آتَشکَده به گونه‌ای از نیایشگاه‌های زرتشتیان گفته می‌شود که آتش در جای خاصی از آن قرار دارد و مهمترین نیایشهای دینی در آن و در برابر آتش انجام می‌گیرد.
ایرانیان باستان تا قرن ۴ پ م در فضای باز نیایش میکردند و اردشیر دوم هخامنشی اولین بار نیایشگاه مسقف ساخت.اطلاعات ما در مورد آتشکده ها به زمان ساسانیان باز میگردد.این آتشکده ها چهار تاقیهایی گنبد دار هستند که درون آنها آتشدانی قرار دارد و در آن آتش روشن نگه داشته میشود.آتشکده ها بر اساس نوع آتشی که در آنها قرار دارد به سه گروه آتش بهرام، آدران و دادگاه تقسیم میشوند.آتشکده های بسیاری در ایران باستان ساخته شده است که پس از ورود تازیان به مرور تخریب شدند.برخی از آنها نیز به مسجد تبدیل شدند مانند مسجد جامع اصفهان و اردستان.
شکل و بنای آتشکده‌ها در همه جا یکسان است. معمولاً ً هر آتشکده ۸ درگاه و چند اتاق ۸ گوشه دارد و آتشدان در وسط بنا واقع است.

3d8bc7b2-b77d-4d57-9f42-33ceecf44f88_400

با گذر زمان و به تدریج مقرر می‌شود که آفتاب بر آتش نتابد. بنابراین آتش را در فضای باز نگهداری نکرده و اتاقی در وسط بنا ساختند که آتشدان در آن قرار داشت.
تعداد آتشکده‌ها بسیار است و تأسیس آن‌ها به زمان خیلی پیش از ظهور زرتشت، یعنی زمان پیشدادیان می‌رسد.
محافظ آتشکده را هیربد می‌نامیدند، در میان آتشکده‌های ایران سه مادر آتشکده بودند که طبقات مختلف مملکت آتشکده‌های شهرها و دیه‌ها و حتی خانه‌های خود را از آنها فروزان می‌ساختند و آن سه عبارت از:
• آذرفرنبغ
• آذرگشنسپ
• آذربرزین مهر
آذر فرنبغ: اختصاص به موبدان داشت و محل آن درباریان پارس در نیمه راه بین بندرعباس و دارابگرد بود.
آذر گشسب: ویژه پادشاهان و آرتشتاران و بزرگان بود و محل آن در شهر شیزیاگنزک در کنار دریاچه اورمیه بود که خرابه‌های آن اکنون در ده بهرام، در نزدیکی تکاپ دیده می‌شود.
آذربرزین مهر: آتشکده کشاورزان و پیشه‌وران بود و در کوه‌های ریوند در شمال‌غربی نیشابور قرار داشت. این آتشکده‌ها و آتشکده‌های دیگر پس از اسلام به تدریج از میان رفتند.

272_400

 

4310631295_ec9ab88e5b_400_01

اتاق کرسی

این اتاق در مجموعه ی زمستان نشین در خانه های قدیمی و اغلب در گوشه های این بخش که در و پنجره ی کمتری به حیاط دارند، ساخته می شده تا در زمستان با بستن در و پنجره ها بتوان آنرا گرم کرد. در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بوده، چون دیواره های آن برای تکیه دادن مورد استفاده قرار می گرفته اند. این فضا در همه خانه های اقلیم سرد و کوهستانی وجود دارد. این اتاق در مناطق پر شیب در پشت اتاق ها و داخل کوه کنده می شده و فاقد پنجره بوده است. این بخش در خانه هایی که حیاط بیرونی داشتند، گاه روی محور اصلی که شکم دریده یا چلیپا بوده نیز قرار می گرفته است. در خانه ی حیدرزاده تبریز اتاق کرسی الگوی شکم دریده دارد. که با توجه به استفاده ی این اتاق در شب و در بخش های خصوصی خانه تزیینات مفصلی ندارد. در خانه ی پیرنیا در نایین این اتاق با استقرار در محور اصلی، تزییناتی بسیار ظریف با لایه کاری گچی دارد.

26_400

 

015_400

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


ارتباط نورپردازی و طراحی داخلی

جهت مقابله با آلودگی نوری لازم است اطلاعاتی درباره نورپردازی و مکانیزم تولید نور (فیزیک نور) بدانیم. به همین دلیل به چند مفهوم مهندسی نور دراینجا اشاره می کنیم.


 

ارتباط نورپردازی و طراحی داخلی

 

هر منبع نور به مقدار مساوی نور را به تمام جهات منتشر نمی کند بلکه درهر جهت مشخص فاکتور Candela power ، مقدار نور را در آن جهت تعریف می کند. در حقیقت می توان گفت مقدار نور در یک جهت خاص یا شدت درخشندگی با کندلا مشخص می شود.

Candlepower

شدت نور با کندلا Candela))اندازه گیری می شود. Candlepower معمولاً برای مشخص کردن شدت نور در جهات مختلف یک منبع نور به کار برده می شود.

Candlepower Distribution Curve

یک منحنی (معمولا قطبی) ، که معرف تغییرات شدت درخشندگی یک لامپ یا دستگاه نور افکن از مرکز منبع نور است.

روشنایی Brightness

روشنایی(یاLuminance ) در واقع شدت نوری است که به طور مستقیم از منبع به چشم ما می رسد.

تشعشع Glare

وقتی جسمی درخشان در میدان دید ما قرارمی گیرد، تصویرایجاد شده در چشم ما معمولاً روشنتر از بعد از تطبیق چشم به نظر می رسد.

 

ارتباط نورپردازی و طراحی داخلی

 

شدت روشنایى Illuminance

۱- در واقع چگالی شار درخشندگی بر روی سطح است، که بوسیله واحدFootcandle یا لوکس (Lux در واحدمتریک) اندازه گیری می شود. فرم معمول این خاصیتIlluminance است.

۲-Illuminance در واقع برای اندازه گیری مقدار خاصیت شار درخشندگی که در سطح ظاهر می شود، است. Illuminance متاثر از شدت ثبوت نور در جهت سطح و فاصله منبع نور با سطح و زاویه تلاقی نور رسیده به سطح است. به هرحال شدت روشنایى فاکتوری است که با چشم اندازه گیری نمی شود ولی معمول ترین ملاک در طراحی های نوری است.

لومن Lumen

واحد پایه ربای اندازه گیری نور است. یک شمع سر میز شام حدود ۱۲ لومن و یک حباب ۶۰ واتی سفید با قدرت بیشتری در حدود ۸۵۵ لومن، نور صاتع می کند.

اگر ما یک منبع نقطه ای نور یک کندلا در مرکز کره ای به شعاع یک فوت باشد که در حدود یک فوت مربع گشودگی در سطح آن دارد، مشابه چراغی است که یک لومن نور صاتع میکند.

شدت نور: لومن

شار نوری عبوری از واحد زاویه فضایی (استرادیان) شدت نور نام دارد که بر حسب کاندلا سنجیده می شود. زاویه فضایی، زاویه ای است که از مرکز یک کره دیده می شود و سطح آن را در بر می گیرد. اندازه زاویه فضایی برابر است با نسبت اندازه سطح به مجذور شعاع کره. شدت نور در هر نقطه از فضا مستقل از دوری و نزدیکی به منبع نور به یک میزان است اما در جهت های مختلف نسبت به آن مقادیر متفاوتی دارد.

لومن : مقدار نور مرئی که از یک منبع روشنائی دریافت میشود یا میزان شار نوری که از هر استاردیان زاویه فضائی خارج میشود.

تشعشع Luminance

شدت درخشندگی(روشنایی فوتومتریک) هر سطح در یک جهت مشخص به ازای یک واحد مشخص از آن سطح که در همان جهت مشاهده می شود، که با واحد Candela/m^2 اندازه گیری می شود.

شار درخشندگی (Luminous flux)

اندازه تمام نوری است که بوسیله منبع نور تولید می شود. در واقع مقدار نوری است که سطح جسم را بدون در نظر گرفتن جهت آن ترک می کند. یک لامپ ۱۰۰واتی معمولی نئون، در حدود ۱۷۰۰لومن و یک لامپ ۴۰۰ وات بخار سدیمی پر فشار درحدود ۵۰۰۰۰ لومن نور ساطع می کند. نرخ شار درخشندگی هر لامپ بوسیله شرکت های سازنده آن عرضه شده است و لیست مقدار لومن های لامپ های معمولی را می توان در Lamp Matrix یافت.

 

ارتباط نورپردازی و طراحی داخلی

 

شدت درخشندگی Candelas

شدت درخشندگی در واقع شدت امتداد نوری است که در یک جهت مشخص ساطع می شود. در واقع شدت درخشانی یک سیستم نوری در نمودارهای گرافیکی خاصی که منحنی های تغییراتی کندلا یا Candela power نامیده میشوند مشخص می شوند. هم نمودارها قطبی وهم کارتزین در صنایع نوری برای این هدف به کار می روند. این اطلاعات معمولا در جدولهای رقومی مورد دسترس است.

چگالی سطحی شار نوری تابیده به یک سطح را شدت روشنایی می نامند که بر حسب لوکس سنجیده می شود. میزان شدت روشنایی لازم برای کاربردهای مختلف، در مراجع پیشنهاد می شود. این پیشنهادات بر اساس دقت پیچیدگی کارهایی که باید انجام شود، ارائه می گردد.

به عنوان مثال برای کارهای ساده ای مانند راه رفتن در راهرو شدن روشنایی مورد نیاز ۱۲۰ لوکس و در مورد کارهایی مانند مونتاژ ماشین ها و ابزار بسیار ریز که میزان دید انسان اهمیت زیادی دارد، شدت روشنایی بالا در حدود ۱۰۰۰ لوکس مورد نیاز است.

لوکس : واحد شدت روشنائی را به لوکس نشان میدهند و یک لوکس واحد روشنائی تولید شده از فلوی نور یکنواخت یک شمع در سطح یک متر مربع است .

شدت روشنائی در بعضی از محلهای آشنا

سطح خیابان ۳۰ لوکس

اطاق نشیمن ۱۰۰ لوکس

اطاق کار ۳۰۰ لوکس

سطح زمین در خورشید زمستان ۱۰۰۰۰ لوکس

سطح زمین در خورشید تابستان ۱۰۰۰۰۰ لوکس

شار نوری

شار نوری بیان کننده آهنگ تابش نور از یک منبع نوری است و بر حسب لومن اندازه گیری می شود. یعنی اگر یک منبع نقطه ای نور، با شدت یک کاندلا، درمرکز کره ای به شعاع یک متر قرار بگیرد، سطحی با مساحت یک متر مربع در داخل این کره، شار نوری ای برابر یک لومن دریافت خواهد کرد. هرچه لومن تولید شده توسط یک منبع نور به ازای هر وات توان ورودی بیشتر باشد منبع نور بازدهی بیشتری دارد.

 

ارتباط نورپردازی و طراحی داخلی

 

توزیع شدت نور:

منحنی پخش نور در مختصات قطبی، میزان شدت نور یک لامپ یا چراغ را در صفحه ای نشان می دهد که دقیقاً از مرکز لامپ یا چراغ می گذرد.

شدت نور در زوایای مختلف اطراف یک لامپ در جدولی نشان داده می شود. از آن جا که در بسیاری از حالات، توزیع شدت نوردر اطراف یک چراغ متقارن نیست، منحنی شدت نور را برای صفحات مختلف رسم می کنند. سه صفحه معمول عبارتند از: صفحه عمود بر محور لامپ, صفحه موازی با محور لامپ و صفحه با زاویه ۴۵ درجه نسبت به محور لامپ. پس از انتخاب صفحات، منحنی شدت نور هر صفحه را می توان تهیه کرد. لامپ و ترکیب لامپ و چراغ هر کدام منحنی منحصر به فرد و مخصوص خود را دارد. منحنی شدت نور به طراحی چراغ، جنس پوشش چراغ و نوع بالاست بستگی دارد.

درخشندگی:

عبارت است از نسبت شدت نور منبع (یا شی بازتابنده نور) به مساحت بخش تابنده منبع (یا مساحت آن بخش از شی که نور را باز می تاباند) هر چه مساحت سطح درخشان کوچک تر باشد، درخشندگی آن بیشتر است.

درخشندگی بر حسب کاندلا بر متر مربع (استیلب) یا کاندلا بر سانتیمتر مربع (نیت) سنجیده می شود. درخشندگی مناسب برای چشم انسان در محدوده ۶۵ تا ۶۵۰۰ نیت است.

درخشندگی یا تراکم نور : اگر دو منبع نورانی که شدت نور برابر ولی اندازه فیزیکی مختلف داشته باشند، اگر به طور پشت سر هم رویت شود منبعی که کوچک تر است درخشنده تر به نظر میرسد. واحد درخشندگی کاندیلا بر متر مربع است (نیت) . یک کاندیلا ۶۰ برابر کوچک تر از شدت نور ساطع شده از یک سانتیمتر مربع سطح جسم سیاه در درجه حرارت ۲۰۴۵ کلوین در جهت عمود بر سطح است. .

بهره وری:

رابطه نور خروجی را با توان ورودی توصیف می کند. بهره وری به صورت لومن بر وات بیان میشود. حداکثر مقدار بهره وری برابر ۶۸۰ لومن بر وات است که از یک لامپ فرضی که هیچ گونه تلفات ندارد و همه تشعشع آن در طول موج ۵۵۵/۰ میکرون صورت می گیرد به دست می آید. در مورد لامپهای التهابی ۸ تا ۲۰ لومن بر وات است که پایین ترین بهره وری را در میان لامپها دارند، برای لامپهای فلورسنت تا حدود ۹۰ لومن بر وات، برای لامپهای جیوه ای تا حدود ۵۰ لومن بر وات و برای لامپهای سدیمی تا بیشتر از ۱۰۰ لومن بر وات است که بالاتری بهره وری را در میان لامپها دارند.

 

 

 

انواع نورپردازی باغی

اختصاص دادن نواحی معینی برای نورپردازی، به ما کمک می کند که در یک فضای سبز اثرات مختلفی روی بیننده بگذاریم. یک مجسمه هنگامی که در کنار گیاهان سبز قرار می گیرد، منظره ای کاملا متفاوت با زمانی که کنار یک دیوار ساده قرار دارد ایجاد می کند. باید از تمامی شیوه های نورپردازی برای دستیابی به یک نورپردازی خاص و اثرگذار استفاده کرد.

محدوده تکنیک های مستقیم تطبیقی شامل نورپردازی به سمت بالا و نورپردازی به سمت پایین است و برای دستیابی به نتایج ماهرانه می توان از نورپردازی تأکیدی استفاده کرد.

garden-downlighting

نورپردازی به طرف پایین( (downlighting)

نورپردازی به سمت پایین استخری از نور روی سطوح زیرین به وجود می آورد، که این امر علاوه بر ضریب اطمینان و امنیت، توانایی دید در شب را افزایش می دهد.

گل ها و گیاهان به سمت بالا تمایل دارند و صورتشان به سمت خورشید است. با کمک این نوع نورپردازی می توان آن ها را به خوبی نشان داد.

به طور کلی برای نورپردازی به سمت پایین به منظور ممانعت از خیرگی چشم از حباب هایی که دارای قدرت کمتری هستند استفاده می شود. نوری که به سمت پایین می تابد بازتاب شدیدتری را به چشم باز می گرداند. برای رفع این عیب از نور سندبلاست شده جهت پراکندگی نور به اطراف استفاده میشود.

این نورپردازی جهت تأمین روشنایی موارد زیر به کار می رود:

چمن، دیوار منتهی به پشت بام، مجسمه ها، آلاچیق، میز ناهارخوری

این نورپردازی که از سمت پایین شیء به سمت بالای آن هدایت می شود، به دلیل معکوس بودن با جهت نور روز جلب توجه می کند. لامپ به گونه ای نصب می شود که پرتو های نوری آن دقیقا روی نقطه دید نباشد و کمی پایین تر از آن قرار گیرد. بنابراین زیبایی شئ نورپردازی شده بدون مواردی چون ایجاد خیرگی یا عدم تمرکز در محلی که لامپ قرار دارد، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در جایی که چندین نقطه دید وجود دارد و نورپردازی کل شئ مورد نظر است، درخشندگی داخلی و خارجی کاسه چراغ باعث کاهش خیرگی چشم در نقاط مختلف می شود.

این نورپردازی عمومی ترین نوع نورپردازی جهت باغ هاست؛زیرا تقریبا در همه جا امکان نصب آن وجود دارد. در صورتی که نورپردازی از سمت بالا به دلیل نیاز به استراکچر همیشه در دسترس نیست.

نورپردازی به طرف بالا up light میخی به دلیل هزینه کم، سهولت جابه جائی، سهولت تنظیم با رشد گیاهان و تغییرات فصول بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.

با نورپردازی به سمت بالا اثرات متفاوتی را می توان ایجاد کرد مانند:

نور های تأکیدی Accent lighting

نور های کامل Washing

نورپردازی برای تأکید به روی بافت Grazing

downlighting

نورپردازی برای تأکید به روی بافت(Grazing)

این نوع نورپردازی برای تأکید بر موارد ذیل است:

درختان، نمای خانه، مجسمه، دیوار

ما تصور می کنیم منظور از نورپردازی بالا، قرار دادن منبع نوری روی سطح زمین است. در حالی که با نصب نور های موضعی روی دیوار ها، شاخه ها یا زیر آب نیز می توان این حالت نوردهی را ایجاد کرد.

این نورپردازی در جایی که بافت از یک سمت قابل مشاهده است، استفاده می شود.

نورپردازی در زاویه ای دقیق در نزدیکی سطح باعث تأکید برآن سطح می شود؛ چون روی سطح سایه های قوی ایجاد می کند. از آن جایی که لغت texturing با Grazing هم معناست، این نورپردازی در برخی مواقع نورپردازی بافتی نامیده می شود و تأکید خاصی روی بافت و رنگ دارد.

نورپردازی به سمت بالا کنار تنه درختان، تأکیدی بر بافت، رنگ و الگوی پوست درخت است. در حالی که همان نورپردازی در کنار یک درخت ستونی شکل مانند کاج باعث می شود تأکید بر بافت شاخ و برگ درخت می شود.

کاربرد اصلی این نوع نورپردازی به روی دیوار سنگی و آجری است قرار دادن لامپ ها نزدیک دیوار برای نشان دادن برآمدگی های سطوح مانند: ملات، بندکشی ها وخلل و فرج موجود در سطوح است.

baft

نور پردازی کامل Washing

wall washing نوری است که سطح دیوار را کاملا می پوشاند و کاربری های بی شماری دارد. در باغ های مدرن که پوشش یا نقاشی دیوار بافت خاصی ندارد، نورپردازی به شیوه نوری است که سطح دیوار را کاملا می پوشاند و کاربری های بی شماری دارد، نورپردازی به شیوه washing توجه را به سمت رنگ یا انعکاس نور دیوار جلب می کند، تا فضایی را تعریف کرده و محیطی دوستانه و صمیمی خلق کند. نکته کلیدی جهت ایجاد چنین تأثیری دریک فضای خودمانی و کوچک استفاده از نوری کم ارتفاع است که نقش و نگارهایی ظریف و چشم نوازی را ایجاد می کند.

لامپ ها هم روی سطح زمین و هم داخل سطح زمین نصب می شوند. همچنین ممکن است حباب سندبلاست شده یا ساده و یا حتی رفلکتور جداگانه داشته باشند.

این نورپردازی برای ایجاد ارتباط بصری یا پس زمینه حصار ها و یا کاج های چتری استفاده می شود. و در مقیاس بزگتر برای نور پردازی آبنماها به کار می رود.

البته باید به خاطر داشته باشید که این نوع نورپردازی وقتی شما از پنجره به بیرون نگاه می کنید یا وقتی در راهرو ورودی قدم می زنید، باعث ایجاد خیرگی می شود.

خصوصیات نورپردازی معماری یک بنا، بیشتر وابسته به روش های انتخابی نوع لامپ در مناطق مسکونی است. غیر متداول ترین این نوع نورپردازی استفاده از(flood lighting) کوچک یا نور رو به پایین است که نور را پراکنده می کند. به طور مثال زیر لبه پشت بام استفاده می شود. می توان با تأکید بر نور روی گیاهان، نور ورودی و مسیر های منتهی به آن، نور آبنما و دیوار خانه ها، نوعی امنیت نوری ایجاد کرد.

washing

نورپردازی متقاطع(cross lighting)

نور های مورب یا متقاطع عبارتی است که موقعیت یک چراغ و جهت نوردهی آن را بیان می کند. بدین صورت که چراغ را در کناره سوژه قرار می دهیم تا نور به طور مورب از روی آن عبور کند. نورپردازی متقاطع یک حصار گیاهی به گونه ای است که یک حباب پرتو های موضعی وسیعی روی گیاه بتاباند و تأثیری روی بافت وسطح آن نداشته باشد.

استفاده از این نوع نورپردازی در مقایسه با نورپردازی از روبرو، باعث تأکید بیشتر بر بافت و فرم سوژه می شود. کاربرد مفید این نوردهی در جایی است که حجم یک مجسمه یا یک نقش برجسته یا کوزه روشن شده با نور رنگی به دلیل نورپردازی از روبرو، کاملا مشخص است و قسمتی از جسم به دلیل سایه دار شدن دیده نمی شود. و این مشکل با اضافه کردن لامپی در قسمت دیگر برطرف می شود، همچنین با استفاده ازلامپی با درخشندگی حباب کمتر با فاصله دورتر می توان خصوصیات بافتی ایجاد شده توسط چراغ اول را کم ولی نور را از بین نبرد.

در جایی که از دو منبع نوری برای ایجاد توازن استفاده شود، چراغ هایی که به صورت میخی نصب می شوند قابلیت انعطاف بیشتری به ما می دهند.

نورپردازی متقاطع

نورپردازی تأکیدی(accent lighting)

این روش شامل استفاده از لامپ های مستقیم برای تأکید بر یک تک گیاه، نقطه کانونی و دیگر خصوصیات مقلبل دید است. و در یک پس زمینه از حصار گیاهی کمتر به چشم می آید. همچنین نورپردازی تأکیدی را می توان با نور هایی به سمت بالا و یا پایین و یا متقاطع و یا حتی با هر منبع نوری زیر آب یا روی درختان و یا روی زمین و یا روی هر ساختار دیگری ایجاد کرد.

تمرکز پرتو های نوری قوی به روی سوژه، این نورپردازی را به وجود می آورد. لازم است که برای این کار هدف گیری نوری به دقت انجام شود و از تاباندن نور بیش از اندازه پرهیز شود، و یا نور به صورت یکنواخت بر سطح بتابد. نور های تابیده ی دورتر از نقطه کانونی، سایه های نازیبایی روی سطح مجاور ایجاد می کنند.

نورپردازی تاکیدی

نورپردازی موضعی(spotlighting)

عبارت نورهای موضعی اغلب با نور های تأکیدی اشتباه گرفته می شود و برخی اوقات یک معنی از آن ها برداشت می شود. نور موضعی معمولا به نوری گفته می شود که به علت نبود موقعیت عملکردی جهت نصب منبع نور در فاصله ی نزدیک، در فاصله ی دورتری نصب می شود. به عنوان مثال در لبه پشت بام ساختمان استفاده می شود تا نقاط کانونی، خصوصیات پیاده رو و یا سطح زمین را روشن سازد. و یا برآمدگی حجم چتری شکل درخت را از حصار گیاهی تفکیک می کند.

پرتوی نور موضعی قادر است نور ملایمی را که از فاصله دورتری تابیده می شود، جبران کند.

منبع:کتاب garden lighting /نویسنده John Rain

اِیوان به نشستنگاهی بلند تر از اطراف خود گفته می‌شود که معمولاً در بخش بیرونی ساختمان‌های مسکونی ساخته می‌شود.
کارشناسان عقیده دارند شرق ایران به ویژه خراسان جایگاه ایوان‌هاست. و ایوان‌های بزرگ از دوره اشکانی در ایران باقیمانده است.
زیباترین و عالی‌ترین ایوان‌ها در مساجد و بناهای اسلامی ایران است و ایوان‌های ایرانی اغلب بلند و متناسب با بنا با طاق‌نماهای بسیار جالب و متنوع ساخته شده‌اند.

kasra-ancient.ir-1_400

 

13b_400

بادگیرها برج‌هایی هستند که برای تهویه بر بام خانه‌ها ساخته می‌شود. بادگیر را همچنین بالای آب انبارها و دهانهٔ معدن‌ها برای تهویه می‌سازند. در خانه‌ها هوای خنک از بادگیر، که نوع ابتدایی تهویهٔ مطبوع به شمار می‌رود، به اتاق‌های طبقهٔ همکف یا زیرزمین‌ها فرستاده می‌شود. بادگیر از عناصر و سمبل‌های معماری ایرانی هستند ولی امروزه در بسیاری از کشورهای خاورمیانه استفاده می شوند.

p156a_400

بادگیر معمولاً چهارگوش است و در دیوارهای چهارگانهٔ آن چند سوراخ تعبیه شده‌است. درون بادگیر با تیغه‌ها و جدارهایی که از خشت یا چوب و خشت ساخته شده‌است، به چند بخش تقسیم می‌شود.
اولین بادگیرها در کرمان و یزد خودنمایی کردند. سیستم کاری بادگیرها به این نحو می‌باشد که هوای جاری بیرون از خانه را به داخل خود می‌کشند و با تشت‌های آبی که درون آن‌ها تعبیه شده، هوا را خنک و سبک می‌کنند و به داخل خانه هدایت می‌کنند. بادگیر اعظم بازار برزگ کرمان، بادگیر دولت آباد یزد، بادگیر چپقی سیرجان و بادگیرهای بندرعباس، لارستان، قشم و سیستان از دیدنی‌ترین بادگیرهای ایران هستند.

42178_260_400

شهر تاریخی یزد به شهر بادگیرها معروف است و به تحقیق، نسبت به سایر شهرهای مرکزی ایران دارای بیشترین تعداد بادگیر است. در این شهر، مرتفع‌ترین بادگیر جهان یعنی بادگیر باغ دولت آباد به ارتفاع ۳۳٫۸ متر وجود دارد. بادگیرهای شهر کرمان و کاشان ،زابل و بندر لافت در هرمزگان نیز از بادگیرهای دیدنی ایران محسوب می‌شوند.
بادگیرها معمولاً یک طرفه، چهار طرفه و یا هشت طرفه می‌باشند. در شهر یزد تمامی بادگیرها مرتفع و چهار طرفه یا هشت طرفه هستند. ولی برعکس در شهر میبد که در ۵۰ کیلومتری غرب شهر یزد است، بادگیرها کوتاه و یک طرفه هستند. این امر بدین خاطر است که در میبد، بادهای کویری، توام با گرد و غبار از سمت کویر می‌وزد و اهالی مجبورند که بادگیرهای خود را پشت به این باد و در جهت باد مطلوب بسازند. ولی در یزد، چون بین دو رشته کوه قرار گرفته، بادهای کویری کمتر جریان دارد و می‌توان بادگیرهای مرتفع چند طرفه احداث نمود.

wind_catcher_structure_wind_400

 

برج میلاد

 

 

برج و ساختمان راس آن :این برج چند منظوره با هدف ساختن سازه ای به یاد ماندنی و به عنوان نمادی برای شهرتهران و به منظور رفع نیازهای مخابراتی و تلویزیونی تهران ساخته شده است .برج میلاد تشکیل شده از ستون اصلی سازه و راس . ستون اصلی یک سازه بتونی با مقطع هشت ظلعی است که حدود ۸۰ هزار تن وزن دارد و ارتفاع آن به ۳۱۵ متر میرسد این بدنه که اصطلاحاً شفت نامیده می شود به جدید ترین روش ساخت یعنی قالب لغزان ساخته شده است . عملیات ساخت بدنه دی ماه ۷۷ شروع شد و دی ماه چهار سال بعد به پایان رسید .

برج میلاد

 

  • سازه راس برج میلاد مرتفع ترین ساختمان ۱۲ طبقه دنیاست . با اینکه فقط سه برج بلند تر از برج میلاد در دنیا وجود دارد ،‌در هیچ کدام چنین عمارتی در ارتفاع تعبیه نشده است . ساخت یک سازه به بلندی ۶۸ متر با اجزای لوله ای شکل از نظر سازه یک کار پیچیده و دشواراست حالا به آن اضافه کنید که این سازه عظیم باید در ارتفاع ۳۰۰ متری از سطح زمین نصب شود، یعنی جایی که سرعت باد سرسام آور است و البته باید کاملاً‌ایمن باشد آ نقدر که مردم بتوانند به راحتی از امکانات آن استفاده کنند.
  • دقت کار فنی در ساختمان برج به قدری است که همه قطعات برای خودشان شناسنامه ای دارند که تمامی مشخصات قطعه شامل اینکه ماده اولیه قطعه چه بوده ، از کجا تهیه شده ، قطعه کجا تولید شده و چه کسی مسؤل کنترل و بازرسی آن بوده است . برای کارهایی مثل جوش دادن قطعات هم این فرایند طراحی شده است ، به طوری که معلوم است یک جوش کی انجام شده چه کسی جوشکار آن بوده و چه کسانی کنترل و تایید کر ده اند .برج مخابراتی ـ تلویزیونی میلاد همچنین نماد اقتدار و عزم ملی ملت مسلمان ایران و جمهوری اسلامی ایران خواهد بود تاسیس موزه انقلاب اسلامی نیز عاملی است که می‌تواند برای اشاعه فرهنگ ملی تأثیر به سزایی داشته باشد وجود این بخش در کنار سایر اجزا مجموعه قداست و ویـژگی جهت دهنده‌ای داشته باشد . هدف اصلی مرکز ارتباطات بین المللی تهران ، فراهم سازی تسهیلات به منظور توسعه و ساماندهی ارتباطات و همکاری ‌های بین المللی در جهت شکوفایی اقتصاد کشور و آزاد سازی اقتصاد کشور از صادرات تک محصولی است . مجموعه مرکز تجارت بین المللی ، مرکز جشنواره ها و همایش‌ها و هتل به عنوان یک مجموعه کامل در کنار برج مخابراتی تهران از مزیت نسبی به وجود آمده ، بهره خواهند داشت. هر چند هر یک از فعالیت‌های مرکز می‌توانند اهداف مستقلی را تعقیب کنند اما در مجموع این اهداف از سویی در راستای هدف اصلی و برای تحقق آن به کار گرفته می‌شوند به همین لحاظ ابتداء اهداف اصلی هر یک از فعالیت‌ها مورد بررسی قرار گرفته و سپس سایر اهداف آن مورد توجه قرار می‌گیرد . کارکردهای عمده این برج به شرح زیر است.
  • ایجاد و گسترش شبکه دسترسی بدون سیم به اطلاعات Wireless Access Network زیرساخت مناسب برای سیستم های جدید تلویزیونی دیجیتال MVDS , DVB) بهینه سازی پوشش رادیو تلویزیونی FM,UHF,VHF) گسترش و بهینه سازی پوشش شبکه های بی سیم و پی جو . ایجاد جاذبه گردشگری و بهره مندی از فضاهای گردشگری، تجاری و فرهنگی (رستوران گردان، سکوی دید ، گالری هنری ، گنبد آسمان ، موزه انقلاب اسلامی) برج میلاد با ارتفاع کل ۴۳۵ متر چهارمین برج بلند مخابراتی – تلویزیونی دنیا است که شامل ساختمان سرسرا (لابی) در پای برج با زیربنای ۱۶۰۰۰ مترمربع ، شافت بتنی به ارتفاع ۳۱۵ متر ، سازه راس ۱۲ طبقه با زیربنای بیش از ۱۲۰۰۰ مترمربع ـ که یکی از بزرگ ترین سازه راس برج های مخابراتی ـ تلویزیونی دنیا است ـ و یک دکل فلزی ۱۲۰ متری است . در سه طرف بدنه برج ۶ آسانسور شیشه ای ، هر یک با ظرفیت ۲۵ نفر قرار خواهند گرفت که با سرعت متوسط ۷ متر بر ثانیه ، بازدید کنندگان را به بالای برج منتقل خواهد کرد.
  • هتل پنج ستاره بین المللی: هتل پنج ستاره مرکز چند منظوره ارتباطات بین المللی تهران برای پذیرایی بازرگانان و سیاحت کنندگان داخلی و خارجی از اهمیت خاصی برخوردار است . ساخت چنین بنایی با دارا بودن زمینه‌های معماری کم نظیر ایران و بهره مندی از فن آوری موجود می‌‌تواند ضمن نشان دادن توان فنی، صنعتی معماری متخصصان داخلی گویای پیشرفت ملی در عرصه رفاهی نیز باشد . با توجه به کمبود هتل مجهز پنج ستاره در تهران که در حال حاضر تعداد آنها فقط ۴ عدد است افزایش چنین امکاناتی یک نیاز مبرم می‌باشد همچنین کشور برای برگزاری کنفرانس‌های ملی و بین المللی به هتل‌های مجهز نیاز دارد امروزه هتل‌ها فقط جایگاهی برای استراحت نیست و دارای کاربردهای فراوان دیگر است. هتل‌ها علاوه بر اطاق استراحت، رستوران، سالن‌ها و فضاهای ورزشی و تفریحی یکی از بزرگ‌ترین مراکز خرید شهر نیز محسوب می‌شوند تا ضمن جلب گردشگران و افزایش تقاضای خرید از فروشگاه‌های هتل ، تقاضای اقامت را نیز افزایش دهد .
  • هتل چند منظوره مرکز ارتباطات تهران دارای ۱۸ طبقه ، ۵۰۰ اتاق و ۱۶ سوئیت است . علاوه بر آن تعدادی سالن جهت برگزاری همایش‌ها و کنفرانس‌های محدود، کافه و رستوان و مراکز تفریحی و ورزشی در آن در نظر گرفته شده است برای برخی از صرفه جوئی‌های اجتماعی تعیین بهاء بسیار دشوار است. به طور مثال نزدیکی مرکز همایش‌ها با هتل باعث صرفه جویی در وقت و زمان برگزارکنندگان اجلاس‌های بین المللی می‌شود . همچنین ضریب امنیتی هیات‌های شرکت کننده افزایش و هزینه اسکورت و محافظت از این هیات‌ها کاهش می‌یابد . ترافیک شهری با توجه به محدود بودن رفت و آمدها کاهش یافته به تبع آن آلودگی هوا و صدا به میزان قابل توجهی تقلیل داده می‌شود . میزان تصادفات و خسارت مالی ناشی از رفت و آمد به حداقل می‌رسد. محیط اطراف هتل مرکز همایش رونق و در عوض از امکانات عمومی می‌توان برای احداث بزرگراه‌ها و سایر فعالیت‌های اجتماعی بهره جویی کرد .
  • مرکز ارتباطات بین المللی تهران (مجموعه یادمان) :مکان مجموعه یادمان با ویژگی خاص و منحصر به فرد ، پس از بررسی و مطالعه ۱۷ نقطه مختلف شهر تهران، در تپه‏های کوی نصر برگزیده شد . محل این مجموعه موقعیتی بسیار استثنایی از حیث ارتفاع ، موقعیت و راه های دسترسی دارد . این مجموعه از چهار طرف به چهار بزرگراه اصلی تهران یعنی بزرگراه های رسالت ، شیخ فضل الله نوری ، شهید همت و بزرگراه شهید چمران متصل است . همچنین پیش بینی یک خط اختصاصی از یکی از ایستگاه‏های مترو و تدارک امکانات حمل ونقل هوایی برای ارتباط سریع با فرودگاه پیش بینی شده است . در ادامه به معرفی تک تک اجزای این مجموعه و بررسی نقش هرکدام می‌پردازیم و زیرساختهای پیش بینی شده برای این مجموعه را اجمالاً بررسی می‏کنیم .

برج میلاد

  • مرکز جشنوار ه ‏ها و همایش های بین المللی:ارتباطات رودررو با وجود پیشرفت گسترده وسایل ارتباطی هنوز نیز از مهمترین و موثرترین شیوه ‏های ارتباطات تجاری، علمی و فرهنگی است. نقش فناوری‏های جدید اثربخش‏تر کردن ارتباطات رودررو و کاهش ارتباطات غیر ضروری است نه حذف آن . به همین دلیل یک مجموعه جامع برای ایجاد ارتباطات تجاری و فرهنگی بایستی توجه ارتباطات زنده و گسترده رودررو را نیز مورد توجه قرار دهد . به این منظور و برای ایجاد فضائی برای تبادل آرا و افکار ، مرکز جشنواره ها و همایش‌های بین المللی تهران به عنوان یکی از ارکان مرکز ارتباطات بین المللی تهران (مجموعه یادمان) به منظور برگزاری همایش‌های ملی و بین المللی و در راستای هدف اصلی آن و برای رفع نیازهای کلان شهر تهران ـ که سالهاست از کمبود یک محل مناسب برای همایش‌های بزرگ و در سطح بین المللی رنج می برد ـ ، ساخته خواهد شد. در حال حاضر در شهر تهران، ساختمان های مناسبی نظیر ساختمان اجلاس سران و سالن همایش های بین المللی صدا و سیما به منظور برگزاری اجلاس های رسمی و بین المللی به ویژه با کارکرد سیاسی ـ اجتماعی در کشور طـراحی و ساخته شده است که پاسخگـوی نیازهای سطوح مختلف نیز می‏باشد . لیکن با توجه به نیاز روز افزون به فضاهای فرهنگی برای برگزاری جشنواره‏های موسیقی ، فیلم ، نمایشگاه‏های هنری و کنفرانس ها و همایش های علمی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی ، امکانات موجود از نظر کارایی تکافوی نیاز را ننموده و از این بابت در کلان شهر تهران نارسائی های متعددی مشهود است .
  • این مرکز ، یک ساختمان مربع شکل به ابعاد حدود ۸۰ متر و ارتفاع ۴۲ متر می باشد و دارای زیربنای حدود ۵۰۰۰۰ متر مربع در ۸ طبقه است . سالن اصـلی ویژه میهمانان مرکز همایش ها و جشنواره ها با ظرفیت ۱۵۰۰ نفر یکی از بزرگ ترین سالن های موجود است . علاوه بر سالن ‏اصلی این مرکز ۸ سالن فرعی با ظرفیت ۶۰ تا ۲۰۰ نفر طراحی شده است . همچنین برای برگزاری همایش های بزرگ می ‏توان از سالن های کنفرانس هتل ، مرکز تجارت بین المللی و مرکز فن آوری اطلاعات و ارتباطات نیز استفاده کرد . مطالعات معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشانگر آنست که نیازهای پیش گفته در تاسیس یک مرکز جشنواره نه تنها تا‏کنون مرتفـع نشده بلکه فاصله زیادی با استانداردهای بین المللی به لحاظ کیفی و کمی در زمینه این سالن ها وجود دارد ، ضمن آنکه کیفیت فنی و اکوستیک هیچ یک از سالن های شهر تهران در اندازه های بین المللی نیست و فضای مناسبی برای برپایی چنین مراسمی وجود ندارد.
  • مرکز فن آوری اطلاعات و ارتباطات : ارتباطات و اطلاعات عنصر اصلی توفیق درفعالیت های تجـاری دنیای امروز است . به منظور توجه مؤثر به این مـهم و با هـدف دسـتیابی به مرکزی برای برقراری ارتباطات بین المللی در همه اشکال آن ، مـرکز ارتباطات بین المللی تهران (مجموعه یادمان) طراحی شد. ترکیب اجزای مختلف این مجموعه به گونه ای است که تمامی امکانات مورد نیاز برای ایجاد ارتباطات مهم تجاری، علمی و فرهنگی را ممکن می سازد. بازار رو به رشد فن آوری اطلاعات و ارتباطات و نقش غیر قابل انکار آن در ایجاد تغییرات اساسی در نحوه کسب و کار بشر به وسیله تسریع فعالیت‌ها و ایجاد ارزش افزوده برای آنها ، باعث شده است تا کشورهایی که برای خود در اینده دنیا به دنبال جایگاهی شایسته هستند توجه به این امر و حضور در بازار گسترده تجارت الکترونیک و تجارت‏های مرتبط با فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات و صنایع مربوطه را مدنظر قرار دهند. نگرش کشورهایی چون دوبی، مالزی، سنگاپور و هند و همچنین اختصاص قسمت اعظم بودجه های توسعه ای کشورهای صنعتی به صنایع مرتبط با فن‌آوری ارتباطات و اطلاعات ، شاهدی بر این مدعاست . در همین جهت مجموعه مرکز تجارت بین المللی و مرکز فن آوری اطلاعات و ارتباطات (پارک فن‌اوری اطلاعات) به‏منظور گسترش ، تسهیل و تشویق امر تجارت ، به ویژه تجارت الکترونیک و ایجاد فضایی برای ارتباطات و گسترش دانش فن‌آوری اطلاعات و ازتباطات ایجاد خواهد شد . اهم اهداف این مجموعه به قرار زیر است: ارتقا و بهبود موجودی تکنولوژیکی صنایع کشور ، به منظور بسط و توسعه قدرت رقابت آنها در بازارهای داخلی و به ویژه بین المللی با تأمین مکانی برای رشد صنایع کوچک و متوسط متکی بر فن آوری‌هایپیشرفته کاهش زمان مورد نیاز در فرایند تجاری کردن دستاوردهای پژوهشی ، به ویژه برای شرکت ها و صنایع نوپا با ایجاد ارتباط بین صنایع ، موسسات دولتی , دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی آسان سازی همکاری و تشریک مساعی بخش های دولتی و خصوصی با محوریت یک نهاد عمومی همچون شهرداری . جذب بخش خصوصی داخلی و شرکت های فن آوری اطلاعات ایرانی واقع در خارج از کشور به منظور صادرات خدمات فن آوری اطلاعات و در اختیارگرفتن آخرین دست آوردهای این صنعت تأکید بر فعالیت مشترک (خارجی ـ ایرانی) به منظور تسهیل فرایند انتقال تکنولوژی به صنایع کشور تأسیس مرکزی برای تحقیقات و ایجاد فرصت های شغلی برای متخصصین عالی فن آوری اطلاعات و پیشگیری از فرار مغزه ایجاد هم افزایی Synergy از طریق برقراری ارتباط بین شرکتهای مستقر در پارک و ظرفیت سازی به منظور تجاری ساختن فعالیت های داخلی تحقیقاتی برای ارائه در بازارهای جهانی زمینه‏های مختلف استفاده از فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات می توانند در این مجموعه مورد توجه قرار گیرند

برج میلاد

    • مطالعات میکروژئودزی و رفتارسنجی ژئوتکنیک برج میلاد: این مطالعات از اواخر سال ۱۳۷۷ و هم زمان با شروع بتن‌ریزی بدنه برج ، آغاز و سیستم مربوط به آن طراحی شد و هدف آن ، بررسی حرکت‌های احتمالی افقی و ارتفاعی محوطه پیرامون برج و بدنه بتنی آن می‌باشد. سیستم طراحی شده شامل شبکه سه بعدی خارج برج (۹پیلار میکروژئودزی که در محوطه اطراف برج مستقر شده) است. شبکه سه بعدی روی بدنه برج (۲۰ نقطه نشانه در ۵ تراز مختلف ارتفاعی برج) و شبکه ترازیابی (۸ نقطه در محوطه اطراف و ۷ نقطه پای بدنه برج) است. این نقاط به عنوان نقاط مبنا هستند و در مقاطع مختلف زمانی و براساس پیشرفت عملیات اجرایی برج ، مختصات آنها قرائت و با مراحل قبل مقایسه می‌شود. به این ترتیب ،کلیه حرکت‌های افقی و ارتفاعی محوطه و بدنه برج به دست می‌اید. این حرکت‌ها با مقادیر تئوری مقایسه می‌شوند و سپس تصمیمات لازم فنی و اجرایی گرفته می‌شود. لازم به ذکر است دستگاه‌هایی که در این مشاهدات مورد استفاده قرار می‌گیرد دارای دقت و حساسیت بسیار زیادی می‌باشد ، ضمن آن که هر مشاهده چندین بار صورت می‌گیرد تا خطاها به حداقل برسد. تاکنون چهار مرحله مشاهدات میکروژئودزی انجام شده و گزارش‌های مربوط ارسال گردیده است. زمان این مراحل خردادماه ۷۸ ، مهرماه ۷۸ ، اسفندماه ۸۰ و اردیبهشت ماه ۸۲ بوده است. مقدار جابجایی های مسطحاتی و ارتفاعی بر اساس آخرین مشاهدات به شرح ذیل می باشد : شبکه‌ی سه بعدی خارج برج حداکثر جابجایی مسطحاتی پیلارهای ۹ گانه نسبت به اولین مرحله مشاهدات خرداد ماه ۷۸ حدود ۴ میلی متر و نسبت به مرحله قبلی مشاهدات ( اسفند ۸۰ ) حدود ۲ میلی متر است . ضمن آن که هیچ کدام از پیلارها حرکت ارتفاعی نداشته اند . شبکه‌ی سه بعدی روی بدنه‌ی برج تراز ۲/۴۹ متر : نقاط نشانه در این تراز برج حرکت مسطحاتی معادل حداکثر ۷/۴ میلی متر نسبت به مهر ماه ۷۸ و ۶/۱ میلی متــر نسبت بــه اسفند ماه ۸۰ داشته اند . مقــدار جابجایی عمودی ( نشست ) ایــن نقاط حدود ۲۵ میلی متر نسبت به مهر ماه ۷۸ سه میلی متر نسبت به اسفند ماه ۸۰ می باشد . تراز ۲/۱۴۵ متر: نقاط این تراز حرکت مسطحاتی معادل حداکثر ۲۵ میلی متر نسبت به مهر ماه ۷۸ و ۶ میلی متر نسبت به اسفند ماه ۸۰ داشته اند و مقدار نشست این نقاط نیز حدود ۵۱ میلی متر نسبت به مهر ماه ۷۸ و ۳ میلی متر نسبت به اسفند ماه ۸۰ می باشد . لازم به ذکر است حرکت های مسطحاتی در این ترازها مطابق پیش بینی ها است . در تراز ۲/۱۴۵ هم قاعدتاً باید حرکت های مسطحاتی بیش از ترازهای پائین تر باشد. علت آن هم می تواند مواردی از قبیل کاهش قطر بدنه اصلی ، خطای بیشتر قرائت ، تأثیر باد ، تابش یک طرفه آفتاب به بدنه برج و تغییرات حرارتی باشد . این موارد در ارتفاع های بالاتر تأثیر بیشتری دارد. در مورد نشست ها نیز با توجه به تغییر شکل الاستیک بدنه بتنی برج و تغییر شکل های ناشی از خزش بتن و همیــن طور نشست پی بــرج این مقادیر مطابق روابط تئــوری و قابل پیش بینی می باشد . شبکه‌ی تراز‌یابی نقاط محوطه اطراف برج نسبت به مشاهدات تیرماه ۷۸ تغییرات ارتفاعی را نشان نمی دهد و نسبت به اسفند ماه ۸۰ نیز تورمی حداکثر معادل ۲ میلی متر را نمایان می سازد که به نظر می رسد عمده آن در حد خطاهای موجود باشد . نقاط پای بدنه برج نیز نسبت به تیر ماه ۷۸ نشستی معادل ۹ میلی متر داشته و نسبت به اسفند ماه ۸۰ تغییری نداشته است . جابجایی این نقاط تقریباً معادل نشست پی برج می باشد که کمتر از مقدار پیش بینی شده نشست پی برج می باشد . نتیجه : خوشبختانه تغییراتی که در مجموعه برج و محوطه اطراف آن مشاهد شده در حد تغییرات قابل پیش بینی بوده و هیچ حرکت نامتعادل و نگران کننده ای موجود نیست.

    برج میلاد

       

      منبع :آتلیه معماران نو اندیش

       

       

      در گوشه و کنار سرزمین ایران، برج های تاریخی فراوانی وجود دارد که هر یک نشان دهنده هنر، معماری و تاریخ این سرزمین کهنسال است. این برج های تاریخی که در روزگاران کهن با اهداف خاصی مانند آرامگاه، یادبود یا دید بانی ساخته شده بودند امروز همگی کاربردی مشترک داشته و گردشگران زیادی را برای دیدن خود جذب می کنند. یکی از این برج های زیبای تاریخی برج علی آباد کاشمر است که دیدن این بنای تاریخی را به همه مسافران دیار خراسان توصیه می کنیم.

      برجی که مژده بهار می دهد

       

       

      برای رسیدن به برج علی آباد باید ابتدا به شهرستان بردسکن رفته و سراغ روستای علی آباد را در ۱۲ کیلومتری شرق شهر بردسکن به سمت کاشمر از اهالی محلی بگیرید. این برج در فاصله ۲۶۰ کیلومتری جنوب مشهد در روستای علی آباد قرار دارد.

      نمای خارجی بنا بسیار زیبا و هنرمندانه تزئین شده است، به گونه ای که در نگاه نخست هر بازدیدکننده ای را برای دقایقی محو تماشا می کند. نمای بیرونی از پایه بنا تا بالای سر در ورودی به صورت دوازده ضلعی ساخته شده و از آن بالاتر حالت مدور به خود می گیرد و از داخل دارای پلان هشت ضلعی است.

      تزئینات بیرونی برج از آجر و کاشی اجرا شده که خود نشان دهنده اوج این هنر و صنعت زیبای ایرانی است. اگر کمی با دقت به تزئینات بنا نگاه کنید در نمای خارجی بنا، ۴۸ نیم ستون آجری با تزئینات آجری با طرح های لوزی به صورت گره های آجری خواهید دید که در نهایت هنر و ظرافت اجرا شده است. در فواصل بین این نیم ستون ها، تزئینات کاشی کاریبه رنگ های فیروزه ای و لاجوردی بر زیبایی این تزئینات افزوده است.

      در قسمت پایه بنا، تزئینات به صورت کاشیکاری به رنگ های فیروزه ای و لاجوردی و آجرکاری با نقوش هندسی به چشم می خورد.

      پس از دیدن نمای خارجی بنا امکان بازدید از داخل آن نیز وجود دارد. ورودی بنا در سمت جنوب قرار گرفته و به صورت طاق نمایی در داخل قاب مستطیل بزرگ آجری تعبیه شده که در لبه های آن دو نیم ستون از آجر و داخل آن نیز تز ئینات لوزی آجری کار شده است.

      بنای برج از داخل دارای سه طبقه است که از طریق پلکان مارپیچ موجود در بنا می توان به طبقات بالایی دسترسی پیدا کرد که خود این بالا رفتن از پلکان مارپیچ برج، خاطره ای به یاد ماندنی و تجربه ای هیجان انگیز برای شماست.

      طبقه دوم بنا به صورت راهرو های طاق دار باریک بنا را دور می زند و به صحن داخلی بنا مشرف است. در طبقه سوم در دو طرف دیواره وجود دارد و شما امکان دیدن نمای داخلی را مانند طبقه دوم ندارید، ولی هشت نورگیر قرینه در طرفین راهرو تعبیه شده است که از داخل آنها می توان نمای زیبای مناطق اطراف را تا مسافتی نسبتا دور مشاهده کرد. در این بخش از ساختمان شما می توانید تجربه ای بسیار جالب و شگفت انگیز داشته باشید که بدون تردید پیش از این مشابه آن را انجام نداده اید. در این طبقه به وسیله راه پله می توان به فضای میان دو پوسته گنبد وارد شد و در فضای بالای سقف گنبد داخلی و زیر گنبد خارجی قرار گرفت. فاصله بین دو پوسته حدود پنج متر است.

      برجی که مژده بهار می دهد

      در صفحه ۱۹۹ کتاب تاریخ بردسکن در مورد این بنا چنین نوشته شده است:

      «برج کاشمر روی قلعه ای به نام کوشک ساخته شده است و قدمت این منطقه به عصر کیانیان و اشکانیان می رسد. اعتقاد بر این است که این برج یک مقبره بوده است. به همین دلیل به مقبره کاشمر نیز معروف شده است. این که (این محل) مقبره چه شخصیتی است، به خوبی مشخص نیست. محققین با مطالعاتی که روی این بنا انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که لحظه سال تحویل در روز اول بهار را از روی این برج در محل یکی از طاقچه های آن با استفاده از نور خورشید تعیین می کرده اند.»

      دونالد ویلبر در صفحه ۱۳۱ کتاب معماری ایران در عصر ایلخانی در مورد این بنا چنین می نویسد:

      «… علائمی حاکی از آن که ساختمان با عجله و بدون دقت کافی ساخته شده و عوامل قرینه از حیث جزئیات در آن پیچیده تر و کامل تر است و مقیاس کوچک در تزئینات می رساند که این بنا از برج رادکان از لحاظ تاریخ جدیدتر است. جزئیات تزئین گچکاری شبیه کار ساختمان های دیگر سال ۱۳۰۰ میلادی است.»

      برجی که مژده بهار می دهد

      نیروانا حسینی

       

      7

       

      نام اثر: بنای یادبود بوعلی سینا

      نام طراح: هوشنگ سیحون

      تاریخ شکل گیری اثر: ۳۱- ۱۳۲۸ ه. ش.

      کارفرما: وزارت فرهنگ و هنر

      مجری: هوشنگ سیحون

      موقعیت: همدان

      مساحت بستر طرح: ۲,۶۰۰ متر مربع

      مساحت زیر بنا: ۶۵۰ متر مربع

       

      1

      بنای یاد بود بوعلی از دو بخش «آرامگاه» و «برج یاد بود» تشکیل شده است. دیوارهای سنگی و تمام بستۀ «آرامگاه» بر گرداگرد محوطه ای نسبتاً وسیع نشسته اند تا فضاهای نه چندان بزرگ این بخش- کتابخانه، موزه و مزار- را در بر گیرند. حد فاصل دیوارهای خارجی و فضاهای داخلی تماماً با خاک پر شده، و «آرامگاه» جز در محل ورودی اصلی در شرق و ورودی غربی، ارتباطی با فضای باز اطراف ندارد. «برج یاد بود» که دقیقاً بر فراز مزار قرار دارد منشوری دوازده وجهی با ستون های ظریف و کشیدۀ بتنی است که کلاهکی مخروطی از جنس بتن بر سر دارد.

      بنای یادبود بوعلی امروز در میانۀ یکی از میادین شهر همدان، دربستری از سبزه و درخت و آب قرار گرفته است؛ حال آنکه در ابتدا در حاشیۀ خیابان اصلی، در احاطۀ بافت مسکونی اطراف و چند بنای خدمات شهری و اداری واقع شده بود. به همین دلیل تحلیل این بنا فارغ از محیط پیرامون آن و تنها معطوف به طرح خود بنا خواهد بود.

      نکاتی پیرامون اجزای طرح

      بنای یاد بود بوعلی از دو بخش تشکیل شده است: آرامگاه و برج یادبود. بخش آرامگاه به مساحت ۶۱۰ متر مربع، ساختمانی تمام بسته و پوشیده از سنگ خارا است که کتابخانه، موزه و فضای اصلی آرامگاه (اتاق مقبره) را در خود جای می دهد. سطحی که این فضاها اشغال می کنند در حدود ۳۵ درصد از سطح کل بخش آرامگاه است و باقی آن با خاک پر شده است. ورودی اصلی به شکل رواقی با ستون های قطور نیم مخروطی در شرق بنای آرامگاه قرار گرفته است. دسترسی دیگری نیز از سمت غرب به فضای مقبره تأمین شده است؛ که البته دسترسی فرعی و خدماتی تلقی می شود.

      برج کشید و بلند یادبود به شکل منشوری دوازده وجهی است که از استقرار دوازده ستون بتنی بر گرد دایره ای به قطر ۵ متر بر فراز ساختمان آرامگاه پدید آمده است. این ستون های کشیده هر چه به سمت بالا می روند به سمت مرکز دایره جمع می شوند و در نهایت به کلاهک مخروطی شکل فوقانی می رسند. ارتفاع رأس برج از روی سکو ۲۱ متر است که ۱۷ متر آن مربوط به پایه و ۴ متر آن مربوط به کلاهک مخروطی است.

      بخش آرامگاه- به جز در محل ورودی- دیواره ای تماماً بسته و سنگی دارد؛ تناسبات آن افقی است و مانند تختی در زیر پای برج گسترده شده است.

      از مقایسۀ سطح زیر بنای فضاهای استفاده شده در بخش آرامگاه با سطح قسمت های پر شده با خاک، تعمدی در پدید آوردن تختی وسیع استنباط می شود. به عبارتی طراح، به منظور خلق آرامگاهی پر ابهت، از دیوار کشی کاذب پیرامون سطحی قریب به دو برابر میزان مورد نیاز و پر کردن آن با خاک تردیدی به خود راه نداده است. به همین علت از این پس بخش آرامگاه را با نام «تخت» می خوانیم.

      هر چند ردیف ستون های یاد شده نسبت به ورودی آرامگاه، سکو و برج فراز آن کاملاً متقارن است، اما نسبت به حجم اصلی تخت متقارن نیست، و احجام سنگی دو طرف این فضای نیم باز باهم یکسان نیستند و با شکست هایی به تدریج عقب می نشینند.

      تفاوت جنس ستون های بتنی رواق ها با دیوارهای سنگی اطراف بخش ورودی را از احجام دو طرف خود متمایز می کند.

      یکی دیگر از ویژگی های تخت، پلکان تماماً سنگی است که از میان دیوارهایی از همان جنس به بالا می روند. این پله ها مانند شکاف هایی در دل «تخت» سنگی طراحی شده اند؛ مخصوصاً پلکان جنوبی که با لغزش های مختصری نسبت به محور برج قرار گرفته است کیفیت فضایی خاصی پدید می آورد.

      دو شیبراهه غربی (در طرفین ورودی غربی آرامگاه) که کاملاً نسبت به محور برج متقارنند- اگر چه در پشت ساختمان واقع شده اند- از نقاط قابل تأمل در طرح «تخت» محسوب می شوند.

      درون «تخت» انتظام فضایی ساده ای دارد. فضاهای کتابخانه و موزه در طرفین محوری قرار گرفته اند که پس از عبور از یک گرۀ مربع شکل فرد را به اتاق مقبره می رساند. این ساختمان به واسطۀ احاطه شدن با احجام خاکریزی شدۀ اطراف و بسته بودن جداره های بیرونی، و ضخامت و سنگینی دیوارهای داخلی همچون بناهای زیرزمینی می نماید.

      سطح روی «تخت» پهنۀ نسبتاً وسیع و بازی است و «برج» رفیع یادبود، نشسته بر یک سکو، تنها عنصر بارز آن محسوب می شود. دو محوطۀ سبز در شمال و جنوب این فضای باز گسترده، به دلیل آنکه اتصالی با برج و سکوی زیر آن ندارند تاثیر زیادی بر فضای پیرامون خود نمی گذارند؛ همچنانکه پیوندی نیز میان محوطه های بالا و پایین تخت به وجود نمی آورند.

      برج یادبود واجد دو قسمت است: قسمت پایه که به دلیل وجود ستون های کشیده و بلند گرداگرد آن سبک و شفاف به نظر می رسد، و قسمت فوقانی یعنی کلاهک مخروطی شکل بالای برج که توسط پایۀ مذکور برپا داشته شده است. جمع شدن تدریجی ستون های پایۀ برج، و شکل مخروطی کلاهک روی آن، اشارۀ مستقیمی است به حرکت به سمت آسمان و میل به اوج گرفتن.

      در طرح برج، «هندسه» از عوامل اساسی و مهم شکل گیری اجزا و عناصر است.

      انتخاب یک چند وجهی منتظم محاط بر دایره در قاعده، طرح ستون ها به گونه ای که با بیشتر شدن ارتفاع به سوی مرکز دایره جمع می شوند، و انتخاب حجم خالص مخروط به عنوان اختتامیۀ برج، هیئتی کاملاً هندسی برای برج به همراه می آورد؛ که نشانگر مقید بودن طراح به نظم، تقارن و هندسه در این بخش از مجموعه است. انتخاب جنس بتن صاف و تراشیده برای برج موجب می شود که نظم و هندسه ای که از آن سخن رفت چشمگیرتر شود و در نهایت، برج به شکل حجم کاملاً تراشیده و خراطی شده ای بر فراز سکوی کم ارتفاع دیده شود.

       

      بیان معماری در بنای یادبود بوعلی

      «تخت سازی» در بخش آرامگاه- که پیش از این دربارۀ آن سخن رفت- نشان از معماری پیش از اسلام دارد. به جز این، نشانه های دیگری نیز از معماری ایران باستان در طراحی «تخت» دیده می شود. استفاده از فضای نیم باز و ردیف ستون های نیم مخروطی به عنوان ورودی، و پیشانی صاف بالای رواق از موارد تشابه میان این بنا با نمونه های باقیمانده از دوران پیش از اسلام است. به عنوان نمونه می توان به کاخ پذیرایی کوروش در مجموعۀ پاسارگاد اشاره کرد. در این نمونه، فضای ورودی توسط ایوانی میانی با ردیف ستون های نیم مخروطی (و از قضا با نه دهانه) از احجام توپر طرفین متمایز شده است.

      استفاده از قطعات بزرگ سنگ و ایجاد دیوارهای بلند سنگی ناصاف با بندکشی های ضخیم، نیز معماری پیش از اسلام را تداعی می کند. پله های یکسره که گویی دیوارهای سنگی را می شکافند و بالا می روند مشابه هایی در معماری ایران باستان، از جمله در مجموعۀ تخت جمشید و معبد آناهیتا در کنگاور دارند.

      تفاوت عمدۀ «تخت» با آثار باقیمانده از دوران پیش از اسلام، متقارن نبودن احجام پس و پیش نشستۀ آن است. در اینجا با آنکه طرح فضای داخلی همانند معابد و کاخ های پیش از اسلام کاملاً متقارن است، و علی رغم انتخاب عناصر متقارنی مانند دو شیبراهۀ غربی بنا، حجم کلی تخت و استقرار ورودی آرامگاه نسبت به آن از تقارن خارج شده است. این فقدان تقارن جلوه ای ارگانیک به بنا می دهد و از صلابت طرح- امری که در نمونه های قدیمی دیده می شود و زاییدۀ رعایت بی چون و چرای اصل تقارن است- می کاهد.

      ورودی «تخت» در حالیکه از لحاظ فرم و شکل ظاهری از همان نمونه های باستانی پیروی می کند، اما به دلیل جنس و بافت منظم و تراش خورده اش در مقایسه با ظاهر ارگانیک دیوارهای سنگی طرفین به مثابه مظهری از دقت و نظم هندسی و علم و ریاضیات جلوه می کند، و از این رو نسبتی با برج بالای خود نیز برقرار می سازد.

      در مقابل اشارات متعددی که در طراحی «تخت» به معماری پیش از اسلام شده است، «برج یاد بود» با بیانی متفاوت؛ آمیزه ای از معماری دورۀ اسلامی و معماری مدرن است.

      مهم ترین عاملی که موجب می شود تا برج یادآور بناهای پس از اسلام باشد شباهت بسیار زیاد آن به برج گنبد قابوس است. طراح با انتخاب فرم منشوری که در بالا به یک مخروط منتهی می شود، اشارۀ مستقیم و روشنی به این الگوی سنتی کرده است. جدا از شباهت های دو برج گنبد قابوس و برج یادبود بوعلی، نشستن اولی بر بلندی تپه ای و دومی بر تختی دست ساخته، و «تنها بودن» آنها، از وجوه تشابه دو بنا به شمار می رود.

      علی رغم شباهت هایی که ذکر شد، تفاوتی مهم میان برج یادبود بوعلی و گنبد قابوس وجود دارد. در گنبد قابوس با بنایی واحد و یکپارچه مواجهیم که بر فراز تپه ای نشسته و به بالا اشاره می کند. در برج یادبود بوعلی همان اشاره به بالا حس می شود، اما حجم اصلی یکپارچه نیست و به دو بخش مجزای «پایه» و «کلاهک» تقسیم می شود.  دو پارگی میان پایه و کلاهک سبب می شود تا وحدت و یکدستی- آنسان که در گنبد قابوس وجود دارد- در این بنا دیده نشود. به علاوه اگر برج در گنبد قابوس تنها واسطه ای برای اشاره به اوج و بازگشت به اصل است، در نمونۀ معاصر، خود موضوعی برای تماشا است، و اجزای مختلف آن هر یک خود را به نمایش می گذارند و عرض اندام می کنند.

      نکتۀ مهم دیگر در مورد طرح برج، تفاوت در بیان معماری دو بخش «پایه» و «کلاهک» است؛ در حالیکه «کلاهک» یادآور گنبدهای رُک قدیمی است، پایه چنانچه به تنهایی ملاحظه شود موجودی متعلّق به «معماری مدرن» است؛ و با نشستن کلاهک مخروطی بر ستون های ظریف پایه است که برج طعم و مزۀ معماری اسلامی می یابد. و به تعبیری دیگر، طراح با تمهیداتی که به کار می بندد قرائتی مدرن از بنایی اسلامی عرضه می کند.

      تفاوت میان پایۀ شفاف برج و حجم صلب و توپر کلاهک آن، موجب شده است تا برج ترکیبی از دو بخش مجزای «پایه» و «کلاهک» به نظر آید. همین کیفیت هنگام مشاهدۀ توأمان تخت و برج روی آن نیز احساس می شود. تناقض میان حجم توپر و سنگین تخت- که به دلیل وجود قطعات بزرگ و نتراشیدۀ سنگ خارا خشن و بدوی به نظر می رسد- و سطح صاف و تراشیده و منظم برج به گونه ای است که این دو بخش به صورت دو لایۀ کاملاً متفاوت ادارک می شوند که بدون پیوندی کامل در جوار یکدیگر قرار گرفته اند.

      دو گانگی در طرح یک بار هم در محل رواق ورودی آرامگاه آشکار می شود؛ جایی که تفاوت میان بافت و جنس دیوارهای سنگی با سطوح تراشیده و صاف رواق ورودی به «تخت»، وجهۀ بنایی تراشیده شده در دل صخره های سنگی، و آرامگاه های ایران باستان یا «دخمه ها» را می بخشد.

      طراح با نشاندن برج یادبود بر تخت و با استفاده از همان شیوۀ نشاندن صورت ها و معانی متفاوت در کنار هم، معماری پس از اسلام- و مشخصاً معماری مقابر برجی- را نیز به این مجموعه راه می دهد. و البته در کنار این دو نوع بیان ایرانی می توان بیان سومی را نیز مطرح کرد که همان بیان مدرن طرح است. استفاده از بتن نمایان در برج و در رواق ورودی، و شفافیت و سبکی برج و دوگانگی بیان در بخش های کلاهک و پایه، و بطور کلی میل به «خلاصه سازی» الگوهای قدیمی خصلت های مدرنیستی بنا را آشکار می سازد. به عبارتی مخاطب در اینجا با بنایی ایرانی مواجه است که به دوره های مختلف معماری این سرزمین اشاره می کند و در عین حال زیباشناسی مدرن را نیز با خود به همراه دارد.

      2

      3

      4

      5

      6

      7

      mogheiate-banaye-yad-bood

      mogheiate-emroozi

      nama-sharghi

      plan1

      طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House

      نام پروژه : خانه تاگندات  Tugendhat House

      معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))

      موقعیت بنا : Brno-Czech Republic

      زمان ساخت : ۱۹۲۸

      در اواخر دهه سی میلادی، “میس وندرروهه” به لحاظ کاری در اروپا در اوج دوران حرفه ای خود بود. وی به تازگی طراحی مجتمع مسکونی در کوی معروف “وایسنهوف” در اشتوتگارت را به پایان برده بود و مشغول کار بر روی پاویون مشهور آلمان جهت نمایشگاه بین المللی در بارسلونا بود. در سال ۱۹۲۷ “فریتیز تاگندات” برای طراحی ویلای شخصی خود و همسرش در جمهوری چک به میس وندرروهه مراجعه نمود. سایت مورد نظر در کنار تپه ای با شیب ملایم و چشم اندازی فوق العاده بر فراز شهر قرار داشت . میس وندرروهه در مورد پیدا کردن نیروی کار مناسب در آن منطقه که بتوانند خواسته های وی را برآورده سازند بسیار مردد بود ولی پس از سفر و بازدید از سایت نه تنها نگرانی اش مرتفع گردید بلکه از موقعیت سایت بسیار خوشش آمد. بدین ترتیب در دسامبر ۱۹۲۷ طراحی بنا آغاز و در پایان سال ۱۹۳۰ عملیات اجرای ساختمان به اتمام رسیده و خانه به مشتریان تحویل داده شد.

      بهترین طرح خانه مینی مال

       

      خانه بر روی شیب تپه ساخته شده است و از دسترسی سواره بالای تپه فقط بخش بالایی بنا قابل مشاهده است. ساختمان به دو حجم تقسیم می شود که سطوح آنها با هم موازی هستند. یکی از آنها شامل فضایی خدماتی و گاراژ است ، دیگری درب جلویی و سطحی که اتاق های خواب در آن قرار دارند را شامل می شود و در بین این دو قسمت فضای بازی طراحی شده است که به شهر دید دارد. پانل شیشه ای نیمه استوانه ای شکل که از جمله شاخصه های این بنا محسوب می شود در بیرون بنا ورودی را تعریف می کند و در داخل نیز راهرو و هال ورودی را روشن می سازد. امتداد راهرو و نحوه جانمایی اتاق ها از الگوی سنتی واضحی پیروی می کند که در آن اتاق ها رو به جنوب داشته و به تراسی که به باغ دید دارد ، دسترسی دارند.در پایین ترین سطح خانه فضایی به وسعت ۷۰۰ متر مربع با ابعاد ۱۵ در ۲۴ طراحی شده است. مکان یابی و ابعاد پنجره ها به نحوی است که هیچ انقطاعی میان فضای درون و بیرون محسوس نبوده و بدین ترتیب حداکثر استفاده از دید و منظر باغ و پیرامون سایت ممکن گردیده است. چگونگی تفکیک فضای درون و بیرون یکی از دغدغه های همیشگی میس وندرروهه بوده و در اغلب آثار او جزییات فرم پنجره ها و درهای کشویی با دقت بسیار و توسط خود او طراحی شده اند. در طبقه همکف پارتیشن نیم دایره ای فضاهای نشیمن مهمان، آشپزخانه، محدوده غذاخوری، دفتر کار و فضای مطالعه را به خوبی از یکدیگر جدا ساخته است. مصالح به کار رفته در داخل بنا بسیارساده و عالی انتخاب شده اند. چوب، سنگ، پرده های ابریشم و قالیچه های پشمی همگی در هماهنگی کامل با یکدیگر سازماندهی شده اند. از آنجا که میس وندرروهه فارغ التحصیل رشته طراحی صنعتی است در آثار او همواره طراحی مبلمان و دکوراسیون همانقدر  حائز اهمیت بوده است که طراحی خود بنا . تمامی جزئیات لوکس این خانه نظیر دستگیره های در ، اتصالات فلزی ، میزها، و…. همه و همه را میس وندرروهه شخصا و با دقت و وسواس بسیار طراحی کرده است. طبقه پایین شامل فضاهای انبار و پیشرفته ترین تجهیزات آن زمان نظیر گرمایش مرکزی، هواساز و سیستم الکترونیکی کنترل پنجره ها می باشد.

      طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic

      در سال ۱۹۳۳ مدرسه معماری باوهاس که تحت مدیریت میس وندرروهه بود بوسیله نازی ها تعطیل شد. وی تا سال ۱۹۵۰ به آلمان باز نگشت. خانواده تاگندهات یهودی بودند و کشورشان را که تحت اشغال هیتلر در آمده بود به مقصد ونزوئلا ترک کردند. این خانه ابتدا توسط گشتاپو اشغال و غارت شد، سپس مدتی از آن به عنوان مدرسه رقص استفاده شد و پس از آن به بیمارستان کودکان تغییر کاربری داده شد و سرانجام در سال ۱۹۴۴ انفجار بمبی در حیاط آن آسیب زیادی به خانه وارد کرد. در سال ۱۹۶۰ گریت تاگندهات برای پس گرفتن املاک همسرش به آلمان برگشت. به وی پیشنهاد شد خانه را به دولت هدیه کند تا به بهترین شکل تعمیر و بازسازی شود. هم اکنون این بنا با اهمیت ترین بنای میس وندرروهه و اروپا محسوب می شود و از آن به عنوان موزه و گالری استفاده می شود.

      Tugendhat_view

      طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic

      cid_طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic_Tugendhat230

      طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic

      xoio_tugendhat_interior_طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic

      cid_طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic_Tugendhat193

      طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic

      طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic

      ChareauCut-maison-طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic-verre

      طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republic_tugendhat_fr-the-glass-

      -طراحی خانه تاگندات  Tugendhat House -خانه تاگندات  Tugendhat House  معمار : لودویگ میس واندرروهه  Ludwig Mies van der Rohe))  -Brno-Czech Republicelev_tugendhat_fr-the-glass

      پلان خانه تاگندات_-plan-tugendhat

      طراحی پلان معماری خانه تاگندات

      TUGENDHAT-ماکت معماری خانه تاگندات

      TUGENDHAT-ماکت معماری خانه تاگندات

      TUGENDHAT-ماکت معماری خانه تاگندات

      بهترین طرح معماری داخلی خانه ای مینیمالیسم

      خانه “ای.ای” ؛گروه معماری ام.وی.ان

      مکان قرار گیری این خانه در موجاکار،آلمریاست.زمین این خانه در سطحی ناهموار است که خط افقی باز رو به دریا دارد.تنها سطح صاف موجود در زمین برای ساخت این بنا استفاده شده است.

      کارفرمای این منزل دو مورد مهم  را در مورد معماری داخلی این خانه  مد نظر داشته است : نخست کشیدن افق به داخل فضای  خانه،گویی که افق جزیی از خانه است. دوم اینکه این خانه برای استفاده در آینده به هنگام ازدواج و داشتن دو فرزند هم آماده باشد و فضاهایی مثل پارکینگ ،آشپزخانه سالن خانوادگی، ناهارخوری، اتاق کار و … در آن القا شود.

      طراحی معماری داخلی  خانه ای مینیمالیسم

      موقعیت خانه شرقی و رو به دریای مدیترانه است.در این پروژه سعی شده که خانه ویژگی های خود را به طبیعت تحمیل نکند و از زمین بطور طبیعی استفاده شود. به خاطر خاک و زمین در طبقات پایین تر امکان ساخت باغچه و رویاندن درختچه وجود دارد. ساختمان دو طبقه اصلی ارتباطی بسیار قوی با دریا داشته و نشیمن و ناهار خوری از منظره زیبای افق حداکثر بهره را دارند. بازشوی بزرگ اصلی خانه آغاز یک رویارویی دلنشین با طبیعت است. بخش انتهایی خانه علاوه بر اتاق خواب بچه ها و اتاق مهمان،سونا و فضایی برای نقاشی و مجسمه سازی با یک حیاط دنج دور از باد دارد.فضایی تراس مانند بعد از ظهرها فضایی دلچسب برای استفاده است.

      طراحی معماری داخلی  خانه ای مینیمالیسم

      طراحی معماری داخلی  خانه ای مینیمالیسم

      ساختار کلی خانه از بتن مسلح ساخته شده است. ورودی چوبی خانه از ام.دی.اف با روکش سفید است. نازک کاری های بیرونی خانه از روکش سه لایه آلومینیومی ست:لایه خارجی از تخته قابل تنظیم ،لایه داخلی شبیه حصاری شیشه ای و لایه میانی یک شبکه بندی ضد حشره است. محوطه خارجی که به افق باز نمی شود، با سنگ هایی از دل طبیعت فضاسازی شده است. زمین بیرون حالت سنگریزه های خود را حفظ کرده و با سنگ هایی که از محوطه جمع آوری شده دیوار سازی همگام با محیط انجام شده است.

      طراحی معماری داخلی  خانه ای مینیمالیسم

      طراحی معماری داخلی  خانه ای مینیمالیسم

      طراحی معماری داخلی  خانه ای مینیمالیسم

      بیمارستان کودکان اولینا (مکان:لندن انگلستان )

      ایده طرح:

      فشار های محیطی در بیمارستان های کودکان باعث شد که گروه معماری هاپکینز با تکیه بر شیوه های صحیح ومتعادل زندگی و استاندارد های آن ایده متناقضی را با شعار (بیمارستانی که اصلا شبیه بیمارستان به نظر نمی رسد) ارایه کنند.

