاد عمومی، بعد سوم عرض نیست، بلکه ضخامت و عمق است.

۹٫ فضا: عنصری است که دائماً باید در حال گسترش باشد. فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شوند و در آن جریان داشته باشند.

شاهکار معماری فرانک لوید رایت و نظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالتی پنسیلوانیا در آمریکا دید.

ص ۷۲

معماری مدرن متأخر

دروه معماری مدرن متأخر را می توان از بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه هفتاد محسوب کرد. در این زمان بسیاری از معماران بزرگ دوران معماری اولیه و متعالی همچون رایت، کوریوزیه، گروپیوس و میس زنده بودند. آنها کماکان فعال بوده و نقش بسزایی در شکل گیری معماری آوانگارد داشتند.

رایت در این دوره همچنان به عنوان معروف ترین و مهم ترین معمار آمریکا شناخته شد و پیروان بسیاری در آمریکا و اروپا داشت. او تنها معماری است که در هر سه دوره معماری مدرن ساختمان هایی با شهرت جهانی ساخته است.

کوربوزیه به عنوان استاد مسلم و نظریه پرداز اصلی معماری مدرن ، در این دوره از عقاید دهه ۲۰ و ۳۰ خود در معماری فاصله گرفت. وی به جای تکیه بر یک معماری انتزاعی صرف و طراحی مکعب های مدرن، به سمت تندیس های احساس گرایانه گرایش پیدا کرد.

تعدادی از معماران جوان تر در این دوره نیز به سمت معماران تندیس گرایی تمایل پیدا کردند. از جمله می توان از اروسرینن معمار فنلاندی تبار آمریکایی، در طرح ترمینال T.W.A (1962 – 1956) در فرودگاه نیویورک و همچنین طرح ترمینال فرودگاه دالاس (۱۹۶۳ – ۱۹۵۸) در شهر واشینگتن نام برد.

نکته حائز اهمیت در مورد این ساختمان های تندیس گونه این است که همه آنها بلا استثنا با بتن احداث شده اند. در این بناها بتن همچون خمیر مجسمه سازی، ماده ای بسیار مناسب برای پدید آوردن اجسام بدیع و نوظهور بود. در بسیاری از  این ساختمان ها سطح بتن به صورت نمایان ظاهر شده و سبکی بر این اساس به نام بروتالیسم رایج شد که منظور نمایش بتن و سطح خشن آن است.

علاوه بر کوربوزیه، یک زن و شوهر معمار انگلیسی به نام های آلیسون و پیتراسمیتسون در پدید آوردن این سبک سهیم بودند. از دیگر معمارانی که به این سبک طراحی کردند، می توان از جیمزاسترلینگ و پل رودولف نام برد . طرح رودولف برای دانشکده معماری و هنر دانشگاه ییل در آمریکا (۶۴- ۱۹۵۸) بهترین نمونه طراحی در این سبک است.

ص ۸۰

در ایران، شهرک اکباتان در شمال فرودگاه مهر آباد تهران مثال بسیار خوبی از شهرسازی مدرن بر اساس عقاید کوربوزیه است. کار اجرای این شهرک از دهه پنجاه شمسی در غرب تهران آغاز شد. در شهرک اکباتان یک سری آپارتمان های بلند مرتبه مکعب شکل که همه مشابه یکدیگر هستند با بتن مسلح و به صورت پیش ساخته اجرا شده و مسکن حدود یک صد هزار نفر است. هیچ گونه آثاری از تاریخ گرایی و یا توجه به خصوصیات فرهنگی، بومی و اقلیمی در طراحی این شهرک دیده نمی شود.

میس ونده رو دیگر معمار صاحب نام مدرن تا پایان عمر خود در سال ۱۹۶۹، بسیار فعال بود. میس را شاید بتوان تنها معمار مدرن محسوب کرد که ساختمان های مکعب شکل ساخته شده از شیشه و فولاد را همچنان به زیبایی تا پایان عمر خود طرح کرد.

ص ۸۳

فیلیپ جانسون، معمار معاصر مشهور آمریکایی در معرفی میسی به جامعه آمریکا و نامگذاری سبک میس به نام سبکی بین المللی سهم بسزایی داشت. تا زمانی که میس در قید حیات بود، جانسون تواناترین و متعهد ترین معمار در پیروی از عقاید و نظرات میس بود. در طرح خانه شیشه ای، ایده استاد، یعنی ایده کمتر بیشتر است، به بهترین شکل ممکن توسط جانسون به نمایش گذاشته شده است. این ساختمان که خانه شخصی جانسون است،در سال ۱۹۴۹ در شهر نیوکنن، ایالت کنتیکت در آمریکا اجرا شده است.

در این دوره علاوه بر فیلیپ جانسون، آی. ام. پی – معمار چینی تبار آمریکایی – و شرکت عظیم اسکیدمور اوینگ مریل (S.O.M) به تأسی از میس، مکعب های شیشه ای در غرب و سراسر دنیا احداث کردند. آنها جملگی در گسترش سبکی بین المللی نقش بسزایی داشتند.

شعار معروف میس کمتر بیشتر است هم اکنون به صورت سبکی به نام مینیمالیست مطرح است. در کارهای معمارانی همچون تاداوآندو و آلوارو سیزا، نمونه های از این سبک را می توان مشاهده کرد.

طرح هیا خلاقانه با کمینستر فولر، معمار و مبتکر آمریکایی، نیز در دهه شصت و هفتاد، مورد توجه قرار گرفت. وی در سال ۱۹۲۷ خانه دایمکسون را طراحی کرد. نام این خانه، که تنها ماکت آن ساخته شد، به لحاظ عملکرد دینامیکی و ماکزیمم کارآیی انتخاب شده بود. لذا منظور از دایمکسون ، دینامیک و ماکزیمم کارآیی بود. این خانه به معنای واقعی کلمه، ماشینی برای زندگی بود.

دیگر چهره بارز این دوره، لویی کان، معمار استونی تبار آمریکایی است. اگر چه ساختمان های طراحی شده توسط وی اندک است، ولی تأثیر بسزایی در معماری غرب در طی دو دهه شصت و هفتاد میلادی گذارد.

کان معتقد به تقسیم بندی فضاهای ساختمان به فضاهای سرویس دهنده و فضاهای سرویس شونده و جدا کردن این فضاها از یکدیگر بود. بهترین مثال این نمونه از کارهای وی را می توان در ساختمان مجلس ملی بنگلادش در داکا (۱۹۶۲) و ساختمان تحقیقات پزشکی در دانشگاه پنسیلوانیا (۶۵- ۱۹۵۷) ملاحظه کرد. موسسه علوم اداری در احمد آباد هند (۱۹۶۳) و موزه هنری کیمیل (۱۹۷۲ – ۱۹۶۶) در شه رفورت ورت در ایالت تکزاس آمریکا از دیگر طرح های مهم این معمار است.

ص ۸۴

فولر و کان هر دو در کنگره بین المللی معماران در اصفهان تحت عنوان بررسی امکان پیوند معماری سنتی با شیوه های نوین ساختمان در سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۹ش) شرکت کردند. گروپیوس، میس و ریچارد نوترانیز به این کنفرانس دعوت شده بودند. منتها به علت مرگ هر سه آنها قبل از برگزاری کنفرانس، این کنفرانس بدون حضور آنها تشکیل شد و فولر و کان شاخص ترین سخنرانان این کنفرانس بودند.

ص ۸۵

فیلیپ جانسون در سال ۱۹۷۸ با قراردادن سنتوری تزئینی فاقد عملکرد بر بالای ساختمان AT& T در نیویورک (شکل ۶٫ ۱۲) جدایی خود از معماری مدرن و گرایش به سمت معماری پست مدرن را به صورت بسیار بارز اعلام کرد. از معمار شاخص در اعضای هیئت داوران مسابقه مرکز پمپیدو در پاریس بود و مسابقه ای که در آن سنگ بنای معماری های – تک (فصل پنجم) ریخته شد. وی ساختمان ورودی برای بازدید کنندگان از خانه شیشه ای را به سبک دیکانستراکشن طراحی کرد. جانسون خانه تئاتر جدید در کلبولند اُهایو (۸۴- ۱۹۸۱) در آمریکا را به اتفاق شریک و همکار خود، جان بورگی، به سبک نئوکلاسیک طراحی کرد. او خانه لویس (شکل ۱۰٫ ۲) در کلیولند را با همکاری فرانک گهری به سبک فولدینگ طراحی کرد، لذا از او می توان به عنوان معماری نام برد که همواره در معرفی و پایه گذاری سبک های جدید در معماری در بخش عمده ای از قرن بیستم نقش مهمی داشته است. اگر چه وی بیش از نه دهه از ع مر خود را گذرانیده است، ولی همچنان یک معمار فعال و حامی بسیاری از معماران جوان در معرفی ایده ها و سبک های جدید  است.

ص ۸۹

تحولات رخ داده در حوزه معماری طی سه دهه پایانی قرن گذشته در غرب باعث متزلزل ساختن ارکان تنها سبک فراگیر و جهانی، در بخش عمده ای از قرن بیستم یعنی معماری مدرن گردید. این تحولات ریشه در تغییرات بنیادین فکری و اجتماعی و دگرگونی نگرش نسبت به خود و جهان پیرامون در غرب داشته است. تغییرات ذکر شده با انتقادات نیچه از مدرنیته از اواخر قرن نوزده در آلمان آغاز؛ و توسط اندیشمندانی همچون فروید، هایدگر، دریدا، دلوز، لیوتارد و دیگران مورد بسط و شرح قرار گرفت.

اگر فلسفه روح زمان و معماری کالبد زمان است، با عوض شدن روح زمان، کالبد زمان هم عوض می شود. لذا این بخش نیز همانند بخش قبل، ابتدا با موضوع فلسفه آغاز شده و سپس نمود کالبدی آن در معماری مورد بحث قرار گرفته است.

ص ۹۰

پست مدرنیته

شرایط بعد از مدرن و یا مرحله تاریخی بعد از مدرن است.

«اهب حسن، در مقاله ای با عنوان «فرهنگ پسامدرن» معتقد است که کلمه پسامدرن نخستین بار توسط فدریکو دو انتیس در دهه ۱۹۳۰ به مثابه عکس العملی در برابر مدرنیسم ادبی به کار رفته است».

دکتر هاشم آغاجری

منطق پست مدرن اساساً منطق نفی است و نه اثبات یعنی شورش علیه توتالیته عقل روشنگری و افکار و هر گونه حاکمیت مطلق و بلامنازع اصول و معیارهای ثابت و عام …)

پست مدرنیته به این عقل (عقل مدرن) پشت کرد، اما رو به سوی جای مشخصی ندارد. لذا من فکر می کنم که پست مدرنیته تنها به عنوان یک راه آسیب شناختی برای مدرنیته تلقی می شود».

چارلز جنکز در مورد عصر پست مدرن می نویسد:

«صنعتی شدن با سرعتی پرشتاب جای خود را به عصر پسا صنعتی می سپارد. کار در کارخانجات جای خود را به کار در منزل و ادارات می سپارد…

عصر پست مدرن عصر انتخاب های بی شمار و فزاینده است . عصری است که هیچ گونه جریان ارتدکسی را نمی توان بدون خودآگاهی و طنز پذیرفت، زیرا تمام سنت ها برای خود واجد ارزش و اعتبارند. این امر تا حدودی نتیجه چیزی است که انفجار اطلاعات، ظهور دانش سازمان یافته، ارتباطات جهانی و سیرنتیک خوانده می شود».

ص ۹۱

نظریات پست مدرنیسم و نقد آن از مدرنیسم در موارد ذیل قابل بررسی است:

۱٫عقلانیت     ۲٫ ایدئولوژی          ۳٫ کثرت گرایی        ۴٫ تاریخ       ۵٫ رسانه ها

۶٫ زبان        ۷٫ تکنولوژی

عقلانیت

رنه دکارت، از پایه گذاران فلسفه مدرن با این گفته خود که من فکر می کنم پس هستم، تأکید بیش از پیش ذهنیت مدرن بر عقل و عقل گرایی را ابراز کرد.

در عصر روشنگری نیز بر عقل، خرد و استدلال منطقی تأکید مجدد شد. ولی یکی از وجوه شاخص و عمده نقد پست مدرنیسم از مدرنیسم، عقلانیت و خرده عدد اندیش مدرن است.

این نوع نگرش به امور و محور قرار دادن عقل تک ساحتی در اواخر قرن نوزده توسط فیلسوف طغیانگر آلمانی، فردریک نیچه زیر سوال برده شد. از نظر وی «تمدن غربی نوعی پدر سالاری عقل باوری دارد که باعث شده همه چیز در چارچوب خرد باوری افراطی، بشر را اسیر خودش کند. نیچه مشکل بزرگ بشریت را مدرنیته می داند.

ص ۹۲

ایدئولوژی

در تعریف ایدئولوژی باید گفت «ایدئولوژی بسته بندی کردن ایده ای برای اهداف مشخص سیاسی است. ایدئولوژی نوعی مکتب است که هدفش بسیج مردم برای اهداف سیاسی و آرمان های خاص تحت لوای ایده های معین است.

ایدئولوژی توجیه اجتماعی باورها و اعتقاداتی است که فرد یا طبقه ای خاص برای حفظ بقای خودش تدوین می کند. ایدئولوژی نظامی ارزش گراست و هر ایدئولوژی مقابل خودش را نفی می کند. ایدئولوژی در تضاد است و تقابل را مطرح می کند. از نظر نیچه، ایدئولوژی فلسفه مومیایی شده ای است که پویایی خودش را از دست داده».

ص۹۳

فرانسوالیوتار می نویسد: « من با ساده کردن بیش از حد، پست مدرن را به منزله بی اعتقادی و عدم ا یمان به فراروایت ها توصیف می کنم».

میشل فوکو، مورخ و فیلسوف پست مدرن فرانسوی، در رد ایدئولوژی و راه حل های کلی و جهانی، معتقد است: «مشکلات محلی، محتاج راه حل های محلی است». در عصر پست مدرن «فراروایت ها ساقط شده اند».

معماری مدرن با اعتقاد راسخ به علم و تکنولوژی و جهانی بودن علم و تکنولوژی، پایه گذار سبک بین المللی بود.

چارلز جنکز بیان نموده عصر پست مدرن، عصر انتخاب های بی شمار و فزاینده است.

«یکی از اساسی ترین مضامین مبحث پسامدرن، حول واقعیت ، یا فقدان واقعیت یا چند گانگی واقعیت، می چرخد. هیچ انگاری مفهومی نیچه یی است که با این معنای سیال و بی ثبات از واقعیت رابطه تنگاتنگی دارد… نیچه تأکید می کند که نظام های به اصطلاح عقلانی در واقع نظام های قانع سازی هستند. بدین سان نتیچه نقاب از چهره ادعاهای کشف حقیقت بر می دارد و نشان می دهد که این ادعاها همان چیزهایی هستند که او آن را “خواست قدرت” می نامد. آنان که چنین ادعاهایی دارند، خود را بالاتر از کسانی قرار می دهند که این ادعاها برای آنان طرح شده است و بدین سان بر آنان مسلط می شوند».

ص ۹۴

تاریخ

دیدگاه مدرنیسم و پست مدرنیسم نسبت به تاریخ نیز دو دیدگاه کاملاً متفاوت و متضاد است. مدرنیست ها تاریخ را به صورت خطی و معلول را به دلیل وجود علت ها می دانند و برای هر علتی در تاریخ، به دنبال معلول آن هستند. چنانچه داریوش آشوری می نویسد: «توضیح علی مسائل، از جمله مسائل تاریخی، تنها در بستر ذهنیت مدرن ممکن است».

رسانه ها

به عقیده متفکران پست مدرن، یکی از مشخصات بارز جوامع پیشرفته، سیطره رسانه ها مانند مطبوعات ، رادیو، تلویزیون و اینترنت بر وجوه مختلف زندگی است. امروزه در جوامع غربی، وقایع و هنجارها از طریق راسنه ها به اطلاع مردم می رسد و زندگی آنها را شکل می دهد. ژان بودریار، فیلسوف پست مدرن و معاصر فرانسوی معتقد است که «رسانه ها در جهت دادن ذهن توده ها نقش اساسی دارند».

ص۹۵

زبان

از نظر فلاسفه و متفکران پست مدرن، زبان نقش اساسی و تعیین کننده در طرز تفکر و نوع اندیشه انسان دارد. مارتین هایدگر (۱۹۷۶- ۱۸۸۹)، فیلسوف آلمانی که جزو فلاسفه پست مدرن محسوب می شود، معتقد است.

ص ۹۶

«انسان در زبان زندگی می کن و همچون زبان است… هستی ما زبان گونه است و ما فقط در زبان زندگی می کنیم… حضور ما در این جهان به زبان وابسته است. برای ما در هر لحظه اموری چون زبان، دلالت و معنا مطرح می شود. انسان و معنا در مکالمه زنده اند. انسان مکالمه است… انسان تا زمانی که حرف می زند انسان است… زبان نزدیک ترین همسایه انسان است».

لودویگ ویتگنشتاین، یکی دیگر از فیسلوفان صاحب نام پست مدرن، در مورد زبان معتقد است : «هر نوع استفاده از واژه ها قواعد خاص خود را دارد و از این نظر استفاده از زبان ها با بازی زبانی قابل مقایسه است که هر بازی برای خود قواعد خاص دارد».

تکنولوژی

معماری مدرن نیز به تبع آن همواره تأکید بر اهمیت تکنولوژی در عصر حاضر داشته است. شعارهای معماران مدرن از همان آغاز شکل گیری این سبک معماری، تأکید بر این مدعاست؛ چنانچه لویی سالیوان شعار فرم تابع عملکرد، آدولف لوس شعار تزئینات جنایت است و کوربوزیه شعار خانه ماشینی است برای زندگی را مطرح کردند.  میس ونده :« اگر ما موفق شویم که صنعت را جلو ببریم، تمام مسائل اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیک و هنری حل خواهد شد».

هایدگر ماهیت تکنولوژی را گشتل (Gheshtel) می نامد. گشتل در زبان آلمانی به معنای قابل دور عکس ، قفسه کتاب، خاکریز در جنگ، سد و چارچوب است. از نظر هایدگر، گشتل یعنی ماهیت تکنولوژی ، ماهیتی که خصوصیت تعرضی نسبت به انسان دارد و انسان در چارچوب آن قرار می گیرد. به عقیده هایدگر «ماهیت تکنولوژی آن قدر هم تابع انسان نیست، بلکه موجودی مستقل است. ما هیچ وقت بر گشتل سوار نمی شویم، تقدیر آن را نمی توان دگرگون کرد. دانشمندان فقط دامنه گشتل را گسترش می دهند. پست مدرن هم نمی تواند از گشتل خارج شود. پست مدرن یک دیدگاه نسبت به گشتل است که می گوید نباید عاشق تکنولوژی بود».

ص ۱۰۰

از دهه شصت میلادی، موضوع پست مدرن در معماری به صورت یک سبک مهم مطرح شد و انتقادات زیر بنایی به اندیشه منطق گرا و تکنو مدار معماری مدرن وارد گردید. آغاز گر این جنبش کسی نبود مگر یکی از شاگردان لویی کان به نام رابرت ونچوری.

وی در سال ۱۹۶۶ کتابی به نام پیچیدگی و تضاد در معماری به رشته تحریر در آورد. به گفته معلم سابقش ، وینسنت اسکالی، «این کتاب مهم ترین کتاب از سال ۱۹۲۳ – به سوی یک معماری نوین – کوربوزیه است».

در جواب شعار میس کمتر، بیشتر است و نچوری در کتاب خود بیان می کند که کمتر، کسل کننده است (Less is a bore) از نظر ونچوری، معماری تنها تکنیک و تکنولوژی نیست، بلکه مسائل بسیار پیچیده و متضاد در ساختمان وجود دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت یا حذف کرد.

(چارلز مور، دیگر معمار پست مدرن، در جواب شعار میس می گوید: بیشتر بیشتر است (Moore is more) به جای کسر گرایی و حذف صورت مسئله، باید جمع گرایی را مورد توجه قرار داد و راه حل مناسب برای مجموعه ای از مسائل یافت. البته یک طنز زیبا و یک دو گانگی معنا در این شعار ملحوظ است، زیرا که مورد نام فامیل خود را در  ابتدای این شعار قرار داده است. یعنی معنای دیگر این شعار این است که من بیشتر هستم.

از نظر ونچوری، ساختمان ها نمی توانند همه دارای یک فرم و فلسفه باشند. ساختمان مانند یک ماشین نیست که تنها شامل مجموعه ای از مسائل تکنولوژی و مکانیکی باشد. اگر برای کوربوزیه، معبد پارتنان با مجموعه ای از احجام و سطوح از پیش طراحی شده و قواعد و تناسب ریاضی نماد بوده اس برای رابرت ونچوری، نه فرمول های از قبل تعیین شده بلکه شهرک های دامنه کوهپایه های ایتالیا، که بر اساس نیازهای مردم و شرایط اقلیمی بنا شده، ملاک است.

ونچوری سبک بین الملل را کاملاً مردود می داند و به جای آن معتقد به زمینه گرایی است.

مدرنیست ها معماری را یک مسئله تکنولوژیک می دانستند. تکنولوژی یک خصوصیت عام دارد و در سرتاسر جهان از قواعد و اصول یکسان تبعیت می کند. ولی پست مدرنیست ها به معماری یک نگرش فرهنگی دارند و فرهنگ در هر منطقه ای متفاوت با سایر مناطق است.

ص ۱۰۳

چارلز جنکز، تاریخ نگار و منتقد معماری، دیگر نظریه پرداز مهم معماری پست مدرن است. وی در سال ۱۹۷۷ کتابی به نام زبان معماری پست مدرن به رشته تحریر در آورد. با این کتاب، جنکز روند جدیدی را که ونچوری در معماری آغاز نموده بود، نامگذاری کرد و گسترش داد.

ص ۱۰۵

جنکز در سال ۱۹۸۰ کتاب مهم دیگری به نام کلاسیسیسم پست مدرن منتشر کرد. در این کتاب نیز او به بسط و تبیین نظریه معماری پست مدرن پرداخت و آثار مهم معماران این سبک را از زبان خود معماران در غرب و ژاپن تدوین نمود.

به معماری پست مدرن «معماری پاپ» یا «معماری مردمی» هم می گویند، چرا که در این معماری از احجام، تزئینات و رنگ هایی عامه پسند و جالب توجه برای عموم استفاده می شود. بر خلاف معماری مدرن که تنها قشر خاص روشنفکر می تواند متوجه معانی و مفاهیم انتزاعی آن باشد.