      ورودی: مجموعه دارای ورودی اصلی در ضلع غربی و یک ورودی در جبهه شرقی می باشد.

       

      evelinahome_537x335_400

      بنا از ۶طبقه تشکیل شده که این طبقات به وسیله اسانسور وپلکان باهم مرتبط هستند.

      اینستالیشن:

      یک مخروط با رنگ های شاد است که کودکان می توانند بدان داخل شوندو بازی کنند.این مخروط را می توان ازحیاط خلوت طبقه سوم مشاهده کرد.

      23922_400

      گلخانه

      المان مرکزی در این بیمارستان یک «گلخانه» است، فضایی بزرگ و شیشه ای که شامل فضاهای عمومی، عناصر ارتباطی میانی طبقات(دو آسانسور وسیع و شیشه ای به سمت بخش ها) و خدمات فوق العاده دیگری چون مدرسه وایستگاه رادیویی است، که سبب جان بخشیدن به بیمارستان می شوند.

      شیشه ای مواج به گونه ای طرحی شده است که نور وفضای تازه فضا های سبز همسایه مثل پارک آرچ بیشاپ،باغ های کاخ لمبث و رود تمز را به داخل ساختمان هدایت می کند.

       

      japan02-hopkins_400

      _تأثیر هنر و معماری اسلامی بر هنر و معماری اروپا و امریکا

      جهانی شدن را با سه رویکرد مورد توجه و تأمل قرار داده‌اند. گروهی آن را معادل غربی شدن قلمداد کرده و چون این تمدن را فاقد صلاحیت‌های لازم برای جهانشمولی فرهنگ و اندیشه‌اش (به ویژه در ابعاد اخلاقی و آرمانگرایی) می‌دانند، جهانی شدن را خطری برای جهان معاصر ارزیابی می‌کنند و البته دلائل کافی  وافی برای اثبات مدعای خویش – در فقدان صلاحیت‌های لازم تمدن غربی – دارند. اما این که جهانی شدن کاملاً معادل غربی شدن باشد، فیه تأمل

      گروهی دیگر جهانی شدن را تحقق رؤیاهای بشری در رسیدن به زبان و اندیشه‌ای مشترک دانسته و آن عاملی برای رسیدن به نوعی عدالت جهانی و توزیع همسان و یکسان ماده و معنا در سطح جهان می‌دانند. از دیدگاه اینان جهانی شدن فرصتی طلایی برای رسیدن به سطحی از ترقی است که ضعف‌ها و قوت‌ها در هم آمیزند و حاصل این آمیختن، نوعی عدالت در بهره‌بری از امکانات مادی و معنوی زمین باشد و گروه سوم، صحت و واقع‌نگری هر دو دیدگاه فوق را در تبیین دقیق جهانی شدن، انکار، و آن رامحصول ذوق‌زدگی از یک سو و بدبینی مفرط از دیگر سو می‌دانند اینان عقیده دارند، جهانی شدن از برای ملت‌ها و تمدن‌هایی که صاحب ایده و اندیشه‌اند، یک فرصت است. جهانی شدن تنها فرصتی برای عرضه کردن استعدادها قابلیت‌های تمدن‌ها و فرهنگ‌ها – به ویژه معنایی و معنوی – در جهان آیینه‌گونی است که رسانه‌ها آن را ساخته و پرداخته‌اند و نه صرفاً بستری مطیع و مهیا برای سلطه‌گری جهانی تمدن‌هایی خاص. به یک عبارت از تصور جهانی شدن لزوماً استعداد جهانی بودن حاصل نمی‌گردد. لذا باید از این فرصت برای رسیدن به جهانی بهتر، عادلانه‌تر و بخردانه‌تر بهره جست‌ و این با شناخت جهان و فرهنگ‌هایش و نیز ایده‌ها و اندیشه‌هایش حاصل می‌شود. جهانی شدن پروسه‌ای است که می‌بایست مقدمه‌ای چون جهان‌شناسی داشته باشد. گروه سوم قبل از صدور حکم نفی یا قبول جهانی شدن، سعی بر آن دارند که جهان را با تمامی جلوه‌های فکری و فرهنگی و هنری‌اش بشناسند و خود را بشناسانند. این جهانی شدن مطلوب تمامی کسانی است که به کرامت، عزت و استعدادها و قابلیت‌های شگرف انسان اعتقاد دارند.

      این مقاله از رویکردهای فوق، رویکرد سوم را برگزیده است و در همین راستا از قابلیت‌های تمدنی سخن می‌گوید که به دلیل اعتقاد به وحدانیت مصوری خالق و نیز کرامت انسان، زبان و بیانی جهانی دارد. و این جهانی بودن آن‌گاه بیشتر آشکار می‌شود که به نگره‌های شهودی و بنیان‌های اشراقی هنر این تمدن به دیده دقت و تأمل نظاره شود.

      اندلس (یا همان اسپانیای امروزی)، حلقه واسط فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمین در این سرزمین و به بار نشستن عمیق فرهنگ و هنر اسلامی، اسپانیا را پلی میان دو تمدن تبدیل نمود. شاید اولین حاکم اسلامی که اندلس و به ویژه قرطبه را به مرکزی فرهنگی تبدیل و آن را مهمترین نقطه اتصال فرهنگ و هنر اسلامی با غرب قرار داد، عبدالرحمان دوم (متوفی ۲۳۸ هجری – ۸۵۲ م) باشد. در زمان وی اندلس به پیشرفت‌های فرهنگی، علمی، فنی و هنری شگرفی دست یافت و طلایه‌دار فرهنگی متعالی در رویارویی با تمدنی گردید که آغازین قرون دوره تاریکی خود را پشت سر می‌گذاشت.

      شوق و ذوق او در تبدیل قرطبه به یکی از علمی‌ترین شهرهای جهان، سبب گسیل شاعر دربارش «عباس بن‌ناصح» به مشرق زمین شد. وی مأموریت داشت تا کتب با ارزش را خریداری و علوم ایران و یونان را استنساخ کند. تلاش‌های او در این مورد به خلق کتابخانه‌ای در قرطبه انجامید که به گفته «لویی پرونسال» چهارصد هزار کتاب در آن موجود بود. (بخش مهمی از این کتب پس از قدرت یافتن کاردینال خمینس در اندلس در جشن کتاب سوزان غرناطه سوزانده شد.)

      (۱)حضور دانشمندان و ریاضیدانان مشهوری چون ابن‌فرناس، (اولین دانشمندی که در قرن نهم میلادی برنامه پرواز را با ساختن بال‌هایی برای خود و طی مسافتی، طراحی نمود) یحیی‌بن حبیب منجم، عبیدالله شمس و عبدالواحدبن اسحاق ضبی و نیز موسیقیدانان بزرگی چون زریاب (شاگرد اسحاق موصلی و یکی از مشهورترین موسیقیدانان دربار هارون‌الرشید که خود آغازی بر ورود هنر به نقطه اتصال دو تمدن اسلامی و غربی بود) بر اهمیت و شکوه علمی اندلس می‌افزود.

      از دیگر سو بلند آوازه‌ای چون محی‌الدین ابن عربی که سلطان مباحث عرفان نظری تمدن اسلامی است، خود زاییده مرسیه اندلس و میراث بر فرهنگ غنی و عمیقی است که در آن سرزمین ریشه دوانیده بود. به عنوان مثال او در «فصوص» «و فتوحات» چه بسیار از «ابن مسره» (متوفی ۸۹۹ میلادی) به عنوان یکی از مهم‌ترین عرفای اندلس نام می‌برد که به تحقیق و تصدیق محققان، کاملاً مؤثر بر اندیشه‌های ابن عربی بوده است. دیدار مشهور ابن عربی با ابن رشد در مرسیه نیز خود بیانگر حضور فلاسفه و اندیشمندان مهم اسلامی در اقصی نقاط غربی تمدن اسلامی است. فلاسفه‌ای چون ابن باجه (متوفی ۱۱۳۸ میلادی) که او را در مقایسه با سایر فلاسفه مسلمان، به فارابی (معلم ثانی) شبیه کرده‌‌اند و صاحب کتاب مشهوری چون «تدبیر المتوحد» است (کتابی که به سبک جمهوری افلاطون، در پی بنیادگذاری تئوریک مدینه‌ای فاضله است) بر اهمیت علمی و فرهنگی اندلس می‌افزاید. این لغت‌شناس، شاعر، ادیب، حافظ قرآن«، ریاضیدان و منجم بزرگ، همچنین صاحب کتب دیگری چون «کتاب النفس» و «رساله الاتصال» علاوه بر تعلیقاتش بر آراء جالینوس، فارابی و ارسطو است. ابن طفیل، فیلسوف نامدار دیگری از اندلس است که در سال ۵۲۰ هجری (۱۱۰۶ میلادی) در شهر قادس به دنیا آمد و در اهمیت و نقش او همین بس که وی استاد ابن رشد، مهمترین مروج آراء فلسفی جهان اسلام در اروپاست.

      علاوه بر فلسفه، در علوم دیگر نیز اندسل مسلمان، صاحب آوازه است. علومی چون ستاره‌شناسی، علم‌الافلاک و ریاضیات. به عنوان مثال مجریطی (متوفی ۱۰۰۷ م) که در مجریط (Madrid) دیده به جهان گشود و از سرآمدان روزگار خود و به تعبیر صاعد در «طبقات‌الامم» امام ریاضیدانان عصر خویش بود، زیج خوارزمی را که بر اساس تقویم ساسانی تنظیم گردیده بود به تقیوم هجری اسلامی تغییر داد و کتب مهمی در نجوم، ریاضیات و کیمیا تألیف نمود. ابوالحکم عمرو کرمانی، شاگرد مجریطی (۱۰۶۶ میلادی) و امیه ابن ابی صلت (ریاضیدان و مکانیک بزرگی که اولین دانشمندی است که چون یک کشتی باربری با محموله مس در دریای مدیترانه غرق شد با ساختن آلات و وسائلی کشتی را از کف دریا به سطح آب منتقل نمود) نمونه‌های برجسته دیگر اندلس در علوم ریاضی و نجوم هستند.

      مسلمانان اندلس علاوه بر علوم فوق‌الذکر دیگر چون گیاه‌شناسی و داروسازی با دانشمندانی چون ابن سبعین (متوفی ۱۲۶۹ م) غافقی (متوفی ۱۱۶۵ م) و ابن بیطار (متوفی ۱۲۴۸ م)، در علوم پزشکی با طبیبانی چون الزهراوی (متوفی ۱۰۰۹) که تألیفاتش طی قرون متوالی مرجع دانشکده‌های پزشکی در اروپا بود، ابن زهر (متوفی ۱۱۶۲)، الباهلی (متوفی ۱۱۵۴ م به عنوان اولین کسی که بیمارستانی سایر با چهل شتر تأسیس نمود) و علی بن عباس (متوفی ۹۹۴ م) متبحر و صاحب سبک بودند. این علوم از طریق ترجمه (توسط مترجمانی چون «قسطنطین آفریقایی»، «جرارد کرمونی» و «فرج بن سلیم کلیمی») و نیز آشنایی اروپاییان با مسلمین از طریق جنگ‌های صلیبی به اروپا منتقل شده و سرآغاز بیداری اورپاییان گردید.

      هنر و معماری، مظهر و مجلای دیگری برای ظهور نبوغ و استعداد شگرف مسلمین در اروپا از طریق اندلس بود. این حضور در رشته‌های مختلف هنری چون شهرسازی، معماری مساجد، کاخ‌ها، پارک‌ها و پل‌ها، ضرب سکه، خوشنویسی، زردوزی بر روی پارچه، نساجی و کاغذسازی، چشمگیر بود و در بطن خود دارای چنان روح زیباشناسانه و قدرتمندی بود که به همان صورت مورد تقلید اروپاییان قرار می‌گرفت.

      در معماری، اولین نمونه شگفت‌انگیزی این حضور، مسجد جامع قرطبه است. مسجدی که یکی از معماری‌های شکوهمند جهان اسلام است و در سال ۱۶۸ هجری بنای آن توسط «عبدالرحمن داخل» آغاز شده و توسط هشام فرزندش در سال ۱۷۷ هجری به پایان رسیده بود. این مسجد دارای ۱۳۹۲ ستون ازسنگ مرمر بود که با طاق‌های نیم‌دایره مانندی به هم پیوند می‌خوردند در شب برای روشن کردن آن از ده هزار آویز و شمعدان بزرگ ساخته شده از مس استفاده می‌شد. (لازم به ذکر است که مسیحیان پس از تسخیر اندلس، با تخریب قبه‌های بزرگ مسجد و از بین بردن تزیینات دیوارها، محراب و منبر سعی کردند هویت اسلامی بنا را از بین ببرند گرچه حضور آیات قرآنی بر سنگ‌های محراب این هویت را حتی تا به امروز فریاد می‌کند.) عبدالرحمان دوم به تقلید از همین مسجد عظیم، مسجد جامع اشبیلیه را بنا نمود و با توسعه قصر قرطبه و نیز کشیدن دو خیابان در دو کناره رود «وادی کبیر»، گردشگاه بسایر زیبایی برای قرطبه فراهم نمود. این حاکم مسلمان، غرناطه را از حیث زیبایی و آبادانی بدان جا رساند که محققانی چون «مسیو سیمونه» و «اولوجیو»، غرناطه را شهر زیبایی و عظمت نامیدند

      (۲) همچنین عبدالرحمن سوم (متوفی ۳۵۰ هجری ۹۶۱ میلادی) ملقب به «الناصر» پس از عبدالرحمن دوم، نقشی مهم و عظیم در فرهنگ و هنر اندلس دارد. یکی از مهمترین کارهای این حاکم، ساخت شهری تحت عنوان «الزهرا» (در سال ۳۲۴ هجری) بود. به نقل ابن خلدون، ناصر، با فراخواندن معماران، هنرمندان، معبدسازان، خطاطان و نقاشان از سراسر اندلس، بغداد، مصر و حتی قسطنطنیه، شهری بسیار زیبا با بناهایی باشوکه بنا کرد.

      (۳) یکی از شکوه‌مندترین این بناها قصر الزهرا و به ویژه تالار پذیرایی آن بود. در وصف این تالار آورده‌اند: «این تالار زیر قبه‌ای مرتفع که دیوارهای آن از سنگ مرمر بنا شده و با طلا و شنگرف تزیین شده و حوضی بزرگ و زیبا را در میان داشت بنا شده بود. در وسط حوض مجسمه کم‌نظیر و زیبایی نصب شده بود که از دهانه‌های آن آب می‌پاشید و امپراتور روم این مجسمه را با در گرانبهای دیگر به خلیفه الناصر هدیه کرده بود. در این حوض از جیوه (زنبق) به جای آب استفاده شده بود که با وزش باد و یا ایجاد حرکتی، مایع جیوه به حرکت و جنبش درآمده و چون آیینه‌های شکسته و یا متحرک، نور و روشنایی را به اطراف منعکس می‌کرد، و گاهی چون درخشش برق در آسمان موجب لذت و خوشایند و یا ایجاد وحشت و رعب می‌کرد و گاهی حاضران در تالار دست‌های خود را در برار چشمان خود قرار می‌دادند که از فشار نور و شدت برق آن بکاهند.»

      (۴) به نقل «ابن عذاری» که با دقت و وسواس تعداد ستون‌های کاخ‌های «الزهرا» را شمرده است، این کاخ‌ها ۴۳۱۳ ستون مرمرین داشتند.

      (۵)باغ‌ها و پارک‌هایی که در الزهرا ساخته شد این شهر را به یکی از زیباترین شهرهای جهان تبدیل نمود به قسمی که برخی مورخان، این شهر و به ویژه قصر الزهرا رابا افسانه‌های هزار و یک شب مرتبط ساختند.تزیین هنری این قصر با نقش و نگار آیات قرآنی و گچ‌بری‌ها و نقاشیهای هنرمندانه‌ای همراه بود که به تعبیری تا آن زمان، و همو خیال هیچ بلند پروازی قتدر به آفرینش نظیر آن نبود. در کنار قصر مسجدعظیمی نیزساخته شد که یکی از بی‌نظیزترین معماری‌های اندلسی بود.

      تمامی این هنرمندی‌ها و معماری‌های باشکوه، خود تمهید و مقدمه‌ای برای «الحمراء» بود. این «لؤلؤی نشانه در میان زمرد» (به تعبیر شاعران مراکشی)، «شاهکار بی‌رغیب هنراسلامی غربی» بود که مدتها چشم اروپا را خیره کرد. الحمراء که شهر پادشاهان بنی‌نصر بود به واسطه کاخهایش به شهرتی افسانه‌ای رسید و به جواهر نشانی پرشکوه تبدیل شد چنان‌ که ویکتور هوگو در مدحش سرود: «ای حمراء ای قصری که فرشتگان تو را چنان که در خیال آید تزیین کرده و نشانه‌‌ای دلفریب داده‌اند، ای قلعه با شکوه کنگره‌دار که با گل‌ها و بوته‌ها و شاخ و برگ پر نقش شده‌ای و اکنون به ویرانی می‌روی، شب هنگام که اشعه نقره فام ماه بر طاق نماها و دیوارهای تو پرده می‌افکند آواز دلربا و سحرانگیزی از تو به گوش می‌رسد»

      (۶) شگفت‌انگیزی و بی‌همتایی الحمراء، محققان را به تلاشی رمزگشایانه در ادراک ماهیت این اثر برانگیخت و در این راه جهان‌بینی اسلامی همراه با آیات قرآن هزار توی هزار بطنش (ان للقرآن بطنا او سبعین بطون) و نیز عرفان رازورانه و عاشقانه‌اش، مبنا و مسند محققان و متفکران بسیار در رمزگشایی آثاری از این دست گردید. چنان که در شرح طاق منبت‌کاری الحمراء آورده‌اند: «گفته‌اند که طاق منبت‌کاری الحمراء می‌خواهد به هفت آسمانی اشاره کند که در کتبیه قرآنی همراه آن ذکر شده است: (بزرگوار و متعالی است آن‌که فرمانروایی به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست … آن که هفت آسمان طبقه طبقه را بیافرید. در آفرینش خدای رحمان هیچ خلل و بی‌نظمی نمی‌بینی. پس بار دیگر نظر کن، آیا در آسمان شکاف می‌بینی؟ بار دیگر نیز چشم بگشا و بنگر. نگاه تو خسته و درمانده به نزد تو باز خواهد گشت). پس مطبق بودن این طاق با ردیف‌های روی هم نشسته و همنشینی شمسه‌ها و چند ظلعی‌های سازگار و بی‌هیچ رخنه را می‌توان مثالی از طرح شگفت آسمانها دانست که مخلوق حکمت الهی است. سخن قرآن بدین معناست که خلقت خداوند شبیه به آفرینش نقش پردازی است که با موضوع همنشینی دقیق و هماهنگ و متناسب اشکال سازگار و حجم‌هایی سر و کار دارد که سخت و بی‌هیچ رخنه‌‌ای به هم بسته‌اند. مبهوت ماندن ناظر خسته و درمانده در درک رمز نظم پنهان عالم مخلوق خدا همچون حال ناظر نقوش گره است که ستاره‌ها و چند ظلعی‌های درهم بافته‌‌‌‌شان گویی پیوسته به هم متبدل می‌‌‌شوند بی‌‌‌‌‌‌‌‌آنکه هندسه پنهان خود را بر ملا سازند. «گرابار» طاق مقرنس تالار دو خواهران را تجسم تعبیر «طاق دوار فلک دانسته که در شعر عربی کتیبه پای طاق آمده است. این شعر از شاعر اندلسی، ابن‌زمرک (۷۹۵  ۷۳۳/۱۳۹۳  ۱۳۳۳) است. روزنه‌هایی که لابه‌لای کتیبه گشوده‌اند موجب بازی سایه و نور می‌شود، و ردیف‌های مقرنس طاق، که ترکیبی ستاره‌‌گون و مطبق است، این نور را به ظرافت در مراتب طاق پخش می‌کند. گرابار نوشته است، «گویی این گنبد را گنبدی دوار می‌‌یافته‌اند که گردش روزانه نور و تاریکی و منازل متغیر بروج را باز می‌نماید.» بخش‌های ذیر‌‌بط شعر مذکور چنین است:«اینجا گنبدی است چندان رفیع که از حد دید برون است، حس آن هم پنهان باشد و هم پیدا. جوزا دست خود (بهر کمک) سوی آن گشوده است و ماه بدر به نجوا سر پیش آورده. کواکب دری خواهند که درآن مأوا گیرند تا همچنان در طاق فلک سرگردان نمانند… در طاق آنچه قوس‌ها بر افراشته‌اند، قوس‌ها‌یی استوار بر ستون‌هایی که شامگاهان به نور مزین می‌‌گردد! گویی کواکب آسمانی‌اند که در مداراتشان همی گردند، و استن‌‌فجر، که چون آسمان را پیمود اندک آشکار شدن گیرد، در پرتو ایشان رنگ ببازد.»

      (۷)ارنست گامیبریچ نیز در کتاب پر نفوذ خود «تاریخ هنر»، نگاره‌های دل‌انگیز و نقوش پرمایه رنگین‌‌الحمرا را مدیون اسلام می‌داند: «که فضایی را به وجود آورد که در آن هنرمندان از مسائل دنیوی و امور واقع روی برگیرند و در سپهر رویایی و تخیلی خط و رنگ ناب سیر کنند.»

      (۸)این جا مجال سخن نیست که از رازها‌ی پنهان و اسرار باطنی هنری سخن بگوییم که هنرمندش جهان را چون جلوه‌ای از جمال بی‌همتای وجود مطلقی واحد می‌‌انگارد و تمامی ذوق و استعداد خدادادش را در تصویر‌‌گری این جمال بی‌مثال به خدمت می‌‌گیرد که آن را باید در کتب و تألیفات مفصلی که از سوی متفکران نگاشته شده جست‌وجو نمود اما می‌توان از اثر شگفت‌‌انگیز این هنر بر تمدن‌های دیگر به ویژه تمدن غرب که از طریق اندلس با این رمز و رازها روبروگشت، سخن گفت: این مقاله تنها ذکر مصادیقی محدود از این تأثیر پذیری است.

      «هلن گاردنر» که در کتاب «هنر در گذر زمان» خود، گچبری‌های الحمراء را همتای خیال‌‌پردازی‌‌‌های ظریف شاعران مسلمان می‌داند، در تأثیر سبک معماران الحمراء بر اروپا و آمریکا می‌آورد: «نفوذ این سبک بر هنر اسپانیا در سراسر سده‌‌‌‌های میانه همچنان قوی بود و تا دوره رنسانس نیز رسید و رگه‌هایی از آن را می‌توان حتی در هنر مستعمرات اسپانیا در قاره امریکا مشاهده کرد.»

      (۹) البته در این جا ذکر نکته‌‌‌‌‌ای را ضروری می‌دانیم و آن عمد و قصد وسیعی است که در انکار یا دست کم، نادیده گرفتن) تأثیرات هنر، فرهنگ و معماری اسلامی بر غرب، مجموعه تحقیقات و مطالعات غریبان را در بر گرفته است. هنگامی که کتب تاریخ دوره‌های مختلف مدارس امروز اسپانیا، از حضور مسلمین در اسپانیا، تنها به دو صفحه بسنده می‌کنند و از محققان منصف غربی کسی چون «گانیگوس» مستشرق اسپانیایی در مقدمه ترجمه کتاب «نفخ‌‌الطیب» می‌نگارد: «ماریانا مورخ اسپانیایی و سایر مورخان بزرگ این کشور با احساسات ملی و تعصب دینی همراه با دشمنی و کینه‌توزی عمیق نسبت به عرب، همیشه تألیفات مورخان عرب را تحقیر کرده و ناچیز شمرده‌اند، در نتیجه روش علمی بحث و مقارنه اسناد تاریخی عرب با نوشتارهای مسیحی را رد کرده‌اند و ترجیح داده‌اند تألیفات خود را بر پایه دیدگاه مسیحیان از تاریخ گذشته تنظیم کنند، لذا تاریخ اسپانیای قرون وسطی با وجود تحقیقات مورخان معاصر، همچنان جولانگاه خرافات و تناقضات است»

      (۱۰) بنابراین نمی‌توان انتظار داشت منابع مکفی و مستندی را در مجموعه آثار محققان غربی، (جز در موارد معدود و نادری) پیرامون بررسی این تأثیرات یافت. این وظیفه مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی جهان اسلام است که با ارسال محققان و نیز اختصاص رساله‌های دکتری توسط دانشگاه‌های اسلامی و به ویژه ایرانی، این بخش از تاریخ غبار گرفته هنر و معماری اسلامی و به تعبیر جهانی را که قطعاً یکی از نابترین دوره‌های هنر و معماری اسلامی است، روشن سازند.

      با این وجود خیره‌کنندگی این آثار و نیز انصاف برخی محققان، نمونه‌ها و مستندات تاریخی روشنی را از تأثیر هنر و معماری اسلامی بر غرب همچنان که «گاردنر» متذکر شده است – در برابر رویمان می‌نهد. به عنوان مثال «مارتین بریگز» در مقاله‌ای تحت عنوان «معماری و ساختمان» در کتاب «میراث اسلام» وجود خصوصیات معماری اسلامی در کلیای ژرمینی دوپره – که در قرن نهم میلادی ساخته شد – را به حضور معماران مسلمان در اسپانیا و تأثیر آنان بر معماری این کلیسا مرتبط می‌سازد. از دیدگاه وی یکی از نمونه‌های دیگر این تأثیرات کنار هم قرار دادن گنبد و مناره به تقلید از معماری مسمانان است: «شکی نیست که در نظر معماران و مهندسین اسلامی، ساختمان گنبد و مناره پهلوی هم بسیار مطلوب بوده و این قسمت در (رن) نفوذ نموده به طوری که در بنای سنت پا، گنبد و برج پهلوی یکدیگر دیده می‌شود»

      (۱۱) وی همچنین متذکر می‌شود در ساخت برج و باروی نظامی، اروپاییان از سبک معماری مسلمین در ساخت کنگره‌هایی به نام Machicolation متأثر بودند: «در سوریه نظیر این کنگره‌ها که به دست مسلمین ساخته شده نیز کشف شده که متعلق به سال ۷۲۹ بعد از میلاد می‌باشد. یکی از دروازه‌های قاهره که به باب‌النصر معروف است (۱۰۸۷) و به وسیله معماران ارمنی ساخته شده دارای ماچیکولیشن می‌باشد.

      این ساختمان‌ها از لحاظ تاریخی بر بناهای نظیر آن در اروپا از قبیل قصر گیارد (۱۱۸۴)، شاتیون (۱۱۸۶)، نورویچ (۱۱۸۷) و وینچستر (۱۱۹۳) تقدم دارد. بدین طریق واضح می‌گردد که جنگجویان جنگ‌های صلیبی در معماری این قسمت را از اعراب آموخته‌اند.»

      (۱۲)ساختمان کلیسا (که در اندیشه و حکمت مسیحی به مثابه تن عیسی بود) نیز از الگوهای معماری مسلمین بهره‌های فراوان برد: «در سیسیل در سال ۱۱۳۲ کاپلاپالتینا، و در سال ۱۱۳۶ کلیسای مارتورانا و در ۱۱۵۴ لازیزا و در ۱۱۸۰ لاکوبا ساخته شد این بناها از حیطه تسلط مسملین خراج بو. ولی باید دانست که حتی اگر بناهای مذکور به وسیله نورمان‌ها ساخته شده باشد باز مشخصات ساراسنیک (عربی) که در امالفی و سالرنو در خاک ایتالیا مشهود می‌گردد در آن‌ها فراوان است.

      (۱۳)نکته مهمتر در همین فضا تأثیر معماری اسلامی – به ویژه در استفاده از هلال‌های نوکدار – بر معماری گوتیک است. این نکته گرچه در اکثر تألیفات مورخان هنر معمولاً نادیده انگاشته شده و از آن ذکری به میان نمی‌آید اما شباهت فوق‌العاده برخی معماری‌های گوتیک با معماری اسلامی (که در تصاویر زیر مشهود است) تقریباً هرگونه تردیدی در این تأثیرگذاری را از بین می‌برد.

      شرح مستند «بریگز» در این تأثیرگذاری چنین است: «سبک تزییناتی که در ساختمان برج و باروها بکار می‌رفت از بین‌النهرین به قاره و از آنجا به ایتالیا نفوذ نمود و بعداً یکی از مشخصات معماری گوتیک گردید. حروفی که بر روی سنگ و چوب کنده می‌شده و در قرن نهم در مسجد ابن‌طولون در قاهره مشهود می‌گردد بعداً در ساختمان‌های گوتیک دیده می‌شود بعلاوه نوشتن حروف کوفی هنگام اشغال ایالات جنوبی به وسیله مسلمین در فرانسه نفوذ نمود و در انگلستان نیز مواردی هست که نفوذ تزیینات ساختمانی عرب را در آن کشور مشهود می‌سازد از آن جمله بنای کلیسای «وست مینیستر» نشانه خوبی است. نقوشی که اعراب در چوب می‌کندند بعداً در انگلستان بر روی فلزات معمول شد. طرح عرسبک و استعمال نقوشی هندسی جهت تزئینات محققاً جزو دیون  ما به مسلمین محسوب می‌شود یعنی همان مسلمینی که خود مبدع اصول بسیاری در علم هندسه بودند. تمام آنچه گفته شد نکات بخصوصی بودکه مختصراً به ذکر آنها و بعداً به طور دوستانه در قرون وسطی در معماری‌های مغرب زمین نفوذ بسیار داشته که در این مختصر ذکری از آن نگردیده است. در اسپانیا سبک ساختمانی اعراب تا اواخر دوره تجدد به خوبی پیش می‌رفت و مطالعه در این قسمت بسیاری از نکات مبهم و عجیب معماری اسپانیایی گوتیک را مشهود می‌سازد. بالاخره باید دانست که معماری اسلامی هنوز در بعضی از ممالک که به نظر ما عقب مانده‌اند به نشو و نمای خویش ادامه می‌دهد.»

      (۱۴)آنچه تحت عنوان تأثیرپذیری معماری اروپا، از معماری اسلامی ذکر شد، مختص همان قرون اولیه آشنایی غرب با جهان اسلام بود. این معنا در دوره‌های بعد حتی پس از فتح اندلس به دست مسیحیان و نیز نهضت رنسانس که در معماری احیای دوره کلاسیک یونانی (با ساختمان‌های پرشکوه و مجلل) را آرمان خود می‌دانست، ادامه یافت. اوج‌گیری سفر اروپاییان به شرق و شرح گزارشاتی که این مستشرقان و جهانگردان از زیبایی‌های رازگونه شرقی ارائه می‌کردند در الگوگیری معماری اروپا از مسلمین بسیار مؤثر بود. «شیلابلر» و «جاناتان بلوم» در کتاب ارزشمند خود «هنر و معماری اسلامی» با اختصاص بخشی تحت عنوان «تأثیر هنر اسلامی» از تداوم تأثیرپذیری معماری اروپا از معماری اسلامی و به ویژه اسپانیا، چنین سخن می‌گویند: «اسپانیا با آن بناهای چشمگیر، در دسترس‌ترین کشور برای اخذ الگو از سوی اروپاییان بود. پیش‌تر در نیمه دوم قرن ۱۸ م./۱۲ هـ. آکادمی سن فرنادو، دو معمار به نام «خوان دویلانو» و «پدروروآرنال» را فرستاده بود تا به نظارت «خوزه دهر موسیلا»، ترسیم‌هایی از غرناطه و قرطبه (گرانادا و کوردوبا) بکشند، این ترسیم‌ها در ۱۷۸۰ م./ ۱۱۹۵ هـ با عنوان (Antigvedades Qrabes de Espena) منشتر گردید. همچنان که این کشور با اقبال فزاینده جویندگان مناظر بدیع مواجه بود، الحمراء به تخیل کلامی و تجسمی غرب نفوذ پیدا کرد. «جیمزکاوانه»، مورخی که از ۱۸۰۲ تا ۱۸۰۹ م./ ۱۲۱۷ تا ۱۲۲۴ هـ در اسپانیا بسر برد، آثار عتیقه از دوران عربان (لندن ۱۸۱۳) را منتشر ساخت، و چندی نگذشت که ادبا و نجبای اروپایی و امریکایی چون «شاتوبریان»، «ویکتورهوگو»، «واشینگتن اروینگ» و «تئوفیل گوآتیه» با نگارش شرح مسافرت خود بدانجا کار او را پی گرفتند. همسو با این گزارش‌های کلامی گزارش‌های تجسمی هم ارائه گردید: در سال ۳ – ۱۸۳۲ م./ ۱۲۴۸ هـ «ژرالد پرانژه» از اسپانیا دیدن کرد و چهار سال بعد «سوغات‌ها، الحمراء غرناطه» (پاریس، ۷ – ۱۸۳۶)، و به دنبال آن «بناهای تاریخی مسلمانان و مورها در قرطبه و اشبیلیه و غرناطه» (پاریس ۱۸۳۹) را که در واقع فقط به قرطبه و اشبیلیه می‌پردازد، منتشر ساخت. چند سال بعد هم او رساله‌ای در باب معماری مسلمانان و مورها در اسپانیا و سیسیل و شمال آفریقا (پاریس،۱۸۴۱) نگاشت و در آن به معرفی بناهای تاریخی شمال آفریقا در تونس، الجزایر و «بون» پرداخت. «جول گوری» و «اون جونز» در ۱۸۳۴ م./ ۱۲۵۰ هـ، تصویر الحمراء را کشیدند، گوری درگذشت و جونز یک تنه کار را ادامه داد و در ۱۸۳۷ م./ ۱۲۵۳ تنها بازگشت. اثر آنان بنام نقشه‌های کف، نقشه‌های نما، برش‌های مقطعی و تفصیلات الحمراء (لندن، ۴۵ – ۱۸۳۶ م./ ۶۱ – ۱۲۵۲ هـ) که در دو اطلس انتشار یافت کتاب الگوی معماران تلقی شد.»

      (۱۵)همچنین یکی دیگر از مواردی که در معماری غرب تأثیر گذاشت، الگوگیری از الحمراء در ساخت تاترها و تالارهای موسیقی است. جان سوییتمن در کتاب «شرق‌زدگی، الهامات اسلامی در هنر و معماری انگلستان و امریکا» (۱۵۰۰ – ۱۹۲۰) چاپ کمبریج (۱۹۸۷) از افتتاح بنایی تحت عنوان «رویال پانوپتیکون» در سال ۱۸۵۶ در میدان لیسستر لندن سخن به میان می‌آورد که متأثر از طرح‌های الحمرا بود و دو سال بعد از افتتاح، به «تالار موسیقی الحمرا» تغییر نام یافت. به زعم نویسندگان کتاب هنر و معماری اسلامی «بدون تردید این سبک به شیوه‌ای شرق‌گرایانه در بعضی دیگر از سالن‌های تئاترها و تالارهای موسیقی انگلستان و امریکا تثبیت گردید»

      (۱۶) علاوه بر آن چه ذکر شد این نکته نیز لازم به ذکر است که در تاریخ هنر سبکی به نام سبک مد جنی (Mude jar) در معماری و هنرهای تزیینی وجود دارد که «در واقع دستاوردهایی بود که پس از فتح مجدد اسپانیا، از مسلمین به جای ماند، اصطلاح مدجنی اساساً برای توصیف آثاری است که صنعتگران دستی مسلمان برای اربابان مسیحی اجرا کردند و از آن هنگام این اصطلاح برای توصیف آثار متأخر اسپانیایی در سنت اسلامی، به ویژه آجرکاری، گچبری، آثار چوبی، و کاشیکاری که به شیوه مغربی انجام شده‌اند، گسترش یافته است.»

      (۱۷)ادله و مصادیق پیرامون تأثیرپذیری معماری غرب از معماری اسلامی، بسیار فراتر از اسلام، مصادیق معدودی است که تا بدینجا ذکر شد و تفصیل آن را باید در منابع مستندی چون «میراث اسلام» (چاپ‌های جدید آکسفورد) و کتب ارزشمند دیگری چون «شرق‌زدگی، الهامات اسلامی در هنر و معماری انگلستان و امریکا» (۱۹۲۰ – ۱۵۰۰) جست‌وجو نمود (همچون بناهای تاریخی هند اسلامی که الهام‌بخش بسیاری از هنرمندان و معماران انگلیسی گردید) لیک پیش از اتمام این بخش ذکر نکته‌ای دیگر در این راستا خالی از لطف نیست که در سال ۱۹۷۶ موزه «مترو پولیتن» و کالج «هانتر» پروژه‌ای را هدف آموزش ریاضیات متوسطه از طریق هنر آغاز نمودند. اولین قسمت این پروژه تماماً به نقوش هندسی اسلامی (که از بنیان‌های تئوریک معماری و نیز اسلیمی‌های هندسی اسلامی است) اختصاص داشت. طراحان این پروژه محققان، مؤلفان و معلمان ریاضی امریکا را به استفاده از این نقوش هندسی تشویق کردند: «طرح‌هایی که تجرد، منطق ذاتی و کلیتشان، آنها را به ابزارهای بسیار ارزشمندی برای تدریس موضوعاتی چون معرقکاری، جبر و گسترش هندسی تبدیل کرده است.»

      (۱۸)تزیین، محور مهم دیگری در تأثیر هنر اسلامی بر هنر غرب است. در این‌جا مراد ما از تزیین، صرفاً هنرهای زینتی یا آرایه‌ای نیست بلکه تمامی هنرهایی است که به نحوی با نقش سر و کار دارند (و البته یکی از کارکردهای این نقش تزیین است)

      از جمله اولین مصادیق این تأثیر، ردای سلطنتی «روجر دوم» پادشاه رومانی است. در حاشیه خود کتابتی عربی با خطوط کوفی دارد و خود نشانگر تأثیر هنر و فرهنگ اسلامی بر هنر کشورهای اروپایی است. هنرمندان اندلسی پس از فتح اسپانیا توسط مسیحیان، برای ساخت لباس‌های پرابهت و جلال اسقفان، کشیشان و نیز پادشاهان به سراغ همان طرح‌ها و نقوشی رفتند که مسلمین در طول حضور خود در آندلس آن را باب کرده بودند.

      این مسأله برای هنرمندان اندلسی از یک سو و بزرگان و اشراف آنجا از سوی دیگر چنان اهمیت داشت که از قرن ۱۴ تا ۱۶ میلادی بسیاری از کارگاه‌های نساجی در اروپا همچنان نقش و مهر عربی را بر حاشیه پارچه‌ها می‌زدند (امری که از قرن ۱۲ آغاز شده بود و هنرمندان، بسیاری از خطوط کوفی عربی را بدون توجه به معانی آن بر پارچه‌ها ترسیم می‌کردند.)

      حضور نقوش اسلامی نه تنها در آثار تزیینی اروپاییان، که در کتب هنرمندان نقاش نیز حضوری بارز یافت، چنان‌که «ارنست کونل» در کتاب خویش تحت عنوان «هنر اسلامی» می‌نویسد: «نقوش اسلیمی در سرزمین‌های غرب اسلامی از محبوبیت زیادی برخوردار شد و در اواخر قرن پانزدهم وارد هنر اروپا گردید و در قرن شانزدهم در نقوش کتب هنرمندانی چون: فرانچسکو پله گرینو (Francesco Pellgrino) پیتر فلانتنر (peter Flontner)، و هانس هولباین (Hans Holbein) و غیره وارد گشت.»

      (۱۹)رنسانس و تحولات فراگیر جامعه غربی که یکی از نتایج آن اوج‌گیری استشراق و شرق‌شناسی همراه با برگزاری نمایشگاه‌های مهم بین‌المللی در اروپا بود باب ارتباط و مراوده افزون‌تر هنری بین جهان اسلام و غرب را گشوده‌تر ساخت. این اوج‌گیری و تأثیر چنان شگرفت بود که به تعبیر «پی‌یر اشنایدر» در کتاب ماتیس (چاپ نیویورک ۱۹۸۴) «شرق‌شناسی جای خود را به شرقی شدن سپرد.»

      (۲۰)از سوی دیگر باب گشوده برگزاری نمایشگاه‌های بزرگ هنری در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم، ذوق و نظر کنجکاو اروپاییان و امریکاییان را مستقیماً به شگفت‌انگیزی نقوش زیبای هنر شرقی و اسلامی متوجه و سبب تحولی عمیق در سبک و شیوه هنرمندان نام‌آوری چون «اوژن دلاکرو»، «فردریک چرچ»، «ویلیام دمورگان»، «گوگن»، «هنری ماتیس» و «ژرژ سورا» گردید.

      یکی از این نمایشگاه‌ها، «نمایشگاه بزرگ» بود که در سال ۱۸۵۱ میلادی در «هاید پارک» لندن بزگزار شد و در آشنا ساختن اروپایان با آثار شگفت‌انگیز هنری مسلمین که بخشی از نمایشگاه را تشکیل می‌داد، بسیار مؤثر واقع گردید. البته همزمان با این نمایشگاه‌ها، تحقیقات و تألیفات گسترده‌ای از سوی برخی محققان غربی پیرامون هنر اسلامی، صورت گرفت. استاد دانشگاه هاروارد (گل رونجیب اوغلو) این شوق غربیان به تحقیق و تأمل در هنر اسلامی به ویژه نقوش تزیینی را چنین شرح می‌دهد: «علاقه اروپاییان به تزییات اسلامی ریشه در قرون وسطی و دوره رنسانس داشت، اما در قرن نوزدهم به اوج خود رسید. بعد از انقلاب صنعتی که نظریه‌پردازان به تأمل در ماهیت نقوش انتزاعی پرداختند و آن را زبان شکل و رنگ مطلق دانستند، بحث پرشوری درباره تزیین درگرفت. تزیین که نهضت مدرن آن را مرتبه بس نازل‌تری تنزل داد و سپس نهضت پست مدرنیزم احیائش کرد، در اروپای قرن نوزدهم در مباحث نقد طراحی حائز نقش اصلی شد. اروپاییان در آن زمان در پی نگاره‌های مناسب برای تولید انبوه بودند و چون مناسبت عملی نقوش انتزاعی اسلامی برای این منظور آشکار شد، انتشار مطلب در این‌باره به سرعت فزونی گرفت»

      (۲۱) البته عامل دیگری نیز اروپاییان را به کاوش در هنر دیگر ملل برمی‌انگیخت و آن بیداری روح رومانتیک اروپایی در قرون ۱۸ و ۱۹ بود. بدین ترتیب آثار مهم و متفاوتی در معرفی و شناساندن هنر و معماری به غربیان، به رشته تحریر درآمد که برخی از آنها عبارتند از: «آثار باستانی عربی در اسپانیا (۱۸۱۶) اثر جیمز کاوانا مرفی، کتاب چند جلدی «وصف مصر» که در سال‌های ۱۸۰۹ الی ۱۸۲۸ به دستور ناپلئون نگاشته شد و شامل تصویر بناهای اسلامی در مصر بود، «معماری عرب یا بناهای باشکوه قاهره، طرح‌ها و نقوش، از ۱۸۱۸ تا ۱۸۲۶». اثر پاسکال کست، «طرح‌ها و نقوش بناهای عربی مصر و شام و آسیای صغیر از ۱۸۲۴ تا ۱۸۴۵» نوشته فیلیبه ژوزف‌گیر و دوپرنژی، «هنر عرب براساس بناهای باشکوه قاهره از قرن هفتم تاپایان قرن هجدهم»، نگاشته شده به سال ۱۸۶۹ اثر پریس دوان (این کتاب‌ها شامل تابلوهای رنگی از نقشه‌ها و پلان‌های معماری اسلامی همراه با نقوش بود) «هنر عرب» (۱۸۹۳) اثر آلبر گایه، «پلان‌ها و نماها و مقاطع و جزییات الحمراء» (۱۸۴۲) اثر جولز گوری و اون جونز»، «رساله در معماری عرب‌ها و مغربیان در اسپانیا و سیسیل و بربریه» (۱۸۴۱) و «گلچین تزیینات مغربی الحمراء» نوشته فیلیبه ژوزف‌گیر و دوپرنژی، «وصف آسیای صغیر» (در موضوع معماری اسلامی) و «وصف ارمنستان و ایران و بین‌النهرین» (۱۸۲۴) هر دو از شارل فلی ماری تکسیه، «بناهای جدید ایران» (۱۸۶۷) نوشته کست، «معماری و تزیین ترکان در قرن پانزدهم» (۱۸۷۴) اثر لئون پاروویله، «دستور زبان تزیین» (۱۸۵۱) اون جونز، «هنر عرب‌ها» (۱۸۷۳) و «عناصر هنر عربی: ویژگی در هم بافتگی» (۱۸۷۹) هر دو از ژول بورژون، «نقوش اصیل هندسی برای پارچه» (۱۸۸۴۴) اثر دیوید رمزی هی، «شیوه‌های سنتی طراحی نقش» اثر کریستی، «پژوهشی بر اساس نظریه گروه و تحلیل ساختاری درباره تزئینات مغربی الحمراء در غرناطه» (۱۹۴۴) ادیت مولر و …

      آثار نسبتاً کثیر اروپاییان پیرامون هنر اسلامی از یک سو و تقلید نقوش اسلامی در تزیینات غربی توسط نقاشان از دیگر سو، یکی از مهمترین عوامل تأثیر مستقیم این هنر بر سبک‌های هنری مدرن گردید. به عنوان مثال «اوژن دلاکرو» (۱۸۳۶ – ۱۷۹۸) در نقاشی‌های خود شدیداً متأثر از نقشگری‌های شرقی در مدت حضور خود در مراکش و الجزایر بود. همچنین «فردریک چرچ» مشهورترین منظره‌پرداز امریکایی در نیمه دوم قرن نوزدهم، بعد از سفر به فلسطین و سوریه شیفته معماری اسلامی گردید و پس از بازگشت، عمارتی اعیانی ساخت و آن را «اولانا» نامید (این کلمه از واژه عربی علانا – مکان – رفیع ما – گرفته شده بود) «در این خانه نقش مایه‌های الحمراء، ریزه‌کاری‌های ساده شده هندویی و کاشیکاری ایرانی به هم آمیخته است وی نسخه‌ای از «بناهای تاریخی ایران» (پاریس ۱۸۶۷) نوشته «پاسکال ژاویه کاست» را در اختیار داشت، از این رو عناصر همچون ستون‌های ایوان بالا خانه اولانا و گرته‌برداری‌های کرت هال مبتنی بر نگاره‌های ایرانی است که از راه آثار کاست با آنها آشنا شده بود.»

      (۲۲) بر تأثیرپذیری نقاشان و طراحان آمریکایی از نقوش اسلامی، نام ویلیام دمورگان یکی از مشهورترین طراحان امریکایی قرن نوزدهم را نیز باید افزود که نقش‌هایش تجسم مشرب اسلامی بود.

      اما در اروپا، مشهورترین نقاشان (که روش و سبک کارشان بعدها خود به مکاتب هنری تبدیل شد) تأثیرپذیری کاملی از هنر اسلامی داشتند، همچون «هنری ماتیس» نقاش فرانسوی (۱۹۵۴ – ۱۸۶۹) که به تعبیری «اولین و احتمالاً بزرگ‌ترین هنرمندی بود که در کارهای خود انس بالنده غرب را با هنر اسلامی در هم آمیخت» وی به دیدار نمایشگاه‌هایی چون «۲۵۰۰ قطعه هنر اسلامی» در سال ۱۸۹۳، «نمایشگاه جهانی» ۱۹۰۰، «نمایشگاه ۱۹۰۳» و «نمایشگاه هنر اسلامی در مونیخ» ۱۹۱۰ رفت و به‌ویژه در این نمایشگاه آخر چنان شیفته و شیدای هنر اسلامی و شرقی گردید که ابراز داشت: «شرق ما را نجات داد». او که پس از این آشنایی، خود را رها شده از «فوویسم» می‌دانست

      (۲۳) هدف اصلی در آثارش را کشف و یافتن نور می‌دانست. پس در همان سال به اسپانیا سفر کرد و مادرید، کوردوبا (قرطبه) سویل (اشبیلیه) و گرانادا (غرناطه) را از نزدیک دید. این سفر و بعدها سفر او به مراکش، تأثیرپذیری او از هنر شرقی و اسلامی را کاملتر نموده و در آثاری چون «خانواده نقاش» متجلی گردید.

      از دیدگاه محققان، این اثر از قواعد هنر اسلامی و ایرانی تأثیر گرفته است. فرش پهن شده بر زمین، نیمکت‌های راحتی با بالش‌هایی در عقب، پرسپکتیو عمودی و ترکیب‌بندی سه جزیی (به تأثیر از نگارگری ایرانی) دلایل این ادعایند: «سفر ماتیس به مراکش در اوایل سال ۱۹۱۲ زمستان ۱۳ – ۱۹۱۲ م، سبب شکل‌گیری بعضی از بیادماندنی‌ترین آثار وی گردید که در عین حال برخی از برانگیزاننده‌ترین تمثال‌های معماری مغربی نیز هست. این علاقه به هنر اسلامی در سراسر عمر طولانی او ادامه داشت و آثاری همچون کتاب مصور جاز او که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد متن و تصویر را به شیوه الهام گرفته از نسخ مصور، اگر نگوییم مستقیماً مبتنی بر آن، با هم ترکیب می‌کند.»

      (۲۴) و این ماتیس همان است که اشنایدر در مورد او گفت: «با آمدن ماتیس شرق‌شناسی جای خود را به شرقی شدن سپرد.» و «آنباربر» تأکید کرد: «انسان می‌تواند بر وجود شباهت‌هایی میان تابلوی «قهوه‌خانه عربی» و مینیاتور «شاهزاده و آموزگارش» اثر یک هنرمند ایرانی قرن شانزدهم به نام «آقا رضا» اذعان کند. احتمالاً این اثر را ماتیس، کمی قبل از سفر دومش به تانجر، در نمایشگاه موزه هنرهای تزیینی پاریس در سال ۱۹۱۳ دیده بود»

      (۲۵)هربرت رید نیز در کتاب «معنی هنر» ارتباط قوی میان مینیاتورهای ایرانی و آثار ماتیس چنین روایت می‌کند. «در مینیاتورهای ایرانی و آثار ماتیس می‌بینیم که رنگ‌ها به قوی‌ترین و خالص‌ترین کیفیت خود، به وسیله نقاش مشهور انتخاب می‌شوند و نقاش از آنها نقشی می‌سازد که از برابر نهادن قوت و ضعف نسبی رنگ‌ها و نواحی رنگین پدید می‌آید.»

      (۲۶)همچنین تاریخ هنر، روایتگر آن است که «گوگن» نقاش فرانسوی (۱۹۰۳ – ۱۸۴۸) رساله‌ای را برای نقاش دیگر فرانسوی «ژرژ سورا (۱۸۹۱ – ۱۸۵۹) فرستاد که ترجمه رساله «کتابچه نقاش ترک» بود این کتابچه نوشته شاعر ترک سنبلزاده وهبی (متوفی ۱۸۰۹) بود که به نقاشان جوان توصیه می‌کند که «بهتر است از بر نقاشی کنید» و به احتراز تعمدی از ظواهر بیرونی سفارش می‌کند. سنبلزاده به متعلمان می‌‌‌آموزد که به طرح‌‌‌‌های مجرد و رنگ‌های اصلی خیالی «در قالب نظریه‌‌ای که از پیش در ذهنتان مهیاست» شکل ببخشد. این سخن به طرز عجیبی یادآور قول نویسندگان قدیمی‌‌تر مسلمان در باره قوالب انتزاعی است که در خاطر هنرمندان نقش می‌‌‌بندد. شایان توجه است که برای توجیه نقاشی انتزاعی مدرن به وجاهت سنتی بصری اسلامی متوسل می‌شده‌اند، که به نظر چیتمن دارای «معانی سرنوشت‌‌‌سازی برای ماهیت و گسترش هنر انتزاعی از زمان نخستین تجربه‌‌های گوگن تا قرن بیستم» است. چنان که هدسن نوشته است، ماهیت بسیار غیر شمایلی سنت بصری اسلامی به معماران و هنرمندان القا می‌کرد که «از قوه خیال عالمی جدید بیافرینند… که در بیان خاص خود آکنده از شگفتی و لذت باشد.»

      ( ۲۷) «هربرت رید» در کتاب «فلسفه هنر معاصر» به ذکر جمله‌ای از گوگن می‌پردازد که تأثیر کلام سنبلزاده بر گوگن را به کمال می‌توان در آن مشاهده کرد: «برای جوان‌ها خوب است که مدلی داشته باشند اما بگذارید موقعی که نقاشی می‌‌کنند رویش پرده بکشند. بهتر است با اتکا به حافظه نقاشی کنید چون در این صورت کارتان از آن خودتان خواهد بود. احساس، هوش و روحتان بر چشم هنرمند اماتور (تفنن کار) پیروز خواهید شد.»

      (۲۸) گوگن خود تأثیر پذیری عمیقی از هنر شرقی داشت آن چنان که از سوی سزان هماره به دلیل تقلید از هنرهای ژاپنی تحقیر می‌شد

      (۲۹) اما این اعتقاد وجود دارد که تأثیر‌‌پذیری هنرمندان بزرگی چون گوگن و ماتیس از هنر شرقی و به ویژه هنر اسلامی- ایرانی راه را برای بروز یک انقلاب هنری و رجعت از ایستایی هنری به پویایی هنری باز کرد. گوگن که در آثار خود به دنبال ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین رنگ و فرم بود«درگفته‌هایش به صراحت اظهار داشت تصویر قبل از این که کشتزار یا یک درخت باشد سطح رنگین درخشانی است که ضرورتاً باید پیوند آن را با دیگر قسمت‌های تصویر یافت و هماهنگ کرد. چنین بیانی کیفیت ویژه نقاشی ایرانی را به ذهن متبادر می‌سازد که ضمن ایجاد دنیای مثالی، طراحی را در قالب تصویر عینیت می‌بخشد که مبانی نقاشی نو را در خود جای داده است. گوگن در جای دیگر می‌گوید اگر طالب هستید رابطه میان رنگ و فرم را بشناسید و فرا گیرید به بافته‌‌های ایرانی توجه کنید… در این جاست که به صراحت می‌توان عنوان کرد که هنرمندان پیشرو اروپایی با پشت کردن به معیارهای آکادمیسم ایستای غربی و رویکرد به ارزش‌های تصویر هنر مشرق زمین توانستند، در سده نوزدهم، راه را برای تکوین هنر نوین باز کنند. پویایی، نوآوری، تحرک و تحول از ویژگی‌های هنر نوین است. ریشه‌های آن را در تصویر سنتی ایران می‌توان یافت. در تصویر سنتی احساس می‌شود که هنرمند در حرکت است نگاهش متوقف نیست همزمان با آن، موضوع نیز به حرکت درمی‌‌‌آید. با چرخش این دو و دنیای خیال هنرمند، در تصویر، فضایی غیر متعارف و بدیع فراهم می‌آید که هنر نو پیوسته در جست‌وجوی آن است.»

      در پیرامون تأثیر گذاری هنر و معماری اسلامی بر هنر غرب می‌توان بیش از این سخن گفت و مستندات افزونتر را مورد تحقیق و بررسی قرار داد، لیک به دلیل جلوگیری از تطویل کلام تنها به یکی دیگر از بارزترین و مشهورترین این تأثیرات که الگوگیری سکه‌های پادشاهان اروپایی از سکه مسلمین است اشاره می‌کنیم.

      در آغاز این مقال از رشد علوم وفنون اسلامی در اندلس توسط امرایی چون «عبدالرحمن دوم» و «عبدالرحمن سوم» (الناصر) سخن گفتیم. از کارهای مهم عبدالرحمن دوم تأسیس دارالضرب و ضرب سکه‌های طلا و نقره بود. وی دستور ضرب نقش و نگاری جدید بر این سکه‌ها را صادر کرده و بدین ترتیب در یک روی سکه دو نوشته «قل اللهم مالک الملک الی بیدک الخیر» و «الهکم اله واحد لااله الا هو الرحمن الرحیم» ضرب می‌شد و روی دیگر سکه نام امیر در مرکز آن و جمله «لا غالب الا الله» در اطراف آن نقش می‌بست.

      به گفته مورخان در همان دوران حضور مسلمین در اندلس و نیز پس از آن، این نقش و نگار حتی با همان آیه‌های قرآنی، مورد استفاده پادشاهان اروپایی و مسیحی بود. به عنوان مثال «آلفونسوی هشتم» (۱۱۵۸ – ۱۱۲۴) پادشاه کاستیل و لیون سکه‌ای را بنام خود ضرب کرده بود که بر آن چنین جمله‌ای نقش بسته بود. «Amir al katulagin»

      (امیر الکاتولیکین) و نیز پاپ اعظم در روم سکه‌ای را ضرب نمود که به تقلید از مسلمین اسپانیا، جمله «IMAM AL BIAHAL MASIHIYAH» (امام البیعه المسیحیه) یعنی رهبر کلیسای مسیحیت را بر آن نقش زده بود. اما مهمترین این سکه‌ها سکه‌ای است که در تاریخ هنر به سکه «اوفا» پادشاه مرسیا (۷۹۶ – ۷۵۷) مشهور است و در آن «لااله الاالله و محمد رسول‌الله» کاملاً به چشم می‌خورد. متن و تصویر زیر که در سایت (googel) تحت عنوان (Offa Rex) قابل دسترسی است، مستند صریحی بر مطلب فوق است.

      این سکه هم اکنون در موزه بریتانیا موجود است.

      همچنین نمونه مشخص دیگر یک صلیب برنجی ایرلندی است که متعلق به قرن نهم میلادی است و در مرکز آن با خط کوفی جمله «بسم‌الله» کاملاً به چشم می‌خورد.

      پانوشت‌ها:

      ۱- آل علی، دکتر نورالدین، اسلام در غرب (تاریخ اسلام در اروپای غربی)، تهران، نشر دانشگاه تهران، ۱۳۷۰٫

      ۲- همان، ص ۱۵۵٫

      ۳- همان، ص ۲۳۳٫

      ۴- اسلام در غرب، ص ۲۳۳ – ۲۳۴٫

      ۵- هیلن برند، روبرت، معماری اسلامی، ترجمه دکتر باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی، ص ۴۴۴، تهران، نشر روزنه، ۱۳۸۰٫

      ۶- بلخاری قهی، حسن، سرگذشت هنر در تمدن اسلامی (معماری و موسیقی)، ص ۱۳۴، تهران، نشر حسن افرا، چاپ دوم ۱۳۸۳٫

      ۷- نجیب اوغلو، گل‌رو، هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی، ص ۱۶۲، تهران، نشر روزنه، ۱۳۷۹٫

      ۸- گامبریچ، ارنست، تاریخ هنر، ترجمه علی رامین، ص ۱۳۱، تهران، نشر نی، چاپ دون، ۱۳۸۰٫

      ۹- گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان،ترجمه محمد تقی فرامرزی، ص ۲۶۲، تهران، انتشارات آگاه، چاپ پنجم،۱۳۸۱٫

      ۱۰- اسلام در غرب، ص ۳٫

      ۱۱- The Legacy of Islam, Edited by the late SIR THOMAS ARNOLD & ALFRED GUILLAUM. Pg158, oxford 1934.

      ۱۲- Ibid, 159.

      ۱۳- Ibid, 160.

      ۱۴- Ibid, 164 – ۱۶۵٫

      ۱۵- بلر، شیلا و ام‌بلوم، جاناتان، هنر و معماری اسلامی، ترجمه اردشیر اشراقی، صص ۳۴۶ – ۳۴۵، تهران، سروش، ۱۳۸۱٫

      ۱۶- چیلوز ایان و آزبورن، هارولد، سبک‌ها و مکتب‌های هنری، ترجمه فرهاد گشایش، ص ۱۴۷، نشر عفاف، تهران، ۱۳۸۲، چاپ دوم.

      ۱۷- هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ص ۱۲۱٫

      ۱۸- کونل، ارنست، هنر اسلامی، ترجمه دکتر یعقوب آژند، ص ۷۱، نشر مولی، تهران، ۱۳۷۶٫

      ۱۹- هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و …، ص ۳۵۰٫

      ۲۰- هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ص ۸۷٫

      ۲۱- هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و … ص ۳۴۷٫

      ۲۲- «سفر به مراکش این امکان را برایم فراهم ساخت که پیوند لازم را میان دنیای برون (طبیعت) و ذهنیاتم برقرار سازم و از نظریه‌پردازهای محدودی همچون فوویسم رهایی یابم» حسینی، مهدی، نقاشان نوین و مشرق زمین، ص ۱۸، جزوه درسی دانشگاه هنر.

      ۲۳- هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و … ص، ۳۵۰٫

      ۲۴- به نقل از کتاب هنر مدرن (بررسی و تحلیل هنر معاصر جهان) مرتضی گودرزی دیباج، ص ۱۹۶، نشر سوره مهر، تهران ۱۳۸۱٫

      ۲۵- رید، هربرت، معنی هنر، ترجمه نجف دریابندری، ص ۴۱، نشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴، چاپ پنجم.

      ۲۶- هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ص ۲۸۷٫

      ۲۷- رید، هربرت، فلسفه هنر معاصر، ترجمه محمد تقی فرامرزی، ص ۳۹، نشر نگاه، تهران، ۱۳۴۷، چاپ دوم.

      ۲۸- «گوگن نقاش نیست بلکه فقط سازنده عروسک‌های ژاپنی است» ولار، آمبراز، زندگی و هنر سزان، ترجمه علی‌اکبر معصوم بیگی، ص ۱۹۸، تهران نشر نگاه ۱۳۶۹

      (۲۹) اما این اعتقاد وجود دارد که تأثیر‌‌پذیری هنرمندان بزرگی چون گوگن و ماتیس از هنر شرقی و به ویژه هنر اسلامی- ایرانی راه را برای بروز یک انقلاب هنری و رجعت از ایستایی هنری به پویایی هنری باز کرد. گوگن که در آثار خود به دنبال ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین رنگ و فرم بود«درگفته‌هایش به صراحت اظهار داشت تصویر قبل از این که کشتزار یا یک درخت باشد سطح رنگین درخشانی است که ضرورتاً باید پیوند آن را با دیگر قسمت‌های تصویر یافت و هماهنگ کرد. چنین بیانی کیفیت ویژه نقاشی ایرانی را به ذهن متبادر می‌سازد که ضمن ایجاد دنیای مثالی، طراحی را در قالب تصویر عینیت می‌بخشد که مبانی نقاشی نو را در خود جای داده است. گوگن در جای دیگر می‌گوید اگر طالب هستید رابطه میان رنگ و فرم را بشناسید و فرا گیرید به بافته‌‌های ایرانی توجه کنید… در این جاست که به صراحت می‌توان عنوان کرد که هنرمندان پیشرو اروپایی با پشت کردن به معیارهای آکادمیسم ایستای غربی و رویکرد به ارزش‌های تصویر هنر مشرق زمین توانستند، در سده نوزدهم، راه را برای تکوین هنر نوین باز کنند. پویایی، نوآوری، تحرک و تحول از ویژگی‌های هنر نوین است. ریشه‌های آن را در تصویر سنتی ایران می‌توان یافت. در تصویر سنتی احساس می‌شود که هنرمند در حرکت است نگاهش متوقف نیست همزمان با آن، موضوع نیز به حرکت درمی‌‌‌آید. با چرخش این دو و دنیای خیال هنرمند، در تصویر، فضایی غیر متعارف و بدیع فراهم می‌آید که هنر نو پیوسته در جست‌وجوی آن است.»

      در پیرامون تأثیر گذاری هنر و معماری اسلامی بر هنر غرب می‌توان بیش از این سخن گفت و مستندات افزونتر را مورد تحقیق و بررسی قرار داد، لیک به دلیل جلوگیری از تطویل کلام تنها به یکی دیگر از بارزترین و مشهورترین این تأثیرات که الگوگیری سکه‌های پادشاهان اروپایی از سکه مسلمین است اشاره می‌کنیم.

      در آغاز این مقال از رشد علوم وفنون اسلامی در اندلس توسط امرایی چون «عبدالرحمن دوم» و «عبدالرحمن سوم» (الناصر) سخن گفتیم. از کارهای مهم عبدالرحمن دوم تأسیس دارالضرب و ضرب سکه‌های طلا و نقره بود. وی دستور ضرب نقش و نگاری جدید بر این سکه‌ها را صادر کرده و بدین ترتیب در یک روی سکه دو نوشته «قل اللهم مالک الملک الی بیدک الخیر» و «الهکم اله واحد لااله الا هو الرحمن الرحیم» ضرب می‌شد و روی دیگر سکه نام امیر در مرکز آن و جمله «لا غالب الا الله» در اطراف آن نقش می‌بست.

      به گفته مورخان در همان دوران حضور مسلمین در اندلس و نیز پس از آن، این نقش و نگار حتی با همان آیه‌های قرآنی، مورد استفاده پادشاهان اروپایی و مسیحی بود. به عنوان مثال «آلفونسوی هشتم» (۱۱۵۸ – ۱۱۲۴) پادشاه کاستیل و لیون سکه‌ای را بنام خود ضرب کرده بود که بر آن چنین جمله‌ای نقش بسته بود. «Amir al katulagin»

      (امیر الکاتولیکین) و نیز پاپ اعظم در روم سکه‌ای را ضرب نمود که به تقلید از مسلمین اسپانیا، جمله «IMAM AL BIAHAL MASIHIYAH» (امام البیعه المسیحیه) یعنی رهبر کلیسای مسیحیت را بر آن نقش زده بود. اما مهمترین این سکه‌ها سکه‌ای است که در تاریخ هنر به سکه «اوفا» پادشاه مرسیا (۷۹۶ – ۷۵۷) مشهور است و در آن «لااله الاالله و محمد رسول‌الله» کاملاً به چشم می‌خورد. متن و تصویر زیر که در سایت (googel) تحت عنوان (Offa Rex) قابل دسترسی است، مستند صریحی بر مطلب فوق است.

      The center text reads “There is no deity excepet Allah, He is the one and only, He has no partner.” The text around the circumference reads “Muhammad the Messenger of Allah, sent him with guidance and true religion to make it Victories over all (other) religions”. Obverse: The center text reads “Muhammad is the Messenger of Allah with the nam of the king Offa rex Weritten upside down within that text. The text around the circumference reads “In the name of Allah. This (coin) was minted in 157 A.H (1576.H. corresponds to 773 – ۷۷۴ C. E.).

      این سکه هم اکنون در موزه بریتانیا موجود است.

      همچنین نمونه مشخص دیگر یک صلیب برنجی ایرلندی است که متعلق به قرن نهم میلادی است و در مرکز آن با خط کوفی جمله «بسم‌الله» کاملاً به چشم می‌خورد.

      پانوشت‌ها:

      ۱- آل علی، دکتر نورالدین، اسلام در غرب (تاریخ اسلام در اروپای غربی)، تهران، نشر دانشگاه تهران، ۱۳۷۰٫

      ۲- همان، ص ۱۵۵٫

      ۳- همان، ص ۲۳۳٫

      ۴- اسلام در غرب، ص ۲۳۳ – ۲۳۴٫

      ۵- هیلن برند، روبرت، معماری اسلامی، ترجمه دکتر باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی، ص ۴۴۴، تهران، نشر روزنه، ۱۳۸۰٫

      ۶- بلخاری قهی، حسن، سرگذشت هنر در تمدن اسلامی (معماری و موسیقی)، ص ۱۳۴، تهران، نشر حسن افرا، چاپ دوم ۱۳۸۳٫

      ۷- نجیب اوغلو، گل‌رو، هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی، ص ۱۶۲، تهران، نشر روزنه، ۱۳۷۹٫

      ۸- گامبریچ، ارنست، تاریخ هنر، ترجمه علی رامین، ص ۱۳۱، تهران، نشر نی، چاپ دون، ۱۳۸۰٫

      ۹- گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان،ترجمه محمد تقی فرامرزی، ص ۲۶۲، تهران، انتشارات آگاه، چاپ پنجم،۱۳۸۱٫

      ۱۰- اسلام در غرب، ص ۳٫

      ۱۱- The Legacy of Islam, Edited by the late SIR THOMAS ARNOLD & ALFRED GUILLAUM. Pg158, oxford 1934.

      ۱۲- Ibid, 159.

      ۱۳- Ibid, 160.

      ۱۴- Ibid, 164 – ۱۶۵٫

      ۱۵- بلر، شیلا و ام‌بلوم، جاناتان، هنر و معماری اسلامی، ترجمه اردشیر اشراقی، صص ۳۴۶ – ۳۴۵، تهران، سروش، ۱۳۸۱٫

      ۱۶- چیلوز ایان و آزبورن، هارولد، سبک‌ها و مکتب‌های هنری، ترجمه فرهاد گشایش، ص ۱۴۷، نشر عفاف، تهران، ۱۳۸۲، چاپ دوم.

      ۱۷- هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ص ۱۲۱٫

      ۱۸- کونل، ارنست، هنر اسلامی، ترجمه دکتر یعقوب آژند، ص ۷۱، نشر مولی، تهران، ۱۳۷۶٫

      ۱۹- هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و …، ص ۳۵۰٫

      ۲۰- هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ص ۸۷٫

      ۲۱- هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و … ص ۳۴۷٫

      ۲۲- «سفر به مراکش این امکان را برایم فراهم ساخت که پیوند لازم را میان دنیای برون (طبیعت) و ذهنیاتم برقرار سازم و از نظریه‌پردازهای محدودی همچون فوویسم رهایی یابم» حسینی، مهدی، نقاشان نوین و مشرق زمین، ص ۱۸، جزوه درسی دانشگاه هنر.

      ۲۳- هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و … ص، ۳۵۰٫

      ۲۴- به نقل از کتاب هنر مدرن (بررسی و تحلیل هنر معاصر جهان) مرتضی گودرزی دیباج، ص ۱۹۶، نشر سوره مهر، تهران ۱۳۸۱٫

      ۲۵- رید، هربرت، معنی هنر، ترجمه نجف دریابندری، ص ۴۱، نشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴، چاپ پنجم.

      ۲۶- هندسه و تزیین در معماری اسلامی، ص ۲۸۷٫

      ۲۷- رید، هربرت، فلسفه هنر معاصر، ترجمه محمد تقی فرامرزی، ص ۳۹، نشر نگاه، تهران، ۱۳۴۷، چاپ دوم.

      ۲۸- «گوگن نقاش نیست بلکه فقط سازنده عروسک‌های ژاپنی است» ولار، آمبراز، زندگی و هنر سزان، ترجمه علی‌اکبر معصوم بیگی، ص ۱۹۸، تهران نشر نگاه، ۱۳۶۹٫

      ۲۹- حسینی، مهدی، نقاشان نوین و مشرق زمین، ص ۱۱، دانشگاه هنر

      منبع: کتاب حکمت هنر، زیبایی (مجموعه مقالات)، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی٫

      نویسنده: حسن بلخاری

      تحلیل معماری موزه هنرهای معاصر تهران

      موزه هنرهای معاصر در ضلع شمالی بلوار کشاورز و غرب پارک لاله واقع شده است و درسال ۱۳۵۶، فعالیت فرهنگی و هنری خود را آغاز کرد.arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

      موزه هنرهای معاصر در ضلع شمالی بلوار کشاورز و غرب پارک لاله واقع شده است و درسال ۱۳۵۶، فعالیت فرهنگی و هنری خود را آغاز کرد.این موزه در زمینی به وسعت ۲۰۰۰ مترمربع و پیرامون آن فضایی سبز و زیبا موسوم به پارک مجسمه با تندیس‌هایی ارزشمند از هنرمندان پر آوازه معاصر ایران و جهان قرار گرفته‌است‌.

      ساختمان موزه ،که یکی از نمونه‌های با ارزش و کم همتای معماری نوین ایران است‌، با الهام از معماری سنتی ایران و مفاهیم فلسفی آن بنا شده است‌.

      طراحی و معماری این بنا به دست کامران دیبا انجام گرفته است‌. هشتی‌، چهارسو، معبر و گذرگاه از جمله عناصر چشم‌نوازی هستند که بازدیدکنندگان هنر دوست را به تأمل در هنر و فرهنگ ایران زمین وا می‌دارند. موزه هنرهای معاصر مرکز فعالیت‌ها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار می آید.

      گالری موزه مکان برگزاری نمایشگاه‌های مختلف هنری است‌. به هنگام برپایی هر نمایشگاه‌، یک یا دو گالری نیز به نمایش گنجینه‌هایی از هنرمندان بزرگ جهان اختصاص می‌یابد.

      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

      ساختمان موزه تلفیقی ازمعماری مدرن و سنتی است که با الهام از بادگیرهای مناطق حاشیه کویر ایران ساخته شده است‌. تندیس‌هایی زیبا و با ارزش از هنرمندان معاصر همچون هنری مور، آلبرتو جیاکومتی و پرویز تناولی فضای سبز اطراف را به پارک مجسمه بدل ساخته است‌. بیننده مسیری چرخشی را در پیرامون فضای اصلی موزه می‌پیماید و پس از تماشای نگارخانه‌ها به هشتی می‌رسد در دل هشتی‌ اثر زیبا و نوین ماده و فکر، که آن را هنرمند ژاپنی‌ نوریوکی هاراگوچی‌، از روغن و پولاد ساخته است‌ خود نمایی می‌کند.
      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری
      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری
      ساختمان موزه هنرهای معاصر تهران به مثابه اثر ی هنری است که هنر معاصر ایران وبخشی از تاریخ هنر مدرن جهان را نمایندگی می کند.

      معماری منحصر به فرد مدرن این موزه ، الهام گرفته شده ازمعماری سنتی ایرا ن است که مفهومی فلسفی با خود به همراه دارد و با استفاده ازطاقهای مرسوم روستایی ونورگیرهای برگرفته ازبادگیرهای کویری طراحی شده است. وطرح مارپیچ داخلی آن از الگویی کاملاً مدرن پیروی می کند.

      این شیوه طراحی هم ادای دینی به معماری سنتی است و هم مبین این نکته که تلفیق این دو معماری (الهام از اصول معماری سنتی ومدرن )امکان پذیر است.

      در طراحی موزه هنرهای معاصر دو دیدگاه مورد بررسی قرارگرفته که هر دو آنها به درستی انتخاب و مورد بازبینی قرار گرفتند: یکی در محوطه اطراف موزه است یعنی بوستان لاله که فضایی نسبتا بزرگ است و دیگری مسیر دسترسی به موزه که در کنار یکی از محورهای حرکتی پارک لاله قرار دارد.طراح موزه حیاط مرکزی را انتخاب کرد که علاوه بر اینکه یکی از نشانه های معماری ایرانی باشد بتواند به کمک آن فضایی مجزا از بوستان را ایجاد کند.

      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

      علاوه بر آن با طراحی دید مناسب از حیاط مرکزی به بوستان ، سعی بر برقراری رابطه با بوستان نیز دارد. این رابطه در طراحی داخلی نیز با پنجره های دیواری و سقفی حفظ شده است.در دل این بوستان بزرگ محوطه ی وسیعی وجود دارد که به دلیل نصب مجسمه هایی از هنرمندان نامدار ایرانی وخارجی به ” به باغ مجسمه ” معروف است .ودقیقاً یادآور باغ های ایرانی است که از دل تاریخ واندیشه باصلابت وشکوهند ایران بیرون آمده است .آنهایی که با جغرافیای ایران آشنایی دارند به درستی درک می کنند که درپهنا وحاشیه کویر ، باغ هایی با درختان سربه فلک کشیده قد علم کرده اند ودرون هریک از باغ ها ،عمارتی یا بناهایی ساخته شده که کام ودل ساکنانش را با پیچش نسیم به بار نشسته درون بادگیرها، هشتی ، چهارسو ومعبر همراه می کند .

      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

      بنابراین اقلیم ومختصات کویر ،بهترین وبیشترین موضع معماری درجهت همراهی با طبیعت را انتخاب می کند.ساختما ن موزه درزمان حال بیشتر وواضح تر تاریخ گذشته ایران را درذهن ها جا می اندازد. ساختمان موزه از سنگ وبتون ساخته شده و روی هم رفته۸۵۰۰مترمربع مساحت دارد.

      سطح کلی دیوارهای موزه نیز مساحتی بالغ بر۲۵۰۰ مترمربع را تشکیل می دهد. که شامل ۹ گالری کوچک وبزرگ ودارای تجهیزات کامل جهت نمایش آثار هنری است .این موز ه یکی از فعال ترین وپرثمرترین مراکز فرهنگی وهنری در تهران است که دربافت شهری نمودی بسیار زیبا وخوشایند دارد . این مرکز دربیست ویکم مهرماه سال ۱۳۵۶درمساحتی حدود ۸۵۰۰متر افتتاح شد و از تاریخ سی ام همان ماه درمعرض بازدید کنندگان قرا گرفت .این ساختمان درحاشیه غربی پارک لاله درخیابان کارگرشمالی قرار دارد که از نقطه نظر جغرافیای شهری در مرکز شهر تهران قرار دارد.شایدهم ازاین منظر بتوان  گفت موزه هنرهای معاصر تهران ساختمانی پست مدرنیستی است که با بهره گیری از عناصر معماری کهن ایرانی به صورتی مینی مالیستی خود نمایی می کند.

      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری
      بادگیرها به وضوح در کالبد و فرم بنا خود نمایی می کنند .بادگیرهایی که سابقا نقش تهویه و جریان باد را در ساختمان داشتند اکنون وظیفه انتقال نور به داخل بنا را دارند.

      باد از دل بادگیرها عبور کرده و در دل فضا بخش می شود. سایه ها – نیم سایه ها و نورها به طوری کنار یکدیگر قرار گرفته اند که هر گالری را به بخشی مجزا برای نمایش آثار تبدیل می کند.مسیر آغازین بازدید کنندگان یک رمپ است که با حرکت دورانی مخاطب خودرا به زیر زمین هدایت می کند. مخاطب مجبور است درادامه حرکتی آرام و مارپیچ را دنبال کند. ودرآخر هم مخاطب بدون این که احساسی ناخوشایندی از حرکت در مسیر پیچ درپیچ داشته باشد به جای نخست خود باز می گردد یعنی سردرموزه هنرهای معاصر تهران.
      arturazeri,artorazeri,ارتور اذری,آرتور آذری

       

      کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

      یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

      شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


      جایگاه نورپردازی در طراحی داخلی ساختمان :

      زندگی در ساختمان‌های سربه فلک کشیده امروزی، همواره در پرتوهای جانفزای نور خورشید قرار ندارد.قافله پیشرفت‌های بشری، از لامپ‌های شیشه‌ای خانگی ساده، اکنون به سیستم‌های بس مهیج نورپردازی رفته است و حتی کار را به جایی کشانده که از آن به عنوان یک علم و یک دانش کاملا سیستماتیک نام می‌برند.

       

      جایگاه نورپردازی در طراحی داخلی ساختمان

       

      امروزه به خصوص نقش این علم در معماری داخلی بسیار مهم و جذاب می‌نماید. با افزایش کارآیی صنعت برق و امکانات تکنولوژیک مربوط به آن،استفاده از محصولات وابسته به آن نیز رشد چشمگیری داشته است؛ چنانکه باید اذعان داشت روشنایی راه را برای یک تحول در شناخت و طراحی معماری باز کرده است.

      این محصولات که مشتمل بر انواع چراغ‌ها و سیستم‌های روشنایی هستند، ابزار اصلی نورپردازی را تشکیل می‌دهند. با تنوع این ابزار، طراحان با مساله‌ای مواجه می‌شوند و آن انتخاب صحیح وسیله نوری و تعیین محل مناسب برای آن است. چنین مشکلی پیچیده‌تر از تامین کمی نور است. اگر چه لامپ‌های عریان قادرند نیازهای کمی نور را به آسانی مرتفع کنند، واضح است که جنبه‌های دقیق تامین آسایش و نکات ظریف زیبایی‌شناسی از عهده این وسایل ساده بر نمی‌آید. در حقیقت گره کار در تهیه و تامین نور نیست بلکه تنظیم منابع نوری برای خلق محیط مناسب بصری مساله اصلی است.

      در بررسی‌های انجام شده پیرامون استفاده افراد از نور و چگونگی نور پردازی منازل مسکونی خود، اطلاعاتی راه‌گشا به دست آمده است که راه را برای راهنمایی تولیدکنندگان، طراحان و نهایتا استفاده‌کنندگان باز می‌کند یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی تولید‌کنندگان، طراحان و نهایتا استفاده کنندگان باز می‌کند و یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی عموم به استفاده درست از منابع در اختیار می‌شود. ابتدا این نکات را مرور کرده و در ادامه نکاتی را درباره روشنایی عمومی از نظر می‌گذرانیم:

       

      جایگاه نورپردازی در طراحی داخلی ساختمان

       

      افراد مورد مطالعه در این مبحث در پاسخ به سوالی در زمینه استفاده از نور عمومی و موضعی در محل زندگی خود، اذعان دارند که نور عمومی را بیشتر از نور موضعی در محل زندگی خود استفاده می‌کنند. ۷۵درصد افراد نور عمومی و ۲۵درصد نیز نور موضعی را مورد استفاده قرار می‌دهند. در مورد استفاده از انواع مختلف چراغ‌های روشنایی بازار، خرید و استفاده به ترتیب با ۵۰درصد و ۳۵درصد و ۱۰درصد در اختیار چراغ‌های سقفی، دیواری و پایه دار زمینی قرار می‌گیرد که این خود می‌تواند موید استفاده بیشتر مردم از نورهای عمومی در محل زندگی خود باشد.

      رنگ غالب نورهای مورد استفاده نیز حکایت از آن دارد که نورهای با رنگ سرد، بیشتر از رنگ‌های گرم در بین مردم طرفدار دارد. اکثر مصرف‌کنندگان و خریداران چراغ‌های روشنایی هنگام خرید محصول مورد نظر اولویتهایی را برای آن مدنظر خود دارند که زیبایی منبع نور دهنده، کیفیت نوردهی آن، قیمت و نصب و نگهداری آن به ترتیب از عوامل دخیل در خرید و جذب مشتریان به محصولات است.

      در اینجا به بررسی عواملی می‌پردازیم که عوامل اصلی در روشنایی محیط محسوب می‌شوند. قابلیت دید در ناحیه تامین روشنایی مهمترین نیاز استفاده‌کننده در محیط است. این قابلیت به عواملی بستگی دارد که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

      شدت روشنایی: برای هر ناحیه تامین روشنایی خاص باید مقیاسی از منابع روشنایی، شدت خاصی از نور را ایجاد کنند. شدت روشنایی در سراسر ناحیه‌ای که تامین روشنایی آن مدنظر است، باید به طور معقولی یکنواخت باشد. این به آن معنی است که سر تا سر اتاق باید به میزان مناسبی روشن شود. این امر به منظور اجتناب از ایجاد نواحی تاریک در مساحت‌های زیاد است که ممکن است در حالتی که شخص مجبور است، از ناحیه تامین روشنایی مربوط به خود به اطراف نگاه کند، به تطابق چشم اثر بگذارد. شدت روشنایی باید با استانداردهای مربوطه انتخاب شود.

      سطوح مجاور: از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب شود. تفاوت بین شدت روشنایی سطوح مجاور نباید از نسبت ده به یک تجاوز کند، از این رو درخشندگی اطراف ناحیه تامین روشنایی باید کمتر از درخشندگی خود ناحیه تامین روشنایی باشد؛ در غیر این صورت، قابلیت دید در این ناحیه مختل می‌شود؛ همچنین ممکن است باعث خستگی چشم شود؛ زیرا در این حال باید خود را دو برابر شرایط جدید تطبیق دهد. (مانند مواقعی که چشم از صفحه تلویزیون به اطراف منحرف می‌شود و دوباره به صفحه بر می‌گردد.) در صورت تداوم این کار چشم خسته شده و منجر به ناراحتی‌هایی از قبیل سردرد، خستگی مفرد و غیره می‌شود، البته خطری دائمی به چشم وارد نمی‌آید.

       

      جایگاه نورپردازی در طراحی داخلی ساختمان

       

      حفظ شدت روشنایی: به منظور اطمینان از اینکه شدت روشنایی مورد نظر همواره تامین می‌شود، باید تدابیری برای حفظ شدت روشنایی، تعمیر و نگهداری و تمیز کردن چراغ‌ها اتخاذ شود. شدت روشنایی نباید هرگز به کمتر از ۸۰ درصد مقدار توصیه شده افت کند. در طراحی‌های خوب روشنایی، برای جبران تقلیل نوردهی که بر اثر کهنگی لامپ و تجمع آلودگی روی چراغ‌ها به وجود آمده، شدت روشنایی اولیه بیشتر از مقدار لازم در نظر گرفته می‌شود.

      کنترل خیرگی چشم: به منظور پیشگیری از ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم، ناشی از منابع نوری، درخشندگی آنها در زاویه‌های دید معمولی باید محدود شود. لامپ‌های بدون پوشش باعث ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم می‌شوند؛ زیرا درخشندگی آنها معمولا خیلی زیاد است. این امر در مورد لامپ‌های فلورسنت بدون پوشش در حالتی که کار مداوم در زیر نور این لامپ‌ها مورد نیاز است نیز صادق است.

      چراغ‌هایی همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پایه‌های باریک بدون استفاده از وسایل کنترل چشم از قبیل پخش‌کنندهای منشوری یا شبکه‌ای به کار می‌روند. با این حال در حالی که مدت زمان قرار‌گیری در زیر نور لامپ‌های فلورسنت بدون پوشش برای مثال در راهروهای اتاق استراحت و غیره کم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.

      انعکاسات ناخواسته: برخی از انعکاسات ممکن است در کارآیی یا راحتی اشخاص اختلال ایجاد کنند؛ مثلا انعکاس نور از روی سطوح براقی که روی آنها مطالبی نوشته شده است، معمولا این امر خارج از کنترل طراح روشنایی است؛ زیرا این مساله به وضعیت قرارگیری ناحیه تامین روشنایی نسبت به منبع نوری بستگی دارد.توزیع روشنی سطوح داخلی اصلی: علاوه بر کنترل درخشندگی منابع نوری، روشنی سطوح داخلی اصلی از قبیل دیوارها، سقف‌ها و غیره از طرق زیر حاصل می‌شود:

      الف) در نظر گرفتن ضرایب انعکاسی مناسب برای سطوح.

      ب) تامین روشنایی مناسب برای سطوح.

      هدف از اتخاذ این تدابیر اجتناب از تفاوت‌های بیش از حد روشنی سطوح وسیع است که در میدان دید قرار دارند؛ تفاوت‌های خیلی زیاد در روشنی سطوح همانند و درخشندگی بیش از حد منابع نوری باعث خستگی مفرط چشم‌ها می‌شود. از طرفی در صورتی‌که روشنی خیلی یکنواخت باشد، تاثیر آن ایجاد محیط خسته‌کننده یا افسرده‌کننده است.

      با اینکه توزیع روشنایی عمومی عامل اصلی است ولی شدت سایه‌ها نیز در محیط تاثیر می‌گذارد، شدت سایه‌ها به وسیله نوع توزیع نور تعیین می‌شود. مثلا نوردهی با زاویه بسته باعث ایجاد سایه‌هایی با شدت زیاد می‌شود. در حالی که لامپ‌های فلورسنت سایه‌های ملایم ایجاد می‌کنند، سایه‌هایی با شدت زیاد معمولا مناسب نیستند به جز مواردی که هدف ایجاد جلوه‌های ویژه باشد.

      انتخاب مستقیم روشنایی: سیستم‌های روشنایی باید به گونه‌ای انتخاب شوند که توزیع روشنی مورد نیاز را ایجاد کنند. این بدین معنی است که در مورد آویز یا چراغ‌هایی که روی سطوح نصب می‌شوند، در دفاتر کار و اماکن حداقل ۳۰درصد نور منتشره باید به طرف بالا باشد، در این صورت می‌توان از کافی بودن روشنی سقف اطمینان حاصل کرد.

      روشنایی غیرمستقیم: نحوه عمل این نوع روشنایی به صورت توکار است؛ در این حالت همه نورها به طرف سقف هدایت می‌شود و سایر سطوح اتاق، به وسیله انعکاس متقابل روشن می‌شود، نتیجه این امر خسته‌کننده است. زیرا توزیع روشنی بیش از حد یکنواخت است، همچنین این نوع روشنایی کارایی خوبی ندارد و فقط در موارد خاص باید از آن استفاده کرد.

      محل قرارگیری چراغ‌ها: ترتیب قرارگیری چراغ‌ها به منظور نیل به توزیع روشنی دلخواه لازم است به گونه‌ای باشد که نورکافی به قسمت‌های بالایی دیوارها و سقف برسد. این امر عموما نیاز به طرح قرار‌گیری چراغ‌ها در فواصل یکنواخت دارد تا بدین ترتیب شدت روشنایی مورد نیاز در صفحه مربوط به ناحیه تامین روشنایی حاصل شود در حالی که ترتیب قرار‌گیری به صورتی است که فواصل بین چراغ‌ها از مقدار حداکثر نسبت فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نمی‌کند و فاصله از دیوارها نصف این فاصله می‌باشد.

      به منظور حصول اطمینان از اینکه روشنی دیوار کافی است چراغ‌ها را لازم است حتی نزدیکتر به دیوارها قرار داد. در مورد چراغ‌های با نور دهی به طرف بالا، لازم است آنها را در فاصله حداقل ۱۵۰ سانتی‌متر از سقف و حتی بیشتر از آن قرار داد، به طوری که نور به طرف بالا به خوبی روی سقف توزیع شود.

      رنگ و ترتیب رنگ‌ها: علاوه بر انعکاسات مناسب، سطوح باید دارای رنگ‌های مناسبی باشند؛ به طور کلی رنگ‌ها نباید قوی یا خیلی ضعیف باشند. رنگ‌های قوی می‌توانند باعث خستگی مفرط چشم شوند. مخروط‌های چشم در اثر خسته شدن باعث دیگر گونی تاثیر رنگ‌ها می‌شوند. رنگ‌های ضعیف نیز به همین صورت باعث خستگی چشم می‌شوند. ترتیب رنگ‌ها در قسمت‌های اصلی داخل اماکن، بایستی ساده و غیر مزاحم باشد. در ضمن به کمک مراکز آسودن بصری (به شکل صفحات آویزان از دیوار مثل تقویم و …) محیطی که از نظر بصری رضایت بخش است، ایجاد می‌شود، از پنجره‌ها نیز برای این منظور استفاده می‌شود.

      رنگ‌های گرم عبارتند از: قرمز، زرد، کرم، قهوه‌ای و…

      رنگ‌های سرد عبارتند از: آبی‌ها و سبزها و …

      انتخاب رنگ به محیط احساسی که تمایل به ایجاد آن است، بستگی دارد. رنگ‌های گرم از لحاظ بصری فصل و مهیج هستند؛ در حالی که رنگ‌های سرد آرام بخش و متعادل هستند. تاثیر دیگر رنگ‌های گرم یا سرد روی اندازه‌های ظاهری اتاق است که کوچکتر و بزرگتر از مقدار واقعی به نظر برسند. رنگ‌های گرم باعث کوچکتر به نظر رسیدن اتاق می‌شوند.

      در حالی که رنگ‌های سرد اتاق را بزرگتر نشان می‌دهند.

      انتخاب رنگ نور منبع نور به عوامل زیر بستگی دارد:

      _کاری که در ناحیه تامین روشنایی انجام می‌شود

      _شرایط داخل اماکن

      _سازگاری با سایر منابع نوری موجود مثل لامپ‌های نور زرد

      برخی از کارهایی که در ناحیه تامین روشنایی انجام می‌گیرند، نیاز به منابع نوری با بازده رنگ بسیار خوب دارند. مشخصه‌های منابع نوری در هر دو مورد بازده رنگ و دمای رنگ برای این کاربردها معمولا در استانداردهای مربوطه تعیین می‌شوند.

      انتخاب دمای رنگ به شدت روشنایی بستگی دارد، در شدت روشنایی کم نیاز به دمای رنگ پایین است و در شدت روشنایی زیاد نیاز به دمای رنگ بالا. این انتخاب احتمالا پیرو این مساله است که نور روز معادل دمای رنگ بالا با شدت روشنایی زیاد پنداشته می‌شود؛ در حالی که نورش (دمای رنگ پایین که حباب هنگام شب در اطراف آن می‌نشست) برابر با شدت روشنایی کم تصور می‌شد.

      انتخاب صحیح منابع نوری و ترتیب رنگ‌ها یک امر تجربی است، زیرا در مورد اینکه رنگ‌های مختلف در زیر نور منابع نوری مختلف و در محیط‌های مختلف چگونه به نظر خواهند رسید جز با تجربه شخصی نمی‌توان نظر داد.

      رنگ نور، آن تاثیر حسی است که به وسیله مجموعه طول موج‌های مختلفی توسط چشم دریافت می‌شود، ایجاد می‌شود. رنگ نور را نباید به عنوان یک مشخصه سطوح منعکس کننده نور تلقی کرد. رنگ نورهای منعکس شده از سطوح به انتخاب نوع منبع نوری بستگی دارد. نهایتا اینکه تصمیم‌گیری در مورد اینکه یک سطح رنگی در زیر نور یک منبع نور خاص چه رنگی به نظر خواهد رسید با استفاده از تجربیات عملی ممکن می‌گردد.

       

       

       

      چرا میراث فرهنگی مهم است؟

       

      بی هویتی و عقب ماندگی از پیامدهای افراط و تفریط در برخورد با میراث فرهنگی است

      بیایید بحث امروز یعنی جایگاه میراث فرهنگی در توسعه کشور را با یک مثال ساده آغاز کنیم. فرض می کنیم شما در بزرگراهی پرتردد در حال رانندگی هستید. در این بزرگراه بجز شیوه رانندگی شما دو نوع دیگر قابل مشاهده است. برخی با سرعت سرسام آور از میان ماشین های دیگر می گذرند و راه را برای خود باز می کنند.

       

       

      اینان فقط به مقصد و هرچه سریع تر رسیدن به آن می اندیشند. در نقطه مقابل، رانندگانی هستند که میخکوب آیینه ماشین خود شده و چشم از آن برنمی دارند. آنها ششدانگ حواس خود را به خودرو های پشت سر داده اند و با احتیاطی فوق تصور در حال رانندگی هستند. عقل سلیم حکم می کند از هر دوی اینها فاصله بگیرید، چون احتمال وقوع تصادف در هر دو مورد قابل تصور است. میراث فرهنگی همچون آیینه ای است که جوامع، در مسیر پرتردد و پرحادثه که به پیشرفت و توسعه ختم می شود باید نیم نگاهی به آن داشته باشند. نه می توان این آیینه را از بیخ و بن برکند و دور انداخت و نه می توان میخکوب دائمی آن شد. به عبارت بهتر راننده هوشمند، خود را اسیر این دو شیوه نمی سازد یا به اسم تجدد و شتاب، کشور را مانند پیست اتومبیلرانی بزرگ در نظر و تمام فعالیت های انسانی اعم از خصوصی و عمومی را تابع رسیدن و هرچه سریع تر رسیدن یا به بهانه هویت، در توهم احتیاط و حفظ هر آنچه در پشت سرش قرار دارد به طرد اتومبیل های دیگر و پیشروی غرقه، چراکه نتیجه نگرش نوع اول بی هویتی و پیامد رویکرد دوم عقب ماندگی است.

      با این مثال موجز که حکم مقدمه را دارد تعریفی جامع و مانع از میراث فرهنگی ارائه و جایگاه آن را در توسعه پایدار روشن می کنیم.

      میراث فرهنگی برگردان فارسی Cultural Heritage است که در تمایز با جنس دیگری از میراث است که به آن میراث طبیعی( Natural Heritage )می گویند؛ اما نکته جالب این که کلمه میراث معرب واژه یونانی میرازوست. میرازو در زبان یونانی یعنی تقسیم و بخش و پخش کردن سهم و قسمت هر کسی را به او دادن. (ملا صالحی، ۱۳۸۹: ۱۹) واژه میرازو احتمالا در هنگامه ترجمه متون یونانی وارد زبان عربی شده و در سال های پس از آن همراه مشتقاتش چون ارث، میراث و توارث در زبان فارسی به کار گرفته شده است.

      همان گونه که ملاحظه می کنید در بطن کلمات Heritage انگلیسی، میرازوی یونانی و میراث عربی و فارسی از گذشته به ارث رسیدن مستتر است. بنابراین از این جهت با مفهوم عناصر فرهنگی که از گذشته باقی مانده اند همخوانی کامل دارد، اما به دلیل بار منفی که در عبارت میراث فرهنگی وجود دارد نگارنده به فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد می کند واژه ای دیگر جایگزین آن شود. نه به دلیل غیرایرانی بودن آن، بلکه به این دلیل که میراث فرهنگی، عناصری به ارث رسیده را به ذهن متبادر می کند که به دلیل ماهیت شکننده شان باید از دسترس دیگران دور نگه داشته شود، اما نیک می دانیم در برنامه های توسعه محور امروزین، بزرگ ترین دغدغه آن است که چگونه می توان آثار تاریخی و میراث فرهنگی شکننده را به عنوان منبعی زنده، توسعه آور و هویت بخش با زندگی روزآمد مردم هماهنگ کرد. بدون تردید اولین و ضرورتی ترین گام، تغییر در مفاهیم و نگرش های سنتی است.

      ● مفهوم میراث فرهنگی

      از آنجا که واژه فرهنگ بیش از ۲۰۰ تعریف مختلف دارد، طبیعی است برای فربه ترین بخش فرهنگ یعنی میراث فرهنگی نیز تعاریف گوناگون وجود داشته باشد، اما به گمان نگارنده، جامع و مانع ترین تعریف چنین است:

      «هر پدیده ای (اعم از منقول و غیرمنقول، مادی و معنوی) که قدمتی دارد و حامل پیام انسانی است. چیزی از انسان های گذشته برای عرضه دارد.» (حجت، ۱۳۸۰: ۸۱)

      بنابراین با این تعریف شیء بودن، قدمت و پیام انسانی را می توان سه معیار اصلی میراث فرهنگی در نظر گرفت؛ اما فراموش نکنیم این پیام مستتر در آثار تاریخی است که این نوع آثار را از گونه دیگری از مواریث که طبیعی یا طبیعت ساز نامیده می شود، متمایز می سازد. نکته تأمل برانگیز این که درک پیام های نهفته در میراث اعصار و افعال آدمیان در قرآن کریم به کرات توصیه شده است. (مثلا بنگرید به سوره مبارکه یونس، آیه ۹۲)

      ● ارزش های میراث فرهنگی

      شاید یکی از کلیدی ترین موضوعات در مباحث مربوط به میراث فرهنگی موضوع ارزش است؛ چراکه تمام آنچه ما در رابطه با میراث فرهنگی انجام می دهیم اعم از شناسایی، حفاظت و معرفی همه به خاطر ارزش هایی است که در میراث فرهنگی (آثار تاریخی ـ فرهنگی) مستتر است، اما مهم ترین ارزش های میراث فرهنگی عبارت است از:

      الف ـ ارزش هویتی: این دسته از ارزش ها نمایانگر پیوندهای عاطفی جامعه با میراث فرهنگی است. عناصری چون رویدادهای اساطیری، داستان های افسانه ای، مراسم آئینی، رخدادها، شخصیت های ملی، مذهبی و… ازجمله عناصر هویت بخش است که دریافت های عاطفی جامعه را شکل می بخشد. اهمیت این ارزش که بنیادی ترین ارزش ها نیز محسوب می شود را با ذکر مثالی ساده مورد تأکید قرار می دهیم. تصور کنید روزی از خواب بیدار می شوید و حس می کنید همه چیز بیگانه است و هیچ چیز را به یاد نمی آورید و همه خاطره ها از ذهنتان زدوده شده است. چون شناسایی افراد و مکان ها نیز بخشی از کارکرد خاطره است، تشخیص این که کجا هستید و چه می کنید ناممکن است. از این بدتر، اطرافیان و آشنایان یا دشمنان و دوستان خود را نخواهید شناخت. این حافظه ماست که به ما کمک می کند در موقعیت های گوناگون رفتار متناسب از خود نشان دهیم. زندگی اجتماعی بدون نیروی حافظه ناممکن است. در مقیاسی بسیار بزرگ تر، میراث فرهنگی، دفتر حافظه گروهی از ملت ها و اقوام است. ملت های دنیا برای دانستن هویت تاریخی خود همیشه در پی یافتن و بازسازی گذشته ای هستند که در آن پیروزی ها، شکست ها و تجربه های گوناگون آنها را شکل داده است (علیزاده، ۱۳۸۶: ۵۴) بنابراین ملت تأثیرگذار، ملتی است با میراث فرهنگی غنی.

      ب ـ ارزش های هنری یا فنی: این نوع ارزش ها بر پایه پژوهش های علمی و هنری محققان استوار است که ویژگی هایی چون زیبایی شناختی، تکنیکی، ساختاری، کاربردی و طرز ساخت را آشکار می کند. شاید با استفاده از یک مثال بتوان اهمیت این نوع ارزش را آشکارتر کرد. نگارنده بهار، امسال سرپرستی کاوش باستان شناختی محوطه تاریخی فیض آباد از توابع کاشان را به عهده داشت. در بررسی های باستان شناختی سطح محوطه، سفال هایی با تکنیک لعاب دهی خاص به دست آمد که بنا به نظر دوستان محقق که در زمینه سفال و لعاب های ظروف سفالین در حال پژوهش هستند، این نوع لعاب تنها در دو دهه اخیر در جهان ابداع شده است، اما ساکنان محوطه فیض آباد ۸۰۰ سال پیش به این نوع زیبایی شناسی و تکنیک نائل شده بودند. چه بسا اگر در سنت سفالگری ایران گسست صورت نگرفته بود ابداع کننده این نوع لعاب، ما ایرانی ها بودیم نه کشورهای دیگر.

      ج ـ ارزش کم نظیر بودن: روشن است یکی از مهم ترین ارزش های میراث فرهنگی، نادر یا کم نظیر بودن این گونه آثار است. دقیقا به دلیل همین ویژگی است که حفاظت و صیانت از میراث فرهنگی از ضروری ترین اقدامات قلمداد می شود.

      د ـ ارزش اقتصادی: درست است که در جهان معاصر فضاهای عام همچون هتل ها، فرودگاه ها، مراکز فروش و… فزونی یافته اند و این گونه مکان ها درک نوینی از فضا فراهم می آورد که سابقه تاریخی آن وجود ندارد، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که در همین دنیای معاصر، ارزش های فرهنگی به منبع مهمی برای تولید پول و ثروت تبدیل شده و تغییر سبک زندگی گرایش به مکان های تاریخی و مصرف کالاهای فرهنگی را افزایش داده است، اما فراموش نباید کرد که سوءمدیریت فرآیند گردشگری می تواند به توسعه نامتوازن، نامطلوب و حتی تخریب یک اثر فرهنگی منجر شود. برای نمونه تنها می توان به تخت جمشید و مسجد جامع اصفهان اشاره کرد که در تعطیلات عید نوروز با فشار انبوهی از گردشگران روبه رو است. کیست که نداند فشار فیزیکی و رطوبت بر اثر تنفس به ترتیب اولی و دومی را با آسیب جدی مواجه می کند.

      ارزش کاربردی: در این نوع ارزش، استفاده جدید با یک اثر تاریخی تطبیق داده می شود و کاربردی جدید از ساختاری کهن انتظار می رود. درست است با استمرار کاربردهای مناسب می توان به استحکام مواریث یاری رساند، اما عکس آن نیز صادق است. چه بسا در نتیجه استفاده نامناسب و بی رویه از یک اثر تاریخی آن را دچار فرسایش و نابودی تدریجی کنیم.

      و ـ ارزش آموزشی: میراث فرهنگی از توان بالقوه در کمک به گردشگری فرهنگی، ترویج، تعمیق فرهنگ و تاریخ برخوردار است. به قول مولانای بزرگ:

      آنچه یک دیدن کند ادراک آن

      سال ها نتوان نمودن با بیان

      بی شک، ترکیب مناسب مواریث فرهنگی یا برنامه های آموزشی باعث ارتقای کیفی برنامه های آموزشی می شود، اما از دیگر سو می تواند منجر به تخریب یا خدشه به میراث شود.

      ت ـ ارزش اجتماعی: این دسته از ارزش ها به فعالیت های اجتماعی و سنتی که قابل تطبیق با زمان حاضر باشد، بستگی دارد. ارزش اجتماعی می تواند برای جامعه محلی نسبت به مواریث فرهنگی ایجاد حساسیت و علاقه کند که نتیجه آن حفاظت، تقویت و تعمیق مواریث فرهنگی است. بی تردید با مشارکت جوامع محلی در زمینه توسعه گردشگری نه تنها می توان از کمرنگ شدن هویت اجتماعی و فرهنگی این گونه جوامع جلوگیری کرد، بلکه بر تقویت و تعمیق آن نیز همت گمارد.

      ● در های میراث را به روی گردشگران بازکنیم

      انسان ایرانی از گذشته های بسیار دور تا یکصد سال پیش آثاری خلق کرده و مورد استفاده قرار داده که آنها را میراث فرهنگی می نامند. میراث فرهنگی، هم ارزش های ذاتی دارند و هم ارزش هایی که حاصل نگرش و رویکرد جامعه هستند و با زیرساخت های سیاسی و اقتصادی جامعه ارتباط دارند. بنابر تعریفی که در قوانین و بخشنامه های مربوط وجود دارد عبرت آموزی مهم ترین بهره ای است که می توان از بازدید آثار فرهنگی ـ تاریخی حاصل کرد. اما بدیهی است این نوع بهره برداری تمام قابلیت های میراث متنوع ایران را آشکار نمی کند. در جهان کنونی که صنعت گردشگری از کارآمدترین و پویاترین فعالیت های فرهنگی و اقتصادی محسوب می شود بایسته است درهای میراث فرهنگی به روی جامعه داخلی و گردشگران خارجی باز شود و این گونه آثار را از حاشیه ایستای زندگی به متن پویا و پرتحرک آن وارد کرد، بویژه در روزهایی که پرهیز از خام فروشی نفت توصیه می شده، صنایع کم ضرر اما بیش بازده به عنوان صنایع جایگزین جستجو می شود. اما باید مراقب بود سوءمدیریت به توسعه نامطلوب یا حتی تخریب یک اثر فرهنگی ـ تاریخی منجر نشود. این مورد غالبا زمانی به وقوع می پیوندد که به جای استفاده از یک رهیافت گروهی مناسب تر هزینه ـ سود، ارزش سود به اشتباه محاسبه شود و کیست که نداند اشتباه در مورد میراث فرهنگی بدون جایگزین، فاجعه آمیز است.

      رضا نوری شادمهانی

      باستان شناس

       

      ۱تکنیک: قلم فلزی ، ماژیک و استون

      مدت زمان ۱۵ دقیقه

      ابعاد شیت :A3

      کانسپت طرح شکست شیشه است وبا استفاده از سطوح مثلثی حجم کلی شکل گرفته است.

      آسمان با استفاده از استون ورنگ ملایم آبی در اطراف بنا نمایش داده شده است.

      کنتراست شدید بین رنگ مشکی و رنگ آبی – بنفش روی بنا باعث گویا تر شدن طرح معماری شده است.

      ۲تکنیک: قلم فلزی ، ماژیک

      مدت زمان ۱۵ دقیقه

      ابعاد شیت :A3

      در راندو آسمان بصورت افقی ترسیم شده است.باید توجه کرد که آسمان نزدیک بنا پررنگ تر و هر چه از بنا دور می شویم روشن تر می شود.

      در ترکیب فرم معماری از ریتم بخوبی استفاده شده است.

      ۳تکنیک: قلم فلزی ، ماژیک

      مدت زمان ۱۵ دقیقه

      ابعاد شیت :A3

      طرح با استفاده از رنگ های تیره راندو شده و آسمان با رنگ روشن ارائه شده است که به گویا تر شدن طرح کمک کرده است.

      ۴تکنیک: قلم فلزی ، ماژیک

      مدت زمان ۱۵ دقیقه

      ابعاد شیت :A3

      آسمان با استفاده از خطوط عمودی ارائه شده است.

      در قسمت پائین بنا بیشتربه جزئیات پرداخته شده و هر چه به سمت بالا می رویم از جزئیات کاسته شده است.

      با استفاده از انعکاس ساختمان در کف ،بنا روی زمین نشسته است.

      ۵تکنیک: قلم فلزی ، ماژیک

      مدت زمان ۱۵ دقیقه

      ابعاد شیت :A3

      با استفاده از هاشور وماژیک طوسی قسمت های تیره بنا نمایش داده شده است.

      سفید گذاشتن فیگورها موجب درک بهتر فضا شده است.

      در طرح معماری از ریتم و تکرار استفاده شده است.

      ۶تکنیک: قلم فلزی ، ماژیک و استون

      مدت زمان ۱۵ دقیقه

      ابعاد شیت :A3

      درراندوی آسمان از رنگ های مکمل زرد و بنفش استفاده شده است.

      تیره کردن پس زمینه در قسمت پائین با رنگ مشکی باعث نمایش بهتر طرح شده است.

      انعکاس ساختمان با استفاده از استون در روی زمین نمایش داده شده است.

      کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

      یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

      شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


      چیدمان آپارتمان و خانه‌های نقلی

       

      استفاده از نکات زیر برای تبدیل کردن آپارتمان یا خانه کوچک شما به یک مکان مجلل، زیبا و جادار کمک می کند:

      چیدمان خانه‌های نقلی

      ** بزرگ‌ ترین مبل خود را جلوی بزرگ‌ترین و طولانی ترین دیوار قرار دهید و قسمت مرکزی را کاملا قابل دید بگذارید.

       

       

      چیدمان آپارتمان و خانه‌های نقلی

       

      **به جای کاناپه بزرگ و یک ست جاگیر، یک ست مبلمان کوچک با طراحی باز خریداری کنید تا هر وقت که خواستید، به راحتی چیدمان آن را براساس راحتی و علایق خود تغییر دهید.

      **چراغ‌هایی که در سقف قرار داده می شوند، نباید طوری باشند که ارتفاع اتاق را کم کنند.

      **روشن‌تر بودن سقف نسبت به دیوارها و مبلمان باعث روشن‌تر شدن و دلبازتر شدن اتاق می شود.

       

       

      چیدمان آپارتمان و خانه‌های نقلی

       

      **نور سفید و ملایم که به طور مساوی سراسر اتاق را عادلانه روشن کرده باشد، باعث بزرگتر نشان دادن اتاق می شود.

      **استفاده از تک‌ رنگ‌های ملایم، اتاق را بزرگ‌تر نمایش می دهد.

      **از آینه‌ها و سطوح صاف و درخشنده که هر چه بیشتر نور را منعکس کنند و اتاق را بزرگتر و روشن‌تر نشان دهند، استفاده کنید.

      ** از نقش‌ها و طرح‌های کوچک‌ تر برای دیوارها و اسباب‌های بزرگ استفاده کنید.

      میز اتاق نشیمن را از نوعی انتخاب کنید که زیر آن چندین قفسه داشته باشد تا بتوانید بعضی از لوازم مثل کتاب یا مجلات یا وسایلی از این قبیل که به طور معمول روی میز قرار دارند.

       

       

      چیدمان آپارتمان و خانه‌های نقلی

       

      **یکی از راه‌های بزرگ جلوه دادن یا ایجاد فضا در خانه کوچک، استفاده از وسایل کوچک است. مثلا استفاده از تلویزیون‌هایLCD و نصب آن به دیوار می تواند به باز کردن فضا مخصوصا در خانه‌هایی که سقف‌شان کوتاه است، کمک کند.

      **میز اتاق نشیمن را از نوعی انتخاب کنید که زیر آن چندین قفسه داشته باشد تا بتوانید بعضی از لوازم مثل کتاب یا مجلات یا وسایلی از این قبیل که به طور معمول روی میز قرار دارند را زیر میز بگذارید تا از بهم‌ ریختگی جلوگیری شود.


       

      خانه ای در یک منطقه مسکونیِ در شهر کووری در ژاپن

      در یک منطقه  مسکونیِ در شهر کووری در ژاپن، “خانه ای در کووری(house in koori)”، که بوسیله ی شرکتی با نام معماران آکیو کامیا و همکاران(akio kamiya architect & associates)- مستقر در اَکیاما -؛ تفسیری معاصر از مسکن بومی را ارائه می کند. شالوده ی کار که از بتن مسلح تشکیل شده؛ توالیِ ابتدایی و درونی را حاصل می کند.

      2139634759749559498380201255229496_400_01

       

      در حال عبور از ایوان اصلی؛ ساکنین شاهد باغی در حیاط خواهند بود، اتفاقی که برای اتاقی به سبک و سیاق ژاپنی در گوشه ی کار تعیین مرز می کند. دسترسی به طبقه اول از طریق راه پله ای در مرکز صورت می گیرد، در این طبقه اهل خانه با مناظر قاب بندی شده ای که با کوه های سر سبز احاطه شده، مواجه می شوند، مناظری که از فضای عمومی و اتاق های خواب قابل رویت است. در تضاد با اتمسفر خنک طبقه همکف؛ پالتی از متریال های گرم با تنوع در چوب های رنگی طبقه بالا را شامل می شود. ترکیبی از آشپزخانه، نشیمن و نهارخوری، در زیر سقف مثلثی، حاصل از الوارها و نیز تیرهای اکپوز چوبی، جمع شده اند.

      مـنـــــــبـع : http://www.designboom.com

       

      2139634759750193862075201259223866_400

      2139634759749765295755201216225296_400

      213963475974948028470020124822286_400

      2139634759750372141680201217222146_400

       

      2139634759750547755440201234227756_400

      2139634759750635640440201243225646_400_01

      2139634759750744227240201254224226_400

       

      2139634759750457175300201225227176_400

      قایق اوکولوس

       

      صورت سازی این خانه لوکس شناور کاملا به عمد صورت گرفته است تا عرشه جلو آن همانند دهانی خمیازه کشان از موجود دریایی غول پیکری به نظر برسد و منحنی های براق آن تقلیدی از خطوط جانوران اقیانوس باشد. تجهیزات کامل همراه با استخری در بالای عرشه و طراحی های داخلی باشکوه ، این قایق را به خانه های مدرن و متحرک بیشتر شبیه ساخته است تا کروزهای تجملاتی.
      نسخه کوچکتر و ساده تر از این طراحی های دیدنی و جالب ، یک طراحی کامل و منحصر بفرد است ؛ همراه با برشهایی صافتر و موثرتر و استخری نیمه باز که در زیر پوسته قرار گرفته است. طراحی صنعتی و طراحی معماری با یکدیگر می تواند به خلق آثار شاخص منجر می شود. همچنان که در این پروژه طراحی معماری دریایی با مکانیک و تکنولوژی ساخت قطعات صنعتی در تعامل علم و هنر معماری با صنعت ماشین سازی ، سبب پویایی هر دو می گردد به همین سان طراحی معماری بسیاری از رشته ها را می تواند پوشش دهد.

      .jpg_400_02

       

      26036348965654166022652012212766011_400

      26036348965666091022652012202791011444_400

      نام خانه : خانه رز سایدلر
      هری سایدلر متولد وین در سال ۱۹۲۳ بود و از بریتانیا و کانادابه دانشگاه هاروارد رفته بود و زیر نظر والتر گروپیوس اموزش معماری دیده بود .او با فارغ التحصیلی در سال ۱۹۴۵ شغلی در دفتر کار مارسل بروئر درنیویورک اختیار کرد و بر روی خانه های متعددی شامل کلبه ی چیمبرلینو خانه شخصی بروئر کار کرد. وی تبدیل به یک پیرو علاقه مند استادان خود گردید و هنگامی که نزد والدینش در سیدنی امد خانه ای را به سبک بروئر برایشان طراحی کرد و طرح این خانه کپی دقیق خانه ای است که سایدلرهمراه با اردی تامسون همگامی که در نیویورک بود طراحی کرد وخانه رز سایدلر فقط به خاطر واقع شد نش در خاک استرالیا یک خانه استرالیایی محسوب می شود.

      ارتباط طرح خانه و زمین
      طرح این خانه یک مکعب است که از زمین رشد کرده و به اطراف کنسول شده است. یک شیب تندرو به شمال که دیدهای وسیعی بر فراز دره جنگلی دارد کنده شده و با دیوارهای حائلی از سنگ طبیعی که مانند لنگرهایی ساختمان را به زمین اطراف ان پیوند می دهند حفاظت شده است ومکعب اصلی ساختمان بر روی این سکو با ارتفاع یک طبقه روی زمین قرار می گیرد.

      main_image_400

      توضیح پلان
      خانه دارای پلان یو شکل است و مکعب اصلی ساختمان بر روی سکوئی با ارتفاع یک طبقه روی زمین قرار میگیرد و دارای :
      ۱٫ پارکینگ
      ۲٫یک اتاق کار
      ۳٫ هال ورودی کوچک
      میباشد که در پای طرح کنده کاری شده است.یک پله مستقیم از هال ورودی برخاسته و به میان طبقه اول در همجواری یک وید کوچک پشت یک تراس چوبی منتهی می شود که اتاق خواب ها در یک بال و فضاهای نشیمن در بال دیگر میباشد که توسط یک فضای خانوادگی چند منظوره و تراسی باز از یکدیگر جدا شده اند .

      dsc00300webcright_400

      نمای ورودی

      0_400

      رمپ چوبی از جلوخان طرح به سمت طبقه اول

      1_400_05

      راه پله طبقه دوم به همراه وید پشت ان

      2_400_01

      تراس قسمت پذیرایی

      dsc00258webcright_400

      ناهار خوری و آشپزخانه

      dsc00273webcright_400

      dsc00272webcright_400

      پذیرایی و شومینه سنگی

      dsc00259webcright_400

      برخلاف ویژگی های قبلی پروژه های پیتر آیزنمن خانه ی شماره VI شامل بی نظمی، ابهام و بدون هیچ تطابقی با خانه های سنتی می باشد. در حقیقت خانه هیچ شباهتی به یک منزل معمولی و منطقی ندارد. آیزنمن یکی از اعضای شرکت پنج نیویورکی این خانه را بین سال های ۱۹۷۵-۱۹۷۲ برای خانم و آقای ریچارد فرانک که آثار این معمار را علارغم اینکه به وی لقب معمار مقوایی و نظریه پرداز داده بودند، بسیار مورد تحسین و تمجید قرار می دادند، طراحی کرد. این موضوع به آیزنمن فرصت داد تا تئوری خود را به اجرا بگذارد و یکی از مشهورترین و سخت ترین خانه ها را در ایالت متحده آمریکا بنا کند.

      16606345807628390475802011432890411_400

      این خانه در مکانی مسطح واقع در کارنوال است که خانه ی شماره VI همانند یک مجسمه بر روی زمین اطراف استاده است. این طرح برگرفته از یک پروسه ی مفهومی و ذهنی است که از یک شبکه آغاز شده است. آیزنمن این شبکه را اصلاح کرد و از این رو خانه به چهار بخش تقسیم شد و در هنگام تکمیل ساختمان خود این بنا می توانست یک فرآیند طراحی بی نظیر و بی سابقه محسوب شود. بنابراین عناصر ساختاری کار آشکار بودند واز این رو این فرآیند مشهود بود اما همیشه قابل درک و فهم نبود. به این ترتیب این خانه به تحقیق و مطالعه ای میان ساختار واقعی و تئوریکی تبدیل شد.

      16606345807632661686802011262861611_400

      2192634791929846363190201244296367_400

      این اثر به طور متناسب و کارآمد با استفاده از یک سیستم محافظتی و نورپردازی ساده ساخته شده است. با این وجود برخی ستون ها یا پرتوهای نوری هیچ نقش ساختاری را ایفا نمی کنند و تنها به منظور ارتقا و بهبود هرچه بیشتر طرح ذهنی و مفهومی ساختمان پدید آمدند. برای مثال یک ستون در بالای میز غذاخوری آشپزخانه معلق است که حتی به زمین هم نمی رسد.
      در سایر فضاها پرتوهای نور به هم می رسند اما یکدیگر را قطع نمی کنند، و بدین ترتیب یک مجموعه ی حمایتی یا حفاظتی پدید می آورند. رابرت گاتمن در خصوص این خانه چنین نوشته است “بسیاری از این ستون ها نفش حفاظتی و استقامتی در نقشه ی ساختمان را ایفا نمی کنند، اما وجود دارند مثل شکاف های موجود در دیوارها، سقف و کف که بیانگر نقشه ی ساختمان تا سیستم هندسی و ریتمیک اعتقادی و ذهنی آیزنمن را برجسته و آشکار می سازند.” ساختار این خانه با شبکه ی آیزنمن به منظور بیان طرحی که بتواند ایجاد فضاهای داخلی را با یک سری برنامه و نقشه که یکدیگر را خنثی می کنند هماهنگ است.
      با نادیده گرفتن نظر و عقیده تشکیل این کار ویژه، آیزنمن فضاهایی خلق کرده است که به خوبی نورپردازی شده اند اما برای یک زندگی معمولی غیر متعارف و عجیب می نماید. کارهای وی برای کاربران ایجاد سختی و دشواری می کند از این رو آن ها مجبورند خود را با معماری نوین آن وقف دهند و دائما از رشد معماری آگاه باشند. برای مثال در اتاق خواب اصلی یک شکاف شیشه ای وجود دارد که از کف تا سقف کشیده شده و اتاق را به دو قسمت تقسیم می کند، بدین ترتیب اجبارا تخت ها به طور جداگانه در دو طرف اتاق وجود دارند به گونه ای که زن و شوهر مجبورند جدا از هم روی تخت های جداگانه بخوابند. یکی دیگر از جوانبی که ایجاد کنجکاوی می کند یک پلکان برعکس و فاقد عملکرد میباشد، عنصری که محورهای خانه را به تصویر می کشد و برای جلب توجه به رنگ قرمز رنگ آمیزی شده است.
      جنبه های بسیار دیگری نیز وجود دارد که در زندگی معمولی اخلال ایجاد می کنند مانند ستونی که در بالای میز غذاخوری معلق است و میزها را از هم جدا کرده و همچنین یک حمام ساده که تنها راه دسترسی به آن با عبور از اتاق خواب میسر می شود. به همان اندازه که طراحی این خانه برای ساکنین آن ایجاد مزاحمت می کرد آیزنمن قادر بود به طور مداوم به کاربران بیاموزد که چگونه می توانند از طریق معماری اطرافشان زندگی خود را تحت تاثیر قرار دهند.
      بدین ترتیب او در ایجاد یک خانه هم به عنوان یک ساختمان و هم در جایگاه یک اثر هنری فردی موفق بود اما تغییر اولویت ها در هر مورد منجر به ایجاد یک اثر هنری شد. وی یک خانه ساخت که در آن انسان مجبور است در یک اثر هنری یک مجسمه ی پیرو از یک اثر هنری زندگی کند و با توجه به خواسته های متقاضی که از زندگی در آثار هنری و شعرگونه ی آیزنمن لذت می برند، این خانه یک اثر بسیار موفق محسوب می شود.
      موقعیت: کارنوال – کانکتیکات

      مـنـــــــبـع : www.archdaily.com

      219263479192526426388520126294267_400_01

      2192634791929715150885201231295157_400

       

      دفتر معماری ساندرز: استدیو برج

      آخرین سازه تکمیل شده از یک مجموعه ی در حال انجام شش تایی، با نام ” استدیو برج”، طراحی شده بوسیله ی دفتر” معماری ساندرز” ، واقع در نروِژ، بر خلیج کم عمق جزیره فوگو در کانادا مشرف است. یک نیمرخ سیاه رنگ [سیلووت] در میان منظره ی صخره ای، فرم گوشه دار و همچنین پیچان را تشکیل می دهد؛ با یک نور گیر منحصر به فرد؛ که هم عملکرد پنجره را تشدید می کند و هم نور را بیشتر جذب می کند. این ساختمان سه طبقه، با مسیر ساحلی صخره ای از شهرهای مجاور، یا با پیاده روی در طول راهی چوبی با ۱۲ اینچ پهنا قابل دسترسی است؛ مسیری که از جاده شلوغ جدا شده، از روی باتلاق گذشته و به ورودی می رسد. در زمان ساخت، از این مسیر باریک به منظور حفاظت از گلسنگ ها، برای انتقال مواد با چرخ دستی استفاده می شد. یک شکل مثلثی حاصل از فرم، بالای ورودی را می پوشاند و نقش سایبان را بازی می کند. یک آتشگاه در طبقه همکف، آشپزخانه کوچک و سرویس بهداشتی در خدمت ساکنین موقت این بنا قرار می گیرد. پله ای در میان دیواری شیب دار، به طبقه اول منتهی می شود، و به هنرمندان اجازه می دهد تا بر روی سطح کناری آن تکیه کنند و از پنجره مثلثی به بیرون خیره شوند و نور شمالی را احساس کنند.

      214263476008021678222520121236786_400

      2142634760080492897365201229232896_400_01

      214263476008089649458020129236496-1_400

      21426347600808107871752012123786_400

      2142634760080747558800201254237556_400

      2142634760081534979105201213234976_400

      214263476008145507211020125235076_400

      2142634760081387049120201258237046_400

      2142634760081278198665201247238196_400

      کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

      یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

      شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


      دکوراسیون شاد و دلباز و شیک

      کارشناسان توصیه می کنند ۱۰ روش زیر که از نقاشی رنگ سفید روی دیوارها گرفته تا انتخاب مبلمان راحت را در خانه خود اعمال کنید تا خانه ای شاد و دلباز داشته باشید.

      ۱. ادغام مدل های مختلف از فرهنگ های متفاوت

      یکی از جالب توجه ترین دکورهای خانه ترکیب فرهنگ و دوره های مختلف زمانی است. با قرار دادن وسایل بلند و کوتاه در کنار هم می توانید نمایی تصادفی و بسیار خودمانی درست کنید که حس خوبی به بیننده القا می کند. اتاق نشیمنی که در عکس ملاحظه می کنید، شامل میز پیش دستی مربوط به دهه ۱۹۳۰ میلادی، مبلمان دهه ۴۰ و صندلی های دهه ۵۰ و آینه ای با طراحی دهه ۷۰ میلادی تزئین شده است.

       

      دکوراسیون شاد و دلباز و شیک

       

      ۲. استفاده از رنگ های شاد

      دیوارهای خانه خود را با رنگ های شاد و نشاط آور رنگ آمیزی کنید. رنگ هایی همچون یاسی، ارغوانی، سفید، سبز روشن، فیروزه ای و صورتی رنگ هایی شاد و دوست داشتنی هستند. این رنگ ها بازتاب دهنده نور، آرامش و شادی هستند و حس جوانی را به بیننده القا می کنند.

      ۳. استفاده از وسایل تزئینی دلخواه

      در خانه خود می توانید از هر نوع وسیله تزئینی که دوست دارید، استفاده کنید. بدون شک اگر چیزی را دوست داشته باشید، حتما برای آن در خانه جایی پیدا خواهید کرد.

      وسایلی را انتخاب کنید که هرگز از دیدن آنها خسته نمی شوید. می توانید اتاق نشیمن خود را با انواع وسایل عتیقه همچون شومینه های ساختگی و دکوری یا مجسمه های پایه دار تزئین کنید. دیدن وسایلی که دوست دارید به شما نشاط می دهد.

       

      دکوراسیون شاد و دلباز و شیک

       

      ۴. ایمان به معجزه رنگ سفید

      سفید منعکس کننده نور است به همین دلیل، انرژی های مثبت زیادی از خود منعکس می کند. این رنگ ترکیبی از انواع رنگ هاست و شما آن را نمی بینید و همین آن را به منبعی از انواع انرژی ها تبدیل کرده است. برای اتاق های کوچک و تاریک می توانید رنگ سفید را انتخاب کنید تا بزرگ تر، دلبازتر و شادتر دیده شوند.

      ۵. استفاده از مبلمان منحنی

      استفاده از وسایل و مبلمان با لبه های گرد و منحنی کمک می کند تا فضا دوست داشتنی تر و شادتر دیده شود. استفاده از میز پیش دستی بیضی، لوستر استوانه ای یا مبل های انحنادار همه در شاد و زیباتر کردن فضا نقش موثری دارند.

       

      دکوراسیون شاد و دلباز و شیک

       

      ۶. استفاده از طرح و رنگ های خنثی

      سعی کنید در وسایل خانه خود از رنگ های خیلی تند و طرح های بولد و شلوغ استفاده نکنید. هر چه مبلمان ساده تر و رنگ ملایم تری داشته باشد، انسان احساس راحت تری برای برقراری ارتباط خواهد داشت. به طور مثال، وقتی کاناپه شما سفید است گویا شما را هدایت می کند تا با اطرافیان مکالمه ای شاد داشته باشید.

      ۷. استفاده از گزینه های رنگی در ورودی خانه

      همیشه نخستین برخوردها ارزش بالایی دارند. به همین دلیل، مهم است که وروی خانه خود را با وسایل زیبایی تزئین کنید تا حس خوبی برای دیدن باقی جاهای خانه به بیننده القا کند. استفاده از وسایلی که رنگ های شاد و جذاب دارند، موجب شادی و سرزندگی می شود.

      ۸. ترکیبی از رویا و تخیل

      استفاده از وسایل تعجب برانگیز در دکور خانه، فضای خانه را از جدی و خشک بودن خارج می کند. به طور مثال، بسیار جالب است اگر وسایل مختلف را در جاهای غیرمعمول بگذارید. با این کار تعجب بیننده را بر می انگیزید و موجب شادی او می شوید.

      ۹. جسارت به خرج دادن در فضاهای کوچک

      هر چه اتاق کوچک تر باشد، باید جذابیت بیشتری به آن ببخشید. به طور مثال، می توانید از کاغذدیواری هایی با رنگ های تند و طرح های شلوغ برای تزئین اتاق خواب استفاده کنید. سعی کنید در فضاهای کوچک تا می توانید از هنرهای خود کمک بگیرید تا فضا شاد به نظر برسد.

      ۱۰. خلق زیبایی با اعمال کنتراست

      با قرار دادن وسایل ساده و بی ارزش در کنار وسایل قیمتی می توانید جذابیت جالبی به فضا ببخشید. بهترین اتاق برای اعمال این گونه تضادها، آشپزخانه است. به طور مثال، می توانید سنگ مرمر سفید را روی کانتر آشپزخانه ای جزیره ای گران قیمت خود کار کنید. این کار فضا را خودمانی تر و در نتیجه شادتر می کند.

       

       

      کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

      یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

      شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


      رنگ سفید و رنگ های خنثی در طراحی داخلی

      رنگ ها در دو بستر اصلی در محیط حضور می یابند:

      پوشش های اصلی فضاها شامل دیوارها، کف ها، سقف ها و درها

      در مقام مقایسه این دو قالب با هم، به لحاظ نقش دکوراسیونی شان در محیط، پوشش های فضا از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند چون نسبت به لوازم دکوراسیونی ثابت تر بوده و به گونه ای نقش پس زمینه را برای آن لوازم اجرا می کنند.

       

       

      در میان این پوشش ها، دیوارها به جهت وسعت حضورشان در فضا،جایگاه ویژه ای داشته و میزان تأثیر گذاریشان بر دیگر لوازم دکوراسیونی بسیارچشمگیرتر است. گذشته از موضوع تأثیر بر روی دیگر لوازم محیط، دیوارها و رنگ انتخابشان در تغییر وسعت و نور فضا نیز بسیار مؤثر است.

      رنگ سفید

      رنگ سفیدالقاء کننده آرامش، صفا و آسایش است. سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردی ترین رنگها در طراحی دکوراسیونی یک فضا است زیرا که با همه رنگ ها قابل ترکیب است. منظور از ترکیب در این مباحث، کنار هم قرارگیری رنگ ها در یک کمپوزسیون رنگی درفضا است.

      به کارگیری رنگ سفید در فضا به خصوص برای پوشش های اصلی، آن مکان را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهد. بنابراین برای فضاهای کوچک و کم نور انتخاب ایده آلی است. سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی می شود، یک رنگ گرم را ایجاد میکند ولی در زیر نورهای مصنوعی به نظر سرد می رسد. در نتیجه با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوه ای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک ویا چند رنگ یاد شده در محیط تغییر می کند. این رنگ ها از کیفیت سفید نمی کاهند بلکه آن را گرم تر می کنند. رنگ سفید برای فضاهائی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبک های کاملاً مجزای معماری بسیار ایده آل است. برای حفظ آرامش فضایی با سطوح سفید می توان از لوازمی با رنگ های خنثی و بافت های طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگ های دراماتیک نیز به این ترکیب افزود.

       

       

      اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیون پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راههای ایجاد تعادل در محیط باحفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی،پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است.

       

       

      رنگ های خنثی

      رنگ های خنثی، رنگ هایی هستندکه از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگ های اولیه و ثانویه متمایل نیستند. با این تعریف رنگ های کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی جزءرنگ های خنثی محسوب نمی شوند ولی رنگ کرم یکی از رنگ های خنثی به حساب می آید.

      همین مسئله در مورد خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته است نیز صدق می کند. رنگ های خنثی در بسیاری از مواد طبیعی مانند سنگ ها، خاک، زمین، چوب ، حصیر، شن و امثال اینها و یا در برخی از موارد مصنوعی مانند فلز، شیشه، سیمان و غیره دیده می شوند. رنگ های خنثی در دنیای دکوراسیون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و کاربردی هستند. خنثی بودن آنها به این معناست که می توانید به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیبایی های هر یک به خصوص رنگ ها، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کرد. با توجه به آنکه این رنگ ها نیز آرام بخش و ملایم هستند. با پوشش دیوار به یکی از آنها می توان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو ، نوارهای چاپی و کاغذی ،پرده ها به طور کلی دیوارکوب ها فراهم آورد.

      گر فضا به قدری از لوازم دکوراسیون پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راههای ایجاد تعادل در محیط باحفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی،پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است. هنگامی که قصد دارید قسمتی از فضا مانند یک دیوار، در، پنجره و یا حتی خرده ریزهایی مانند دستگیره، چوب پرده و به طور کلی هر وسیله ای که در محیط وجود دارد به محض ورود بیننده به داخل، نظر او را جلب نکند. آنها را به یکی از رنگ های خنثی رنگ آمیزی کرده و یا رنگ خنثی را در انتخاب آنها درنظر بگیرید.

       

       

      از این خاصیت رنگ های خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگی ها و فرورفتگی ها می توان بهره زیادی کسب کرد. به عنوان مثال با رنگ آمیزی بخشی از فضا که دارای مشکل ساختاری است و شما نمی خواهید فوری مورد توجه بیننده قرار بگیرید، توسط یکی از رنگ های خنثی به راحتی می توانید آن را در نظر اول بپوشانید.

      به کارگیری رنگ های خنثی در محیط نیز با اهداف گوناگون دکوراسیونی صورت می گیرد.

      نصب تابلوئی به رنگ زرد، با خاصیت گرم در فضایی که اغلب پوشش ها و لوازم دکوراسیونی آن از رنگ های خنثی انتخاب شده است، می تواند دارای دو هدف باشد:

       

      ۱- جلب نظر بیننده به طرف اثر هنری تابلو که با نورپردازی این تأکید بیشتر می گردد.

      ۲- تغییر فضای یکنواختی با عنصری با رنگ آمیزی گرمتر و انرژی دارتر.

       

      رنگ های خنثی در پرده های مختلف از روشن تا تیره وجود دارند و به لحاظ سبک جزءترکیبات رنگی مورد استفاده در سبک کلاسیک هستند.

       

      به عنوان نمونه اگر طراح داخلی به لزوم جلوه دادن فرورفتگی در کنار پنجره و پله تأکید داشت به طور قطع یک و یاترکیبی از چند رنگ گرم را در کنار رنگ های ملایم و خنثی به کار می برد تا به این ترتیب نظر هر بیننده در حال عبور از آن محیط را به خود جلب کند. ولی اکنون باانتخاب اغلب پوشش های محیط به رنگ های خنثی مقصودی برعکس داشته و ممکن است هنگامی که فردی از پایین به بالا آمده و یا از پله ها به طبقه پایین می رود حتی این فضا رانادیده بگذرد.

       

       

       

      معماری پدیده ای است انسانی که همواره در خدمت نیازهای انسان قرار میگیرد و در مرزهای جغرافیایی یا سیاسی متوقف نمیشود،بلکه از آنها متاثر میشود و وارث اصول و تعلقاتی از گذشته میباشد.جهت درک و شناخت معماری اسلامی رویداد نگاری ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

       

      تاریخ ایران

      هنگامی که سخن از تاریخ ایران می‌رود باید به این نکته توجه داشت که آیا منظور تاریخ اقوام و مردمانی است که از سرآغاز تاریخ تا کنون در مرزهای سیاسی ایران امروزی زیسته‌اند یا تاریخ اقوام و مردمانی است که خود را به نحوی از انحاء ایرانی می‌خوانده‌اند و در جغرافیایی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمین‌هایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بوده‌است زیسته‌اند. گاه تاریخ ایران را از ورود آریایی‌ها (که نام ایران نیز از ایشان گرفته شده‌است) به فلات ایران آغاز می‌کنند. ولی این به این معنی نیست که فلات ایران تا پیش از ورود ایشان خالی از سکنه یا تمدن بوده‌است. پیش از ورود آرییایان به فلات ایران تمدنهای بسیار کهنی در این محل شکفته و پژمرده شده بودند و تعدادی نیز هنوز شکوفا بودند. برای نمونه تمدن شهر سوخته (در سیستان)، تمدن عیلام (در شمال خوزستان)، تمدن جیرفت (در کرمان)، تمدن ساکنان تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان (در نهاوند) و تمدن مانناییان در کردستان و آذربایجان.کاسی‌ها در (لرستان امروز) ذکر می‌شود.

      نکتهٔ مهم دیگر شناخت وضع مناطق داخلی ایران در زمان شکل‌گیری و رواج تمدن‌های کهن است. یعنی فهم اینکه در زمان تمدن‌ها و دولت‌های باستانی چون سومر، کلده، اور، بابل، آشور، اورارتو و نظائر آن، وضع این مناطق داخلی فلات ایران، که مجزا از منطقه مستقیم تحت حاکمیت این تمدن‌ها و دولت‌ها بوده‌است، به چه نحوی جریان داشته‌است؟

      ایران پیش از آریاییان

      پیش از آریاییان تمدن‌های شهر سوخته (در سیستان)، تمدن ایلام (در شمال خوزستان)، تمدن جیرفت (در کرمان)، تمدن ساکنان تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان (در نهاوند) و تمدن کاسی‌ها (در کرمانشاه و لرستان) و تپورها در تبرستان (مازندران)در سرزمین ایران بودند.

      ایلامیان یا عیلامی‌ها از هزاره چهارم پ. م. تا هزاره نخست پ. م. ، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی پشتهٔ ایران فرمانروایی کردند. به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسلهٔ عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهم‌ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م. است. تا پیش از ورود مادها و پارسها، تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ عیلام است.

      دانش پژوهشی‌های نوین نشان می‌دهد که عنصر ایرانی زبان همواره در میان تیره‌های به اصطلاح آسیانیک دخیل بوده‌اند

      ایران و آریاییان

      نظریه‌ای که امروز بیش از هر نظریهٔ دیگری در میان صاحب‌نظران مقبول است اینست که قبایلی که خود را آریایی (آریایی در زبان ایشان به معنی شریف یا نجیب بود) می‌خوانندند در اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد (در این تاریخ اختلاف بسیار است) به فلات ایران سرازیر شدند. از بررسی اساطیر و زبان ایشان برمی‌آید که ایشان خویشاوندی نزدیک با هندیان داشتند و گویا پیش از آمدن آنان به ایران و مهاجرت دستهٔ دیگر به هند با هم می‌زیستند. به هر حال آنچه مسلم است اینست که هر دو دسته خود را آریایی می‌خواندند.

      بخشبندی تاریخ ایران

      نکتهٔ دیگر آنکه معمولاً تاریخ ایران را به دو دورهٔ کلی تاریخ ایران پیش از اسلام و تاریخ ایران پس از اسلام تقسیم می‌کنند.

      دو روایت مختلف از تاریخ ایران پیش از اسلام وجود دارد: یکی روایت سنتی که مبتنی بر تواریخ سنتی است (شامل شاهنامه) و از نخستین پادشاه کیومرث (که پادشاه جهان و نه فقط ایران است) آغاز می‌شود و شامل سلسله‌های پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، ملوک‌الطوایفی (اشکانیان) و ساسانیان است. این روایت سنتی به یک معنی روایتی اسطوره‌ای از تاریخ ایران است و شامل اطلاعات ذی‌قیمت مردم‌شناسانه و اسطوره‌شناسانه‌است.

      روایت دیگر روایت مبتنی بر تواریخ خارجی (شامل تواریخ یونانی، ارمنی، رومی) و مدارک و یافته‌های باستانشناسی (شامل کتیبه‌ها و سکه‌ها) و به طور کلی روایتی مدرن و علمی‌است. در این روایت خاندان‌های پادشاهی در ایران پیش از اسلام از قرار زیرند: مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان.

      شاید بسیاری باور ننمایند که از سال سی‌ام هجری که سال مرگ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است تا سال ۱۳۴۴ه‍. ق(=۱۳۰۴ه‍. خ) که تاریخ برافتادن قاجاریان می‌باشد در درون حدود طبیعی ایران بیش از یکصد و پنجاه خاندان به استقلال یا نیمه استقلال پادشاهی کرده‌اند و از میان ایشان تنها چهار خاندان سلجوقیان و مغولان و صفویان و نادر شاه را می‌توان گفت که بر سراسر ایران حکمروا بودند. از دیگران طاهریان، سامانیان، صفاریان، غزنویان، بویهـیان، خوارزمشـاهیان، قره‌قویونلویان، آق‌قویونلویان، زندیان، قاجاریان اگر چه پادشاهان بزرگ و بنام بودند هیچ کدام سراسر ایران را زیر فرمان نداشتند. آن دیگران هم جز خاندان‌های کوچکی نبودند که هر کدام بر یک یا دو ولایت فرمانروا بودند.

      در زمینه دودمان‌ها باید این را به اشاره یادآوری کرد که در یک دوره که آل جلایر نیز بر بخش‌هایی از ایرانزمین فرمان می‌راندند، حدود بیست دودمان بر ایران فرمانروا بودند.

      دودمان‌های دوران پیش از اسلام ماد (آغاز قرن هشتم ق. م.۵۵۰ ق. م.) بنیان‌گذار (دیاکو) (هووخشتره)

      دودمان‌های پس از اسلام

       

      زندگینامه کمال الملک

      * از کمال الدین تا کمال الملک  ما هیچ وقت در ادبیاتمان عقده نداشته ایم، در موسیقی هم به اپرا و سمفونی و موزارت و بتهوون حسودی نکرده ایم.البته گاهی که مینیاتورمان را با رنسانس یا بیزانس مقایسه می کنیم کمی دچار عقده می شویم، اما بلافاصله کمال الملک را به یاد می آوریم که می گفت:

      «وقتی به رنسانس نگاه می کنم، از چشم میکل آنژ رنسانس را می بینم». او میکل آنژ را برتر از دیگر هنرمندان می دانست. کمال الملک در مقایسه میان «رامبراند» و «ورمی یر» رامبراند را بزرگ تر می دانست و می گفت: نهادش هنرمندتر است.

      کمال الملک برای ما یک نقاش ممتاز و یک استاد تمام عیار است. او هم پختگی دارد و هم قریحه و توانمندی. کمال الملک ذاتاً نقاش است. ضمن این که هنرمند بزرگی بوده، آدم با مرامی نیز بوده و تبار اخلاقی هم داشته است. یک مرد ایرانی، یک انسان کلاسیک، صاحب اصالت و نیکوخصال.

       

       

      برخی به او ایراد می گیرند که در عصر امپرسیونیست ها، او به دوران کلاسی سیسم اروپایی نظر داشته است. باید پرسید: اگر کمال الملک به جای کلاسیک ها، می رفت ودو پیکر برهنه برروی چمن نقاشی می کرد و به ایران می آورد، با چه واکنشی روبه رو می شد؟ آن آدم باشعور که بافرهنگ اصیل ایرانی تربیت شده بود، نمی توانست طور دیگری عمل کند. می خواهم بگویم، حتی اگر او یک اروپایی بود، یک اروپایی کلاسیک می شد. کمال الملک نخستین نقاش در طول تاریخ ایران است که به همه گفت: «هنرمند نقاش فرد مهمی است و قابل احترام است». او یک شخصیت اجتماعی معتبر و بی سابقه برای نقاش درمیان اقشار مردم فراهم کرد.

      او با به تصویرکشیدن پرده معروف «فالگیر»، بیش از هر خطابه و مقاله ای خرافات را به ریشخند گرفته است. درست است که قصر شیشه ای و آینه ای قاجار را کشیده، اما زشتی قاجار تازه به دوران رسیده را می توان در پشت این تابلوی پرزرق و برق و میان تهی، به خوبی مشاهده کرد.

      * خیلی قبل از این حرف ها، شخصیتی دیگر در تاریخ نقاشی ما بود به نام «کمال الدین بهزاد». هنرمندی که ذاتاً مردمی بود. کسانی که ذاتاً مردمی هستند، چه نقاش ممتاز باشند، چه شاعر برجسته، درد مردم را به خوبی می شناسند و دارا و ندار را در یک ترازو نمی گذارند.

      بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند، را کمال الدین بهزاد به تمام و کمال در اعمال و افعال خود داشت. بهزاد یک استثنا بود. تنها نگارگری که می توان او را یک «ناتورالیست» به شمار آورد. او تصویرهایی از کارگران، گله داران، گوسفندان، بناها و طرز کار ساختمان سازی در زمانه خود را در قالب تصویر به ثبت رسانده است. چنین نگرشی در هنرهای تصویری ما سابقه نداشته است.

      زندگینامه کمال الملک ghasr-aineh

      * بعد از کمال الملک، درکنار اسامی فراوانی که هریک نقاش قابلی هستند، خوب است به یک اسم اشاره کنم که همگان این اسم را درکنار اسامی مطرح آن دوران به خاطر نمی آورند: ابوطالب مقیمی. او و حسین بهزاد، هردو معلم هنرستان هنرهای زیبای پسران بودند. همان هنرستان مهمی که همچون درخت تناوری درطول یک قرن گذشته بزرگ ترین نقاشان ما را به ثمر رسانده است. هنرستانی که اگر نگوییم در سال های اخیر مورد بی مهری واقع شده، دست مهرآمیزی هم برسرش نبوده است. عشق و علاقه فارغ التحصیلان هنرستان، که خیلی از آنها هم اکنون در ردیف نقاشان مطرح ما هستند، به تنهایی کافی نیست که این مدرسه آکادمیک با اهمیت را به جایگاه لایق تری برساند. کوشش و جوشش حبیب الله صادقی را همه معلم ها، فارغ التحصیلان هنرستان و هنرجویان در یکی، دو سال اخیر فراموش نکرده اند. اما با یک گل بهار نمی شود.

      ابوطالب مقیمی از خیلی ها بالاتر است، حتی از حسین بهزاد. کافی است بدانیم که سوسن آبادی با همه بزرگی اش، شاگرد او بوده است. مقیمی از آن بزرگانی است که به اندازه حق خودش شناخته نشده است. این نوشتار، شادباشی هرچند کوتاه، اما بسیارقدرشناسانه از روح بزرگ اوست. شاید امکانی فراهم شود که هنر والای آن مرد نجیب و هنرمند سلیم النفس از گوشه انزوا به درآید و درمقابل چشم هنرجویان کنجکاو قرارگیرد.

      * تا قبل از کمال الملک، مردم می گفتند: ما که حافظ و سعدی و فردوسی داریم، چرا باید از قافله عقب بمانیم؟ اما بعد از کمال الملک، نام او را هم در زمره افتخارات خود به ثبت رساندند.

      * کمال الملک که از مینیاتور فاصله گرفت، با قلم موی درشت تر و در ابعاد بزرگ تر به کار ادامه داد. او شاخه ای جدا از مینیاتور را برگزید. شاخه جدیدی که از هنر اروپایی تأثیر می گرفت.

      کمال الملک هم با هنرش و هم با مرام و منش انسانی اش، به پدر نقاشی معاصر ایران تبدیل شد. می گویند، در زمانی که کمال الملک رئیس هنرستان هنرهای زیبا بود، سفیر وقت آمریکا در تهران، از نمایشگاه استادان و هنرجویان این هنرستان بازدید می کند. او پس از دیدن آثار شگفت انگیز استاد و قابلیت های چشم گیر برخی از هنرجویان می گوید:

      «بیهوده نیست که ایرانیان به مردمانی متمدن و بافرهنگ مشهورند.»

      زندگینامه کمال الملک

      * کمی بعد از کمال الملک و در زمانه ای که هنوز بزرگانی چون: علی محمد حیدریان، حسین شیخ، اسماعیل آشتیانی، علی اکبر یاسمی، رسام ارژنگی و… حضور داشتند، جلیل ضیاءپور از اروپا به ایران برمی گردد. او چیزی بسیار ناآشنا و غریب با خود به ایران می آورد، سوغاتی او کوبیسمی بود که به درستی درک نشده بود و مثل یک هیجان گنگ در همه جا، فریاد که نه، جیغ زده می شد. آن هم جیغ بنفش! این سوغاتی کج و معوج که هیچ نشانی از نسخه اصل اروپایی خود نداشت؛ تنها یک تأثیر برجاگذاشت و زشت ترین تأثیر را هم برجاگذاشت و آن چیزی نبود مگر در و پنجره های آهنی مزین به خطوط کج و معوج و سه گوش و دایره و خطوط هندسی.

      برداشت مردم از کوبیسم مطرح شده به وسیله ضیاءپور، در همین حد بود. هنوز هم بر در و پنجره های آهنی برخی منازل قدیمی می توان بقایا و تأثیرات آن کوبیسم موهوم را مشاهده کرد.

      به یک تثلیث هنری توجه کنید:

      ۱) ادبیات

      ۲) موسیقی

      ۳) نقاشی

      ادبیات: ذاتاً نهادش به محتوا بیشتر متمایل است تا فرم. عنصر فرم در ادبیات غالباً در درجه دوم اهمیت است، چون حرف می زند، قصه می گوید و سرگرم می کند.

      موسیقی: موسیقی اما، حتماً در تمامیت «فرم» خود، بر مخاطب سرریز می شود. در موسیقی، برخلاف ادبیات، فرم مهمتر از محتواست. در موسیقی، چون فرم غالب است، فارغ از جریان اندیشه بر آدم اثر می گذارد. آنچنان که اگر با محتوایش نیز ناآشنا باشیم، باز هم کار خودش را می کند.

      نقاشی: در نقاشی، فرم و محتوا لازم وملزوم یکدیگرند و آنها را باید به یک اندازه به حساب آورد. در نقاشی، درست به این دلیل که باید هردو وجه «فرم» و «محتوا» را شناخت، کمی دیرآشناست. در نقاشی، فرم و محتوا مثل دو بال یک پرنده اند و در این میان «هنر» همان پرواز متعادل دو بال است. اگر هرکدام از این دو بال خوب عمل نکند، پرواز خراب می شود. اساساً نقاشی را نه تنها در ایران، بلکه در همه جای دنیا، دیرتر می شناسند یا خیلی کم می شناسند

       

      * می توان گفت که مکتب کمال الملک داریم، اما گفتن این که مکتب سقاخانه هم داشته ایم، خیلی صحیح نیست.

      «سقاخانه»، البته حرکت خوبی بود درعرصه گرافیک، آنها (نقاشان سقاخانه) حروف و الفبا و عنصر نوشتار را به عنوان نقش و نگار وارد تابلوهایشان کردند. آنها سعی داشتند «اپتیک» optic هم باشند، یعنی سیاه و سفید و تضاد بصری هم داشته باشند. آنها، حتی تحت تأثیر op-art آپ آرت های آمریکایی نیز بودند.

      زیرک ترهای سقاخانه، مثل ممیز و قندریز، سهمی از گرافیک ملی ایرانی را که خیلی هم زیباست، دزدکی دید می زدند و خیلی قشنگ به کار می بستند. در بین نقاشان این گروه، زنده رودی از همه شیک تر کار می کرد. پیلارام از زنده رودی تقلید می کرد و زنده رودی از او دل خوشی نداشت. هرچند که زنده رودی هم از قندریز تقلید کرده بود.