ص ۱۰۶

معماری پست مدرن بر بیش از نیم قرن سلطه بلا منازع معماری مدرن نقطه پایان گذارد. در طی دهه هفتاد و هشتاد میلادی، معماران آوانگارد همچون مایکل گریوز، چارلزمور، استانلی تایگرمن، رابرت استرن و بسیاری دیگر در آمریکا سعی کردند معماریی را که تبلوری از هویت مردم  است به نمایش بگذارند.

معماری پست مدرن تأثیر بسیار گسترده ای در سطح جهانی داشت و تا نیمه دهه هشتاد میلادی، به عنوان معماری آوانگارد و فراگیر مطرح بود. در اروپا معمارانی همچون جیمز استرلینگ، ریکاردو بوفیل، ماریوبوتا، الدوراسی و هانز هولاین از جمله معماران شاخص این سبک بوده و هستند. در ژاپن آتارا ایسوزاکی، کیشو کوروکاوا و اساموایشی یاما جز و پیروان این سبک به شمار می روند.

در ایران نیز ، سبک پست مدرن پس از انقلاب مطرح شد. ولی عمدتاً آنچه در شهرهای بزرگ ایران، بالاخص تهران، ساخته شد تقلید از معماری غرب بود و خصوصیات بومی و محلی خاص هر نقطه در ایران مورد توجه واقع نشد. یعنی یک تقلید صرف از مجلات معماری صورت گرفت و به معانی و اصول فکری معماری پست مدرن توجهی نشد، ا گر چه معمارانی همچون شیخ زین الدین، کلانتری و صفامنش، که معماری دوره قاجار را عمدتاً الگو قرار داده اند، بیشتر به اصول و مبانی پست مدرن نزدیک هستند.

ص ۱۰۸

در سال ۱۹۷۲ کتابی به نام پنج معمار در نیویورک به چاپ رسید. در این کتاب پنج معمار جوان به نام های پیتر آیزنمن، مایکل گریوز، چارلز گواتمی، جان هیداک و ریچارد میر مطالبی جامع در باره ساختمان های دهه شصت و هفتاد خود چاپ کرده بودند.

ص ۱۰۹

این معماران ساختمان های مدرن دهه بیست و سی میلادی در دوره مدرن متعالی و خصوصاً ساختمان های مدرن سفید رنگ کوربوزیه مانند ویلا ساووا و ویلا گارش را الگوی خود قرار داده بودند.

به عبارت دیگر، همان دوره هایی که شدیداً مورد انتقاد ونچوری و جنکز قرار داشت، منبع الهام این پنج معمار بود. اکثر ساختمانهای مکعب شکلی این معماران جوان به رنگ سفید و جلد کتاب آنها نیز به رنگ کاملا سفید بود. لذا سبک آنها به نام پست مدرن سفید و بعدها نئو مدرن (Neo – modern) نام گذاری شد. پست مدرن رابرت ونچوری، پست مدرن خاکستری نام گرفت، زیرا نه سفید بود و نه سیاه، بلکه التقاطی از موضوعات مختلف بود.

برخلاف معمای پست مدرن خاکستری که تأثیر بسیار گسترده ای در سطح بین المللی داشت، حوزه نفوذ معماری پست مدرن سفید بسیار محدود بود.

ص ۱۱۰

مایکل گریوز از اوایل دهه هشتاد به تدریج به سمت معماری پست مدرن خاکستری گرایش پیدا کرد. او با طراحی ساختمان دفاتر عمومی شهرداری پرتلند در ایالت ارگان آمریکا به صورت یکی از چهره های شاخص پست مدرن خاکستری در آمد. پیتر آیزنمن نیز از اواخر دهه هفتاد سبک دیکانستراکشن را مطرح و ارتباط خود را با معماری پست مدرن سفید قطع کرد.

ص ۱۱۴

معماری های – تک و اکو – تک

در سال ۱۹۷۱، دو معمار جوان ایتالیای تبار به نام های ریچارد راجرز ساکن انگلستان ورنزوپیانو ساکن ایتالیا در مسابقه طرح ساختمان مرکز ژرژپمپیدو در پاریس در بین ۶۸۱ شرکت کننده برنده اعلام شدند. نمای این ساختمان را مجموعه ای از دودکش ها، آبرگدانها ، لوله های تأسیساتی و ستون ها، تیرها، بادبندها، راه پله ها و مسیرهای رفت و آمد تشکیل می داد. این معماران آغازگر سبکی در اروپا بودند که به نام های – تک یا تکنولوژی بسیار پیشرفته معروف گردید. لذا مجددا در دهه هفتاد ماشین و فن آوری به عنوان یک موضوع  محوی در معماری مطرح شد.

معماران این سبک تکنولوژی را دستاورد بزرگ مدرنیته و مهم ترین عامل توسعه و پیشرفت در قرن بیستم می داند.

نظریات و مبانی معماری مندرن وهای – تک در اصول، بسیار به یکدیگر نزدیک است و می توان گفت که معماری های – تک فرزند خلف معماری مدرن است.

ص ۱۲۲

معماران های – تک با عتقاد به بینش پوزیتیویسم، معتقدند که مشکل تکنولوژی نیست، بلکه راه حل در استفاده صحیح از تکنولوژی است.

ص ۱۲۵

نورمن فاستر یکی از نام آورترین معماران عصر حاضر از چهره های شاخص سبک اکو – تک است. طرح وی برای بازسازی رایشتاگ (پارلمان جدید آلمان) در برلین در سال ۱۹۹۳ به عنوان برنده اول اعلام شد.

ص ۱۳۰

معماری نئوکلاسیک

معماران نئوکلاسیک همچون معماران پست مدرن توجه به گذشته دارند، ولی یک اختلاف عمده بین این دو دیدگاه نسبت به تاریخ وجود دارد. معماری پست مدرن در پی هویت انسان است و تاریخ هر قوم و ملتی از نظر آنها به عنوان بخشی از هویت آن ملت تلقی می شود.

ولی معماران نئوکلاسیک همچون کوینلن تری انگلیسی (یکی از مهم ترین نظریه پردازان سبک نئوکلاسیک) معتقدند که «نظم های کلاسیک الهاماتی آسمانی و مقدس هستند». پس تغییر دادن آنها صحیح نیست و هر تغییری در آن باعث تبدیل شدن کمال به نقصان می شود. آنها دلیل جاودانگی معماری کلاسیک را در همین می دانند. از نظر معماران نئوکلاسیک، سبک پست مدرن یک مد است زیرا در این سبک، اصول جاودانه معماری کلاسیک با طبع، نظر و منطق  زمینی تغییر داده شده است.

معماران نئوکلاسیک، سبک مدرن را نیز سبکی قابل قبول نمی دانند، چنانچه کوینلن تری گفته :«مدرنیسم پرهیز از هر روشی است که کارکرد داشته باشد.

ص ۱۳۳

معماران این سبک ، معماری کلاسیک را یک معماری لایزال و بی زمان می دانند. اصول این معماری همانند نظم، تناسب، تقارن، هماهنگی و کمال که در زمان یونان باستان برای خانه خدایان طراحی شده بود اصولی جاودانه است.

ص ۱۳۷

در ایران، اولین سبک معاری فرنگی که مورد توجه معماران ما قرارگرفت، سبک نئوکلاسیک در زمان ناصرالدین شاه در نیمه دوم قرن نوزدهم بود. از آن زمان تا کنون بناهای متعدد و مختلف مانند قصرها، خانه ها، مدارس، کلیساها، بانک ها، پاساژها و ادارات و نهادهای حکومتی به این سبک در ایران ساخته شده است، اگر چه در ایران به تناسب دقیق معماری کلاسیک و بینش فکری آن کمتر توجه شده است.

طرح زاها حدید برای استادیوم جدید در ژاپن

استادیوم زاها حدید در ژاپن

شرکت انگلیسی زاها حدید برای طرای استادیوم ملی ژاپن انتخاب شده است. این ورزشگاه جدید با ۸۰۰۰۰ صندلی، جایگزین استادیوم ملی کاسومیگاوکا در توکیو خواهد شد و در صورت موفقیت ژاپن در کسب میزبانی المپیک سال ۲۰۲۰، می تواند محل اصلی برگزاری این رقابت ها باشد. این ورزشگاه برای میزبانی جام جهانی راگبی در سال ۲۰۱۹ اختصاص داده شده و به عنوان محل برگزاری جام جهانی فوتبال در آینده، به فیفا ارائه داده شده است.

استادیوم زاها حدید در ژاپن

 

 

گروه معماری زاها حدید از میان ۱۰ فینالیست دیگر این رقابت طراحی، توسط شورای ورزشی ژاپن برگزیده شده است.

زاها حدید گفت: این طرح نمایانگر سه تحقیقات ما در معماری و شهر سازی ژاپن است و ما مشتاقانه منتظر ساخت این طرح برگزیده ایم.

وی اضافه می کند این استادیوم به یک عنصر جدایی ناپذیر از بافت شهری توکیو تبدیل خواهد شد.این طرح برای ایجاد زیبایی بیشتر و اتصالات مستحکم تر مستقیما با فضای شهری اطرافش در ارارتباط است. ساختار منحصر به فرد آن،سبک و منسجم است و تصویری را تعریف می کند که در شهر ادغام شده است. در پیرامون ورزشگاه ، پل مسکونی ای قرار گرفته که یک فضای نمایشگاهی پیوسته است و تجربه ای جدید و هیجان انگیز را برای تماشا گران بوجود می آورد.

این سازه جدید، دارای یک سقف جمع شدنی است و اتمام آن برای سال ۲۰۱۸ برنامه ریزی شده است.

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

بررسی روند آفرینش و خلق یک اثر در معماری

مقدمه:
انسان به واسطه انسان بودن، نیازمند آفرینش است؛ نیازمند کشف رموز طبیعت و دست یابی به مفاهیمی است که آفرینش او و خلقت جهان را معنی کند، گویا که در هر خلقتی از جانب وی، به خلقت خویش نزدیک تر و آگاه تر می شود؛ آگاهی به جانب همه شناخته ها و ناشناخته های هستی که در تب و تابی بسیار من درونی هر شخصی را به خود می خوانند. زمانیکه قلم به دست می گیری و یافته های خویش را به صورت شعری یا نقش بندی از آب و رنگ بر پهنه سفید کاغذ می گسترانی، قبل از آنکه بدانی و بپنداری طبیعت به شوری عظیم، به همراهی تو برخاسته و دریچه های الهام خویش را در ذهن تو گشوده است و تو را به زایشی دوباره می خواند و هر بار نوتر از قبل، گستره ذهن تو را به مفاهیمی جدید می آلاید و خواهان بی آلایشی ذهن توست که همواره گذرگهی برای افکار و اندیشه های نوتری باشد.

function-diagram

 

دنیایی که اکنون پذیرای ماست در رابطه ای تنگاتنگ با انبوهی از الگوهای ذهنی و مفاهیم فکری، آنهم در بعدی وسیع و قابل دسترس، مراحلی جدیدی از تاریخ انسانی را سپری می کند که در عین حساسیت و برانگیختگی خاصی که به همرا دارد، مخاطبان خود را در بستری هزار تو از یافته ها و اندیشه های نو، آنهم با گوناگونی بسیار آنچنان درگیر می کند که رهایی از آن و حتی بازگشت به تعادل اولیه نیز ناممکن به نظر می رسد. انسان مدرن آنچنان در یاقته ها و ساخته های خویش غرق شده است و بیگانه از طبیعت. دیگر کمتر کسی را می توان یافت ذهنی دور از پیش داوری های علمی و مفاهیم پایه ای دانش و هنر، در خلقت و عظمت طبیعت به تفکر و تعمق بپردازد. هرگز نباید فراموش کنیم که یک فکر خوب در فضایی مناسب ساخته و پرداخته می شود و داشتن بستری مناسب و امکاناتی نسبی، مستلزم برخوردی زیربنایی و آینده نگر است.

شرایط و امکانات مناسب و کارایی بالا در هر جامعه ای تضمین کننده سلامت فکری و عملی آن بوده و در عین حال می تواند به صورت خودکار نیروهای جدیدی را در خود پرورش دهد؛ در چنین بستری پویا، می توانیم شاهد شکل گیری ایده ها و اندیشه هایی نو باشیم که حرکتی رو به رشد و سازنده رابرای فردایی بهتر پی ریزی می کنند. حال عملکرد یک معمار به عنوان خالق در فضایی این چنینی که در هر ثانیه آن ذهن، درگیر و پاسخگوی بسیاری از مسائل است چه می تواند باشد؟ و چه نوع ارتباطی با جهان هستی و چه رویه ای را در آفرینش می تواند پیش رو گیرد؟

در این مجال کوتاه سعی بر این است که عملکرد یک معمار را در تعامل با چرخه هستی با بحث گذاشته و کلیتی نمودار گونه از روند آفرینشی وی داشته باشیم.

معمار
معمار با در دست داشتن آنچه که از جهان معنا و گستره هستی یافته است با نظم دهی به ابزارهای تخصصی خویش، حرکتی را به سوی معماری آغاز می کند. اندیشه ها و ارزشهای رایج در جامعه، که می تواند با موضوع آفرینش او مرتبط باشد را روی میز کار خود جمع آوری کرده، با تجزیه و تحلیل آنها و تبیین ایده اصلی شروع به خلق فضایی سه بعدی و بصری می کند. مبانی نظری و پشتوانه فکری معماران از دیرباز نقشی حساس و تعیین کننده درشکل گیری و نوع روند حرکتی پروژه، برعهده داشته است. به گونه ای که معماران موفق، در زمینه های مختلف، فنی و هنری به مطالعه و تجربه پرداخته و با تاکیدی خاص بر شعاع آگاهی معمار و نوع سازماندهی ذهنی او در ابعاد و شرایط مختلف، شخصیتی چند بعدی از خود ارایه داده اند، بطوریکه همگی در ساختار فکری معمار دخیلند و در مجموعه ای از گزینه های یاد شده، تشکیل کلیتی را می دهند که در عین راهگشا بودن وتجویز ابزارهای مناسب بر مضمون هویتی معماری می افزاید. نمودی که می تواند مخاطب را برانگیخته و تداعی دوباره و نو تر از آنچه که دیده است را به وجود آورد.

گستره ذهن هنرمند و شکل گیری اندیشه:
داشتن استقلال ذهنی، عدم وابستگی به هر سبک و شیوه هنری و در عین حال دست یافتن به نحوه کارکرد ذهن مهم ترین شاخص های خلاقیت و نبوغ هر هنرمندی به شمار می آیند. نباید ذهن را به هر الگو و اصولی که از طرف اشخاص و مکاتب مختلف مطرح می شود آلوده کرد. چنین مباحثی نیازمند تحلیلند و استنتاجی درست از روند فکری و عملی، که در غیر اینصورت محدودیتی مضاعف را در کنار مشغله های رایج هر جامعه ای در مقابله با هنرمند به ذهن اعمال کرده و از او خواهیم خواست که بدان شیوه خاص بیندیشد. پس می توان نتیجه گرفت که ذهن در ماهیت درونی خویش خواهان آزادی است و باید با ابزار و داده هایی که در اختیارمان می گذارد با آن روبرو شده و به تعاملی پویا دست یابیم که بتواند در مقابله با اندیشه های جدید، در عین حفظ اصول کلی خویش، تحلیل مناسبی را ارایه دهد. حرکتی از درون به بیرون که حاکمیت هر اصول و عقیده ای را بر ذهن رد می کند. هر هنرمندی دارای شیوه خاصی برای طراحی است و از عناصر و اتفاقات گوناگونی در طبیعت الهام می گیرد. هر چقدر که به طبیعت نزدیک تر شده و بکارت فرمی و معنایی آن را لمس می کند، قوه شناخت و تحلیل ذهن تقویت شده و به سطوح بالاتری از آگاهی دست می یابد.

اندیشه، چه بر مبنای قاعده ها یا راه و روش های شناخته شده، پویایی خود را بر چهره برونی پیکره معماری متظاهر می کند، چه بر مبنای ابداع هایی که در لحظه های متفاوت، گسسته از یکدیگرند و در طول مسیرهای بهره برداری و زندگی با یکدیگر پیوند می یابند، دریافت می شود … ، می تواند مکان ها یا فرصت هایی را برای آدمیان ایجاد کند. پایه معرفتی و مبانی نظری هر حرفه ای نیاز به ساختار اولیه قوی دارد، که می تواند نمودی از کارکردها و تجربه های عملی و ذهنی بشر در طول تاریخ باشد. این مبانی بر هنرمند بودن و بر باورهای فردی معماران به خصوص با تاکیدی خاص در مورد معماری «خوب» و «درست»، نشان دهنده نوع جهان بینی و نحوه تفکر آنان است؛ تفکری که متشکل از مجموعه اطلاعاتی که از جهان هستی در ذهن ایشان نقش بسته است و در صورت بالفعل شدن با استفاده از ابزاری نمایشی سه بعدی، متشکل از مجموعه روابطی که ما را به عینیت نزدیک می کنند، می توانند بیانی از وجوه مختلف یک کالبد معماری را برای ما ایجاد کنند و در عین حال چنین اندیشه کاملی، در تعاملاتی که با چرخه هستی برقرار کرده است پویایی خویش را حفظ کرده و همیشه در حال نو شدن است.

کانسپت:
ایده هایی که در چنین بستری که از ذهن زمینه سازی و خلق می شوند، هنرمند را بر آن می دارند که تجسمی هر چند کمرنگ را در دنیای بیرون به منصه ظهور برساند؛ چنین تجسمی کانسپت یک پروژه محسوب می شود که با استفاده از ابزار و اشکال مختلف، چه به گونه ای دوبعدی در قالب اتودهای سریع و یا ماکت هایی حجمی و ترسیمات کامپیوتری می توان نمایش داد. البته امکان تعدد ایده های مختلف را نیز باید در نظر داشت و اینکه یک ایده ثابت می تواند در قالب ها و فرم های متفاوت مطرح شود. به عنوان مثال، نحوه برخورد هر معماری با طبیعت و ایده هایی که در ذهن وی از جریان آب گرفته تا الگوهایی از پرواز پرندگان، شکل می گیرند یکسره با هم متفاوت و دارای بیانی مستقل هستند.

ساختار:
کانسپت خلق شده برای یک پروژه معماری، ساختاری کلی را برای طراحی موضوع مورد نظر به وجود می آورد. ساختاری که به واسطه آن به خطوط و سطوحی دست می یابیم که شمایی از کلیت فرمی، فضایی و حال و هوای پروژه را مشخص کرده و واسطه ای است بین زبان انتزاعی کانسپت به وجود آمده با کالبد واقعی معماری. اگر بتوان گستره ذهن را بخش بندی کرد می توان چنین نتیجه گرفت که در مراحل اولیه خلق یک اثر لایه هایی از ذهن فعالیت می کنند که بیشتر جنبه شهودی داشته و رفته رفته که به عینیت اثر هنری نزدیک می شویم و فکر و منطق جای پای بیشتری می یابد، چنانکه در معماری نیز لایه های ثانویه تاثیر گذار بر روی یک پروژه، بر خلاف مراحل اولیه که حالتی شهودی و انتزاعی داشت، جنبه فکری و تجربی به خود می گیرند. تلاش کانسپت در جهت تجسم بخشی به ذهنیت و فکر معمار است و در عوض ساختاری که القا می کند سعی دارد الگوها و یا چهارچوبی فیزیکی و نه صرفا فکری را برای طراح به وجود آورد. در این بین ذهن هنرمند در کنار رابطه عمودی که با مراحل مختلف از روند طراحی یاد شده دارد به هر کدام از این مراحل تبدیل و تغییر، نظارت کرده و در کنار انجام اصلاحات مورد نیاز تا آخرین لحظه خلق کامل اثر معمار را همراهی می کند.

لازم به ذکر است که دیاگرام مورد نظر در چهارچوبی عقلانی ترسیم شده و تنها بازگو کننده یک شمای کلی از روندی است که یک هنرمند در مقام خلق کننده آنرا طی می کند و چه بسا در شرایطی خاص، جوابگو و یا قابلیت توجیه را نداشته باشد؛ لذا در تکمیل بحث و خلا ءهای موجود باید به این نقطه اشاره کرد که تمامی مراحل ذکر شده در وحدتی و ادغامی سخت به سر می برند که حتی در مواردی قادر به تفکیک و بررسی تاثیر جز به جز آنها نیستیم، چه بسا در مواردی از کار معماران، شاهد تلفیق و یا حذف ونه ای از این عناصر هستیم. به عنوان مثال در هر مرحله ای می توان بروز ایده ای جدید را حتی در نهایی ترین مرحله ساخت نیز مشاهده کرد.

اسکیس های مفهومی:
تسلط بر ذهن و کنترل رابطه بین لایه های یاد شده، تحریک ذهن و افزایش درجه خلاقیت هنرمند از یک طرف و کم کردن فاصله ذهن تا واقعیت، دو مقوله ای است که باید بیشتر بدان پرداخت. با کم کردن فاصله بین ذهن و دست معمار به سبب درک سریع و انتقال یافته ها بر روی کاغذ می تواند بسیار راه گشا باشد. مشکلی که در بیشتر طراحان دیده می شود عدم کنترل ذهن و تجسم به موقع یافته های ذهنی است، به گونه ای که گسستی بین اندیشه معمار و اثر خلق شده دیده می شود و کانسپت اصلی پروژه چیزی متفاوت از اثر خلق شده است و نمی توان روند مشخصی را برای شکل گیری پروژه مورد نظر قائل شد. معزلی که اکنون در بسیاری از دانشکده های و دنیای حرفه ای معماری با آن روبرو هستیم و شاید نقطه شروعی باشد، در توجیه عدم وجود هویت مشخص و پویا در معماری معاصر ایران.

یکی از مواردی که زیر بنای فکری ایشان را تقویت کرده و به سوی مفاهیم جدیدی هدایت می کند اسکیس هایی هستند که به دور از هر گونه تعقلی، در راستای معرفت حسی و ساختار ذهنی شخص در ارتباط با دنیای بیرون ترسیم می شوند. طراحی سریع، از ایده ای که به ذهنشان خطور می کند بهانه ایست بر بکارت فرم ها و نقش هایی که شکل می گیرند و در مراحل بعدی است که لایه های فکری و تجربی هنرمند، وارد عمل شده و اسکیس ای ساده را به طرحی معمارانه تبدیل می کنند. ایده های مختلفی که به مرور زمان به ذهن خطور می کنند فضای الهام گونه ای را پدید می آورند و معمار را بر می انگیزند، همچون شاعری که در چالش با هستی در لحظه ای خاص و بسیار کوتاه سعی در ثبت مفاهیمی دارد که در حالت عادی متوجه آنها نبوده است. اتفاقی غیر منتظره که دارای معانی عمیقی بوده و دریچه های جدیدی در ذهن یک معمار باز می گشاید. معمار نیز به مانند مراقبه کننده ای منتظر فرا رسیدن آن لحظه خاص بوده و با تذهیب و ترغیب اندیشه و احساس خویش می تواند به ادراکی والا، دست یابد.