      ناصر اویسی از ژازه طباطبایی تقلید می کرد، ناصر اویسی با آبرنگ هایش، کلاژهای فلزی ژازه طباطبایی را تقلید می کرد. این آثار، بیش از آن که «نقاشی» باشند، تقلیدهای خوبی از منابع گرافیک ایرانی بودند. این نوع تقلیدها، خیلی بهتر از تقلید از «مارک توبی» یا «استیوارت دیویس» است. (استیوارت دیویس، عنصر خط و نوشتار را وارد نقاشی هایش کرد).

      * هندی ها، کمی آن طرف تر، بین ایران و چین، ملتی که بسیار بیشتر ازایرانی ها و چینی ها با اروپا بویژه با انگلیس در مراوده و تماس و نیزاستعمار بوده اند، گرافیک امروزی شان، اصلاً کپی از انگلیس و آمریکا و اروپا نیست. هندی ها گرافیک خاص خودشان را پی ریزی کرده اند. یک گرافیک با شناسنامه و شکل و شمایل هندی. آنها یک هنر گرافیک متشخص، هندی و بشدت «نو» دارند. یک گرافیک هندی که از غرب به کل متمایز است.

      زندگینامه کمال الملک

      * شاگردان کمال الملک، روند روبه رشد بسیارمنطقی و مطابق با زمان را پی گرفتند. محمود اولیا، ازجمله نقاشان آکادمیک- رئالیست ماست. آنقدر «رامبراند» را خوب فهمیده بود که حتی می توان اولیا را رامبراند ایران خواند. در برخی از آبرنگ های علی محمد حیدریان، آثاری به چشم می خورد که بارقه های جذابی از «امپرسیونیسم» را نمایان می سازد. حیدریان و شاگردش محمود جوادی پور، سهم بسزایی در شکل گیری امپرسیونیسم ایرانی داشته اند. یکی دیگر از نقاشان مهم ایرانی که نسل های امروزی کمتر او را می شناسند، یک نقاش آشوری به نام «آندره گوالوویچ» است. گوالوویچ بهترین منظره ساز امپرسیونیستی چشم اندازهای اقلیم ایران است. او را می توان «پیسارو»ی ایران دانست.

      * درباره نفوذ مکتب اکسپرسیونیسم در میان نقاشان ایرانی، باید به برخی از آثار حسین کاظمی اشاره کرد. اما، وقتی از اکسپرسیونیسم سخن به میان می آید نمی توان به تصویرسازی های درخشان مرتضی ممیز در اسطوره «گیل گمش» اشاره نکرد. هانیبال الخاص نیز یک نقاش اکسپرسیونیست به حساب می آید. اما، او فقط یک «اکسپرسیونیست» نیست. الخاص یک صورت امپرسیونیستی را در کنار یک صورت اکسپرسیونیستی می گذارد و با چسب «هانیبال» آنها را وصل می کند. او را شاید یک نقاش «التقاطی» یا Eclectic بتوان به شمار آورد. خودش در این باره می گوید: بیزانس نیز التقاطی از اکسپرسیونیسم، کوبیسم و حتی سوررئالیسم است.

      مارک شاگال هم همینطور است.

      * بهزاد گلپایگانی (طراح گرافیک)، نخستین کسی بود که به حرف «هـ» فارسی خیره شد و ارزش بصری و ساختمان زیبای آن را به عنوان یک نقشمایه مورد استفاده زیباشناسانه قرار داد. بعدها، پرویز تناولی (مجسمه ساز) نیز از گلپایگانی تقلید کرد و از حرف «هـ» به تندیس های معروف «هیچ» رسید. آن سال ها، یعنی اوایل دهه ۵۰ در محافل هنری می گفتند: اگر بهزاد گلپایگانی با «هـ»هایش به هیچ چیز نرسید، اما پرویز تناولی با «هیچ»هایش به همه چیز رسید.

      نقاشی ایرانی، از اواخر قرن هفتم هجری قمری، شکل بنیانی خود را سامان داد و در ساختاری شگفت انگیز، راهگشا و الگوی دیگر هنرمندان جهان اسلام شد. از قرن های هشتم و نهم هجری به بعد، هنرمندان ایرانی، شیوه نقاشی ایرانی را تثبیت کردند و پیراستند و به اکناف عالم اسلامی گستردند. با تأثیر و نفوذ عظیمی که آنان از آغاز قرن دهم هجری در همه زمینه های تصویری، از تذهیب و کتاب آرایی و نقاشی و جلدسازی تا خوشنویسی و نساجی و فلزکاری، در امپراتوری تازه تأسیس شده عثمانی باقی گذاشتند، در حقیقت، به طور غیرمستقیم و با واسطه هایی، بنیان اساسی هنر اسلامی این دوران را شکل دادند، از شمال آفریقا تا مصر و شام و جزیرهٔ العرب. به طوری که شیوه هنری موسوم به «ممالیک» که در مصر و شام مطرح بود، پس از آن دیگر دوام چندانی نیافت.

      زندگینامه کمال الملک

      * در قرن دهم هجری قمری، سلسله گورکانی در هند تأسیس شد. از همین زمان بود که تأثیر و نفوذ هنر ایرانی در هند شدت گرفت و تا قرن هجدهم (میلادی) ادامه یافت. نسلی از هنرمندان بزرگ ایرانی، کسانی چون: «عبدالصمد شیرازی»، «آقا رضا هروی»، «عبدالرشید دیلمی» و بسیاری از ادیبان و شاعران جفادیده، به هند مهاجرت کردند و هنر «عصر مغولان بابری» را در تلفیقی تازه و دلپذیر آراستند و نقاشان بسیاری در آن دیار تربیت کردند و صدها شاعر و معمار و تذهیب گر و صنعتگر و هنرمند را پدید آوردند. چنین شد که از قرن ۹ تا ۱۲ هجری قمری، هنری ظریف و پیچیده و زیبا و بنیان گرفته از ذوق و ابداع و جهان بینی ایرانیان در بیشتر نقاط جهان اسلام منتشر شد. هنری که با زبان شعر و ادبیات فارسی همراه بود. تأثیر ادبیات ایرانی چنان بود که زبان رسمی دربارهای دهلی و باب عالی عثمانی شد و سلطان سلیم عثمانی به فارسی شعر می گفت و سلاطین هند به فارسی می نوشتند.

      اعتبار و نفوذ هنر و فرهنگ ایرانی تا اواخر قرن ۱۲ هجری قمری در هر دو سو برقرار بود (از سویی اعراب و عثمانی و از سوی دیگر هند)، تا زمانی که سلطه فرهنگ تازه از راه رسیده غربی آغاز شد…

      * عمده ترین حاصل رسمیت یافتن و رواج نقاشی اروپایی در شرق، این نکته است که نقاشی ایرانی، که از قرن ۹ هجری قمری الگوی اصلی نقاشی در جهان اسلام بود؛ از قرن ۱۳ به بعد، اهمیت خود را از دست داد و تبدیل به تلفیقی شد از: ۳ عنصر «ایرانی»، «محلی» و «اروپایی». این تلفیق به وجود آمده نیز به تدریج تا اواخر قرن ۱۹ میلادی جای خود را به یک نقاشی کاملاً به شیوه غربی داد.

      جهان شرق، از ژاپن تا شمال آفریقا نتوانست جایگزین مناسب و مؤثری در مقابل این «مفهوم تازه»، عرضه کند و تقریباً در همه زمینه ها واداد و گذاشت تا حتی در سنتی ترین و اصیل ترین و شخصی ترین زمینه ها، فرنگی ها و تمدن آنان حرف آخر را بزنند. بدینسان شد که تاریخ ادبیات ما را «ادوارد براون» نوشت و تاریخ نقاشی ما را «بازیل گری»، «بینیون» و «پروفسور پوپ».

      و اما علت این اثرگذاری تمدن و فرهنگ غربی بر روی شرق، چه بود؟ مهم ترین علت، پویایی فزاینده و شوق مکاشفه جسورانه اروپاییان در قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی است. جست وجوی همه جانبه و بی توقفی که در همه زمینه ها آغاز شده بود: در اقتصاد و سیاست به استعمار، در فرهنگ و هنر به ارائه چشم اندازهای نوین و… سرعت گرفتن این روند تاریخی و از آغاز قرن ۱۸ میلادی بیشتر نمایان می شود. آنها سفیران، بازرگانان و کارشناسان را گسیل کردند تا افق های تازه بررسی شوند و به دنبال اینان کشتی های جنگی روانه شدند تا بخش عمده ای از جهان به تصرف اروپاییان درآید. قاره آمریکا را به آسانی تصرف کردند. هند را با پادرمیانی کمپانی هند شرقی غارت کردند… کمی بعد چین را نیز. ایران، ویران شده از جنگ ها و قحطی ها، بعد از سقوط اصفهان دیگر جانی برای سر پا ماندن نداشت. ژاپن را گذاشتند برای نیمه اول قرن بیستم. عثمانی را مجبور کردند تا یا امپراتوری اش را رها کند و «بماند» و یا بنشیند سر جای خودش.

      * از نیمه دوم قرن نوزدهم، نقاشی رنگ و روغنی به شیوه غربی (موسوم به فرنگی سازی) و کپی کاری مرسوم شد و اساتیدی در این شیوه بار آمدند که صاحب مهارت فراوان ـ و خلاقیت اندک ـ بودند. در همین زمان، یا کمی پیش تر، شرقیان خود داوطلبان آموختن شیوه غربی در نقاشی شدند و این طور نیست که همه این تأثیرپذیری و تأثیرگذاری حاصل «توطئه» غربیان باشد. در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی، گروهی از نقاشان ایرانی به اروپا گسیل شدند. مهم ترین آنان «ابوالحسن غفاری صنیع الملک» بود، که شبیه سازی را در حد عالی آموخت و در بازگشت به شاگردانش تعلیم داد.

      * از اوایل قرن بیستم، نقاشان مشرق زمین سعی کردند مسیر تحول و پرحادثه نقاشی اروپایی را (همچنان با تأخیر فراوان) تعقیب کنند. هنرمندان متعددی که در اروپا تحصیل کرده بودند، بازگشتند و به تدریس نقاشی اروپا (و به تعبیر خودشان «نقاشی جهانی») در دانشکده های هنری پرداختند.

      زندگینامه کمال الملک zargar

      گروه مهندسین ایران معماری

      یکی از فعالیت هایی در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت نمونه های مشابه در پروژه های معماری است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

      شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

      ساختمان مجمع (محل گردهمایی دن مورون و هرزوگ)[۱]

      معرفی پروژه

      مراسم “مجمع جهانی فرهنگ ها” در سال ۱۹۹۰ هنگامی که بارسلنا تصمیم گرفت با حمایت یونسکو اولین گرد همایی فرهنگی در جهان را سازمان دهی کند ، برایش به منزله ی فرصتی بود تا  اراضی صنعتی و تجهیزات بندری وسیعی را که دیگر مورد استفاده نبودند، در حاشیه ساحل شمالی شهر مورد ساخت و ساز قرار دهد.


      [۱] –  Forum Building

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

       

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

      قرار گیری پروژه در سایت بندرگاه

      چهار ماه و پانزده روز کنفرانس ، گفتمان ، کنسرت ، نمایشگاه ها و دیگر رویداد ها برنامه ریزی شده بودند تا با گرد آوردن مردم تمامی دنیا برای میراث فرهنگیشان جشن بگیرند و به گفتگو و مباحثه درباره آینده بپردازند گذشته از ساختمانهای رفاهی، هتل ها و بناهای مسکونی، سکوی عظیمی نیز در محل بقایای یک مرکز تصفیه آب بنا شد. قرار بود روی این سکو بنایی برافراشته شود که می بایست تبدیل به نماد مجمع بارسلونا می شد. ساختمانی شامل یک تالار گردهمایی، فضاهای نمایشگاهی، اتاقهای کنفرانس، رستورانها و سایر فضاهای خدماتی مورد نیاز مجمع و اهداف آن.

       

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

      فضای عمومی نفوذ پذیر در قسمت زیرین به عنوان ورودی ساختمان


      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

      کانسپت  پروژه

      پیش نویس طرح های اولیه نشانگر پروژه ای مرتفع با طبقات فراوان بود که می بایست در خط افق شهر تبدیل به عنصری شاخص می شد ولی پس از آنکه مسئولان متقاعد شدند که ایجاد ارتباط متقابل با بازدید کنندگان از نمایشگاه در یک آرایش افقی طبیعی تر انجام می گیرد و اینکه ترکیب فضای بیرون و درون، هنگامی که در ترازهای مشابه صورت پذیرد، تاثیر بیشتری خواهد داشت، تصمیم بر آن شد که بنایی تخت و مستقل و اندکی بالا آمده ساخته شود.

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

       

      دی مورون و هرزوگ می گویند : « ما تصمیم گرفتیم به جای طراحی ساختمان به عنوان شی مستقل در یک فضای عمومی باز ، ساختاری را طراحی کنیم که خود به وجود آورنده این فضای عمومی باشد. این ملاحظات در نهایت منجر به پیشنهاد طرحی مثلثی شکل و برافراشته شد. این شکل نه تنها به طور ایده آلی مطابق با محیط پیرامون پروژه بود،  بلکه کل فضای آن را در درون خود می پوشاند. این بهترن حالت واقع شدن این پروژه در این مکان است. »

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

      شکل بنا با توجه به موقعیت خاص آن مشخص شد. این مثلث متساوی الاضلاع با ضلعهایی به طول تقریبا ۱۹۰ متر و مساحت کل ۴۵۰۰۰ متر مربع ، همانند آخرین تکه ی یک پازل، تقریبا به طور کامل فضای باز میان سه خیابان را پر می کند.[۱]

       


      [۱] –  ساختمان محل گردهمایی در مکانی با شیب ملایم بین خیابان های فرعی شهر در شبکه مستطیل شکل  قراردارد.Cerda و Avenida Diagonal

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

       

      دی مورون و هرزوگ با مرتفع کردن ساختار زمین ساختمان ، یک فضای عمومی نفوذ پذیر را در قسمت زیرین به وجود آوردند که به عنوان ورودی ساختمان به کار می رود. فضاهای عمومی میان سه تراز مختلف پروژه توزیع شده اند. تراز دسترسی از محوطه ای تشکیل می شود که اندکی به یک سو متمایل شده نگه دارنده بنای منشور شکل است. و حیاطهای نورگیر آن به بازدید کنندگان امکان می دهد پیش از ورود به درون ساختمان از نور ملایم آفتاب بهره مند شوند.

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

      مجموعه ای از حیاط های سر پوشیده با شکل ها و اندازه های بسیار متفاوتی دارند و مقادیر متفاوتی از ماده های منعکس کننده

      فضا های پروژه

      مجموعه ای از حیاط های سر پوشیده که به این ساختار مرتفع منقطع می شوند با ایجاد تعاملی پیچیده بین فضا های باز پوشانده شده و سطوح مختلف ساختمان محل گرد همایی به طور مداوم زاویه های دید جدیدی ایجاد کرده و میزان روشنایی را تغییر می دهند. این حیاط ها ، شکل ها و اندازه های بسیار متفاوتی دارند و مقادیر متفاوتی از ماده های منعکس کننده در آن ها به کار رفته است – در بعضی از آن ها تنها قطعه ای شیشه آینه ای و در بعضی دیگر دیواری کامل از شیشه و فولاد طلایی به کار رفته است . تراز زیرین شامل تالار گردهمایی با گنجایش ۳۲ هزار تماشاچی است و تراز بالایی (رو سازه ای سه گوش از فولاد که روی ستونهای بتنی قرار گرفته است) فضاهای نمایشگاهی و همچنین هسته ی حجمهای بی قاعده ی حاوی دسترسی ها و ارتباط های عمودی، اتاق های کنفرانس و فضاهای خدماتی را در خود جای داده است.

      Herzog & de Meuron/ Barcelona , Spain

       

      قسمت ورودی ساختمان در زیر بامی قرار دارد که سطح زیرین این بام همچون آب هایی درخشان با موجی ملایم کاملا با صفحات مثلثی شکلی از فولاد ضد زنگ پوشانده شده است. زمین ها چه در داخل و چه در خارج از آسفالت سیاه اند. در ورودی طلایی رنگ در قابی از شیشه قرار دارد که در قسمت بالا به طرف مثلث آبی رنگ برش می خورد .

      سطح شیشه ای خارجی که منعکس کننده آسمان است بام ساختمان را که با آب پوشانده شده و قسمت زیرین آن را که شکلی مانند آب های مواج دارد به هم متصل می کند. آبی که از بام جاری می شود در طول تابستان ساختمان را خنک نگه می دارد.

      رو سازی در درون و بیرون با بتن انجام گرفته است. سقف همچون آینه ای که در مقابل آسمان صاف تابستانی قرار گرفته باشد، به رنگ نیلی سیری درآمده است که ملات پاشی نما را می پوشاند. نما با شکاف های شیشه کاری شده ای بریده شده که مقطع ساختمان را عیان می سازند و نور از طریق آنها به درون بنا راه پیدا می کند.

       

      Leah__e

       

      رئالیسم

      رئالیسم به صورت جامع و کلی به مفهوم حقیقت، واقعیت و وجود مسلم، و نیز نفی تخیلات و امور ناممکن و غیر عملی است. رئالیسم در هنرهای تصویری و ادبیات٬ نمایش چیزها به شکلی است که در زندگی روزانه هستند٬ بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون. در این شیوه از نقاشی درآن هنرمندبایددرنمایش طبیعت (طبیعت بدون انسان وبا انسان) ازهرگونه احساساتی گری خودداری کند
      در هنر نقاشی، رئالیسم به معنای نمایش اشیا و موضوعات به صورت طبیعی است، به گونه ای که نقاش تخیل و ابتکار عمل خود را در نحوه پیاده کردن آن موضوع دخالت ندهد و هر موضوع به همان گونه که در دنیای خارج دیده می شود در نقاشی به نمایش در می آید. این سبک نقاشی در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه رواج پیدا کرد. در حقیقت به عنوان شاخه ای فرعی از سبک رومانتی  بود که با این ایده که می خواست نمایش دقیقی از زندگی روزمره را نمایش دهد از آن جدا شده و خود به یک سبک    در هنر نقاشی  بدل شد

       

      ampersio

       

      امپرسیونیسم

      دریافتگری یا امپرسیونیسم شیوه هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه در نیمه دوم سده نوزدهم بود که بزودی جهانگیر شد. این شیوه مبتنی است بر نشان دادن دریافت و برداشت مستقیم هنرمند از دیده‌های زودگذر با به کار بردن لخته رنگ‌های تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزش‌های نور خورشید. در این روش اصول مکتبی طراحی دقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی (پرسپکتیو) فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمی‌شود.
      شیوه دریافتگری به عنوان انجمنی خصوصی از سوی گروهی از هنرمندان ساکن پاریس آغاز شد و این انجمن در سال۱۸۷۴ به نمایش همگانی آثار خود پرداخت. نام این جنبش از نام یک نقاشی از کلود مونه به نام دریافتی از طلوع آفتاب (به فرانسوی: Impression, soleil levant) گرفته شده‌است. نام امپرسیونیسم را نقادی به نام لویی لِروی در یک نقد هجوآمیز ساخت. دریافتگری همچنین نام نهضتی در موسیقی است.
      در این سبک نقاشان از ضربات «شکسته» و کوتاه قلم مو اغشته به رنگهای خالص و نامخلوط به جای ترکیب‌های ظریف رنگها استفاده می‌کنند. مثلا، به جای ترکیب رنگهای ابی و زرد برای تولید سبز انها دو رنگ ابی و زرد را مخلوط نشده بروی بوم قرار می‌دهند تا رنگها «حس» رنگ سبز را در نظر بیننده به وجود بیاورد. انها در نقاشی صحنه‌های زندگی مدرن در عوض جزئیات، تأثیرات کلی واضح را نشان می‌دهند.

      هنرمندان مطرح

      * ژرژ سورا
      * کلود مونه
      * پیر آگوست رنوار
      * آلفرد سیسلی
      * کامی پیسارو
      * ادگار دگا
      * پل سزان

       

      post ampersion

      post ampersi

      پست امپرسیونیسم

      پس از امپرسیونیسم یا «پست امپرسیونیسم» را «ادراک گرایی الحاقی » هم خوانده اند. گروهی از نقاشان امپرسیونیست کوشیدند که مرزهای تازه ای را در هنر نقاشی به وجود آورند. لیکن این کوشش، کوشش جمعی و برای هدفی خاص نبود. بدین جهت مکتب پست امپرسیونیسم را مرحله ای الحاقی از همان تحول امپرسیونیست ها تلقی می کنند. ژرژ سورا، با شیوه «دیویز یونیزم» یا نقطه پردازی ، جنبه های علمی و فیزیک رنگ را وارد عالم نقاشی کرد. ون گوک ، گرایش های اکسپرسیونیستی را درآثارش نشان داد و با قلم زنی های دیوانه وارش برسطح بوم، بیانگر جنون و عصیان عصر خویش شد.

      معروفترین هنرمندان این سبک پل سزان، ونسان ونگوگ و پل گوگن بوده اند

      خصوصیات مکتب پست امپرسیونیسم
      الف : پیروان این مکتب درصدد پیشبرد انقلاب مانه و ادامه سبک امپرسیونیسم بودند
      ب : همانند نقاشان امپرسیونیست همچنان تجربیات معطوف به رنگ و نور را درآثارشان ادامه دادند
      ج : از لحاظ شیوه های بیان در نقاشی ، هریک از هنرمندان این مکتب، روش خاص خود را درآثارشان ارائه دادند

      (گروهی برساختار و سازماندهی عوامل متشکله آثار خویش تأکید داشته وبه هندسه اثر ومسائل مربوط به قوانین ریاضی وتعادل و تناسب ونظم و هماهنگی سطوح و فرمها می پرداختند وگروهی دیگر هم بدون اعتنا به طراحی و ساختمان فرمها، آزادانه تجربیات رنگینی را می آفریدند.
      د. هنرمندان این مکتب پایه گذار مکاتب نقاشی فوویسم، کلاسیک نو، کوبیسم، سمبلیسم و آبستره شدند
      چون انچنان فرقی با هم ندارند و شاید تشخیصشون سخت باشه و در حقیقت در راستای همون سبک امپرسیونیسم هستند ، در همین مرحله یک تعریف خلاصه ازش عنوان کردیم که نمونه کارها در کنار هم قرار بگیره

       

      neo amper

       

      neo amperr

      نئوامپرسیونیسم

      نودریافتگری یا نئوامپرسیونیسم (به انگلیسی: Neo-Impressionism) جنبشی در نقاشی فرانسوی بود که هم ادامه دهندهٔ دریافتگری (امپرسیونیسم) بود هم واکنشی در برابر آن
      نودریافتگری مانند دریافتگری دلمشغول بازنمایی رنگ و نور بود، ولی بر خلاف دریافتگری می‌کوشید که آن را بر مبانی علمی استوار کند. اساس نظریهٔ نودریافتگری، دیویزیونیسم و تکنیک مرتبط با آن نقطه چینی (پوانتیلیسم) بود. یعنی نقطه‌های مجزا با رنگهای خالص را به گونه‌ای در نقاشی به کار برده می شوند که در صورت دیده شدن از فاصلهٔ مناسب، حداکثر شفافیت و درخشش را به دست دهند. در چنین نقاشی‌هایی نقطه ها هم اندازه‌اند و به گونه‌ای انتخاب می شوند که با مقیاس تابلو هماهنگی داشته باشند. هنرمندان این مکتب با استفاده از این دیدگاه علمی، قصد نمایش ذرات بنیادین (نور و رنگ) را در آثار تجسمی خود داشته اند

      نودریافتگری عمر چندانی نداشت و هنرمندان مطرح ان عبارتند از
      ژرژ سورا
      جرج لمن
      ویلی فینچ
      پل سیگناک

       

      exper

      اکسپرسیونیسم انتزاعی

      هیجان‌نمایی انتزاعی یا اکسپرسیونیسم انتزاعی شیوه‌ای است که در سال ۱۹۱۲ از اکسپرسیونیسم و با انتشار مجلهٔ سوارکار آبی ایجاد شد.
      این سبک آمیزه‌ای از هیجان اکسپرسیونیستی، نگاره‌های ساده بدوی(نقاشی شنی سرخپوستی و باغ‌های ذن)و تجربه‌ای از نظم در غالب بی نظمی بود. هنرمندان این سبک بیش از آنکه در سبک باهم شباهت داشته باشند،در نگرش و دیدگاه دارای وجه اشتراکند: همه می‌خواهند قیود و تکنیک‌های سنتی و دستوری را زیر پا بگذارند و ضوابط دیرینهٔ زیبایی شناختی را لغو اعلام کنند. که نمونه بارز آن نقاشی‌های جکسون پولاک است.
      اکسپرسیونیست انتزاعی نوعی یورش بی پروا علیه تمام قواعد فرم و کمپوزیسون و رنگ است و هیچ قاعده ایی را بر نمی تابد. هر انچیزی که مدرنیسم تعلیم داده بود را زیر پا می گذارد. درحقیقت سبکی است برای نفی تمام سبک های پیشین

      هنرمندان مطرح
      جکسون پولاک
      واسیلی کاندینسکی
      پل کله
      فرانتس مارک
      هانری ماتیس
      مارک توبی
      آرشیل گورکی
      ویلهم دکونیگ
      مارک روتکو
      معلمین تمام اکسپرسیونیست های انتزاعی نقاشان رئالیستی بودند

      kubism

       

      kubissm

      کوبیسم

      حجم‌گری٬ یا کوبیسم  یکی از سبک‌های هنری است
      کوبیست ها جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد. روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سحطهای هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود. بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت، که بیشتر نوعی واقعگرایی مفهومی بود تا واقعگرایی بصری.

      هنرمندان
      ژرژ براک
      پابلو پیکاسو
      خوان گریس

      البته توجه کنید کوبیسم دارای ۳ مرحله بود و اثار کوبیسم درون زمان خیلی تغییر کردند. هر چند به طور خلاصه هدف اولیه سبک توجه به چند موضوع به صورت همزمان بوده مثلا عکس هم نیمرخ را نشون بده هم تمام رخ و برای اینکار شکل را به اشکال هندسی تقسیم می کردند

      funeral_big

       

      فوتوریسم

      آینده‌گری یا فوتوریسم یا فیوچوریسم: Futurism) یکی از جنبش‌های هنری اوایل قرن بیستم بود
      فتوریستها از گذشته بدشان میاید و مخصوصا از فکرهای گذشته در مورد هنر و سیاست خیلی بدشان میاید. آنها در جنبش فتوریست عشقی به سرعت، تکنولوژی و خشونت نشان می دهند. برای فتوریست‌ها ماشین، هوا پیما و شهرهای صنعتی نشانه‌های بسیار مهمی هستند بخاطر این که پیروزی انسان را بر طبیعت نشان میدادند
      اساس شیوه ی «فوتوریسم» بر این است که : «حرکت اشیاء در فضا درست مانند نوسانات نور یا صوت سبب افزایش و یا تغییر شکل آنها می شود.
      معمولاً ذات «حرکت» موضوع کارهای هنرمندان «فوتوریست» است . نقاشان فتوریسم موضوعات جدیدی را وارد نقاشی نمودند . مثال: «هیاهوی خیابان به درون اتاق نفوذ می‌کند»، «قطار تندرو»، «آیین دفن یک هرج و مرج طلب» و نظایر آن
      نقاشان فوتوریست عمومن با تکرار حرکت شکل ها و خطوط سعی در نمایش حرکت و تغییر داعمی شکل ها داشتند
      از ضرب-آهنگ خطوط منحنی و شکسته در تابلو برای نمایش حرکت استفاده شده است

      787px-'View_from_the_Dunes_with_Beach_and_Piers,_Domburg',_oil_and_pencil_on_cardboard_painting_by_Mondrian,_1909,_Museum_of_Modern_Art,_(New_York_City)

      مینیمالیسم

      مینی مالیسم یا کمینه گرایی، مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته‌است
      مینی مالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و استفاده از موارد ساده و اغلب صنعتی که به شکلی هندسی و بسیار ساده شده قرار گرفته باشند،می توان به کیفیت نـاب رنگ، فرم،فضا و ماده دست یافت. از هنرمندان این سبک می‌توان به دیوید اسمیت،دونالد جاد،ارنست تروا، سول لویت، کارل آندره، دن فلاوین، رابرت رایمن، رونالد بلادن و ریچارد سِرا اشاره کرد. آثار هنر مندان مینی مالیست گاه کاملاً تصادفی پدید می‌آمد و گاه زادهٔ شکل‌های هندسی ساده و مکرر بود. مینی مالیسم نمونه‌ای از ایجاز و سادگی را در خود دارد و بیانگر سخن رابرت براونینگ است: (Less is more) «کمتر غنی تر است»

      The_Persistence_of_Memory

      سورئالیسم

      سورئالیسم عبارت است از دیکته کردن فکر بدون وارسی عقل و خارج از هر گونه تقلید هنری و اخلاقی
      این مکتب در فرانسه ایجاد شد و مکتبی فراواقعی بود. اساس تفکرات پیروان این مکتب نظرات فروید بود.
      یعنی توجه به ضمیر ناخودآگاه که قسمت اعظم افکار انسان را شکل میدهد.
      هنرمندان سورئالیسم یا فراتراز رئالیستها ، معتقدند که باید سدها را شکست . سدهای جسمانی و روانی میان هشیار و ناهشیارو جهان بیرون و درون را برانداخت تا بتوان واقعیت برتری را بوجود آورد که در آن واقعی و غیر واقعی و اندیشه و عمل با هم روبرو شوند و در هم بیامیزند و بر سراسر زندگی چیره شوند
      نقاشان معروف

      سالوا دردالی ، ماکس ارنست ، هانس آرپ ، رنه مارگریت ، میرو ، کیریکو و کالدر

      2010-3-24-graffiti-budapest

      گرافیتی

      گرافیتی یا نقاشی دیواری به آن دسته از دیوارنوشته ها یا نقاشی هایی گفته می شود که با انگیزه ای شخصی روی در و دیوار شهر ها و اماکن عمومی کشیده می شود.این کار تقریبا در همه جای دنیا با منع قانونی مواجه است. گرافیتی با نوشته های سر دستی و یادگاری های روی دیوار متفاوت بوده و نیز مختص سن یا طبقه فزهنگی و اقتصادی خاصی نیست

       

      اپ آرت

      ویکتور وازارلی / نقاش, طراح و نویسنده مجارستانی / ۱۹۹۷- ۱۹۰۶
      او را پدر «اپ آرت» می نامند. از جمله هنرمندانی است که بر امکانات کاربردی انتزاعی تأکید کرده اند. در آکادمی هنرهای بوداپست آموزش دید. از طریق مهوی – ناگ با آثار مالویچ, کاندینسکی, گریپوس, لوکوربوزیه و موندریان آشنا شد. به شدت تحت تأثیر زیبایی شناسی کنستراکتیویسم و کارکردگرایی باهاوس قرار گرفت. ابتدا کار خود را در مقام طراح گرافیک آغاز کرد, سپس به نقاشی روی آورد (۱۹۴۴) و چندی بعد به جستجو و تجربه در زمینه های رنگ و خطای بصری دست زد و با از میان برداشتن مرز نقاشی و مجسمه سازی, مفهوم عام هنر دوبعدی و سه بعدی را مطرح کرد. هدف وی ایجاد ارتعاش در شبکیه چشم تماشاگر بود.
      آثار اولیه اش مشتمل بودند بر طرح های خطی سیاه و سفید بر روی کاغذ, ورق شفاف پلاستیک یا شیشه. ولی در دهه ۱۹۶۰, با بهره گیری از تباین رنگ های درخشان و قواعد ریاضی, اشکال هندسی را به صورت مربع, دایره, مثلث, مستطیل و چند وجهی, به گونه ای خلق کرد که حرکت پیشایندگی و پسروندگی را به تماشا القا کنند

      واژه باروک توسط مورخین هنربرای تبیین سبکهای غالب هنری در سالهای ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفته است. معنای اصلی این وازه غیر عادی و معوج است که البته باروک دیگر به این معنا به کار نمی رود.
      هنر باروک هنری است که از یک سو با دین و متولیان کلیسا مربوط می شود و از سوی دیگر گرایش به تجمل گرائی و مادیات در ان دیده می شود
      هنر باروک دارای ارزش فراوانی بوده ودارای هنرمندان معروفی .چون: کارا واجو- روبنس- رامبراند- هالس- ولاسکز و … بوده است
      این سبک به شدت انسان‌گرا بوده و در نقاشی‌های بسیاری از هنرمندان، باروک تصاویر انسانی محسوس است و در اکثر آثارشان، شمار فراوانی از تصاویر انسانی به چشم می‌خورد که شاید بتوان گفت، این ویژگی به یادگار مانده از عصر رنسانس است
      از دیگر ویژگی‌های هنری سبک باروک، می‌توان توجه به نهادهای غیر دینی و دنیوی و حفظ تعادل و وحدت‌آفرینی میان عناصر گوناگون و متعدد را برشمرد؛ به گونه‌ای که تعادل از طریق هماهنگی اجزا در تابعیت از کل حاصل می‌شود

      abstre

      آبستره

      یکی از اقدامات متهورانه که در نقاشی قرن بیستم به وقوع پیوست، نهضت هنر «آبستره» بود. عده‌ای لغت «آبستره» را به معانی «انتزاع و تجرید» تعبیر و معنی می‌کنند و معتقدند که کلیه‌ٔ آثار انتزاعی و تجریدی، معنی ترجمه‌شده‌ای از کلمه‌ٔ آبستره هستند در حالی‌که چنین نیست؛ می‌توان گفت هنر «آبستره» به آن‌گونه آثاری گفته می‌شود که بسیار مجهول و نامحسوس و غیر قابل پیش‌بینی و به‌دور از انتظار مخاطبان است و در این خصوص یکی از معروف‌ترین مفسرین و مبلغین هنر آبستره «میشل سوفِر» فرانسوی گفته است: «من هنری را آبستره می‌نامم که یادآور هیچ‌گونه واقعیت شکلی نباشد، حتی اگر نقطه‌ای باشد که هنرمند از آن آغاز به کار کرده باشد.»
      کلیهٔ آثار آبستره از نوع نقاشی، صرفاً برای دیدن و تماشا کردن و از نوع آثار حجمی، صرفاً برای لمس کردن نه برای لذت بردن و به خاطر سپردن ساخته می‌شوند؛ بنابر این هیچ‌یک از مخاطبان نباید در مواجههٔ این آثار انتظار رؤیت یک صفت اخلاقی یا یک فضیلت معنوی را داشته باشند؛ زیرا هنرمندان این‌گونه آثار بدون در نظر گرفتن هیچ‌گونه قصد و موردی به خلق آن دست می‌زنند به همین دلیل آثار آبستره هرگز مشمول نقد منطقی نمی‌شوند، چون از یک ذهن و فکر منطقی تراوش نکرده‌اند که انتظار چنین نقدی از آنان برود. هنرمندان آبستره‌ساز هرگز نمی‌دانند که (چرا و چگونه) به این اثر رسیده‌اند ولی هنر انتزاع و تجرید، دارای هدف و مقصودی کاملاً معنی‌دار و غایتی اخلاقی-انسانی است. «انتزاع» مصدر اسم فاعل منتزع بوده و به معنی «جدا شدن و خلاصه شدن» است، از همین رو با معنی تجرید می‌تواند مفهوم نزدیک داشته باشد؛ چون تجرید نیز به معنی «مجردشدن، رها بودن و تنهایی جستن» است و به لحاظ اخلاقیات انسانی هنر انتزاعی دارای غایات انسانی بوده و پویشی هدفمند دارد. باید یادآور شوم که هنرهای انتزاعی و تجریدی، از جمله آثار مادی بوده به همین لحاظ، دنیوی بودن این‌گونه آثار کاملاً مشخص و معلوم است. در کل، هنرهای انتزاعی به آثاری‌ گفته می‌شود که قصد دارند فرم یا شکل مورد نظرشان را تا به حدی خلاصه و تجزیه کنند که از اسم اصلی آن شى‌ء دور نشوند و قبل از این‌که آن شىء مورد نظر به نهایت خلاصه شدن برسد، دست از کار می‌کشند و دیگر آن شىء را خلاصه و تجزیه نمی‌کنند.
      هنر «آبستره» به دو دوره‌ٔ تاریخی تقسیم می‌شود. دورهٔ ابتدایی آن از سال ۱۹۱۰٫م آغاز شد و تا سال ۱۹۱۶٫م ادامه یافت. در این مرحله هنر آبستره شامل یک روند ضد طبیعت بود. دورهٔ بعدی از سال ۱۹۱۷٫م شروع گردید و با جنبش «دستایل هلند» همراه شد و تا به حال راه ویژهٔ خود را پیموده است. اولین اثر نقاشی آبستره در سال ۱۹۱۰٫م توسط هنرمندی روسی به نام «واسیلی کاندینسکی» (۱۸۶۶-۱۹۴۴ م.) به‌وجود آمد.
      این اثر به‌وسیلهٔ آبرنگ با سطوحی رنگین و با حالتی دینامیک، بدون توجه به جنبهٔ نمایشی آن‌ها کشیده شده است. در همین سال کاندینسکی کتاب معروف خود به نام «روحانیت در هنر» را به منظور توجیه کردن نکات استتیکی، جهت‌یابی جدید هنر نقاشی، به رشتهٔ تحریر در آورد. این اولین کتابی بود که در زمینهٔ هنر آبستره نگاشته شد. چیزی که کاندینسکی را متوجه هنر آبستره نمود، ابتدا یک دامن خوش‌رنگ و سپس یکی از تابلوهای خودش بود که تصادفاً به صورت وارونه در کنار کارگاهش قرار داشت. تحت این شرایط کاندینسکی در نگاه اول با تابلویی روبرو گردید که دارای رنگ‌آمیزی جالب و چشم‌گیری بود و وی قبلاً آن را نمی‌شناخت. همین تابلو وارونه نکته اصلی هنر آبستره را برایش روشن کرد. پس او چنین نتیجه گرفت که در یک تابلو رنگ‌ها و فرم‌ها هستند که به صورت مجرد نقش اصلی را ایفا می‌کنند. اما آنچه که موجب کشف اصول زیبایی‌شناسی توسط کاندینسکی گردید مطالعات و جستجوهایش در زمینهٔ موسیقی بود. وی اولین طرح‌های خود را با نام «بدیهه سرایی» و آثار کامل‌ترش را تحت عنوان «ترکیب» اسم‌گذاری کرد. آثار نقاشی کاندینسکی بسیار متنوع و به شکل‌های متفاوتی عرضه شده‌اند. آثارش در ابتدا برای بیننده دارای ارزش نمایشی است و سپس با ارزش ساختمانی جلوه می‌کند. زیرا به‌وسیلهٔ شکل‌های کوچک هندسی پوشیده از رنگ‌های شدید به وجود آمده‌اند؛ لذا از نظر بصری مانند اشیای قیمتی به‌نظر می‌آیند. کاندینسکی دربارهٔ اثر هنری چنین استدلال نموده است که «رنگ» و «شکل» فی‌نفسه عنصرهای زبانی را تشکیل می‌دهند که برای بیان (عاطفه)، کافی‌اند و این‌که به همان‌گونه که صورت موسیقایی مستقیماً بر روان اثر می‌کند، رنگ و شکل نیز همان کیفیت را دارد. تنها نکتهٔ لازم این است که رنگ و شکل را باید به حالتی ترکیب کرد که به حد کفایت، عاطفهٔ درونی را بیان کند و به حد کفایت آن را به نگرنده انتقال دهد. ضرورتی ندارد که به رنگ و شکل «نمود جسمیت» یعنی جلوهٔ اشیاء طبیعی را بدهیم. خود شکل، مبیّن معنی درونی است که متناسب با رابطهٔ هماهنگ آن با رنگ، دارای درجات شدت و ضعف است.
      هنر آبستره را که با هر گونه نمایش واقعی از موضوعات، سر ستیز دارد می‌توان به دو نوع تقسیم کرد؛ نوع اول شامل آثار هنرمندانی می‌شود که صرفاً به رنگ و فرم توجه دارند و این دو عنصر تجسمی را تنها به خاطر جلوه‌های مجرد آنها به‌کار می‌گیرند. در تابلوهای این نقاشان، اشکال و نقوش هیچ‌گونه شباهتی با نمونه‌های طبیعت و عالم واقع آنها ندارند. رنگ‌ها نیز از رنگ‌های طبیعت پیروی نمی‌کنند و از رنگ تنها به خاطر خود رنگ و از فرم صرفاً به خاطر فرم استفاده می‌شود. نوع دوم شامل آثار نقاشانی است که رنگ و فرم را علاوه بر جلوه‌های مجرد هر یک، با توجه به معانی و مفاهیم آنها بکار برده‌اند. در این روش رنگ‌ها و فرم‌ها بدون آنکه موضوع یا شیء را به نمایش در آورند، حالات عاطفی خاصی را برای بیننده ایجاد می‌کنند. چنانچه مثلاً رنگ قرمز و نارنجی می‌توانند برای انسان حالات هیجان و شور و التهاب ایجاد کنند و برعکس، رنگ‌های سبز و آبی آرامش‌بخش و تسکین‌دهنده هستند، فرم‌ها نیز به نوبهٔ خود چنین حالات روانی ایجاد می‌کنند. این قبیل آثار را به نام «آبسترهٔ اکسپرسیونیسم» می‌نامیم.
      بداهه‌سازی کاندینسکی، طلیعهٔ هنر غیر رسمی (Informal) عصر حاضر است (از ۱۹۴۵ به بعد) و ترکیب‌بندی‌های او درآمدی بر هنر کنستراکتیویسم (Constructivism) می‌باشد. در سال ۱۹۱۲٫م «کوپکا» هنرمند چکوسلواکی نیز آثار آبسترهٔ خویش را به نمایش در آورد. وی از اولین نقاشانی بود که با الهام از موسیقی به نقاشی پرداخت و لذا برخی از تابلوهای خود را به نام‌های «فوگ قرمز و آبی رنگ مایه‌های گرم» نامید. او در حدود سال ۱۹۲۰٫م با همکاری چند هنرمند دیگر از جمله «بلان گاتی» و «والنسی» گروهی را تشکیل داد.
      از نقاشان دیگر که با گرایش به سوی هنر آبستره آثاری به وجود آورد «روبر دلونه» بود. دلونه آثار شعرگونه خود را با توجه به رنگ‌های خالص به وجود آورد. خود او در مورد نقاشی‌هایش از «فرم- سوژه» نام می‌برد.
      می‌توان گفت نهضت هنر آبستره مربوط به یک منطقهٔ خاص نبود؛ این شیوه در تمام کشورهای دنیا طرفدارانی داشت که هر یک به ترتیبی جداگانه به فعالیت مشغول بودند و در عین حال از یکدیگر تأثیر می‌پذیرفتند. «مورگان روسل» و «مک دونالد رایت» از نقاشان آمریکایی بودند که از «روبر دلونه» الهام گرفتند. این دو از سال ۱۹۱۳٫م به بعد در این شیوه آثاری به وجود آوردند. در فرانسه و آلمان نیز به‌طور همزمان هنر آبستره به وجود آمد اما جنبش هنر آبستره در روسیه با کیفیتی برتر نمودار شد؛ به ترتیبی که بسیاری از نوابغ این جنبش از این سرزمین برخاستند. تعداد نقاشانی که تحت این شیوه، نقاشی نموده‌اند بسیارند. در میان آنها هستند نقاشانی که با آثارشان گرایش‌های دیگری به وجود آورده‌اند و به ترتیبی مبتکر و معرف شیوه‌های جدیدتری، در رابطه با هنر آبستره می‌باشند. این شیوه‌ها عبارت‌اند از «تاشیسم»، «سوپره ماتیسم»، «نئوپلاستیسیسم» و «کنستراکتیوسیم».
      دو مسیر عمده در هنر مدرن وجود دارد. مسیر اول – که پایه‌های آن قبل از آغاز قرن بیستم در اروپای غربی به‌ویژه در فرانسه ریخته شد- تحت عنوان کوبیسم نام‌گذاری گردید. مسیر دوم که بیشتر متعلق به قرن حاضر است و با عنوان هنر «آبستره» از روسیه آغاز شد که خود نیز به نحوی، از کوبیسم متأثر گردیده است. هدف نهایی کاندینسکی پایه‌گذار سبک آبستره این نبود که نقاشی را از محتوا پاک کند بلکه هدف او این بود که «قالبی مجرد برای تجریدات ذهنی خویش بیافریند. زیرا همان‌طور که حس رفعت‌جویی هنرمندان «گوتیک» موجب شد که معماری گوتیک مفهوم «عناصر عمودی» خود را کشف کند. به همان‌گونه نیز کاندینسکی تبیین آرمان‌های عقیدتی خویش را در ریتم‌های ویژه فرم و رنگ جستجو می‌کرد. کیفیت پویای عناصر، «تم» اصلی آثار کاندینسکی را تشکیل می‌داد. ولی این پویایی، بیشتر ناشی از حرکتی خود به خودی و درونی بود تا جنبشی آینده‌گرا. لذا در آثار او همه‌چیز در روحانیت، حرکتی پیوسته و فضایی بیکران مستغرق است و هیچ‌چیز را یارای گریز از این هستی هماهنگ و موزون نیست؛ «کل» به «جزء» رجحان اساسی آثار وی است و پل کله که در این باره می‌گوید: «هنر، مرئی کردن نامرئی است». یا به عبارت دیگر «هنر، کشف کشش‌های ناشی از جهان مرئی و امکانات اسرارآمیز بشر است که فقط روحاً می‌توان آن‌ها را حس و لمس کرد»…

      منابع:
      ۱- فلسفه هنر معاصر، هربرت رید، محمد تقی فرامرزی، انتشارات نگاه، چاپ دوم ۱۳۷۴
      ۲- سبک‌ها و مکتب‌های هنری، ایان چیلورز- هارولد آزبورن و دیگران، فرهاد گشایش، انتشارات محیا، چاپ اول ۱۳۸۰
      ۳- سبک‌های هنر از امپرسیونیسم تا اینترنت، کلود ریچارد، نصرالله تسلیمی، انتشارات بهمن، چاپ اول زمستان ۱۳۸۳
      ۴- انگیزش‌های اجتماعی در پیدایش مکتب‌های هنری (از کلاسیزم تا مدرنیسم)، اصغر فهیمی‌فر، انتشارات فلق، چاپ اول پاییز ۱۳۷۴

      کنستراکتیویسم، مکتب متداولی بود که بنیانگذار حرکتهای هنری و معماری روسیه بود و در اصل از کوبیسم الهام گرفت . هنرمندان این سبک با تاکید بر ساختار شکل و فرم، بیان مکانیت و زمانیت فضا، تداوم و استمرار فضای درونی با پیرامون، درصدد ایجاد آثار هنری، بر مبنای اصول و فنون مدرن مهندسی هستند
      هنرمندان برجسته: ولادیمیر تاتلین، نائوم گابو، آنتوان پوسنر، الکساندر رودچنکو

      roko

      روکوکو

      وازه روکوکو از وازه فرانسوی ( Rocaille ) روکای به معنی سنگریزه گرفته شده است. این وازه مخصوصا به سنگریزه ها و صدف هائی اطلاق می شودکه در تزئین غارهای مصنوعی به کار می رود. روکوکو در حقیقت ادامه شیوه باروک بود که مخوصا درفضاهای داخلی با افراط در تزئینات و ریزه کاری توام بود. در نقاشی اثار انتوان واتو را اغازگر سبک روکوکو می دانند.
      این نقاشی ها بسیار تزئین شده هستند و در آنها از رنگ های روشن و طرح های منحنی وار زیاد استفاده می گردد و از فرشتگان و سمبل های عشق به وفور استفاده می شود . پرتره نیز در این سبک معمول می باشد

      در این شیوه – همانگونه که از نامش پیداست با نوعی واقع نمائی اغراق امیز روبرو هستیم. هنرمندان این سبک می کوشند تا در باز نمائی عینی موضوعات با دوربین عکاسی به رقابت بپردازند و از ان پیشی گیرند.

       

      Timur's_army_attacks_Nerges,_Georgia

       

      20090810080251100253

      مینیاتور ایرانی

      مینیاتوردر لغت به معنی کوچکتر نشان دادن است .در نقاشی های مینیاتور، تصاویر، شباهتی با عالم واقعی ندارند. حجم و سایه روشن هم به کار نمی رود و قوانین مناظر و مرایا رعایت نمی شود. مناظر نزدیک، در قسمت پایین نقاشی و مناظر دور در قسمت بالای آن به تصویر در آمده است. تمام چهره ها به صورت “سه ربع” دیده می شوند و حدود آن را از بناگوش تا حدقه ی چشم مقابل است. البته گاهی هم چهره ها به صورت نیم رخ و به ندرت از پشت سر، تصویر شده است. هنرمند به کشیدن پیکرهای انسانی تاکید چندانی ندارد، بلکه علاقه ی او بیش از هر چیز به کشیدن لباس های فاخر بر تن شخصیت های تصویری خود است و گاهی برای نشان دادن شکل خاص پوشاک، دست و پا را می پوشاند، حتی گاه قامت را بلند تر نشان می دهد تا بهره گیری از امتیاز قبای بلند، مُیسر شود

       

      image002

      سهراب سپهری در ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان چشم به جهان گشود
      سهراب سپهری نقاش صاحب نامی است که نقاشی را پیش ازشعر آموخته است

      دستمایه اصلی کارهای سپهری اشکال ساده شده طبیعت است.

      حتی یک خط راست . این ساده ترین وسیله بیانی در نقاشی – اغلب در کارهای سپهری طوری ترسیم شده است یا افق فراخ کویر را به یاد آورد و یا راستای درختی سر به آسمان نهاده را.

      نقاشی های سپهری اغلب مثل شعرهایش است که ازلحظه تصویر خیال برداشته است . در واقع او خواسته است لحظه های زندگی را ثبت کند مثل زندگی که سالها در لابلای درختان یک دره در جریان است.

      چه در نقاشی چه در شعرهای او خاک وجود دارد او عاشق خاک است عاشق زندگی است.شعر و نقاشی سهراب پر از مفهوم زندگی است

       

      پشت هیچستانم

      پشت هیچستان جایی است ،

      پشت هیچستان رگهای هوا،پر قاصدهایی است

      که خبر می آورند…

      image004

       

      هفت دوره نقاشی او چنین است:

      ۱-طرح ها و اتودها: در این دوره پیوسته مداد یا ماژیک را پیوسته از پایین به بالا می کشیده است وبه ندرت دیده می شود که طرح از سمت راست یا چپ شروع شود.

      ۲-گواش روی کاغذ: در این نوع نقاشی سپهری با مرکب،خط ها را خیس ودو رنگ می کرده است.او در این مرحله متمایل به نقاشی از طبیعت بی جان بوده ا ست.

      image006

      ۳-رنگ روغن روی فیبر:کمترین دوره کاری اوست.

      ۴-آبرنگ روی کاغذ:در این دوره کاری اش ،با اینکه فضاها محو و مبهم است ،با این وجود همه آبرنگ های روی کاغذش را امضا کرده است.

      ۵-رنگ ر وغن روی بوم :این دوره از کارهای امو معروف است به کارهای ماژیکی،شادترین رنگ های زندگش سهراب.

      ۶-آکریلیک روی بوم:سپهری در این دوره متمایل به کوبیسم است.

      ۷-آکریلیک روی کاغذ:این دوره معروف است به دوره کارهای مکعبی.در ادامه همان آکریلیک روی بوم است با این تفاوت که رنگ مکعب ها،با این که روی هم،در پس زمینه خاکستری،قرار گرفته اند،رنگ ها هم راخراب نکرده اند.

      image008

      او مدتی در طرح ها و نقاشی ها ،ساده وطبیعی کار کرده ، مدتی به فرا واقعیت تمایل پیدا کرده است وحتی تجربه هایی از کوبیسم را در چند مکعب سازی از خود نشان داده است.

      image010image012

      image014

      سپهری ،تا اوایل دهه ۳۰،بیشتر شاعر بود تا نقاش،اما آمدن او به تهران و آشنایی اش با هنرمندان زمان خود،او را به سمت حرفه ایی نگرستن به نقاشی سوق داد.

      image016

       

       شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud      

      طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      نام پروژه : مجتمع مسکونی گلدشتاین     Goldstein sud development

      معمار : فرانک گری Frank O.Gehry

      موقعیت پروژه : آلمان – فرانکفورت    Frankfurt-Germany

      زمان ساخت : ۱۹۹۴

      “فرانک گری” در سال ۱۹۲۹ در تورنتو – کانادا متولد و در سال ۱۹۶۲ استودیو شخصی خود را تاسیس کرد. او با ارائه طرح هایش در نمایشگاه سال ۱۹۸۶ توجه بین المللی را به خود جلب کرد. وی علاوه بر طراحی پروژه هایی خاص، گام هایی برای توسعه حومه های شهری محروم نیز برداشته است. مجتمع مسکونی Goldstein   نیز که در هشت کیلومتری شهر فرانکفورت واقع شده است، نمونه ای از این گونه آثار “گری” است.

      تصور اینکه دیدگاه “گری” به مجتمع مسکونی منجر به سیمایی مشابه نماهای فلزی موزه گوگنهایم و ساختمان والت دیسنی شود کمی ترسناک به نظر می رسد، اما با نگاه دقیق به این مجتمع، می توان به نگاه شاعرانه و معماری لطیف او پی برد. هرچند که این مجتمع در مقایسه با دیگر آثار ” گری ” همچون مقر دفاتر ملی هلند در پراگ (۱۹۹۷) و ساختمان مرکز آمریکایی در پاریس بسیار آرام به نظر می رسد، اما هنوز رگه هایی از معماری دیکانستراکشن را در آن می توان یافت(هر چند که این تاثیرات بیش از آنکه درونی و بطنی باشند، الحاقی و سطحی به نظر می رسند). مکعب های ساده و منظم به آرامی در کنار همدیگر نشسته اند و ریتم و ابعاد بازشوها بسیار منظم و یکپارچه است. تنها بالکن ها، ورودی ها و سایبان ها هستند که با مصالح و احجامی متفاوت به این ساختار منظم الحاق شده اند، بطوری که نحوه قرارگیری و اتصال بالکن ها به احجام، سعی در بیان تعریفی متفاوت از کنج ها دارد. برنامه این مجتمع مسکونی ۱۶۲ واحدی شامل یک پارک نیمه عمومی ، پارکینگ ها، یک مرکز تجمع و یک مرکز خرده فروشی است.

      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      بلوک های مسکونی به گونه ای سازماندهی شده اند که حیاط های نیمه عمومی را ایجاد می کند که بیشتر با مسیرها، تراس ها و باغچه های خصوصی درگیر است. پلان های واحدها بسته به وضعیتشان نسبت به سایت متنوع است. واحدهایی که در امتداد محور شرقی – غربی بصورت خطی قرار گرفته اند، برای فضاهای نشیمن و ناهار خوری و آشپزخانه، نور جنوب و دید به کمربندی را فراهم می کنند. واحدهای محور شمالی – جنوبی فضاهای نشیمن و آشپزخانه آنها به طول ساختمان عمود شده اند و از نور خورشید در صبح ها و بعداظهرها بهره می برند.

      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      راه حل پیشنهادی ” گری ” برای پارک نیمه عمومی بر اساس طراحی مسیرهای حرکتی طبیعی ساکنین واحد ها شکل گرفته است. ارتفاع کم ساختمان ها و استفاده از رنگ های متنوع در نماهای تخت احجام و همچنین جزئیات ساده فضای سبز و بازی کودکان، کیفیت و مقیاسی بسیار انسانی و صمیمی را در فضای باز مجتمع پدیدار ساخته است.

      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud
      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

       

      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      شاهکاری از طراحی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      شاهکاری از طراحی داخلی مجتمع مسکونی گلدشتاین  Goldstein sud

      009AA19980602A0034,Architec

       

      موزه هنر فیگه (Figge Art Museum)

      Figge-Art-Museum

      داونپورت ، لووا، امریکا، ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵- ۱۰۰۰۰ مترمربع

       

      طراحی موزه فیگه

      مرکز داونپورت، واقع در سواحل می سی سی پی در مرز شرقی آیوا، از بسیاری از مشکلات بومی شرهای امریکا رنج می برد. در طول این سال ها این منطقه شاهد خروج بسیاری از جمعیت مسکونی و کسب و کار خود بوده است.

      design musum figge

      در تلاش برای دادن نیرویی تازه به منطقه و بازسازی یک اتصال به رودخانه، جانمایی دوباره و استقرار مجدد موزه هنر داونپورت (تغییر نام یافته به موزه هنر فیگه) به عنوان کاتالیزوری در برنامه بازسازی شهر تعریف شد.

      طراحی معماری موزه

      در تحقق پذیری امید ساخت بناهایی شاخص برای شهر جدید، طراحی موزه هنر فیگه به سمت یک سازه یکپارچه شیشه ای متمایل شد که با قدرت بتواند به عنوان یک نشانه شهری برای داونپورت عمل کند.

      Figge_Art_Museum

      معماری آن بر مبنای ایده ای از بلوک حجمی ساده ای است که به وسیله سطوح مات و شفاف پوشیده شده است . این سطوح شیشه ای با بندهای افقی پوشیده شده اند که برای تعریف المان های شکلی موزه، تراکم آنها تغییر می کند.

      museum

      در شرایط شهری  به نظر می رسد طراحی این بنا با پر کردن نیمه ای از بلوک شهری خالی قدیمی، از گریدهای شهر قدیمی حمایت می کند.

      طراحی موزه فیگه

      طراحی داخلی موزه

      Figge_Art_Museum

      Figge_Art_Museum_enterior

      طراحی معماری موزه

      Figge_Art_Museum_site

      پلان موزه

      plan museum

      پلان موزه فیگه

      پلان موزه

      پلان موزه www.arturarch.com

      طراحی تبدیل کانتینرهای مستعمل به خانه‌های لوکس

      مازیار بهروز» معمار ایرانی مقیم آمریکا ایده جالبی برای استفاده از کانتینرهای مستعمل جهت ساخت خانه و دفاتر کاری لوکس ارائه کرده است.

      خانه های کانتینری یک سازه ساده و قابل حمل هستند که با کمک کانتینرهای دست دوم طراحی و ساخته شده و باعث کاهش چشمگیر هزینه‌های ساخت می شوند.

      «مازیار بهروز» معمار ایرانی مقیم نیویورک و طراح خانه کانتینری، نمونه اولیه ای از این سازه را با استفاده از چهار کانتینر طراحی کرده است.

       تبدیل کانتینرهای مستعمل به خانه‌های لوکس

      هر کدام از کانتینرها پیش از انتقال به محل مورد نظر، بر اساس طرح از پیش تعیین شده در کارخانه آماده سازی شده و بخش‌های پنجره، دیوارهای جداکننده و سیم‌کشی‌های برق در بخش‌های مختلف کانتینر نصب می‌شوند.

      کانتینرهای آماده پس از انتقال به سایت مورد نظر، در پایه‌های طراحی شده قرار می‌گیرند.

      در نمونه اولیه این سازه از چهار کانتینر استفاده شده است که دو کانتینر در بخش پایین یک محل شیب دار به عنوان طبقه اول و دو کانتینر بعدی نیز به عنوان طبقه دوم روی آنها قرار می‌گیرد و دو طبقه از طریق راه پله به یکدیگر متصل می‌شوند.

      قرار گرفتن طبقه پایین در بخش شیب دار باعث تأمین گرمای بیشتر و صرفه جویی در مصرف انرژی می شود. تأمین نور نیز از طریق پنجره های بلندی که بر روی کانتینرهای طبقه دوم تعبیه شده‌اند، میسر می‌شود و بخش‌های مختلف خانه از طریق دیوارهای جداکنننده از هم مجزا می‌شوند.

      در این حالت سازه ای به ارتفاع ۲٫۷ متر و با مساحت ۸۹ متر مربع آماده شده و خانه یا دفتر کار ظرف مدت هفت روز آماده تحویل می شود.

       تبدیل کانتینرهای مستعمل به خانه‌های لوکس

      هزینه طراحی و ساخت خانه های کانتینری ۹۹ هزار دلار اعلام شده است.

       

      طراحی خانه بوردیوکس

      این خانه به منظور اسکان زوجی طراحی شده که مرد خانه اسیر ویلچر بود.این زوج قطعه زمینی بر بالای کوه با دور نمایی  از شهر را خریده بودند و از معمار درخواست کردند تا خانه ای پیچیده را طراحی کند که معرف دنیای شوهر وی باشد.

       

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-facade-et-طراحی خانه بوردیوکس  بوردیوکس فرانسه رم کولهاس ، دفتر معماری متروپولتین

      بوردیوکس فرانسه
      رم کولهاس ، دفتر معماری متروپولتین
      مساحت زیر بنا : ۵۰۰ متر مربع
      مصالح بکار برده شده در بنا : بتن، فولاد، آلومینیوم، شیشه

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas

      این خانه به منظور اسکان زوجی طراحی شده که مرد خانه اسیر ویلچر بود.این زوج قطعه زمینی بر بالای کوه با دور نمایی  از شهر را خریده بودند و از معمار درخواست کردند تا خانه ای پیچیده را طراحی کند که معرف دنیای شوهر وی باشد.

      b-oma-burdeos-Ann-Chou

      معمار خانه ای را طراحی کرد که در واقع سه خانه بر روی یکدیگر است.پایین ترین خانه شامل یک سری غارهای حفاری شده در دل تپه برای زندگی خصوصی خانواده است. بالاترین طبقه به دو قسمت ، فضایی برای والدین و دیگری برای فرزندان تقسیم شده است. مهمترین طبقه یک اتاق شیشه ای است که میان دو طبقه دیگر – نیمی بیرون و نیم دیگر داخل قرار گرفته و تقریباٌ نامرئی است.

      b-oma-burdeos-10

      شوهر اتاق یا جایگاه خود را دارد با آسانسوری به ابعاد ۱۱ در ۹/۸ فوت (۳/۵ در ۳ متر) که بین طبقات رفت و آمد می کند و نقشه و عملکرد آن با حرکت میان طبقات تغییر می کند. یک دیوار مجزا نزدیک آسانسور، هر طبقه را به دو نیم می کند و محتوای هر آن چیزی است که احتمال دارد بدن شوهر نیاز داشته باشد.

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-escalier

      آسانسور که با هر حرکت، معماری بنا را تغییر می دهد، قلب خانه است.

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-colline

       

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-contreplongee

       

      redvertex2

      0aakoolniiisisi_0

       

      housekeeper

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-panorama

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-sejour

      maison-a-bordeaux_low

      villa-bordeaux-2

      villa-bordeaux

      maison_bordeaux_koolhaas

      structure

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-maquette1

      maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-maquette5

      persp-model-02

       

       

       

       

       

       

      کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

      یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

      شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


      طراحی و ایجاد فضاهایی دلپذیر و زیبا تنها به فرمهای معماری سنتی مانند خانه‌ها و ساختمان‌های عمومی محدود نمی‌شود.


      طراحی خلاقانه پارکینگ

       

      طراحی خلاقانه پارکینگ


      فضاهای کاربردی همچون پارکینگ‌های عمومی، فرصت‌های ویژهِ ای برای طراحان و معماران پدید می آورند که از طراحی به عنوان عاملی نه تنها برای زیباسازی بلکه برای هدایت رانندگان و کاربران این فضاها استفاده کنند. خوشبختانه گرایش برای طراحی این فضاهای عمومی که اغلب از آنها غفلت می شود در حال افزایش است.

       

      طراحی خلاقانه پارکینگ

       

      ضوابط پارکینگ

      اصل موضوع  پارکینگ به مکان   پارک   خودرو   و   خارج شدن  از آن    بر میگردد . ضوابط  ملاک   عمل  موجود  برای این مهم به شرح زیر است :

       

      طراحی خلاقانه پارکینگ

       

      ۱-پارکینگ
      حداقل دهانه یک پارکینگ ۲٫۵ متر
      حداقل دهانه دو پارکینگ کنار هم ۴٫۵ متر
      حداقل دهانه سه پارکینگ کنار هم ۷ متر
      طول مورد نیاز جهت پارکینگ ۵ متر
      حداقل فضای یک پارکینگ ۲٫۵*۵ متر

      حداقل عرض در ورودی پارکینگ ۳ متر
      عرض رمپ یکطرفه ۳ متر و دوطرفه ۶ متر
      عرض رمپ قوسی یکطرفه ۳٫۶۵ متر و دوطرفه ۷ متر
      شعاع گردش یا طول مورد نظر جهت مانور ۵ متر
      شعاع داخلی مسیر گردش در کلیه پارکینگها ۴٫۵۷ متر
      شیب رمپ پارکینگ ۱۵ درصد

      واحد مسکونی کوچکتر از ۱۵۰ متر یک پارکینگ
      ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر ۱٫۵ پارکینگ
      بیش از ۲۰۰ متر دو پارکینگ

      هر واحد بالای ۱۰۰ متر در طبقه اول و دوم به یک پارکینگ نیاز دارد.
      همچنین درصورتی که تعداد واحد فرد باشد یک واحد از پارکینگ معاف است.

       

      طراحی خلاقانه پارکینگ

       

      ۲-ارتفاع
      حداکثر ارتفاع مفید واحد مسکونی ۲٫۹۰ متر
      حداکثر ارتفاع پارکینگ ۲٫۲۰ متر
      حداکثر ارتفاع مفید پیلوت ۲٫۴۰ متر
      حداکثر ارتفاع زیرزمین ۲٫۲۰ متر
      حداکثر ارتفاع مفید واحد تجاری ۴٫۵۰ متر
      حداقل ارتفاع مفید ورودی پارکینگ ۱٫۸۰ متر
      ارتفاع مفید خرپشته ۲٫۲۰ متر
      ارتفاع نورگیری در زیرزمین حداکثر ۰.۹ متر
      ۳-ابعاد
      حداقل سطح پنجره نباید از یک پنجم سطح فضا کمتر باشد.
      حداقل عرض حیات خلوت اگر سرتاسری باشد ۲ متر و اگر سرتاسری نباشد ۳ متر
      احداث پیش آمدگی یا بالکن در گذر ۱۲ تا ۲۰ متر > 80 سانتی متر
      و در گذر بالای ۲۰ متر > 120 سانتی متر مجاز است.
      حداقل ارتفای این پیش آمدگی از زیر آن تا روی خیابان ۳٫۵۰ متر
      حداقل عرض آشپزخانه و اتاق خواب ۲٫۵۰ متر – نشیمن ۳٫۰۰ متر – پاگرد ۱٫۲۰ متر
      نورگیری آشپزخانه و پذیرایی از یک پنجره به شرطی که طول نورگیری کمتر از ۸ متر باشد مجاز است
      ابعاد نورگیر برای اتاق خواب و پذیرایی ۳*۴ متر و برای آشپزخانه ۲*۳ متر می باشد.
      ابعاد مفید آسانسور ۲*۱٫۶۰ متر
      حداقل ارتفاع چاله آسانسور ۱٫۵۰ متر

      ۴- شرایط مورد نیاز جهت احداث ۵ طبقه مسکونی
      پهنه مساحت گذر محدوده
      الف a>12 s>300 شمال تا همت
      ب a>10 s>250 همت تا انقلاب
      ج a>8 s>200 انقلاب تا شوش
      د a>6 s>150 شوش تا جنوب


       

       

      کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

      یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

      شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


      طراحی داخلی-پلکان چوبی

      Jenga-Style Steps: Giant Spiral Stairs Made of Wood Blocks

      wood-block-staircase

      راه پله می تواند یکی از مناسب ترین انتخاب ها برای شکل بخشیدن به فضای داخلی خانه ها باشد. و طراحی آن نیز یکی از پرقابلیت ترین ظرفیت های طراحی داخلی را داراست.

      در خانه ای مسکونی و کوچک در لهستان، این ویژگی به نحو مطلوبی استفاده شده است. راه پله ای غول پیکر و چوبی که شاخصه طراحی داخلی خانه شده است. این آپارتمان مینی مالیستی که متعلق به یک زوج جوان است، بنابر نظر صاحبان خانه به این نحو طراحی شده است.

      بکاربردن چوبهای غول پیکر و کارنشده و خشن، به نحوی که سطح چوب تازه آشکار باشد، برای این زوج جوان نشانی از سکون و آرامش و درعین حال سرشار از انرژی و پویایی است.

       

      wood-spiral

      این راه پله خانه را به دوبخش مجزا تقسیم کرده است، طبقه بالا که در شب مورد استفاده واقع می شود و طبقه پایین که برای استفاده در روز در نظر گرفته شده است. و در واقع، با حضور این پلکان خاص، این دو بخش توسط اتصالی جالب توجه به هم ارتباط پیدا می کنند.

      قرار دادن آینه ای بزرگ در طبقه اصلی، حس گستردگی در فضا را القا می کند و با بازتابی از راه پله، بر این عنصر داخلی تاکید می نماید.

      پله ها توسط مهارهای فلزی پنهان، که در مرکز آن تعبیه شده است، کنار یکدیگر قرار گرفته اند. همچنین برای مهار و تثبیت بیشتر پله ها، از سمت دیگر به دیواراتصال داده شده اند.

       

      طراحی شهری بسیار زیبا بر فراز آسمان

      برخی بر این باورند که آسمان محدودیتی ندارد؛ پروژه مگاتروپولیس (Megatropolis)   چند ایده جالب را جمع‌ آوری کرد که تأکید آن بر زندگی شهری در در آینده بود.
      یکی از این نظرها متعلق به TsvetanToshkov معمار است که شامل یک شهر پیشرو الهام گرفته شده از نیلوفر آبی در بالای آسمانخراش‌هایی است که بشر با آن آشناست: «شهری در آسمان مفهومی از واحه‌ای آرام در بالای شهر آلوده و مگا توسعه‌یافته است که می‌توان از هیاهو، هوای آلوده و گرد و غبار روزانه به آنجا پناه برد.
      این طرح از گل نیلوفر آبی الهام گرفته شده که تواناییش در رشد و نمو در بالای آب‌های تیره و کدر معروف است.

      طراحی شهری بر فراز آسمان

      طراحی شهری بر فراز آسمان

      طراحی شهری بر فراز آسمان

      طراحی شهری بر فراز آسمان

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک

      یک دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه Rangsit تایلند طرح خود برای یک ساختمان چند منظوره در بانکوک به اشتراک گذاشته است. در طبقات این ساختمان  از پایین به بالا اتاق کنفرانس، یک سالن مرکزی، مرکز تناسب اندام و آبگرم، رستوران ، آپارتمان ها ، و دفاتر اداری طراحی شده اند.

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      طراحی مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      طراحی داخلی مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      طراحی داخلی مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

       

      Arch2OSlide19

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

      پلان مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan

      نما مجتمع شهری در بانکوک-arturarch-plan-arturarch - Elevation

      مجتمع مسکونی Habibat 67

       

      مجتمع مسکونی Habibat 67

      نام پروژه : Habitat67

      معمار : Moshe Safdie

      موقعیت بنا : Montreal-Canada

      زمان ساخت : ۱۹۶۷

      bill_cotter_collection_53

      موشه سفدی در سال ۱۹۳۸ در شهر حیفای اسراییل متولد شد . او پس از مدتی به اتفاق خانواده به کانادا نقل مکان کرد . وی در سال ۱۹۶۱ توانست با مدرک دیپلم معماری از دانشگاه Mc Gill فارغ التحصیل شود . پس از گذراندن دوره کارآموزی درکنار لویی کان در شهر فیلادلفیا به مونترال برگشت.
      در سال ۱۹۷۰ دفتر فرعی اورشلیم ( بیت المقدس ) را تاسیس کرد و در اوایل کار مشتاقانه با مشکلات مبارزه کرد تا اورشلیم را احیا کند . او مسئول ارشد قسمت ترمیم بافت قدیمی شهر، نوسازی قسمت مرکزی شهر و مدیر اجرای بهم پیوستن این دو بافت شهری بود .
      در این سالها سفدی کارهای زیادی انجام داد که شامل ؛ تزیینات معماری روی قرنیس ، مرکز یادبود رابین ، Rabin Memorial موزه هولوکاست Holocaust Museum و فرودگاه بین المللی Ben Gurion که در نوع خود بی نظیر هستند .
      در جریان این دوران سفدی نیز در گیر توسعه کاری در کشورهایی نظیر سنگال ، ایران ، سنگاپور و قسمت شمالی کانادا بود .
      در سال ۱۹۷۸ در پی تعلیم در دانشگاههای Mc Gill & Yale & Ben Gurion سفدی محل سکونتش را جابجا کرد و مدیر دفتری در بوستون شد ، همزمان مدیر برنامه طراحی شهری را بدست گرفت و سپس با تلاش فراوان موفق به اخذ درجه پروفسوری معماری از دانشگاه هاروارد گردید .
      در پی دوره ۱۰ ساله او عهده دار طراحی ۶ طرح در کانادا بود . از جمله این طرحها می توان به انستیتوی عمومی موزه تمدن کبک ، گالری ملی کانادا و کتابخانه ملی ونکوور اشاره کرد .
      کارهای سفدی شامل چندین موزه ، مانند موزه هنر Telfair در ساوانا ، مرکز تربیتی در لس آنجلس ، کتابخانه عمومی سالت لیک سیتی ، محل اکتشاف در ویچیتا ، تسهیلات آموزشی از قبیل الینور روزولت در دانشگاه کالیفرنیا ، ساختمانهای شهری از قبیل اسپرینگ فیلد ، خانه متحرک ، دادگاه فدرال ، مرکز هنرهای نمایشی در کانزاس سیتی می باشد .
      موشه سفدی در بین کارهایش طراحی فرودگاه عظیم بین المللی تورنتو را نیز به یدک می کشد که در سطح بالایی طراحی شده است .
      چهارده مجتمع اصلی در حال ساخت هستند ، شامل مجموعه یادبود خلسا ، موزه ملی مردم سیک درپنجاب هندوستان ، کتابخانه عمومی سالت لیک سیتی ، موزه پیبادی که با تحسین فراوان در سال ۲۰۰۳ افتتاح شد ، مرکز فرماندهی از میان یادبود لینکلن از روی مال در واشنگتون و محوطه کالج باستان شناسی در اورشلیم اسراییل از کارهای دیگر او می باشد .

       

      habitat67in1967-طراحی مجتمع مسکونی Habibat 67

      Habitat 67

      یک نمونه خوب از سیستم پیش ساختگی سلولی (حجمی) که مراحل ساخت ان بصورت صنعتی در کارخانه انجام گرفته . حفظ حریم خصوصی هر واحد مسکونی ،استفاده مناسب  از دید و منظر رودخانه لارنس ،توجه به جهت تابش نور خورشید ، اختصاص باغچه و تراس مجزا به هر واحد مسکونی ،دسترسی های صریح و ساده ،همه و همه سبب شده ،تا habitat 67  مونترال نمونه بسیار موفق از تجربیات پیش ساختگی در دوران معماری مدرن به شمار بیاید.

      habitat67in1967-طراحی مجتمع مسکونی Habibat 67

      باید اذعان نمود که سفدی در تزریق کیفیات فضایی خانه های ویلایی حومه شهر های کانادا و استرالیا به این مجتمع مسکونی عظیم و پیش ساخته و نحوه چیدمان واحدهای مسکونی بر روی هم و استفاده از بامها به عنوان تراس های واحدهای بالایی در بسیاری از نقاط جهان توسط شیب دامنه کوهها امری طبیعی و گاهی اجتناب ناپذیر بوده است ،اما چگونگی دستیابی  به چنین چیدمانی  در زمین های مسطح ،معمایی بوده که تا کنون بسیاری از معماران را به آزمون و تجربه فرا خوانده است .

      habitat67in1967-طراحی مجتمع مسکونی Habibat 67

      بی شک مهمترین مشکل در ساختار معماگونه ای ،حل کردن نحوه دسترسی واحدهای بالایی و همچنین نحوه چیدمان داکت های تاسیساتی است.