تعدد اسکیس های مفهومی که در هر برخوردی با عناصر و اندیشه های مختلف انجام می گیرند، در دست یابی به چنین ادراکی بسیار راهگشا است. کشف و شهودی معمارانه که اتفاقات و نوآوری های خاصی را در بین صفحات کاغذ، قلم و رنگ جستجو می کند و یا تجسمی حجمی در قالب ماکت، تجسمی سه بعدی و به خصوص قابل لمس، با ارتباط گیریی بالا برای خالق اثر و مخاطب به وجود می آورد. طراحی صرف و استفاده از ابزار و تکنیک های راندو، تنها وجهه ای خلاصه و عینی از محیط را القا می کنند که به شناسایی آن فضای خاص می انجامد نه خود معمار و نه ذهنیت خاص او. دغدغه اصلی یک معمار خلقتی است که در ابعاد و بستر های مختلف جوابگو باشد. چنین عملی زیر بنای فکری و ذهنی دقیقی را طلب می کند که به طور همزمان قدرت سازماندهی مفاهیم فضایی خاص پروژه، نیازمندی های طرح، دریافت های مختلف از آنالیز سایت، دیاگرام و عملکردهای پروژه، راهکارهای پیشنهادی و غیره را داشته باشد. اسکیس ها و ماکت های مفهومی که در راستای زندگی معمارانه شخص اتفاق می افتد و نه به خاطر پروژه ای خاص، مجموعه ای عظیم از یافته های خود را کنار هم قرار داده و ظرفیت پردازشی ذهن را بالا می برد تا جوابگوی موارد ذکر شده باشد.

معمار در لحظه ای چه قلم بدست باشد و چه در خواب، ذهن به فعالیت خویش ادامه داده و یافته های خود را برای مرحله ظهور و حتی حضوری استعاره گون آماده می کند و با انعطعاف پذیری بالا، جوابگوی پروژه هایی با موضوعات مختلف خواهد بود؛ چرا که شخص بر ساختار کلی از فضا، نشات گرفته از ماهیت درونی معماری تسلط یافته و می تواند آن را در قالب های مختلفی از مکان، زمان و موضوعات مختلف معنی کرده که این خود راهی است به سوی بی زمانی در معماری. این موضوع به دو معناست و در رابطه معمار و اثر معماری تعریف می شود.

در وهله اول ما با معماری مواجه هستیم که در وراء زمان و مکانمندی پروژه طراحی می کند و نه تنها موضوعات و شرایط خاص پروژه تفکرات وی را تحت الشعاع قرار نمی دهد بلکه توانایی برخورد با هر نوع پروژه ای را بدلیل تسلط بر ماهیت فضا و نحوه تغییر و تسلط بر آن را داراست. آفریده های چنین معماری به سبب نشات گرفتن از چنین مفهومی عمیق، اندیشه ای واحد و در عین حال قابل تعریف و استناد در دوره های مختلف تاریخی خواهد داشت.

در تحلیل آثار شاخص معماری با نمونه هایی از سبک ها و دوره های مختلف و مقایسه آنها به وحدتی معمارانه در درون مایه اثر پی می بریم؛ به گونه ای که اکثر آثار در شاخصه های مهم و تعیین کننده فضای معماری مشترکند و از تناسبات گرفته و نحوه ارتباط احجام و سطوح به گونه ای است که گویی هر کدام از این معماری ها استادی مشترک دارند. البته در سبک های مختلف به سبب اندیشه و اهدافی که طراح به دنبال آن است کیفیت فرم ها و فضای خلق شده باطبع متفاوت خواهد بود ولی مسلم آنست که ما تعریفی واحد از ماهیت معماری داریم و به معماران و طراحانی که در آن دست می برند تغییر یافته، سعی می کند با اندیشه اعمال شده کنار بیاید و حتی در دست استادان فن خود را به آنان واگذارد.
نتیجه گیری:

تقویت ذهن و گشودن دریجه های تخیل یک هنرمند امری است بسیار مهم و نمی توان یک معمار و یا هنرمندی را در خارج از چهارچوب ایده و خلاقیت تعریف کرد. مفاهیمی که به گونه ای استعاری و تمثیلی در یک فضای ذهنی شکل می گیرند نیازمند زمینه ای برای پرورش و توسعه اند و باید با ابزار مشخص هر حرفه ای در دنیای خارج تجسم یابند. تحلیلی دوباره بر روی نمونه کارهای انجام شده و انعکاس دوباره آن در ذهن، حرکتی دو سویه را تداعی می کند که در مسیری افقی دارای رفت و برگشتی عمودی است و همین امر در کنار عمق دهی به ساختار عملی ذهن، ایده های پخته ای را ارایه کرده و سطح تفکر معماری شخص را بالا می برد.

پی نوشت: فلامکی، م، ریشه ها و گرایش های نظری معماری، نشر فضا، ۱۳۸۱
هفته نامه هنر و معماری نقش نو – شماره

 

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

جستاری بر کتاب معماری معاصر ایران

مؤخره (معماری معاصر ایران)

ایران در تاریخ پر فراز و نشیب خود بارها شاهد دوره های سرنوشت ساز بوده است. در مقاطعی از تاریخ مردم ما به خوبی از این دوره ها استفاده کردند و ایران را در سیر تحولات تاریخی در شرایط جدیدی قرار دادند و در مقاطعی دیگر نیز از این فرصت های طلایی به خوبی استفاده به عمل نیامد. دوره ای که می توان از آن به عنوان عصر سرنوشت ساز تاریخ ایران یاد کرد، مقطع تاریخی این کشور از آغاز جنگ های ایران و روس تا سقوط نظام مشروطه است.

memari

Memari-E-Moaser

از ابتدای عصر قاجار به ویژه در اثناء دور اول جنگ های ایران و روسیه، با افزایش تقابل و تعامل ایران با غرب، ضرورت نوسازی و دست یافتن به ابزارهایی برای بالا بردن توان دفاعی کشور خود را آشکار ساخت. برای رسیدن به این منظور راه های مختلفی اعم از اعزام محصل، گسترش ارتباط نظامی – سیاسی با دول فرنگی و استخدام مستشاران آزموده شد، که هیچ یک به جهت موانع موجود، که شامل خیانت خودی ها و دسیسه ی بیگانگان می شد، ارمغانی برای ملت ایران به همراه نداشت.

یکی از سرفصل های مهم آشنایی روشنفکران ایرانی با مباحث غربی، شکل گیری مدرنیته ی ایرانی – شده، و یا به تعبیری، «مدرنیته ی ایرانی» است. مدرنیته ی ایرانی مفهومی است که در دو دهه ی اخیر از طرف روشنفکران حوزه ی فرهنگ و اجتماع برای فهم واقعیت عینی متأثر از مدرنیته ی غربی در ایران مورد استفاده قرار گرفته، اما کمتر در میان مدعیان این مفهوم تلاشی در تعریف و بیان مشخصات این مقوله صورت پذیرفته است. مدرنیته ای که در ایران شکل گرفته بسیار متفاوت از مدرینته در غرب است. این مدرنیته در فضای فرهنگی – اجتماعی و سیاسی ایران به وجود آمده است. شاید مدرنیته در ایران و مدرنیته در غرب بیشتر در حد لفظ شباهت داشته باشند، ولی به لحاظ مفهومی و محتوایی بسیار متفاوت اند.

ویژگی دوم مدرنیته ی ایرانی «معلق بودن» آن است. مدرنیته ی ایرانی در فضای خالی بین لایه های اجتماعی و فرهنگی ایرانی مستقر شده است. در صورتی که مدرنیته در غرب اساس زندگی و ساختارها را می سازد. حالت معلق مدرنیته زمینه­ی عدم چسبندگی بین مؤلفه های جامعه را فراهم ساخته است. علت وضعیت معلق و نفوذ بین لایه های جامعه، به دو نوع نگاه سنت گرایان و نوگرایان باز می گردد. سنت گرایان – به اختیار یا به اجبار – کوشیده اند تا مدرنیته را با سنت پیوند بزنند. تلاش آنان موجب حفظ مدرنیته ی وارد شده در کنار سنت گردیده ولی مدرنیته هرگز متحول نشده زیرا منشأ و منبع آن در سنت های جامعه ی ایرانی نبوده است. از طرف دیگر، سنت های جامعه نیز نتوانسته اند پیوند ها را حفظ کنند. با کمترین حرکتی در جامعه، پیوندها استحکام خود را از دست داده اند. نوگرایان نیز به لحاظ عدم توانایی و درک روشن از مدرنیته نتوانسته اند این میهمان وارداتی را مستقر سازند. در این صورت آن را بلاتکلیف رها کرده و با تقدس و احترام نسبت به آن، فهم مدرنیته را غیر ممکن ساخته و بر حالت تعلیقی آن افزوده اند.

تقدیس زدگی یکی از ویژگی های اصلی اندیشه ی نوگرایی و ضد آن – سنت گرایی – در ایران است. اینکه اساساً چه کسی و یا چه رویکردی آغاز گر جریان تقدس زدگی در ایران معاصر بوده است، فعلاً مورد نظر نیست. نکته در این است که جریان نوگرایان و  جریان مخالف آن در ایران به لحاظ ایدئولوژیک بودن، بدون تشبث به تقدس گرایی امکان تمکین طرفداران و تهییج توده را نمی یافته است. بسیاری از روشنفکران ایرانی مبانی و عناصر اندیشه ی نوسازی را بی تفکر و تأمل از غرب اخذ کرده و همچون باور و اعتقاد بدان نگریسته اند. پس از ورود این مبانی و عناصر به ایران و ایجاد تقابل میان آنها و سنت ها راه حل در مقدس ساختن همه ی آن چیزهایی دیده شد که در بدو ورود ناپسند قلمداد می گردید.

گروهی از روشنفکران که بیشتر روشنفکران رسمی و حکومتی اند، در بدو امر با رویکرد ایدئولوژیک به انتخاب مطلوب ها روی آورده، به آنها تقدس بخشیده و سپس به تبلیغ فرهنگی آنها اقدام کردند. این گروه کمتر توانسته است ارزیابی درست از واقعیت های موجود داشته باشد و بیشتر در جهت تحمیل «ایدئولوژی در قالب فرهنگ» بوده است. نتیجه ی امر از طرفی تخریب جریان نواندیشی و نوسازی بود و از طرف دیگر لطمه وارد ساختن به حوزه ی فرهنگ.

باور کلی به اصل «ترقی» دیگر مدرنیته ی ایرانی است. این معنا بیشتر از مباحث جهانگردان و روشنفکران ایرانی وارد اندیشه ی ایرانی شد و رد پای آن تاکنون بر جای مانده است. در هر صورت حسرت تجدد و ترقی ایران در تاریخ خود، پیوسته بین افراد فرنگی شدن اندیشه و عقل ایرانی و تفریط ایرانی شدن اندیشه و عقل فرنگی در نوسان بوده است. اگر تجدد طلبان متقدم می خواست اندیشه ی ایرانی را غربی و متجدد کنند، روشنفکران متأخر با درک بسیار نازلی از تمدن غرب در صدد برآمدند تا اندیشه ی غربی را ایرانی کنند؛ بدین اعتبار، تجدد طلبی ایرانیان را می توان از آغاز تا به امروز به سه دوره ی تاریخی تقسیم کرد: دوره ی غربی کردن اندیشه و تفکر ایرانی (دورهی پهلوی اول)؛ دوره ی ایرانی کردن اندیشه ی غربی (دوره ی پهلوی دوم)؛ دوره تزلزل بین سنت و تجدد یا دوره ی نگاه به سنت از منظر ایدئولوژی تجدد ( دوره ی جمهوری اسلامی )

آنچه در این راستا مهم جلوه می کند، هم سویی معماری با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران است. به بیانی دیگر، تحولات معماری و شکل گیری نسل معماران تحصیل کرده ی ایرانی و سیر تحول اندیشه ها و کارهای آنها، در هم سویی خاصی با تحولات اجتماعی ایران شکل گرفته است. لذا با علم به این موضوع، سعی شده تا با نظری به تحولات تاریخی و بستر اجتماعی به معماری شکل گرفته در آن دوران اشاره شود.

نوسازی ایران در زمان رضا شاه مصادف با شکل گیری نسل اول معماران ایران است. این معماران زمانی گام در معماری ایران گذاشتند که اکثر بناها به دست معماران سنتی و با میراث معماری و تکنولوژی سنتی سخته می شدند. لذا عمده ی هدف این معماران بر تغییر گفتمان سنتی «ساخت و ساز» به شیوه ی مدرن قرار گرفت. به زعم راقم این سطور، اگر بخواهیم آغازی برای معماری معاصر ایران قائل شویم، به نظر می رسد شکل گیری نسل اول معماران ایران می تواند شروع خوبی برای آن باشد. چرا که، عمده ی دغدغه ی نسل اول معماران ایران گرایش به معماری مدرنیستی اروپایی و ترویج آن در ایران دوره ی پهلوی اول و دوم بوده، لذا مدرنیزاسیون معماری ایران ریشه در کارها و اندیشه های این معماران داشته است.

معماران بعد از انقلاب اسلامی، که کارشان طیف وسیعی از گرایش ها و جنبش های هنری را شامل می شود، سعی در سوق دادن معماری ایران به سوی هویتی آزاد و در مواردی، عمدتاً آثار متأخرین نسل دوم معماران ایران، در راستای میراث فرهنگی «معماری خودی» بود. ولی این نکته را نباید فراموش کرد که عمده ی تب معماران دو دهه ی بعد از انقلاب، همانا اندیشه ها و کارهای معماران متأخر نسل دوم در ایران بوده که هیچ گرایشی جز آن، حداقل در پروژه های ملی که زیر نظر دولت به اجرا می رسیدند، محلی از اعراب نداشته است. این معماران – متأخرین نسل دوم – تحت تأثیر جنیش پست مدرن کلاسیسیسم  (پومو) و نیز معماری گذشته ی ایران – عمدتاً دوران اسلامی – در صدد بر آمدند که به معماری ایران صیغه ای ایرانی ببخشند و آنچه در این بین، از تربیون رسمی دولت نیز حمایت می شود، گرایش به معماری ایرانی – اسلامی است. این گرایش عمدتاً در ساختمان های مهم دولتی که پشتوانه ی مالی آنها از طریق ارگان های دولتی تأمین می گردید، نمود یافته است.

همان گونه که بیان گردید، عمده ی دغدغه ی پیشگامان نسل دوم معماران ایران، و فرزندان خلف آنها یعنی متأخران نسل دوم، آشتی دادن سنت با مباحث و تحولات معماری مدرن بوده است. البته این سخن عمدتاً شامل کارها واندیشه های فارغ التحصیلان دانشگاه تهران است. این نقش در کارهای معماران متأخر نسل دوم به خاطر حمایت های چند وجهی سران و دولتمردان نظام جمهوری اسلامی پر رنگ تر از معماران پیشگام این نسل بوده است. البته این سخن بدان معنی نیست که تمام کارها سخته شده ی این نسل را بتوان در این چارچوب گنجاند. تحولات تکنولوژی و رویکرد کامپیوتر در معماری را نمی توان بی تأثیر در معماری معماران متأخر نسل دوم دید، و این درست نقطه ی عطفی است که کارهای این گروه از معماران را به کارهای نسل بعدی، یعنی معماران نسل سوم، نزدیک تر می سازد.

معماران نسل سوم – که عمدتاً جوان سال هستند – را می توان هم سو با دوران شکل گیری جنبش نئومدرن و تحولات عصر دوم رسانه ها در معماری غرب دانست. اصطلاح «نئومدرن» را از این رو به بخشی از کارهای آنها اطلاق می نماییم، چون به تحولات و جریانات بعد از مدرن می پردازد. این معماران نیز هم سو با جریانات معماری غرب، دغدغه ای جز فرار از سیطره معماری مدرن ندارد و نام گذاری کارهای آن ها در این بخش، ذیل اصطلاح «معماری نئومدرن» نه به این معنی است که همگی آنها را می توان در این چارچوب قرار داد، بلکه هدف اصلی از این نام گذاری، اشاره به جریانات بعد از مدرن و تحولاتی دارد که در صدد دوری جستن از مباحث معماری مدرن است. لذا، لازم به یاد آوری است که برای این نسل اجتناب از معماری مدرن، به معنی آشتی دادن آن با معماری سنتی ایران آن طور که عمده ی دغدغه ی نسل دوم معماران ایران بود، نیست. گرایش به کامپیوتر و برنامه های جنبی آن ( «رسانه ها» به معنای اعم واژه) نقشی پر رنگ در کارهای معماران نسل سوم دارد، به طوری که بخش اعظم کارهای معماران جوان تازه فارغ التحصیل دانشگاه های ایران را می توان صرفاً کپی و رونوشتی از معماری معماران مطرح این گرایش در غرب دانست. با علم به این موضوع، و از طرفی جوان سال بودن نسل سوم، انتخاب نماینده و پیشگام این نسل را دو چندان دشوار می سازد.

م

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

نحوه آموزش در باهاوس

برنامه آموزشی مدرسه به صورت یک دوره کارآموزی و پس از آن ارائه و تدریس روس پایه به طور سخت و جدی معرفی شد.

پایه و اصول تدریس در باوهاوس، کارگاه ها بودند. آموزش های کارگاهی، پیش از آن در مدارس اصلاح شده هنر و صنعت دیگر شهرهای آلمان ، به عنوان عنصری مهم در آموزش هنر محسوب می شد. ولی چیزی که باهاوس را از دیگر مؤسسات متمایز می کرد، سیستم آموزشی – کارگاهی آن بود. کارآموزان نه تنها توسط استادان متخصص درهر صنعت، بلکه به وسیله هنرمندان زیبا آموزش می دیدند.

bauhaus

استادان متخصص ، روش ها و تکنیک ها را تعلیم می دادند و هنرمندان چگونگی همکاری نزدیک با صنعت گران و راه شناسایی اسرار خلق یک اثر هنری را به آنان می آموختند و به ایشان کمک می کردند تا هر یک زبان خاص خود را بیان هنر بیابند. هنرمندان «استاد شکل شناسی» نامیده شده و صنعت گران به طور معمول از هر نظر ، هم طراز آنان بودند، «استادکارگاهی» خونده می شدند.

این دوره کارآموزی پیش نیاز بود ، یعنی اگر دانشجویی ،آن را در حد قابل قبول و رضایت بخشی طی نمی کرد، اجازه ارتقا به دوره آموزشی کارگاه را نداشت.

دوره آموزشی مقدماتی و دوره آموزش کارگاهی، زیربنای آموزش باوهاوس بود که گروپیوس امید داشت آن را به شکلی صحیح بنیان نهاده باشد.

بنیان گذار

ویژگی های اولیه باوهاوس را توصیف کنیم؛ تأکید و اصرار بر صنعت گری به جای تولید ماشینی؛ کوشش در جهت ایجاد رابطه ای ایده آل و ظریف ؛ استخدام نقاشانی با تمایلات آرمان گرایانه به عنوان کارمند، برنامه آموزشی با هدف تحول و ارتقاء شخصیت دانشجویان و فراهم آوردن توانایی های تکنیکی آنان، همگی نشان دهنده جنبه های مختلفی از تمایلات باوهاوس در جهت اصلاح آموزش هنر و اصلاح جامعه بود.

والتر گروپیوس در ۱۸ می ۱۸۸۳ در شهر برلین و در خانواده ای تحصیل کرده با پیشه معماری به دنیا آمد. پدر بزرگ او نقاشی مشهور و از دوستان آرشتیکت معروف شینکل بود. یکی از عموهای پدرش طراحی ساختمان موزه هنر و صنایع برلین و مدیر مدرسه وابسته به موزه بود. پدر گروپیوس نیز آرشیتکت بود. والتر گروپیوس در شهرهای مونیخ و برلین به تحصیل معماری پرداخت.  او به سرعت و تنها پس از گذران پنج ترم به دوره‌بعدی راه یافت. والتر تنها یک بار در دوران تحصیلش وقفه ایجاد کرد تا به مدت یک سال به طور داوطلبانه در هنگ پانزدهم (Hussar) خدمت کند.  او پس از کسب صلاحیت علمی در سال ۱۹۰۷ به کلاس های عملی پیتر برنس ۱ در برلین پیوست. در همان سال برنس به سمت سرپرست طراحی آاِگ منصوب شده بود.

گروپیوس پس از سه سال برنس را ترک کرد تا کار عملی مستقل خود را آغاز نماید و تقریباً بلافاصله مشغول به کار شد که شهرت فراوانی برایش در پی داشت. او ساختمان کارخانه کفش سازی فاگوس را در آلفلد ریورلاین (شهر کوچکی نزدیک هیلد شهایم) به کمک آدول مه یه که درسالهای آینده شریک و همکار او شد- طراحی کرد.

این ساختمان به طور شگفت آوری پیشرفته تر از زمان خود بود، خصوصاً به دلیل استفاده ابتکاری گروپیوس و مه یر از فولاد و شیشه و جایگزین کردن آن به جای دیوارهای سنگین و سخت متداول.

دیدگاه های انتقادی، دوره مقدماتی را نوعی شستشوی مغزی می دانستند که هر چه را دانشجویان از قبل فرا گرفته بودند، از ذهن آنان بیرون برده و آنها را آماده پذیرش ایده ها و روش های جدید می ساختند. موافقین این دوره نیز، آن را به عنوان راهی برای آزاد شدن قدرت خلاقیت و پتانسیل فردی هر دانشجو می دانستند.

در دومین تمرین نیز کار هنری آنان با در نظر گرفتن خط های موزونی که محتوای اصلی وروح کار را در بر گرفته است، تجزیه و تحلیل می شد. پیش از آنکه دانشجویان این تمرینات را انجام دهند، از آنان خواسته می شد تا با حرکات ورزشی، مدیتیشن و تمرینات تنفسی، ذهن و جسم خود را آرامش بخشند.

به اعتقاد ایتن «تمامی احساسات و درک آدمی به صورت تضادهایی شکل می گیرند،‌هیچ چیز به خودی خود و مستقل از چیز دیگر با کیفیت متفاوت، دیده نمی شود.

آموزش های کِله ، متمرکز بر در نظر گرفتن عناصر اولیه شکل هاست که به اعتقاد او «تمامی چیزهای طبیعی از آن مشتق می شوند. هنر باید این فرم ها را نه با تقلید ظاهری از آنچه در طبیعت یافت می شود، بلکه با تلاش در دنبال کردن فرآیندی که آنها را رشد می دهد، نشان دهد. در تابلوهای نقاشی، طبیعت باید دوباره متولد شود و در صورتی که از دنیای طبیعی جدا شود، باید همان قوانین را در محیط مستقل و گسسته خود دنبال کند.»

«روند خلقت را در طبیعت دنبال کنید. کاربردی و مناسب بودن فرم ها را حفظ کنید. طبیعت بهترین مدرسه است. هنگامی که کار را با طبیعت آغاز کنید،‌به شکل های خاص خودتان دست می یابید و ممکن است روزی خود شما همچون طبیعت شروع به خلاقیت کنید.»

 

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

جستاری بر طراحی در معماری

درآمد

برادبنت در کتاب خود به حوزه گسترده ای از موضوعات می پردازد. وی پس از طرح نتایج مطالعات گوناگون روان شناختی در مورد شخصیت معمار، مستقیماً به خود کنش طراحی معطوف می شو. روش های چهار گانه طراحی را ،‌ که طی تاریخ شناسایی شده اند،‌می توان با نام های عمل گرایانه، شمایلی ، تشابهی و متعارف مشخص کرد.

architecture

 

مؤلف در فصل پایانی کتاب گونه ای از فرایند طراحی را،‌موسوم به فرایند طراحی محیطی ، ارائه می دهد. او می کوشد نشان دهد که چگونه می توان انسان، بنا و شرایط محیطی را در فرایند طراحی شریک کرد. علاوه بر این ، فراندی که به تحلیل های اولیه و تصمیمات طراحی منجر می شود، حاکی از گونه ای انعطاف پذیری در اشتقاق فرم نهایی است. برادبنت نشان می دهد که چگونه می توان این اشتقاق را در هر یک از روش های طراحی مشخص شده تاریخی و فردی یا ترکیبی از آن ها به کار گرفت.

معمار

برادبنت در ابتدا به تحقیق درباره هویت فرد معمار به عنوان یک شخص می پردازد. او می کوشد به شیوه اندیشیدن معمار پی ببرد و دریافت که چه چیز مایه جدایی معمار از مابقی افراد شریک در طراحی بناست؟ بدین منظور ، وی دست به مطالعه گزارش های گوناگونی می زند که در آن هابه تحلیل روان شناختی معماران پرداخته شده است. اگرچه به نظر می رسد که گزارش هایی از این دست مجمل ترین از آن اند که بتوانند شخصیت معماران را توصیف و ترسیم کنند. به خصوص به نظر می رسد که تفاوت فاحشی میان شخصیت معماران برجسته و شخصیت معماران معمولی وجود دارد. توصیف ویژگی ها غالباً بر اساس  گونه های شخصیتی بوده و می تواند دربر گیرنده صفاتی چون خلاق و غیر خلاق،‌بردبار و متعصب، درون گرا و برون گرا باشد. بسیاری از این اصطلاحات دربر گیرنده معانی ضمنی زبان شناختی هستند که چه بسا مایه گمراهی و عدم درک متقابل می شود؛‌به طور مثال می توان به دو واژه چرخه خویی و روان گسیخت خویی و تفاوت ظریف میان آن دو اشاره کرد. به نظر میر سد «چرخه خوه ها» افرادی بسیار حساس و اجتماعی اند که از مهارت های استدلالی خوبی در گفتار بهره مندند. در مقابل ،‌افراد «روان گسیخت خو»‌در میان جنبه های عقلانی و احساسی زندگی در گرایش به خود بسندگی ، توداری و نابردباری تمایز قائل می شوند. برخی از طراحان برجسته، ویژگی های روان گسیخته خود بودن را دارند، در حالی که غالب معماران واجد مشخصه های چرخه خویی اند.

اگر چه شاید نتوان تعریف واضحی از سرشت شخصیتی یک معمار ارائه کرد، اما می توان تفاوت های چشمگیری را میان انواع متفکران تشخیص داد. نوعی طبقه بندی، متفکران را به دو گروه همگرا و واگرا تقسیم می کند. در سراسر کتاب بارها و بارها به تفاوت های میان متفکران واگرا و همگرا اشاره شده است. متفکران همگرا معمولاً وابسته به علم اند و به گونه ای مؤثر به سمت یافتن پاسخی صحیح برای مسائل موجود تلاش می کنند. در مقابل ،‌متفکران واگرا معمولاً به پرسش هایی واکنش نشان می دهند که جوابی قطعی برای آن ها وجود ندارد و از این لذت می برند که گزینه های متنوعی را در پاسخ به پرسش طرح شده ارائه دهند. به نظر می رسد که متفکران واگرا از ابهام در مسائل مطرح شده لذت می برند و از کار کردن در این شرایط احساس رضایت و خشنودی می کنند و در مقابل، متفکران همگرا کند و کاو درباره مسائلی را ترجیح می دهند که حدود و ثغور آن ها به دقت معین و تعریف شده باشد. آنان معمولاً از موقعیت های «آشفته» گریزانند.

متفکران همگرا به طور معمول جویای نوعی کمال انتزاعی هستند و آن را در میان دلایلی دقیقاً منطقی جستجو می کنند،در حالی که این همان چیزی است که متفکران واگرا نسبت به آن بد گمان اند.

فرآیند طراحی خلاقانه چیزی نیست به جز آفرینش دسته ای از راه حل های ممکن و سپس گذار از یک فرایند انتخاب نقادانه برای گزینش بهترین و مناسب ترین گزینه، متفکران و اگرا در مرحله تولید گزینه ها و متفکران همگرا در مرحله گزینش از میان گزینه های ارائه شده کارایی بیشتری نشان می دهند. متفکران واگرا درچارچوب های سربسته و مبهم کار می کنند، در حالی که متفکران همگرا ترجیح می دهند با امکاناتی کار کنند که به خوبی تعریف شده باشند.

طراحی برادبنت بنا را وسیله ای برای جرح و تعدیل شرایط موجود در یک مکان ویژه می دان که بشر را قادر می سازد تا فعالیت های ویژه ای را با سهولت بیشتر و در آرامش به انجام برساند. معماری که برای تأمین چنین الزامی تلاش می کند، قادر است از رویکردهای متنوعی برای تعریف ساخت بهره گیرد. برادبنت در کتابش از سرمشق های چهار گانه عمل گرایانه، شمایل سان، تمثیلی و متعارف نام می برد که در سراسر تاریخ به منظور طراحی به کار گرفته شده اند.

طراحی عمل گرایانه همه مواد و مصالح در دسترس را تا زمان آفرینش یک راه حل مناسب، با مهارت تمام ، مستقیماً به کار می گیرد. روش طراحی عمل گرایانه از هنگام بر پا شدن نخستین  ساختمان ها به دست انسان های اولیه استفاده شده است.

طراحی تمثیلی محصول غیبت مواد و مصالحی است که برای ساخت و ساز به کار گرفته می شوند. در عوض، طراح در این روش با به کار گیری واسطه ی تمثیلی، مانند ترسیم، می کوشد تا قصد و منظور خود را توضیح دهد. بدین ترتیب دگره های متعددی ، پیش از گزینش یکی از آنها برای ساخت، بر «روی کاغذ» آزموده می شوند. در این روش ، طراحان شبیه سازی هایی از ساختار نهایی را، پیش از به خدمت گرفتن منابع و اعتبارات کلان به انجام می رسانند.

واسطه های تمثیلی ، به مثابه  منشأ ایده های خلاقانه، نقش مهمی در معماری دارند؛ از این نظر ، تمثیل چیزی یا مرحله ای بین ساخت و رسانه طراحی به شمار نمی آید، بلکه زمینه های گوناگون وجود دارد. به طور مثال ،‌ طراح ممکن است بنای دیگری را نقطه آغاز برای یک ساخت و ساز جدید قرار دهد. این روش را نباید مشابه با روش شمایل سان تصور کرد،‌مگر در حالتی که طراح نسخه ای دقیقاً مشابه با نمونه اولیه ارائه دهد. از طرف دیگر طراح ممکن است تمثیل منتخب خود را از زمینه ای کاملاً متفاوت با موضوع طراحی انتخاب کند. نمونه هایی از این قبیل را می توان در تمثیل های به کار گرفته شده توسط فرانک لوید رایت در استفاده از تمثیل نیلوفر آبی یا قارچ برای واحدهای ساختاری مشاهده کرد.

طراحی متعارف روشی است که در آن مسئله طراحی به استفاده از مجموعه ای از بخش ها یا قواعدی تبدیل می شود که به مثابه مبانی طراحی و برای هدایت فرایند آن به کار گرفته می شوند. نظام طراحی این روش ممکن است به سادگی شبکه ای باشد که در طراحی تمثیل گرا با هدف هدایت تصمیمات طراحانه به کار برده می شود. بخش ها یا احکام طراحی می توانند نمادین باشند. به طور مثال ، می توان به چهار حجم اولیه افلاطونی اشاره کرد که به طور نمادین چهار عنصر خاک، آتش ، باد و آب را باز می نمایانند. معابد یونانی را می توان نمونه های دیگری دانست که بر اساس اصول صریحی از تناسبات فضاهای داخلی تعریف شده ساخته می شوند.

برادبنت گرایشات نوینی را نیز معرفی می کند که در سال های اخیر در طراحی پیدا شدهاند. این روش های نوین اغلب به سمت فرایندهای تحلیلی تر گرایش دارند. وی چنین رویکردهایی را محصول نگرش تغییر گرای فرهنگ مدرن تلقی و از آن ها با عنوان «عصر تحلیل» یاد می کند. دو رویکرد عام فلسفی مطرح شده در چارچوب تحلیل گرایی را می توان با عناوین خرد گرا و تجربه گرا توصیف کرد. خردگرایان، به طور معمول ، جویای حقیقتی مجرد و غایی در طراحی هستند، که به روشنی با روش تفکر همگرا در انطباق قرار می گیرد. در مقابل ، تجربه گرایان مطالعه رفتار انسان و تأثیر بناها بر استفاده کنندگان را مهم می شمرند.

 

نیازهای انسانی

درپی ارائه دیدگاهی که معتقد است بنا ابزار و تمهیدی است برای تعدیل و تغییر اقلیم و محیط تا حد تأمین آسایش برای کاربر،‌برادبنت پرسشی را با مضمون «چیستی نیازهای اصلی انسان برای نیل به آسایش» طرح می کند.

 

نیازهای اجتماعی

نیاز به برقراری ارتباط با دیگران از مهم ترین منابع انگیزشی ای است که تجربه های محرومیت های احساسی بر آن تأکید دارند. نبودن افرادی همفکر برای تشریک مساعی در موضوعات گوناگون، در واقع معنایی جز بیهودگی اندیشه ندارد.

 

فرایند طراحی

طراحی فرایندی خلاق به شمار می آید که با مسئله گشایی که توسط افراد گوناگون در شرایط متفاوت به کار گرفته می شود بسیار مشابه است. برای تعریف کردن فرایند مسئله گشایی به مثابه مجموعه ای از مراحل متوالی تلاش هایی شده است.

شکل قطعی دادن به مراحل فرایند مسئله گشایی طبیعتاً ما را به سمت انگاره کاربست روش علمی برای حل مسائل هدایت می کند. این حوزه از پژوهش، پس از جنگ جهانی دوم، باعنوان عمومی پژوهش عملیاتی آغاز شده است. پژوهش عملیاتی به صورت ویژه درگیر حل کردن مسائل از طریق به کار گیری مدل های ریاضی می شود. بدین منظور، پژوهش عملیاتی ابزارها و روش های متعددی ایجاد کرده است که سودمندی آن ها در زمینه های گوناگونی به اثبات رسیده است.

برنامه ریزی خطی یکی ازاین ابزارهاست. این روش برنامه ریزی از این حقیقت سود می جوید که بسیاری از ارتباطات موجود میان متغیرهای تأثیرگذار بر یک مسئله از نوع ارتباطات خطی است.

تحلیل شبکه رشته ای منطقی از رویدادها را به وجود می آورد که در درون فرایند تحت آزمون رخ می دهند. به طور مثال ، می توان به رویدادهای رخ داده در فرایند ساخت یک بنا اشاره کرد.

روش های مونت کارلو شگردهایی برای شبیه سازی اند که برای مدل سازی وضعیت هایی به کار می روند که رخداد وقایع در آن ها به صورت تصادفی است.

نظریه صف بندی در تمامی وضعیت هایی که امکان تشکیل یک صف در آن وجود دارد کاربرد دارد. مثلاً می توان به فروشگاهی اشاره کرد که خریداران برای دریافت خدمات از آن صف بسته اند. متوسط زمان انتظار برای دریافت خدمات را می توان از طریق تحلیل میزان ورود و خروج افراد از صف محاسبه کرد. چنین محاسبه ای می تواند در پیش بینی نتیجه استقرار صندوق های بیشتر تأثیر گذارد و به طرح ریزی نظام صف بندی کمک نماید. صف ها در وضعیت های دیگری نیز به چشم می خورند که لزوماً از افراد تشکیل نشده اند. به طور مثال، می توان به فهرست کارهای روزانه اشاره کرد که درواقع صف کارهایی است که باید انجام شوند. همان نظریه ای که در فروشگاه به کار گرفته شد می تواند در این مورد نیز به کار روند.

تحلیل ارزش در صنعت به آزمودن نقادانه بهای عناصر در برابر سودمندی آنها اطلاق می شود.این عناصر ممکن است مصالح به کار گرفته شده برای ساخت یک بنا یا شعبه ای از یک کسب و کار تجاری باشند. تحلیل ارزش تلاش می کند تا بیش ترین کارایی را در قبال کمترین هزینه امکان پذیر سازد.

نظریه‌تصمیم فراسوی تحلیل ارزش توسعه یافته است تا در پی ایجاد نظامی ارزشی، که تصمیم سازی بر اساس آن انجام می گیرد،‌موضوعات عمومی بیشتری را با فراخوان آن ها تحت پوشش قرار دهد. با وجود این،‌ ایجاد یک نظام ارزشی امری ساده نیست.

یک نظام پیش گویانه احتمالی را به نتایج محتمل نسبت می دهد. پیش گویی ممکن است به کمک شگردهای متنوعی همچون پافشاری، چرخه­ ای، خط سیری، شرکت پذیر، تمثیل و بازاندیشی به دست آید. دومین نظام برای بررسی و توجه به مجموعه‌گزینه ها، نظام ارزشی است که قبلاً به آن اشاره شد.

ارتباطات

معماران باید بتوانند پس از ارائه راه حلی برای مسئله مطرحه شده، ایده مورد نظر را به کمک ارتباطی مؤثر و کارا به کارفرما انتقال دهند. یک ارتباط موثر ، فراتر از گفتار ، نوشتار یا ترسیمات معمارانه قرارمی گیرد و رفتار ، شیوه لباس پوشیدن و بسیاری از تجلیات غیر کلامی دیگر معمار را نیز در بر می گیرد. معماران معمولاً زمان زیادی را برای برقرار کردن ارتباط با سایر افراد یا سازمان ها صرف می کنند.

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

لیست مجلات ISI در رشته هنر و معماری

CC/ARTS & HUMANITIES – Art & Architecture  –  JOURNAL LIST 
Total journals: 95

architecture

 

 

لیست مجلات ISI در رشته هنر و معماری

CC/ARTS & HUMANITIES – Art & Architecture  –  JOURNAL LIST 
Total journals: 95

۱٫ A + U-ARCHITECTURE AND URBANISM

Monthly ISSN: 0389-9160

A & U PUBL CO LTD, 30-8 YUSHIMA 2-CHOME BUNKYO-KU, TOKYO, JAPAN, 113

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲٫ AFRICAN ARTS

Quarterly ISSN: 0001-9933

MIT PRESS, 55 HAYWARD STREET, CAMBRIDGE, USA, MA, 02142

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳٫ AMERICAN ART

Quarterly ISSN: 1073-9300

UNIV CHICAGO PRESS, 1427 E 60TH ST, CHICAGO, USA, IL, 60637-2954

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴٫ APERTURE

Quarterly ISSN: 0003-6420

APERTURE, 20 EAST 23RD ST, NEW YORK, USA, NY, 10010

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵٫ APOLLO-THE INTERNATIONAL MAGAZINE FOR COLLECTORS

Monthly ISSN: 0003-6536

APOLLO MAGAZINE LTD, 20 THEOBALD’S RD, LONDON, ENGLAND, WC1X 8PF

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶٫ ARCHITECT

Monthly ISSN: 0746-0554

HANLEY WOOD, LLC, ONE THOMAS CIRCLE, NW, STE 600, WASHINGTON, USA, DC, 20005-5701

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷٫ ARCHITECTURA-ZEITSCHRIFT FUR GESCHICHTE DER BAUKUNST

Semiannual ISSN: 0044-863X

DEUTSCHER KUNSTVERLAG GMBH, NYMPHENBURGER STR 84, MUNICH, GERMANY, 80636

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸٫ ARCHITECTURAL DESIGN

Bimonthly ISSN: 0003-8504

WILEY-BLACKWELL, COMMERCE PLACE, 350 MAIN ST, MALDEN, USA, MA, 02148

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۹٫ ARCHITECTURAL DIGEST

Monthly ISSN: 0003-8520

CONDE NAST PUBL INC, 4 TIMES SQUARE, NEW YORK, USA, NY, 10034

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۰٫ ARCHITECTURAL HISTORY

Annual ISSN: 0066-622X

SOC ARCHITECT HIST GREAT BRIT, DEPT HISTORY OF ART, BIRKBECK COLLEGE, MALET ST, LONDON, ENGLAND, WSIE 7HX

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۱٫ ARCHITECTURAL RECORD

Monthly ISSN: 0003-858X

MCGRAW HILL INC, 1221 AVENUE OF THE AMERICAS, NEW YORK, USA, NY, 10020

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۲٫ ARCHITECTURAL REVIEW

Monthly ISSN: 0003-861X

EMAP BUSINESS PUBLISHING LTD, 151 ROSEBERY AVE, LONDON, ENGLAND, EC1R 4QX

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۳٫ ARCHITECTURAL SCIENCE REVIEW

Quarterly ISSN: 0003-8628

EARTHSCAN, 14A ST CROSS STREET, LONDON, ENGLAND, EC1N 8XA

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۴٫ ARCHIVES OF AMERICAN ART JOURNAL

Quarterly ISSN: 0003-9853

SMITHSONIAN INST, ARCHIVES AMER ART, 1285 AVE OF THE AMERICAS, LOBBY LEVEL, NEW YORK, USA, NY, 10019

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۵٫ ARCHIVO ESPANOL DE ARTE

Quarterly ISSN: 0004-0428

ARCHIVO ESPANOL DE ARTE, DUQUE DE MEDINACELI 6, MADRID, SPAIN, 28014

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۶٫ ARQ

Tri-annual ISSN: 0716-0852

EDICIONES ARQ, PONTIFICIA UNIV, CATOLICA CHILE, ESCUELA ARQUITECTURA, LOS NAVEGANTES 1963, PROVIDENCIA, CHILE, 753 0092

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۷٫ ARQ-ARCHITECTURAL RESEARCH QUARTERLY

Quarterly ISSN: 1359-1355

CAMBRIDGE UNIV PRESS, EDINBURGH BLDG, SHAFTESBURY RD, CAMBRIDGE, ENGLAND, CB2 8RU

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۸٫ ART BULLETIN

Quarterly ISSN: 0004-3079

COLLEGE ART ASSOC, 275 SEVENTH AVE, NEW YORK, USA, NY, 10001

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۱۹٫ ART CRITICISM

Semiannual ISSN: 0195-4148

SUNY-STATE UNIV NY STONY BROOK, DEPT ART, STONY BROOK, USA, NY, 11794-5400

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۰٫ ART HISTORY

Bimonthly ISSN: 0141-6790

WILEY-BLACKWELL, COMMERCE PLACE, 350 MAIN ST, MALDEN, USA, MA, 02148

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۱٫ ART IN AMERICA

Irregular ISSN: 0004-3214

BRANT PUBL, INC, 575 BROADWAY, NEW YORK, USA, NY, 10012

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۲٫ ART INSTITUTE OF CHICAGO MUSEUM STUDIES

Semiannual ISSN: 0069-3235

ART INST CHICAGO, MICHIGAN AVE AT ADAMS ST, CHICAGO, USA, IL, 60603

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۳٫ ART JOURNAL

Quarterly ISSN: 0004-3249

COLLEGE ART ASSOC, 275 SEVENTH AVE, NEW YORK, USA, NY, 10001

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۴٫ ARTFORUM INTERNATIONAL

Monthly ISSN: 1086-7058

ARTFORUM, 350 SEVENTH AVENUE ATTN: SUBSCRIPTIONS, NEW YORK, USA, NY, 10001

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۵٫ ARTIBUS ASIAE

Semiannual ISSN: 0004-3648

ARTIBUS ASIAE, MUSEUM RIETBERG, GABLERSTRASSE 15, ZURICH, SWITZERLAND, CH-8002

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۶٫ ARTIBUS ET HISTORIAE

Semiannual ISSN: 0391-9064

IRSA PUBLISHING HOUSE, PLAC MATEJKI 7-8, KRAKOW, POLAND, 31-157

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۷٫ ARTNEWS

Monthly ISSN: 0004-3273

ARTNEWS ASSOC, 48 WEST 38TH STREET, NEW YORK, USA, NY, 10018

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۸٫ ARTS OF ASIA

Bimonthly ISSN: 0004-4083

ARTS ASIA PUBLICATIONS LTD, KOWLOON CENTER-SUITE 1309 29-39 ASHLEY RD, KOWLOON, HONG KONG

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۲۹٫ BURLINGTON MAGAZINE

Monthly ISSN: 0007-6287

BURLINGTON MAG PUBL LTD, 14-16 DUKES RD, LONDON, ENGLAND, WC1H 9AD

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۰٫ CERAMICS-ART AND PERCEPTION

Quarterly ISSN: 1035-1841

CERAMICS-ART & PERCEPTION PTY LTD, 23 N SCOTT ST, STE 16, SHERIDAN, USA, WYOMING, 82801

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۱٫ CERAMICS-TECHNICAL

Semiannual ISSN: 1324-4175

CERAMICS-ART & PERCEPTION PTY LTD, 23 N SCOTT ST, STE 16, SHERIDAN, USA, WYOMING, 82801

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۲٫ COMPTES RENDUS DES SEANCES DE L ACADEMIE DES INSCRIPTIONS & BELLES-LETTRES