      مجموعه شامل ۱۱ طبقه مسکونی ،یک طبقه پارکینگ در همکف و یک طبقه تاسیساتی در زیر زمین می باشد.نحوه ی دسترسی از پارکینگ تا طبقات بالایی توسط سه باکس ارتباط عموی شامل آسانسورو پله است که سه راهرو اصلی روباز در طبقات همکف ،ششم و دهم از آن ها خارج میشوند.لوله های تاسیسات نیز در زیر این راهروها قرار گرفته است.

      habitat67in1967-طراحی مجتمع مسکونی Habibat 67

      ساختار هرمی و قرار گرفتن واحدها روی هم ،تنها در یک سمت پروژه که از دید،منظر و تابش مناسبی برخورر است ،امکان پذیر بوده و سمت دیگر پروژه تماما”به ارتباط عمودی و افقی دسترسی ها اختصاص داردتلاش برای ایجاد شخصیت و هویت در واحد های مسکونی بسیار موفق بوده است .

      habitat67in1967-طراحی مجتمع مسکونی Habibat 67

      habitat67in1967-طراحی مجتمع مسکونی Habibat 67

       

      hab67assemb-habitat67in1967-حجم مجتمع مسکونی Habibat 67

      پلان مجتمع مسکونی Habibat 67

      پلان مجتمع مسکونی Habibat 67

      پلان مجتمع مسکونی Habibat 67

      پلان مجتمع مسکونی Habibat 67

      پلان مجتمع مسکونی Habibat 67

      ماکت مجتمع مسکونی Habibat 67

      tumblr_m4oel5A0a21qln4yro1_

       

      طراحی مجتمع مسکونی ۵۰ واحدی

      طراحی مجتمع مسکونی ۵۰ واحدی که در حاشیه غربی شهر وین در اتریش قرار دارد، از سه ساختمان مجزا تشکیل شده است؛ که پیرامون یک فضای سبز نیمه خصوصی شکل گرفته اند.کارفرمای این پروژه یک شرکت تولید سیستم های پیش ساخته ساختمانی (mishe construction)  بوده است که در اجرای این طرح نیز از این سیستم ها استفاده شده است.

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی

      نام پروژه : مجتمع مسکونی ۵۰ واحدی

      معمار : نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      موقعیت بنا : وین اتریش (Vienne-Austria)

      زمان ساخت : ۲۰۰۴

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی

      نسرین سراجی بزرگزاد متولد سال ۱۹۵۷ در تهران است. وی در سال ۱۹۸۳ در مقطع کارشناسی و در سال ۱۹۹۸ در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده لندن فارغ التحصیل شده و از سال ۱۹۹۶ نیز به تدریس در در دانشکده معماری وین مشغول است.

      وی در سال ۱۹۹۰ آتلیه خود را در پاریس تاسیس کرد و در سال ۲۰۰۱ حائز رتبه اول مسابقه طرح توسعه مدرسه معماری Lille  شد. آتلیه سراجی، که کارکنان آن با ملیت های گوناگون در آن گردهم آمده اند، با تاکید بر بسترهای اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی هر پروژه در نیمه دوم دهه نود بسیار فعال بوده و در مسابقات معماری و شهرسازی متعددی دعوت به همکاری شده است. از جمله پروژه های بسیار موفق این آتلیه، که در سال ۲۰۰۳ اجرای آن به پایان رسیده است، می توان به مجتمع مسکونی ۵۰ واحدی در وین و خوابگاه دانشجویی ۱۶۴ واحدی در پاریس اشاره نمود.

       

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی

      مجتمع مسکونی ۵۰ واحدی که در حاشیه غربی شهر وین در اتریش قرار دارد، از سه ساختمان مجزا تشکیل شده است؛ که پیرامون یک فضای سبز نیمه خصوصی شکل گرفته اند.کارفرمای این پروژه یک شرکت تولید سیستم های پیش ساخته ساختمانی (mishe construction)  بوده است که در اجرای این طرح نیز از این سیستم ها استفاده شده است.

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      مساحت پروژه ۴۵۰۰ مترمربع و ارتفاع ساختمان ها نیز حداکثر شش طبقه است. مقررات موجود برای نمای ساختمان ها در اتریش، یکی از چالش های این طرح بود که سبب بروز تفاوتی آشکار میان طراحی نمای اصلی و نمای پشت پروژه شده است. استفاده از رنگ تند تنها در نماهای اصلی دیده می شود و نماهای پشت تماماٌ به رنگ سفید است.

      رنگ های قرمز، سبز و زرد در نماهای ساختمان، ستون ها و دیوارهای داخلی کیفیتی خاص به این مجتمع بخشیده است.

      دسترسی سواره به داخل سایت ممکن نیست، پارکینگ های سواره در زیرزمین بلوک ها واقع شده و دسترسی به آن توسط مسیری است که درپشت ساختمان ها و در بدو ورود به مجتمع قرار دارد.

      نکته حائز اهمیت در طراحی این ساختمان که آنرا از پروژه های مشابه خود متمایز می کند، بروز حجمی تداخل فضاهای داخلی، نظیر ویدها و نیم طبقه ها، در نماهای رو به حیاط مرکزی است . این امر سبب پیچیدگی و عدم یکنواختی نماها شده و چشم را در جستجوی منطقی برای قرارگیری تراس ها به بازی می گیرد. همچنین گشودگی ها در ابعاد و تناسبات متنوع در نماها ظاهر شده و نرده های فلزی در بعضی طبقات همچون دوخت هایی افقی سعی در پیوند واحد ها به هم دارند.

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      50  Housing Units مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      20100728232426412_400

      حجم-  Housing Units50 مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      3d-  Housing Units50 مجتمع مسکونی 50 واحدی نسرین سراجی  Nasrin Seraji ))

      2535665596_400

      552_400

      طراحی مجتمع مسکونی پوتسدامر پلاتز

      مجتمع مسکونی پوتسدامر پلاتز

      Potsdamer  Platz

      از جمله پروژه های دفتر “رنزو پیانو” در پوتسدامر پلاتز می توان به طراحی مجتمع مسکونی میدان مارلن دیتریش اشاره نمود که مساحتی در حدود ۲۱۷۰۰ متر مربع در ده طبقه با کاربری های مسکونی، خرده فروشی و رستوران دارد. در ضلع پشتی مجتمع، خیابان سرپوشیده ای قرار دارد که به تردد پیاده اختصاص داده شده است. دسترسی به این مجتمع توسط پله هایی دردو شکاف در سمت میدان اتفاق می افتد که به  حیاط مرکزی مجتمع ختم می شود.

      image_file_2697_fr

      نام پروژه  : پوتسدامر پلاتز

      معمار : رنزو پیانو Renzo Piano

      موقعیت بنا : برلین – آلمان  Berlin – Germany

      زمان ساخت : ۱۹۹۲

      New-Picture-(9)

      جنجال در اعلام برنده مسابقه بازسازی منطقه Postdamer Platz  در سال ۱۹۹۱ سبب شد تا مسابقه دیگری در اسل ۱۹۹۲ با دعوت از چهارده معمار از جمله “رنزو پیانو” ، “نورمن فاستر” ، “ریچارد راجرز “، ” ماتیاس اونگرز” ، “ریچارد مه یر”، “آراتا ایسوزاکی” ، برگزار شود و سرانجام طرح “رنزو پیانو” با اتفاق آرا به عنوان طرح برنده اعلام شده، شرکت دایملر – بنز، شهرداری برلین و مجلس سنای آلمان نیز به عنوان سرمایه گزاران و مسئولان پروژه موظف به قبول مسئولیت اجرای پروژه تا سال ۲۰۰۰ شدند.

       

      image_file_2699_fr

      image_file_2698_fr

      بازگرداندن کیفیت پویا و زنده محله تاریخی پوتسدامر و همچنین در نظر گرفت سطوح بزرگی از آب برای مقابله با حجم کلان ساخت و ساز از نکات شاخص طرح “پیانو” بوده است . محدوده طراحی شده ۷۵۰۰۰ متر مربع بوده که  ۸۰۰۰ مترمربع آن می بایست به فضاهای همگانی، خیابان ها و میدان ها اختصاص یابد و نزدیک به بیست درصد از متراژ نیز برای فضاهای مسکونی و اقامتی در نظر گرفته شود. در نظر گرفتن عملکردهای متفتوتی چون اقامتی ،مسکونی،رستوران، سوپرمارکت،آمفی تئاتر، سینما،سالن های موسیقی و بانک ها سبب شده است تا این محله در تمام ساعات شبانه روز خصوصاٌ پس از ساعات کار اداری نیز بسیار فعال شود، به طوری که در طول شبانه روز حدود صدهزار نفر علاوه بر هشت هزار کارمند اداری از این منطقه عبور و دیدن می کنند.

      image_file_2705_fr

      از جمله پروژه های دفتر “رنزو پیانو” در پوتسدامر پلاتز می توان به مجتمع مسکونی میدان مارلن دیتریش اشاره نمود که مساحتی در حدود ۲۱۷۰۰ متر مربع در ده طبقه با کاربری های مسکونی، خرده فروشی و رستوران دارد. در ضلع پشتی مجتمع، خیابان سرپوشیده ای قرار دارد که به تردد پیاده اختصاص داده شده است. دسترسی به این مجتمع توسط پله هایی دردو شکاف در سمت میدان اتفاق می افتد که به  حیاط مرکزی مجتمع ختم می شود.

      daimler3

      از طریق این گشودگی ها ، مجتمع با فضای شهری ارتباط پیدا می کند، بطوری که از پله های ورودی مجتمع به عنوان سکو های نشیمن در جداره میدان نیز استفاده می شود . طراحی مجتمع پیرامون حیاط مرکزی ، استفاده از نماهای سفال نارنجی و تراس هایی که رو به حیاط داخلی باز می شوند نکاتی هستند که در پروژه مجتمع مسکونی “رنزو پیانو” در پاریس نیز مشاهده می شود با این تفاوت که در برلین حیاط مرکزی بالاتر از سطح همکف قرار گرفته به شکلی که پارکینگ ها و سایر فضاهای خدماتی در زیر آن شکل گرفته اند.نحوه قرارگیری ارتباطات عمودی ، طول راهروهای طبقات و نحوه شکل گیری بالکن ها قابل توجه بوده و استفاده از سایبان ها و نرده های هماهنگ با کلیت نما یادآور دقت و ظرافت طراحی نماها در دیگر پروژه های “رنزو پیانو” است.

      daimlerv1

       

      daimler2

      image_file_2718_fr

      image_file_2711_fr

      image_file_2717_fr

      image_file_2726_fr

      image_file_2727_fr

      اتودهای اولیه رنزو پیانو

       

      P_3be884ac4e

      drawing_file_1150_fr

      drawing_file_1151_fr

      drawing_file_1152_fr

      drawing_file_1153_fr

      drawing_file_1154_fr

      سایت پلان ، پلان طبقات، نما،مقطع و جزئیات

       

      drawing_file_1155_fr

      drawing_file_1157_fr

      drawing_file_1159_fr

      drawing_file_1169_fr

      drawing_file_1170_fr

      drawing_file_1261_fr

      drawing_file_1262_fr

      drawing_file_1265_fr

      drawing_file_1267_fr

      drawing_file_1162_fr

       

      drawing_file_1240_fr

      drawing_file_1241_fr

       

       

       

      drawing_file_1161_fr

      drawing_file_1258_fr

      drawing_file_1252_fr

      drawing_file_1260_fr

      drawing_file_1264_fr

      drawing_file_1278_fr

      drawing_file_1275_fr

      ماکت ها و مدلینگ modeling

      model_file_635_fr

      model_file_640_fr

      model_file_641_fr

      model_file_642_fr

      model_file_645_fr

      model_file_651_fr

      model_file_654_fr

      طراحی مجتمع مسکونی تانگو

      نام پروژه : مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

      معمار: Moore Ruble Yudell

      موقعیت بنا :Malmo-Sweden

      زمان ساخت : ۲۰۰۳

      در نگاه اول نمی توان باور کرد که چنین تضادی، میان نماهای خارجی و داخلی یک مجتمع مسکونی وجود داشته باشد.

      نماهای ساده سفید، تخت و نامتقارن خارجی در اطراف حیاط مرکزی تبدیل به سطوح مشبک و هشت باکس شیشه ای رنگی می شود که گویی پیرامون حیاط مرکزی در حال رقصند که بی ارتباط با اسم این مجتمع – تانگو- نمی باشد. عجیب آنکه این باکس های رنگی ، نه تراس های سرپوشیده هستند و نه محل گلخانه ها ، بلکه فضاهای نشیمن هر واحد می باشند که آزادانه به فضای باز مرکزی لغزیده اند. هر چند در جهت ایجاد وحدت میان نماهای داخلی و خارجی، در مرکز و کنج های نمای اصلی حاشیه رودخانه نیز باکس های شفافی در طبقات سوم و چهارم با بیرون زدگی در حجم، خودنمایی می کنند.

      طراحی مجتمع مسکونی تانگو

       

      طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

       

      در کنار تمامی این تضادها و پیچیدگی ها باید به یاد آورد که این مجتمع یکی از پیشرفته ترین آثار معماری تکنولوژیک در سال های اخیر است و قطعا در انتخاب دفتر Moore-Ruble به عنوان بهترین دفتر معماری در سال ۲۰۰۶ از سوی انجمن AIA بی تاثیر نبوده است. در این پروژه صفحات خورشیدی در بالای برجک های رنگی قرار گرفته، دیوارهای جداکننده فضاهای داخلی همگی هوشمند، شیشه ها تماماً سه جداره و برخی از بام ها پوشیده از چمن می باشد.

      طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

      این مجتمع ۲۷ واحدی از سوییت ها و واحدهای آپارتمانی یک، دو و سه خوابه تشکیل شده و اغلب واحدها دوبلکس است. گشودگی حیاط مرکزی، به سمت خیابان اصلی است و دید به رودخانه از داخل حیاط مرکزی ممکن نمی باشد. در عوض، نحوه قرارگیری واحدها به شکلی است که تعداد زیادی از آن ها در چهار طبقه توسط پنجره های قدی و کشیده به منظر رودخانه اشراف دارند.

      طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

      ورودی مجتمع در سمت خیابان اصلی است که بامی کوتاه و سبز آن را مشخص می کند. فضای باز مرکزی مجموعه مرکب از مسیرهایی با کف پوش چوبی و یک بیضی در مرکز است که محل نشیمن فضای باز می باشد. این فضا در شب توسط نورهایی که از باکس های شیشه ای به بیرون می تابند روشن می شود.

      طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

       

      -طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housingtango-paradise-room

      -طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housingtango-paradise

      طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

      طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

       

      طراحی معماری مجتمع مسکونی تانگو Tango Housing

      نقش بام در طراحی معماری

      یک بام سبز، بامی است که مقدار یا تمامی آن با پوشش گیاهی و خاک، یا با محیط کشت روینده، پوشانده می شود. لفظ بام سبز

      همچنین می تواند برای بامهایی که مفاهیم “معماری سبز” را مد نظر قرار می دهند، نظیر پانلهای خورشیدی و یا صفحات فتوولتائیک، بکار رود.

      بام سبز

       

      بام سبز

      تاریخچه کاربرد بامهای سبز
      بامهای سبز مدرن که از سیستم لایه های پیش ساخته تشکیل می شوند، بالنسبه پدیده ای نو می باشند. این نوع بامها در دهه ۱۹۶۰ در آلمان توسعه و به بسیاری از کشورهای اروپا گسترش یافتند. بر اساس برآوردهای موجود، امروزه حدود ۱۰ درصد از کل بامهای آلمان، بام سبز می باشند. ایلات متحده نیز بامهای سبز قابل توجهی دارد، اما تعداد آنها به اندازه اروپا نیست.

      مزایای بامهای سبز
      • تامین فضایی سازگار و مطبوع برای کاربران ساختمان – به دلیل قراردادن حیاط و پاسیو

      امکان پرورش میوه جات، سبزیجات و گلها

        • کاهش بار گرمایش (با افزودن توده و لایه عایق حرارتی) و سرمایش بنا (از طریق سرمایش تبخیری) – بویژه اگر بصورت شیشه ای بوده و بعنوان گلخانه و یا سیستم گرمایش غیرفعال خورشیدی عمل نماید. بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۰۵ توسط Brad Bass از دانشگاه تورنتو انجام یافت، نشان داده شد که بامهای سبز می توانند اتلاف گرمایش و مصرف انرژی را در زمستان به مقدار قابل توجهی کاهش دهند.

        کاهش اثرات گرمایش و تغییرات آب و هوایی شهری

          • افزایش محدوده زندگی (بامهای سبز می توانند بعنوان فضای تفریح، استراحت مورد استفاده قرارگیرند.)

          کاهش سیلاب

            • تصفیه هوا و کاهش CO2 هوا
            • کاهش و تعدیل شدت صداهایی که تا dB18 وارد ساختمان می شود و از آن خارج می شود به میزان dB3 یا بیشتر

            افزایش زیستگاه جانداران در مناطق مسکونی بهبود مناظر اطراف ساختمان با فراهم کردن یک فضای سبز زیبا

              • بالا بردن طول عمر غشای بام (دو یا سه بار بیشتر) با محافظت از آن در برابر اشعات UV مضر و صدمات آب و هوایی
              • افزایش ارزش ملک

               

              معایب بامهای سبز
              • برخی پیامدهای منفی استفاده از بامهای سبز به شرح زیر است:
              • نیاز به تقویت سازه بامهای موجود برای استقرار بام سبز و وجود این حقیقت که اغلب این بامها برای حضور انسان طراحی نمی شوند.

              در برخی موارد، تطبیق طراحی این بامها با شرایط اقلیمی منطقه کاری دشوار است.

                • بامهای سبز همچنین نیازمند معیارهای سازه ای قابل قبول می باشند. بسیاری از بامهای موجود، بدلیل بار وزن ملزومات خاک و گیاهان برای دارابودن بام سبز مناسب نیستند. (در این بین یک دال بتنی در تبدیل به بام سبز بسیار کاراتر از دالهای چوبی یا فلزی است).

                بام سبز

                2646-4

                منبع:پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری

                 

                طراحی معماری  بهترین مجتمع مسکونی

                طراحی معماری  مجتمع مسکونی VM

                ساختمان VM جایزه Forum را در سال۲۰۰۶ دریافت کرده است که این جایزه از طرف مجله معماری و طراحی Forum به ساختمانهایی که در شمال اروپا ساخته می شود و بهترین طراحی داخلی را دارد
                اهدا میشود.

                مجتمع مسکونی VM اولین منطقه مسکونی در جدید ترین قسمت شهر کپنهاگ دانمارک
                است که طراحی مجتمع مسکونی از دید بالا (سایتپلان) مجتمع بصورت حروف V و M انگلیسی است.

                مجتمع مسکونی VM

                 

                مجتمع مسکونی VM

                 طراحی معماری  بهترین مجتمع مسکونی

                مجتمع مسکونی VM

                 

                تراسهای خصوصی همگی در نمای جنوبی ساختمان تعبیه شده اند و دسترسی تراس روی سقف بوسیله راهروهای مرکزی صورت می گیرد.نمای خارجی ساختمان M از ورقهای آلومینیومی پوشیده شده است.

                 

                طراحی معماری آپارتمان جالب در پاریس

                طراحی معماری آپارتمان سبد در پاریس / OFIS معماران

                معماران: OFIS معماران
                محل سکونت: پاریس ، فرانسه
                تیم طراحی: ROK عمان، Spela Videcnik، رابرت جانز، Martincic جانز، آندره Gregoric، لینز Janja دل، لویی Geiswiller، Hyunggyu کیم، Chaewan شین، Jaehyun کیم، ارین Durno، خاویر کاررا، Fimmano جولیانا، Jolien Maes، لین وی
                پروژه سال: ۲۰۱۲
                مساحت پروژه: ۹۳۱٫۰ متر مربع
                مساحت سایت: ۱

                New-Picture-(9)

                ۹۸۱ متر مربع
                کارفرما: Regie Immobiliere د لا Ville پاریس
                بودجه: ۱۷٫۵ M €

                 

                New-Picture-(11)

                New-Picture-(13)

                New-Picture-(19)

                New-Picture-(12)

                New-Picture-(14)

                New-Picture-(15)

                New-Picture-(16)

                New-Picture-(17)New-Picture-(18)

                New-Picture-(21)

                New-Picture-(22)

                New-Picture-(25)

                New-Picture-(20)

                New-Picture-(26)

                New-Picture-(34)

                New-Picture-(35)

                New-Picture-(5)

                New-Picture-(8)

                New-Picture-(1)

                New-Picture-(7)

                 

                بیمارستان چشم پزشکی مورفلد[۱] لندن ، انگلستان توسط معماران پنیورا[۲] پراساد در مشاوره با بیماران، خانواده ها و کارکنان طراحی شده است. و بر اساس سهامی عام بیمارستان سازی انگلیس تاسیس شده است. مرکز چشم کودکان مورفلد، پلی تخصصی است بین این مرکز درمانی و مرکز تخصصی پژوهشهای چشم پزشکی  ریچارد دزموند[۳] در مجاورت این ساختمان که قابلیتهای درمانی آن را با فعالیتهای آموزشی ریچارد دزموند تلفیق کرده و کارایی هر دو را در ارائه خدمات بهینه به کودکان افزایش می دهد.این بنا بر پایه درمان سرپایی درمانگاه ، واحد عمل جراحی روز ، امکانات پژوهشی و دوره کوتاه بستری شدن بیمار طراحی شده است. در کنار این فضاها خوابگاه والدین کودکان نیز در درون سایت با طراحی بسیار محکم ساخته شده است.

                طراحی معماری دانشکده تحقیقات پزشکی

                ساختمان بیمارستان چشم پزشکی اطفال لندن

                 

                image003

                فضاهای داخلی با رنگهای گرم و شخصیت کودکانه پذیرای معاینات سرپایی اطفال هستند

                image005

                استفاده از ویدها و نورهای طبیعی در کل مجموعه

                image008

                طراحی فضاهای مناسب برای استفاده والدین در پشت جداره های شیشه ای

                image009

                image011

                جداره شیشه ای با تیغه های آلومینیوم الهام گرفته از گله پرندگان در حال پرواز است

                 


                [۱] Moorfields

                [۲] Penoyre and Prasad LLP

                [۳] Richard Desmond

                 

                تالار کنسرت لیموژ (زنیت)[۱]

                تعداد ۱۵ سالن کنسرت (زنیت)در کشور فرانسه وجود دارد. هر یک از آنها دارای حداقل ظرفیتی برابر با ۳۰۰۰ نفر بوده و به قصد اجرای برنامه های موسیقی راک و دیگر کنسرتها ساخته شده اند. از این دسته ساختمان کنسرت لیموژ به طراحی برنارد چومی در لیموژ فرانسه است که در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ با زیر بنای ۸۵۰۰ متر مربع احداث شده است.نمای منحنی شکل زینت به همراه جانمایی زاویه دارش در سایت پروژه باعث برجسته شدن آن نسبت به جاده ی مجاور شده است

                در طراحی این کنسرت، قرار گیری در یک سایت جنگلی خارج از مرکز شهر، سبب شکل گیری یک فرم لفافه مانند و پویا برای زنیت گشته است. عمده مصالح ساخت سالن شامل چوب صنوبر داگلاس و بتن است و پ.شش ها در بدنه ها ساختمان از وزقه های پلی کربنات سخت و صلب ساخته شده اند. جانمایی، طراحی و مصالح ساختمانی مورد استفاده همگی به طرز آشکاری کیفیت بالای استانداردهای زیست محیطی را دارند. کاربرد چوب به دلیل موقعیت جنگلی پروژه و تمایل کارفرما به بخشیدن گرمی به ساختمان و همچنین رواج صنعت چوب در آن منطقه، مربوط می گردد.

                طراحی معماری دانشکده تحقیقات پزشکی

                ترکیب سازه ای – همانطور که در این تصاویر می بینید، برنارد چومی ترکیب معیارهای صنعتی و طراحی جذاب و گیرا و سحر آور مورد نیاز برای ساختمان کنسرت را به راحتی انجام داده است

                 

                طراحی معماری دانشکده تحقیقات پزشکی

                 

                 

                image006

                سوار کردن سه سازه در سالن

                 

                شکل گیری ساختمان به فرم دو پوسته، به دلیل سیرکلاسیون هوای بین آنها بوده است که هم به دلیل آکوستیکی و هم حرارتی سودمند می باشد.

                برنارد چومی بین پوسته خارجی ساخته شده از چوب و پلی کربنات و پوسته داخلی شکل گرفته از بتن و چوب، ۱۷۶۵ متر مربع فضای تردد شامل سرسرا، رمپ ها و دستگاه پله را طراحی کرده است که به سه طبقه سالن کنسرت ختم شده و سرویس دهی می کند. بین دو پوسته ساختمان، مسیرهای حرکتی دو گانه ای نیز به شکل زیر طراحی شده اند: دو رمپ که یکی پایین رونده بوده و به سمت ردیف های شکل گرفته در طبقه پایین سالن کنفرانس هدایت می شود و دیگری، رمپ بالا رونده که به سمت ردیف های صندلی طبقه ی فوقانی حرکت می کند. علاوه بر آن، دو دستگاه پله ی معلق به سمت ردیف های فوقانی و صندلی های طبقه ی بالا گسترش یافته اند.

                 

                image008

                رمپ های بالا رونده و پایین رونده

                 

                 

                image010

                پلانهای سازه

                 

                image012

                 

                مقاطع سالن

                 

                ساختمان زنیت در انتهای محوطه سایت خود دارای یک پارکینگ با ظرفیت ۱۵۰۰ ماشین بوده و در یک شیب طبیعی زمین قرار گرفته است.

                همکاری با میشل دزوین طراح معروف محوطه در این پروژه، باعث شده که معماری بنا به کاربرد یک سیستم خاک و شن لایه بندی شده، که بر روی یک لایه سنگ آتشفشانی که از منطقه نزدیک پوی دوم تامین شده اند، سوق پیدا کرده و مقاومت و پایداری لازم برای محوطه پارکینگ را تضمین نماید. تعداد پنج بالن بزرگ و درخشان، مناطق عمده ی سطح پارکینگ را نشانه گذاری و روشن کرده اند.

                 

                image014

                لابی کنسرت

                 

                image016

                فضای داخل سالن

                 

                 


                [۱] Limoges concert hall

                 

                 

                طراحی برج  مخروط شکل

                برج مخروطی پارچه ای، نام پروژه ای است که توسط گروه معماری MOS در  نیویورک طراحی و اجرا شده است.
                این برج پارچه ای به منظور برگزاری مراسم و کارگاه های هنری و همچنین گالری و اجرای نمایش در فصل تابستان ایجاد شده است.
                سازه های دودکش مانند در این برج، گردش هوا و خنک شدن آن را بدون هیچگونه ابزار فیزیکی انجام می دهد. زوایای قرارگیری  طراحی پارچه ها نیز به گونه ای می باشد که حداقل ورود نور از طرفین و حداکثر روشنایی از مرکز را تأمین کند. سازه این برج از صفحات سبک بتنی، نوعی پشم و سازه های فضاکار تشکیل شده است.

                برج  مخروط شکل


                برج  مخروط شکل

                 

                 

                برج  مخروط شکل

                برج  مخروط شکل

                 

                برج  مخروط شکل

                طراحی معماری جالب پارک

                یک زمین در کنار آزادراه شهر Bat-Yam سرزمین اشغالی ، با یک طراحی معماری زیبا و جالب تبدیل به یک مکان عمومی شد.
                این زمین که به یک پارچه سوراخ سوراخ شباهت دارد، پارک عمومی جدید حالت ناهنجار حدی را کمی تخفیف داد که انجام فعالیت‌های خاص در مکانی عمومی را ممکن می‌سازد.
                معمولاً شرایط حدی در شهرهای مدنی منجر به ایجاد فضاهای عمومی می‌شود که اصولاً توجهی به آنها نمی‌شود در حالی که انواع مختلف فعالیت‌ها را برای طیف گسترده‌ای از مردم جذب می‌کند.

                طراحی و ساخت پارک

                پروژه ” REAL estate” شامل نمادشناسی جدید برای مکان‌های عمومی است که مرزهای بین محدوده خصوصی و عمومی در چشم‌انداز شهری را بررسی می‌کند.
                این زمین در شهر مدیترانه‌ای Bat-Yam، یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای سرزمین اشغالی قرار دارد.
                اکثر ساکنان این شهر در خانه‌های مدرنی زندگی می‌کنند که در دهه پنجاه برای مهاجران ساخته شد

                طراحی و ساخت پارک

                این پروژه در انتهای یک خیابان مسکونی عریض متجدد قرار دارد که به دیوار بتنی منتهی می‌شود که به صورت یک مانع آکوستیک برای بزرگراه عمل می‌کند.
                از آنجا که این مکان بلااستفاده محلی برای زباله‌های ساکنان محل، آتش‌بازی برای تعطیلات و استفاده از مواد مخدر، زندگی سگ‌ها و دیگر کارهای ممنوع شده بود،‌ این پروژه را در آنجا اجرا کردند تا مانع از این فعالیت‌ها شوند.

                طراحی و ساخت پارک

                نمای اصلی پروژه شامل دیواری به سمت خیابان مسکونی است که آن سویش پیداست و در ورودیش چوبی است و زمین بازی بین این دیوار چوبی و دیوار بتنی قرار دارد.
                ارتفاع هر دو دیوار یکی است اما یکی بازدارنده و دیگری جذب کننده است. نوشته صورتی رنگ نئونی “the REAL estate” بیانگر این است که این مکان برای عموم قابل استفاده است.
                سطح این زمین از یک پارچه یک سَره به شکل پتوی بتنی است که تا دور دیوار بتنی آکوستیک کشیده شده است.
                سطح پیوسته از چشم‌انداز افقی ساخته بشر آغاز شده و به تدریج به سمت دیوار شیب‌دار عمودی می‌رود.
                در این سطح هفت تو رفتگی چوبی قرار دارد حالت فضای خصوصی را در این چشم‌انداز شهری به خود گرفته‌اند. هرکدام از این تورفتگی‌ها شکل بدن را به صورت فردی، دو نفره و گروهی به خودمی‌گیرند.

                 

                 

                طراحی و ساخت پارک

                 

                 

                طراحی و ساخت پارک

                گرد اوری: دینا صنیعی

                خانه ای مکعبی بر تپه ی دنتون کروکر مارشال

                درطراحی معماری این خانه  دو طبقه که بر روی تپه ای در استرالیا قرار دارد،یکی از طبقات به شکلی نا متعارف روی طبقه ی پایین قرار گرفته است .طراحی این بنا را گروه معماری دنتون کروکر مارشال Denton Croker Marshall انجام داده است. پایه ی این بنا به شکلی رویایی،نیم رخ سایه روشن دار این خانه را،که از شراب سازی منطقه ی ویکتوریا قابل رویت است،به خوبی تعریف می کند.

                بخش بیرونی طبقه ی زیرین از فولاد آب دیده ساخته شده و طبقه ی بالایی ،دیوارهایی از آلومینیوم سیاه دارد.نئوپان های زیبایی دیوارها و سقف های هر دو طبقه و کف طبقه ی بالایی را پوشش داده،در حالیکه کف طبقه ی پایین یک سطح بتنی صیقل خورده دارد.

                معماری خانه ای زیبا روی تپه

                 

                معماری خانه ای زیبا روی تپه

                 

                 

                معماری خانه ای زیبا روی تپه

                 

                معماری خانه ای زیبا روی تپه

                 

                معماری خانه ای زیبا روی تپه

                طراحی معماری خانه ای همیشه سبز

                ایده طراحان، Jeiyong Chun و Hyunjune Yang، پر کردن فضای منزل با گیاهان سبز بود. این خانه سبز شامل پنج بخش می باشد ـ دوبرج سبز، زمین سبز، دیوار سبز و پایه سبز ـ می‌باشد.
                تمام این بخش‌ها  در خانه سبز با سیستم SDPCS پشتیبانی می‌شوند و به شما این امکان را می‌دهد تا عملکردهای حیاتی گیاهان را  در خانه تحت کنترل داشته و آنها را در شرایط مطلوب نگهدارید.
                تصور استفاده این طرح‌ها در منزل مشکل است اما استفاده از این ایده برای دفاتر کار جالب به نظر می‌رسد.

                 

                طراحی معماری خانه ای  همیشه سبز

                 

                .

                طراحی معماری خانه ای  همیشه سبز

                 

                طراحی معماری خانه ای  همیشه سبز

                 

                 

                طراحی معماری خانه ای  همیشه سبز

                 

                طراحی معماری خانه ای  همیشه سبز

                 

                طراحی معماری خانه ای  همیشه سبز

                 

                طراحی کلینیک دندانپزشکی در فیلیپین

                کلینیک دندانپزشکی اسمایلز (smiles) دکتر سی سایل (Dr. Cecile) در سال ۲۰۰۹ تغییر و تحولی اساسی در طراحی معماری ساختمان کلینیک ایجاد کرد تا اولین کلینیک زیبای دندانپزشکی را در فیلیپین بنا نهد.
                اصولاً طراحی کلینیک های دندانپزشکی شکل درمانگاهی دارد اما طراحی ساختمان این کلینیک پیشرو در سبک مدرن، منحصر به فرد، مد روز و با محیطی شاد و سرزنده است و همین مسئله این کلینیک را از دیگر کلینیک هایی که تا به حال دیده اید متمایز ساخته است. از در کلینیک که وارد می شوید، سطوحی متقاطع به چشم می خورد.سطح مقطع ها در فواصل یک متری از قطاع ها (سگمنت ها) در کل طول، شکل گرفته و سپس به یکدیگر وصل می شوند و نهایتاً سطح پیوسته ای را به وجود می آورند که دیوارها، سقف ها، و کف ها را به شکل پیچیده ای به یکدیگر دوخته و رفتار یک دندان در حالت واقعی را تکرار می کنند.

                 

                طراحی معماری کلینیک دندانپزشکی در فیلیپین

                طراحی معماری کلینیک دندانپزشکی در فیلیپین

                طراحی معماری کلینیک دندانپزشکی در فیلیپین

                طراحی معماری کلینیک دندانپزشکی در فیلیپین

                 

                طراحی معماری کلینیک دندانپزشکی در فیلیپین

                طراحی معماری کلینیک دندانپزشکی در فیلیپین

                طراحی معماری مجتمع مسکونی باغ ونک تهران

                زمین این مجتمع مسکونی  ، باغ تقریبا خشک شده ای بو د مربوط به کدخدای ده ونک. حد مجاز ساخت ۴۵ درصد مساحت زمین در ۵ طبقه مسکونی بود . ایده اصلی این مجتمع مسکونی بر اساس باز آفرینی قالب خانه- باغ شکل گرفت. تصمیم گرفتیم تعدادی از درختهای قدیمی باغ و حتی بعضی از درختان خشک شده باغ را حفظ کنیم و خانه ها را دور این درختان و حول یک حیاط مرکزی بچینیم . خانه ها از هم جدا شدند، بطوری که هر کدام از سه یا چهار وجه خود امکان نورگیری و تهویه دارند.

                مجتمع مسکونی باغ ونک تهران

                مجتمع مسکونی باغ ونک تهران – گروه معماری متافور

                محل اجرا : میدان ده ونک

                کارفرما: سید ابراهیم موسوی

                طراحان : رضا حبیب زاده، آرزو خلیلی

                همکارطراحی: نوگل زربافیان

                اجرا: شرکت متافور

                طراح سازه: بالسامو محمودیان

                مساحت زمین: ۱۴۰۰ متر مربع

                زیربنا: ۴۲۰۰ متر مربع

                این تمهیدات در کنار تنوع فضا، نقشه و مساحت خانه ها ( از ۶۰ تا ۲۰۰ متر مربع) همگی با ایجاد یک محله کوچک بکار گرفته شدند. با ایجاد سه سازه مجزا با داربست چوبی در جلوی نمای هر خانه یک حیاط معلق شکل گرفت که جایی است برای پرورش گیاهان و پرندگان و مجسمه های کبوتر، که نگهداری از آنها در محله قدیمی ده ونک بسیار مرسوم بوده. این عناصر را برای زنده کردن خاطره ها در کنار سرشاخه های درختان خشک باغ قدیمی و گیاهان بالا رونده بومی منطقه بکارگرفتیم.سطح این حیاط ها به جای مصالح بنایی، با صفحات فلزی سوراخ دار پر از سنگریزه ساخته شده اند تا از نظر ضوابط شهرداری جزو تراکم محسوب نشوند. بخشی از درختان خشک زمین پس از فراوری با مواد نگهدارنده به مجتمع بازگردانده و از آنها در حیاط میانی و حتی در داخل خانه ها استفاده شد.

                مجتمع مسکونی باغ ونک تهران

                نمای ساختمان درهر هشت وجه (چهار وجه داخلی و چهار وجه خارجی) جلوه بیرونی فضاهای داخلی، باغچه ها و حیاط هاست و نه صرفاً پوششی منفک از فضاهای داخلی.

                این پروژه در فستیوال جهانی معماری سال ۲۰۱۰ در بارسلون در بخش مجتمع های مسکونی جزو پروژه های منتخب قرار گرفت.

                طراحی معماری مجتمع مسکونی عرفان

                مجتمع مسکونی عرفان در زمینی به مساحت حدود ۳ هکتار با زیر بنای مفید ۱۳۰۰۰۰متر مربع مشتمل بر ۴ بلوک ، هر بلوک ۲ برج ، مجموعاً دارای ۸ برج است و شامل ۲ برج ۱۶ طبقه، ۲ برج ۱۷ طبقه ، ۲ بـرج ۲۰ طـبقه و ۲ بـرج ۲۴ طبقه است . مجتمع مسکونی در دو طبقه انتهایی هر برج واحدهای دوبلکس قرار گرفته است . تعـداد کـل واحدها ۵۹۲ واحد و متراژ واحدها ۹۸ الی ۲۴۳ متر مربع، ۲ تا ۴ خوابه می باشد.

                 

                مجتمع مسکونی عرفان

                 

                 

                مجتمع مسکونی عرفان

                 

                مجتمع مسکونی عرفان

                امکانات ورزشی نظیر استخر ، سونا و جکوزی ، مهد کودک ، فضای بازی کودکان، درمانگاه، داروخـانه ، کـتابخانه ، پیست دوچرخه سـواری، سـالن اجتمـاعات ، آمفی تئاتر روباز و سایر امکانات خدماتی رفاهی و نیز مجهز به مراکز تجاری نظیر سوپر مارکت ، فست فود ، بانک ، خشکشویی ، آژانس اتومبیل و شیرینی فروشی.

                سایر امکانات رفاهی : فضای سبز حدود ۲۰۰۰۰ متر مربع ، برق اضطراری و آنتن مرکزی.

                مجتمع مسکونی عرفان

                مجتمع مسکونی عرفان

                 

                 

                 

                • فونداسیون : رادیه یکدست ( پی گسترده از بتن مسلح)
                • سقف ها : کامپوزیت ـ دال بتنی ( در طبقات پارکینگ )
                • نما : سیمان شسته
                • پنجره ها : آلومینیوم
                • شیشه ها : دو جداره ـ داخل ساده ، خارج رنگی پامیل ( برنز )
                • سیستم گرمایش ـ سرمایش : موتورخانه مرکزی + دیگ آب گرم mini air washer
                • پکیج جداگانه برای هر واحد ، هواساز ایرانی برند آروکا ( هوا پاک سازان )
                • پوشش کف واحدها : سرامیک الوند ۵۰ × ۵۰ سانتیمتر ـ اتاق خواب ها : موکت
                • پوشش کف ( سرویس ها ) : سرامیک
                • پوشش دیوار واحدها : رنگ روغنی
                • پوشش دیوار سرویس ها : کاشی
                • سقف واحدها : کاذب Dry wall
                • دیوارها : مخلوط گچ و خاک و Dry wall
                • کمد واحدها : درب ها چوبی
                • ارتباط عمودی : هر برج دارای ۳ لاین آسانسور برند اطلس تک ( ۲ دستگاه نفربر ۸ نفره و ۱ دستگاه آسانسور باری)
                • کلید پریزها : لگراند
                • شیرآلات : کرم از نوع اهرمی
                • سیستم اعلان و اطفاء حریق: اعلان حریق : دودی ـ حرارتی و اطفاء حریق : جعبه آتش نشانی در طبقات و اسپرینکلر در پارکینگ‌ها
                • سیستم درب باز کن : دیجیتالی معمولی ـ اف اف با زنگ اخبار
                • چهار چوب درب ها : فلزی ـ درب ها : MDF

                 

                 

                بانک ملت ۳۰۰۰ شعبه در ایران دارد. از آنجا که بانک‌ها برای بازسازی نمای ساختمانشان در رقابت هستند، در ژانویه ۲۰۰۹ مدیر بانک ملت ازمعماران کامران افشار نادری، حبیبه مجدآبادی، علیرضا مشهدی‌میرزا و همکاران برای طراحی نمای شعب بانکش درخواست همکاری نمود. وی نمای اولین شعبه‌اش را برای برآورد نتایج جامعه شناختی، فنی و بصری چنین ایده‌ای تغییر داد.
                پس از بحث و مشورت با کارشناسان مشتری، طراحان یکی از شعب اصلی بانک در خیابان ویلا در تهران را برای تغییر نمای ساختمان انتخاب کردند.
                این پروژه آزمایشی می‌بایست قابلیت انعطاف برای استفاده در زمینه‌ها و ابعاد مختلف را دارا باشد. به همین دلیل، طراحان هیچ اشاره‌ای به ساختمان‌های اطراف نکردند. آنها یک فرم همگن با تأثیر گرافیکی بالا خلق کردند که قادر به جذب و حل هرگونه تنوع موقعیتی نظیر طرح ساختمان، درها، ATM، عناصر ساختاری و تجهیزات امنیتی بدون برهم زدن ظاهر بنا می‌باشد.

                 

                طراحی معماری نما برای بانک ملت

                الگوی این بنا بر پایه ساختار ساده اصل هندسی است که اولین بار بر روی کاغذ A4 کشیده شد. کاغد به چند خط موازی برش داده شد؛ سپس نوارها در محور طولی با زوایای مختلف تا شدند. برای ایجاد طرح اولیه نما از ورقه‌های مسی آنتی‌اکسیدان استفاده شد.

                طراحی معماری نما برای بانک ملت

                 

                طراحی معماری نما برای بانک ملت

                طراحی معماری نما برای بانک ملت

                رنگ مسی می‌تواند فضای خاکستری و پوشیده از مه غلیظ شهرهای بزرگ ایران را کمی تغییر دهد. ورقه‌های آلومینیومی ورقه‌های مسی را استحکام می‌بخشند و پروفیل‌های فولادی به عنوان زیرساخت، نما را به ساختمان متصل می‌سازد. پشت نمای مسی پنجره‌های ضد سرقت و پرده فولادی جمع‌شو به عنوان آخرین محافظ به کار رفته است.

                 

                طراحی معماری نما برای بانک ملت

                 

                دسترسی به بانک از بخشی از نماست که با یک اهرم دستی بالا و پایین می‌رود. سیستم مکانیکی بر اساس قرقره و پارسنگ‌ها به اپراتورها این اجازه را می‌دهد که به راحتی و با دست بخش بزرگی از نما را بالا یا پایین بکشند.

                 

                طراحی معماری نما برای بانک ملت

                آزمایشگاه سانسبری استانتون ویلیامز برنده جایزه استرلینگ RIBA در سال ۲۰۱۲

                آنجلا بردی رئیس جمهورRIBA، جایزه استرلینگ در سال ۲۰۱۲ به استانتون ویلیامز برای آزمایشگاه سانسبری اعطا کرد.جایزه استرلینگ (معتبرترین جایزه UK در سال) هر سال به ساختمانی که بیشترین سهم را در تکامل معماری سال گذشته داشته است اهدا می گردد.که در سال ۲۰۱۲ این جایزه به آزمایشگاه سانسبری منتخب از بین پنج نامزد دیگر از جمله استادیوم المپیک لندن در نظر سنجی مردمی اعطا شد.زیبایی دانشگاه کمبریج توسط آزمایشگاه سانسبری با ایجاد یک باغ یکپارچه گیاهی به نمایش گذاشته می شود.

                طراحی معماری و دکوراسیون آزمایشگاه

                معمار: استانتون ویلیامز
                محل سکونت: کمبریج ، انگلستان
                کارفرما: دانشگاه کمبریج
                پیمانکار اصلی: Kier منطقه ای
                مهندس عمران و سازه: آدامز کارا تیلور
                مهندس ساختمان خدمات: آروپ
                معماری منظر: کریستوفر برادلی سوراخ چشم انداز و Schoenaich معماران منظر
                مساحت پروژه: ۱۱،۰۰۰ متر مربع
                پروژه سال
                ۲۰۱۰

                با وجود نیاز شدید ساختمان به انرژی ،آزمایشگاه با کمک ۱۰۰۰ مترمربع پانل های فتوولتائیک و گستره نور طبیعی امتیاز عالی BREEAM را به دست آورد.

                طراحی معماری و دکوراسیون آزمایشگاه

                طراحی معماری و دکوراسیون آزمایشگاه

                 

                طراحی معماری و دکوراسیون آزمایشگاه

                طراحی معماری و دکوراسیون آزمایشگاه

                New-Picture

                نام پروژه : منزل شخصی بوراوارین

                معمار : گرگوری برگز

                موقعیت بنا : فاندرز

                زمان ساخت : سال ۱۹۹۸

                بنای Burraworrin  که در کناره ساحلی بخش Mornington Peninsula   واقع شده است، برای مدت سه نسل است که متعلق به یک خانواده است. بسیاری از ساکنان این روستا جدا و منفصل هستند با این حال این خانه با چشم انداز موج دار این ناحیه در هم می آمیزد و بواسطه شرایط فضایی خود به دنبال نیازی فیزیکی برای پیوستگی با یک خانواده است.خطوط خمیده منحنی دار، خطوط سقف برآمده و بدنه کمان دار همگی در پوششی از الوارهای منشعب واره شده هستند.

                طراحی معماری ویلای ساحلی منحصر بفرد

                این پروژه یک مجموعه عالی از اشکال و به عنوان خانواده ای از فضاهای مرتبط شناخته می شود. دو بال خمیده با حجم های به هم متصل از ورودی مرکزی از هم دور می شوند. این اجزاء تورفتگی های داخلی نزدیک به هم را بوجود می آورند و مجموعه ای از تراس های رو به سمت شمال را که در برابر بادهای ساحلی حاکم محافظت شده اند، در بر می گیرند و در عین حال نقش اصلی خانه را به عنوان یک پناهگاه تقویت می کنند. چراغ های آویز رقصان، امکان مناظر متفاوتی را فراهم می آورند و نماهایی به سوی ساحل را می آفرینند. عناصر خمیده و منحنی بیرون در داخل هم تکرار و بازآفرینی شده اند، و در جزئیات صندلی آشپزخانه با سقف های بیضی مانند موج دار، و بالا آمدگی و تورفتگی سطوح کف منعکس می شود. در بالای دالان راهرو، قسمت دیده بانی هشت متر ارتفاع دارد و اجزای وسیعی را نمایان می سازد. این پروژه حاکی از یک ارتباط پویا در جدایی فیزیکی آن و ماهیت محلی منطقه مسکونی آن است. این ترکیب حس مکانی را ایجاد می کند که تا حد زیادی برگرفته از ارتباط آن با محیط است ، همانطور که برگرفته از روابط خانوادگی موجود در این بین نیز می باشد. موارد زیر از شاخصه های پروژه می باشند:

                ۱- دو بال جدا از هم که به شکل مجموعه ای از اشکال طبیعی به نظر می رسند.

                ۲- استخر سرپوشیده با بامبو که یک دیده بان در سوی دیگر آن به چشم می خورد.

                ۳- انطباق کلی خانه با محیط اطرافش.

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                پلان منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                پلان منزل شخصی بوراوارین - گرگوری برگز  -فاندرز

                 

                ویلای مسکونی رومانا

                این ویلا در گوشه نقشه و با چشم‌اندازی به سمت خیابان اصلی شهر قرار دارد. اولین موردی که در مورد این ویلا  به ذهن می رسد  ایجاد فضای مصنوعی است که حمل و نقل با محیط پیرامون و استفاده افراد برای فعالیت‌های روزانه را میسر می‌سازدکه محوطه‌سازی با ایجاد این فضاها آغاز می شد.

                طراحی معماری ویلای مسکونی

                این پازل توسط «هنری دودنی»، ریاضیدان انگلیسی ابداع شده است که اجازه می‌دهد یک مثلث متوازی الاضلاع برش خورده به چهار وجه به یک ساختار مربع شکل تغییر حالت پیدا کند و در این حالت تمام قسمت ها حداقل با یک بخش در ارتباط هستند.در طراحی خانه مفهومی تبدیل شونده D*Dynamic  نیز از الگوی این پازل استفاده شده است که امکان تغییر شکل ساختمان را به هشت حالت در فصول مختلف فراهم می‌کند.

                طراحی معماری ویلای مسکونی

                این سازه از حداکثر سازگاری با تغییرات آب و هوایی در فصول مختلف برخوردار است. دیوارهای ضخیم عایق‌دار که برای فصل زمستان مناسب هستند، در تابستان به پنل‌های جداره ‌ای تبدیل می‌شوند که باعث بزرگتر شدن محیط و افزایش مساحت خانه می‌شود.

                 

                طراحی معماری ویلای مسکونی

                علاوه بر تأمین انرژی ساختمان بوسیله پنل های خورشیدی، امکان چرخش اتاق های خواب نیز برای بهره مندی حداکثری از نور خورشید در نظر گرفته شده است که حداکثر پویایی را برای این سازه مفهومی فراهم می کند.

                 

                Klaksvik05

                طراحی موزه جدید آکروپلیس

                در سال ۲۰۰۱، برنارد چومی با همراهی مایکل فوتیادس موزه جدید آکروپلیس را طراحی کرد. ایده اولیه این طرح مبتنی بر جمع آوری اشیاء تاریخی و هنری مربوط به آکروپلیس بود. این موزه از طرفی باید مکانی برای انتقای اشیاء موزه قدیمی آکروپلیس فراهم می آورد، و از سوی دیگر بنا بود دلیلی باشد برای پس گرفتن آثار ارزشمندی که به بهانه نبود فضای مناسب نگهداری، از سنتوری های آکروپلیس دزدیده و به موزه لندن منتقل شده بودند.

                در نگاه اول، طرح چومی به غایت بی طرفانه به نظر می رسد، بنای متشکل از دو مکعب مستطیل مسطح که با لایه ای از شیشه خاکستری رنگ پوشانده شده است. در طرح این موزه خطوط افقی در نهایت سادگی به کار گرفته شده. با این رویکرد که بنا فاقد مفهوم یادمادنی گشته و توجه اذهان را جلب آثار موجود در آن می نماید. ساختار طرح این بنا، مشتمل بر سه سطح زیرین، میانی و بالایی است که هر یک گوشه ای از مضامین تاریخی موزه را پوشش می دهد.

                اولین سطح بنا، با تعریف یک پیلوتی بر فراز آثار مشکوف در حفارها شکل می گیرد. گالری های بخش میانی، برای آثار دوره آرکائیک تا رومی در نظر گرفته شده و جهت گیری آن نیز منطبق بر الگوی کنونی خیابان های آتن است و فرمی ذوزنقه شکل دارد، و در نهایت بلند ترین قسمت موزه که همان گالری پارتنون است.

                ورودی بنا از سمت پیاده راه دایانیسیو آرئوپائیتو تعریف شده، که موزه را به آکروپلیس و سایر محوطه های باستان شناختی اطراف پیوند می دهد. در نمای گالری واقع در طبقات نیز دیدی وسیع و ۳۶۰ درجه به سمت آکروپلیس و آتن امروزی دارد.

                این موزه در فاصله ۳۰۰ متری جنوب شرق پارتئون قرار گرفته و فضای وسیع نمایشگاهی آن با مساحتی نزدیک به چهارده هزار متر مربع، گنجایش تعداد زیادی بازدید کننده را دارد. همچنین بنای موزه به فضاهایی چون کتاب فروشی، تالار سخنرانی، رستوران و چند کافی شاپ مجهز است.

                گروه مهندسین ایران معماری

                یکی از فعالیت هایی در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت نمونه های مشابه در پروژه های معماری است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

                طراحی موزه خودرو پترسون توسط KPF

                به عنوان بخشی از بیستمین جشن  سالگرد موزه ی خودرو پترسون ، مدیران به دنبال طراحی و پیاده سازی نما و فضای داخلی این مجموعه با هدف جذب علاقمندان به خودرو بود. این تغییر موجب گسترش بیش از پیش نمایشگاه خودرو نیز میشود. با این کار این نمایشگاه دائمی میشود و  با تحول و بروز رسانی ،پذیرای عده ی بسیاری از مردم و بازدید کنندگان در تمام طول سال خواهد بود.

                در این نمایشگاه مجموعه ای تاریخی از خودرو ها و همچنین سیر تکاملی و تکنولوژی های جدید نظیر فناوریهای سوخت خودرو و فناوریهای کلاسیک برای تلفن های همراه به نمایش گذاشته خواهند شد. معماران KPF طراحی این مجموعه را انجام داده بدین صورت که پوسته ی دوم را از جنس استیل در نظر گرفته که به صورت مواج دور تا دور سازه را پوشانده  و پوسته ی اول همچون پارچه ای تزئینی به رنگ قرمز در زیر لایه ی دوم خودنمایی میکند.

                سه طرف این مجموعه تا سقف به سبک مجسمه سازی پوشانده شده و حالت راه راه و خطوط باز امکان داشتن دیدی از فضای داخلی و پارچه ی قرمز رنگی که آنجا را پوشانده به ما میدهد. این تفاوت و اختلاف نمای بیرونی که از  جنس براق استیل میباشد، با رنگ قرمز نمای داخلی تا حدی طراحی خودرو را یادآور میشود. استفاده از روشنایی در شب در فضای داخلی این مجموعه موجب تقویت این حالت خواهد شد و سازه به صورت یک اثر هنری و مجسمه شکل خود را نمایان میکند.

                با این تحول و بازسازی ،فضای داخلی  به فضایی هنری تبدیل گشته که با نور پردازی و صفحه نمایشهای دیجیتالی جای دادن ابداعات جدید  در آن توانسته ارتباطی بین نسل گذشته ی خودروها با نسل خودروهای قرن بیستم ایجاد نماید. در آینده ۱۵۰۰۰ فوت مربع صفحه ی نمایش به مجموعه ی موزه اضافه خواهد شد.

                خانه toc

                این خانه سازگار با محیط اطراف خود دارای دو بخش عمومی و خصوصی  می باشد که طراحی بخش عمومی شامل اتاق ناهار خوری ، آشپز خانه ،اتاق نشیمن و تراس می باشد و بخش خصوصی شامل اتاق خواب  که به یک راهرو با پنجره افقی به متصل شده است .

                این دو بخش توسط سالن ورودی با طراحی دکوراسیون داخلی دیوار های سنگ و چوب به هم مرتبط می شوند.استفاده از مصالح بومی در طراحی معماری ودکوراسیون داخلی نشانگر احترام به محیط اطراف بنا می باشد .

                New-Picture-(12)

                TOC خانه / الیاس Rizo Arquitectos

                • معماران: الیاس Rizo Arquitectos
                  محل سکونت: Tapalpa ، Jalisco، مکزیک
                  معماران: الیاس Rizo سوارز، آلخاندرو Rizo سوارز
                  پروژه سال: ۲۰۰۷
                  عکس: مارکوس گارسیا، Covarrubias میتو

                  مساحت۳۲۰: متر مربع


                • New-Picture-(20)

                New-Picture-(4)

                5068bae228ba0d2a780000af_toc-house-el-as-rizo-arquitectos_img_7772-528x351

                New-Picture-(11)

                New-Picture-(17)

                New-Picture-(9)

                New-Picture-(21)

                New-Picture-(22)

                New-Picture-(23)

                New-Picture-(25)

                New-Picture-(26)

                New-Picture-(27)

                New-Picture-(16)

                New-Picture-(19)

                New-Picture-(2)

                New-Picture-(5)

                New-Picture-(7)

                 

                New-Picture-(8)

                طرح بلندترین آسمانخراش اروپا

                گروه معماران فاستر و همکاران مجوز ساخت برج دوقلوی ۳۲۰ متری در کنار رودخانه Seine، در حومه شهر پاریس را دریافت کردند.
                توسعه چندمنظوره “برج آرمیتاژ” شامل دفاتر اداری، آپارتمان ها، هتل و استخر آبگرم با دو ساختمان جدید، همانند بازاری عمومی است که به یک خیابان پرازدهام منتهی میشود که افراد زیادی برای تماشای رودخانه زیبای sein به آنجا میروند.

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                این دو برج الماسی شکل حالت پیچ خورده دارند و هرچه به سمت بالا می رود، لبه های بیرونی باریک تر می شوند.
                این پروژه اولین بار در سال ۲۰۰۹ در اجلاس املاک و مستغلات MIPIM ارائه شد.
                “برج آرمیتاژ” یک مجموعه جدید در شرق La Défense در Courbevoie است که با کافه تریا، فروشگاه و یک مرکز خرید در قلب آن به سمت رودخانه Seine می رود.

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                این پروژه شامل دو برج ۳۲۰ طبقه ، بلندترین برج های چند منظوره در اروپای غربی، می باشد که به صورت یک نماد مشخص در خط افق پاریس خواهد درخشید.
                با همکاری و مشورت EPAD، شهر Courbevoie، Atelier de PaysageUrbain و Département de Hauts-de-Seine، این پروژه قصد دارد زندگی را به نواحی شرقی Défense با ایجاد مجتمع پایدار با تراکم بالا تزریق کند.
                این برج های دوقلو مجهز به هتل، استخر آبگرم، آپارتمان های پانوراما با چشم اندازی زیبا و همچنین فروشگاه هایی در طبقه همکف آن می باشند.

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                 

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                از پایین، دو برج روبروی یکدیگر قرار دارند. فضای باز جذابی بین آنهاست که مردم را تشویق می کند به داخل ساختمان بروند. این دو برج یک بازار عمومی دارند که مرکز تفریحی و اجتماعی نیز به حساب می آید. همینطور که این طرح بهم پیوسته الماسی شکل بالا می رود، برج ها به سمت خارج، رو به مناظر پاریس برمی گردند. جهت پانل های نما، خود ایجاد سایه نموده و دریچه هایی نیز برای ورود هوای تازه به داخل تعبیه شده اند که مطابق با استراتژی زیست محیطی است که رتبه ممتاز BREEAM را دریافت کرده است. ساختار بسیار کارآمد نمودار شبکه ای از فولاد کمتر استفاده می کند و تأکید آن بر جنبه زیبایی چشمگیر برج هاست. این ساختمان کریستالی شکل دارای فضای اداری با دو ساختمان ماهواره ای مستقل دارای گالری و اتاق کنفرانس است که فضای عمومی را گسترده تر می کند.

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                 

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                 

                 

                بلندترین آسمانخراش اروپا

                Untitled-1

                فرانتس کلاین (Franz Kline)

                (مه ۲۳، ۱۹۱۰ – مه ۱۳، ۱۹۶۲)-آمریکا

                سبک:نئواکسپرسیونیسم انتزاعی – تحصیل در دانشگاه بوستون

                نقاش برجسته نئواکسپرسیونیسم انتزاعی، بزرگ‌ترین قدم را در تبدیل نقاشی به طراحی برداشت. او در واقع طرح‌های کوچکی را در مقیاسی بزرگ روی بوم ارائه می کرد و این طرح‌ها همانند همین خط خطی‌هایی است که همه ما انجام می‌دهیم و این همان بیرونی کردن دغدغه‌های درونی است. فرانتس کلاین برای اینکه همان انرژی و صداقتی که در خط‌های کوچک وجود دارد، را به یکباره در مقیاس بزرگ ایجاد کند از قلم‌موهای بزرگ ساختمانی استفاده می‌کند. بنابراین یک نقاشی شاید به سرعت یک طراحی خلق می‌شد. اگرچه برای او سرعت چندان مهم نبود، بلکه بلاواسطگی ذهن و دست ارزشمند بود که از نظر او نقاشی را بسیار ساده، ولی عمیقا تاثیرگذار می‌کرد.

                 

                image001

                image006

                image007

                image008

                image010

                image011

                image014

                کاخ چهل ستون

                به منظور درک علاقه مندی شاه عباس صفوی به احداث باغ های محصور و عمومی که قدرت و سخاوت او را نشان می دهد، بررسی وقایع مهیج آغاز سلطنت وی ضروری است. پس از مرگ شاه طهماسب صفوی سال ۹۸۴ هـ . ق، هرج ومرج و آشفتگی ایران را فراگرفت، اما این آشفتگی، زمانی به انتها رسید که بزرگان صفوی به پادشاهی عباس میرزای ۱۶ ساله رضایت دادند.

                سال ۹۹۵ ه . ق عباس میرزا در مانند یک پادشاه مقتدر وارد شهر قزوین ـ پایتخت ایران ـ شد و در عمارت چهلستون در باغ سعادت تاجگذاری کرد.با قرارگرفتن تاج بر سر عباس میرزا، سر برخی از امرا و بزرگان که با او از در مصالحه و بیعت درنیامده بودند. باقداره از تن جدا شد و بر سر نیزه رفت. این واقعه چون در اولین روز حکمرانی شاه عباس به وقوع پیوست، در یاد و خاطره بسیاری نقش بست.

                 

                 

                باغ سعادت و میدان مقابل این باغ، بهترین محل برای نمایش قدرت به آنان بود که هنوز در فکر دسیسه و توطئه بودند. به این گونه برکارکردهای باغ، کارکردی دیگر افزوده شد: کارکرد سیاسی.

                بررسی ایجاد باغ های شاخص و برگزاری مراسم شاهانه در آنها میان سال های ۹۹۵ هـ . ق و ۱۰۳۸ هـ . ق نشان می دهد که چگونه پادشاهان باغ ها را در شهر بخصوص در شهرهایی که به پایتختی انتخاب می کردند برای برقراری مراتبی از سلطه بر رعایا و تحکیم بنیان سلطنت شان پدید می آوردند. (عالمی، ۱۳۸۷: ۴۷) یکی از بهترین باغ های صفوی، باغ چهلستون است که به دستور شاه عباس اول در اصفهان ساخته شد.

                شاه عباس که درگیر جنگ با عثمانی ها بود برای آن که از دسترس آنها دورتر باشد، پایتخت خود را از قزوین به اصفهان انتقال داد و اصفهان در سال ۱۰۰۶ هـ . ق رسما پایتخت ایران شد.

                او همچنین تصمیم گرفت آرایش شهر اصفهان را تغییر دهد و پایتختی درخور امپراتوری بزرگ صفوی بسازد و مرکز جدیدی برای شهر به دور از شهر پیشین ایجاد کند. (میرمیران، ۱۳۸۳: ۵۶)

                دولتخانه صفوی (یا مرکز جدید شهر) مشتمل بر میدان، کاخ های شاهی، مسجد بزرگ شهر و بازارهای جدید در بخشی از باغ نقش جهان استقرار یافت.

                دولتخانه دو عنصر اصلی و تشریفاتی داشت: یکی کاخ عالی قاپو که روبه میدان نقش جهان باز می شد و کاملا در معرض نمایش بود و دیگری کاخ چهلستون که در میان باغ و در قلب دولتخانه صفوی جای داشت.

                شاه عباس اول با جداکردن بخشی از باغ بزرگ نقش جهان و ساخت بنای ساده ای متشکل از یک تالار و اتاق های گوشواره چهارسوی آن، هسته مرکزی بنای چهلستون را بنیان نهاد و جشن بیست و دومین جلوس خود را در آن برگزار کرد. (شاطری، ۱۳۹۰: ۴۸۳) بنابراین، این کاخ برای پذیرایی های رسمی و ملاقات های شاهانه مورد استفاده قرار می گرفت و ورود به آن از دروازه عالی قاپو و راهروهای سرپوشیده ای که بین بناهای دولتخانه قرار داشته، صورت می پذیرفت. (میرمیران، همان: ۵۷)

                کاخ چهل ستون

                می دانیم که صفویان به منظور تقویت پایه های حکومت و سلطه شان به راهبرد بقا و استمرار آیین های پادشاهان باستان روی آوردند و خود را وارث امپراتوری ایران باستان ساختند (عالمی، همان: ۴۸) . نقشه (شهرنگ) کاخ چهلستون بازگشت به معماری پیش از اسلام را به خوبی بازتاب می دهد. زیرا قدمت چنین نقشه ای به کاخ اردشیر ساسانی در فیروزآباد بازمی گردد. (هیلن براند، ۱۳۸۰: ۴۳۴)

                کاخ چهلستون با چنین جایگاهی، از چشم شاه عباس دوم نیز دور نماند. به دستور وی با ایجاد تغییراتی در تالار و افزودن ایوان و اتاق های جانبی آن و نیز اجرای تزئیناتی نفیس به شکل دیوارنگاره، این کاخ برای پذیرایی از سفرا و انجام مراسم رسمی درباری و برگزاری جشن های نوروز درآمد. وحید قزوینی مورخ عصر صفوی، سال اتمام این بنا را ۱۰۵۷ هـ . ق می داند.

                کاخ چهلستون طی برگزاری جشنی در زمان سلطان حسین دچار آتش سوزی شد. سلطان به دلیل خرافه پرستی، خاموش کردن آن را خلاف مشیت الهی دانست و به این ترتیب به این عمارت باشکوه، آسیب های جدی وارد شد، اما پس از این رویداد، پادشاه به بازسازی، نوسازی و تزئین بخش های تخریب شده فرمان داد. (شاطری، همان جا)

                اما ضربه مهلک تر هنگام حکومت پسر ناصرالدین شاه در اصفهان به این بنا وارد شد. به دستور این حاکم بی کفایت بسیاری از کاخ ها و عمارات ارزشمند این شهر دچار خسارات و صدمات فراوان شد.

                یکی از دلایل این امر، نگرانی سلطان از دلفریبی و چشم نوازی کم نظیر اصفهان بود که وسوسه را در جان دیگران می انداخت که به تسخیر و تصرف این شهر اقدام کنند.

                کاخ چهلستون نیز از کوته بینی او بی نصیب نماند چراکه بسیاری از دیوارنگاره های کاخ با ضربه های تیشه مخدوش و با لایه ای از گچ پوشانده شد، آیینه های ستون های ایوان ها و دیوارها فرو ریخته شد و درها و پنجره های نفیس منبت کاری، گره چینی و خاتم کاری آراسته با شیشه های رنگی برای استفاده در کاخ شخصی حاکم به عمارت مسعودیه تهران منتقل شد، اما باز جای شکرش باقی است که این کاخ همچون کاخ های آیینه خانه، هفت دست و نمکدان با خاک یکسان نشد و به حیات خویش تا عصر حاضر استمرار بخشید.

                حال که با تاریخچه این بنا به شکل اختصار آشنا شدیم، بهتر است به ویژگی های ساختاری و تزئیناتی این کاخ نیز به اختصار اشاره ای داشته باشیم.

                ایوان بزرگ کاخ را که متشکل از ۱۸ ستون چوبی و دارای ۱۳ متر بلندی است، می توان از بهترین قسمت های این کاخ دانست.

                این ستون ها امروزه با تخته های رنگ شده پوشش یافته اند، اما تا دوره قاجار با آیینه و شیشه های رنگی کوچک و بزرگ آیینه کاری شده بودند.

                از ترکیب ۱۸ ستون این ایوان با دو ستون ایوان عصر شاه عباس اول، ایوانی ۲۰ ستونی پدیدار می شود که تصویر آنها در آب حوض مقابل عمارت ۴۰ ستون را متجلی می سازد.

                برخی سبب نامگذاری این کاخ را همین ویژگی می دانند، اما دلایل دیگری نیز می توان برشمرد از جمله، جایگاه عدد ۴۰ در ادب فارسی که نشانه کمال، پختگی یا کثرت است. استنباط تکثر از عدد ۴۰ در فرهنگ ایرانی در لغت های دیگر هم دیده می شود مانند: چهل چراغ، چهل تکه و… همان گونه که دیدیم عمارت سلطنتی قزوین چهلستون نام دارد، اما تعداد ستون هایی که در چهار طرف بنا مشاهده می شود کمتر از چهل است.

                کاخ چهلستون علاوه بر ویژگی های ساختاری از جنبه آرایه های تزئینی نیز حائز اهمیت است، از جمله از جهت دیوارنگاره های آن که از بهترین دیوارنگاره های بازمانده در تزئینات دیواری ایران است.

                منابع:

                ۱ ـ آژند، یعقوب، ۱۳۸۵، «ققنوس وار در آتش» در گلستان هنر، شماره ۳، صص ۱۲۲ ـ ۱۱۸

                ۲ ـ بابایی، سوسن، ۱۳۸۵، «شاه عباس دوم، فتح قندهار، چهلستون و دیوارنگاره های آن»، ترجمه یعقوب آژند، در گلستان هنر، شماره ۳، صص ۱۱۷ ـ ۱۰۲

                ۳ ـ شاطری، میترا. ۱۳۹۰، «چهلستون» در دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد نوزدهم، صص۴۸۷ ـ ۴۸۳

                ۴ ـ عالمی، مهوش، ۱۳۸۷، «باغ های شاهی صفوی: صحنه ای برای نمایش مراسم سلطنتی و حقانیت سیاسی»، ترجمه مریم رضایی پور و حمیدرضا جیحانی در گلستان هنر، شماره ۱۲، صص ۶۸ ـ ۴۸

                 

                کلمه کاروانسرا ترکیبی از کاروان (کاربان) به معنی گروهی مسافر که گـروهی سفر می‌کنند و سرای، به معنی خانه و مکان است. هـردو واژه برگرفته از زبان پهلوی است

                کاروانسرا محل یا بنایی است که کاروان را در خود جای می‌دهد. پلان کاروانسراها معمولاً مربع یا مستطیل شکل است، با یک ورودی برجسته عظیم و بلند، و بدون نقش، با دیوارهایی که گاهی اوقات بادگیرهایی در انتهای آن تعبیه شده است

                . تحول و گسترش کاروانسراهای ایران در ادوار مختلف بستگی به وضعیت اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و … داشته است.

                اساس معماری کاروانسراهای ایران، مانند سایر بناها، تابع شیوه، سنت و سبک رایج زمان بوده است.

                با این ترتیب می‌توان پنداشت که کاروانسراهای پیش از اسلام نیز تابع شیوه معماری زمان بوده و معماری خاصی نداشته است.

                karvansara-کاروانسراهای ایران -mm3_400

                 

                شیوه معماری، محل و منطقه، مصالح ساختمانی و موقعیت جغرافیائی نقش موثری در ایجاد اینگونه بناها داشته است.

                در کاروانسراها اتاق‌های مسافران معمولا پیرامون حیاط ساخته می‌شده و پشت آنها اصطبل قرار داشته که درب ورودی اصطبل‌ها در چهار گوشه داخلی بنا قرار داشته و گاهی در ایوان ورودی حیاط باز می‌شده است.

                در دوره صفوی طرح معماری کاروانسراها متنوع شد و علاوه بر کاروانسراهای چهار ایوانی نوع کوهستانی، مدور، هشت ضلعی و کویری بر طبق موقعیت جغرافیائی و مکانی احداث شد.

                 

                در دوره‌های زندیه، افشاریه و قاجاریه احداث کاروانسراها به شیوه گذشته ادامه پیدا کرد.

                از نظر طرح و نقشه کاروانسراهای دوره یاد شده عموما از نوع چهار ایوانی بوده و از لحاظ مصالح ساختمانی نیز بر خلاف دوره متقدم که از آجر و سنگ بوده اغلب از خشت استفاده شده است.

                آثاری که از کاروانسراهای کهن بدست آمده نشان می‌دهد که اتاق‌هائی برای نگهبانان، کاروانسرادار یا مامورین ساخته می‌شده است. ولی کاروانسراهای تجارتی داخل شهرها عموما دوطبقه بودند.

                در دو طرف دروازه ورودی داخل کاروانسرا نیز معمولا اتاق‌هائی برای پاسداران و کاروانسرادارساخته می شده است.

                معمولا هر کاروانسرا دارای چاه آب و آب انباری است که گاهی در وسط کاروانسرا در زمانی خارج از محوطه جهت تامین آب مورد نیاز مسافران ساخته شده است.

                در بسیاری از کاروانسراها بخصوص از دوره صفویه به بعد بخاری دیواری یا مکانی برای بر افروختن آتش تعبیه شده است. محل بخاری‌های دیواری یا در اتاق‌ها ساخته می‌شده یا در محل‌های سر پوشیده.

                در کاروانسراهای نوع کوهستانی اهمیت بخاری به حدی بوده که محل وسیعی را برای قرار دادن آتش و بخاری انتخاب می‌کرده‎اند.

                مصالح ساختمانی اصلی بنای کاروانسراها در ایران از سنگ و آجر بوده است، در بعضی موارد سنگ ها کاملاً استادانه تراش داده می‌شده و در برخی اوقات از قطعات کوچک سنگ‌های نتراشیده استفاده می‌کردند.

                بام‌ها اکثراً مسطح و با شیب کم ساخته می‌شدند و در قسمت‌هائی که اتاق‌های بزرگ دارند سقف‌ها شکل قوسی دارند.

                آب باران بوسیله ناودان‌هائی که در روی دیوار خارجی کاروانسرا ساخته می‎شد به بیرون از کاروانسرا هدایت می‌شد.

                در دوره اسلامی، معماری کاروانسراهـا از دیدگاه سبک و تنوع نقشه‌ها به اوج شکوفائـی رسید و در مسیر شهرها و روستا ومعابر کوهستانی و نـواحی کویری، کاروانسرا و رباط‌های برونشهـری و در مراکز اقتصادی و راسته بازارها، با ویژگی‌های متفاوت کاربری احداث شدند.

                نمـونـه‌های بسیار زیبـا وجالب تـوجه از معماری این گونه بـناها که در سرزمین پـهناور إیـران از کرانه‌های رود ارس تـا سـواحل خلیج فارس بـه یـادگـار مـانـده، مـعـرف ذوق هنـری و مـهارت مـعـمـاران، بنـایـان واستادکارانی است که در ادوار مختـلف و با توجه به نیازهای گونـاگون، باعلاقه فـراوان در طریق تحول، تکامل، زیبـائی و گسترش کاروانسراها به جان کوشیدند.

                انواع کاروانسرا:

                کاروانسراها به طور کلی به دو دستهٔ اصلی تقسیم می‌شوند:

                • کاروانسراهای درون شهری
                • کاروانسراهای برون شهری

                کاروانسراهای ایران را می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم بندی کرد:

                • کاروانسراهای کاملاً پوشیده منطقه کوهستانی
                • کاروانسراهای کرانه‌های پست خلیج فارس
                • کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران

                کاروانسراهای حیاط دار به انواع مختلف تقسیم بندی می‌شوند:

                • کاروانسراهای مدور
                • کاروانسراهای چند ضلعی حیاط دار
                • کاروانسراهای دو ایوانی
                • کاروانسراها با تالار ستون دار
                • کاروانسراهای چهار ایوانی
                • کاروانسراها با طرح متفرقه


                کاروانسراهای سمنان

                باستان شناسان ساخت کاروانسراها را به روزگار هخامنشیان نسبت می‌دهند و در همه دوره‌های تاریخی بعد از آن به این کاروانسراها که در مسیر شاهراهها و راه‌های ارتباطی ساخته می‌شده‌اند، توجه بسیاری می‌شده است.

                از این رو در ایران و در دوره‌های مختلف تاریخی در اغلب جاده‌ها و به‌خصوص جاده معروف ابریشم بناها و کاروانسراهای زیادی ایجاد شد.
                در روزگار صفویان ایجاد کاروانسراهاى درون‌شهرى نیز گسترش پیدا کرد و این کاروانسرها هر یک محل داد و ستد کالاى ویژه‌اى بودند.
                به گزارش خبرنگار ایسنا، منطقه سمنان، استان سمنان نیز به واسطه اهمیت و موقعیت سوق‌الجیشی بودنش همواره و در دوره‌های مختلف از وجود کاروانسراهای متعدد که مرکز رونق هر ولایتی در آن دوران بوده‌اند، بی‌بهره نبوده است.
                سمنان به عنوان حلقه واسط ری، خراسان و ولایات شمالی ایران در گذشته همواره یکی از مهمترین گذرگاه‌های ایران بوده است و از این رو ساخت کاروانسرا در اقصی نقاط آن در دوره‌های مختلف مرسوم بوده است.
                آنچه در ادامه می‌آید معرفی مختصر شماری از این بناهای تاریخی است که اگرچه امروز و در روزگار ما در خاموشی سنگینی روزگار می‌گذرانند، اما در گذشته‌های نه چندان دور شریانهای اقتصاد این جغرافیا بوده‌اند.