Quarterly ISSN: 0065-0536

DIFFUSION DE BOCCARD, 11 RUE DE MEDICIS, PARIS, FRANCE, 75006

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۳٫ CONNAISSANCE DES ARTS

Monthly ISSN: 0293-9274

SFPA-CONNAISSANCE ARTS, 51 RUE VIVIENNE, PARIS CEDEX 02, FRANCE, 75095

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۴٫ CRITICA D ARTE

Tri-annual ISSN: 0011-1511

CASA EDITRICE LE LETTERE, PIAZZA DEI NERLI 8, FLORENCE, ITALY, 50124

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۵٫ DENKMALPFLEGE

Semiannual ISSN: 0947-031X

DEUTSCHER KUNSTVERLAG GMBH, NYMPHENBURGER STR 84, MUNICH, GERMANY, 80636

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۶٫ DESIGN ISSUES

Quarterly ISSN: 0747-9360

MIT PRESS, 55 HAYWARD STREET, CAMBRIDGE, USA, MA, 02142

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۷٫ DESIGN JOURNAL

Tri-annual ISSN: 1460-6925

BERG PUBL, ANGEL COURT, 1ST FLOOR, 81 ST CLEMENTS ST, OXFORD, ENGLAND, OX4 1AW

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۸٫ DIGITAL CREATIVITY

Quarterly ISSN: 1462-6268

ROUTLEDGE JOURNALS, TAYLOR & FRANCIS LTD, 4 PARK SQUARE, MILTON PARK, ABINGDON, ENGLAND, OXFORDSHIRE, OX14 4RN

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۳۹٫ DU

Monthly ISSN: 0012-6837

DU VERLAG, STEINACKERSTRASSE 8, SULGEN, SWITZERLAND, CH 8583

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴۰٫ GESTA-INTERNATIONAL CENTER OF MEDIEVAL ART

Semiannual ISSN: 0016-920X

INT CENTER MEDIEVAL ART, THE CLOISTERS FORT TRYON PARK, NEW YORK, USA, NY, 10040

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴۱٫ GOYA

Bimonthly ISSN: 0017-2715

FUNDACION LAZARO GALDIANO, GOYA, REVISTA DE ARTE SERRANO 122, MADRID, SPAIN, 28006

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴۲٫ HISTORY OF PHOTOGRAPHY

Quarterly ISSN: 0308-7298

TAYLOR & FRANCIS LTD, 4 PARK SQUARE, MILTON PARK, ABINGDON, ENGLAND, OXON, OX14 4RN

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴۳٫ HOME CULTURES

Tri-annual ISSN: 1740-6315

BERG PUBL, ANGEL COURT, 1ST FLOOR, 81 ST CLEMENTS ST, OXFORD, ENGLAND, OX4 1AW

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴۴٫ INTERNATIONAL JOURNAL OF ARCHITECTURAL HERITAGE

Quarterly ISSN: 1558-3058

TAYLOR & FRANCIS INC, 325 CHESTNUT ST, SUITE 800, PHILADELPHIA, USA, PA, 19106

  1. Science Citation Index Expanded
  2. Arts & Humanities Citation Index
  3. Current Contents – Engineering, Computing & Technology
  4. Current Contents – Arts & Humanities

۴۵٫ INTERNATIONAL JOURNAL OF ART & DESIGN EDUCATION

Tri-annual ISSN: 1476-8062

WILEY-BLACKWELL, COMMERCE PLACE, 350 MAIN ST, MALDEN, USA, MA, 02148

  1. Social Sciences Citation Index
  2. Arts & Humanities Citation Index
  3. Current Contents – Social & Behavioral Sciences
  4. Current Contents – Arts & Humanities

۴۶٫ INTERNATIONAL JOURNAL OF DESIGN

Tri-annual ISSN: 1991-3761

NATL TAIWAN UNIV SCI & TECHNOL, GRADUATE INST DES, PO BOX 90-15, TAIPEI CITY, PEOPLES R CHINA, TAIWAN, 10699

  1. Science Citation Index Expanded
  2. Social Sciences Citation Index
  3. Arts & Humanities Citation Index
  4. Current Contents – Social & Behavioral Sciences
  5. Current Contents – Engineering, Computing & Technology
  6. Current Contents – Arts & Humanities

۴۷٫ INTERNATIONAL REVIEW OF AFRICAN AMERICAN ART

Quarterly ISSN: 1045-0920

MUSEUM AFR AMER ART, 4005 CRENSHAW BLVD, LOS ANGELES, USA, CA, 90008-2534

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴۸٫ JAHRBUCH DER BERLINER MUSEEN

Annual ISSN: 0075-2207

GEBR MANN VERLAG, LINDENSTRASSE 76 POSTFACH 110303, BERLIN 61, GERMANY, W-1000

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۴۹٫ JOURNAL OF ARCHITECTURAL CONSERVATION

Tri-annual ISSN: 1355-6207

DONHEAD PUBL LTD, LOWER COOMBE, DONHEAD ST MARY, SHAFTESBURY, DORSET, ENGLAND, SP7 9LY

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۰٫ JOURNAL OF ARCHITECTURAL EDUCATION

Quarterly ISSN: 1046-4883

WILEY-BLACKWELL, COMMERCE PLACE, 350 MAIN ST, MALDEN, USA, MA, 02148

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۱٫ JOURNAL OF ARCHITECTURE

Bimonthly ISSN: 1360-2365

ROUTLEDGE JOURNALS, TAYLOR & FRANCIS LTD, 4 PARK SQUARE, MILTON PARK, ABINGDON, ENGLAND, OXFORDSHIRE, OX14 4RN

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۲٫ JOURNAL OF CULTURAL HERITAGE

Quarterly ISSN: 1296-2074

ELSEVIER FRANCE-EDITIONS SCIENTIFIQUES MEDICALES ELSEVIER, 23 RUE LINOIS, PARIS, FRANCE, 75724

  1. Science Citation Index Expanded
  2. Arts & Humanities Citation Index
  3. Current Contents – Physical, Chemical & Earth Sciences
  4. Current Contents – Arts & Humanities

۵۳٫ JOURNAL OF GLASS STUDIES

Annual ISSN: 0075-4250

CORNING MUSEUM GLASS, CORNING GLASS CENTER, CORNING, USA, NY, 14831

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۴٫ JOURNAL OF GREEN BUILDING

Quarterly ISSN: 1552-6100

COLL PUBL, 12309 LYNWOOD DR, GLEN ALLEN, USA, VA, 23059

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۵٫ JOURNAL OF MODERN CRAFT

Tri-annual ISSN: 1749-6772

BERG PUBL, ANGEL COURT, 1ST FLOOR, 81 ST CLEMENTS ST, OXFORD, ENGLAND, OX4 1AW

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۶٫ JOURNAL OF THE SOCIETY OF ARCHITECTURAL HISTORIANS

Quarterly ISSN: 0037-9808

SOC ARCHITECTURAL HISTORIANS, 1365 NORTH ASTOR ST, CHICAGO, USA, IL, 60610-2144

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۷٫ JOURNAL OF THE WARBURG AND COURTAULD INSTITUTES

Annual ISSN: 0075-4390

WARBURG INST, UNIV LONDON WOBURN SQUARE, LONDON, ENGLAND, WC1H 0AB

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۸٫ KONSTHISTORISK TIDSKRIFT

Quarterly ISSN: 0023-3609

TAYLOR & FRANCIS AS, KARL JOHANS GATE 5, OSLO, NORWAY, NO-0154

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۵۹٫ LANDSCAPE ARCHITECTURE

Monthly ISSN: 0023-8031

AMER SOC LANDSCAPE ARCHITECTS, 636 EYE ST, NW, WASHINGTON, USA, DC, 20001-3736

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۰٫ LEONARDO

Bimonthly ISSN: 0024-094X

MIT PRESS, 55 HAYWARD STREET, CAMBRIDGE, USA, MA, 02142

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۱٫ LOTUS INTERNATIONAL

Quarterly ISSN: 1124-9064

ELECTA PERIODICI SRL, VIA D TRENTACOSTE 7, MILAN, ITALY, 20134

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۲٫ MAGAZINE ANTIQUES

Monthly ISSN: 0161-9284

BRANT PUBL, INC, 575 BROADWAY, NEW YORK, USA, NY, 10012

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۳٫ MASTER DRAWINGS

Quarterly ISSN: 0025-5025

MASTER DRAWINGS ASSOC INC, 29 E 36TH ST, NEW YORK, USA, NY, 10016

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۴٫ METROPOLITAN MUSEUM JOURNAL

Annual ISSN: 0077-8958

METROPOLITAN MUSEUM ART, 1000 5TH AVENUE, C/O INST SALES, NEW YORK, USA, NY, 10028

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۵٫ METROPOLITAN MUSEUM OF ART BULLETIN

Quarterly ISSN: 0026-1521

METROPOLITAN MUSEUM ART, 1000 5TH AVENUE, C/O INST SALES, NEW YORK, USA, NY, 10028

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۶٫ MITTEILUNGEN DES KUNSTHISTORISCHEN INSTITUTES IN FLORENZ

Tri-annual ISSN: 0342-1201

LIBRERIA SALIMBENI, VIA MATTEO PALMIERI 16, FLORENCE, ITALY, 1-50122

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۷٫ MUSEUM INTERNATIONAL

Quarterly ISSN: 1350-0775

WILEY-BLACKWELL, COMMERCE PLACE, 350 MAIN ST, MALDEN, USA, MA, 02148

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۶۸٫ NEXUS NETWORK JOURNAL

Semiannual ISSN: 1590-5896

KIM WILLIAMS BOOKS, VIA CAVOUR 8, TORINO, ITALY, I-10123

  1. Science Citation Index Expanded
  2. Arts & Humanities Citation Index
  3. Current Contents – Arts & Humanities

۶۹٫ OEIL

Monthly ISSN: 0029-862X

OEIL, BP 900006, LILLE CEDEX 09, FRANCE, 59718

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۰٫ OPEN HOUSE INTERNATIONAL

Quarterly ISSN: 0168-2601

OPEN HOUSE INT, URBAN INTERNATIONAL PRESS, PO BOX 74, GATESHEAD, TYNE & WEAR, GREAT BRITAIN, ENGLAND, NE9 5UZ

  1. Social Sciences Citation Index
  2. Arts & Humanities Citation Index
  3. Current Contents – Social & Behavioral Sciences
  4. Current Contents – Arts & Humanities

۷۱٫ ORIENTAL ART

Quarterly ISSN: 0030-5278

ORIENTAL ART MAGAZINE LTD, 47 HILL ST,  ۰۶-۰۶, SINGAPORE, SINGAPORE, 179365

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۲٫ OUD HOLLAND

Quarterly ISSN: 0030-672X

BRILL ACADEMIC PUBLISHERS, PLANTIJNSTRAAT 2, P O BOX 9000, LEIDEN, NETHERLANDS, 2300 PA

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۳٫ OXFORD ART JOURNAL

Semiannual ISSN: 0142-6540

OXFORD UNIV PRESS, GREAT CLARENDON ST, OXFORD, ENGLAND, OX2 6DP

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۴٫ PERSPECTIVE-LA REVUE DE L INHA

Quarterly ISSN: 1777-7852

ARMAND COLIN, 5 RUE LAROMIGUIERE, PARIS CEDEX 05, FRANCE, 75240

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۵٫ PLACES-A FORUM OF ENVIRONMENTAL DESIGN

Tri-annual ISSN: 0731-0455

DESIGN HISTORY FOUNDATION, C/O PLACES, PO BOX 1897, LAWRENCE, USA, KS, 66044-8897

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۶٫ PRINT QUARTERLY

Quarterly ISSN: 0265-8305

PRINT QUARTERLY PUBLICATIONS, 52 KELSO PL, LONDON, UNITED KINGDOM, W8 5QQ

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۷٫ PROSPETTIVA-RIVISTA DI STORIA DELL ARTE ANTICA E MODERNA

Tri-annual ISSN: 0394-0802

CENTRO DI, VIA DEI RENAI 20/R, FLORENCE, ITALY, 50125

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۸٫ REVUE DE L ART

Quarterly ISSN: 0035-1326

EDITIONS C N R S, 20/22 RUE ST. AMAND, PARIS, FRANCE, 75015

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۷۹٫ REVUE DES MUSEES DE FRANCE-REVUE DU LOUVRE

Bimonthly ISSN: 0035-2608

CONSEIL MUSEES NATIONAUX, 10 RUE DE L ABBAYE, PARIS, FRANCE, 75006

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۰٫ RICERCHE DI STORIA DELL ARTE

Tri-annual ISSN: 0392-7202

NUOVA ITALIA SCIENTIFICA SPA, VIA SARDEGNA 50, ROME, ITALY, 00187

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۱٫ SCULPTURE REVIEW

Quarterly ISSN: 0747-5284

NATL SCULPTURE SOC, 1177 AVE OF THE AMERICAS, 15TH FL, NEW YORK, USA, NY, 10036

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۲٫ SIMIOLUS-NETHERLANDS QUARTERLY FOR THE HISTORY OF ART

Tri-annual ISSN: 0037-5411

STICHTING NEDERLANDSE KUNSTHISTORISCHE PUBLICATIES, POST BOX 14066, SC UTRECHT, NETHERLANDS, 3508

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۳٫ SOURCE-NOTES IN THE HISTORY OF ART

Quarterly ISSN: 0737-4453

ARS BREVIS FOUNDATION INC, 1 EAST 87TH STREET, NEW YORK, USA, NY, 10128

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۴٫ SPACE

Monthly ISSN: 1228-2472

SPACE MAGAZINE, 219 WONSEO-DONG, JONGNO-GU, SEOUL, SOUTH KOREA, 110-280

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۵٫ STORIA DELL ARTE

Tri-annual ISSN: 0392-4513

CAM EDITRICE S R L, VIA CAPODIFERRO, 4, ROMA, ITALY, 00186

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۶٫ STUDIES IN THE HISTORY OF ART

Semiannual ISSN: 0091-7338

YALE UNIV PRESS, JOURNALS DEPT 92A YALE STATION, NEW HAVEN, USA, CT, 06520

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۷٫ STUDIES IN THE HISTORY OF GARDENS & DESIGNED LANDSCAPES

Quarterly ISSN: 1460-1176

TAYLOR & FRANCIS LTD, 4 PARK SQUARE, MILTON PARK, ABINGDON, ENGLAND, OXON, OX14 4RN

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۸٫ THIRD TEXT

Bimonthly ISSN: 0952-8822

ROUTLEDGE JOURNALS, TAYLOR & FRANCIS LTD, 4 PARK SQUARE, MILTON PARK, ABINGDON, ENGLAND, OXFORDSHIRE, OX14 4RN

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۸۹٫ URBAN DESIGN INTERNATIONAL

Quarterly ISSN: 1357-5317

PALGRAVE MACMILLAN LTD, BRUNEL RD BLDG, HOUNDMILLS, BASINGSTOKE, ENGLAND, HANTS, RG21 6XS

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۹۰٫ URBAN MORPHOLOGY

Semiannual ISSN: 1027-4278

INT SEMINAR URBAN FORM, 2 AVE DE PARIS, VERSAILLES, FRANCE, 78000

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۹۱٫ WAFFEN-UND KOSTUMKUNDE

Semiannual ISSN: 0042-9945

VERLAGSHAUS WERNER HOFMANN KG, AM ROTEN HUGEL 6, SONNEFELD, GERMANY, 96242

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۹۲٫ WINTERTHUR PORTFOLIO-A JOURNAL OF AMERICAN MATERIAL CULTURE

Tri-annual ISSN: 0084-0416

UNIV CHICAGO PRESS, 1427 E 60TH ST, CHICAGO, USA, IL, 60637-2954

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۹۳٫ WOMANS ART JOURNAL

Semiannual ISSN: 0270-7993

OLD CITY PUBLISHING INC, 628 NORTH 2ND ST, PHILADELPHIA, USA, PA, 19123

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۹۴٫ ZEITSCHRIFT DES DEUTSCHEN VEREINS FUR KUNSTWISSENSCHAFT

Semiannual ISSN: 0044-2135

DEUTSCHER VERLAG KUNSTWISSEN, NEUE GRUNSTR 17, BERLIN, GERMANY, D-10179

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

۹۵٫ ZEITSCHRIFT FUR KUNSTGESCHICHTE

Quarterly ISSN: 0044-2992

DEUTSCHER KUNSTVERLAG GMBH, NYMPHENBURGER STR 84, MUNICH, GERMANY, 80636

  1. Arts & Humanities Citation Index
  2. Current Contents – Arts & Humanities

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

مفاهیم پایه در معماری

فرم و شکل

 

کلمه فرم از واژه «فرمو» گرفته شده که:در زبان یونانی:

  • ایدئوس: آن چه در ذهن شکل می گیرد: «ایده»
  • فرمو: آن چه از ظاهر می بینیم.

در طول تاریخ تعاریف متعددی برای فرم قائلند که عبارت اند از:

۱-     ترکیب و ترتیب وآرایش اجزا در کنار یکدیگر، همچون قرار گیری عناصری که برای ایجاد یک ترکیب کامل ، ترکیب می شوند.بدین معنی که یک فرم صحیح باید دارای تناسبات ، اندازه یا مقیاس و هماهنگی باشد. این دیدگاه تا قرن ۱۷ و ۱۸ مطرح بود و بیش تر در مقوله نقاشی و معماری بیان می شد.

 

memari

 

۲-     تاکید بر جنبه غیر محتوایی .به چیزی که حواس ما مسقیما در معرض آن قرار می گیرد، اطلاق می گردد.مانند یک رباعی

این دیدگاه در قرن ۱۹ مطرح بود.در قرن ۱۹ دید نسبت به فرم تغییر کرد و دو زیرمجموعه جدید به وجود آمد:

۱٫      کانستراکتیویسم ها: بحث «زبان» را وارد بحث فرم کردند و معتقد بودند: به کمک زبان فرم می توانیم فرم را بشناسیم، و برای شناخت زبان فرم باید بستر شکل گیری فرم و مولف را بشناسیم.سبک کانستراکشن

۲٫       فرمالیست ها: معتقد بودند: باید فرم جدا از مولف بررسی شود، شناخت فرم کافی است و نیازی به شناخت مولف نیست.

۳-     مفهومی است که دلالت بر چیزی می کند که باعث تمایز آن از موضوعات دیگر می شود . چنین تعریفی تاکید بر جنبه عینی و صوری داردکه به صورت ظاهری یا شکل خارجی شی بروز می کند.

۴-     گوهریترین ماهیت یک شی است که باعث کمال آن می شود.این همان تعریفی است که افلاطون ارائه می دهد.”فرم یک ماهیت است ” در مقابل ارسطو معتقد است فرم دارای دو ویژگی است:

۱٫       ذاتی ثابت و پایدار

۲٫       ویژگی های ظاهری (کیفی): متغیر

* فرمی که میبینیم در ذات خود پایدار است، مانند آب، اما ظاهر آن در هر ظرفی که می ریزیم به شکل آن ظرف تغییر می کند.

۵-     تعریفی که ذهن قادر است برای ما بسازد.که بوسیله آن ساختاری را برای جهان حسی ما ایجاد نماید.کانت این معنای فرم را توان ادراکی بشر  بیان نموده است.بر این اساس مقولات ذهنی بشر را فرم می گوید.

آفرینش فرم از اهمیتی بسیار برخوردار است، زیرا معمار در آفرینش فضا آنچه را می خواهد بگوید، با استفاده از فرم ابراز می کند،فرم چه در موسیقی، چه در معماری و چه در شعر، بعدهای ذهنی را می نمایاند و تنها راه ممکن برای انتقال مفهومی خاص از سوی آفریننده اثر به استفاده کننده و مخاطب است…

در واقع فرم را می‌توان زبان فضا دانست؛ چرا که آنچه را معماران در فضا می‌خواهند بیان کنند را با توجه به فرم بیان می‌کنند به همین دلیل فرم دارای اهمیت ویژه‌ای در آفرینش فضا است. اهمیت فرم را می‌توان در دوره معاصر جست‌وجو کرد یا به نوعی از زمان جدایی دو هنر نقاشی و مجسمه‌سازی از معماری، معماران برای ایجاد نوعی استقلال، به فرم اهمیت دادند، اما این مطلب گویای این نیست که فرم در معماری گذشته دارای اهمیت نبوده در واقع دنیای درونی و خاص هر فرد تا ابراز نگردیده از طرف مخاطبان مورد نقد قرار نمی‌گیرد که این ابراز را می‌توان در معماری، تحت عنوان فرم بیان داشت که اتصالی درونی را بین ناظر و فضا به وجود می‌آورد در واقع می‌توان فرم را زبانی یا واسطی برای انتقال مفهوم فضا به انسان بیان نمود که به عنوان ابزاری کار‌آمد در اختیار طراحان و معماران قرار دارد.

” در زیباشناختی فرم یا صورت تظاهر حسی وواضح یک شئ است واین بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد .فرم یاصورت در طبیعت مستند هستند یعنی متأثر از محتوای خود هستند. پس از صورت از پیش داده شده است ونمی توان به میل خود آن را تغییر داد.” آدورنو می گوید : ” صورت چنانچه از خود لفظ پیدا ست فرم یک ((چیز )) است وخود آن (( چیز)) اجازه ندارد به تکراربی مورد خود منجر شود .”

” شکل دادن یعنی پردازش اشکال واین بدان معنی است که فرم به گونه ای انتخاب شود که با محتوا وایده طرح تطابق داشته باشد . براین اساس شکل پردازی صوری با توجه به فرم ، وابسته به عوامل گوناگون است.

به عنوان مثال فرم یک گشودگی در یک دیوار بایستی تابع جنس وساخت دیوار نیز باشد :گشودگی در یک دیوار آجری احتیاج به قوس دارد .در حالی که در دیواری از فولاد وشیشه گشودگی زاویه دارد مناسب تر به نظر می رسد .فرم یا صورت متأثر از محتوا است .”

به قول آدورنو : ” میزان موفقیت زیباشناختی تابعی است از میزان موفقیت فرم در انتقال محتوا .”

. بر همین اساس است که هگل هنر بدویان را هنر نمی داند ، چرا که آنها قادر به درک تمایز میان امر ذهنی و معنوی ( یعنی محتوا ) با امر عینی ( یا فرم ) نبوده اند . یک بدوی نمی تواند درک کند که یک زن برهنه در نقاشی فرانسیسکو گویا می تواند نشانه ای از حقیقت باشد و نه لزوما یک زن برهنه.. بر این اساس ، یک اثر هنری آن جا حاصل می شود که در وهله نخست هنرمند ، این تمایز فرم و معنی را در می یابد و ثانیا در اثر هنری خود بر آن تاکید می کند ( یا این فاصله ی صورت و معنی را پر رنگ تر می کند ) . همچنین می توان نتیجه گرفت که هر گونه از شکل انداختن ، یا خارج کردن یک شی از حالت طبیعی خود می تواند اثری هنری را پدیدار کند ، مگر این که این از شکل انداختن شی را به ابزار بدل کند . دیگر ماحصل بحث بالا و مهم ترین آن این است که اثر هنری زمانی به وجود می آید که فرم ، دریافت محتوا را به تاخیر بیاندازد . این به تاخیر انداختن و معوق گذاشتن معنا یا محتوا ، بیش از هر چیز به فرم اثر هنری بستگی دارد که در آن ، این همانی و انطباق صورت و معنی به مخاطره می افتد و شی طبیعی به صورتی دیگر بدل می شود . برای مثال با تغییر شکل و از شکل انداختن تخته سنگ مورد نظر ، مجسمه ی موسای میکل آنژ پدید می آید ، که مخاطب نمی تواند با دیدن فرم تازه ی آن ، فورا به این نتیجه برسد که این شکل که می بیند سنگ است . بی شک مخاطب نمی گوید این شکل تازه ( یعنی مجسمه ی موسا ) یک سنگ است ، بلکه برای دریافت ماده و محتوای آن با نوعی تاخیر و تعویق روبروست ( و چه بسا همین تعویق است که بازی خیال را در ذهن سبب می شود ) . پس یک نتیجه دیگر می گیرم : فرم ، در اثر هنری باید بگونه ای باشد که معنای گذشته و آینده ی ابژه ی خود را به تاخیر بیاندازد . همچنین فرم موجب می شود اثر هنری دچار نوعی خودبسندگی شود . به این معنا که فرم ، اثر را در موقعیتی قرار می دهد که بتواند به نوعی زندگی درونی دست یابد . فرم ، از این حیث به اثر روح می دهد . با این وجود ، زندگی درونی اثر ، همزمان با زندگی عینی آن ( یعنی فرم  ) آغاز می شود و لذا فاصله ای میان زبان و جوهر وجود ندارد . از این رو زبان همان جوهر است و زبان جدید ، جوهری جدید را خواهد ساخت . برای مثال نمی توان محتوایی را که از مشاهده ی نقاشی کوبیستی گرونیکای پیکاسو در می یابیم به طریقی دیگر ، مثلا در یک نقاشی رئالیستی فرانسیسکو گویا بازسازی و ایجاد کرد . زبان و فرم در هر دو متفاوتند ( یکی رئال و دیگری کوبیسم است )  و لذا به همین تبع محتواهایی متفاوت خواهند داشت .

– گشتالت:

از دیگر مفاهیم درگیر در معماری می توان به شکل یا گشتالت اشاره نمود.مفاهیم گشتالت و فرم در ارتباط نزدیک با یکدیگرند . هر دو لغت از ریشه   « فورما »  در   زبان   لاتین  هستند  و   به  این ترتیب  می توان  آنها  را  تعریف  نمود  .  گشتالت   یا   شکل  عبارت  است  از  کلیت  قابل رؤیت ، محاط  در حدود  ، کم  و  بیش  مرکب از اجزا و دارای  وحدت کلی  در  تظاهر  یک  شیء .. هر  دو مفهوم  گویای  جلوه   ظاهری  یک  شیئی  هستند  اما هر دو با هم برابرنیستند.

بنابراین شکل نه تنها مترادف فرم نیست ،بلکه فقط یکی از شاخص های فرمی در کنار دیگران است.در واقع شکل تنها یک امر بصری است. مثلث، مربع و… از اشکال با قاعده می باشند. یکی دیگر از ویژگی های شکل، دو بعدی بودن آن است.در صورتی که فرم نه تنها سه بعدی است بلکه در قالب زمان و مکان ادراک می شود.شکل نیز به عنوان کلیتی بصری همانند فرم دارای اجزا و روابط میان آن اجزا است.اگر رابطه فوق با قاعده ، محسوس و قابل رسم باشدآن را دارای ساختار دانسته وگرنه آن شکل را بدون ساختار می نامند.ساختار به ندرت بر خطوط تشکیل دهنده شکل منطبق است.همانگونه که اشاره شد شکل دارای کلیتی است.این کلیت طرح واره ایست از شکل که در فرایند ادراک به عنوان اولین ویژگی ظاهر شده.ودر فرایند فراموش کردن آخرین ویژگی است که از خاطر می رود.این کلیت تاثیر عاطفی و روانی خاص بر انسان دارد که روانشناسان از آن به عنوان گشتالت یاد می کنند

– دیدگاه برخی از صاحب نظران معماری در خصوص فرم

لوئی کان در این مورد می نویسد : صورت با شکل یکی نیست .  شکل به طرح مربوط  است  اما صورت به  نمایش  گذاشتن اجزاء جدایی ناپذیر می پردازد  .  طرح به آنچه  که این به معرض دید قرار دادن – صورت –  می خواهد  به ما بگوید  واقعیت می بخشد .  همچنین  می توان گفت که صورت طبیعت یک شیئی است و  طرح  به  آنچه که این به نمایش گذاشتن یا صورت برای آن در نظر گرفته شده است تحقق می بخشد . به  همین  خاطر   می توان گفت کهصورت ، طبیعت یک چیز است  که طرح در راستای آن حرکت می کند ، آن هم در زمان مشخص برای استفاده  از  قواعد  مستند  در آن ، فرم  یا صورت در طبیعت هر چند مستند است و به بیان دیگر متأثر است از محتوای آن . پس  صورت از پیش داده شده است  و نمی توان  به میل خود آن را تغییر داد .

•            فرهنگ

هر جامعه ای با هر سیستمی که اداره شود وهر نوع ایدئولوژی که بر آن حاکم باشد دارای اهـداف و آرمان های خاص خود می باشد. وظیفه اصلی فرهنگ نمایش این ایده های ذهنی است.

هر بنایی به عنوان جزئی ازفرهنگ معماری این وظیفه را دارد که یک اندیشه ذهنی را از طـریق فرم ظاهری خود عینیت ببخشد و به این ترتیب نمودی خواهد بود برای سنـجش این فرهنگ.از این دیدگاه تعریفی که هانس هولاین در کتاب معماری مطلق ازمعماری می کند قابل درک است:«معماری نظمی معنوی است که در ساختمانها تجسم یافته است» .اغلب سعی می شود به این بهانه که این ساختمان فقط  برای فلان عملکرد ساخته شده است از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند دراین جا فراموش می شود که هرساختمانی برای کاربـردی ساخته می شود . معماری ای که  تنها به خاطر نفس معمـاری باشد اصلأ  وجود ندارد.  به این ترتیب هر ساختـمانی یک شاهـد  فرهنگی است چه به مفهوم خوب چه به بد آن.

زیگموند فروید در کتاب بی آرامی در فرهنگ، فرهنگ را چنین تعریف می کند:«فرهنگ مجمـوعه توانایی ها و وسایلی است که زندگی ما را ازاجداد حیوانی  ما دور می کند و در خدمت دو هدف می باشـد محافظـت ازبشـر در مقابل طبیـعت و تنظیم روابـط انسـانی  بین افراد».

فروید در توضیح اعمالی که درارتباط با قسمت اول هستند، درکناراستفاده از ابزار و مهار کردن آتـش ، از ساختن مسکن نیز  نام می برد . اما فرهـنگ تنها به خاطرعملکرد  چیزی نیست چنانچه به عنوان مثال سعی در به دسـت آوردن آنچه زیبا است هم جزئی از فرهنگ است.

با پا گرفتن فرهنگ ، نظامی پیدا شد که در صدد ایجاد تعـادلی  بین خواستـه های فردی  و خواسته های اجتماعی بود.به نظر فروید این نظام بربنیان صرف نظرازغریـزه است و نتیجه اجباری آن محدود شدن آزادی فردی است.پالایش این غرایزسرکوب شده یکی از مهمترین عوامل درشکل گیری فرهنگ بوده است. و نیز همین غرایز سرکوب شده و پالایش یافتـه هستند که محرک اولیه برای هر نوع فعالیت مذهبی- ایدئولوژیک علمی و هنری بوده اند .

این سه عامل تا مدت های مدید به صورتی متعادل نسبت به یکدیگر وجود داشته اند و این تعادل باعث نوعی هماهنگی بوده است. رفته رفته مذهب و ایدئولوژی ساختار اصلی نظام کلی حاکم بر همه چیز شدند. علم وفن در ارتباط با عقل بودند و هنر در ارتباط با احساس.

این نظام که رابط  متقابل انسانها را مشخص می کند و اسـاس فرهنگ را پی می ریزد  بر بنیان  یک سیستم ارزشی بنا شده است. این سیستم در طول زمان ثابت نیست . آنچه که ما به عنوان سبک معماری نام می بریم در واقع نمودی مجسـم از این سیسـتم ارزشی است و در نتیجه نمودی از سیستم کلی حاکم.

به این ترتیب است که با تغییر نسبت بین ایدئولوژی، دانش وهنر، سبک نیز تغییر می کند. اتو وانگر در این مورد در سال۱۸۷۵ می نویسد :« هر سبک جدید به  مرور از دل سبک های پیشین زاده می شود.دلیل این تحول چیزی جزاین نیست که تغییرتکنیک های ساختمان ، مواد ساختمانی، وظائف انسانها و سرانجام جهان بینی افراد آنها را مجبور می کند تا فرم های جدید بیافرینند».

هنر معماری درست برعکس نقاشی هنری خالص نیست. معماری مخلوطی است از دانش وهنر و به همین دلیل است که معمـاری همیشه بین دو قطب تعقل واحسـاس در رفت و آمد است. معماری تحت تأثیرایدئولوژی حاکم برجامعه گاه به این سو گاه به آن سو می رود  و درنتیجه سبک معمـاری نیز همین تغییرات را  نشان می دهـد. تحت تأثیر امتیازات فنـی  و کیفیت های فوق العاده زیبا شناختی صنایع اتومبیل وکشتی سازی سالهای دهه ۱۹۲۰ است که لوکوربوزیه فریاد برآورد که:«معماری در حال خفه شدن در پیرایش کهنه خویش است !» ویا «معماری فقط یک حرفه است چنان بی رمق که پیشرفت در آن بی تأثیر است و درآن هنوز زندگی دیروز جریان دارد » وسرانجام در رد سبک هایی که در آن زمان معمول بود است می گوید:« هنر معماری از سبک وارسته است سبک های لوئی چهارده و پانزده وشانزده وحتی سبک گوتیک برای معماری همان چیزی هستندکه یک سنجاق برای یک خانم است: گاهی می شود از آن استفاده کرد وزیبا ست اما فقط زیباست نه بیشتر!»

از طرفی فرهنگ بر معماری که نمودار سیستم ارزشی حاکم است تأثیرگذارده وبه آن فرم می دهد و از سوی دیگر فرهنگ به گونه ای غیر مستقیم یکی از پایه های اصلی زندگانی روانی انسانهاست. ادراک انسان ازمحیطی که دورو برش ساخته است تابع فرهنگ اوست ، ولی اغلب به این مطلب توجه کافی نمی شود.

•            سرچشمه فرهنگ

هر فرهنگی بازتاب سیستم ارزشی یک نظام اجتماعی است. در مفهوم جامع کلام می توان گفت که دانش و هنر مظاهر این بازنمایی هستند. در حالی که دانش در جهتی شدیداً عقلانی گام بر می دارد و تنها با شعور انسان سر و کار دارد، هنر چیزی است ادراکی که با احساس سر و کار دارد. با کمک علم انسان سعی می کند موقعیت خود را در نبرد با نیروهای طبیعت بهبود بخشد.

اما امروزه یعنی تقریبا از صد سال پیش به بعد دیگر چنین نیست، چرا که کارهای علمی به قدری پیچیده شده اند که دیگر برای هر کسی قابل فهم نمی باشند. روی دیگر سکه فرهنگ روی غیر عقلایی یا احساسی نیز همانقدر قدمت دارد که روی علمی آن. اما از آنجا که در اینجا با فرآیندهایی حسی سر و کار داریم که نه قابل اندازه گیری هستند و نه به راحتی تعریف پذیر، پس نمی توانیم تکامل آن را قدم به قدم بازسازی کنیم. پیشرفت و تکامل علم و هنر تا مدتها پیشرفتی مشترک بود. زیگفرید گیدیون اثبات کرد که تا دوره باروک حتی کشفیات ذهنی یا ریاضی و علمی نیز در دنیای ادراک و احساس پدیده هایی همگون و معادل داشته اند و به صورت جزئی از هنر شده اند: «در قرن ۱۹ راه دانش و هنر از هم جدا شدند. رابطه بین روشهای تعقل و روشهای احساس قطع شد.

تنش امروزی بین معمار و مهندس محاسب را نیز باید نتیجه همین قطع رابطه دانست. گیدیون تأکید زیادی بر احساس دارد که به نظر او امروزه آنطور که باید مورد توجه قرار نمی گیرد: «قدرت و تأثیر احساسها به مراتب بیش از حد تصور معمول است. احساسات در تمام اعمال ما نفوذ دارند. افکار ما هرگز به طور کامل جدا از احساس ما نیستند همچنان که اعمال ما نیز هرگز صرفاً جنبه عملی خالص ندارند.

آدورنو (Theodor W.Adorno) می گوید: « هنر می خواهد با وسایلی انسانی به بیانی غیر انسانی واقعیت ببخشد. لوئی کان (Louis. I.Kahn) حتی معتقد است که هنر تنها زبان واقعی انسان چون وسیله ای است که به ترتیبی سعی دارد تا بین انسانها رابطه برقرار کند و بدینسان انسانی بودن آن به چشم می خورد. به این ترتیب نخستین آثار آ فریده دست بشر که به دست ما رسیده اند به تفسیر امروزی اصلاً به هیچ وجه جزء آثار هنری محسوب نمی شدند. حتی نقاشیهای داخل غارها که از زمان دوران اولیه عصر حجر هم باقی مانده اند خود در واقع نمودار دوره هایی از تکامل بشری هستند که از مدتها پیش از آن شروع شده اند.

آنچه که امروزه از آثار این فرهنگ های ابتدایی در موزه هایمان نگهداری می کنیم در زمان به وجود آمدنشان به عنوان اثر هنری به تعبیر امروزی خلق نشده اند بلکه اشیایی آیینی بوده اند که برای جایگزین شدن عملی خاص تولید شده اند. به همین ترتیب اولین ساختمان هایی هم که دیگر صرفاً به خاطر پناه انسان در مقابل طبیعت ساخته نشده اند آثاری آئینی هستند و فرم و ساختار آنها تنها محتوای اعتقادی دارد.

معبد آفتاب قرن ۱۷ قبل از میلاد- استون هنج- انگلستان

هانس هولاین (Hans Hollein) معتقد است که امروز نیز معماری امری است آئینی: «ساختمان نیازی است انسانی. این نیاز خود را تنها در بر افراشتن سقفی بر بالای سر نشان نمی دهد بلکه بیشتر در بوجود آوردن بنایی آئینی یعنی کانونی برای فعالیتهای انسانی که نطفه اصلی هر شهری است آن را می بینیم. ساختمان کاری است آئینی.

هنر چیز مستقلی نبوده است بلکه جزئی از ساختار اجتماعی اخلاقی بوده است.

  • سبک چیست؟

هر اطلاعی از مقداری علامت تشکیل شده است. هرچه احتمال پیش آمدن یک علامت یا ترکیبی از چند علامت خاص در یک پیام خاص بیشتر باشد پیام از بداعت کمتری برخوردار است و در مقابل با قالب از پیش ساخته شده ذهنی ما که به آن سبک می گوییم تطابق بیشتری دارد. این جمله می توانست چنین معنی دهد که: یک اثر هنری اگر بنا باشد که مطابق سبک باشد بایستی از هر عامل جدیدی خالی باشد یا به عبارت دیگر اثر هنری سبک دار چیزی نمی بود جز یک کپی خوب از یک اثر بدیع. این نظریه صدها سال از اعتبار محض برخوردار بود و واقعاً کسی به دنبال نوآوری و بداعت نمی رفت. این بدان معنی بود که اطلاعات معنایی آثار مختلف هنری که از طریق چشم قابل ادراک بودند بخصوص آثاری که بیشتر با فرم سر و کار داشتند با یکدیگر مطابق بودند، این نوع برخورد با هنر جا را برای اطلاعات زیباشناختی تنگ کرده بود. واقعیت دیگری نیز که به این مشکل افزوده می شد این بود که هنر و از جمله معماری در طول قرون و حتی امروزه نیز قبل از هر چیز وسیله بیان ایدئولوژیهای مذهبی اجتماعی و سیاسی بوده است و به این دلیل تمایلی هم در آزاد گذاشتن اشخاص در تفسیر شخصی این آثار وجود نداشت.

اطلاعات معنایی یک اثر هنری تا حدی مطابق فرم ذهنی، و از این طریق گویایی سبک اثر است. اما اطلاعات زیباشناختی آن می تواند به گونه ای باشد که با محتوای نمادین آن جایی برای تفسیر شخصی ما باز گذارد.

این اطلاعات زیباشناختی هستند که علیرغم جای داشتن اثر هنری در چارچوب یک سبک مشخص به آن شخصیت فردی می دهند و این تازه آن چیزی است که یک اثر را تبدیل به یک هنری می سازد. از دیدگاه نظریه اطلاعاتی باید گفت که وابستگی یک اثر هنری به یک سبک باعث زیاد شدن پرت اطلاعاتی یا حشو و نتیجیتاً باعث کم شدن بداعت آن می شود. این پرت اطلاعاتی یا تکرار علائم از پیش شناخته با اینکه از طرفی به ما امکان شناخت علائم ویژه این اثر را می دهند اما از طرف دیگر جای اطلاعات زیباشناختی را می گیرند و به این ترتیب ما را در تفسیر شخصی مان از اثر محدود تر می سازند.

به عنوان مثال سری نقاشیهای Optical art اثر ویکتور وازارلی (Victor Vasarely) و بریجت ریلی تصاویری هستند. صرفاً بصری با مقدار زیادی اطلاعاتی معنایی: تعداد، فرم، محل و رنگ هر جزء. این تصاویر خارج از محدوده یک تصویر دیدنی حرفی برای گفتن ندارند. مقدار مختصر اطلاعات زیباشناختی این تصاویر مجالی برای تفسیر نمی دهند. اما علیرغم آن پیام این تصاویر با یک پیام علمی قابل قیاس نیست. خطاهای بصری که این تصاویر ایجاد می کنند بیننده را در شک نگاه می دارند و او را مجبور می کنند که از این مجموعه علامات در ذهنش طرح واره ای تشکیل دهد. از این طریق بعد از چندین بار نگاه کردن به آن باز هم با نگاه بعدی چیزهای تازه ای در آنها پیدا می کنیم. این به این معنی دریافت علائمی است که احتمالش را نمی دادیم یا به کلامی دیگر نوعی بداعت.

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

مفاهیم پایه در معماری-مفهوم فضا در معماری

–  تعریف مفاهیم پایه در معماری

فرم،فضا، مکان، محیط و فرهنگ

– فضا

– مقدمه

بررسی و شناخت پدیده های فیزیکی و روابط بین آنها بدون توجه به مفاهیم  و درک شهودی از فضا و زمان چندان مانوس به نظر نمی رسد. مفهوم و درک فضا و زمان نیز مانند سایر کمیت های فیزیکی روندی پویا دارد و در طول تاریخ دستخوش تغییرات زیادی شده است. بویژه بعد از نسبیت مفاهیم فضا و زمان و درک بشر از آنها دچار تغییر زیادی شده است.

space

– فضا (Space)

  • واژه‌ای است که در زمینه‌های متعدد و رشته‌های گوناگون از قبیل فلسفه، جامعه‌شناسی، معماری و شهرسازی بطور وسیع استفاده می‌شود. لیکن تکثّر کاربرد واژه فضا به معنی برداشت یکسان از این مفهوم در تمام زمینه‌های فوق نیست، بلکه تعریف فضا از دیدگاه‌های مختلف قابل بررسی است. مطالعات نشان می‌دهد با وجود درک مشترکی که به نظر می‌رسد از این واژه وجود دارد، تقریباً توافق مطلقی در مورد تعریف فضا در مباحث علمی به چشم نمی‌خورد و این واژه از تعدد معنایی نسبتاً بالایی برخوردار است و تعریف مشخص و جامعی وجود ندارد که دربرگیرنده تمامی جنبه‌های این مفهوم باشد. از این رو در این یادداشت به ذکر برخی کلیات در مورد مفهوم فضا بسنده می کنیم. ‎
  • فضا یک مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر می‌کند و ما را در تمام طول زندگی احاطه کرده‌ است. فضا به محیط زیست اطراف ما احساس راحتی و امنیت می‌بخشد که اهمیت آن در یک زندگی لذت بخش‎از نور آفتاب و محلی برای آرامش کمتر نیست. هرکاری که انسان انجام می‌دهد، دارای یک جنبه فضایی نیز است، به عبارتی هر عملی که انجام می‌شود، احتیاج به فضا دارد.

– فضا در جهان اساطیر

– تعریف جهان اساطیر:

فضا مفهومی است که از دیرباز توسط بسیاری از اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته و در دوره ‎های مختلف تاریخی بر اساس رویکردهای اجتماعی و فرهنگی رایج، به شیوه‎های گوناگون تعریف شده است .

مصری‌ها و هندی‌ها با اینکه نظرات متفاوتی در مورد فضا داشتند, اما در این اعتقاد اشتراک داشتند که هیچ مرز مشخصی بین فضای درونی تصور (واقعیت ذهنی) با فضای برونی (واقعیت عینی) وجود ندارد. در واقع فضای درونی و ذهنی رویاها، اساطیر و افسانه‌ها با دنیای واقعی روزمره ترکیب شده بود. آنچه بیش از هر چیز در فضای اساطیری توجه را به خود معطوف می‌کند، جنبه ساختی و نظام یافته فضاست، ولی این فضای نظام یافته مربوط به نوعی صورت اساطیری است که برخاسته از تخیل آفریننده‌ می‌باشد.