                کاروانسرای ده نمک:

                کاروانسرای ده نمک که در ۴۰ کیلومتری شرقی گرمسار قرار دارد مربوط به دوره صفویه می باشد ، داری سردر ورودی با چهار ایوان و ۲۴ حجره در طرفین و یک شاه نشین می باشد . در جوار آن آب انباری که تقریبا سالم است و یک یخچال قدیمی وجود دارد ، از دیگر قسمتهای این کاروانسرا می توان به شترخوان زیبای دور کاروانسرا ، برجهای دیدبانی چهارگانه بیرون از کاروانسرا و بار انداز در چهار گوشه آن نام برد.

                این کاروانسرا در تقسیم بندی کاروانسراها از نوع حیاط دار می باشد که  حیاط مرکزی‌اش بیانگر معماری ایرانی آن است.

                یخچال قدیمی این کاروانسرا متاسفانه به دلیل بی‌توجهی تفریبا از بین رفته است و به زباله دانی تبدیل شده است

                کاروانسرای ده نمک چندسال پیش مرمت شده و به بخش خصوصی بعنوان مکان پذیرائی شده بود به همین دلیل کلیت کاروانسرا حفظ شده است ولی در حال حاظر تعطیل می باشد. اتاق‌های کاروانسرا به ۲ دسته تقسیم می‌شوند. اتاق‌هایی کوچکتر هستند و  مشخص است مورد استفاده مسافران عادی بوده و یک بخش دیگر اتاق‌هایی به شکل سالن که مقامات از آنها استفاده می‌کردند.

                با توجه به شرایط جغرافیایی خاص این کاروانسرا بسیاری از علاقه‌مندان رصد و نجوم  از این کاروانسرا برای رصد ستاره‌ها استفاده می‌کنند

                در دامنه شمالی کوههای البرز دو بنای قدیمی وجود دارد که یکی به نام کاروانسرا و دیگری قلعه‌ای است با خشت و چینه بنام محلی قلعه گبری که کاروانسـرای ده نمک یکی از بناهای تاریخی مهمی هستند که پا بر جاست و نشانه بارز عظمت ایران در گذشته و نماینده خلاقه معماران عصر خود بشمار می‌روند.
                این کاروانسرا که در ارتفاع ۱۰۲۱ متری بنا شده که بر سر راه قدیمی و تاریخی جاده سنگ فرش بطرف کاروانسرای کویری کاشان و خراسان بنا شده و کاروانسرا از نوع چهار ایوانی است و در قسمت جنوبـی آن تالاری وجود دارد به نام شاه‌نشین.
                این کاروانسرا که چهارگوش(مربع) است، بنای آن از آجرهای خطایـی ساخته شده که دارای ۲۴ حجره با یک اطاق حدودا ۳ در۲ که جهت اسکان مسافران در تابستان و زمسـتان از آن استفاده می‌کرده‌اند. اندرون بنا محوطه بزرگی است که گرداگرد آن دارای اطاقهای کوچک و یک درب بدون روزن با پوشش آجری مشهود است و در قسمت شمالی آن یک صـحن بزرگ با طاق مشاهده می‌شود. در قسمت پشت ساختمانهای درون حیاط به صورت غلام گردشی طویله‌های بزرگی برای چهار پایان و مکانی برای خواب و پخت و پز دیده می‌شود.
                نکته مهم و قابل توجه اینکه آب مورد نیاز ساکنان این کاروانسرا بوسیله آب انبارهایی که در کنار جاده قرار داشته، مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این ساختمان جالب و شگفت‌انگیز است و بنای آن از شاهکارهای عصر خود بشمار می‌رود. کاروانسرا مربوط به دوران صفـویه بوده و در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
                در بدنه داخل ایوان ورودی از قسمت جنوب جای کتیبه تاریخی است که توسـط سودجـویان اموال فرهنگی به سرقت رفته است. درضلع غربی کاروانسرا یک یخچال قدیمی نیز وجود دارد.

                کاروانسرای ده نمک

                کاروانسرای ده نمک

                 

                قصر بهرام:

                کاروانسرای “قصر بهرام”، متعلق به عهد صفویه است که از دیوارهای بلند با چهار برج نیم دایره تشکیل شده است. این کاروانسرا به دستور شاه عباس صفوی و بر سر سه راهی قدیمی و تاریخی کاروان ‌روی کویری اصفهان، خراسان و مازندران بنا شده است. قصر بهرام از سنگ ساخته شده و چهار ایوان و ۲۴ حجره دارد.
                شترخوانها یا اصطبل‌های این کاروانسرا به گونه‌ای تعبیه شده که کاملاً در پشت اتاقها قرار می‌گیرند. بنای بیرونی قصر بهرام چهارگوش و دارای چند برج با دو دروازه شمالی و جنوبی است و روکار آن از سنگ‌های بزرگ آهکی صیقل شده سفیدرنگ است که از کوره‌های مجاور آورده شده‌اند. اطراف این قصر شش برج بنا شده و سر درِ آن، سنگ بزرگ یک پارچه است. در کنار مدخل قصر، سنگ‌هایی قرار داده بودند که پاشنه درِ ورودی در سوراخ آنها می‌چرخید.
                درون بنا محوطه بزرگی است که گرداگرد آن ۲۰ اتاق کوچک و یک در بدون روزن با پوشش گچی قرار گرفته است. نکته مهم و قابل توجه در این بنا، نحوه تهیه آب موردنیاز ساکنان آن بوده است. آب به وسیله دو مجرای روی هم که مجرای زیرین از لوله‌های سفالین و دیگری مانند نهری سنگی از تخته سنگ‌های سفید یکپارچه ساخته شده بود، به بنا منتقل می‌شد.
                این آب مصرفی از چشمه شاه دامنه سیاه کوه به استخرهای بزرگ مقابل بنا منتقل می‌شد. ساختمان این نهر آب، برای بینندگان بسیار جالب و شگفت‌انگیز است و بنای آن یکی از شاهکارهای عصر خود به شمار می‌رود. این بنا که در دوره صفویه تعمیر اساسی شد، به بنای شاه ‌عباسی معروف شده است. این بنای تاریخی به شماره ۱۰۵۹ در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.

                قصر بهرام

                قصر بهرام

                 

                کاروانسرای آجری نو:

                این کاروانسرا در بازار سرپوشیده شهر دامغان واقع شده و از پیشینه تاریخی برخوردار است. کاروانسرای آجری در واقع دو کاروانسرا است که کاروان سرای آجری نو شامل دالان و محوطه مربع شکلی وسیعی است که دور تا دور آن اتاق‌ها و حجره‌های تجاری قرار گرفته و یک دستگاه کارخانه پنبه ‌پاک‌کنی مربوط به قبل از جنگ جهانی اول در آن کار گذاشته شده است.

                کاروانسرای آجری کهنه:

                این کاروانسرا از دیگر جاذبه‌های تاریخی دامغان است که در بازار اصلی شهر دامغان واقع شده و در دالان ورودی آن حجره‌های تجاری قرار گرفته است. در گذشته افراد و تاجرها بار و مال‌التجاره خود را در آن جا قرار می‌دادند. قبل از انقلاب روسیه این کاروانسرا مرکز تجاری بوده است.

                کاروانسرای تومانیاس:

                بنای کاروانسرای تومانیاس در خیابان مزار(شهید صدیق) در منطقه شاهرود واقع شده است.

                کاروانسرای سپنج:

                بنای کاروانسرای سپنج در ۵۰ کیلومتری شمال میامی، جاده خراسان – شاهرود قرار دارد.

                کاروانسرای الهاک:

                بنای کاروانسرای الهک به دوره صفویه مربوط می‌شود. این کاروانسرا در جاده شاهرود – سبز وار واقع شده است.

                کاروانسرای الهاک

                کاروانسرای الهاک

                کاروانسرای الهاک

                 

                ایوانکی:

                استان کویری سمنان به واسطه موقعیت محلی و وجود راههای مواصلاتی بین شرق و غرب ایران و همچنین مسیر جاده ابریشم که از چین، تبت و افغانستان می‌گذشته و به خراسان و سپس حد فاصل کویر و رشته کوههای شمالی متصل می‌شده، دارای محل‌هایی برای توقف و استراحت کاروانها بوده است. از معروف‌ترین این کاروانسراها، کاروانسرای ایوانکی در ‪ کیلومتر ۸۲ جاده تهران به گرمسار و یک کیلومتری جنوب روستای ایوانکی است. این کاروانسرا در سمت شمال غربی بخش ایوانکی واقع شده و از بناهای دوره صفوی است

                ساختمان این کاروانسرا از سنگ و آجر بنا شده و دارای تزیینات آجرکاری است. فرم کاروانسرا از نظر معماری چهار ایوانی است. این کاروانسرا که دارای پلانی مربع شکل است، بصورت شمالی – جنوبی بوده و ورودی آن از ضلع جنوبی بناست. ایوانها بصورت عریض اما کم ارتفاع قرار گرفته‌اند که از لحاظ بصری بنا را مستحکم و استوار می‌‌نمایاند. کاروانسرای ایوانکی که دارای تزئینات آجرکاری کم بوده، در قسمت پیشانی ایوانها قرار گرفته است.

                از جمله زیباییهای این بنا ایجاد تقارن درکل بنا است. حجره‌های دور تا دور حیاط و قسمت بیرونی در قاب آجری زیبایی قرار گرفته که جلوه‌های خاص به بنا بخشیده‌اند. کاروانسرای صفوی ایوانکی به شماره ۱۷۶۳ در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.

                ایوانکی

                ایوانکی

                کاروانسرای عین‌الرشید:

                کاروانسرای عین‌الرشید یکی از سه کاروانسرای منطقه سیاه کوه است که از نظر اندازه کوچکتر از کاروانسرای قصر بهرام بوده و مصالح به کار رفته در آن را سنگ برای پی‌ها و سکوها و آجر برای سقف‌ها و دیوارها تشکیل می‌دهد که با دقت فوق‌العاده در کنار هم چیده شده و سقف کاروانسرا در طول زمان به شدن آسیب دیده و فرو ریخته است. چشمه بزرگ پر از آب شیرین بین کاروانسرا و پست نگهبانی شکارگاه واقع شده که آب آن از طریق جویی که هنوز هم آثار آن باقی است، به باغ درون حصار کاخ می‌رفته تا درختان و گل‌ها را سیرآب کند.
                تاریخ بنای این قصر به درستی مشخص نیست. بنای عین‌الرشید از خارج ۸۶ متر طول و حداکثر ۴۷ متر عرض دارد و مشتمل بر دو حیاط بزرگ است که حیاط اصلی ۵۲٫۵ متر طول و ۴۷ متر عرض دارد. احتمالاً این کاخ از بناهای وابسته به جاده سلطنتی اصفهان، فرح‌آباد و بهشهر است. کاروانسرای عین‌الرشید جزء اقامتگاههای میان راهی است که به دستور شاه عباس اول صفوی در مسیر اصفهان به مناطق شمالی به ویژه فرح آباد ساری احداث شده است. این کاروانسرا با نقشه چهار ایوانی دارای چهار برج مدور و نیم برجهایی در حدفاصل جبهه‌های شمالی، جنوبی و غربی با روزنه‌هایی است که علاوه بر تأمین نور مورد نیاز برج‌ها به عنوان تیرکش نیز مورد استفاده بوده و جنبه دفاعی داشته است.
                کاروانسرای عین‌الرشید گرمسار در دو کیلومتری شمال قصر شاه عباسی(قصر بهرام) و در قسمت میانی فاصله دریاچه نمک و کویر بزرگ قرار گرفته است. این کاروانسرا به شماره ۴۰۴ در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.

                کاروانسرای عین‌الرشید

                کاروانسرای عین‌الرشید

                 

                کاروانسرای میامی:

                این بنا از جمله کاروانسرهای صفوی است که در مرکز شهر میامی، واقع در ۶۵ کیلومتری شرق شاهرود واقع است. پلان کاروانسرا به شکل مستطیل بوده و مساحت ان ۵۲۵۰ متر مربع است. ورودی بنا از سمت شمالی بوده و در قسمت ورودی هشتی وجود دارد که با زیبایی هرچه تما‌م‌تر اجرا شده است. در وسط کاروانسرا حیاط مستطیل شکل و در پیرامون حیاط ایوانچه‌ها و اطاقها و در پیرامون حیاط (پشت اطاقها و ایوانها ) شترخوانها قرار دارد.
                ورودی شترخوانها از چهار کنج حیاط است، در دیواره خارجی بنا روزنه‌هایی جهت هدایت نور به داخل شتر خوانها تعبیه شده است. فرم پلان کاروانسرا چهار ایوانی است که این ایوانهای رفیع در چهار سمت حیاط قرار دارند. در جداره خارجی دیوار ضلع شمالی رواق‌هایی جهت سکنای موقت تعبیه شده است. در سر درب ورودی کتیبه حجاری شده زیبایی وجود دارد که تاریخ ساخت کاروانسرا و نام بانی و معمار آن درج شده است.

                کاروانسرای میامی

                miyann-کاروانسرای میامی-mm1_400

                 

                کاروانسرای ده‌ملا:

                این کاروانسرا از جمله کاروانسراهای شاه عباسی است که در مجاورت جاده شاهرود به دامغان (۲۲ کیلومتری غرب شاهرود) قرار دارد. این مجموعه چهار ایوانی دارای ۲۴۰ حجره است . این بنا دارای ایوانهایی در مقابل هم و شاه‌نشین است و مانند سایر کاروانسراهای دوره صفوی در پشت حجره‌‌ها باربندهایی برای نگهداری احشام وجود دارد.

                کاروانسرای ده‌ملا

                کاروانسرای ده‌ملا

                 

                کاروانسرای صدرآباد:

                این بنا در شرق شاهرود و در کیلومتر ۱۵۵ جاده شاهرود – مشهد قرار دارد. این بنا از جمله کاروانسراهای دوره صفوی است که در محور تهران – مشهد احداث شده‌اند. فرم این کاروانسرا مستطیل شکل و از نوع کاروانسراهای چهار ایوانی بوده و مساحت آن بالغ بر ۳٫۵۰۰ متر مربع است.
                ورودی کاروانسرا از ضلع شمالی است و یک دالان درب ورودی را به حیاط مرکزی متصل می‌کند و در طرفین دالان دو راه پله مارپیچ امکان دسترسی به پشت بام را مقدور می‌کند. حیاط مستطیل شکل کاروانسرا در مرکز واقع شده و پیرامون آن اطاق‌ها، ایوانچه‌ها و در پشت اطاق‌ها، شترخوانها در پیرامون کاروانسرا قرار دارند. در چهار گوشه کاروانسرا چهار برج وجود دارد و نیز در جداره خارجی دیواره ضلع شمالی ۱۲ رواق جهت اسکان موقت تعبیه شده است.
                از جمله تزئینات این بنا آجرکاری‌های سقف دالان ورودی بوده و شالوده این بنا از آجر ختایی است. این بنا در اثر نزولات جوی و بی‌توجهی نسبت به مرمت و نگهداری آن در سالهای گذشته آسیب‌های جدی و فراوانی دیده است. عمده این آسیب‌ها به سقف شترخوانها و پایه‌ها و پی دیوارها وارد شده که نیازمند تخصیص اعتبار کلان و مرمت اساسی است. همچنین افرادی که در سالیان گذشته نزدیک این بنا ساکن شده‌اند، الحاقاتی را بوجود آورده‌اند که باید این الحاقات حذف و بنا به حالت اولیه باز گردانده شود.

                کاروانسرای صدرآباد

                کاروانسرای صدرآباد

                 

                کاروانسراهای میاندشت:

                یکی از زیباترین مجموعه‌های تاریخی استان سمنان کاروانسراهای میاندشت است که شامل سه کاروانسرا و سه آب انبار است. کاروانسرای شمالی صفوی بوده و از معماری جالبی برخوردار است و حجره‌ها مشابه سایر کاروانسراها گرداگرد حیاط مرکزی ساخته شده‌اند. شاه‌نشین زمستانی در ضلع شمالی و شاه‌نشین تابستانی در ضلع جنوبی قرار دارد. این کاروانسرا دارای چهار ایوان است و باره‌بندها در پشت حجره‌ها قرار دارد. دو کاروانسرای دیگر مربوط به دوره قاجار است که در سطح وسیعی ساخته شده و کاروانسرای میانی دارای آب انباری بوده که آب آن خود جوش است و در وسط حیاط قرار دارد.
                کاروانسرای جنوبی سردر بسیار زیبایی دارد و دارای حجره‌های متعددی است که احتمالاً مورد استفاده مسافرین متاهل با خانواده‌شان قرار می‌گرفته است و باید به خاطر داشت که این مجموعه در یک زمان چند هزار مسافر را در خود جای می‌داده و پاسخگوی نیازهای آنان از جمله آب بوده است.
                این بنا در بیرون دارای آب انباری خودجوشی است. این مجموعه در ۱۰۵ کیلومتری شرق شاهرود در مسیر جاده شاهرود – تهران واقع شده و مرمت‌های انجام شده در بنا شامل استحکام بخشی لازم، دوخت و دوزهای لازم در کاروانسرای صفوی، سبک کردن بامها و دوغاب ریزی طاق‌ها و پوشش با بتون سبک در کاروانسرای صفوی، آجر فرش ضلع غربی کاروانسرای میامی، مرمت سکوهای مربوطه و حجره‌های مجموعه‌، پی‌بندی مخزن آب انبار شماره یک و مرمت‌های مربوطه، گشودن دیوار حجره و باره بند و درآوردن یک سوئیت از تلفیق سه حجره، تعبیه یک تخت دو نفره در ارتفاع ۲٫۲۵ متری یکی از حجره‌های حیاط جنوب غربی است. این بنا در شهریور سال ۱۳۳۶ به شماره ۱۴۳۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

                کاروانسراهای میاندشت

                کاروانسراهای میاندشت

                 

                کاروانسرای عباس‌آباد:

                این بنا از جمله بناهای دوره صفوی است که در روستای عباس آباد و در ۱۳۵ کیلومتری شرق شاهرود واقع شده و مساحت ۸۵۰۰ و پلان آن مستطیل‌شکل است. فرم بنا از نوع کاروانسراهای چهار ایوانی است. حیاط آن در وسط و اطاقها و ایوانچه‌ها در پیرامون حیاط قرار دارند. در پشت اطاقها شترخوانها در چهار جهت واقع است. در چهار گوشه کاروانسرا چهار برج وجود دارد.
                ورودی برج‌ها از داخل شترخوانهاست و کاروانسرا دارای دو ورودی بوده که ورودی اصلی آن در ضلع شرقی است. دسترسی به پشت بام که از طریق راه پله‌های طرفین ایوانهای شرقی و غربی تعبیه شده، امکانپذیر است. این بنا به لحاظ فرم پلان، بزرگی و تزئینات آجرکاری و کاربندی‌های ایوانچه‌ها و… دیدنی است.

                abasabad-کاروانسرای عباس‌آباد-mm1_400

                 

                این کار پروژه طراحی معماری الیوت وایت دانشجوی سال سوم انستیتو پرات در نیویورک است .این تصاویر از طراحی مفهومی خود برای توسعه مجدد نمایشگاه جهانی کوئینز نیویورک است.

                در طول ساخت این پروژه مفهومی بتن با یک کیسه پلاستیکی حمایت شده تا زما نی که بتن سفت وسخت ومتورم شود.در این موزه از فرم  پنج شهرک نیویورک برای طراحی معماری کانسپت  استفاده شده است.

                 فرایند طراحی موزه

                mooze (5)

                 

                 فرایند طراحی موزه

                 فرایند طراحی موزه

                در این پروزه از زمین به صورت یک زیر فضای عمومی برای زمانی که موزه بسته است استفاده شده در ساختمان این بنا از یک شبکه که با یک لایه بتن پوشش داده شده است .

                 فرایند طراحی موزه

                 فرایند طراحی موزه

                 

                mooze (6)

                 

                 فرایند طراحی موزه

                گرد اوری: دینا صنیعی

                508px-Bihhzad_001

                کمال الدین بهزاد (نگارگرایرانی – ۱۴۶۰/۸۶۵ ق-۱۵۳۵/۹۴۲ق) هنرمندی نوآور و چیره دست که راهی درعرصه نگارگری ایرانی گشود و تاثیری وسیع بر کار نقاشان بعدی درایران، هند، ترکیه و آسیای میانه گذاشت.

                گویا درکودکی یتیم شد. روح الله میرک در هرات سرپرستی اش را برعهده گرفت و به اوفن نقاشی آموخت (از پیر سید احمد تبریزی نیز به عنوان استاد وی نام برده اند) بهزاد در محفل میرعلی شیرنوایی و به تشویق و حمایت اوپرورش فکری وهنری یافت. سپس به خدمت سلطان حسین بایقرا درآمد (حدود۱۴۸۵/۸۹۰ق). پس از استیلای ازبکان برهرات، مدتی دراین شهرباقی ماند و به فعالیت خود در دربارجدید ادامه داد. بعدها به تبریز رفت و در دربار شاه اسماعیل صفوی به سرپرستی کتابخانه و کارگاه هنری منصوب شد (۱۵۲۱/۹۲۸ق). این سمت را تا اوایل سلطنت شاه تهماسب اول نیز بر عهده داشت. در زمان اقامت درهرات و تبریز به پرورش شاگردان برجسته ای چون قاسم علی ” شیخ زاده ” و “میرمصور” همت گماشت. او در تبریز درگذشت و در جنب مقبره شیخ کمال خجندی به خاک سپرده شد. نقاشی های بسیاری را به بهزاد منصوب کرده اند؛ ولی عقیده رایج بر آن است که فقط ۳۲ تصویر را می توان از آثار راستین او به شمار آورد. البته این آثار فقط بر ده سال ازدوران طولانی فعالیت هنریش گواه می دهد(۱۴۶۸/۸۹۱ق– ۱۴۹۵/۹۰۱ق). همه کارشناسان شش نگاره نسخه بوستان سعدی موجود در دارالکتب قاهره را جزو مهم ترین آثارش محسوب می کنند. در دو نسخه خمسه نظامی موجود در کتابخانه بریتانیا نیز هجده اثر بهزاد را می توان تشخیص داد. بهزاد در مکتب هرات پرورش یافت. ولی با توانایی شگرفی که در ترکیب بندی، هماهنگی رنگها وتوازن شکلها داشت، باعث و بانی تحولی مهم درسنت نقاشی ایرانی شد. او به مدد خطوط شکلساز و قوی و پویا، پیکره های یکنواخت و بی حالت در نقاشی پیشین را به حرکت درآورد. طبیعت و معماری رابه مکان فعل وعمل آدمها بدل کرد و دراین محیط، برای هرپیکر جایی مناسب درنظر گرفت.

                366px-Behzad_soltan_hossein_right

                بابهره گیری ازتاثیرات متقابل رنگ ها،بخش های مختلف تصویر راباهم مرتبط ساخت. به منظور استحکام ساختار کارش به روش های هندسی ساختمان ترکیب بندی روی آورد. بدین سان، او توانست میان آدمها، اشیاء و محیط ارتباطی منطقی برقرار کند، که دستاوردی تازه در نقاشی ایرانی بود. تفسیر واقعگرایانه از رویدادهای داستان و توجه به جلوه های زندگی واقعی، وجه دیگری از نوآوریهای بهزاد بود. او در تجسم محیط و زندگی و کار مردم، گاه تیزبینی بسیار ازخودنشان می داد (مثلا، کارگرانی که با تقسیم کارمعین کاخی رابنامی کنند و درمیان آنها یک زنگی ناوه کش نیزدیده می شود، خدمتکارانی که وسایل ضیافت شاهانه را تدارک می بینند، غلامی که حوله در دست ایستاده تا پای خواجه اش را خشک کند.) بااین حال بهزاد هیچ گاه برداشت معنوی از مضمون داستان را فدای توصیف وقایع عادی نمی کرد. ازسوی دیگر، اوبرای تجسم دنیای واقعی روشی مبتنی بر اصول زیبایی شناسی نگارگری ایرانی را برگزیده بود و از این رو، واقعگرایی او ماهیتاً با طبیعت گرایی اروپایی تفاوت داشت. درنقاشی بهزاد، احساس و تعقل به طرزی ظریف و هنرمندانه متعادل شده اند.

                 

                414px-Yusef_Zuleykha_detail

                 

                در حقیقت، نحوه نگارش او به انسان با شیوه کاربست رنگ و خط و به طورکلی با چگونگی انتظام ساختار آثارش انطباق کامل دارند. این محتوای انسان گرایانه و قالب ملازم با آن، در تاریخ نقاشی ایرانی بی سابقه است. نظر به شهرت بهزاد طى قرنها کسان بسیارى کارهاى او را تقلید کرده اند و نامش را بر تصویرهاى بیشمار گذاشته اند از اینرو تمیز دادن تصویرهاى اصلى او کار دشوارى است. این تحقیقات مخصوصاً پس از برپا شدن نمایشگاه هنر ایرانى در لندن (۱۹۳۱ م.) تا حدى به نتیجه رسیده است. اساس اطلاعاتى که از کار او در دست است تصویرهایى است که با امضاى اصیل او در نسخه اى از بوستان سعدى نقش شده. و اینک در کتابخانهٔ ملى قاهره مخزون است. شیوهٔ بکار بردن رنگهاى گوناگون و درخشان تصویرها از حساسیت عمیق بهزاد نسبت به رنگها حکایت میکند. از این تصویرها چنین برمىآید که بهزاد بیشتر برنگهاى به اصطلاح «سرد» (مایه هاى گوناگون سبز و آبى) تمایل داشته، اما در همه جا با قرار دادن رنگهاى «گرم» (بخصوص نارنجى تند) در کنار آنها، به آنها تعادل بخشیده است. تناسب یک یک اجزاى هر تصویر با مجموعهء آن تصویر شگفتانگیز است. شاخه هاى پرشکوفه و نقش کاشیها و فرشهاى پرزیور زمینهء تصویرها نمودار ذوق تزیینى و ظرافت بىحساب بهزاد است. اما بیش از هر چیز واقع بینى اوست که کارهایش را از آثار نقاشان پیش از او متمایز ساخته است. این واقع بینى بخصوص در تصویرهایى بچشم میخورد که صرفاً جنبهء دربارى ندارد و نشان دهندهٔ زندگى عادى و مردم معمولى است (شیر دادن مادیانها به کرهها در مزرعه، تنبیه کسى که به حریم دیگرى تجاوز کرده، خدمتکارانى که خوراک مىآورند، روستائیان در کشتزار و غیره). دیگر اینکه صورت آدمها به صورت عروسک وار و یکنواخت نقاشیهاى پیش از بهزاد شبیه نیست. بلکه هر صورتى نمودار شخصیتى است و حرکت و زندگى در آن دیده میشود. آدمها در حال استراحت نیز شکل و حالاتى طبیعى دارند. بر کارهاى دیگرى که به بهزاد منسوب است امضاى مطمئنى دیده میشود. به این جهت، تنها سبک تصویرها (ترکیب بیمانند نقشهاى تزئینى با صحنه هاى واقعى) میتواند راهنمائى براى تمیز دادن کارهاى اصیل او بشمار آید. در میان تصویرهاى بیشمارى که در کتابها یا جداگانه بنام بهزاد موجود است اختلاف عقیده میان خبرگان بسیار است. اما بهرحال بسیارى از این کارها اگر ازآن خود استاد نباشند وابسته به مکتب او هستند. برخى از کتابهایى که با تصویرهاى منسوب به بهزاد مزیناند ازین قرارند: گریز یوسف از زلیخا [بوستان سعدی] (۱۴۸۸/۸۹۳ ق)، جنگ شترسواران، ساختن قصر خورنق [خمسه نظامی] (۱۴۹۲/۸۹۸ ق)، حضرت محمد (ص) وخلفای راشدین [حیرت الابرار میرعلیشیرنوایی] (حدود۱۴۹۵/۹۰۱ ق)، صورت شیبک خان (حدود۱۵۰۸/۹۱۴ق(. نفوذ بهزاد بیش از هر چیزى در کار شاگردان او دیده می شود. برخى از شاگردانش، مانند قاسم على و آقا میرک، در کار خود بیش و کم به پاى استاد رسیدند. با آنکه در زمان صفویه سبک مینیاتورسازى بار دیگر دچار تحول شد، نزدیک نیم قرن پس از بهزاد نفوذ او در کار نقاشان بچشم میخورد. نقاشان هراتى سبک بهزاد را به بخارا بردند و آنرا در دربار خاندان شیبانى پرورش دادند. کتابى بنام مهر و مشترى که در ۹۲۶ ه . ق. در بخارا استنساخ شده نمودار آن است که سبک بهزاد در بخارا بهتر از تبریز حفظ شده است. مهاجرت برخى از نقاشان سبب اشاعهء سبک بهزاد در هندوستان نیز گردید. ساختن قصر خورنق، اثری از استاد کمال‌الدین بهزاد

                448px-Behzad_timur_egyptian

                 

                کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

                یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

                شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


                گالری خورشیدی

                وقتیکه رنگ های مختلف در کنار هم قرار می گیرند، زیبایی منحصر به فردی به محیط می دهند، خصوصا اینکه این طیف رنگ بر روی شیشه اجرا شود و در مقابل نور آفتاب قرار گیرد.

                 

                sun gallery

                 

                “مانوئل گومز” معمار خوش ذوق پرتغالی، در ساختمانی قدیمی در کشور پرتغال، طرح بسیار زیبایی را اجرا کرده است و این مکان کهنه را تبدیل به یک گالری عمومی دیدنی کرده است.

                نمای ساختمان با شیشه های رنگی پوشیده شده است. این پنل های رنگی شیشه ای، علاوه بر زیبایی بصری، عملیات تهویه و تبادل حرارتی را انجام می دهند. در داخل راهرو، رنگ قرمز بسیار مشهود است، علت این امر وجود بتن با رنگدانه های قرمز در سطح دیوار و راهرو است.

                 

                sun gallery

                 

                همچنین در اجرای دیوار از سنگ های قدیمی و شکسته استفاده شده است. در داخل آسانسور و راه پله از سنگ گرانیت استفاده شده است، این متریال ماده ای طبیعی و دوستدار محیط زیست می باشد. این ساختمان در قرن شانزدهم احداث شده است و سپس در قرن هجدهم بازسازی شده است. این گالری شامل کتابخانه و بخش سینمایی می باشد. پانل های شیشه ای رنگارنگ، هر عابری را برای دیدن این ساختمان زیبا دعوت میکند.

                sun gallery

                ماسوله نه شهرک است و نه روستا

                SDC12071

                مختصات جغرافیایی

                شهر تاریخی ماسوله در استان گیلان ودر فاصله ۶۰ کیلومتری غرب شهرستان رشت(مرکز استان) ، ۳۵ کیلومتری غرب شهرستان فومن و در منتهی الیه غرب رشته کوه های البرز (کوههای تالش)  با ارتفاع ۳۰۵۰ متر و درعرض جغرافیایی  ً۱۳ َ۰۹ ْ۳۷ شمالی و طول جغرافیایی ً۱۴ َ۵۹ ْ۴۸ شرقی قرار گرفته است . وسعت آن حدوداً ۱۶ هکتار بوده، در ارتفاع ۱۰۵۰ متر از سطح دریای آزاد قرار گرفته و بین بالاترین و پایین ترین نقطه ی آن بیش از ۱۲۰ متر اختلاف ارتفاع وجود دارد. همچنین از شرق به شهرستان فومن ، از غرب به شهرستان خلخال ، از شمال به شهرستان ماسال و از جنوب به تارم علیا منتهی می شود.


                 

                akse-havaee

                02

                03

                22

                 

                خصوصیات اقلیمی

                آب و هوای خاص منطقه ی تالش ، متأثر از کوه های البرز و دریای خزر است. کوه های تالش با امتداد شمالی ـ جنوبی و کوهستان البرز با امتداد شرقی ـ غربی مانند سدی از عبور بخار آب حاصل از دریای خزر و بادهای مرطوب شمال غربی به داخل ایران جلوگیری می کند و به سبب ارتفاع زیادی که دارند موجب بارندگی بسیار در این ناحیه می گردند. ماسوله دارای آب و هوای معتدل و مرطوب در تابستان و سرد و مرطوب در زمستان می باشد. دمای متوسط سالانه حدود ۱۲ درجه سانتی گراد ، میزان بارندگی سالانه ۷۰۰ میلی متر و میزان بارش برف در سال ۸۰۰ میلی متر است . دارای بیش از ۳۵ روز یخبندان بوده و بیش از ۱۰۰ روز را با مه غلیظ سپری می کند.

                زمین شناسی و وضعیت خاک

                خاک منطقه از نوع لیتوسل قهوه ای جنگلی و خاک های یدزولیک می باشد. ماسوله در منطقه ای زلزله خیز واقع شده است وآخرین زلزله در سال ۱۳۶۹ هجری شمسی هم زمان با زلزله مهیب رودبار اتفاق افتاد که منجر به واردشدن آسیب های شدید به خانه ها شد. از دیگر عوارض و بلایای طبیعی که در ماسوله اتفاق افتاده جاری شدن سیلاب در سال ۱۳۷۶ هجری شمسی می باشد که آثار مخرب فراوانی به جا گذاشت.

                 

                دریاچه ها رودخانه ها

                شهـرتاریخـی ماسـوله در دره رودخـانـه ای کـه سـرچشمـه آن نزدیک دومین قله بلند کوه های تالش (ماسوله داغ) از رشته کوه البرز قرار دارد. درکوهستان به جای چاه می توان شاهد تعداد زیادی  چشمه بود. در ماسوله وکوه های اطراف آن نیز تعداد زیادی چشمه وجود دارد که در اثر شکاف های عمیق ایجـاد شده در شبکه هیـدروگرافیک به وجـود آمـده اند. نـوع مخصوصی از چشمـه در منطقـه یافت  می شود که آب  معدنی دارد و دارای آهن وگوگرد  می باشد.در جنوب شهر ماسوله رودخانه ای قرار دارد که از کوههای اطراف سرچشمه گرفته و به جلگه های پائین دست استان گیلان میریزد و عامل مهمی در محدودیت وسعت شهر در گذشته بوده است،چنان که تمامی بناها شهر تاریخی ماسوله در بخش شمالی رودخانه قرار داشتند و تنها ساختمان موجود در پائین رودخانه پاسگاه ژاندارمری بود.

                طبیعت و پوشش گیاهی

                جنگل های اطراف این منطقه پوشیده از درختان راش و در برخی موارد آزاد ، بلوط ییلاقی، توسکا  و زبان گنجشک می باشد که البته در گذشته درختان آزاد و بلوط آن بسیار بیشتر از اکنون بوده است.

                جانوران

                (انواع مختلف جانوران وحشی مانند: خرس قهوه ای، پلنگ وگرگ)، ( انواع پرندگان مهاجرمانند: غاز وحشی، خوتکا و انواع  مرغابی ها ) و (انواع پرندگان بومی مانند: کلاغ سیاه، باز، عقاب، قرقی وکرکس سفید)

                پیشینــه تـاریخـی

                در حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش مردمانی از نقاط مختلف سرزمین گسترده ی ایران از شرق (استان خراسان) و غرب(کردستان و آذربایجان غربی) به همراه برخی مردمان بومی منطقه (گیلان) به دلایل نامعلومی به این منطقه کوچ کرده و زیست گاهی به نام کهنه ماسوله را در ۶ کیلومتری شمال غرب شهر فعلی بنا نهادند. وجود گورستان و قبرهای بی شمار داخل بافت حاشیه ی شهر مؤید قدمت زیاد این بافت تاریخی می باشد. طی کاوش های انجام شده از محوطه باستانی کهنه ماسوله، سفالینه هایی متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجری قمری به دست آمده است که دقیق ترین مستندات قابل توجه تاریخی می باشد. مردمان کهنه ماسوله به دلایل مختلف  از جمله مشکلات خاصی که در کهنه ماسوله داشتند ( بیماری ، سیل و …) و هم چنین وجود مقبره ی امام زاده عون بن علی در محل ماسوله فعلی به این محل کوچ کردند. مکانی که مملو از درختان بلند آزاد و بلوط بوده و همین درختان پس از قطع،  فضای بسیار محدود و مسطح برای ساختمان ها ایجاد نموده و تنه ها و شاخه های آن استخوان بندی اصلی ساختمان ها را تشکیل داده است. وضعیت کوهستانی وشیب تند زمین، مردم سخت کوش و خلاق آن زمان را به ایجاد مجموعه فضاهای معماری برانگیخت تا با توجه به مضایق کمبود زمین مسطح و شیب زیاد، این مجموعه را به گونه ای بنا کنند تا بیشترین بهره از زمین برده شود. بدین دلیل ، سقف ساختمان ها، مسطح و به گونه ای طراحی شد تا امکان استفاده از این سطوح به عنوان معابر عمومی، نقاط مکث و . . .   فراهم آید. این چنین بود که مجموعه ای اندیشمند و فاخر و به شدت متواضع و بدیع پدید آمد که مرکز تجارت زمان خود و انباشت و توزیع کالا به استان های هم جوار گردید.

                جمعیـت و اقتصـاد

                مردم ماسوله به عکس مردم خیلی از مناطق گیلان کشاورز نبوده ـ و نیستند ـ و در گذشته به تجارت و دام داری اشتغال داشتند . در ماسوله صنایع دستی کوچک مانند ابزارهای دستی، چموش دوزی و بافته های پشمی وجود دارد . بازار ماسوله محل دادوستد مردم ماسوله از یک سو و گردش گران از سوی دیگر می باشد. در حال حاضر پذیرایی از مسافران مهم ترین فعالیت اقتصادی اهالی ماسوله است . رونق اقتصادی مستمر از مهم ترین عوامل شکوفایی و رشد اجتماعی مردمان شهر تاریخی ماسوله بوده است. برقراری ارتباط بین سه منطقه گیلان ، خلخال و زنجان از طریق تبادل کالا، پایه و اساس اقتصاد ماسوله را شکل می داده است . گیلک های ساکن جلگه از شرق، ترکان ساکن کوهستان از غرب و ترکان ساکن فلات از جنوب، در بازار این شهر همواره در تردد بوده به خرید و فروش محصولات محلی یک دیگر می پرداختند. وجود این مسافران و بازرگانان همیشگی و غریبه در ماسوله فرهنگ خاصی را میان مردمان ساکن شکل داده است که خاص این منطقه می باشد. احداث راه های ماشین روی جدید بین شهرهای هم جوار، به تدریج باعث خلوت شدن و از رونق افتادن راه های کوهستانی شده و به اقتصاد متکی به بازار ماسوله آسیب جدی وارد کرده است. این رکود طی ۶۰ سال اخیر منجر به تعطیل شدن فعالیت های اقتصادی شده و به ناچار گروه کثیری از مردم به مرور زمان شهر را ترک گفتند. سیر مهاجرت مردم به شهرهای بزرگ هم جوار به گونه ای بوده که از ۳۵۰۰ نفر جمعیت ثابت سال ۱۳۳۵ تنها ۸۱۱ نفر در سال ۱۳۸۲ باقی مانده است. بیش از یک سوم این افراد از مردم جنگل نشین اطراف هستند که جایگزین اهالی اصلی شهر شده اند. در حال حاضر گردشگری اساس اقتصاد محلی و تنها منبع درآمد اهالی به شمار می رود .

                 

                ویژگی های هنرهای مرتبط

                از آن جا که نمای اصلی و آفتاب گیر خانه ها مستقیماً در معرض دید و منظر همیشگی شهروندان این شهر تاریخی است، هنرمندان صنعت گر ماسوله نهایت ذوق و سلیقه خود را در این بخش از ساختمان ها به کار برده و پنجره های چوبی زیبا، موزون و در عین حال متنوعی را خلق کرده اند. اساساً بیشتر هنرهای ساختمانی استادکاران در پنجره ها، درها و گنجه های چوبی خانه ها خلاصه می شود. این استادکاران با شناخت دقیقی که از چوب درختان جنگلی منطقه داشتند هر یک از آن ها را  برای مصارف خاص و مشخصی مورد استفاده قرار می دادند. طرح ها و    نقشه های به کار رفته در این هنرها بسته به نوع درها و پنجره ها و همین طور شرایط اقتصادی مالک آنها متغیر بوده است. تقریباً همه این نقوش هندسی بوده و برخی از آن ها نیز الهام گرفته از طرح های کاشی کاری مناطق مرکزی ایران بوده اند. در برخی از پنجره های خانه های بزرگ که به صورت اُرسی احداث می شدند از شیشه های رنگی به رنگ های قرمز، سبز، آبی و زرد نیز استفاده می شده، البته این پنجره ها نسبت به سایر پنجره ها از قدمت کمتری برخوردار هستند.(میراث فرهنگی ماسوله)

                ذکر این نکته نیز لازم میباشد که سرخس وحشی به طور خودرو در ماسوله و اطراف آن به فراوانی می روید و عایق آب است.ماسوله ایها این گیاه را خشک میکنند و در سقف ساختمان بین گل و چوب قرار میدهند تا آب باران را در خود نگاه دارد و بعد بر اثر تابش آفتاب بخار شود.

                اکثر آنها سالی یکبار نمای بناهای خود را با گل زرد و بام آنرا با گل کبود که هر دو از کناره ماسوله رودخان بدست می آید اندود میکنند.(مقاله خانم فریده گلبو از کتاب معماری ایرانی گردآوری خانم آسیه جوادی)

                 

                 

                ارزش های کالبدی

                ویژگیهای شهری

                الگوی شکلی ماسوله پلکانی است.این ویژگی شکلی ،چنان تاثیر گذار است که بازتاب آن در ریخت بندی اجزای تر کیب کننده شهر،آشکار و خواناست.

                فضای شهری ماسوله بیش از هر جا در گذرهای اصلی تبلور یافته است.این گذرها ،در سازو کار با عناصر شهری همجوار،به ماسوله هویت داده اند.چنان که میتوان ویژگیهای شکلی ماسوله را چنین برشمرد:

                ۱٫تراز کف آنها،منطبق بر خطوط تراز زمین است،لذا در برش طولی،کفی نسبتاً هموار و یا کم شیب دارند.

                ۲٫برِ شمالی آنها،با بدنه شهری تعریف شده است.

                ۳٫از سوی جنوب فاقد بدنه است و در برش عرضی،فضای عمومی را تا لبه ی پرتگاه بام گسترش میدهد و به طور کلی تمام فضاهای معماری در اینجا به سمت جنوب باز میشود.

                ۴٫ارتفاع گراست و در موقعیت هایی که تندی شیب زمین اقتضا میکند،مشروط بر اینکه دسترسی آن از گذر پائین دست تامین شود و ساختمان آن بیش از تراز کف گذر بالا دست ارتفاع نگیرد،حداکثر تا سه طبقه ساخته میشود.

                ۵٫تقریباً نیمی از توده گذرها در دل خاک فرو نشسته است.

                ۶٫بام ها مسطح اند و به قلمرو عمومی اختصاص دارند.

                ۷٫نور و تهویه طبیعی فضاهای داخلی بنا عموماً از نمای جنوبی تامین میشود.نمای جنوبی ،مَفصَل کالبد ی برقراریِ تمام مناسبات و مراودات فضاهای درونی و بیرونی بناهاست.

                بافت قدیمی:

                همچون سایر شهرهای تاریخی،ماسوله نیز در طول تاریخ به دلیل اختلافات خانوادگی یا قومی و مذهبی دچار تقسیم بندی های داخلی شد و بافت کلی شهر نیز از این تقسیم بندی ها تبعیت کرده است،به طوریکه آنرا میتوان در شش قسمت کاملاً جدا از هم تقسیم کرد.

                یک قسمت بازار است (مرکزیت شهر) که وجه مشترک و نقطه اتحاد سایر قسمت هاست و پنج قسمت دیگر را محله ها تشکیل میدهند که عبارتند از :

                خانه بر(خونه ور)که بزرگترین محله ماسوله است و در شمال شرقی و شرق بازار قرار دارد؛

                کشه سر(کسیر) در شمال بازار؛

                اسد محله(اس مله) در شمال غربی بازار؛

                مسجدبر(مزور) در جنوب و جنوب شرقی بازار؛

                ریحانه بر(ریحونه ور) در غرب و جنوب غربی بازار؛

                هر محله دارای ریز محلاتی نیز هست.

                (از کتاب معماری خانه های گیلان نوشته دکتر نیکروز مبرهن شفیعی)

                 

                 

                شکل پلکانی و مطبق شهر که در امتداد شیب کوه رو به جنوب و در طول خطوط توپوگرافی زمین کشیده است، پاسخ گوی فعالیت های روزمره شهر ماسوله می باشد. محلات اصلی چهار گانه در حال حاضر حدود ۳۵۰ خانه مسکونی را در خود جای داده اند. در گذشته ای نه چندان دور تعداد این خانه ها به بیش از ۶۰۰ واحد می رسیده است. بازار شهر نیزباحدود ۱۲۰ باب مغازه در هفت اشکوب شکل گرفته و اصلی ترین معابر شهری مستقیماً به آن راه دارند. معابر شهری ماسوله به گونه ای هستند که امکان تردد وسایل نقلیه موتوری در آن ها به هیچ وجه وجود ندارد. تا حدود پنجاه سال پیش و در فصول بهار و تابستان بازرگانان نواحی اطراف به کمک چهار پایانی چون قاطر و اسب و حتی در برخی موارد شتر در این معابر در حال تردد بودند و امروز مردمان ماسوله به کمک فرقون حمل و نقل کالا را در معابر انجام می دهند. به دلیل شیب زیاد کوه محل استقرار این شهر تاریخی از گذشته های دور و براساس تجربیات معماران تمهیدات مناسبی جهت دفع آب های سطحی و همین طور فاضلاب اندیشیده و اجرا شده است. این تمهیدات شامل چهار شاخه اصلی اگوی شهری می باشد که فاضلاب همه خانه ها به علاوه آب های سطحی جاری شده از طریق شاخه های فرعی تر به این چهار شاخه و سپس به رودخانه می رسند .

                ویژگیهای معماری

                وسعت این شهر۱۵۰۰۰۰ متر مربع است و اختلاف ارتفاع بلندترین نقطه تا پائینترین سطح روستا نزدیک ۱۰۰ متر است.

                گذرگاهها و معابر عمومی اکثراً همان بامهای خانه ها است، به عبارت دیگر در ماسوله وقتی از کوچه ای گذر کنی از روی بام چند خانه گذشته ای و ارتباط این گذرها به وسیله پله های سنگی بلندی است که نمای کلی روستا را یکپارچه تر و زیباتر مینمایاند.

                 

                واحد های ساختمانی تشکیل دهنده بافت تاریخی شهر ماسوله ، مشتمل بر بیش از ۳۵۰ خانه مسکونی می باشند که شاخص ترین ویژگی آن ها هم جواری آنهاست. این هم جواری به گونه ای در نظر گرفته شده که باعث می شود تمام خانه ها زنجیروار و به هم پیوسته در امتداد خطوط توپوگرافی زمین قرار داشته باشند. هر واحد مسکونی نیز بین یک تا چهار طبقه دارد که  بیش از ۷۰% آن ها به صورت دو طبقه احداث شده اند. به طور معمول پائین ترین طبقه غیر مسکونی بوده و کاربرد آن ها انبار و طویله بوده است.  راهروی ورودی خانه نیز در این طبقه واقع است . طبقات فوقانی نیز شامل فضاهای مسکونی بوده اند. طبقه پائین از مصالح سنگی و طبقات فوقانی از خشت بنا می شده است. این معماری به گونه ای سـازگار با شرایط اقلیمـی ، توپـوگرافیکـی و اجتماعـی ،  فضـاهـای داخلـی تقریبـاً یکسانی را شامـل می شده اند. این فضاها عبارتند از:  اتاق اصلی، اتاق زمستانی، راهروی ورودی، فضای راه پله، انبار و دستشوئی . کوچک ترین خانه نمونه با مساحتی حدود ۶۰ متر مربع در دو طبقه تمامی فضاهای فوق را شامل می شده و تفاوت آن با بزرگ ترین خانه نمونه که حدود ۳۰۰ متر مربع بوده در تعداد این فضاها می باشد. آفتاب گیری ساختمان ، هدایت سریع آب باران جاری شده بر بام ، هم جواری دقیق و متناسب با ساختمان های طرفین و چگونگی ارتباط با شارع عام مهم ترین معیارهای طرح یک خانه بوده است.

                در این شهر خانه ها بیشتر دوطبقه و به ندرت یک و یا سه طبقه است.

                دالان ، انبار و پله های بلندی که طبقه همکف را به طبقه دوم پیوند میدهد جزء اساس این نوع معماری است.

                در خانه های بزرگتر،اتاق نسبتاً بزرگی است که محل پذیرایی مهمان است و اتاق کوچکتری که نشیمنگاه دائمی ساکنان خانه است ،مقر زمستانی خانواده است.در این خانه هاست که فقط سیاهچال وجود دارد،بعلاوه تالار که عبارت از ایوان کوچکی است،قسمت های مختلف یک خانه بزرگ و کامل و اشرافی را در ماسوله تشکیل میدهد..

                خانه های کوچکتر ساده تر است و فضاهای کمتری دارد.

                 

                دو نمونه از خانه های اشرافی که از به نسبت دیگر خانه ها از آسیب کمتری برخوردار است و در سازمان میراث به ثبت رسیده اند را در اختیار شما عزیزان قرار داده ام.

                 

                خانه تلاوتی(کاردان)

                این بنا با مساحت تقریبی ۱۳۸ متر مربع در محله کشه سر ماسوله واقع شده است.بنا دو طبقه است که از داخل به هم مرتبط نیستند و هر یک ورودی جداگانه ای در دوسطح متفاوت تراز زمین دارند.رنگ نمای بنا به جز دیوارهای سفید بالکن،به رنگ زرد اخرا(رنگ خاک منطقه) هستند.طبقه همکف فقط شامل یک اتاق و طبقه دوم، شامل چهار اتاق و یک راهرو است.اتاق ها به هم راه دارند و در میان آنها دو اتاق به بالکن دسترسی دارند.

                دیوارهای اتاق ها همه دارای تاقچه و درها و پنجره ها همگی چوبی هستند.

                از ویژگی های آن میتوان به بالکن مثلثی شکل آن که تنها در این بنا دیده میشود،اشاره کرد.

                 

                عکس های پوشه تلاوتی

                Gozaresh-85-2_085_0001

                Gozaresh 85-2_087_0001

                Gozaresh 85-2_086_0001

                خانه گلابتین کامران(حبیب ملکی)

                این بنای دو طبقه با مساحت تقریبی ۲۴۰ مترمربع در محله کشه سر ماسوله واقه شده است و یکی از بناهای قدیمی ماسوله محسوب میشود.

                این بنا دو طبقه است و مساحت هر دو طبقه یکسان است.طبقه همکف از دو بخش مجزا و مستقل تشکیل شده و به همین دلیل دو در ورودی در نمای بنا دیده میشود.دسترسی هر بخش به طبقه اول ،از طریق پلکان داخلی متعلق به همان بخش انجام میشود.

                برخلاف طبقه همکف،در طبقه اول تمام دیوارهای داخلی ،تاقچه پوشند و همه اتاقها به هم ارتباط دارند.در طبقه اول به جز دو فضای پلکان،هفت اتاق وجود دارد.

                از ویژگی های این بنا میتوان به بالکن (تالار) و پنجره های گره چینی آن اشاره کرد.

                عکس های پوشه کامران

                1

                Gozaresh 85-1_064_0001

                Gozaresh 85-1_065_0001

                Gozaresh 85-1_066_0001

                Gozaresh 85-1_067_0001

                مسجد جامع

                مسجد جامع شهر تاریخی ماسوله که از نشانه شهریت این مسجد می باشد در محله ی مسجدبر و متصل به ضلع جنوبی بقعه­ی امام زاده عون بن علی(ع) قرار دارد. این بنا بر اساس مستندات موجود در ابتدا سه طبقه بوده که در دوره­های گذشته طبقه همکف بنا که اختصاص به فضای آشپزخانه داشته است با آوار پر شده بوده است. سطح اشغال بنا  حدود ۱۰۰ مترمربع­، شبستان زنانه در طبقه دوم و شبستان مردانه در طبقه اول قرار دارد.

                Picture1

                Picture3

                Picture2

                نقشه جانمایی

                مسجد کَشِِ سَر

                مسجد کَشِِ سَر که در مرکز محله کش سر ماسوله قرار داردشامل شبستان مردانه در طبقه اول، شبستان زنانه در نیم طبقه دوم و فضاهای خدماتی در انتهای طبقه دوم می باشد که ورودی جداگانه ای از ضلع شمالی بنا دارد.  این مسجدکه در طول سالیان دستخوش تغییرات زیادی بوده است در حال حاضر به صورت بنایی دو طبقه است که از دو بخش اصلی و الحاقی تشکیل میشود.

                بخش اصلی بنا,در طبقه اول,یک فضای مستطیل شکل به ابعاد ۶٫۵٫۶ متر میباشد که در بخش شمالی آن تغییراتی در حال انجام است.به این ترتیب که با ایجاد یک فضای مستطیلی شکل در بخش شمالی و ایجاد طبقه دوم بر روی آن الحاقاتی به این بنا افزوده شده است.

                راه دسترسی به این طبقه به دو صورت امکان پذیر است:

                ۱-پلکان چوبی که از درون بنا راه دسترسی به طبقه دوم را ممکن می ساخته است.

                ۲-از طریق دری که در بخش شمالی دیوار غربی در قسمت الحاقی به بنا افزوده شده است.

                Picture5

                دید از جنوب


                Picture6

                Picture7

                Picture8

                Picture9

                نقشه جانمایی

                 

                 

                منابع:

                 

                میراث فرهنگی شهر تاریخی ماسوله

                 

                کتاب معماری ایرانی,گردآورنده خانم آسیه جوادی

                 

                کتاب معماری خانه های گیلان نوشته دکتر نیکروز مبرهن شفیعی


                طراحی و اجرای مجتمع مسکونی عسل

                گروه ایران معماری (شرکت ساختمانی آلتون سازه) به مدیریت مهندس آرتور امید آذری، متشکل از کارشناسان و متخصصان با استفاده از تکنولوژی روز و متریال های با کیفیت می توانند آنچه در ذهن شماست را به بهترین نحو بیا فرینند.

                شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

                مجتمع مسکونی عسل

                آرشیتکت: آرتور امید آذری

                 

                صحبت در مورد کارهای ارتور امید اذری نیاز به مقدمه ندارد. او از افرادی است که کارهایش چه از نظر کمیت چه از نظر کیفیت مورد توجه بوده است . آنچه بیش از هر چیز در آثار مسکونی وی حائز اهمیت پیرامون بناست. ایده‌های وی در این خصوص و همچنین استفاده از تکنولوژی‌های ساختمانی جدید، کنترل انرژی و معماری پایدار موضوعات اصلی فعالیت‌های آکادمیک وی می‌باشند.

                زمانی که عناصر همگن باشد از تکرار عناصر همگن به وحدت در طرح میرسیم . در این پروژه عنصر واحد در نما انتخاب شکل مربع می باشد که در ابعاد های مختلف خود نمایی میکند و از تکرار این عنصر در سطوح مختلف به هارمونی میرسیم .فرم معماری به صورت رابطی است که تبادل اطلاعات بین بنا  وناظر را به تکامل میرساند.

                در این پروژه عناصری همچون سطوح لرزان با مصالحی همچون اجر وترکیب ان با سنگ تناسب بصری خاصی را ایجاد می کند و تاکید بر تغییر ساختار مکعبی از قسمتهای خاصی و به منظور تقویت تعریف تنوع فضاهای داخلی شده است.

                 

                 

                 

                مجتمع مسکونی عسل

                 

                امکانات پروژه:طراحی بام ، طراحی منظر،طراحی داخلی طراحی لابی

                تعداد طبقات:۵

                ویژگبهای مهم:توجه به طبیعت و محیط  توجه به نیاز کاربران

                 

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

                کلمات کلیدی : طراحی مجنمع مسکونی، طراحی ویلا، طراحی خانه،طراحی ساختمان های اداری و تجاری

                 

                 

                 

                 

                مجتمع مسکونی موج آرشیتکت: آرتور امید آذری – ویژگی های خاص پروژه ۱-  قرارگیری : پروژه در تقاطع دو خیابان مهم دروس و پاسداران واقع شده است. ۲-  احترام به طبیعت : درختان در بین دیوارها هوشمندانه حفظ شده اند. ۳- دسترسی های مستقل : دسترسی مستقل برای هر واحد پیش بینی شده. ۴- شاخصه مهم مجتمع مسکونی موج واقع در پاسداران ارگانیک (طبیعی) بودن آن است، در این پروژه سعی شد درختان سایت قطع نشود و بر اساس درختان محوطه سازی شده است. ” معماری کردن بدون قطع کردن حتی یک درخت”

                پروژه مجتمع مسکونی موج

                مجتمع مسکونی موج (Moj Residential Complex) – مشخصات کلی پروژه مساحت زمین : ۱۷۰۰ متر مربع موقعیت: پاسداران – دروس طراحی و اجرا : مهندس آرتور امید آذری کارفرما : آقای خلیلی و شرکا   – امکانات عمومی : ۱- لابی با کانتر و نورپردازی نقطه ای و خطی ۲- محوطه بازی برای بچه ها واقع در حیاط ۳- فضای سبز و آب نماها و آبشارهای بسیار زیبا در حیاط ۴- پوشش گیاهی برای تعریف ورودی مجتمع ۵- استخر کودک در پشت بام ۶- جکوزی در پشت بام ۷- سونا خشک و بخار ۸- چهار دستگاه آسانسور کنه فنلاند (Kone) 9- سیستم روشنایی هوشمند BMS  (Building Manager Sistem) 10- ژنراتور برق اضطراری ۱۱- سیستم حفاظتی دوربین های مداربسته (در آسانسور ها و پارکینگ و لابی و جلوی درب ورودی مجتمع) ۱۲- چاه آب برای شستشوی مشاعات و آبیاری پوشش گیاهی و سیرکولاسیون آبشارها و آبنما ها ۱۳- تعریف پیش ورودی از کوچه به حیاط ۱۴- تعریف دیوارهای سبز ۱۵- هارمونی خطوط منحنی در تمام قسمتهای پروژه ۱۶- خطوط سیال در حیاط و لابی و واحدهای مسکونی و پشت بام ۱۷- تامین نور طبیعی خورشید در تمام قسمتهای مجتمع (لابی و واحدهای مسکونی و ….) ۱۸- مجتمع دارای پاسیو مرکزی (آتریوم) برای تامین نور طبیعی ۱۹- Roof garden  : شامل فلاور باکس، آلاچیق ، باربکیو، شومینه، آبنما، استخر ، جکوزی و سونای خشک و تر ، سرویس بهداشتی و آشپزخانه که در پشت بام بسیار معمارانه طراحی شده اند طراحی سطوح دوار و شفاف در این پروژه منجر به نوگیری مطلوب و همچنین ایجاد دید مناسب در نما گردیده است و همچنین طراح با ایجاد فضاهای پر و خالی به عملکرد مطلوب دست پیدا کرده است زیرا عملکرد با خلق فرم زیبا رابطه مستیم دارد.   مفهوم پویایی و حرکت با استفاده از عناصر سمبلیک فرمی و رنگی در فرهنگ معماری ایرانی به گونه ای خلاقانه و بدیع در طراحی فضای بام این پروژه به ظهور رسیده است عامل شکل دهنده سقف، استفاده از سازماندهی مرکزی و هندسه دایره  ، همچنین با مخفی کردن نور و ایجاد یک طیف سایه نور ، فضای نشیمن خصوصی به یک فضای آرام و دلنشین تبدیل شده است. جانمایی آب نما در جلوی ورودی و انعکاسی بنا در آن یادآور مفاهیم معماری ایرانی است و همچنین ورودی بنا توسط عناصری چون ستون، طراحی خاص و فرمان درب ورودی، نورپردازی، صفحات افقی بر روی هم چیده شده، شاخص گردیده است. ترکیب آب و گیاه، با وارد کردن روح و سرزندگی به فضای داخلی مجموعه ، حسی از معماری ایرانی را به وجود آورده است.”ایجاد یک حس شاعرانه در فضا” طراحی اندیشمندانه سقف توانسته است به عنصر غالب در طراحی راهروها تبدیل شود. گذر نور از خلال، حفره های طراحی شده در سقف، فضایی در پس نور و سایه را آفریده است، سایه های رنگ پریده هم سقف را نامحسوس تر جلوه می دهد و هم مقیاس انسانی تر و صمیمی تری ایجاد می کند.   این اتاق نشیمن، زیبا و دلنشین، با مبلمانی فرمال، نورپردازی مرکزی در سقف و نورپردازی مخفی در پشت پوسته طراحی شده بر دیوار اتاق ، فضایی گرم و صمیمی را خلق کرده است.

                مجسمه های کاغذی جف Nishinaka

                Arch2O-paper-art-09

                یکی دیگر از کارهای قابل توجه کاغذ، این بار توسط هنرمند مجسمه ساز LA -جف Nishinaka

                جالب این است که Nishinaka همیشه دوست داشته یک نقاش شود در حالی که او در رشته تصویر در مرکز هنر تحصیل کرده است. به گفته او “بازیگر نقش اول مرد جکی جان دوست نزدیک این هنرمند صاحب بزرگترین مجموعه کار Nishinaka است.

                Arch2O-paper-art-01

                 

                Arch2O-paper-art-02

                مجسمه های کاغذی

                 

                Arch2O-paper-art-06

                paper-art

                 

                Arch2O-paper-art-08

                مجسمه

                مجسمه های کاغذی

                1

                نام اثر: مدرسه ایرانشهر

                نام طراح: آندره گدار

                تاریخ شکل گیری اثر: ۱۳۱۳ ه. ش.

                موقعیت: یزد

                مساحت بستر طرح: ۱۵,۰۰۰ متر مربع

                مساحت زیر بنا: ۴,۲۰۰ متر مربع

                 

                 

                مدرسۀ ایرانشهر ساختمانی یک طبقه با نمایی از آجر زرد رنگ است که به شکل نیم حلقه در میان بستر طرح قرار گرفته است. کلاس های درس، اتاق های اداری و کتابخانۀ این بنا در تراز همکف- پشت رواق های حیاط اصلی- قرار گرفته، و زیرزمین نیز به آزمایشگاه های مدرسه اختصاص یافته است.

                کلاس های درس و فضاهای کمک آموزشی همچون کتابخانه و آزمایشگاه و حیاط وسیع مدرسه، آن را به نمونه ای از مدارس جدید و هماهنگ با تحولات نظام آموزشی کشور در دهه های ابتدایی این قرن تبدیل می کند. در طول زمان تغییراتی همچون اضافه شدن ورودی های شمالی و جنوبی، ساخت بنایی درشمال بستر طرح و الحاق پلکان و حیاط فرو نشسته ای در جنوب غربی ساختمان برای دسترسی به زیر زمین حادث شده، که در مقالۀ حاضر در نظر گرفته نشده است.

                 

                سازماندهی فضایی

                فضاهای بسته در مدرسۀ ایرانشهر به شکل یک نیم حلقه درسمت جنوب زمین و در میان فضای بازجای گرفته اند. به این ترتیب حیاطی بزرگ در سمت شمال و فضاهای باز کوچک تری درشرق، غرب و جنوب ساختمان به وجود آمده است؛ به عبارتی ساختمان مدرسه از چهار سو با فضای باز همنشین است. این نحوۀ استقرار، از دو جهت بر طرح تاثیر می گذارد: نخست این که فضاهای باز پشتی و جلویی بهره ببرند؛ دوم این که با چرخش فضای باز به دور ساختمان امکان گردش در اطراف بنا و تماشای آن بیشتر می شود، و مناظرمتنوع تری پیش چشم مخاطب قرار می گیرد. این سازماندهی امکانات عملکردی خوبی برای طراحی فضاهای بسته و باز به وجود می آورد که می توان فضاهای کار و فعالیت را به تناسب در لایه های مختلف ساختمان جای داد و به این ترتیب به قدر کافی از مزایای نور ،تهویه و منظرۀ فضاهای باز بهره برد. در طرح فضای باز نیز می توان فعالیت های مختلف- از قبیل بازی و تفریح، تجمع و سرود خوانی، گفتگو یا تعلیم  تعلّم- را دسته بندی کرد و برای هریک مکان مناسبی را در نظر گرفت؛ هر مکان می تواند دارای یک نوع طرح حیاط سازی شود: در یک جا می توان ازآب و در جای دیگر از سبزه، دریک جا از ترکیب آب و سبزه و در جای دیگر از کف سازی ساده استفاده کرد؛ و با همۀ اینها مدرسه را گونه گون و خاطره انگیز ساخت.

                مدرسه بنایی یک طبقه است که زیر زمین بزرگی نیز دارد. بخش جنوبی آن مستطیلی کشیده در امتداد شرق به غرب است که سالن اجتماعات و کلاس های درس را در خود جای می دهد و بدنۀ اصلی ساختمان را می سازد. دو بازوی شرق و غربی که به دو انتهای این بدنۀ اصلی ساختمان را می سازد. دو بازوی شرقی و غربی که به دو انتهای این بدنۀ اصلی متصل شده اند فضاهای اداری، سالن کوچک و کتابخانه را در خود جای می دهند.

                در بدنۀ اصلی دو راهروی طولی به شکل رواق در شمال و جنوب قرار گرفته که کلاس های درس را احاطه کرده اند. این راهروها و ردیف کلاس های میان آنها توسط بخش میانی قطع شده است؛ بخشی که حجمی بلندتر از طرفین خود دارد و اندکی نیز عریض تر است. در اینجا، تالار اجتماعات در طرف شمال (رو به حیاط اصلی) و رواق ورودی درسمت جنوب واقع شده است.

                در طرح اولیه، دو ورودی ازسمت جنوب در نظر گرفته شده است. ورودی اصلی بر محورشمالی- جنوبی ساختمان و در مقابل رواق پیش نشستۀ تالار اجتماعات قرار دارد. راهروهای چپ و راست این رواق میانی دسترسی به کلاس ها و دیگر بخش های مدرسه را ممکن می سازد. ورودی دوم- که کوچک تر است و طبقاً فرعی تلقی می شود- در ناحیۀ شرقی دیوار جنوبی، درست روبروی رواق بازوی شرقی واقع شده است. علاوه بر این، دو ورودی دیگر نیز در این مدرسه وجود دارد که در سال های پس از احداث بنا  (احتمالاً برای رفع کمبودهای طرح) ساخته شده اند و عبارتند از ورودی جدارۀ جنوبی به قرینۀ ورودی فرعی شرقی، و ورودی شمالی.

                در همنشینی ساختمان مدرسه با حیاط ها به چند نکته می توان اشاره کرد. اول آن که حیاط اصلی مجموعه سطح قابل توجهی (تقریباً ۵۵ درصد) از بسترطرح را به خود اختصاص می دهد و با آن که با قرار دادن رواق ها در پیرامون این حیاط بزرگ ظاهراٌ چشم هایی نیز به سوی آن گشوده می شود، اما فقدان طراحی برای حیاط سازی و خالی رها شدن آن نشان از کم اعتباری حیاط دارد.

                دوم آن که فضاهای اصلی مثل کلاس های درس بدنۀ اصلی و اتاق های بازوهای شرقی و غربی- که می توانستند متوجه حیاط اصلی باشند و اعتباری برای آن کسب کنند- رو به سوی حیاط های کوچک و باریک پیرامونی دارند. ممکن است این تصمیم طراح را ناشی از نیاز به محیط دنج و خلوت برای فضاهایی دانست که محل درس و بحث دانش آموزانند؛ و به این ترتیب، حیاط اصلی را متعلق به عرصۀ عمومی و حیاط های فرعی را جزئی از عرصه های خصوصی تر مدرسه به شمار آورد؛ اما دراین وضعیت هم طراح می توانست با توجه بیشتر به طرح هریک از حیاط ها  و رعایت تناسبات دلپذیرتر، آنها را معنادارتر کند و از صورت پس مانده های ساختمان سازی در بسترطرح خارج سازد. توجه کنیم که منظرۀ حیاط های کوچک فرعی، از چه سوی ساختمان و چه از لابه لای دهنه های رواق های اتصال دهنده، جذاب می نماید؛ اما خود این حیاط ها تناسبات و طرح دل انگیزی ندارند. سوم آن که، عامل دیگری که می توانست برای حیاط ها اعتباری به همراه بیاورد معبر قرار گرفتن آنها بود. اما موقعیت ورودی های مجموعه به گونه ای است که مستقیماً به فضاهای بسته راه پیدا می کنند، و به این ترتیب حیاط ها به فضاهای بازی تبدیل می شوند که تنها برای تأمین نور و  هوا شکل گرفته اند و احیاناً منظری نیز برای اتاق های پیرامون خود فراهم می آورند. از آنچه آمد می توان نتیجه گرفت با آن که ساختمان در دل بستر طرح نشسته است گفتگویی با فضای باز پیرامون خود ندارد. به عبارتی فرم ساختمان و نحوۀ استقرار آن حاکی از انتظامی درونگرا است؛ حال آنکه درمراتب بعدی طراحی این ویژگی رنگ می بازد و طرح به سمت ساختمانی برونگرا که به اطراف خود می نگرد هدایت می شود.

                 

                نمای ساختمان

                همچنانکه بیان شد ساختمان مدرسۀ ایرانشهر به شکل یک نیم حلقه طراحی شده است. طرح نما حاصل ترکیب بخش های پر و سنگین فضاهای بسته با بخش های نیمه خا لی و مجوف رواق ها است. تراش سطوح نما توسط رواق ها، اختلاف ارتفاع و پس و پیش نشستگی احجام نسبت به هم، و بام های مدور خفته و دودکش ها و پشت بندهایی که درسیمای بیرونی این بنا دیده می شود آن را متنوع و گونه گون جلوه می دهد؛ و به این خاطر، منظر بیرونی ساختمان به دل می نشیند.

                §        بدنۀ اصلی ساختمان، نمایی طولانی و متقارن دارد. حجم بزرگ و توپر و متفاوت تالار اجتماعات در میانۀ نما نشسته و محور تقارن آن را ساخته است. تقارن و تکرار موجود در این نما شخصیت و اصالتی به آن می بخشد؛ اما طرح نما هیچگاه شیرینی نماهای متقارن سنتی را نمی یابد. استقرار یک حجم بزرگ و سنگین در میانه، و استقرار بخش های سبک تر در طرفین بر خلاف سنت طراحی نما در معماری ایرانی است، که معمولاً در آن سطوح قاب بندی شده ایوان یا اُرسی بزرگی را در میان می گیرند. در واقع در اینجا حجم تالار بیش از آن که موجب وحدت و یکپارچگی در نما باشد، عامل انقطاع دوپارۀ چپ و راست آن شده است. بدینگونه است که عنصر محوری نما می تواند نقطۀ اوج نما محسوب می شود. تکرار ساده و کم معنای قاب ها در نمای این بخش نیز عاملی است که طرح آن را تضعیف می کند.

                عامل اتصال بدنۀ اصلی با بازوهای دو طرف، رواقی دو سویه است که بسیار شفاف تر از همه عناصر دیگر نما می نماید. این رواق به بخش انتهایی نما منتهی می شود؛ بخشی که خود حجمی تقریباً بسته و متقارن است. طرح نمای آن عبارت است از سطوح بسته با روزنه های کوچک، که دهانه های مکرر رواقی کوتاه را در میان می گیرند.

                به این ترتیب، ساختمان مدرسه به  شکل مجموعه ای از ساختمان های مستقل به نظر می آید که توسط رواق هایی ظریف و شفاف به هم متصل می شوند. برای درک آثار این کیفیت کافی است آن را با وضعیتی مقایسه کنیم که حجمی یکپارچه و منسجم، به شکل نیم حلقه، حیاط را در میان می گرفت. در اینصورت پیوند محکم تری میان حیاط و ساختمان به وجود می آمد.

                نکتۀ جالب توجه آن است که طراح بخشی از رواق ابتدایی بازوهای فرعی را بسته است؛ و به این ترتیب توانسته حجم پایانی را از رواق شفاف اتصال دهنده جدا کند. اگر آن گونه که به نظر می رسد نیت طراح تفکیک آحاد طرح (یعنی بدنـۀ اصلی و بازوهای فرعی) بوده است، تشابه دقیق و کامل میان رواق ابتدایی و رواق دیگر نما را چگونه می توان توجیه کرد؟ اینجا است که مخاطب به نگاهی مجدد به تمامی نمای مورد بحث تشویق می شود. در این وضعیت، تکرار یک در میان دو عنصر «رواق سه دهنه» و «جدارۀ بسته با روزنه های کوچک» بارزترین ویژگی این نما شمرده می شود. چنانچه از تفاوت میان رواق شفاف ابتدایی با باقی نما صرف نظر کنیم به نظرمی رسد که نظم حاصل شده از تکرار عناصر «نیم باز و بسته» و اختتام نما با عنصر بسته از سوی طراح تصمیم قابل درکی است. از طرفی علاقۀ وی به ایجاد اشکال متقارن موجب می شود که در این نما- که براساس تحلیلا اخیر نامتقارن می نماید- نیز به دنبال تقارن، یا به عبارتی به دنبال قرینه ای برای رواق ابتدایی بگردیم. چنانچه قرینۀ این رواق را به انتهای بازوی فرعی اضافه کنیم نما متقارن می شود، اما کیفیتی « تمام شده، نخواهد داشت. در این حالت شاید چارۀ کار تشکیل جبهۀ دیگری به قرینۀ بدنۀ اصلی درشمال حیاط و تکمیل فرم نیم حلقه باشد. ممکن است حتی اضافه کردن بخشی از یک دیوارۀ کامل در طرفین نیز برای این منظور کفایت  کند. در این صورت حیاط شمالی شباهت بیشتری به یک «حیاط میانی» پیدا می کند- که الگوی آشنای طرح بناهای قدیمی ایرانی منجمله مدارس است. حال، پس از آنکه یکبار به صورت کامل تر این طرح اندیشیده ایم، چنانچه دوباره به وضعیت موجود بنگریم در می یابیم که گویی در اینجا تنها با نیمی از یک ساختمان تمام روبه رو هستیم. شاید طراح از ایدۀ سنتی «ساختمان بر گرد یک حیاط میانی» استفاده کرده، اما با حدف نیمی از بنا خواسته است تا وجهۀ سنتی طرح را کمرنگ تر کند؛ و یا شاید به دنبال خلق الگویی متناسب تر با مفهوم نوی مدارس امروزی بوده و به همین دلیل الگوی اولیه را تغییرداده است؛ یا اساساً ممکن است حساسیتی به معانی مستقر در الگوی اصیل اولیه نداشته است. به هر حال، تداوم رواق از بدنۀ اصلی بر نمای بازوهای فرعی می تواند نشانه ای از وجود قصد و نیت طراح در ایجاد یک نیم حلقه- یا تغبیر اخیر حلقۀ شکسته- محسوب شود.

                تدوام رواق ها از بدنۀ اصلی به بازوهای طرفین مخاطب را به دقت در نمای هر سه جبهه به شکل کل واحد- یا به عبارتی به صورت گسترده در یک صفحه- هدایت می کند. و عجیب اینکه در این حالت، نه تنها طرح نما دچار مشکلی نمی شود، بلکه استخوان بندی محکم تری نیز پیدا می کند. در این وضعیت با نمایی متقارن روبه رو نیم که با دو حجم بسته آغاز می شود و با تکرار دهنه های رواق به حجم بزرگ میانی می رسد. گویی در ابتدا طرح براساس نمایی دریک صفحه تهیه و سپس به منظور ایجاد حیاطی مناسب برای یک مدرسه از دو محل به داخل تا شده است.