واژه اسطوره(myth) در میانه قرن ۱۹ بطور مستقیم و یا از واژه فرانسوی mythe از واژه لاتین جدید mythus از یونانی muthos به معنای سخن(speech) به انگلیسی وارد شده است. واژه یونانی همانطور که ازمعنای نیز برمی‌آید برای هر روایتی بکارگرفته می‌شده است.

  • در قرن ۵ قبل از میلاد متفکران یونانی اسطوره را توضیح خامی برای پدیده‌های طبیعی دانستند. که ما از این اندیشه تحت عنوان جهان میتوس یاد می کنیم.در واقع حهان میتوس، جهان اساطیر و افسانه هاست. در این اندیشه سرمنشا آفرینش، در طبیعت است. در نتیجه اولین الگو در معماری این جهان نیز در دل طبیعت می باشد. مانند معماری یونان. عوامل موثر در روند طراحی که جهان میتوس طی می کندعبارتند از: زمین ، کوه (مانند آکروپلیس)و آسمان.که در این مورد می توان به آکروپلیس و معماری شهر آتن اشاره نمود.
  • از منظر کاسیرر اسطوره یکی از اشکال مختلف فهم انسان است. وی انسان را جانور سمبل ساز تعریف می‌کند که در مواجهه با جهان خارج، شناخت خود از آن را بر پایه نظامهای سمبلیک بنا می‌کند. به عبارت دیگر انسان در مواجهه با جهان، جهانهای سمبلیک می‌سازد و این جهانهای سمبلیک میان او و واقعیت قرار می‌گیرند.علم، هنر، زبان و اسطوره هریک جهانهای سمبلیکی هستند که کاسیرر از آنها نام می‌برد. کاسیرر معتقد است که این جهانها خود بسامان و مستقلند و هریک به تنهایی کل جهان را تبیین می‌کنند.

بر این اساس و با توجه به ویژگی های جهان میتوس و تاثیری که بر ایدئولوژی بشری نهاده می توان کارکردهای زیر را برای آن بر شمرد:

  • نقش عرفان (رازگونه):درک شگفتیهای جهان و حریم قائل شدن در مقابل اشیاء و خداوند
  • نقش خلقت جهان هستی (منشا هستی چیست؟):داستان چگونگی خلقت جهان
  • نقش جامعه شناسی (سرنوشت) (موریاس):حمایت از یک نظم عمودی و اعتبار بخشیدن به آن
  • نقش تعلیم و تربیت :راه و روش زندگی برای رسیدن به آن چه می خواهند ، به عبارتی همان بایدها و نبایدها

همانگونه که مشاهده گردید میتوان شباهتهای زیادی بین جهان میتوس و جهان سنت نسبت به یکدیگر ملاحظه نمود.از جمله این شباهتها عبارتند از:

۱-       اعتقاد به نیروهای ماورا طبیعه

۲-       نیاکان پرستی

۳-       قربانی کردن

۴-       سحر و جادو

۵-       تابو (محرمات):به تمام محرمات ادیان ابلاغ می گردد.

۶-       جان باوری همه چیز:اعتقاد با این که همه چیز می تواند جان داشته باشد.

۷-       پرستش مظاهر طبیعت

۸-       توتم پرستی (مقدسات):حیوان یا اشیائئ که به مقام الوهیت برسند.

۹-       مانا (فناناپذیری، ماندگاری):نیروی حیات بخش که تمام طبیعت وجهان دارند،شگفت آورو غیر ملموس.

در سده ۴ ق.م. سقراط اسطوره را در مقابل لوگوس(جهان منطق و خرد.)قرارداد. این جهان، جهان خردورزی است که سر منشا طبیعت از طریق خرد بررسی می شود.نظریه پردازان این جهان،سقراط ؛ خود را قابله ای برای متولد شدن دانش افراد می دانست،

فضا در اندیشه اسطوره‌ای:

کاسیرر مطالعه خود بر مفهوم فضا در اندیشه اسطوره‌ای را با گونه شناسی انواع ادراک فضا آغاز می‌کند. وی سه نوع ادراک حسی، ادراک اسطوره‌ای و ادراک نظری(عقلانی) را بر می‌شمارد که در ادراک فضایی منجر به سه نوع فضای حسی، فضای اسطوره‌ای و فضای هندسی می‌شوند.کاسیرر با مطالعه تطبیقی، تمایزات هریک از این سه فضا با دیگری را مطرح می‌کند و به این ترتیب سعی در شناخت چگونگی مفهوم فضا در اندیشه اسطوره‌ای دارد.

مقایسه خصوصیتهای بارز فضای اقلیدسی که همگنی، پیوستگی و بی‌نهایت بودن است با ویژگیهای فضای حسی تمایز تفاوت دو نوع ادراک را روشن می‌سازد. از آنجایی که حس، فضا را بدون محتوای درونیش نمی‌تواند تشخیص دهد وبه عبارت بهتر هیچ چیزی جز محتویات فضا بوسیله حواس شناسایی نمی‌شوند، هیچ دو نقطه‌ای از فضا شبیه یکدیگر نبوده و هریک با ویژگی محتواییش تعریف می‌شود. بنابراین ادراک حسی باید وارونه گردد تا خاصیت همگنی و پیوسته بودن فضای اقلیدسی حاصل شود. علاوه بر این  مفهوم بی نهایت، اساسا به تجربه و حس در نمی‌آید. آنچه منجر به تمایزاتی از این دست می‌شود، مهمترین تمایز میان فضای هندسی با فضای حسی و اسطوره‌ای، یعنی تفکیک محتوا از مکان در ادراک هندسی و نظری است که در مورد هیچ کدام از ادراک حسی و اسطوره‌ای صدق نمی‌کند.این تمایز ویژگیهایی به ادراک هندسی فضا می‌بخشد که متفاوت از ویژگیهای ادراک حسی و اسطوره‌ایست.

اما فضای اسطوره‌ای نیز به شدت متفاوت از ادراک حسی فضا است. فضای اسطوره‌ای حاصل شیوه‌ای از اندیشیدن است.آگاهی اسطوره‌ای از منظر کاسیرر در اینکه یک جهان سمبلیک است با زبان، علم وهنر مشترک است. اسطوره یک ساختار است و جهان را بر اساس قوانین ساختار خودش طبقه بندی می‌کند و در این طبقه بندی با ادراک نظری مشترک است و نوع این طبقه بندی است که آن را از علم و اندیشه نظری جدا می‌کند.به همین سبب فضای هندسی متمایز از فضای اسطوره‌ای می‌شود .فضای اقلیدسی یک فضای همگن است در حالیکه فضای اسطوره‌ای و ادراک حسی فضا ناهمگن.همسانی به این مفهوم که فضایی را متصور شویم که تمام نقاطش شبیه یکدیگرند و هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. بنابراین تمام جهتها یکسانند و هیچ معنای متفاوتی را بیان نمی‌کنند. در فضای حسی هر مکانی ویژگی خاصی دارد و هیچ دو نقطه‌ای شبیه به یکدیگر نیستند. چرا که هر نقطه بنا بر آنچه در آن واقع شده است ، بوسیله حس شناسایی می‌شود.

فضای اقلیدسی یک فضای منتزع و خالی از معناست، حال آنکه فضای اسطوره‌ای با معنا یکی شده است. تصور فضای هندسی به معنای تصور و ایجاد تمایز میان محتوا و بستر وقوع آن یعنی فضا است .یعنی تفکیک محتوا از مکان و این تفکیک نه در ادراک حسی و نه در اندیشه اسطوره‌ای یافت نمی‌شود. ما فضای بدون ویژگی را نه می‌بینیم و نه حس می‌کنیم. به لحاظ ایجاد طبقه بندی در فضا، آگاهی اسطوره‌ای در میانه ادراک حسی و ادراک هندسی قرار می‌گیرد. از لحاظ ایجاد طبقه بندی با ساختمان هندسی مشابهت دارد. به این معنا که عناصری ناهمجنس را با یکدیگر مرتبط می‌کند و همین نکته آن را از فضای حسی متمایز می‌سازد چرا که برای ادراک حسی هیچ دو نقطه‌ای از فضا یکسان نیست. اندیشه اسطوره‌ای از طریق معنای مشترکی که به نقاط می‌دهد، نقاط ناهمجنس را به یکدیگر مرتبط می‌کند. در هندسه اقلیدسی فضا بصورت مجزای از معنا به نقاط مشابه تقسیم می‌شود، حال آنکه در اندیشه اسطوره‌ای معنا ساختار می‌یابد و خود را به فضا منعکس کرده ، با آن پیوند تنگاتنگ می‌خورد و از آن جدا نمی‌شود.به عبارت بهتر فضا و معنا با یکدیگر و بدون تفکیک از هم طبقه‌بندی می‌شوند . در اندیشه اسطوره‌ای فضا و جهتهای گوناگون آن خود بخشی از کیهان بوده و در ساختار اندیشه اسطوره ای معنا می‌یابند و به همین سبب از دیدگاه اسطوره در اختلاف کیفی و معنا همواره جنبه‌ای وجود دارد که در عین حال فضایی است.به نظرمی‌رسد به همین دلیل معماریی که بر اساس این اندیشه ساخته می‌شود، متنوع تر، پر نمادتر و پر تزئین تر است چرا که هر مفهومی ما به ازایی فضایی دارد که در معماری بیان می‌شود. بنا بر پژوهشهای کاسیرر این پیوستگی را از طریق دیگری نیز می‌توان نشانه‌هایی از آن یافت.وی متذکر می‌شود که در «…بسیاری مواقع تعداد زیادی از روابط کیفی و الگویی فقط بطور غیر مستقیم وارد گستره زبان می‌شدند.یعنی از طریق مختصات و تعینات فضایی»(کاسیرر.۱۵۵:۱۳۷۸ ) و به این ترتیب تمایزات فضایی زبان بیان تمایزات کیفی می‌شدند. در فضای هندسی ( علمی ) فضا ابزاری سیستماتیک برای تبیین جهان است در حالیکه در آگاهی اسطوره‌ای فضا بخش از جهان است. در فضای اندیشه علمی فضا ابزار و آلتی برای تبیین جهان است و وجود خارجی ندارد به همین دلیل بصورت تابعی تعریف می‌شود. نقطه با تابعی خط را ایجاد می‌کند و خط سطح را و سطح حجم را می‌سازد. به این ترتیب جزء فضای هندسی به واسطه یک رابطه سیستماتیک جزء به کل، به کل پیوند می‌خورد  شبیه آن نیست. حال آنکه تقسیم بندی فضایی در آگاهی اسطوره‌ای یک ساختار واقعی و خصلت جهان است که در تمام اجزاءش تکرار می‌شود و با کوچکتر شدن این خاصیت تغییرنمی‌کند.«هر قدر کل فضایی را به اجزایش تقسیم کنیم باز در هر جزء، فرم یا ساختار کل را می‌یابیم. این فرم مانند فرمی که در تحلیل ریاضی فضا به عناصر همسان و همگون و بنابراین بی‌شکل تجزیه می‌شود نیست بلکه برعکس، فرم کل فضای اسطوره‌ای در تک تک اجزای آن نیز پایدار می‌ماند و بر اثر تقسیم از میان نمی‌رود».

کاسیرر معتقد است که اندیشه اسطوره‌ای نیز در خود متحول شده و دوران گوناگونی را پشت سرگذاشته است. به باور وی « جهان بینی اسطوره‌ای از محدودترین قلمرو وجود حسی – فضایی شروع به رشد می‌کند و به تدریج توسع می‌یابد»(همان:۱۶۰). سمتهای فضایی عقب- جلو، بالا – پایین از شهود انسان از کالبد خودش گرفته می‌شود. اولین تصاویر اسطوره‌ای تقسیم بندی هر کلی را بر اساس مدل کالبد انسان، نشان می‌دهد. منشا جهان همواره از کالبد یک انسان و یا یک موجود فوق انسانی ایجاد شده است .با توجه به آنچه که تاکنون اشاره کردیم، می‌توان ویژگیهای فضا در سه ادراک گوناگون حسی، اسطوره‌ای و علمی در جدول ذیل خلاصه کرد:

ادارک علمی ادراک اسطوره‌ای ادراک حسی
تمام نقاط یکسان( همگن) ناهمگن و طبقه بندی شده

( نقاط هم معنا یکسانند)

ناهمگن محض

(مام نقاط ناهمسان)

منتزع از محتوا پیوسته با محتوا پیوسته با محتوا
ابزار تحلیل است و وجود خارجی ندارد خود نیازمند تحلیل است و ساختاری واقعی است بصورت مجزا از محتوا وجود خارجی ندارد
ارتباط میان نقاط بر اساس تابع است ارتباط میان نقاط بر اساس معنا است ارتباط بر اساس مکانیسم بیولوژیکی است که میان داده‌های حسی برقرار می‌شود.
جزء شبیه کل نیست ساختار کل در جزء تکرا می‌شود هیچ ساختاری ندارد و جزء جزء ادراک می‌شود.
پیوسته
بی‌نهایت بی‌نهایت معنا ندارد

– فضا در اندیشه فیلسوفان یونانی

در اندیشه فیلسوفان یونانی واژه فضا به معنای امروزی آن وجود نداشت . در عوض واژه (خائوس ) را معادل فضا به کار می بردند. از طرفی ، ارسطو در کتاب فیزیک ، واژه خائوس را به معنی مکان خالی از جسم ( فضای تهی ) ، تفسیر می کند . فیلسوفان یونان فضا را شیء بازتاب می‌خواندند. پارمیندز (Parmenides)  وقتی که دریافت، فضای به این صورت را نمی‌توان تصور کرد، آن را بدین دلیل که وجود خارجی ندارد، به عنوان حالتی ناپایدار معرفی کرد.  لوسیپوس (Leucippos) نیز فضا را اگرچه از نظر جسمانی وجود خارجی ندارد، لیکن حقیقی تلقی نمود. افلاطون مسئله را بیشتر از دیدگاه تیمائوس (Timaeus)  بررسی کرد و از هندسه به عنوان علم الفضاء برداشت نمود، ولی آن را به ارسطو واگذاشت تا تئوری فضا (توپوز) را کامل کند. به طور خلاصه می توان دو نوع تعریف در دوره باستان یافت که عبارتند از:

– تعریف افلاطونی که فضا را یک هستی ثابت و از بین نرفتنی می بیند که هر چه بوجود آید در داخل این فضا جریان دارد.

– تعریف ارسطویی که فضا را به عنوان topos یا مکان بیان می کند و آن را جزیی از فضای کلی تر میداندکه محدوده آن با محدوده حجمی که آن را در خود جای داده است ،تطابق دارد.تعریف افلاطون موفقیت بیشتری در طول تاریخ نسبت به ارسطو می یابد.

افلاطون در رساله مذکور ، از واژه فضا با عنوان ( خورا ) یاد می کند . افلاطون نخستین کسی است که می گوید  فضا چگونه چیزی است. بطور کلی ، می توان خصوصیات فضای افلاطون – خورا – را به این صورت توضیح داد: که اولا همیشه وجود دارد و فساد نمی  پذیرد و در ثانی ، جایی برای تمام اشیایی که به وجود می آیند ، فراهم می کند ، اما خودش نه وسیله حواس ، بلکه با استدلال ، قابل در ک است .

بنابراین ، به نظر می رسد که این فضا ، چیزی نیست که عناصر اولیه ( آب ، خاک ، آتش ، باد ) از آن ساخته شده باشند بلکه عناصر در آن پدیدار می شوند .

در مباحث امروزی ، واژه خورا جذابیت خاصی برای فمنیسم ها دارد . از میان این گروه اندیشمندان ، می توان به ژولیا کریستوا اشاره نمود . او در مباحث خود خورا را در چارچوب روان شناسی ، اینگونه تعریف می کند : ( خورا نشانه های پیشا دلالت گرا را تعیین می کند که گاهی بر نظم دلالی تاکید دارند و گاهی آن را می شکنند . ) در چارچوب نشانه شناسی کریستوا ، فضای جسمانی مشترک مادر و کودک در مقابل بازنمایی شدن مقاومت می کند ، با این همه به صورت میل به میلی غریب یا رمز آمیز ، تجربه می شود . خورا به مثابه میل مادری تهدیدی برای ثبات وحدت قطعی و هویت مستقل (مرد ) مدرن است. از نظر ارسطو فضا مجموعه‌ای از مکان‌هاست. او فضا را به عنوان ظرف تمام اشیاء توصیف می‌نماید. ارسطو فضا را با ظرف قیاس می‌کند و آن را جایی خالی می‌داند که بایستی پیرامون آن بسته باشد تا بتواند وجود داشته باشد و در نتیجه برای آن نهایتی وجود دارد. در حقیقت برای ارسطو فضا محتوای یک ظرف بود.

lبعدها تئوری‎های مربوط به فضا بر اساس هندسه اقلیدسی بیان می‌شد، بطوری‌که مشخصه تفکر یونانیان در مورد فضا در تفکرات اقلیدس یا هندسه اقلیدسی قابل مشاهده است. اقلیدس با جمع آوری کلیه قضایای مربوط به هندسه در میان مصری‌ها، بابلی‌ها و هندوها علم جدید هندسه را پایه‌گذاری نمود که سیستمی مبتنی بر انتزاع ذهنی بود. فضای اقلیدسی فضایی یکسان، همگن و پیوسته بود که در آن هیچ چاله، برآمدگی یا انحنایی وجود نداشت.

l- فضا در قرون وسطی و رنسانس

در قرون وسطا و حتی رنسانس ، بحث فضا بیشتر در حیطه اندیشه های افلاطون و ارسطو دور می زد و اندیشمندان قرون وسطا از جمله سنت آگوستین ، تحت تاثیر اندیشه های افلاطون ، به مبحث فضا می پرداختند . فضا در دوره رنسانس با تعاریف نیوتن تکمیل شدو به مفهوم فضای سه بعدی و مطلق و متشکل از زمان و کالبدهایی که آن را پر می کنند، در آمد .دکارت بر خصوصیت متا فیزیکی فضا تاکید دارد، ولی در عین حال با تاکید بر فیزیک خالص و مکانیکی اصل سیستم مختصات راست گوشه را برای شناسایی کردن وسعت ها بکار برد.بعد از رنسانس به تدریج مفاهیم فضا از موجودیت واقعی آن جدا و بیشتر به جنبه متافیزیکی آن توجه شد.ولی در زمینه های علمی فضا مفهوم مکانی بیشتری پیدا کرد.

– فضا در دوران مدرن

با رویکرد اندیشه مدرن ، نحوه نگرش به فضا به معنای امروزی آن که برگرفته از واژه اسپیس است ، نزدیک تر شد . تعریف های زیادی که از واژه فضا رائه می شود ،نشان دهنده گسترش معنای معاصر واژه فضا است . به عنوان نمونه ، می توان به چنین مواردی اشاره کرد : گستره ای  پیوسته که در آن اشیا وجود دارند و حرکت می کنند ؛مقداری ازیک منطقه که چیز خاصی آن را اشغال می کند یا برای هدف خاصی در اختیار گرفته شده است ؛ و یا فاصله میان نقاط و اشیا .

– فضا در پست مدرن

بحث فضا در حیطه مباحث پست مدرنیته ، با رویکرد اندیشه های میشل فوکو و آنری لوفبور ( البته با نقش پررنگ تر از فوکو ) شکل گرفت و در دهه ی ۸۰ میلادی ، سنت قدیمی تاریخ گرایی در باب فضا ( فضا به عنوان امری مرده ، ثابت ، غیر دیالکتیک و بی تحرک ) ، به چالش کشیده شد . از این زمان است که به نحوی بارز ، نوعی جغرافیای انتقادی و  پست مدرن شکل می گیرد .

هم سو با این روند ، در حیطه ادبیات داستانی ، نویسندگانی همچون ایتالوکالوینو با رمان هایی مانند ( اگر شب های زمستان مسافری ) و ( کمدی کیهانی ) ، و تام استاپارد با نمایشنامه (پایین آمدن هنرمند از پلکان ) ، در متون داستانی خود جهانی را توصیف می کنند که مشخصه های آن قرابت خاصی با مباحث پست مردن دارد . از مشخصات بارز این داستان های پست مدرن ، بی اعتبار کردن مفاهیم سنتی زمان و فضا است . به عنوان مثال ، رویداد ( الف) در زمان (A) و رویداد ( ب ) در زمان (B) رخ می دهد . اما بحث و مذاکره بر سر حکایت رویداد ( ب) که هم اکنون اتفاق افتاده را در زمان (A) می پذیرد و روایت در زمان (B) ادامه می یابد چنان که گویی رویداد ( الف) رخ نداده است . این مطلب جهان داستانی پست مدرن را منعکس می کند ، یعنی جائی که زمان های آینده و گذشته و همه ی انشعابات ازلی و ابدی درهم تنیده شده اند آنگاه به گونه ای بی زمانی می رسند . از سویی مفهوم فضای پست مدرن در مطالعات اخیر جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است . مطالعه دقیق و همه جانبه ی قدرت و توانمندی فضاهای معاصر و ارتباط آنها با مقولاتی چون فضای ذهنیت و بازنمایی و طرح مسائلی در خصوص جنسیت ، جنس ،طبقه ، قومیت و نژاد ، به گسترش و بسط دیدگاه ها و نظرات سنتی درباره ی سیاست ها و خط مشی های اتخاذ شده در مورد مقوله فضا ( جا و مکان ) انجامیده است .آثار متعددی در این حوزه به رشته تحریر در آمده اند؛

l  سوجا ، با استناد به مطالب میشل فوکو در نحوه شکل گیری فضا می نویسد : فضایی که در ان زندگی می کنیم ، فضایی که ما را از خویشتن بیرون می کشد ،فضایی که در آن فرسایش زندگی مان ، زمان مان رخ می دهد ، فضایی که برما پنجه می کشد و ریز ریز می جودمان ، در عین حال فضایی است که در خود فضایی ناهمگون است . به عبارت دیگر ، درون خلاء زندگی می کنیم ، درون چیزی که می توانیم افراد و چیزها را در ان بگنجانیم. ما درون خلائی زندگی می کنیم که می شود با مجموعه ای متنوع از نشانه ها و سایه روشن ها رنگ آمیزی شود .

ما درون مجموعه ای از روابط زندگی می کنیم که محل ها را ترسیم می کنند ؛ محل هایی که قابل فروکاست به یکدیگر نیستند ومطلقا نمی توان تصویر آنها را روی همدیگر انداخت . این فضاهای ناهمگون شامل محل ها و روابط یا به قول فوکو دیگر مکان ها است و در جامعه ای برساخته می شوند ، لیکن اشکال کاملا متنوع به خود می گیرند و در طول زمان تغییر می کنند ف به گونه ای که تاریخ در مکان مندی پیوسته اش ظاهر می شود . به عنوان نمونه ، گورستان ، سالن تئاتر و پارک ، موزه و کتابخانه ، بازار ، پادگان ، زندان و حمام عمومی ، فوکراین ( مکان های واقعی ) را در مقابل با مکان های اساسا غیر واقعی آرمان شهرها قرار می دهد ؛ آرمان شهرهایی که معرف جامعه در شکل بی نقص یا اساسا زیر و رو شده هستند .

l  ازاین رو ، دیگر مکان قادر است که در یک مکان منفرد واقعی ف شماری مکان ها و شماری محل ها را در کنار یکدیگر قرار دهد ، منفرد واقعی ، شماری مکان ها و شماری محل ها در کنار یکدیگر قرار دهد ، مکان ها و محل هایی که فی نفسه مغایر یکدیگرند آنها در ارتباط با کل فضایی که باقی می ماند ، واجد نوعی کارکرد هستند .

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

نقش قیاس در طراحی معماری-دکتر محمود رضایی

در این مقاله به منظور بررسی روش های تولید فرم و فضای معماری، ابتدا فرآیند طراحی و مراحل لی دوگانه آن یعنی تحلیل و ترکیب مطالعه شده است. سپس این روش ها در آرای برخی نظریه پردازان معاصر مقایسه و نقد، و آثار موفق برخی از معماران معاصر و روش طراحی آنان نیز با روش های فوق مقایسه و به این ترتیب روش های طراحی و تولید فرم معماری بازنگری شده است.

 

 

memari

 

 

 

 

یافته اصلی این پژوهش این است که قیاس به معنای ارزیابی و سنجش فرم نهایی (مرحله ترکیب) با مؤلفه های تحلیلی (مرحله تحلیل) به عنوان یکی از مراحل و عوامل اصلی روش های تولید فرم معماری محسوب می شود که بر اساس نحوه تخیل و تصور طراح می تواند مستقیم و عینی یا غیر مستقیم و ذهنی در فرآیند طراحی بکار رود. همانطور که قیاس دارای درجات درونی و برونی است، مولفه های تحلیل نیز از درجه درونی (برنامه، سایت) تا برونی ( نمونه ها، پدیده ها)‌قابل تشخیص هستند

بررسی نحوه طراحی معماران معاصر از نظر تولید فرم و فضاست.

در زمینه معماری هر چند روش طراحی و تولید فضا و فرم، محوری ترین مساله است، اما ظاهراً برای طراحی نه یک روش منحصر بفرد وجود دارد ونه یک مسیر واحد درفرآیند آن (لاوسون ۱۳۸۴)

اصولا روشی معین برای طراحی معماری قابل بیان نیست و روش های موجود  در کتب تنها فنونی برای مهار کردن اندیشه در مراحلی خاص از مسیر است. (لاوسون، ۱۳۸۴، ص ۲۴۵)

روش پژوهش

روش بررسی در اینجا مطالعه قیاسی – علی و مرور  نظریه های فرآیند طراحی و استنتاج و کشف محدود ( مرحله یا مراحل) موثر در لحظه تولید فرم فرآورده است. ایننظریه ها در رشته های مختلفی از معماری و طراحی شهری گرفته تا مدیرت و برنامه ریز و حتی مهندسی رایانه مورد کاوش قرار گرفته است تا محدوده مرتبط و موثر با خلق فرم دقیق شود.

پس از آن به تفسیر نظریات و دسته بندی های مربوطه پرداخته شده است. از سوی دیگر نمونه پروژه های معماری موفق معاصر مربوط به معماری معروف، که اظهارات روش در زمینه روش طراحی دارند، در آن دسته بندی های قرار داده شده و با روش تفسیر به نقددسته بندی های مزبور پرداخته شده و نمونه هایی که در دسته بندی قرار نمی گیرند.با روش علی – مقایسه ای مورد مطالعه قرار گرفته و سرانجام استنتاجی در زمینه روش تولیدمعماری به دست آمده است.

در این مقاله،‌تولید فرم معماری معاصر در فرآیند طراحی، مورد بررسی قرار خواهدگرفت. همچنین منظور از تولید فرم، درمرحله طراحی و قبل از ساخت اثر است. رویکرد فرآیند مورد بررسی نیز از جنس مهندسی، مدیریتی و برنامه ریزانه نبوده بلکه آفرینش کیفی فرم و شکل طرح معماری مورد نظر است. هر چند موضوع پژوهش قابل تعمیم به طراحی هر گونه فرم سه بعدی ساختمانی اعم از فضاهای داخلی و خارجی ، تک بنا و یا مجموعه بناها است، ولی مقصود مقاله طرح معماری است.

بررسی نحوه طراحی معماران معاصر از نظرتلوید فرم و فضا

نظریه های فرآیند طراحی:

جان کریس جونز مراحل سه گانه تحلیل، ترکیب و ارزیابی را چارچوب باید در هر فرآیند طراحی می داند.

البته در این دو دانش آموخته طراحی محیطی دانشگاه کلیلی به مرور فرآیند دو مرحله ای تحلیل و ترکیب را به فرآیند سه مرحله ای تحلیل – تعریف – ترکیب و بعد پنج مرحله تحلیل – تعریف – تخیل – انتخاب – اجرا و نهایتاً هفت مرحله پذیرش- تحلیل – تعریف – تخیل – انتخاب – اجرا – ارزیابی بسط داده اند. (Koberg & Bagnall , 1972)

کریستوفر الکساندر، نیکل کراس و بلابنتی نیز حرکت از تحلیل به ترکیب را در فرآیند طراحی مورد توجه قرار داده اند . به اینصورت که تحلیل مساله حرکت واگرا و توسعه یابنده در جهت ریز کردن و یا تجزیه و بسط موضوع است. سپس ترکیب مجدد و سوار کردن آن اجزا به طریق جدید، حرکتی همگرا و جمع کننده به سمت محصول و نتیجه فرآیند است. بلابنتی به پویای حرکت های واگرا و همگرا و تکرار متعدد آنها در حین فرآیندنیز تأکید دارد.

درحوزه معماری ویلیام ینا و استیون یارشال مدل برنامه نوشتن و طراحی کردن را معرفی کرده اند. اینان برنامه پروژه را مساله خوبی و طرح نهایی را حل مساله فرض می کنند.

مفاهیم مرتبط با آفرینش فرم معماری:

برای معماری مرحله آفرینش فرم دهی گریز ناپذیر است. از همین روایده مولد معماری و شاکله اصلی طرح از مهمترین مباحث معماری بوده است برایان لاوسن (۱۹۹۷).

نخستین مراحل طراحی چنین وصف می کنند: ” فکر بسیار ساده ای که به کار گرفته می شود تا زنجیره راه حل های ممکن را محدود کند و در نتیجه طراح قادر شود به سرعت طرح کلی را بریزد ” (لاوسون، ۱۳۸۴ ص ۱۵۳)

مولد اولیه

به نام طرح مایه یا طرح کلی می خوانند.

آنچه لاوسون از آن به مولد اولیه یاد میکند وجوهر اصلی فرآیند طراحی معماری می داند، توسط سایر معماران در توضیح روند طراحیشان با عناوین و واژه های دیگری بکار رفته است.مک گینتی در سال ۱۹۷۹ این واژه ها را به صورت زیر دسته بندی کرده است: “کانسپت” (طراحمایه)، “ایده معمارانه”، “موضوع محوری و اصلی”، ” ایده سازمانبخش کلان”، “طرح کلی و اسکیس” و “ترجمه عین به عین” (Catanese , 1979 & Snyder ص ۲۰۹- ۲۱۵)

۱- ایده [۱]: منظور از ایده ، فکر و دانشی است که در نتیجه مطالعه، مشاهده و فهم کسب شود. مثلا: مکان یابی آشپزخانه و استفاده از مصالح تجدید.

۲- طرحمایه (کاتسپت) [۲]: منظور از کانسپت، ایده معین و فکری واحد است که از آمیختن و ترکیب مجموعه موضوعات، اجزاء ایده ها و اندیشه های مختلف شکل گرفته و طرح را شکل می دهد.

ابگار پاسخی خلاقانه به پروژه مساوی است.

۳- ایده معماران[۳]: کانسپتیاست که محدود به عوامل معماری و ساختمان شود. مانند نور روز

۴- موضوع محوری و اصلی[۴]: ایده یا الگویی خاص است که درمراسم پروژه تکرار و تأکید شود.

۵- ایده سازمان بخش کلان [۵]: ساختار هندسه کلی یا سلسله مراتبی است که اجزا طرح از آن باید پیروی کنند.

هندسه واحد ومشخصی بر طرح

نقش کانسیت در پروژه طراحی ماند نقش فرضیه در تحقیق است.

۶- اسکیس و طرح کلی [۶]: عبارت است از تولیدات گرافیکی و مفهومی به عنوان روشی معین در طراحی که در قرن ۱۹ در مدرسه بوزار[۷] مورد توجه و گسترش واقع شد.

۷- ترجمه عین به عین [۸]: اصطلاحی است که ادوارد لارابی بارنز برای توصیف ویژگی ارتباط واضح بین اثر و ایده اصلی آن استفاده کرده است: بکارگیری دیاگرام یا مفهومی که به سادگی و روشنی تبدیل به طرحی در پروژه شود. طبق اندیشه وی، کانسپت معماری باید به راحتی کشیدن آن روی یک دستمال قابل توضیح باشد. و متقابلا اصل دیاگرام کشیده شده طرح روی دستمال باید عینا در بنای تمام شده قابل تشخیص و مشاهده باشد.


چارچوب نظری و نظریه های آفرینش فرم معماری

الف) جفری برادبنت[۹] فرآیند تبدیل یک ایده و دیاگرام به فرم معماری – و بطور کلی تولید فرم معماری – را در یک روند تاریخی تحلیل کرده است.

روش عملگرا[۱۰]: روشی که طراح در آن یا ترکیب عوامل مختلف و با آزمون و خطا سرانجام به فرم می رسد.

روش عرفی[۱۱] (‌گونه شناسی) : این روش از فرم بنای شاخص تبعیت می کند یعنی یک تصویر ذهنی معنی و یا نمونه موردی مشخص از یک گونه بنا توسط طراح درموارد مشابه تکرار می شوند.

روش قیاسی[۱۲] (و استعماری): همانگونه که لاوسون میگوید در این روش و طرح با زمینه های دیگر در جهت خلق راه حل تازه است. (لاوسون ۱۳۸۴ – ص ۲۴۹)

روش قاعده مند یا ؟؟؟ (روش ترکیبی)، در آخرین روش که در ؟؟ مطرح کرده است قواعدقوانین و اصولی معین بر طرح حاکمند. مانند شبکه و محور بند، بکارگیری تناسبات و نظام اندازه گیری که به کمک طرح اصلی در پروژه می آیند.

ب ) برایان لاوسون: با بینش بردن مفهوم روش سوم یعنی روش قیاسی و استعماری برادینت، تمهیدی دیگر از طراحی و تولید فرم را مطرح ساخته که آن را طراحی روایتی . در این روش طرح یا طراحان داستان با مجموعه ای از وقایع را رویات می کنند یا کنار هم می گذارند که می تواند ویژگی های اصلی طرح را به هم ربط دهد و کل طرح را پدید آورد.

پ) یک گینتی نیز به غیر از روش های قیاس ( نگاه به سایر پدیده ها) و استعاره (نگاه به انتزاع) از روش عصاره (‌نگاه به فراسوی نیازهای صرف برنامه) برنامه مداری (نگاه به خواست ها و نیازهای پروژه) و کمال مطلوب (نگاه به ارزش های جهانی) نیز در مجموعه به عنوان پنج نوع کانسیت و یا طرحواره مشخصی معماری نام برده است.

روش عصاره: در روش عصاره، معمار می کوشد تا عصاره و یامهترین موضوع طرح و برنامه پروژه را کشف کرده و با تمرکز بر آن به طرح شکل دهد.یعنی کشف و پرداخت موضوع که عصاره پروژه است.

روش برنامه مداری: یکی از مهمترین و رایج ترین روش های طراحی است که طراح با بررسی مستقیم مساله،‌خواست های کارفرما و برنامه طرح، اثر را می آفریند . در این روش معمار به نوعی دنبال منحصر به فرد شدن اثر خود از طریق برنامه است و گاهی از آن به وضوح پیشی می گیرد.

روش کمال مطلوب: بر ارزش های عمومی و یا فردی طراح تأکید دارد. ارزش هایی که معمار آن ها را به درون پروژه های خود می آورد ایده هایی که باز نمایی والاترین اهداف معماری هستند.

ت) چارلز بنکز معتقد است معماری معاصر در حال پیروی از ۷ جریان پدیده ای؟؟؟؟؟ این ؟؟؟؟ جریان هفت روش تولید فرم معماری را در نظر وی نشان می دهد. ارکانی تک، فرکتال، بلایی میستو، مدلول مبهم، منظر داده، زمین ساز و کیهان شناسانه. (Jencks 2003)

جریان ارگانی تک: جریان یا نهضتی که آن را ارگانی – تک می خواند ، بازتاب هم اولیای مدرن خود و معماران های – تک بریتانیایی و هم پدر بزرگانمعماری ارگانیک همچون رایت و هوگو هرینگ هستند.

معماری که بین ساختار و ارگانیسم ارتباط برقرار می کند. (jenks 234- 229. pp 2002(

جریان فرکتال:‌وی همچنین استفاده از هندسه فرکتال را به عنوان جریان دوم، بکارگیری قوی تری از طبیعت در طراحی می داند. استفاده از قانونخود همانی یا خود تشابهی ریاضی که بطور روشن در هندسه فرکتال دیده می شود و با کمک رایانه و استفاده از الگوهای طبیعت قابل استفاده در فضای معماری هستند.(Jenks , 2002, pp, 163- 164)

جنبش بلاب: روش بلاب به آفرینش فرم های حبابی به خصوص با امکانات رایانه ای می پردازد، به عنوان نمونه پیروی از فرم های تخم مرغی شکل، بلایی با حبابی شکل که نوعی فرکتال مدوراند بر اساس قیاس های رایانه ای ( با همان فضای مجازی، فرا سطوح دیجیتال) قابل تولیدند. یکی از خلاقترین افراد این گروه گرگ لین است که معتقد است بلاب در حقیقت شکل پیشرفته مکعب است که قبالیت هدایت اطلاعات بیشتری نسبت به مکعب دارد (Jenks , 2002 ص ۲۲۲- ۱۲۷)

جریان مدلول مبهم: جنکز در شرح این جریان به فرم های معماری اشاره می کند که همچون مجسمه های مورآلیستی ابهام آهیرند. مانند سوره بینبابپو (تو فردک کری) ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پذیرا ست این فرم ها به دلیل آبهام آمیز بودنشان همواره قابل ربط دادن به سایت بنا، زبان معین معماری و هر پدیده ای هستند (Jenks , 2002، ص ۲۷-۳۱)

جریان منظر داده : روش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از نظر وی ترکیب فضاهای دیجیتال ، دموکراتیک و شاعرانه است. نمایشگاه اکسپو ۲۰۰۰ پروژه گروه هلندی MVRDV توده ای از ترکیب زمین های مصنوعی و اکولوژیکی است.

جنبش زمین ساز: جریان دیگر فرم آفرینی معماری نوین از نظر وی،‌روش زمین ساز و یا بهره بردناز شکل زمین  است.

پیتر آیزنمن در پروژه شهر فرهنگ در سانتیاگو محیط اطراف را به عنوان ایده اصلی بکار می گیرد یا فرشید موسوی در پروژه یوکوهاما بنا را به شکل و حالتی از زمین ماند زیر ساخت و زمین تا شده در نظر گرفته است.

۱- جنبش کیهان شناسانه: استفاده از متافیزیک راهبرد دیگری است که جنکز از آن یاد کرده است. معماری کیهانی، معنوی، و سمبولیک هر چند هنوز چندان رایج نشده اما معماران به دنبال آن هستند. مانند پروژه موزه جنگ لیپسکند که با شکسته شدن کره زمین در اثر جنگ

نمودار ۱- نقش قیاس به عنوان مرحله و عامل مهم در فرآیند طراحی معماری

فرآیند طراحی

درجه قیاس

انواع قیاس

روش های مطالعه شده

فرایند تحلیل

آفرینش فرم بر پایه تحلیل مستقیم و درونی موضوع (پروژه، کارفرما، قانون گذار، استفاده کننده طراح)

 

 

فرآیند قیاس

مستقیم عینی درونی معیاری واقع گرا

قیاس با مؤلفه های تحلیلی (برنامه و سایت پروژه)

عملگرا

برنامه  مدار

عصاره

قیاس با گونه های معماری وتاریخی (نمونه های موردی)

عرفی و گونه شناسی

ارزشی

فرآیند ترکیب

آفرینش فرم بر پایه ترکیب های خارج و عوامل برون از پروژه، علوم و جهان پیرامون

غیر مستقیم ذهنی بیرونی تفسیری رویایی

 

قیاس ذهنی با پدیده ها (سایر پدیده ها)

اشکال طبیعی

هنروعلوم

استعاری

ابهامی

 

روش جفری برادینت

ردیف

روش

نمونه اثر معماری مرتبط

معمار، سال، مکان

توضیحات

۱

عملگرا

مرکز گتی

ریچارد مه یر ، ۱۹۸۴- ۱۹۹۷

لس آنجلس، سانتامونیکا

قیاس تدریجی ترکیب نهایی با مؤلفه های تحلیل پروژه

۲

عرفی وگونه ای

دانشگاه ویرجینیا

توماس جفرسون ۱۸۲۶، ویرجینیا

 

۳

قیاسی و استعماری

۱- استادیوم

المپیک

شانگهای

۲- مکعب آب

۱-هرتزوگ و دی مورن

۲- ARUP

(کریس بوس) ۲۰۰۸  شانکهای چین

قیاس عینی و ذهنی با پدیده ها

۴

قواعدی و ترکیبی

مجموعه سفارت

کشورهای اسکاندیناوی

آدولف برگر و تینا پارکیتن ۱۹۹۹ برلین

به کار گیری قیاس های متفاوت

روش اضافه شده توسط برایان لاوسون

۵

روایتی

موزه جنگ

دانیل لیبسکیند ۲۰۰۲

منچستر، انگلستان

به کارگیری قیاس های مختلف

 

روش مک گینتی

ردیف

روش

نمونه

معمار، سال، مکان

توضیحات

۱

قیاس

استادیوم المپیک

چین

هرتزوگ و دی مورن ۲۰۰۸ پکن

قیاس با پدیده عینی

۲

استعاره

گروه فلسفه دانشگاه

نیویورک

استیون هال ۲۰۰۴ – ۲۰۰۷ نیویورک

قیاس با پدیده ذهنی

۳

عصاره

هتل هایت

ریجنسی

جان پرتمن، ۱۹۷۱ – ۱۹۸۲، سن فراسنسیسکو، آتلانتا

قیاس با مؤلفه های تحلیلی

۴

برنامه

مرکز آموزش

تجاری

لوکوربوزیه، ۱۹۶۱- ۱۹۶۴ دانشگاه هاروارد، دانشکده هنرهای بصری

قیاس با برنامه

۵

ارزشی

پاویلیون بارسلون

میس وندروهه، ۱۹۲۸ – ۱۹۲۹ بارسلون، اسپانیا

قیاس با آثار معمار و تجربیات قبلی

 

روش چارلز جنکز

ردیف

روش

نمونه اثرمرتبط

معمار، سال، مکان

توضیحات

۱

ارگانیتک

شهر هنرها وعلوم

سانتیاگو کالا تراوا، ۱۹۹۱ – ۲۰۰۰

والنچیا – اسپانیا

 

 

قیاس با پدیده های طبیعت، هنر و علوم مختلف

(همچنین بکارگیری محوری رایانه)

۲

فرکتال

میدان فدریشن

LAB studio 1997- 2002

ملبورن

۳

بلاب

خانه جنین گون

گرگ لین ۲۰۰۰

۴

منظر داده

سالن نمایشگاه اکسپو هانوور ۲۰۰۰

MVRDV2000 آلمان؛ هانوور

۵

زمین ساز

پایانه یوکوهاما

FOA 1995- 2002 ژاپن، یوکوهاما

۶

ابهام گرایی

عمومی Public

ویل السوب، ۲۰۰۸، برامویچ غربی، انگلستان

تنوع قیاس های ذهنی

۷

کیهان و معنوی

موزه جنگ

دانیل لیسکیند، ۲۰۰۲ منچستر، انگلستان

 

 


نوسنده:دکتر رضایی

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلا

طراحی ویلایی برای تقویت روح و جسم-اسپا

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی  طراحی و اجرا ی ویلا، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی و ساخت  است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به بررسی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

خانه ای برای تعطیلات

این خانه توسط پایه های چوبی طبیعی در مقابل سیل های پی در پی محافظت می شود.

در سواحل لغزنده ی رود Geul در جنوب Limburg  یک خانه توسط گروه معماری Up frnt Architects  به روش سنتی ژاپنی و با سوزاندن تنه های درخت سرو ساخته شده است. گروه طراحی یک متریال چوبی ساده تهیه کردند که بافت خارجی تیره رنگ آن، هنگام برخورد نور یک درخشش کم نقره ای رنگ دارد.

این خانه ی کوچک و دنج طوری در زاویه قرار گرفته که علاوه بر دفع دید مزاحم رهگذران، همچنان دید و منظر زیبای سواحل رودخانه و اطراف شهر را حفظ می کند. همچنین پنجره های بزرگ و سرتاسری جهت تامین نور طبیعی روز و لذت بردن از طبیعت طراحی و ساخته شده است.

یکی از بزرگترین چالش ها ی این پروژه توانایی ثابت نگه داشتن ساختمان در مقابل سیل بود. چراکه هر بنای دیگری روی این بافت لغزنده در اثر سیل به زیر آب فرو می رفت.. بنابر این گروه طراحی ساختمان را بر روی تیر های طبیعی ساخته شده از چوب قرار داده اند و یک راه عبور در ارتفاع برای متصل کردن خانه به  معبر تعبیه کرده اند.

این ساختمان مسکونی در آمستردام و فقط طی ۳ ماه ساخته شد.

مواد و مصالح دوستدار محیط زیست در سرتاسر محیط با طبیعت پیوند خورده اند: یک فیلتر جهت تصفیه آب مصرف شده و برگرداندن آن به رودخانه، لوله های تهویه هوای زیرزمینی، پانل های خورشیدی، شیشه های ۳ جداره و عایق بندی اضافی.

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