                نکات فوق بیانگر آن است که طرح مدرسۀ ایرانشهر را باید آمیزه ای از چند نوع انتظام فضایی دانست: «ساختمانی نیم حلقه ای که حیاطی را در برگرفته»، «سه ساختمانی متصل به هم»، «بریده ای از یک ساختمان حلقه زده بر گرد حیاط میانی»، و بالاخره «یک ساختمان تا شده». آن چه مانع از تفوق یکی از این صورت ها بر دیگران می شود فقدان هماهنگی میان طرح نما و ترکیب احجام است.

                2

                3

                4

                5

                6

                axe-ofoghi-az-madrese

                mogheiat-dar-yazd

                plan-e-hamkaf

                plan-e-zir-zamin

                 

                مرتضی کاتوزیان

                 

                 

                مرتضی کاتوزیان در ۱۱ تیرماه ۱۳۲۲ در خانواده ای متوسط و هنر دوست در تهران به دنیا آمد. از کودکی عاشق نقاشی بود و تمام اوقات او بدون مربی صرف فراگیری این هنر می شد. در سال ۱۳۳۹ به طور حرفه ای به کار گرافیک و نقاشی روی آورد.

                مرتضی کاتوزیان

                 

                در زمینه گرافیک تعداد بسیاری پوستر، آرم، جلد کتاب و بروشور ساخت

                سال ۱۳۵۳ مسئولیت برگزاری نمایشگاه بین المللی گرافیک تهران با عنوان گرسنگان آفریقا توسط سازمان جهانی را قبول و بشکل آبرومندانه ای به انجام رساند و برنده جایزه پوستر همبستگی شد
                او از پایه گزاران سندیکای گرافیست ها در سالهای قبل از انقلاب و ۲ سال عضویت هیات مدیره آن بود. طی سالهای گذشته در نمایشگاههای جمعی بسیاری شرکت و ۴ نمایشگاه انفرادی برگزار کرد. تمامی آنها به دلیل کیفیت بالای آثار ارائه شده و نگاه محبت آمیزی که به انسانها و مسائل مربوط به زندگی آنها در نقاشی هایش بود پر بیننده ترین نمایشگاههای تاریخ هنر ایران شد
                به عنوان مثال درسال ۱۳۶۸ نمایشگاه نقاشی هایش در موزه هنرهای معاصر تهران در سال طبق آمار رسمی ۲۰ هزار بازدید کننده داشت

                با ۹۴اثر خود در خردادماه ۱۳۸۷    آخرین نمایشگاهش را  در مجموعه فرهنگی تاریخی سعد آبادبرگزار کرد،

                روز چهارشنبه ۲۹ خرداد ماه از طرف سازمان یونسکو به پاس فعالیتهای ۵۰ ساله اش در زمینه نقاشی و ۳۰ سال تعلیم مخلصانه به جوانان ایرانی طی مراسم با شکوهی مفتخر به دریافت لوح تقدیر این سازمان شد
                در مدت ۳۰ سال تدریس نقاشی از آتلیه کوچک او ده ها نقاش تقدیم جامعه هنری شد

                مرتضی کاتوزیان

                برای معرفی و تشویق شاگردانش سه نمایشگاه جمعی برای آنان بر پا کرد و در یک نمایشگاه بهمراه آنان در موزه هنرهای معاصر تهران شرکت کرد. به همت او در سال ۱۳۸۴ کتابی از نقاشی های هنرجویانش چاپ و مورد استقبال مردم قرار گرفت
                اکنون تعدادی از آن هنرجویان از نقاشان و هنرمندان بنام ایران هستند و هر کدام در آموزشگاه نقاشی خود به تعلیم هنرجویان بسیاری مشغولند
                تاکنون ۴ جلد کتاب از آثار نقاشی مرتضی کاتوزیان به چاپ رسیده و تعداد زیادی از آثار او به صورت پوستر ارائه شده است. ۵عدد از آثار این نقاش در موزه هنرهای معاصر تهران و تعداد زیادی در کلکسیون مجموعه داران ایرانی و خارجی در کشورهای مختلف نگهداری می شود
                در دوران جوانی ساعات فراغت خود را به ورزش می گذراند. در سال ۱۳۴۹ برای اولین بار در ایران صاحب کمربند سیاه کاراته شد. طی سالیان بعد شاگردان لایقی در این زمینه تربیت کرد. اکنون با کمربند سیاه دان ۷ از پیش کسوتان این ورزش محسوب می شود

                مرتضی کاتوزیان

                 

                مرتضی کاتوزیان

                 

                 

                منبع:سایت هنرمند

                 

                معماری اسلامی،

                شیوه‌ای از معماری است که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی بوجود آمده و دارای چند ویژگی است:

                 

                 

                معماری جهان اسلام

                همان گونه که از نام بر می‌آید این گونه از معماری شامل معماری گستره‌ای از جهان می‌شود که ما با عنوان جهان اسلام می‌شناسیم. معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاطر دارای برخی ویژگی‌های مشترک شدند.

                گستره مکانی

                در گستره مکانی جهان اسلام شامل:هند، افغانستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، ایران، عراق، ترکیه، سوریه، فلسطین، مصر، تونس، الجزایر، مراکش (مغرب) رواج داشته‌است.

                گستره زمانی

                گستره زمانی معماری جهان اسلام را می‌توان از سالهای اولیه ظهور اسلام تا پیش از گستردگی عام معماری مدرن دانست. با این حال نمی‌توان این گسترگی و نقش اثر گذار در معماری را در همه مناطق یکسان دانست. به عنوان نمونه «چنین نقشی در مصر» از سال ۹۲۴ (قمری) به وجود آمد[۱].

                هنر اسلامی تقریباً با روی کارآمدن سلسله «امویان» در سال ۴۱ هـ. ق و انتقال مرکز خلافت امویان از مدینه به دمشق، پدید آمد. با این انتقال، هنر اسلامی ترکیبی از هنر سرزمین‌های همسایه بویژه ایران گردید.

                تاریخچه معماری اسلامی در ایران

                قرن اول هجری قمری

                در ایران، اولین نمونه‌های هنر و معماری در منطقه «خرا سان» شکل گرفت. در این منطقه شاهد شکل گیری اولین شیوه معماری ایران پس از اسلام هستیم. این شیوه که به «خراسانی(شبستانی)» معروف گردید، در قرن اول هـ. ق (ابتدای پذیرش دین مبین اسلام از سوی ایرانیان) آغاز گردید و تا دوره «آل بویه» و «دیلمیان»(قرن چها رم هـ. ق) ادامه پیدا کرد. در این شیوه، نقشه مساجد از صدر اسلام الهام گرفت و مساجد به صورت شبستانی (چهل ستونی) بنا گشتند. به طور کلی، معماری در این شیوه بسیار ساده و خالی از هرگونه تکلف است و مصالحی که در این بناها به کار رفته ساده و ارزان قیمت می‌باشد. از مساجد این شیوه می‌توان به «مسجد جامع فهرج یزد»، «مسجد تاریخانه دامغان»، «مسجد جامع نائین»، «مسجد جامع نیریز» و «بنای اولیه مسجد جامع اصفهان» اشاره کرد.

                قرن پنجم هجری قمری

                در نیمه اول قرن پنجم هـ. ق، با تأسیس سلسله سلجوقیان، درخشان ترین دوره هنر اسلامی د ر ایران آغاز گردید. در این دوره، شاهد اوج شیوه‌ای از معماری به نام «رازی» هستیم که از زمان سلسله «آل زیار» در شهر ری آغاز و تا حمله «مغولان» ادامه پیدا کرد. در این شیوه بود که معماران از انواع «نقوش شکسته» و «گره سازی» با آجر و کاشی استفاده کردند و همچنین در طرح هایشان از طرح چهار ایوانی و قراردادن گنبد بر مقاطع مربع، بهره بسیار بردند. آثار معماری در این دوره، از بنیاد با «مصالح مرغوب» بنا شدند. مساجد معروفی چون «مسجد برسیان» در نزدیکی اصفهان، «مسجد جامع اردستان»، «مسجد جامع کبیر قز وین» و «مسجد جامع اصفهان» که بر روی شالوده‌های دوران «آل بویه» بنا گردید، از نمون ه‌های این شیوه به شمار می‌روند.

                قرن هفتم هجری قمری

                در اوایل قرن هفتم هـ. ق، با هجوم مغولان، بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله ایران به ویرانی کشیده شدند، اما چندی نگذشت که با تأسیس سلسله ایلخانیان، مغولان فرهنگ و سنتهای کشورهای شکست خورده را پذیرفتند و یکی از حامیان هنر و هنرمندان اسلامی شدند. در این دوره، شیوه‌ای به نام «آذری» رواج یافت که تا دو ره «صفویه» ادامه پیدا کرد و شهرهایی چون «تبریز»، «بغداد»، «سلطانیه» و «اصفهان» مر اکز هنر و هنرمندان گشتند و بناهای مذهبی و غیرمذهبی متعددی در این شهرها ایجاد شدند.

                قرن هشتم هجری قمری

                در اواسط قرن هشتم هـ. ق، با حمله تیمور، بار دیگر شهرهای ایران به ویرانی کشیده شد؛ ا ما این بار نیز هنر ایران تیموریان را نیز مغلوب کرد به طوری که شهرهای «سمرقند» و «بخاراً مراکز هنری ایران شدند و شیوه آذری که از دوره مغول رواج یافته بود، به کار خود ادامه داد. در این دوره، ابداعی در زمینه تزئینات معماری یعنی»کاشی معرقبه وقو ع پیوست. از بناهای معروف دوران ایلخانی و تیموری، می‌توان بهمسجد گوهرشاد، مسجد جامع ورامین، قسمت اعظم بناهای حرم رضا،مسجد کبود تبریز(معروف به فیروزه ی اسلام)، مسجد جامع یزد و… اشاره کرد.

                قرن دهم هجری قمری دوره صفویان

                با روی کارآمدن صفویان در اوایل قرن دهم هـ. ق، شهرهایی چون «تبریز»، «قزوین» و «اصفه ان» به مراکز هنری ایران تبدیل شدند. در این دوره، شاهد اوج هنر معماری ایران می‌با شیم که توسط پادشاهان مقتدر و هنردوست آن دوره یعنی «شاه تهماسب» و «شاه عباس اول» به وجود آمد. در این دوران البته، اندکی قبل از دوره صفوی یعنی از زمان قراقویونلوها، شیوه‌ای دیگر در معماری ایران به وجود آمد که به «شیوه اصفهانی» معروف گردید. در این شیوه، نقشه‌ها و طرحهای ساختمانی رو به سادگی نهاد و استفاده از کاشی‌های خشتی و هفت رنگ به جای کاشی معرق رواج یافت. مساجدی چون «شیخ لطف ا…» و «مسجد امام» در اصفها ن، از شگفتی‌های معماری این دوران به شمار می‌آیند. در دوران زند و افشار، بتدریج شاه د افول معماری ایرانی می‌باشیم، به طوری که این رکود و افول در دوره قاجار به اوج خو د می‌رسد. با وجود این رکود، باز هم شاهد ایجاد بناهایی چون «مسجد امام تهران»، «مسج د و مدرسه شهید مطهری(سپهسالار)» و «مسجد و مدرسه آقابزرگ» در کاشان و… می‌باشیم[۲]

                • مارتن مکاتب پنج گانه را در مورد معماری و هنر اسلامی بر می‌شمرد:
                • مکتب سوریه.
                • مکتب مغرب شامل تونس، الجزایر، مراکش و اسپانیا.
                • مکتب ایرانی شامل ایران، عراق، آسیای میانه، افغانستان و بخشی از پاکستان.
                • مکتب عثمانی شامل ترکیه و آناتولی.
                • مکتب هند

                برخی از کاربری‌ها که تشابه عملکردی در گستره جهان اسلام دارند عبارت‌اند از:

                مسجد

                آرامگاه

                مدرسه

                کاخ

                کاروانسرا

                نقد معماری اسلامی

                ایرادی که برخی بر معماری اسلامی وارد کردند، این است که این نوع معماری کارکردهای ایستایی و سکون را به طرز برجسته نمایان نمی‌سازد؛ در حالی که در معماری اسلامی «سکون» هم حالت ظاهری دارد و هم حالت باطنی. به عنوان مثال، اگر در نقوش اسلیمی و کنده کاری‌های مقرنس و کندویی شکل و گچ بری‌های تزئینی این بناها دقت کنیم، می‌بینیم تمام این عناصر دست در دست هم داده‌اند تا حالتی از «در» و «گوهر» را نشان دهند تا به نظر سبک و شفاف برسند..

                کاربرد بناها

                مطالعه درباره معماری ایران, نشان دهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها, شهرها, جاده های کاروانی, مناطق کویری, گذرگاههای کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوت داشته اند.

                اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار می شود, که بدانیم در ساخته های این دوره به کاربرد مادی و معنوی بناها ـ که از مهمترین ویژگیهای آن است ـ توجه شده است.

                برای دریافتن اهمیت این ویژگیها در گسترش معماری شایسته است طبقه بندی بناهای دوره اسلامی و کاربرد آنها را مشخص کنیم.

                بطور کلی بناهای دوره اسلامی را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد:

                الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد, آرامگاهها, مدارس, حسینیه ها, تکایا, و مصلی ها؛ ب) بناهای غیر مذهبی. شامل پلها, کاخها, کاروانسراها, حمامها, بازارها, قلعه ها و آب انبارها.

                در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی, مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته است.

                مساجد

                مساجد مهمترین بناهای مذهبی هر شهر و روستا هستند که همواره نقش مهمی در زندگی مسلمانان داشته اند. اقامه نماز جمعه, مراسم مذهبی, ایراد خطبه ها و تدریس در مساجد انجام می گرفت؛ زیرا مسجد بهترین مکان برای ابلاغ فرامین حکومت به مردم بود.

                کتیبه های باقیمانده بر دیوار بعضی از مساجد(مسجد جامع قزوین و مسجدجامع کاشان) حاوی وقف مکانهایی برای برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یا حکمران است.

                اغلب مساجد در مرکز شهرها, نزدیک بازارها و محدوده دارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت, مساجد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت, اهمیت شهری هم نداشت. در صدر اسلام مساجد نقشه های ساده ای داشتند, ولی در طول زمان با طرحهای گوناگون و تزیینات مختلف, نقشه ها پیچیده شدند.

                درنقشه مساجد, از قرن چهارم هجری دگرگونیهایی به وجود آمد و بر اساس آن, مساجد متفاوت در شهرها احداث شد. مهمترین نقشه هایی که در مساجد به کار گرفته شده, شامل یک ایوانی, دو ایوانی, چهار ایوانی, و ترکیب چهار طاقو ایوان بوده که معماران دوره اسلامی آنها را از شیوه های معماری عهد اشکانی و ساسانی اقتباس کرده اند. مثلاً نقشه چهار ایوانی ـ در ساخت بسیاری از بناها ـ الهام گرفته از نقشه کاخ آشور, متعلق به زمان اشکانیان است.

                معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می آراستند. در هر دوره یکی از عناصر تزیطنی در آراستن مساجد متداول بوده است؛ برای مثال در عهد سلجوقیان آجرکاری, در عهد ایلخانیان گچبری و در عهد تیموریان و صفویان کاشیکاری رواج بیشتری داشته است و در مواردی نیز تزیینات آجرکاری, گچبری و کاشیکاری با هم به کار گرفته می شد.

                مدارس

                در صدر اسلام تدریس علوم مذهبی در مساجد انجام می شد. بتدریج با توسعه علوم اسلامی, فضای آموزشی از مساجد جدا گشت. در قرن پنجم هجری (همزمان با حکومت سلجوقیان) به تشویق خواجه نظام الملک, مدارس متعددی در شهرهای معروف اسلامی مانند بغداد, ری, نیشابور و جرجان ساخته شد. بعدها نقشه چهار ایوانی, که مورد توجه معماران قرار گرفت, برای فضاهای آموزشی طرحی متعارف شد. در اطراف ایوانها, حجره هایی به صورت یک یا دو طبقه یرای استفاده و اقامت شبانه روزی دانشجویان و طلاب علوم دینی ساخته شد. غیر از ساعات تدریس, از مدارس به عنوان مسجد نیز استفاده می کردند. مدارس نیز همانند مساجد با آجرکاری, گچبری و کاشیکاری تزیین می شد مانند مدارس غیاثیه, چهار باغ و مطهری.

                آرامگاهها و زیارتگاهها

                به طور کلی آرامگاه به بنایی گفته می شود که یک یا چند شخصیت مذهبی یا سیاسی در آن دفن شده باشد. این نوع بناها را به دو گروه مقبره های مذهبی(زیارتی) و مقبره های غیر مذهبی می توان تقسیم کرد.

                مقبره های مذهبی در بیشتر شهرها و روستاها به امامزاده معروف شده اند و در مقایسه با سایر بناهای اسلامی(بجز مساجد) از اعتبار ویژه ای برخوردارند. امامزاده ها بیش از دیگر بناها ی دوره اسلامی مورد احترام و علاقه مسلمانان بویژه شیعیان هستند. بناهای فوق در طول زمان توسعه یافته و از یک آرامگاه معمولی به مجموعه های بسیار با شکوهی تبدیل شده اند(مانند مجموعه بناهای مشهد, قم, بسطام و شیخ صفی). مقبره ها اغلب با نقشه های مدور, مربع و هشت ضلعی با شیوه های گوناگون معماری احداث شده اند(مانند مرقد اسماعیل سامانی در بخارا, گنبد قابوس در دشت گرگان, برج رادکان در خراسان, برج علاء الدین در ورامین و بنای سلطانیه در زنجان). همانند سایر بناهای اسلامی مقبره ها نیز با آجرکاری, گچبری, کاشیکاری و آینه کاری تزیین شده اند.

                تنها در ایران دوره اسلامی است که ایجاد مقبره ها و زیارتگاهها از چنین سابقه طولانی و ویژگیهای معماری منحصر به فرد و تزیینات باشکوه برخوردار است. اینگونه بناها به نامهای برج, گنبد, بقیه و مزار نیز معروف شده اند مانند برج رادکان, گنبد قابوس, بقعه شیخ صفی.

                حسینیه ها, تکایا و مصلی ها

                در بسیاری از شهرهای اسلامی در مواقع خاصی مانند محرم, صفر و رمضان مراسم دعا, روضه و سوگواری برگزار می شده است. این مراسم بیشتر در مکانهایی معروف به تکیه و حسینیه برقرار بوده است.

                به طور کلی تکایا و حسینیه ها مکانهای محصوری بودند که در مسیر گذرگاههای اصلی شهرها قرار داشتند. از این مکانها بویژه در ایام سوگواری ـ خصوصاً محرم ـ برای مراسم تعذیه خوانی, پرده خوانی و سینه زنی استفاده می شد. در این ایام مکان را سیاهپوش کرده, آن را با طوق و نخل و علامت و کتل آذین می کردند. مصلی اغلب در خارج از شهرها قرار داشت و برای اقامه نماز عید فطر و قربان از آن استفاده می شد. اینگونه بناها دارای طرح و نقشه خاصی نبودند و با توجه به مکانهای شهری و عمومی در گذرگاهها, میدانها و راسته بازارها ساخته می شدند. همچنین این مکانها فاقد تزیینات معماری بودند(مانند امیر چخماق یزد, پهنه و ناسار سمنان و گذر حاجی محله کاشان).

                پلها

                پلها و آب بندها از بناهای غیر مذهبی هستند که در ادوار گذشته در مسیر جاده های کاروانی, راهها و روی رودها ایجاد شده اند. مهمترین پلها در مسیر جاده های کاروانی و جاهایی که طغیان آب رودخانه ها غیر قابل کنترل بوده, بنا شده اند. از دوران بسیار کهن, هنگامی که بشر توانست آب را مهار کند و مسیر آن را مشخص سازد و از تنه درختان برای عبور و مرور از عرض رودخانه استفاده کند, کار پل سازی آغاز شده است.

                معماران ایرانی در احداث پلها علاوه بر تسهیل امر عبور و مرور, ایجاد اب بندها را در نظر داشته اند. مشاهده قدیمیترین پلها یعنی پل بردیده از دوره هخامنشیان در جلگه مرودشت, بیستون در کرمانشاه از دوره ساسانیان, بند امیر در فارس از دوره آل بویه و پل خواجوی اصفهان, مؤید این نکته است که معماران در امر پل سازی علاوه برگذر از رودخانه به ذخیره کردن آب نیز توجه داشته اند.

                ایران در دوره باستان و دوره اسلامی سهم قابل توجهی در توسعه پل سازی ـ از قرن هشتم ق.م. تاکنون ـ به عهده داشته است. بقایای پلها و سدها نشان دهنده نوع معماری آن زمان است. ذوق و سلیقه معماران ایرانی در تزیین پلها نیز قابل توجه است؛ بعضی از پلها دارای تزیینات آجرکاری و کاشیکاری است(مانند پل خواجوی اصفهان).

                کاخها

                احداث کاخها در ایران به گذشته های بسیار دور باز می گردد. مفهوم امروزی کاخ با مفهوم این کلمه در گذشته متفاوت است. در گذشته بناهایی منفرد با نوعی معماری برتر از دیگربناها احداث می گردید که کاربردهای متعددی داشت؛ مثلاً, ممکن بود زمانی به عنوان معبد و نیایشگاه و گاه به جای قلعه دفاعی و سرانجام برای سکونت حکمرانان استفاده شود(چغازنبیل). بتدریج ماهیت این بناها تغییر یافت و کاخها یاقصرها در ایران مقر حکومت سلسله های مختلف شد؛ برای مثال در زمان هخامنشی تخت جمشید, در زمان اشکانی کاخ آشور, در زمان ساسانی تیسفون و کسری و سروستان را می توان نام برد. در دوره اسلامی اینگونه بناها بتدریج برای سکونت و امور حکومتی استفاده گردید.

                از صدر اسلام کاخ یا بنای با شکوهی که در مقیاس برتر ساخته شده باشد, به جای نمانده است. شیوه معماری کاخ العمره و کاخ المشتی ـ که در زمان امویان احداث گردید و بقایای آن هنوز پابرجاست ـ از شیوه هنری عهد ساسانی اقتباس شده است.

                از زمان صفوی احداث کاخها وارد مرحله تازه ای شد و در پایه تختهای سه گانه آنها (تبریز, قزوین و اصفهان) نمونه های جالب توجهی ساخته است.

                کاخهای چهل ستون, هشت بهشت و عالی قاپوی اصفهان, صفی آباد بهشهر, فین کاشان و فرخ آباد ساری از مهمترین نمونه های شیوه معماری عهد صفویان هستند.

                ایجاد کاخها به همین شیوه تا عهد نادرشاه (مانند کاخ خورشید کلات) و عهد قاجار (مانند کاخ صاحبقرانیه و شمس العماره) ادامه یافت.

                کاخها در ایران نقشه های گوناگونی داشته است: برخی کوشک مانند بوده اند( مانند هشت بهشت صفی آباد), بعضی نقشه مربع و مستطیل داشته اند و برخی چند ضلعی بوده اند.

                مهمترین مسأله در ساختن کاخها, بویژه از عهد صفوی به بعد, تزیین با کاشیکاری, گچبری, آیینه کاری و سنگ کاری است.

                کاروانسراها

                ساخت کاروانسرا با توجه به اوضاع اجتماعی, اقتصادی و مذهبی, از روزگاران قدیم در ایران مورد توجه خاص بوده است. به طور کلی کاروانسراها به دو گروه برون شهری و درون شهری تقسیم می شوند.

                توسعه راههای تجارتی و زیارتی باعث شده که در بین جاده های کاروانی در سراسر کشور کاروانسراهایی برای توقف و استراحت کاروانیان بنا شود. موقعیت جغرافیایی, سیاسی و اقتصادی در ایران از علل ازدیاد و گسترش این بناها بوده است. در ایران به فاصله هر چهار فرسنگ(۲۶ کیلومتر) کاروانسرایی برای استراحت بنا شده است. زیارت شهرهای مذهبی مانند قم, مشهد و کربلا باعث شده بود تا کاروانسراهای متعددی در مسیر جاده هایی که به این شهرها منتهی می شود, احداث گردد(در مسیر خراسان بزرگ, غرب به شرق, کرمانشاه و مشهد). این راه ارتباطی مهم از غرب به شهرهای مذهبی نجف و کربلا و از شرق به حرم حضرت رضا(ع) در مشهد متصل می شده است. همچنین در زمان صفوی برای رفاه حال زائران, کاروانسراهایی در این مسیر بنا شده که در حال حاضر بقایای پنجاه کاروانسرا باقی است.

                معماری کاروانسراهای ایران بسیار متنوع است. معماران با توجه به موقعیت اقلیمی سرزمین ایران, کاروانسراهایی با ویژگیهای گوناگون احداث کرده اند. در ساخت کاروانسراهای برون شهری از نقشه های چهار ایوانی, دو ایوانی, هشت ضلعی, مدور, کوهستانی و نوع کرانه خلیج فارس استفاده شده است. در احداث کاروانسراها مانند مساجد و مدارس بیشتر از طرح چهار ایوانی استفاده شده و اتاقهایی در اطراف حیاط, برای استفاده مسافران ساخته شده است. برخی از کاروانسراها با شیوه های آجر کاری, گچبری, و کاشیکاری مزین شده اند مانند رباط شرف خراسان, کاروانسرای سپنج شاهرود و مهیار اصفهان.

                حمامها

                حمامها از دیگر بناهای غیر مذهبی ایران است که در شهرها و روستاهای مختلف احداث شده است. در ادیان مختلف آیین شستشو, غسل و تطهیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. طبق مدارک موجود توجه به پاکیزگی و طهارت در ایران زمین به دوران قدیم حتی پیش از زرتشت می رسد. بنابراین نیاز بشر به محلی برای شستشو و تطهیر, موجب احداث حمامها شده است. طبق مدارک باستانشناسی از جمله قدیمیترین حمامها, حمامی در تخت جمشید از دوره هخامنشی و حمامی در کاخ آشور متعلق به دوره اشکانیان است.

                بعد از ظهور اسلام, پاکیزگی ـ بویژه غسلهای متعدد و وضو برای نمازهای پنجگانه ـ در زندگی روزمره مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار شد تا جایی که سخن گوهربار رسول اکرم(ص)«النظافه من الایمان» شعار هر مسلمان گردید.

                در شهرهای اسلامی حمامها در گذرگاههای اصلی شهر, راسته بازارها و کاخهای حکومتی طوری ساخته می شد که برای تأمین آب بهداشتی و خروج فاضلاب مشکلی پیش نیاید. شاید بتوان گفت حمامها پس از مسجد و مدرسه یکی از مهمترین بناهای شهری محسوب می شدند.

                فضای اصلی هر حمام, شامل بینه, میان در و گرمخانه بود. به این ترتیب که هر یک از فضاهای فوق به وسیله راهرو و هشتی از فضای دیگر جدا می شد تا دما و رطوبت هر فضا نسبت به فضای مجاور تنظیم شود. کف حمامها از سنگ مرمر و دیگر سنگها پوشیده شده بود, ازاره حمام با سنگ و کاشی تزیین می شد. از جمله تزیینات داخلی حمامها آهکبری به صورت ساده و رنگی بوده است (مانند حمام گنجعلیخان کرمان, کردشت میانه و خسرو آقا اصفهان).

                قلعه ها

                آغاز خانه سازی بشر همواره با اندیشه دفاع در برابر دشمنان همراه بوده است و قلعه ها مظاهر بارز اندیشه دفاعی انسان هستند.

                به طور کلی قلعه ها به دو گروه عمده تقسیم می شود: قلعه های کوهستانی و قلعه های دشت. همانطور که در معرفی کاخها گفته شد, از یک بنا ممکن است استفاده های گوناگونی شود. از قلعه نیز در موقع آرامش و صلح به عنوان کاخ استفاده می شد. با این توضیح تخت جمشید را, با توجه به طراحی آن, می توان یک قلعه دانست. همچنین از تخت سلیمان در تکاب آذربایجان غربی ـ که مکانی مقدس بوده ـ گاهی به عنوان نیایشگاه و زمانی به عنوان کاخ استفاده می شده است.

                بزرگترین و مستحکمترین قلعه هایی که در ایران بنا شده, متعلق به فرقه اسماعیلیه است. این قلعه ها در بلندیهای رشته کوههای البرز بنا شده اند(مانند الموت, لمبسر, گردکوه, سارو و امامه).

                معماری اینگونه قلعه ها جنبه نظامی و دفاعی داشته و طرح و نقشه آنها ویژگیهای گوناگونی دارد. قلعه ها در صعب العبورترین بلندیهای کوهستانی بنا می شدند و چون طرح و نقشه ای از پیش آماده نداشتند, طراح یا معمار حصارها, برجها, اتاقها و ورودیها را با توجه به موقعیت طبیعی صخره ها, احداث می کرد. به این علت اغلب قلعه های کوهستانی دارای طرح هندسی مشخص نبودند. مصالح ساختمانی قلعه ها بیشتر قلوه سنگ و آجر, و ملاط آن ساروج و آهک بود.

                قلعه هایی که در دشت برای محافضت از کاروانها و یا برای استفاده سربازان بنا می شد عمدتاً طرح هندسی مشخص داشتند و دارای نقشه های مربع, مستطیل, چند ضلعی و مدور بودند. این قلعه ها دارای برج و بارو بودند و مصالح ساختمانی آنها نیز از آجر و خشت بود مانند قلعه گلی ورامین, میان گاله گرگان, قوشچی ارومیه و قلعه کهنه کرمانشاه.

                در قرن دوازدهم هجری ایجاد قلعه در گذرگاهها به شیوه گذشته متوقف شد و پاسگاهها و سربازخانه هایی به شیوه جدید احداث گردید. همچنین در کرانه خلیج فارس قلعه هایی با سبک معماری غربی ساخته شدمانند قلعه های هرمز, خارک, قشم و بندر عباس.

                آب انبارها

                موقعیت اقلیمی مناطق مختلف ایران تأثیر زیادی در ابداعات معماری این سرزمین داشته است. از روزگاران کهن در کنار طرحهای عمده تأمین آب مانند ایجاد قنات و ساختن سد, به ذخیره سازی آبهای زمستانی و مصرف آن در فصلهای کم آب و خشک سال نیز توجه شده است و «آب انبار» را به همین منظور بنا کرده اند. قدیمیترین نمونه به جای مانده, منبع ذخیره آب معبد چغازنبیل در خوزستان از دوره هخامنشی است.

                آب انبارها به دو گروه کلی عمومی و خصوصی تقسیم می شوند. از نظر معماری آب انبارها شامل منبع ذخیره آب, پوشش منبع, بادگیر و هواکش, راه پله, پاشیر و سردر تزیینی و کتیبه هاست که در اشکال گوناگون مکعب, مستطیل, استوانه ای و چند ضلعی ساخته شده اند.

                مصالح ساختمانی آنها سنگ و آجر, شفته آهک و ساروج است. تعدادی از این آب انبارها با آجر و کاشی تزیین شده اند مانند آب انبارهای قزوین, ده نمک سمنان و پنج بادگیر یزد.

                بازارها

                سابقه ایجاد بازار در ایران به روزگاران بسیار دور باز می گردد. طبق مدارک تاریخی بازار در بسیاری از شهرهای قبل از اسلام یکی از عناصر مهم شهری بوده است

                پس از اسلام, گسترش شهرهای اسلامی و افزایش ارتباطات اجتماعی, ازدیاد راههای کاروانی, توسعه کاروانسراها و تبادلات اقتصادی موجب شکل گرفتن فضای بازرگانی و تولیدی موسوم به بازار شد. در شهرهای اسلامی بازار محور اصلی و مرکز اقتصادی شهر بوده و انبارهای مهم, مراکز تولیدی, مراکز توزیع کالاهای گوناگون و مبادلات پولی در آن جای داشتند.

                بازارها بیشتر در امتداد مهمترین راههای اصلی شهر ساخته می شدند و در اغلب موارد راسته بازار شاهراه اصلی شهر نیز بود که مهمترین و شلوغترین دروازه ها را به مرکز شهر متصل می کرد(مانند بازار سلطانیه, بازار اصفهان و بازار نایین). در بیشتر شهرهای اسلامی مسجد جامع در کنار بازار قرار داشت.

                دکانها در دو سوی راسته اصلی و راسته های فرعی قرار داشتند. برخی از راسته ها به عرضه کالاهای مخصوص اختصاص داشت؛ مانند بازار بزازها, کفاشها, زرگرها و آهنگرها. کاروانسراهای درون شهری ـ که قبلاً مورد بحث قرار گرفت ـ اغلب در پشت دکانهای بازار قرار داشت و به وسیله راهرو یا فضای کوچک به بازار مرتبط می شد. بسیاری از سراها دو طبقه ساخته می شدند و همه آنها دارای حیاط مرکزی بودند.

                طول بازارها اندازه مشخص و معینی نداشت و به نسبت وسعت شهر و رونق بازار متفاوت بود. طول راسته اصلی در شهرهای کوچک و متوسط در حدود چند صد متر و در شهرهای بزرگ, بیش از یک کیلومتر بود و عرض بازارها بین پنج تا ده متر بوده است.

                در ساختمان بازارها از بهترین مصالح و شیوه های معماری استفاده می شد. ستونها و دیوارها بیشتر از سنگ و آجر بود و برای پوشاندن سقف از گچ و آجر استفاده می کردند. برای پوشاندن دهانه های بزرگ مانند چهار سوها و تیمچه ها از گنبد و کاربندی استفاده می شد. پشت بام بازارها هم بیشتر با کاهگل پوشانده می شد؛ زیرا کاهگل هم عایق حرارتی بود و هم عایق رطوبتی. کف بازارها اغلب خاکی بود که در اثر گذشت زمان کوبیده و محکم می شد. البته گاهی از سنگ وآجر برای پوشاندن کف بازار و حجره ها استفاده می کردند.

                به هر حال, بازار یکی از مهمترین بناهای عمومی شهرهای گوناگون است که در وهله اول برای عرضه, تولید, تبادل و خرید و فروش کالا شکل گرفت, ولی بعدها کارکردهای متعدد فرهنگی و اجتماعی پیدا کرد. رشد و رونق اقتصادی منجر به پیدایش انواع بازار شد که از میان آنها می توان از بازارهای ادواری, بازارهای روستایی, بازارهای ثابت, بازار بین راهی و بازارهای شهری نام برد.

                عناصر تشکیل دهنده معماری اسلامی

                هر بنای دوره اسلامی چه بنای مذهبی, مانند مسجد و مدرسه و چه غیر مذهبی, مانند کاروانسرا و کاخ از فضاهای گوناگون تشکیل می شود و گاهی نیز ممکن است فضای تازه به صورت الحاقی به بناهای دیگر اضافه شود؛ مثلاً مناره یا منار در مسجد و مدرسه که جزیی از بناست و به طور مجزا هم کاربرد دارد.

                بادگیر

                معماران و استادکاران ایرانی با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی مناطق گوناگون ایران شیوه های معماری را در شهر های مختلف توسعه بخشیدند؛ همان طور که به دلیل سرما ایجاد بناهای فاقد میانسرا در آذربایجان متداول بوده, ساختن بادگیر نیز در مناطق کویری رواج داشته است.

                سالیان بس دراز, بادگیر یکی از اجزای مهم بناها در نواحی گرم و خشک ایران بوده است. هر بادگیر شامل برجهای تهویه بر فراز ساختمان است. در بالای هر برج یک رشته دهانه های عمودی وجود دارد که در مقابل بادهای وزان قرار گرفته و برای گرفتن نسیم و هدایت آن به اتاق همکف یا زیرزمین که رطوبت را از یک حوض آب اخذ می کند, تعبیه شده است.

                در شهرهای کویری ایران مانند کاشان, یزد و کرمان از بادگیر در بناهای مختلف به نحوه مطلوب استفاده شده است. در بعضی بناها حتی چندین بادگیر ساخته شده (مانند آب انبار پنج بادگیر یزد). نوعی دیگری از بادگیر وجود دارد که در مناطق گرم و مرطوب جنوب کشور استفاده می شود و فرق عمده ای که با بادگیرهای مناطق گرم و خشک دارد این است که بادگیر در منطقه مرطوب فقط کار خو را از طریق جابجایی هوا انجام می دهد. یعنی اینکه دیگر مثله بادگیرهای منطقه گرم و خشک در پایین بادگیر فاقد حوض می باشد. به این دلیل در آن منطقه از حوض آب استفاده می شود که اولا رطوبت ساختمان را در آن منطقه محیا سازد و ثانیا گرد و غباری که با هوا وارد می شود، نیز بطریق حوض بر طرف میشود. کاربرد دیگر بادگیر این می باشد که زمانی که جریان باد برقرار نیست بعنوان دودکش عمل می کند و هوای گرم داخل خانه را به بیرون هدایت می کند.

                پله

                گرچه پله یک اثر معماری مهم به حساب نمی آید, ولی کاربردهای سودمندی در معماری دارد. راه پله های مارپیچ داخل مناره ها و پله هایی که به بامها و فضاهای داخلی و خارجی بنا و به پاشیرهای سراشیبی آب انبارها منتهی می شود از اهمیت ویژه ای برخوردارند. همچنین پله ها, راههای ارتباطی مفید به طبقه دوم یا پشت بام به شمار می روند. در بعضی از بناها پله ها علاوه بر کاربرد ارتباطی, وسیله سبک کردن حجمهای ساختمانی نیز هستند(مانند بنای تایباد خراسان). مدرسه غیاثیه خرگرد دارای هشت دستگاه پله است. همچنین مسجد کبود تبریز پله هایی در شش قسمت دارد که دو دستگاه پله به نمای اصلی متصل است و چهار دستگاه در گوشه های گنبد خانه یا شبستان قرار دارد که به طبقه دوم متصل می شود. مصالح ساختمانی پله ها اغلب آجر است.

                سردابه

                تعداد بسیاری از آرامگاهها مدفن اصلی شخصیتی مذهبی یا سیاسی هستند که زیر طبقه همکف ساخته می شدند. از آنجا که طبقه همکف باید محلی برای زیارت یا مراسم مذهبی می داشت, معمولاً محل تدفین را در طبقه ای پایین تر از سطح زمین می ساختند. احداث سردابه بیشتر در آرامگاههای ناحیه شمال و آذربایجان مرسوم بوده است.

                از قرن هشتم هجری به بعد نصب ضریح چوبی در روی مزارها به صورت سمبلیک متداول شد. صندوقهای چوبی منبت کاری شده نام بسیاری از درودگران هنرمند را برخود دارد.

                روشهای ساخت و تزیین

                به طور کلی آگاهی ما از نحوه ساخت, طراحی و سایر امور ساختمانی دوره اسلامی بسیار کم و محدود است. بدون شک ایجاد بناها, چه مجموعه های مذهبی و چه غیر مذهبی, مستلزم آگاهی از علومی چون هندسه, ریاضی و طراحی بوده است و استادکاران طی قرون متمادی با بهره گیری از علوم, توانسته اند شاهکارهایی در هنر معماری به وجود آورند. متأسفانه در متون تاریخی دوره اسلامی مطالب مهم و تصاویر چندانی در مورد چگونگی ایجاد بناها به چشم نمی خورد. تنها نمونه های قابل ذکر دو نقاشی منسوب به بهزاد, با تاریخ ۸۷۲ هجری, در ظفرنامه و خمسه نظامی است. این نقاشیها در حال حاضر در دانشگاه هابکینز آمریکا نگهداری می شوند و در آنها نحوه ساخت مسجد جامع تیمور و همچنین کاخ خورنق به شیوه مینیاتور به تصویر کشیده شده است. در این نقاشیها تا حدودی تزیینات و ابزار و ابزار و وسایل معماری مرسوم آن روزگار مانند داربست, گونیای چوبی, اره, خط کش, بیل, تیشه, ماله, نردبان, و … و همچنین مصالح ساختمانی مانند سنگ, آجر, گچ, ملاط و کاشی و مراحل اجرای ساختمان نشان داده شده است.

                برخی محققان بر این عقیده اند که علت فقدان مطالب سودمند درباره معماران دوره اسلامی و روشهای طراحی و ساختمانی آنها, این است که معماران در مقایسه با شاعران, فیلسوفان و مورخان, کمتر مورد توجه بوده اند. البته این رأی درست به نظر نمی رسد؛ زیرا در ادوار مختلف نیاز همگان به معمار و استادکاران ساختمانی برای ایجاد محلهای مسکونی, تجاری و عبادی امری مسلم بوده است.

                مورخان اسلامی چون بیهقی, ابن خلدون و خواجه رشیدالدین, مطالب سودمندی درباره معماری و معماران نوشته اند؛ از جمله نوشته اند معماران از علوم ریاضی و هندسه اطلاع داشتند و در احداث بناها قبل از هر چیز به طراحی و نقشه کشی مبادرت می ورزیدند. فارابی فیلسوف بزرگ ایران می گوید معماری مبتنی بر علم الحیل است و حیل, مهارت, هنر و فنی است که با کار استادانه و هنرمندانه در اشکال هندسی نشان داده می شود. هندسه مبنای معماری بود و معمار بسیار ماهر و استاد را مهندس می گفتند که به معنای هندسه دان است.

                همچنین متونی در دست است که در آنها از هندسه و طرحهای هندسی برای معماران بحث می شود و سراسر این کتابها دارای توضیحاتی است که به معماری عملی ارتباط پیدا می کند. بخشی از کتاب مفتاح الحساب نوشته جمشید کاشی ریاضیدان و منجم عصر تیموری, به معماری اختصاص یافته و در آن بخش از روشهای ساختن طاق و گنبد و مقرنس بحث می کند, از انواع طاقهایی که او شرح می دهد برخی را در بناهای تیموری می توان دید.

                معماران, استادکاران, بنایان و دیگر گروههای وابسته به علم معماری, با آگاهی کامل از فن معماری و با ابتکار و ابداعات خاص خود و رعایت کامل اصول هندسه و مهارت های سنتی و همچنین الهام از عقاید دینی فضای معماری ایران را شکوهی جاودانه بخشیدند.

                مسئولیت ساخت بنا نیز به عهده گروههای متعددی بوده است؛ مثلاً گروهی مسئول احداث ساختمان تا مرحله سفت کاری, و گروهی مسئول تزیینات بنا مانند آجرکاری, گچبری و کاشیکاری بوده اند. همچنین بین استادکاران, سلسله مراتبی وجود داشته, مانند مهندس, معمار, بنا, سرکارگر, سنگکار, گچکار, کاشیکار و کارگر ساده که هر یک مسئولیت خاصی داشتند.

                لازم به یادآوری است که معماران ایرانی به علت فروتنی از ثبت کردن نام خود بر بناها خودداری می کردند؛ به همین علت جز تعدادی از بناها که نام معمار یا سازنده آن مشخص شد, بقیه فاقد نام استادکار یا سازنده آن است.

                مصالح ساختمانی

                مصالحی که در ایجاد بناهای دوره اسلامی به کار رفته متنوع است.

                آجر. مهمترین مصالح ساختمانی در ایران قبل و بعد از اسلام بوده است. آجرهای به کار رفته در معماری عموماً مربع شکل است که در کارگاههای آجرپزی در سراسر ایران ساخته می شد. آجر علاوه بر استفاده در ساختن بدنه بنا برای تزیین آن نیز نقش مهمی داشت و از اوایل اسلام تا دوره تیموری تزیین بیشتر بناها با آجرکاری است. همچنین از آجرهای تراشدار و قالبی نیز استفاده می شد. آجرهای پخته رنگهای گوناگونی چون زرد کمرنگ, قرمز و قرمز تیره داشته که بیشتر در ابعاد ۳*۲۰*۲۰, ۵*۲۰*۲۰ و ۵*۲۵*۲۵ سانتیمتر ساخته می شد و در قسمتهای مختلف بنا مانند ایوانها, طاقنماها, گنبدها, مناره ها و اتاقها به کار می رفت(برجهای خرقان, گنبد قابوس, مناره مسجد ساوه).

                گچ.گچ از دیگر مصالح ساختمانی است که در تمامی ادوار, در معماری استفاده شده است. از آنجایی که گچ از مصالح ارزان قیمت بوده و زود سفت می شده است, کاربردهای متعدد داشته و مورد توجه معماران بوده است. گچبری برای آراستن سطوح داخلی بناها, نوشتن کتیبه ها, تزیین محرابها, زیر گنبدها و ایوانها به کار می رفته است. بسیاری از بناهای عصر سلجوقی و ایلخانی با گچبری تزیین شده اند. اهمیت گچبری در بناهای اسلامی به حدی بود که هنرمندان این رشته به «جصاص» معروف بودند ونام بسیاری از این هنرمندان در کتیبه های بناها به یادگار مانده است. علاوه بر این, هنرمندان گچبر در قرن پنجم تا دهم هجری از شیوه های گوناگونی مانند گچبری رنگی, گچکاری وصله ای, گچکاری توپر و توخالی, گچبری مشبک و گچبری مسطح و برجسته استفاده کرده اند مانند اصفهان: محراب اولجایتو, زنجان: گنبد سلطانیه, همدان: گنبد علویان و اشترجان: محراب اشترجان.

                کاشی.استفاده از کاشی برای تزیین و همچنین استحکام بخشیدن به بناها از دوره سلجوقی آغاز شد و در طی قرون متمادی بویژه در عهد تیموری و صفوی به اوج رسید. کاشی نقش عمده ای در تزیین بناهای دوره اسلامی داشت و با شیوه های متفاوت توسط هنرمندان کاشیکار به کار می رفت. استفاده از کاشیهای یک رنگ, کاشی هفت رنگ, کاشی معرق و تلفیق آجر و کاشی در دوره های سلجوقی, ایلخانی و تیموری و صفوی در تزیین بنا مرسوم بوده و تا عصر حاضر ادامه یافته است. تزیین بخشهای گوناگون بنا, از پوشش گند و مناره گرفته تا سطح داخلی بنا و زیر گنبد و دیوارها و محراب با کاشیهای مختلف, بویژه کاشیهای معرق, به بناهای مذهبی و غیر مذهبی ایران دوره اسلامی زیبایی خاصی بخشیده است(مانند گناباد: مسجد گناباد و غیاثیه, خرگرد: مدرسه خرگرد, مشهد: مسجد گوهر شاد, تبریز: مسجد کبود, اصفهان: مسجد شیخ لطف الله و مسجد امام.

                خشت.از دیگر مصالح ساختمانی معمول در معماری ایران خشت است. در دوره اسلامی یا تمامی بنا از خشت بوده یا بخشی از دیوارها از خشت و بقیه از آجر بوده است. از آنجایی که مقاومت خشت در برابر باد و باران و برف اندک است, بناهای خشتی زیادی از روزگاران گذشته باقی نمانده است.

                سنگ.در معماری اسلامی از سنگ برای کار در شالوده, بدنه, فرش کردن کف و تزیین بنا استفاده می شد. گرچه به علت موقعیت جغرافیایی و اقلیمی استفاده از سنگ در برخی نقاط چون آذربایجان بیشتر دیده می شود, اما بهره گیری از آن تقریباً در سراسر ایران مرسوم و متداول بوده است. استفاده از سسنگ در پی بنا و دیوارها اهمیت ویژه ای داشت و برای ساختن کتیبه ها سنگهای گوناگونی چون سنگ سیاه, سنگ آهک, سنگ مرمر ـ که با دقت تراشیده و گاهی حجاری می شد ـ به کار می رفت مرند: کاروانسرای مرند, شیراز: مسجد جامع, کاشان: کتیبه های مسجد میدان.

                چوب.استفاده از چوب برای ساختن در, پنجره, صندوقهای ضریح, ستونها و تیر سقف و چهار چوب, از ویژگیهای معماری اسلامی است که در ناحیه مازندران و گیلان رواج بیشتری داشته است. درختهای تبریزی, سپیدار, چنار, کاج و گردو از جمله درختهایی بودند که از چوب آنها برای بخشهای گوناگون بنا استفاده می شده است ورامین: مسجد مامع, تبریز: ارگ علیشاه, ساری: امام زاده صالح.

                شیشه. کاوشهای باستانشناسی سالهای اخیر و همچنین بناهای باقیمانده از ادوار مختلف اسلامی نشان می دهد که از شیشه های الوان به رنگهای سرخ, آبی, بنفش و سبز برای تأمین روشنایی و تزیین در و پنجره و قابهای گنبد خانه و شبستانها استفاده می شده است. همچنین مطالعه متون تاریخی و مشاهده مینیاتور های قرن ششم تا دوازدهم هجری نشان می دهد که شیشه, کاربرد وسیعی داشته است خرگرد: غیاثیه, شاه زند: مقبره شیری بکا آقا, اصفهان: عالی قاپو).

                 

                پانویس

                1. هیلن براند، ۱۳۷۷
                2. .http://www.hozehonari.com/Default.aspx?page=7628

                منابع

                 

                • هیلن براند، رابرت. معماری اسلامی. ۱۳۷۷. ترجمه ایرج اعتصام.
                • هوگ. ج، مارتن. هانری. سبک‌شناسی معماری در سرزمینهای اسلامی. ۱۳۷۵. ترجمه پرویز ورجاوند.

                 

                 

                سهم معماری ایرانی در پیدایش معماری اسلامی چیست؟

                زمانیکه از معماری اسلامی سخن به میان می آید ، این سوال مطرح میشود که چه پیوندی با اسلام دارد و خانه پیامبر اکرم (ص) با آن سادگی اش چه چیزی به این معماری آموخته است؟

                معماری دوره اسلامی در آغاز از دو سنت کهن معماری ایرانی و معماری بیزانس الهام گرفته است ، از هنگامیکه سرزمینهای قلمرو امپراطوری ساسانی و بخش بزرگی از امپراطوری بیزانس به تصرف مسلمانان درآمد،همه تجربیات و آگاهیهای فنی این دو تمدن کهن در اختیار و در خدمت این آئین نو قرار گرفت.

                با گذشت زمان و گرویدن ملت ها به دین اسلام و وجود معماران با ایمان این معماری پیشرفت چشمگیری نمود،به طوریکه در شیوه های ساختمانی کشورهای غربی چنان تأثیر گذاشت که معماری رسمی آنها را تحت نفوذ قرار داد.

                از مطالب ذکر شده این انتظار میرود که بتوان از نقش ایران و معماری دوره اسلامی در اماکن و ابنیه تاریخی بهره جست و کمکی کوچک به دوستداران هنر و معماری نمود.

                نیلوفر زرین گام

                معماری ایران بر پایه ۴ اصل استوار است .


                ۱٫مردم واری :رعایت تناسب میان اندام های ساختمانی با اندام های انسان و توجه به نیاز های او در کار ساختمان سازی

                ۲ .پرهیز از بیهودگی : جلوگیری و ممانعت از اقدامات بیهوده در کار ساختمان سازی

                ۳٫نیارش : دانش ایستایی , فن ساختمان و مصالح ( ساختمایه ) شناسی

                ۴٫ استفاده از امکانات محلی وتلاش در استفاده مصالح مرغوب

                ۵٫ درونگرایی : ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن

                معماری ایران بر پایه ۴ اصل استوار است .

                ۱٫مردم واری :رعایت تناسب میان اندام های ساختمانی با اندام های انسان و توجه به نیاز های او در کار ساختمان سازی

                • اندازه ها و ویژگیهای اجزاء مناسب با خصوصیات هر فضا
                اتاق سه دری : ( به اندازه نیاز یک خانواده با توجه کارایی اصل آن که فصایی برای استراحت بوده , طراحی شده )
                وزن بالای پنجره یا گلجام : ( دارای شیشه های رنگی به رنگهای زرد لیمویی و ابی بدست امده از غرابه های شکسته )
                ارسی (گشاده یا بازار ) , دو پوسته ساختن دیوار و آسمانه (سقف ) : ( بمنظور جلوگیری ورود گرما به داخل به داخل )
                افراز (بلندا ) درگاه : متناسب با قد انسان
                ارتفاع تاقچه و رف : به اندازه ای که شکسته و ایستاده به اسانی در دسترس باشد .

                ۲ .پرهیز از بیهودگی : جلوگیری و ممانعت از اقدامات بیهوده در کار ساختمان سازی
                • هنرهای وابسته به معماری ( آمود و اندود ) بر خلاف سایر کشورها , صرفا جنبه تزیینی نداشته , بلکه بیشتر جنبه سازه ای و بنیادی در ساختمان دارد .
                کاربندی : ( کوتاه کردن ارتفاع در زیر گنبد , عایقی ( پنام ) در برابر سرما و گرما )
                گره سازی در ارسی ها , روزن با چوب , گچ و شیشه های خرد و رنگین : ( جلوگیری از ورود آفتاب تند و سوزان )
                کاشیکاری رنگی در آمود گنبد : ( کاشی پس از زمانی امکان ان را دارد که از محل اتصال خود جدا گردد , خصوصا در مناطق سردسیر , بنابرین اگر طرح یکرنگ باشد , بازسازی دشوار شده و احتمال دارد کار دو رنگه شود , اما هنگامی که تکه تکه و چند رنگ باشد , کار اسانتر می شود )

                 

                ۳٫نیارش : دانش ایستایی , فن ساختمان و مصالح ( ساختمایه ) شناسی
                استفاده از مقیاسی به پیمون جهت پیاده کردن دقیق ساختار بنا در مقایسه با فضاها ( هیچ دو ساختمانی یکسان از کار در نمی امد و هریک ویژگی خود را داشت , گرچه از یک پیمودن در انها پیروی شده بود )
                • خودبسندگی : استفاده از مصالح بوم اور ( ایدری )

                 

                ۴٫ استفاده از امکانات محلی وتلاش در استفاده مصالح مرغوب
                گودال باغچه : ( از مزایای این اقدام : استفاده از خاک برداشت شده در ساخت خود بنا , تقویت استایی تاق ها بدلیل گودشدن ساختمان و پشت بند شدن زمین در برابر رانش )
                پوشش تاق و گنبد : ( بدلیل فقدان دسترسی به چوب در برخی مناطق , از خشت و اجر ساده استفاده گردید وبه نواوری پوشاندن دهانه های بزرگ دست یافته شد )

                ۵٫ درونگرایی : ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن
                • استفاده از حیاط مرکزی یا میانسرا در میان و قرارگیری ساختمان در اطراف ان در اقلیم گرم وخشک ( تنها ارتباط با محیط بیرون توسط هشتی ورودی .

                 

                 

                 

                 

                 

                 

                معماری ایران قبل از اسلام

                 

                • سکونت گاههای اولیه در ایران

                اولین نمونه ها محل سکونت بشری در ایران : غارها هوتو و کمربند در بهشهر مازندران
                پس از غارنشینی اولین مرکز تجمعات : روستایی بشکل تپه یا مدفون در زمین
                معروفترین انها عبارتند از :
                تپه گنج دره ( چیا خزینه ) هرسین کرمانشاه ( ۸۰۰۰ ق .م )
                تپه زاغــــــــه : دشت قزوین (۷۰۰۰ ق .م )

                اولین دوره ساخت شهرهای مستقل و کوچک در ایران : حدود ۳۲۰۰ ق .م


                معـــــــــــماری ایلام ( ۳۲۰۰ ق.م )

                ایلام اغازین ( ۳۲۰۰ ق .م ) : شهرهای شوش , هفت تپه و چغازنبیل که هر سه در دشت خوزستان واقع اند .
                ایلام میانی ( ۱۳۰۰ تا ۱۱۰۰ ق .م ) : شکوه دولت ایلام , پادشاهی اینشوشیناک
                ایلام نو ( حدود ۷۰۰ ق .م ) : شورش های داخلی و حمله آشوریان و در نهایت انقراض دولت ایلام

                شــــــــــهرها :

                روستاهای تپه ای : تپه سیلک , تپه شهر سوخته و تپه گیان نهاوند
                بناهای سا ختمانی : زیگورات چغازنبیل در دشت خوزستان


                زیگورات چغازنبیل شوش . خوزستان


                 

                23991

                 

                ساخت به دستور اونتاش گال پادشاه قدرتمند عیلام
                معبد عظیمی در ۵ طبقه
                مصالح اصلی : خشت
                نما :اجری

                ویژگیهای عمده :
                ۱٫ وجود طاق گهواره ای در پله های ورودی
                ۲٫ خط نوشته های روی اجر های نما و به خط میخی
                ۳٫ قدیمی ترین سیستم تصفیه اب در جهان

                 

                 

                گـزارش تـوصیفـی خـانـه تـاریخـی بـروجـردیهـا

                گـزارش تـوصیفـی خـانـه تـاریخـی بـروجـردیهـا

                خانه تاریخی بروجردیها در خیابان علوی و در محله سلطان امیراحمد واقع شده و توسط بازرگانی به نام حاج سید حسن نطنزی در حدود سال ۱۲۷۵ هـ . ق. در دوران قاجاری ساخته شده است . چون صاحبخانه مال التجاره از بروجرد وارد می کرده و با تجار این شهر نیز در ارتباط بوده است ، لذا به آقای حاج حسن بروجردی مشهور شده و خانه ای هم که به وی تعلق دارد ، به خانه بروجردی موسوم گردیده است . معمار این خانه یکی از نوابغ معماری کاشان و از طراحان معروف ساختمان به نام استاد علی مریم بوده است که در ایجاد دو بنای تاریخی دیگر کاشان ، یکی خانه تاریخی طباطبائی ( در محله سلطان امیراحمد و در نزدیکی خانه بروجردی ) و دیگری تیمچه امین الدوله ( واقع در بازار ) نقش داشته است .

                نمای جبهه جنوبی

                نمای جبهه جنوبی

                 

                این خانه شامل دو قسمت بیرونی و اندرونی است و محلی که فعلاً در معرض دید عموم است ، قسمت بیرونی این خانه است . در بدو ورود به این خانه وارد هشتی ورودی خانه می شویم که درب ورود به قسمت اندرونی خانه هم در این هشتی قرار گرفته است . پس از آن از راهرو نسبتاً طولانی و شیبدار گذشته و وارد حیاط می شویم . در کنار این راهرو ایوان شمالی خانه قرار دارد ، در قسمت شمالی ایوان یک پنج دری واقع است که محل پذیرائی مهمانان بوده و در دو طرف آن دو اتاق بهار خواب قرار دارد که به علت نور مناسب و گرمای زیاد ، بیشتر در زمستان مورد استفاده قرار می گرفته ، دیوار بیرونی اتاقهای این ایوان ونیز داخل اتاق پنج دری با گچبریهای بسیار ظریف با طرح گل و مرغ زینت یافته است . در داخل حیاط یک حوض بزرگ با باغچه های وسیع در اطراف آن ، قرار دارد . مطبخ ( آشپزخانه ) در قسمت شمال شرقی قرار گرفته و در قسمت شرقی بنا اتاقها و ایوان سرپوشیده ای به چشم می خورد که در جلو ایوانها پله هایی جهت رفتن به سردابها ( زیر زمینها ) ساخته شده که در جبهه های مختلف بنا واقعند که بوسیله بادگیرهایی بلند هوای آنها تهویه و خنک شده و قابل استفلده در هوای گرم تابستان می شود .

                تالار و یکی از فضاهای سرپ وشیده جبهه جنوبی

                تالار و یکی از فضاهای سرپ وشیده جبهه جنوبی

                در قسمت جنوبی بنا تالار سرپوشیده ای به چشم می خورد که بر پیشانی آن می توان هنرنمایی استادکار ایرانی را نظاره گر بود بطوریکه منافذ مشبکی که جهت تهویه هوای تالار در این قسمت تعبیه گردیده با گچبری جالب و دیدنی درآمیخته و فوق العاده جالب و نحصر بفرد خود نمائی می نماید که از نظر طرح و اجراء در زمره آثار بدیع معماری سنتی است . تالار بزرگ سرپوشیده که محل برگزاری اعیاد و مراسم سوگواری بوده است ، شامل یک ایوان که دارای سقف بلندی است ، در جلو و یک قسمت شاه نشین در انتهای تالار که از قسمتهای دیگر مرتفع تر بوده و دارای تزئینات خاصی است و نیز تالارهایی در دو طبقه در جنبین آن دیده می شود . سقف تالار با طرح بسیار زیبایی گچبری و مقرنس کاری و رنگ آمیزی گردیده است . سقفها وبدنه های داخلی سرپوشیده و تالارهای جنبی آن با نقوش گل ومرغ و شکارگاه و حیوانات گچبری و یا نقاشی و یا با خط خوش تابلوهائی زیبا آفرینش شده است ، بخصوص روی دیوارهای شاه نشین تصاویری از پادشاهان قاجار در تابلوهایی دیواری خودنمایی می کند . نقاشیهای این بنا در شیوه های متنوع و با رنگ و روغن و آبرنگ و زیر نظر هنر مند نامدار نقاشی ایران در دوره قاجاریه مرحوم میرزا محمد خان غفاری کاشانی ملقب به « کمال الملک » ترسیم گردیده است و طرحهای گچبری این خانه نیز با نظارت این استاد بزرگ تهیه و به انجام رسیده است . با توجه به گچبریهای قسمتهای مختلف این خانه ، بخصوص پنجره های مشبک گچی داخل اتاق بزرگ که از کمال ظرافت به پارچه توری شباهت دارد به مرتبه ذوق و هنر این هنرمند ایرانی و دیگر استادکاران و معمار این خانه واقف می گردیم . جالب است که بدانیم که مرحوم حاج آقا حسن بروجردی برای فرزندش سید مهدی از دختر مرحوم حاج سید جعفر طباطبائی خواستگاری می نماید و خانواده طباطبائی شرایط موافقت با ازدواج را ساخت خانه ای آبرومند و درخور شأن عروس خانم قرار میدهند و به همین خاطر حاج آقا حسن بروجردی از همان معماری که خانه طباطبائی را ساخته است ، دعوت می کند که این خانه را نیز بسازد . خانه تاریخی بروجردیها در تاریخ ۱۳/۰۳/۱۳۵۴ به شماره ۱۰۸۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است .

                گوشه جنوب غربی حیاط

                گوشه جنوب غربی حیاط

                نورگیرهای سقف جبهه جنوبی

                نورگیرهای سقف جبهه جنوبی

                نمای یکی از سه دریها

                نمای یکی از سه دریها

                نمای جبهه جنوبی

                نمای جبهه جنوبی

                منظر عمومی حیاط از ایوان  جبهه جنوبی

                منظر عمومی حیاط از ایوان  جبهه جنوبی

                شاه نشین جبهه جنوبی

                شاه نشین جبهه جنوبی

                حیاط و گوشه شمال غربی

                حیاط و گوشه شمال غربی

                حیاط و جبهه غربی4

                حیاط و جبهه غربی

                تزئینات سقف جبهه جنوبی

                تزئینات سقف جبهه جنوبی

                برش افقی (پلان) طبقه دوم

                برش افقی (پلان) طبقه دوم

                برش افقی (پلان)طبقه اول

                برش افقی (پلان)طبقه اول

                1-برش عمودی الف-الف

                ۱-برش عمودی الف-الف

                -برش عمودی الف-الف

                ۲-برش عمودی الف-الف

                پرسپکتیو

                 

                پرسپکتیو

                برش عمودی ب-ب

                برش عمودی ب-ب

                معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل را مشاهده می کنید که از ویژگی های آن می توان به طراحی داخلی وسیع و مدرن و استفاده از عناصری مانند سنگ و شیشه اشاره کرد.در طراحی داخلی ودکوراسیون ویلا به زیبایی و کارایی توجه ویژه شده است.ویلای زیر حاصل یک طراحی قدرتمند است که به خوبی استفاده از شیشه وسنگ در دکوراسیون داخلی را به نمایش میگذارد. این ویلا با معماری و دکوراسیون داخلی منحصر به فرد ترکیب زیبایی از مصالح مدرن و نور پردازی را نشان می دهد.

                معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

                 

                معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

                 

                معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

                 

                معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

                معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

                 

                خانه‌ها و بناهای تاریخی بسیاری در شهرهای مختلف استان سمنان قرار دارند که شماری از آنها نیز در ردیف آثار تاریخی استان به ثبت ملی رسیده‌اند. معماری این بناهای تاریخی گنجینه‌هایی هستند که اگرچه از گذشته‌ها آمده‌اند، اما می‌توانند دیروزهای فرهنگ و هنر این سرزمین را در گیر و دار روزهای پرشتاب امروز به فرداهای نیامده‌مان پیوند دهند. آنچه در پی می‌آید معرفی مختصر شماری از این معماری خانه‌ها، معماری کوشک‌ها و معماری بناهای تاریخی است که در ادامه می‌خوانید:

                خانه‌ها و بناهای تاریخی، برگهای روشنی از تارخ هستند که روایتگر صفحاتی از زندگی اجتماعی، آداب، سنن و هنر معماری این سرزمین‌اند. خشت خشت این خانه‌ها و بناها ناگفته‌هایی از گذشته‌های دور به سلامت از هزارتوی تاریخ گذرانده‌اند و با خود به دنیای امروز ما آورده‌اند. هر کدام از این ناگفته‌های معماری می‌تواند ما را به بخش‌ها و صفحاتی از دیروزمان پیوند دهند.

                معماری،معماری خانه های تاریخی ایران

                 

                معماری عمارت چشمه‌علی

                چشمه علی در ۳۵ کیلومتری شمال دامغان قرار دارد و از قدیم الایام یکی از نقاط پر جاذبه بوده است. این محل با صفا در قدیم گردشگاه فرمانروایان و سلاطین بود، به طوریکه پادشاهان اولیه ایل قاجار علاوه بر توجه به شهر دامغان، چشمه علی را نیز مورد توجه قرار دادند. به همین جهت آقامحمد خان قاجار و فتحعلی شاه قاجار در محل چشمه، ساختمانهایی زیبا بنا نهادند.

                معماری عمارت چشمه‌علی

                معماری بنای چشمه علی شامل دو قسمت است، یکی عمارت قراول‌خانه که بنایی خشتی است و معماری صفوی دارد و در زمان آقامحمدخان قاجار مورد استفاده قرار می‌گرفت و دیگری بنایی دو طبقه و آجری است که شالوده سنگی دارد و در داخل یک دریاچه طبیعی قرار گرفته است. این بنا مربوط به دوره فتحعلیشاه است. این پادشاه که در دامغان متولد شده بود، هر ساله ایامی را به عنوان تعطیلات در کنار این چشمه می‌گذراند.

                در داخل استخری که آب چشمه علی پس از گذشتن از دل سنگ‌ها وارد آن می‌شود، ساختمان دو طبقه‌ای با پلان تقریباً مستطیل و در دونما ساخته شده است که به آن ساختمان فتحعلیشاهی می‌گویند. نمای شمالی دارای دو ستون زیبا با پوشش چوب است. بنا دارای درها و پنجره‌های متعدد به خارج بوده که به جهت متنعم شدن هر چه بیشتر از فضای دل انگیز بیرون ساخته شده است. در ساخت این بنا از ملات ساروج که از استحکام مناسبی برخوردار است، استفاده شده است.

                منطقه چشمه علی دامغان در شمال شهر دامغان و حدود ۳۰ کیلومتری این شهر و در بین روستاهای آستانه و کلاته رودبار واقع گردیده است.

                معماری بنای آقامحمد خانی:

                در مقابل استخر دوم واقع و به صورت دو طبقه ساخته شده است. در این بنا طاق نماهای زیبای جناغی و تزئینات مقرنس کاری آجری به چشم می‌خورد. بخشی از ایوانها و راهروهای آنها با گچ پوشیده شده و مصالح بکار رفته در این ساختمان از خشت بوده که بعدها با آجر مرمت گردیده است.

                خانه باقری:

                در ضلع غربی میدان امام(ره) ساختمانی وجود دارد که یکی از خانه‌های زیبای گرمسار است. این خانه به صـورت خانه باغ در دو طبقه با تزئینات فراوان ساخته شده است. شالوده بنا از خشت خام و نمای آن با آجرهای نامنظم به اشکال مختلف تزئین شده است. این ساختمان در دو طبقه و طبقه اول توسـط پنج پله به اشکوب اول هدایت می‌شود. طبقه دوم این بنا که سقف آن با تیرهای چوبی و کاهـگل پوشانده شده، بازسازی شده است.

                قبل از اینکه به بیوگرافی کامل این ساختمان پرداخته شود، اشاراتی به چگونگی ساخت و محل ساخت آن می‌‌کنیم.

                خانه باقری

                ساختمان مورد نظر که در گذشته در وسط یک باغ مشجر قرار داشته است، به طول و عرض۳۰۰ * ۲۸۰ متر مربع بوده و در قسمت ضلع شمال شرقی قرار دارد. اطراف آن دیوار بلندی با چینه و گل به ارتفاع ۳٫۱۰ متر به صورت دیوار معروف شتری(کوهانی ) که بقایای آن در محوطه شمالی، بوده، وجود دارد، در وسط باغ یک ساختمان متروکه و درخت کاجی که به علت تفکیک نمودن زمینهای مجاور توسـط شهرداری و مالک به فـروش رفته، وجود دارد، ولی با توجه به اینکه اثـر مذکور(ساختمان فعلی) یکی از بناهای با ارزش این شهرستان است، سازمان میراث فرهنگی اقدام به نگهداری و تصرف آن کرده و در حال حاضر محل فعلی اداره میراث فرهنگی شهرستان گرمسار است.
                این ساختمان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است و طبقه دوم که دارای یک درب ورودی از قسمت شـرق داخل کوچه محل رفت و آمد بوده است، به پله‌های ۳۰ سانتی مشرف می‌شود. شالوده بنا از خشت خام و سردرگاه اطراف دربها و پنجره‌ها از چوب بلند به جای تیرآهنی استفاده شده، ولی نمای آن با آجر خطایی تزئین شده است.

                خانه باقری

                قطر دیوار در طبقه دوم ۱۰۰ سانتیمتر ولی داخل آن به علت گردش هوا کاملاً باز است، بنابراین می‌توان گفت که کل دیوارهای طبقه دوم به جز محل الحاق ستونهای آن تو خالی است. طبقه دوم دارای یک هـال بزرگ و دارای چهار اطاق ۴ * ۳ که متصل به هال است، هم‌چنین درب شمالی ورودی به طبقه دوم و یک پله به ارتفاع ۴۰ سانتیمتر ایجاد شده است که بیشتر در تابستانها از آن استفاده می‌شود.
                به علت موقعیت جغرافیایی بنا طوری ساخته شده که دارای پنجره‌های متعدد است که در تابستان یا دیگر فصول سال از هر طرف می‌توان استفاده کرد. طبقه اول با وارد شدن از درب شمالی با ایجاد فضایی به دو راهرو به حـال وارد شده و در آنجا به اطاق ۴ * ۳ شرقی و۴ * ۳ غربی متصل است، به طوری که فرم معماری از نوع اطاق با طبقه دوم فرقی نمی‌کند، ولی از نوع ساخت بنا و مصالـح بکار رفته در طبقه اول با آجرهای خطایی و بندکشی با گچ خاک مشاهده می‌شود.
                داخل حال بزرگ و اطاقهای دیگری با آجرهای تراشیده شده کاربندی تزئین شده به چشم می‌خورد و در قسمت غرب داخل اطاق یک اطاق سفید کرده معمولی وجود دارد که به علت تخریب آن توسط مالک با تیرآهنـی پوشش داده شده است. در طبقه دوم در کنار اطاقهای دو و یک بادگیر دیده می‌شود که به جهت تهویه هوا تعبیه شده است.
                محوطه آن داری یک حوض قدیمی است که توسط مالکان سیمان کاری شده و کف آن توسط آجرهای خطایی ۱۵* ۱۵ با گل آهک فرش شده است.
                در قسمت غرب آن دیوار قدیمی وجود دارد که با بررسی‌های بعمل آمده مشاهده شده است که حمام خزانه بوده که دارای یک مخزن آب گرم و یک مخزن آب سرد و همچنین دارای یک کوره جهت گرم کردن آب از آن استفاده می‌شده که این بنا در حال حاضر توسط میراث فرهنگی و گردشگری در حال بازسازی و تعمیرات است.

                معماری خانه میررحیمی:

                این بنا در محله بالا محله دامغان قرار دارد، درب ورودی آن روبروی خیابان خندق قرار دارد، دارای حیاط وسیع با یک درخت توت قدیمی است. پنجره‌های این ساختمان و ورودی آن در طرف شرق واقع شده شامل دو ورودی با طاق هلالی قمی است، یک ردیف پنجره بر روی ورودیها در قسمت بالا به صورت سرتاسری زده شده که دارای طاق جناغی تند است. در معماری این بنا، یکی از ورودی‌ها که در سمت جنوب شرقی واقع شده به آشپزخانه و اطاق تالار مانند راه می‌یابد و یک ورودی نیز در قسمت شمال شرقی است که به وسیله یک پاگرد به اطاق و از آنجا به اطاق تالار مانند و اطاق پشت سر اطاق اولی راه پیدا می‌کند.
                اطاق اولی دارای طاقچه‌هایی در زیر سقف است که ساده و بدون تزئینات است. اطاق پشت آن هم دارای چنین طاقچه‌هایی است، اما دارای تزئینات گچبری است. زیباترین قسمت این خانه اطاق تالار مانند آن است که پلان آن به شکل چلیپاست و تمامی طاقچه‌ها و طاقنماها دارای تزئینات گچی بسیار زیباست که شامل گل و گیاه – پرندگان و حیوانات و همین طور نقوش هندسی است. علاوه بر آن سقف وسط اطاق و سقف سمت شرق و غرب اطاقی که کمی پایین‌تر از سطح سقف وسط اطاق قرار گرفته همگی دارای گچبری به شکل و طرح قالی است.
                در دو گوشه سمت شرق این اطاق دو درب قرار دارد که یکی به صورت کمد استفاده می‌شود و دیگری راه پله‌ای دارد که به طبقه دوم اطاق پشت اطاق اولی راه می‌یابد و اکنون به صورت انباری مورد استفاده است. این اطاق تالار مانند دارای دو درب درقسمت شمال و جنوب است که یکی به اطاق اولی و دیگری به آشپزخانه راه دارد.
                این خانه دارای مجموعه وسیعی بوده که اکنون قسمت اعظم آن به صورت ساختمانهای جدید بنا شده و فقط این قسمت باقی مانده است.

                معماری خانه ابراهیمی:

                این خانه در ابتدای محله امام و روبروی کتابخانه عمومی شماره یک اداره ارشاد قرار گرفته است. ورودی آن به صورت سه طاق هلالی است که وسطی بزرگتر از دو طاق طرفین و فاقد درب است. پس از آن هشتی قرار دارد که در دو ضلع انتهای هشتی دو در وجود دارد. معماری این خانه به شکل اندرونی و بیرونی ساخته شده که یکی از درها به اندرونی و دیگری به بیرونی راه می‌یابد. ابتدا قسمت بیرونی آن که شامل یک بادگیر قدیمی است و بعد از در داخل هشتی وارد راهرو شده و به وسیله دوپله در داخل حیاط راه می‌یابد.
                در سمت راست راهرو دو اطاق که یکی کوچک و دیگری بزرگ بوده و دارای پله است، قرار داشته و در زیر اطاق بزرگ آب انبار قرار دارد. در سمت چپ راهرو داخل حیاط اطاقی است که جهت آشپزی و به عنوان آشپزخانه استفاده می‌شود. یک عدد بادگیر نیز دارد که در اطاق بزرگ محل آن تعبیه شده است. قسمت بیرونی آن به وسیله دری از داخل هشتی به حیاط راه پیدا می‌کند، در کنار در ورودی آب انباری بوده که فعلاً مسدود است. در قسمت شمال حیاط اطاقهایی قرار دارد که اطاق وسطی دارای سقف گنبدی است. این اطاق به وسیله دو راهروی به هم راه پیدا می‌کنند، یعنی از طرف حیاط به وسیله پله به راهرو و در قسمت راهرو دو در وجود دارد.

                معماری خانه ابراهیمی

                در سمت راست به اطاق کناری و در سمت چپ به اطاق وسطی راه دارد و راهروی دومی نیز به وسیله پله از حیاط وارد راهرو می‌شود و یک در نیز در طرف راست به اتاق وسطی راه دارد و درب سمت چپ به اطاق کناری این دو اطاق از لحاظ ارتفاع کمتر از اطاق وسطی است، یعنی از حیاط برای ورود به اطاقهای اطراف اطاق وسطی توسط پله راه دارد، این دو اطاق دارای سقف مسطح و دو اتاق دیگر بر روی این اطاقها ساخته شده و این دو اتاق را به صورت دو طبقه در آورده است. راه ورود به اتاقها طبقه بالا توسط راه پله انتهای راهروها امکانپذیر است. در زیر اتاق وسطی نیز زیرزمین قرار دارد. داخل اتاق وسطی طاقچه‌هایی گچبری شده وجود دارد کلاً قسمتی از آنها با گل پوشیده شده است.

                معماری خانه لطفی:

                این بنا شامل قسمتهای مختلفی است که عبارتند از حیاط بیرونی، اندرونی، حیاط پشت حیاط اندرونی، خانه مستخدمین و اصطبل که هرکدام شامل بخشهایی است. قسمت ورودی حیاط بیرونی از طرف بالا محله است که در انتهای دیوار دارای تزئینات آجری بوده و بر روی دیوارهای طرفین در ورودی طاقنماهای تزئینی ایجاد شده است. در دو طرف در ورودی دو طاقنما که بالای آنها دو طاقچه مانند مربع شکل است، ایجاد شده و در طاقنمای وسطی که وسیعتر استف در ورودی قرار گرفته است. در پشت در ورودی هشتی واقع شده که دارای طاقنماهایی با طاق گهوارهای است که در یکی از این طاقنماها راهرو به طرف حیاط می‌رود و به وسیله دو پله وارد حیاط می‌شود.

                معماری خانه لطفی

                در سمت چپ راهروی ورودی اطاقی قرار دارد که پنجره‌ای به حیاط باز می‌شود. در قسمت ورودی راهرو از سمت حیاط در جنب آن طاقنمایی قرار دارد و بعد از آن اتاق دیگری ایجاد شده است. از همان اتاق که در قسمت راهرو است، دری به خانه صدیق باز می‌شده که فعلاً مسدود است، سپس حیاط واقع شده که شامل درختان و حوضی در وسط است. در سمت روبرو ورودی ساختمان دو طبقه ساخته شده که طبقه اول آن زیرزمین و طبقه دوم آن که توسط پنج پله به آن راه می‌یابد که شامل ایوان که چهار ستون گچی با سرستونهای گچبری شده زیبا است و اتاق وسطی وسیعتر و بنام پنج دری خوانده می‌شود. از طریق زیرزمین حیاط اندرونی به حیاط‌های دیگر راه پیدا می‌کند.
                به این صورت که ابتدا به محل مستخدمین سپس از طریق هشتی بخش اندرونی به حیاط اندرونی راه می‌یابد. حیاط اندرونی که خود شامل در ورودی جداگانه هشتی راهروی ورودی که به وسیله دو پله به حیاط راه می‌یابد، است و این بخش در قسمت اصلی به وسیله سه پله به آن راه پیدا می‌کند و شامل ایوانی با دو ستون گچی با سرستونهای گچبری شده است. در انتهای ایوان سه اتاق قرار دارد که از یکی از اتاقها به صورت آشپزخانه استفاده می‌شده، خانه‌های حیاط اندرونی نیز به صورت دو طبقه ساخته شده که طبقه اول زیرزمینی است. در طرف سمت راست ایوان نیز اتاقهایی قرار دارد که به وسیله سه پله از حیاط به این اتاقها راه پیدا می‌کند.

                معماری خانه لطفی

                در پشت دیوار قسمت ورودی حیاط اندرونی دیگری قرار دارد که شامل حیاط آب انبار و یک اتاق است که به وسیله سه پله از حیاط به آن راه پیدا می‌کند و باز در کنار این حیاط اندرونی محلی جهت اسکان مستخدمین است که خود شامل اتاق و حیاط است و همانطور که قبلاً گفته شده از محل مستخدمین به حیاط بیرونی به وسیله راهروی زیرزمینی راه پیدا می‌کند و از دری که در هشتی حیاط اندرونی قرار دارد، برای ارتباط با حیاط اندرونی و حیاط اندرونی دیگر استفاده می‌شده است. در کنار حیاط اندرونی اصلی اصطبل جهت بستن اسبها قرار دارد که دارای سقف گنبدی به صورت شش گنبد کوچک است. بنای فوق مربوط به شجاع لشکر که در دوره قاجاریه حاکم دامغان بوده، است هم اکنون به عنوان اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دامغان مورد استفاده قرار گرفته است.

                معماری خانه رجبی(برج بادگیر):

                این بنا متعلق به اواسط قاجار است و در قسمت جنوبی سمنان در محله اسفنجان و در نبش میدان ابوذر(پاچنار) واقع است. بنا متعلق به خانواده رجبی(کلانتر وقت سمنان ) بوده است. بنا دارای یک حیاط مرکزی و باغچه و فضاهایی به شرح ذیل است. یک راهرو طولانی هم از هشتی به حیاط متصل است. اتاق‌های تابستانی دارای بادگیر و رو به شمال است و اتاق‌های زمستانی رو به غرب و در دو طبقه و با ارتفاع کم قرار دارد تا زودتر گرم شوندف این قسمت حدود ۷۰ درصد تخریب شده است.

                معماری خانه رجبی(برج بادگیر)

                اتاق‌های شمالی و رو به جنوب در زمستان مورد استفاده قرار می‌گرفته است و اتاق‌های رو به شرق در غرب بنا واقع است که در بهار و پاییز استفاده می‌شده است. از نظر تزئینات و فرم بنا قسمت جنوبی و شرقی و غربی از موقعیت برتری برخوردار بوده و نمای قسمت شمال بنا ساده‌تر است. این بنا دارای یک بادگیر بلند و منحصربفرد در روی قسمت جنوبی است که از روی سقف قسمت تابستان نشین بیرون آمده است. این بنا در تاریخ ۱۳۵۷/۹/۱۲ به شماره ۱۷۸۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

                معماری خانه ابراهیم‌خان(کاخ ملاده):

                این بنا که به شکارگاه ملاده نیز معروف است، در روستای ملاده و ۵۵ کیلومتری شمال شرقی سمنان و درمکانی بسیار خوش آب و هوا قرار دارد. این خانه در یک باغ مصفا ساخته شده و ساختمان قراولخانه یا عمارت کلاه فرهنگی درگوشه دیگری از باغ قرار گرفته است.

                معماری خانه ابراهیم‌خان(کاخ ملاده)

                معماری خانه ابراهیم‌خان(کاخ ملاده)

                معماری عمارت و باغ امیر:

                یکی از بناهای زیبای شهر سمنان عمارت باغ امیر است که در محله باغ فردوس، خیابان میرزا بزرگ شیرازی، کوچه باغ امیر واقع است. این بنا در شمال شهر تقریباً در زمان ساخت خارج از شهر سمنان ساخته شده، به طوری که خانه بر بلندای سردر ورودی باغی مصفا و با چشم‌انداز کارخانه ریسمان ریسی بنا شده است. این بنا دارای دارای دو نما یکی رو به غرب و ورودی مجموعه و دیگری رو به شرق و رو به باغ است.
                در تزئینات نما از کاشی هفت رنگ استفاده شده است. در کنار این سردر یک خانه اعیانی با دو ایوان رو به جنوب و غرب وجود دارد. در نمای این بنا در روی ایوانها ستونهایی گچی با تزئینات جالبی به چشم می‌خورد، که این ستونها در داخل چوبی هستند تا سازه سقف را نگه دارند و تزئینات گچی روی آن به نما جلوه و زیبایی خاصی بخشیده است.
                لازم به ذکر است که متاسفانه باغ این بنا به کلی نابود شده و بجز درختان حیاط جنوبی چیزی باقی نمانده است. این بنا در دی ماه سال ۱۳۷۷ به شماره ۲۱۴۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

                معماری خانه محمدیه(تدین):

                یکی از خانه‌های قدیمی مربوط به اواسط قاجار بوده که در شهر سمنان ساخته شده است و از یک حیاط بیرونی و یک حیاط اندرونی و مطبخ و غیره تشکیل یافته است. معماری ساختمان بیرونی دارای دو ورودی یکی از کوچه شمالی و دیگری از راهروی اصلی بنا منشعب می‌شود و دارای دو اطاق بزرگ اصلی و دو اطاق تقریباً فرعی در دو ضلع غرب و شرق ساخته شده است. این بنا دارای زیرزمین مناسبی بوده که در نوع خود از زیبایی خاصی برخوردار است. زیرزمین این بنا با طاق قوسی سنتی و پنجره‌های مشبک ساخته شده و در اطاقهای اصلی دارای سقف مطبخ و قاب بندی چوبی است. ساختمان اندرونی نیز از یک راهرو طویل که بازدید کننده را به حیاط مرکزی هدایت می‌کند و در حیاط بیرونی در وسط راهرو و رو به شمال است و انتهای این راهرو با یک زاویه ۹۰ درجه و حرکت متقابل بدون دید و منظر از بیرون بداخل حیاط و اصل و در حیاط مرکز یک مهمانخانه و شش اطاق کوچک(خواب) در دو طبقه برای استفاده زمستانی در ضلع شمالی بنا و دو اتاق فرعی زمستانی در ضلع شرقی حیاط (رو به غرب و آفتابگیر) و دو اتاق رو به شرق در ضلع غرب برای استفاده در بهار و پاییز و یک مهمانخانه بزرگ زیرزمینی، حوضخانه و دو اتاق و… مطبخ در ضلع جنوبی و رو به شمال ساخته شده است، این قسمت حوضخانه و بادگیر بزرگی دارد. این بنا در تاریخ ۱۳۵۷/۹/۱۲ به شماره ۱۷۸۶ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

                معماری خانه عطاردی:

                پس از عبور از کوچه‌های تنگ و پر پیچ و خم قدیمی‌ترین محله شاهرود یعنی شبدری که بوی صفا و سادگی و گاه آشها و نانهای سنتی که دیر زمانی است دیگر از سفره‌های خانه‌های شاهرودی‌ها رخت بر بسته، همچنان به مشام می‌رسد، به خانه عطاردی‌ها می‌رسیم که در مجاورت باروی قدیم شهر در ابتدای کوچه رزازان واقع شده، خانه‌ای زیبا که روزگاری نه چندان دور شاهد جریان زندگی چندین خانوار در کمال صحت و آرامش در کنار هم بوده که این روزها کمتر شاهد چنین اشتراکات قومی و اجتماعی هستیم. مساحت خانه تاریخی عطاردی۵۴۰ مترمربع و شامل دو بخش اندرونی و بیرونی است.

                معماری خانه عطاردی

                معماری خانه عطاردی ، فضاهای خانه شامل سر در ورودی، دالان، انباری، بالاخانه، حیاط بیرونی، اتاق‌های میهمان، حیاط اندرونی، اتاق‌های نشیمن، مطبخ، آب انبار، تنورخانه و سرویس بهداشتی است. شالوده بنا از خشت خام و پوشش سقف چوب پوش است. این خانه دارای ورودی ساده بوده که با یک دالان نسبتاً طولانی وارد حیاط کوچک ساختمان می‌شود. این خانه دارای تزییناتی بسیار ساده بوده و فقط دارای نماسازی به وسیله اندود کاهگل با دم‌گیری گچی است. این بنا در سال۱۳۸۱ و به شماره ۷۶۲۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و هم اکنون در حال مرمت است.

                معماری قصر حرمسرا:

                در یک کیلومتری جنوب شرقی قصر شاه عباسی یا قصر بهرام در گرمسار یک بنای دیگر صفوی به چشم می‌خورد که حرم سرا نامیده می‌شود و ظاهراً در هنگام مسافرت خاندان سلطنتی، حرم سرا و در سایر مواقع محل سکونت شکارچیان سلطنتی بوده است.

                معماری ساختمان دارالحکومه:

                ساختمان دارالحکومه سمنان یکی از آثار دوران قاجاریه است که در جنوب شهر و در میدان ابوذر غفاری(پاچنار) واقع شده است. بنای دارالحکومه را به دوره فتحعلی شاه قاجار و پیش از زمان حکومت حاجی بهمن میرزا بهاءالدوله پسر فتحعلی شاه در سمنان نسبت می‌دهند. قبل از این که ساختمان ارگ دولتی سمنان در شمال شهر ساخته شود، دارالحکومه سمنان در جنوب شهر و در همین بنا که امروز به خانه کلانتر معروف است، واقع شده بود.

                معماری خانه طاهریان:

                یکی از جاذبه‌های دیدنی شهر سمنان وجود خانه‌های قدیمی آن با قدمت بیش از ۱۰۰ سال است. این بناهای تاریخی به علت رونق تجارت در شهر سمنان به ویژه در دوران قاجار محله‌های جدید در این شهر شکل گرفته‌اند که در آن افراد متمکن خانه‌هایی زیبا و دیدنی احداث کردند که در حال حاضر این خانه ها به مجموعه‌ای از خانه‌های تاریخی شهر مبدل شده و نماد معماری دوران قاجار محسوب می‌شود. یکی از این خانه‌های تاریخی بسیار زیبا، خانه طاهریان است. این خانه تاریخی در خیابان ابوذر و کوچه شهید محمد علی مهدوی در فاصله کمی از خانه رجبی قرار گرفته است.

                خانه طاهریان که متعلق به دوره قاجاریه بوده و قسمت اعظم آن مرمت شده در تملک سازمان میراث فرهنگی است. این خانه دارای ورودی بسیار زیبایی است که با یک هشتی کوچک و چند پله به حیاط مرکزی راه می‌یابد. خانه دارای دو حیاط بوده که حیاط اصلی ابتدا و حیاط فرعی در پشت خانه قرار داشته و در گوشه‌ای از آن مطبخ خانه قرار گرفته است. با توجه به معماری قسمت پشتی خانه مشخص می‌شود که حیاط نیز فضای سبز یا باغی بوده است.
                عمده تزیینات این خانه شامل آجر کاری سر در ورودی و نما خانه و گچکاری دیواره‌ اتاق‌هاست. از جمله زیبایی‌های این خانه می‌توان به استفاده از قوس‌های فراوان فضاهای مختلف اشاره کرد. خانه تاریخی طاهریان که به شماره ۳۱۰۹ در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.

                معماری عمارت دختر ناصرالدین شاه:

                در بخش امیرآباد دامغان در مقابل قلعه، عمارتی وجود دارد که نمای ظاهری آن با نقش و نگارهای آجری تزیین شده است. اهالی منطقه این بنا را به دختر ناصرالدین شاه قاجار نسبت می‌دهند که زمانی به آن جا تبعید شده بود. نمای اصلی بنا دارای ایوان ورودی و دو ایوان طرفین و ایوان نشمین در بالای سر در با سقفی چوب نما است.

                معماری قصرهای سیاه کوه:

                در دامنه شمالی ارتفاعات سیاه کوه در جنوب گرمسار، بناهای متروکی دیده می‌شوند که بومی‌ها به آن قصر می‌گویند. این مجموعه از قصرهای شاه عباس، عین‌الرشید و حرمسرا تشکیل شده است. این قصرها نمایانگر قدرت معماری و عظمت و شکوه گذشته این دیار بوده و مهم‌ترین و بزرگترین آنها قصر شاه عباس نام دارد.

                معماری قصر شاه عباس(قصر بهرام):

                بزرگترین قصر از ساختمان‌های سیاه کوه قصر شاه عباس نام دارد که بین عین‌الرشید و چشمه‌شاه ، بر سر راه قدیمی و تاریخی کاروان ‌روی کویری اصفهان – کاشان – خوار (گرمسار) و خراسان قرار گرفته است.

                معماری قصر شاه عباس(قصر بهرام)

                معماری قصر عین‌الرشید:

                قصر عین‌الرشید گرمسار در دو کیلومتری شمال قصر شاه عباسی(قصر بهرام) و در قسمت میانی فاصله دریاچه نمک و کویر بزرگ قرار گرفته است.

                 

                کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

                یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

                شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


                موارد طراحی آشپزخانه مدرن

                اشیای کسل کننده انتخاب نکنید…

                 

                 

                دکوراسیون آشپزخانه مدرن

                 

                چیز جالب یا خلاقانه ای انتخاب کنید. میک دو جیولیو، طراح و دکوراتور می گوید: «بهترین آشپزخانه ها روح دارند و چیزی گرم، دلپذیر و شخصی در آنها فرد را جذب می کند. هر پروژه ای دارای چیزی جذاب و خلاقانه است. فقط به کابینت و پیشخوان اهمیت ندهید. کل آشپزخانه باید مطبوع باشد».

                 

                 

                دکوراسیون آشپزخانه مدرن

                 

                کابینت هایی انتخاب نکنید که خیلی پایین تر از سقف باشند
                می توانید کابینت ها را تا سقف برسانید. جوآن شیندلر می گوید: «کابینت ها غبار و لوازم غیرلازم را جمع می کنند.» کابینت هایی که ارتفاع بلندی دارند می توانند حداکثر فضا را در اختیار شما بگذارند و درب های شیشه ای آنها به آشپزخانه حس فضای باز می دهد.

                زیاده روی نکنید

                بدانید که چه زمانی باید دکوراسیون را تمام کنید. در دکوراسیون آشپزخانه افراط نکنید. اشیای تزئینی اضافی را حذف کنید.

                 

                 

                دکوراسیون آشپزخانه مدرن

                 

                لوازم آشپزخانه استیل را زیاد در دید نگذارید
                از کابینت ها برای پنهان کردن لوازم آشپزخانه استفاده کنید. جنس استیل انتخاب خوبی است. ولی باید با ریتم قراردهی وسایل دیگر هماهنگی داشته باشد. نمای استیل در جای جای آشپزخانه منظره خوبی ندارد و باعث می شود که آشپزخانه کوچک به نظر برسد.

                 

                 

                دکوراسیون آشپزخانه مدرن

                 

                فکر نکنید همیشه هر چه آشپزخانه بزرگتر باشد بهتر است
                آشپزخانه کوچک هم برای شما همان کار آشپزخانه بزرگ را انجام می دهد. آشپزخانه ای که با مواد و اشیای با کیفیت طراحی شده و جزئیات فکر شده ای دارد باعث می شود که حتی کمترین فضا برای شما بهترین کاربری را داشته باشد.

                 

                 

                دکوراسیون آشپزخانه مدرن

                 

                دیوارها را پر از کابینت نکنید
                کمی فضا برای نفس کشیدن بگذارید. اغلب نیاز نیست که کل فضای آشپزخانه را با کابینت پر کنیم. یک طراحی خوب عبارتست از تعادل بین ذخیره سازی، کارکرد و زیبایی شناسی. برای مثال می توانید بالای سینک ظرفشویی را کابینت نگذارید تا فضایی برای نفس کشیدن داشته باشید!

                دنبال کیفیت پایین نباشید
                برای کابینت های زیبا و با کیفیت سرمایه گذاری کنید. به این موضوع فکر کنید که شما تمام مدت در حال باز کردن و بستن درب کابینت ها هستید. کابینت های محکم و زیبا انتخاب کنید. چوب سخت، جلای خوب و لولاهای محکم نقش اساسی دارند.

                 

                 

                دکوراسیون آشپزخانه مدرن

                 

                 

                دکوراسیون آشپزخانه مدرن

                 

                بالای اجاق گاز را خالی نگذارید
                روی دیوار اجاق گاز کابینت تعبیه کنید و در دو طرف آن حتماً پیشخوان بگذارید. وقتی غذایی را از فر درمی آورید می خواهید آن را کجا بگذارید. در کنار اجاق گاز حتماً باید کابینت و پیشخوان وجود داشته باشد.


                اورکا اولین و مهم ترین موزه کودکان انگلستان است. این موزه اخیراً گالری جدیدی مختص فعالیت های تعامل موسیقایی برپا نموده که متکی بر فن آوری های هنری چند رسانه ای مدرن و به طور خاص برای کودکان بین سنین ۳ تا ۱۲ سال طراحی و تدارک دیده شده است، فضای صوت از طریق ایجاد امکان کاوش و جستجو برای کودک در حوزه علوم مرتبط با صوت، موسیقی و اجرا، نوعی تجربه منحصر به فرد را برای وی فراهم نموده است.

                فضای صوت با همکاری مبتکرانه هنرمند تحسین شده صدا، تورمک اینتایر برنی و طراحان نمایشگاهی آلمانی  شمالی پدید آمده است. این گالری پیشرو و جدید در مساحتی حدود پانصد متر مربع جهت انواع تجربیات و فعالیت ها درراستای خلق، ابداع و برقراری ارتباط را برای کودکان و مطابق ویژگی های قرن ۲۱ و معیارهای طراحی موزه های جدی کودکان احداث گردیده است.

                entry_400

                گروه های مختلف کودکان می توانند در طی یک سفر خیالی شگفت انگیز حرکت کرده و به موجودی ناشناخته که درسیاره ای دور افتاد زندگی می کند کمک کنند تا موسیقی راه تجربه کرده و عناصر پایه ای و اساسی ساخت آن را بیاموزد.

                3083952615_9604a76e9d_400

                 

                3084789710_11381fc1e9_400

                این موجود خیالی(orby) کودکان را به سمت ۸ مرحله و عرصه متوالی در گالری هدایت کرده و آنها را به مخاطب معرفی می نماید. این عرصه ها به ترتیب عبارتند از:

                فضای اول : جایی که کودکان درباره رکورد طلایی که از سوی ناسا در سال ۱۹۷۷ از طریق یک سفینه ثبت شده است، مطالبی را یاد می گیرند. هدف این بخش کشف چگونگی انتقال صوت میان زمین و سیارات دیگر است.

                فضای دوم : فضای مارپیچی فعالیت های تعاملی صوتی که به کشف و دریافت علم صوت و قادر ساختن کودکان به مشاهده و احساس ارتعاش، آزمایش منابع صوتی، شدت صوت و غیره با استفاده از آلات موسیقی در ابعاد بزرگتر ازمعمولی می پردازد. همچنین، جایی است که کودکان می توانند خودشان قطعات موسیقی ساخته و به آنها گوش دهند.

                فضای سوم : فضایی که کودکان می توانند بر روی یک سن به اوربی کمک کنند تا ویژگی های سالن تئاتر، اجرا وصحبت کردن برای عموم مردم را یاد بگیرد و در واقع در طول این روند، خود کودکان هستند که این مفاهیم را می آموزند.

                فضای چهارم : جایی که کودکان می توانند موسیقی را با رقص نور و تغییرات آن تجربه کنند.

                فضای پنجم : بازدید کنندگان موزه می توانند از طریق پوشیدن لباس های خاص و گریم، شخصیت های متفاوت و متنوعی خلق کنند.

                فضای ششم: فضایی برای بررسی و تحقیق درباره چگونگی دریافت صوت توسط انسان و واکنش او نسبت به انواع مختلف موسیقی و صوت.

                ear_400

                فضای هفتم: فضایی در جهت آشنایی کودکان با شیوه های مختلف استفاده از موسیقی در نقاط مختلف جهان متناسب با زمینه های بومی فرهنگی خاص آنها.

                فضای هشتم : کودکان در این قسمت با ترکیب موسیقی طبیعی و صداهایی که در طبیعت وجود دارد، قطعات موسیقی جدیدی خلق می کنند.

                ویژگی برجسته این پروژه رویکرد خاص آن به پدیده صوت است. در عین حال، با وجودی که به نظر می رسد پرداخت جزئی به یک موضوع خاص علمی ممکن است موجب خستگی کودک شود، سعی شده تا با طراحی یک داستان و نیز مراحلی که منطبق با تخیل و داستان پردازی های کودکان طراحی شده است، مفاهیم علمی به طور غیر مستقیم و از طریق بازی های هیجان انگیز به کودک آموزش داده شود. به بیان دیگر ۸ مرحله برنامه ریزی شده برای مجموعه کاملاً منطبق با دنیای ذهنی کودک هستند و نه بر اساس درک و دریافت طرّاحان از آن موضوعات

                7880305880_40a831392d_400

                موزه هنرهای معاصر تهران- ایران

                نام پروژه: Museum of Tehran

                معمار: Kamran Diba

                موقعیت بنا: Tehran – Iran

                زمان ساخت: ۱۹۷۷

                سال ۱۳۵۶ کامران دیبا، آرشیتکت ایرانی، کار ساخت موزه هنرهای زیبا را به اتمام رساند. ساختمانی که کارکردش تنها و تنها موزه است، ساختمانی که هنوز هم پا برجاست و به رغم وجود موزه­های بسیار در ایران، تنها ساختمانی است که تنها برای موزه ساخته شده است. موزه هنرهای معاصر در زمینی به مساحت ۲۴۰۰ مترمربع و با زیربنایی حدود ۲۷۰۰ مترمربع با ۹ گالری ۲۰۰۰ متری ساخته شد. در این ساختمان که در محوطه­ای به مساحت ۷۰۰۰ متر بنا نهاده شده ۹ گالری سالن اجتماعات ۱۹۶ متری و کتابخانه ۱۶۴ متری نیز وجود دارد.

                 

                image001

                نمای خارجی موزه

                ساختمان خود موزه به صورت سنتی مدرن ساخته شد. با دیدن ساختمان موزه علاوه بر تداعی بادگیرهای یزد، مدرن­کاری­ها در بنیان ساختمان نیز دیده می­شود که ساختمانی بتنی و محکم است. در طراحی موزه هنرهای معاصر دو دیدگاه مورد بررسی قرار داشت که هر دو آنها به درستی انتخاب و مورد بازبینی قرار گرفتند: یکی در محوطه اطراف سایت بود (یعنی پارک لاله تهران) که به طور نسبی یک پارک بزرگ است و دیگری مسیر دسترسی به موزه که در کنار یکی از محورهای حرکتی پارک لاله قرار داشت. کامران دیبا در طراحی موزه حیاط مرکزی را انتخاب کرد که علاوه بر اینکه یکی از نشانه­های معماری ایرانی باشد، بتواند به کمک آن فضایی مجزا از پارک را ایجاد کند. علاوه بر آن کامران دیبا با طراحی دید مناسب از حیاط مرکزی به پارک سعی بر برقراری رابطه با پارک نیز دارد. این رابطه در طراحی داخلی نیز با پنجره­های دیواری و سقفی حفظ شده است.کامران دیبا از آن دسته از معمارانی است که با شناختی مناسب از معماری ایرانی و درک مبانی و مفاهیم معمارگونه آن شروع به طراحی می­کند. موزه هنرهای معاصر تهران ساختمانی پست مدرنیست است که با بهره­گیری از عناصر معماری کهن ایرانی به صورتی مینی­مالیستی خودنمایی می­کند.

                 

                image003

                فضای داخلی آمفی تاتر

                 

                بادگیرها به وضوح در کالبد و فرم بنا خودنمایی می­کنند. بادگیرهایی که در گذشته نقش تهویه و جریان باد را در ساختمان ایفا می­کردند، اکنون وظیفه انتقال نور به داخل بنا را دارند. نور نیز همانند باد از دل بادگیرها عبور کرده و در دل فضا بخش می­شود. سایه­ها- نیم سایه­ها و نورها به طوری کنار یکدیگر قرار گرفته­اند که هر گالری را به بخشی مجزا برای نمایش آثار تبدیل می­کند.

                 

                image005

                ورودی موزه از خیابان کارگر

                مسیر حرکت و سیرکولاسیون حرکتی، موزه است. مسیر آغازین بازدیدکنندگان یک رمپ می­باشد که شما را با حرکت دورانی خود به زیر زمین هدایت می­کند. مخاطب مجبور به حرکتی آرام (شیب رمپ) و مارپیچ را دارد. گویی دیبا قصد داشته که مخاطب خود را از فضای خارج و ناآرام موزه رها کرده و به سمتی جدا و احساسات درونی خود باز گرداند. در مسیر حرکت کف گالری­ها شیب ملایمی دارد که علاوه بر بالا بردن شما (مخالف رمپ ورودی) شما را به سمت محل شروع برای خروج هدایت می­کند. آخر کار هم شما بدون متوجه شدن شیب مسیر به یکباره خود را مقابل همان رمپ خواهید دید.

                شیب مخصوص راهروهای بین گالری­ها و عدم وجود پله در بین گالری­ها (هیچ پله­ای بین گالری­ها وجود ندارد) باعث می­شود که هر بازدیدکننده­ای به راحتی از تمام قسمت­های موزه دیدن کند و علاوه بر آن گالری­ها طوری به هم متصل­اند که بازدیدکنندگان می­توانند از همه آثار به نمایش در آمده بازدید کنند.

                 

                image007

                نمای بادگیر از داخل گالری و طرح کف سازی که با الهام از هشتی ها و حوض های ایرانی طراحی شده

                ساختمان بزرگ موزه می­تواند این اجازه را به دیگر حوزه­های هنر تجسمی، مانند مجسمه، که به سبب حجیم بودن کمتر فرصت بروز می­یابند، بدهد که مکانی برای عرضه داشته باشند. اما متاسفانه بعد از گذشت یک سال از سمپوزیوم بین­المللی مجسمه­سازی تهران هنوز آثار مجسمه­سازان به نمایش در نیامده و گویا قرار هم نیست که مردم آنها را ببینند، ولی در باغ مجسمه موزه هنرهای معاصر مجسمه­های مانند “انترومیمون” پیکاسو، آثار پرویز تناولی، رنه مک ریت، هنری مو، جاکومتی، چلیدا و … همواره در معرض بازدید عموم مردم است. واحدهای مختلفی که در موزه فعال هستند عبارتند از: واحد حراست، واحد مراقبین آثار، واحد خدمات و تشریفات، دبیرخانه اداری، دبیرخانه هنری، واحد روابط عمومی، واحد روابط بین­الملل، سینماتک، کتابخانه، واحد آرشیو، خدمات نمایشگاهی، واحد عکاسی، ریاست و مدیریت، واحد تکثیر، واحد پژوهش و واحد رایانه که ۱۶ واحد فعال در موزه هنرهای معاصر هستند.

                 

                image008

                نمای بیرونی و چگونگی به کار گیری متریال ها

                 

                موزه هنرهای معاصر مشتمل بر یک کتابخانه بسیار غنی در گرایش هنری است که ۱۰ هزار عنوان کتاب هنری در مخزن خود دارد و کسانی مجاز به استفاده از آن هستند که یا دانشجوی سال چهارم هنر باشند، یا جزء هنرمندانی باشند که یک دوره آثارشان به نمایش در آمده باشد و یا جزء اساتید هنر دانشگاه­های معتبر باشند. وجود ساختمانی مانند موزه هنرهای معاصر که فقط برای این کار ساخته شده است در ایران بسیار غنیمت است.

                 

                برخی فضاهای جنبی موزه

                الف –  گالری ها

                موزه هنرهای معاصر، نمایشگاه های خود را  در ۹ گالری بزرگ و کوچک برپا می سازد. گالری ها یک به یک در مسیر حرکت بازدید کنندگان قرار دارند و این ترتیب، امکان برقراری بیشترین و بهترین ارتباط میان تماشاگر و آثار هنری را فراهم می سازد.

                 

                image010

                گالری چهارم موزه

                – ب – کتابخانه تخصصی هنری

                در کتابخانه تخصصی موزه که در مجاورت شیبه  منتهی به بخش های امور اداری و امور هنری قرار دارد، نزدیک به پنج هزار عنوان کتاب فارسی و غیر فارسی در زمینه های معماری – نقاشی – طراحی – ارتباط تصویری – عکاسی – سینما و سایر زمینه های هنری گرد آمده است.

                کتاب های کتابخانه، به روش « L.C –  کتابخانه کنگره» طبقه بندی و با نظام « دهدهی دیویی » فهرست نویسی شده و اطلاعات مربوط به هر  کتاب  از طریق جستجو در سیستم های  مجهز کامپیوتری قابل دسترس است. استفاده از کتابخانه، ویژه اعضا است و دانشجویان و پژوهشگران رشته های گوناگون هنر، می توانند با عضویت در این مرکز بخش بزرگی از نیازهای آموزشی و پژوهشی  خود را برطرف سازند.

                در بخش نشریات ادواری، مطبوعات ارزشمند با موضوعات فرهنگی و هنری داخلی و برخی نشریات همسان خارجی، نگهداری می شوند.

                image012

                فضای داخلی کتابخانه

                 

                فروشگاه کتاب

                در این بخش که در سمت چپ سالن ورودی به گالری ها قرار گرفته، نشریات هنری ایرانی، آثار منتشره توسط  موسسه هنرهای تجسمی، بروشورها و نمونه های آثار و تاًلیفات هنرمندان و نویسندگان ایرانی و انواع گاهشمار و کارت پستال هنری، به دوستداران عرضه می شود.

                image014

                فروشگاه کتاب در لابی ورودی اصلی

                 

                رستوران

                موزه دارای رستوران نسبتاّ بزرگی است که در طبقه همکف ورودی قرار دارد. دیواری شیشه ای و دوجداره، رستوران را از فضای سبز بیرون و پارک مجسمه جدا ساخته و چشم اندازی زیبا در پیش روی مراجعان قرار می دهد.

                چهار مجسمه زیبای پشت دیوار شیشه ای ذهن دوستداران هنر معاصر را به هنگام صرف غذا به بازی می گیرد و دل مشغولشان می کند.

                 

                image016

                فضای داخلی رستوران

                 

                image018

                 

                مجسمه های باغ موزه

                 

                image021

                باغ مجسمه موزه هنرهای معاصر تهران

                 

                 

                image022

                پلان ورودی موزه هنرهای معاصر تهران

                 

                 

                image025

                پلان اداری موزه هنرهای معاصر تهران

                 

                 

                 

                 

                 

                 

                 

                 

                 

                 

                کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

                یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

                شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


                نقش رنگها در دکوراسیون داخلی و اثر آنها بر روحیه شما:

                خیلی ها ممکن است این رنگ را رنگی افسرده کننده بدانند اما با استفاده درست بسیار هم جذاب خواهد بود . فقط مطمئن شوید که رنگ مشکی مثل یک هایلایت است و بر رنگ اصلی غالب نشده باشد.

                از رنگ ها هوشمندانه استفاده کنید

                امروزه می دانیم که رنگها روی حالات و خلق و خوی شما تاثیر می گذارند، اما آیا رنگها می توانند شما را باهوش تر کنند ؟

                نه تنها رنگهایی که برای تزیین دکوراسیون خانه خود استفاده می کنید روی حس و حال شما تاثیر می گذارند، بلکه روی انرژی، خلاقیت، آرزو و میزان یادگیری نیز تاثیر می نهند، که همگی اینها از اجزای لازم فکر و هوش شماست .

                بنابراین اگر می خواهید هوش خود را تحریک کنید، دکوراسیون و لوازم منزل را از میان این رنگ ها انتخاب کنید .

                 

                نقش رنگها در دکوراسیون داخلی و اثر آنها بر روحیه شما

                 

                رنگ نارنجی

                رنگ نارنجی با افزایش اکسیژن رسانی به مغز باعث تحریک فعالیت ذهنی شما می شود. همچنین به شما احساس قدرت و آمادگی بیشتری برای انجام کارها می دهد. اگر در حال انجام یک پروژه همراه با همسر خود هستید، بهترین مزیتش این است که این رنگ باعث تحریک تعاملات اجتماعی شما می شود. ( درحالیکه نسبت به رنگ قرمز کمتر حس پرخاشگرانه و رمانتیک دارد.)

                رنگ نارنجی نماد قدرت است. اما اینجوری فکر نکنید که مجبورید همه دیوارها را با یک رنگ نارنجی ضخیم برای گرفتن تاثیر مورد نظرتان، رنگ آمیزی نمایید. این رنگ می تواند بعنوان یک هارمونی در کنار رنگهای دیگر همان تاثیر را روی شما بگذارد. شما همچنین می توانید از یک رنگ ملایم تر و یا خاکی تر مثل هلویی ، بهارنارنج ، کدو تنبل و یا رنگ غروب آفتاب استفاده کنید. برای جلوگیری از افراط سعی کنید که تنها یک دیوار را رنگ کنید ویا از کوسن و اشیا زینتی دیگر استفاده کنید .

                اگر به طور طبیعی بیش فعال هستید و یا خیلی زود عصبانی می شوید، نباید از رنگ نارنجی تند استفاده کنید.

                همچنین اگر زود پریشان می شوید، از استفاده از نارنجی تند خود داری کنید. برای کسانی که مبتلا به بیماری ADHD (بیش فعالی) هستند نیز رنگ مناسبی نمی باشد. از این رنگ برای رنگ آمیزی آشپزخانه خود استفاده نکنید چون این رنگ گرسنگی را بیشتر میکند.

                 

                 

                نقش رنگها در دکوراسیون داخلی و اثر آنها بر روحیه شما

                 

                رنگ زرد

                رنگ زرد نیز تحریک کننده فعالیتهای ذهنی است، اما استفاده بیش از حد رنگ زرد شما را کمی حساس می کند . از آنجایی که کمک می کند تا حافظه شما فعالیت بیشتری داشته باشد، تمرکز شما را افزایش داده و ( در موارد کمی ) خلاقیت شما را زیاد می کند، رنگ بسیار عالی برای استفاده در جایی که درس می خوانید ، کارهای دستی انجام می دهید و یا روی پروژه های بزرگ کار می کنید است.

                از رنگهای زرد تیره دور بمانید. چون ممکن است خلاقیت شما را از بین ببرد بخاطر همین است که استفاده از این رنگ توصیه نمی شود و روی گزینه های روشن تر ( و یا رنگ پریده تر ) تاکید می شود. در واقع می توانید برای استفاده از رنگ زرد در اتاق ، گلهای زرد تازه و یا یک ظرف پر از لیمو قرار دهید .

                رنگ زرد زمانی که در تقابل با یک رنگ تیره تر یا خنثی قرار می گیرد زیباتر نشان می دهد.

                 

                 

                نقش رنگها در دکوراسیون داخلی و اثر آنها بر روحیه شما

                 

                رنگ آبی

                آبی آسمانی در کلاس های مدارس بسیار محبوب است، برای اینکه بهره وری ، شعور و میزان خلاقیت فکری را بالا می برد. این رنگ تاثیر آرامش دهنده ای دارد و سوخت و ساز بدن را کاسته و اشتها را از بین می برد. زمانی که جلوی هیجانات بیش از اندازه زندگی شما گرفته شود، آن وقت زمان زیادی برای اندیشیدن به جزئیات مهم خواهید داشت.

                از رنگ های آبی تیره و یا بسیار روشن نباید در فضاهای کاری استفاده کرد ( مثل اتاق کار، دفاتر خانگی و یا آشپزخانه)، چون این کار واقعا می تواند فعالیت شما را سرکوب کند. درعوض، گزینه هایی چون فیروزه ای، آبی رنگ پریده ، آبی های متالیک یا آبی آسمانی مناسب هستند. از رنگهای هم خانواده در کنار هم استفاده کنید ،می توانید از آبی پررنگ در بالشتان استفاده کنید.

                رنگ آبی رنگی با خاصیت قدرت و متمرکز کننده برای افراد بیش فعال و یا پریشان خاطر است که می توان در سرتاسر اتاق از آن (در شکل ملایم ترش) در سایه های مختلف و در ترکیب با رنگ های دیگر استفاده کرد. اگر شما به رنگ های طبیعی تمایل دارید،می توانید رنگهای آبی پررنگ استفاده کرده و یا یکی از رنگ های محرک هوش را بکار ببرید.

                 

                 

                نقش رنگها در دکوراسیون داخلی و اثر آنها بر روحیه شما

                 

                سفید برفی

                ما به شما یک طرح کاملا سفید برای افزایش قوای فکریتان پیشنهاد نمی کنیم مگر آنکه نویسنده رمان های عاشقانه باشید. این رنگ اغلب برانگیزاننده احساسات و یا دلتنگ شدن است که هر دوی اینها می توانند مانع فکر کردن به حال و آینده شوند. با این حال رنگ سفید رنگی مناسب برای استفاده در هر یک از زمینه هایی که در بالا گفته شده می باشد. این رنگ به وضوح ذهن شما را یاری میکند و شما را به پاک کردن چیزهای درهم برهم و موانع تشویق می کند (جسمی و روحی)

                 

                 

                نقش رنگها در دکوراسیون داخلی و اثر آنها بر روحیه شما

                 

                رنگ مشکی

                رنگ سیاه با بسیاری از رنگ هایی که در بالا ذکر شد، هماهنگ می شود، و برای ایجاد یک فضای شیک و مدرن مناسب است. این رنگ می تواند ذهن خلاق برخی افراد را تحریک و آنها را حرفه ای تر و پیچیده تر نماید.

                خیلی ها ممکن است این رنگ را رنگی افسرده کننده بدانند اما با استفاده درست بسیار هم جذاب خواهد بود . فقط مطمئن شوید که رنگ مشکی مثل یک هایلایت است و بر رنگ اصلی غالب نشده باشد.

                 

                 

                نقش رنگها در دکوراسیون داخلی و اثر آنها بر روحیه شما

                 

                خاکستری

                رنگ خاکستری ممکن است برای برخی افراد گزینه بهتری نسبت به مشکی باشد.در حالی که به خودی خود هیچ قدرت محرک هوشی ندارد، ولی با عقل و دانش و استحکام در ارتباط است. همچنین برای بهبود تاثیر رنگ های دیگر در اندازه کوچک مناسب است.

                 

                کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

                یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

                شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


                نکات اصولی برای نقاشی آپارتمان

                حتی اگر هر سال امکان تغییر دکوراسیون منزل برایتان فراهم نباشد می توانید با صرف حداقل هزینه فضای داخلی منزل خود را متحول کنید.

                رنگ آمیزی داخلی ساختمان یا به اصطلاح نقاشی ساختمان راهکاری است که با استفاده از آن می توانید علاوه بر اینکه جلوه تازه تری به آپارتمانتان می دهید، به نظافت و تمیز بودن آن نیز کمک کنید.

                دیوارهای خانه پس از گذشت یک یا چند سال بسته به تعداد افراد، نوع سکونت، منطقه و پارامترهای دیگری، به رنگ آمیزی یا نقاشی مجدد نیاز پیدا می کنند. این در حالی است که ممکن است اعضای خانواده هم پس از گذشت مدتی از رنگ دیوارها خسته شوند و تصمیم به تغییر آن بگیرند.

                 

                 

                نقاشی آپارتمان

                 

                نقاشی مجدد ساختمان یکی از راهکارهایی است که به نو شدن فضای زندگی شما کمک مهمی می کند، اما برخلاف تصور برخی افراد که گمان می کنند رنگ آمیزی مجدد کار ساده ای است و تنها نیاز به چند سطل رنگ و یک قلم مو دارد، رنگ آمیزی مجدد نیز اصول خاص خود را دارد که در صورتی که رعایت نشود به درستی و آن طور که دلخواه شما است، صورت نمی گیرد.

                این هفته، چند نکته اساسی راجع به رنگ آمیزی فضای داخلی آپارتمان به شما ارائه می شود.

                 

                 

                نقاشی آپارتمان

                 

                مراقب سلامتی خود باشید

                بیشتر رنگ ها حاوی حلال هایی هستند که موجب نرمی و روانی رنگ شده و هنگام خشک شدن رنگ، تبخیر می شوند. این مواد می تواند به سلامت آسیب برساند.

                تماس کوتاه مدت با این مواد می تواند علایمی مانند تحریک و قرمزی پوست، خستگی و تهوع، سردرد و سرگیجه ایجاد کند.

                تماس طولانی مدت می تواند مشکلات بهداشتی بیشتری مانند آسیب سیستم اعصاب مرکزی، کبد و کلیه ایجاد کند.

                کودکان، زنان باردار، افرادی با مشکلات تنفسی و ریوی و افرادی که به دلیل نوع شغل شان بیشتر با این مواد تماس دارند، بیش از دیگران در معرض خطر هستند.

                 

                 

                نقاشی آپارتمان

                 

                چه رنگی مناسب است؟

                رنگ ها به سه صورت روغنی براق، روغنی مات و پلاستیک هستند و هر کدام ویژگی خاصی دارند.

                رنگ روغنی براق دوام بیشتری دارد و تمیز کردن آن راحت تر است، اما اگر دیوار کاملا صاف نباشد نواقص را بیشتر نشان می دهد. رنگ پلاستیک برای پوشاندن نقص ها گزینه بهتری است ولی دوام کمتری دارد. رنگ روغنی مات بین این دو رنگ بوده و خصوصیات مشترکی دارد.

                هنگام انتخاب و خرید رنگ، بهتر است رنگ هایی را که در آب حل می شوند، انتخاب کنید. رنگ هایی که در آب حل می شوند، برای پاک کردن به حلال های شیمیایی که به پوست و سیستم تنفسی آسیب می رسانند، نیازی ندارند.

                هنگام خرید رنگ با پرسش از فروشنده و مطالعه اطلاعات روی برچسب محصول، رنگ سالم تری را انتخاب کنید. برخی رنگ ها حاوی فلزات سنگین و مواد شیمیایی خطرناک هستند.

                با توجه به اینکه رنگ ماده ای است که نگهداری از آن کار ساده ای نیست و اغلب نمی توان از یک قوطی رنگ در فاصله زمانی دراز مدت استفاده مجدد کرد، سعی کنید به همان اندازه که برای نقاشی ساختمان رنگ نیاز دارید خرید کنید تا از این طریق صرفه جویی هم کرده باشید.

                همچنین، هنگام خرید رنگ باید متراژ جای مورد نیاز را بر حسب متر مربع بدانید. عامل های دیگر هم بر مقدار رنگ تاثیر می گذارند مثلا اگر می خواهید دیوارها را بتونه کنید مقداری رنگ برای تعداد دفعات آستر در نظر بگیرید.

                 

                 

                نقاشی آپارتمان

                 

                رنگ دلخواهتان را انتخاب کنید

                نگذارید ترس از رنگ، باعث شود سفید یا رنگ همیشگی کرم را انتخاب کنید. رنگ دلخواه خود را برای رنگ آمیزی تازه منزل انتخاب کنید، رنگ ها معنی جدیدی به اتاق شما می دهند. استفاده از رنگ درست، اتاق یکنواخت و کسل کننده را به فضایی زیبا و گرم تبدیل می کند. حتی اگر از رنگی که انتخاب کرده اید راضی نبودید می توانید دوباره آن را رنگ کنید.

                کاربرد تک رنگی یا مونوکرومیک، نه تنها برای اهالی خانه به زودی یکنواخت و خسته کننده می شود، بلکه چندان چشم نواز هم نیست. با این کار، ساکنان این گونه فضاها، همچنان در بهره بردن از لذت حضور در کنار رنگ های مختلف و همچنین تاثیرات حاصل از آنها محروم می مانند، در حالی که بیشتر رنگ هایی را که هر روزه با آنها در طبیعت مواجه می شویم با تنالیته های مختلف می توانند در جای جای دکوراسیون فضای زندگی ما نیز مورد استفاده قرار گیرند.

                 

                 

                نقاشی آپارتمان

                 

                از نمونه های کوچک شروع کنید

                اگر تصور رنگ نهایی روی دیوار برای شما سخت است، از یک نمونه کوچک استفاده کنید. یک قوطی رنگ ارزش امتحان کردن را به خصوص اگر نتوانید در ذهن خود طرحی را که می خواهید مجسم کنید، دارد. خیلی از تولیدکنندگان نمونه رنگ هایشان را در قوطی های کوچک هم ارائه می دهند. این نمونه ها قیمت زیادی ندارند و مانع از اتلاف هزینه در انتخاب نادرست می شوند.

                توصیه های رنگی برای دیوارهای شما

                بسته به اینکه شما به کدام رنگ علاقه دارید، می توانید انتخاب مناسبی برای رنگ آمیزی مجدد دیوراهای منزلتان داشته باشید.

                اما در صورتی که بخواهید پیشنهادهای خوب را در این زمینه بررسی و از میان آنها انتخاب کنید می توان به چند دسته از رنگ های مناسب فضاهای مسکونی اشاره کرد که در عین حال، به سلیقه اغلب افراد نزدیک هستند.

                آبی مات، خاکستری تیره و خاکستری روشن در یک دسته از این رنگ های پیشنهادی قرار می گیرند. این ترکیب رنگ اغلب مورد علاقه افرادی است که خواهان خلق فضایی آرام و دلنشین در منزل خود هستند.

                در دسته دیگر، می توان به ترکیب زیبایی از سبز لجنی، زیتونی و توسی اشاره کرد. با انتخاب این ترکیب رنگ می توان طبیعت را به محیط خانه آورد.

                ترکیب رنگ های جگری، توسی و قرمز هم، ترکیب زیبایی برای فضاهای مسکونی و کسانی که به این رنگ ها علاقه دارند محسوب می شود. این ترکیب رنگ اغلب برای افراد علاقه مند به رنگ های گرم توصیه می شود.

                ترکیب رنگ های طلایی، کرم و شیری هم برای خلق فضایی شاد و زنده و روشن توصیه می شود.

                 

                نمایشگاهی از سه نسل زنان نقاش ایران در گالری پردیس ملت


                نمایشگاهی از سه نسل زنان نقاش ایران در گالری پردیس ملت www.arturarch.com

                 

                تهرانگالری پردیس ملت، عصر جمعه -نوزدهم آبان ماه- نمایشگاهی از سه نسل زنان نقاش ایران را رونمایی می کند که تلاش می‌کند جلوه هایی از توانمندیها و نیز تحولات زیبایی شناختی این طیف هنری را به تماشا گذارد.

                 

                به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، ˈنگاهی دیگرˈ عنوان نمایشگاه سه نسل زنان نقاش ایران است که به یاد زنده یاد ˈمنصوره حسینیˈ در گالری پردیس ملت به روی دیوار می رود.

                ˈفرناز محمدی ˈ مدیر گالری پردیس ملت نمایشگاه گردانی این نمایشگاه را بر عهده دارد.

                قریب به یکصد اثر از ۴۷ نقاش زن ایران در ˈنگاهی دیگرˈ به یاد و نام زنده یاد منصوره حسینی گردهم آمده که در این میان آنها هم چهره هنرمندان جوان و هنرمندان پیشگام و پیشکسوت دیده می‌شود.

                در ˈنگاهی دیگرˈ از هر یک از ۴۷ نقاش زن، دو تا چند اثر به تماشا درآمده اند تا امکان رصد زاویه نگاه و نیز نوع کار هنرمند تا حدودی فراهم آید.

                فرح ابوالقاسم، شیرین اتحادیه، سمیرااسکندرفر، فرح اصولی، پروانه اعتمادی، ثمیلا امیر ابراهیمی، نازگل انصاری نیا، معصومه بختیاری، لادن بروجردی، گیلدا بریمان، نیکو ترخانی، سارا جعفری، شهلا حبیبی، منصوره حسینی، شهلا حسینی، ایران درودی، لیلی رشیدی ، آزاده رزاق دوست، شهناز زهتاب زاده، پری یوش گنجی، فریده لاشایی، معصومه مظفری، شهره مهران، سحر مسلمیان، رکسانا منوچهری، گیزلا وارگا سینایی، بیتا وکیلی والهام یزدانیان از جمله این هنرمندان هستند.

                ***نقاشی ها و مجسمه های ˈعربعلی شروهˈ در صبا

                موسسه فرهنگی هنری صبا وابسته به فرهنگستان هنر، در نمایشگاهی که در نگارخانه خیال برگزار می کند، دستاوردهای سال های فعالیت هنری ˈعربعلی شروهˈ در قالب های متنوعی از رنگ روغن روی بوم، نقاشی روی چوب، طراحی با مرکب، مداد و پاستل، نقاشی روی کاشی و حجم به نمایش می گذارد.

                آثار ارائه شده شامل حدود ۱۰۰ اثر است که عمدتا مضامینی چون طبیعت، منظره نگاری، روایت قطعه های شاهنامه و نیز آثار انتزاعی و آبستره این هنرمند را در بر می گیرد.

                این نمایشگاه با همکاری موسسه صبا، خانواده مرحوم شروه، انجمن دوستداران شروه، انجمن هنرمندان مجسمه ساز و دو هفته نامه تندیس سه شنبه ۱۶ آبان، ساعت ۱۶ گشایش خواهد یافت.

                این نمایشگاه تا ۹ آذر همه روزه بجز ایام تعطیل، از ساعت ۱۰ تا ۱۹، میزبان عموم بازدیدکنندگان خواهد بود.

                ***کارگاه آموزی ˈچسب زخمˈ در گالری پردیس ملت برگزار شد

                ˈکارگاه آموزشی هنر نقاشی علی ذاکری با عنوان ˈچسب زخمˈ روز گذشته جمعه ۱۲ آبان ماه از ساعت ۱۰ تا ۱۷ در گالری پردیس ملت برگزار شد.

                این کارگاه آموزشی در ادامه برنامه های معاونت هنری سازمان با موضوع بچه های ارسباران و با هدف حمایت از کودکان زلزله زده آذربایجان برپا شد.

                تعدادی از کودکان ۷ تا ۱۲ سال به سرپرستی علی ذاکری بر روی بوم های ۵۰ در ۵۰ سانتیمتر با موضوعات آزاد به خلق اثر پرداختند و ۳ اثر مشترک با علی ذاکری در ابعاد ۱۰۰ در ۱۵۰ سانتیمتر را ترسیم کردند.

                در این رویداد هنرمندانی هم چون، بهنام کامرانی، کیوان عسگری، فرشید شفیعی، ستاره حسینی، عطیه بزرگ سهرابی و مریم فریدونی حضور داشتند.

                ***آثار ناصر آراسته در نگارخانه آراسته

                علاقمندان به هنرهای تجسمی می توانند آخرین آثار ناصر آراسته را در گالری آراسته مشاهده کنند.

                در این نمایشگاه تعداد ۲۸ اثر از آثار این هنرمند نقاش از جمله تابلوهای معروف وی با عنوان های پیروزی، اقاقی ها وطواف به معرض نمایش گذاشته شده است.

                آثار ناصر آراسته در نمایشگاه های بسیاری به تماشا گذاشته که از میان آن ها نمایشگاه بین المللی مکزیک ( ۱۳۷۴)، دوسالانه تهران (۱۳۷۷) ونمایشگاه نقاشی تخصصی – صادراتی استادان(۱۳۷۸) است. آثار وی نیز در نمایشگاه های گروهی وانفرادی بسیاری به نمایش در آمده است.

                یادآوری می شود علاقه مندان در خصوص بازدید از این نمایشگاه می توانند تا ۲ آذرماه همه روزه از ساعت ۱۰ تا ۲۱ در نگارخانه آراسته عرضه شده است.این نمایشگاه ۱۳ آبان ماه آغاز به کار کرده است.

                منبع : ایرنا

                 

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-02

                نمایشگاه بین المللی هنر سحر و جادو ویژه در چین در سال ۲۰۱۲ درهانگز در حال اجراست.

                این نمایشگاه یک رویداد خاص است. یک تجربه سرگرم کننده برای کودکان که می توانند احساس آثار هنری لمس کنند  و همچنین با آثار هنری مختلف بازی کنند.

                arturarch-3D-Art-Exhibit

                -3D-Art-Exhibit-

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-06

                arturarch-3D-Art-Exhibit-07

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-08

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-09

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-10

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-11

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-05

                Arch2O-3D-Art-Exhibit-04

                3D-Art-Exhibit-arturarch

                نقاشی های 3d

                arturarch-3D-Art-Exhibit

                 

                تصاویر  Charis Tsevis

                تصاویر  Charis Tsevis

                Charis Tsevis یک طراح بصری است  که در یونان زندگی می کند.او در آتن مدیراستودیو طراحی بصری “Tsevis” است که مشتریان زیادی رادر سراسر جهان دارد از جمله نایک، پپسی، تویوتا و IKEA. آثار او شهرت بسیار خوبی را درسراسر جهان داردو جوایز بسیار زیادی را نیز دریافت کرده.

                هنر و نقاشی

                سبک Tsevis بسیار گویاست . او عناصر و عکسهای کوچک را جمع آوری کرده و بوسیله آنها یک تصویر بزرگ و شگفت انگیز را خلق می کند.

                نقاشی

                art

                Painting

                نقاشی

                هنر

                هنر و نقاشی

                art.www.arturarch.com

                art     www.arturarch.com

                art     www.arturarch.com

                نقاشی www.arturarch.com

                همچنین از آثار برای پوشش بازی های المپیک ۲۰۱۰ لندن استفاده شد. تصاویر برای ورزشهای غواصی ، ژیمناستیک ، دو  و تصاویر در حال اجرای این ورزشها و تصاویر برای نشان دادن جشن و پیروزی آفریده شد.

                هنر www.arturarch.com

                نقاشی ورزشی

                نقاشی ورزش

                نقاشی های المپیک لندن

                هنر و ورزش

                Arch2O-London-2012-Olympics-08

                art sport www.arturarch.com

                نقاشی

                هنر نقاشی

                art sport www.arturarch.com

                 

                _ نور طبیعی در معماری ایران

                 

                زیبائی که به چشم می آید از پرتو نور و روشنائی است و گرنه در تاریکی ،زیبائی مفهومی ندارد.زیبائی حقیقتی با نور معرفت درک می گردد و زیبائی ظاهری با عزیزترین حس ما که بینائی است دیده می شود. نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث می شود که زیبائی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شیء جلوه کند.

                 

                بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می تواند در مباحث زیبائی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد. از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت ،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده ی نور مصنوعی هستند ،مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ،نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود. در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپرسیونیست ها دیده می شود. هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک می کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند. از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خاص و ناب می شد. این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملاً اثر بخش باشیم.

                نور و بشر

                از دوران ماقبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شیء زنده را در ذهن بیدار  می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند،   آن ها را عبادت کرده و می پرستیدند.این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود. برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می بردند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمزآلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند. حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ، خورشید، ماه، بلور و نور آتش استفاده می کنند. در اغلب ادیان، نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند.انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو   می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.

                تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران

                دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره عیلام در حدود ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای بدست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود. از جمله کهنترین مدارک و نمونه های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره شاروکین یافت. از روی نقش برجسته آشوری می توان روزنه هایی را که بر روی برج ها ساخته شده اند تشخیص داد. در دوره هخامنشی در تخت جمشید وضع درها به خوبی روشن و پاشنه گرد آن ها اغلب به جای مانده است، همچنین در این کاخ ها بالای درها و حتی بام ها، روزن ها و جام خانه هایی داشته وگرنه فضای بزرگ و سرپوشیده آن ها را چگونه چند جفت در که اغلب بسته بوده روشن می کرده است؟

                در اصل از خصوصیات سبک پارسی، تعبیه سایبان و آفتابگیر منطقی و ضروری برای ساختمان هاست. در این دوره از اصل اختلاف سطح، جهت جذب نور به داخل استفاده می شد. بر اساس تحقیقات پروفسور ولفانگ معلوم شده که انحراف زوایای بناهای تخت جمشید بر اساسی بنیاد گذاشته شده که بوسیله ایجاد سایه روشن های گوناگون تعیین روز اول سال و فصول مختلف میسر شده و این انحراف به معمار ایرانی اجازه می داده مکان های مورد نیاز برای زیستن را به صورتی بسازد که در فصول مختلف سال هر خانه به مقدار لازم از آفتاب و روشنایی استفاده نماید. از نورگیری بناهای اشکانی اطلاع چندانی در دست نیست ولی سرپرسی سایکس در مورد کاخ هاترا می گوید: تالارهای این مجموعه تماما دارای سقف چوبی بوده اند. ارتفاع آن ها مختلف و نیز روشنائی آن ها از دهنه و هلال هایی بوده که به سمت مشرق باز می شدند. از روی تصویر بازسازی شده نسا که نورگیری بنا را توسط سقف خرپا نشان می دهد این احتمال را ممکن می سازد که اشکانیان از این روش برای نورگیری بنا استفاده می کردند. ساسانیان تمایل به نشان دادن تضاد بین سایه و روشنائی داشته اند و این امر د رتمام بناهای آن ها مشهود است. نوک  گنبد های بناهای چهار طاقی آن ها بصورت روزنه درآمده زیرا برای افروختن آتش بدان احتیاج داشته اند. ایوان کرخه در خوزستان، طرز نور گرفتن از اطاق را برای اولین بار نشان می دهد، البته در بناهایی که طاق ضربی داشته اند معمولاً تأمین نور از آن قسمت هایی بوده که سقف مسطح داشته اند.روش استفاده از طاق گهواره ای که از انواع طاق سازی های عصر ساسانی است به معمار اجازه می داد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تأمین کند. طریقه نورگیری از جام خانه نیز همانطور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدت های بسیار به عنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگیهای این معماری می شود می بینیم که در روی گنبد روزنه هایی با حفره هایی تعبیه می کردند که احتمالاً برای پوشش آن ها از شیشه استفاده می کردند، تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمال جهت تحمل بار گنبد استفاده می کردند تنها از روزن وسط گنبد یا از روزنه های تعبیه شده بر روی آن جهت نورگیری استفاده می کردند.اما پس از آن که بار سقف گنبدی را توسط قوس ها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمت هایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را بصورت هلال تعبیه کنند.

                حال به بررسی تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری دیگر نقاط جهان می پردازیم:

                در مصر باستان نور دارای اهمیتی ویژه بوده است.بنا به موقعیت سرزمین مصر، شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه و روشن بسیار زیاد می باشد. فرم های صریح و هندسی که در معماری مصر از آن استفاده می شده است با گوشه های تیز و دقیق در زیر نور شدید اثری خاص داشته. لوکوربوزیه در این ارتباط می گوید: «معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است. چشم های ما برای این آفریده شده اند که فرم ها را زیر نور ببینیم: این سایه و روشن ها هستند که فرم ها را در مقابل ما برهنه می سازند. مکعب، مخروط، کره،استوانه و هرم اولین فرم هایی هستند که نور آن ها را به ما عرضه می کند.تصاویر آن ها ناب، ملموس و صریح هستند».

                اما در معماری مصر بازی نور و سایه تنها محدود به فرم های بزرگ اولیه نیست. سطوح این احجام از نقوش برجسته ای پوشیده شده اند که با کمال ظرافت نقش پردازی و بر سنگ تراشیده شده اند و به این ترتیب پدیده سایه – روشن در اینجا در مقیاسی کوچکتر نیز تکرار شده است. برای مصریان وجود ذات خداوند برای بشر غیر قابل دسترس و نامرئی بوده است پس به ناچار بایستی در تاریکی باشد. راه رسیدن به این خداوند که بایستی از روشنایی به تاریکی ختم شود با کمک چنین پدیده های نوری کمی واضح تر می شده است. ژان لوئی دو کانیوالJean-louis do canival  روشنائی مجسمه های معبد خفرن را به این ترتیب توصیف     می کند: «نور از پنجره های کوچک بین دیوار و سقف به داخل و به تک تک مجسمه می تابید و به وسیله سنگهای کف که مرمر سفید صیقلی بودند به ترتیبی منعکس می شد که نوری کاملاً محو و فاقد جهت، فضا را روشن می کرد و ستون ها و دیوارها که از گرانیت سرخ بودند در تاریکی باقی می ماندند». در مورد معابد یونانی هم می توان گفت که بیشتر این معابد مجسمه وار بودند و اثر آن ها می بایستی بیشتر بر فضای پیرامون معبد باشد. تنها وظیفه داخلی معبد نگاهداری  مجسمه های مذهبی بوده است. در بسیاری از معابد یونانی با روشی شبیه به معبد خون با استفاده از یک آب نما که در فاصله بین مجسمه و در ورودی ساخته می شد نورپردازی مجسمه را اصلاح  می کردند. نوری که به داخل می تابید با برخورد به سطح آب منعکس می شد و مجسمه را روشن می ساخت. در فضاهایی که احتیاج به نور بیشتری داشتند، یونانیان از نور سقف استفاده می کردند: بخشی از سقف را با ارتفاع بیشتر ساخته و از فضایی که به این ترتیب به وجود       می آمد برای تاباندن نور به داخل استفاده می کردند. در معماری آغاز مسیحیت و نیز در معماری بیزانس همواره تلاش می شده است هر چه بیشتر به فضای داخلی جنبه روحانی داده شود و فضایی رﺅیایی بیافرینند و روشن است که نورپردازی در این راه نقشی عمده داشته است.حال به بررسی عناصر نورگیری در معماری سنتی ایران می پردازیم.

                عناصر نورگیری در معماری سنتی

                این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرند، گروه اول به عنوان کنترل کننده های نور مانند انواع سایه بان ها و دسته دوم نورگیر ها.

                گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده دارند و به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول آنهایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته دوم آنهایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند مثل پرده. عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح می شوند نام های مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از: روزن، شباک، در و پنجره مشبک، جام خانه، هورنو، ارسی، روشندان، فریز و خوون، گلجام، پالکانه، فنزر، پاچنگ و تهرانی. در مقابل عناصری مانند رواق، پرده، تابش بند، سایه بان ها، سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل کننده نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.

                کنترل کننده های نور

                رواق: فضایی است مشتمل بر  سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نور آفتاب مصون می دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می دهد و در این صورت روشنائی از طریق غیرمستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.

                تابش بند: تابش بند یا تاووش بند یا آفتاب شکن تیغه هایی  به عرض ۶ الی ۱۸ سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود ۵ متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را می ساختند. معمولاً در بالای در و پنجره کلافی می کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحاً به آن سرسایه می گفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل می کردند.

                سایه بان ها: ایجاد سایه بر روی پنجره ها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. سایه بان ها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل، کنترل نور و تهویه طبیعی داشته باشند. کارایی سایه بان ها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آن ها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد. سایه بان ها به انواع ثابت، متحرک و همچنین سایه بان های طبیعی مثل درختان تقسیم می شوند.

                سرادق: سایه بنا بر سرا که پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می شد و بدین ترتیب مانع تابش بند خورشید به درون سرا می شد.

                ساباط: کوچه ای سر پوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سرد سیری به چشم می خورد. در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط می گذاشتند.

                پرده: استفاده از پرده های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده می شد. این پرده ها معمولاً از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک لا و دولا استفاده می شدند و به طور معمول در جلو ایوان ها و یا پنجره ها و ارسی ها نصب می شد. بالا کشیدن این پرده ها توسط قرقره و بند هایی بوده که ب طور هماهنگ تمام قسمت های آن ها را یکنواخت جمع می کرده است چون این پرده ها معمولاً ضخیم و سنگین بوده و غیر از این نمی شد آن ها را بالا کشید.

                نورگیرها

                شباک: هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و باران، توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می کرده که ساختمان علاوه بر در و پنجره، پرده ای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزن ها و پنجره های چوبی یا گچی و پرده محفوظ می شد و بیرون آنرا با شبکه های سفالی یا کاشی می پوشاندند، این شبکه ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف تری از لا به لای آن ایجاد می شود. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه سبب پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می کرد. ضمناً علی رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رﺅیت بود از بیرون هیچگونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

                در و پنجره های مشبک

                پنجره معمولاً برای دادن نور، جریان هوا و رﺅیت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است. در مناطقی که نور خورشید شدید است، پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود.  پنجره های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می کند، تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می شود.طرح هایی که در ساختن پنجره های مشبک به کار برده می شود اغلب به گونه ای است که نور داخل اتاق را تنظیم می کند. پنجره های مشبک نور شدید خارج را پخش کرده و آن را تعدیل می کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه ی آن را به داخل اتاق عبور می دهند. گاهی برای در و پنجره های مشبک شیشه نیز به کار برده می شود. (به درهای مشبک، در و پنجره گفته می شود). در و پنجره و روزن های مشبک چوبی، سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستان ها باز می شد.

                روزن

                روزن و پنجره را نمی توان از هم تفکیک کرد. در واقع روزن را می توان یک پنجره کوچک دانست که معمولاً در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار می رفته است. به عبارت دیگر روزن به سوراخهائی اطلاق می گردید که در کلاله و یا شانه طاق ها تعبیه می شده است. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته می شده و اغلب ثابت بوده است. در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه ای دیگر نور کافی برای هشتی تأمین می شد، در بالای در ورودی روزن قرار می دادند.

                ارسی

                ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشک ها و پیشخان و رواق     ساختمان های سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی، معمولاً مانند پنجره و روزن های چوبی است.

                جامخانه

                در کلاله گنبد ها و کلمبه های گرمابه ها و غلامخانه ی رباط ها و رسته ها و بازارها هنوز هم روزن هایی وجود دارد که با چند حلقه سفالین به صورت قبه یا کپه ی برجسته ای درآمده اند. در این قسمت حلقه های سفالین را در کنار هم چیده اند و در زمستان ها جام های گرد شیشه ای مانند ته قرابه در میان حلقه ها کار می گذارند و تابستان ها یک یا کلیه آن ها را بر می دارند، امروزه هم برای روشنایی سرپوشیده هایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسبترین وسیله است و بر فراز بام گرمابه ها جای خود را حفظ کرده است.

                هورنو

                به نورگیری بالای سقف گفته می شود. چون در نزدیکیهای تیزه گنبد امکان اجرا به صورت   بقیه ی قسمت ها میسر نیست، لذا در نزدیکیهای تیزه، سوراخ را پر نمی کنند تا در بالای طاق کار نور رسانی را انجام دهد. مثلاً در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.

                در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی، معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی» روزن هایی ایجاد کرده اند که عبور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است و به آن روشندان می گویند. روشندان ها معمولاً به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می شوند و برخی از آن ها دارای شیشه بوده، بعضی از آن ها زمینه چند ضلعی دارد، مثل روشندان حوضخانه کاخ هشت بهشت اصفهان.

                فریز و خوون در ساختمان

                خوون یک نقش تزئینی است که با تکه های آجر تراشیده و موزائیک آن را پدید آورده اند، آن گاه روی آن را با خاک و سریشم  رنگ هائی که در آب حل  کرده اند به رنگ های گوناگون رنگرزی می کنند و در پیشانی ساختمان، میانه ستون ها و «فریز در» چیده می شود. برای ورود روشنایی و هوا به اتاق ها لوله های گلچین را سوراخ کرده و نقش هایی پدید آورده و آن لوله ها را در بالای درها و پنجره ها می نشانیدند.

                کار بندی و مقرنس

                در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنائی فضا از طریق سقف انجام می شود، نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می نماید. کاربندی و مقرنس به غیر از زیبائی برای بهره گیری هر چه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده می شود. بدین ترتیب که موجب      می شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه می دهد، در این صورت در داخل بنا روشنائی یکنواخت و غیرمتمرکزی خواهیم داشت، که حجم بیشتری را در بر می گیرد.

                نقش هشتی در نور رسانی به بنا

                بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون می بایست نور شکسته شود، تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی از نظر وارد شونده نداشته باشد. یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور، هشتی های ورودی هستند که گرد و یا چند ضلعی ساخته می شدند. در بالای هشتی معمولاً نورگیری وجود دارد که نور متمرکز ملایمی را در ساعات مختلف روز به داخل انتقال می دهد، به کار بردن این شیوه برای تنظیم و متعادل کردن نور و حرارت از ویژگیهای معماری سنتی، به ویژه در حاشیه کویر است.

                انواع طاق ها، قوس ها و فیلپوش ها نیز در چگونگی نورگیری در داخل بنا سهم به سزایی دارند. وجود فیلپوش منجر به ایجاد سه منطقه متمایز ساختمانی در قسمت گنبد ها شده است. منطقه سوم همان گنبد اصلی است که گاهی در محورهای آن پنجره های کوچکی باز می شد و به نورگیری بنا کمک می کرد. ابداع شیوه طاق و تویزه باعث شد تا بار سقف مستقیماً بر روی جرزها عمل کند و دیوارها و طاق ها سبک شده و آن ها را شکافته و پنجره در آن قرار دهند و بدین طریق نور فراوان و غیر مستقیم حاصل می شود. طاق های آهنگ نیز یا دارای پنجره های جانبی است و یا در بالای آن ها گنبد های کوچکی با پنجره تعبیه شده است. در طاق چهار بخش نیز که از تقاطع دو «طاق آهنگ» هم ارتفاع و هم عرض حاصل می شود نیز می توان روزنه های وسیعی ایجاد کرد. طاق گهواره ی نیز به معمار اجازه می دهد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه کرده و روشنایی طبیعی داخل بنا را ایجاد کند. عمل نورگیری در بناهای مختلف به اشکال گوناگونی صورت می گرفت، از جمله اینکه در حمام ها از طریق روزنه های متعدد و یا جامخانه ها بر حسب درونگرا یا برونگرا بودن، نورگیری متفاوت بود.

                هر چند که نور خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در یک ساختمان مورد نیاز است اما از آنجا که این نور سرانجام به حرارت تبدیل می شود باید میزان تابش نور مورد نیاز برای هر ساختمان با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی آن تأمین شود. چون اهمیت تابش آفتاب به نوع اقلیم منطقه و فصول مختلف سال بستگی دارد. در شرایط سرد حداکثر انرژی خورشیدی مورد نیاز بوده و ساختمان باید در جهتی قرار گیرد که بیشترین تابش آفتاب را دریافت نماید، بر عکس وقتی هوا گرم است جهت ساختمان باید به نحوی باشد که شدت آفتاب در دیوارهای آن به حداقل رسیده و نیز امکان نفوذ مستقیم اشعه خورشید به فضاهای داخلی وجود نداشته باشد، به همین دلیل نحوه نورپردازی بنا در اقلیم های مختلف مثل گرم و خشک و حاشیه کویر و اقلیم گرم و مرطوب و سردسیر با هم متفاوت است و هر کدام در این مناطق بر حسب اقلیم خاص خود نحوه ی نورگیری و نور پردازی خاصی را می طلبد.

                ابزار و وسایل روشنائی

                بعد از به پایان رسیدن روشنائی روز، انسان در تاریکی شب نیز نیازمند نور بوده است. لذا پس از استقرار دائم و تشکیل شهر ها و ساخت خانه های مسکونی وجود یک وسیله بعنوان عامل نور مصنوعی که بتوان آن را از جایی به جایی حمل کرده؛ و یا اینکه بتوان از آن در هر جایی از ساختمان استفاده کرده حس شد. بنابراین از این زمان تأمین نور مصنوعی با وسایلی که عوامل نوری نامیده می شوند آغاز شد و بشر به ساخت وسایل گوناگونی در این زمینه روی آورد. این وسایل که در مجموع وسایل روشنائی نامیده می شوند جهت تأمین نور مصنوعی برای روشنائی بخشیدن محیط اطراف در هنگام تاریکی شب بودند. این وسایل عبارت بودند از: پیه سوزها، شمعدان ها، چراغ دان ها، پایه چراغ ها، قندیل ها، فانوس ها، مشعل ها، شمع ها و چراغ های روغنی.

                تصاویر زیر مربوط به مسجد شیخ لطف الله هستند که یکی از شاهکارهای معماری در دوره ی صفویه است. در این مسجد ورود نور از راه روزنه هایی است کوچک، بر فراز گنبد خانه که حالت های متغیر و گوناگونی را در طول روز ایجاد می کند. از آنجا که – به علت گردش نور خورشید- تابش نور در طول روز فقط بر تعدادی از این روزها صورت می گیرد، فضای داخلی مسجد در هر ساعت روز حال و هوایی متفاوت و مخصوص به خود (به همان زمان) پیدا می کند.

                بررسی بهره گیری از نور طبیعی در چند نمونه از بناهای غربی در دوره های مختلف

                ابتدا به چگونگی بهره گیری از نور طبیعی در کلیسای گوتیک می پردازیم. ایده اصلی سبک گوتیک که «ساختن بخشی از آسمان در روی زمین » بود فضایی غیر مادی طلب می کرد. دو عامل در حل این مشکل کمک می کردند. عامل اول انتقال سازه باربر ساختمان به بیرون و عامل دوم نورپردازی مناسب را می توان دانست. ابعاد عناصر سازه ایدر درون را تا حد امکان کم کردند و به این ترتیب توانستند که در سطوح آزاد شده پنجره های بسیار بزرگ به کار گیرند. نوری که از بخش بالای دیوارهای ناومیانی به داخل می تابد چنان شدید است که در این بخش هیچ قسمت تاریکی باقی نمی ماند. بیننده واقعاً خیال می کند که سقف میانی بالای سر او معلق است. به عکس بخش پائین ناومیانی نیمه تاریک است. دو ناو کناری با داشتن ابعاد لازم برای عناصر سازه ای در قسمت پائین دیوارهایشان امکان چنین نورپردازی ای را نمی دهد. انسان در این قسمت خیال می کند که در فضای نیمه تاریک زمینی ایستاده است و وقتی به بالا نگاه می کند«آسمان» روشنی را که جایگاه هر آنچه که خدائی است می بیند. سقف کلیسا می بایستی «سقف بلند و معلق» آسمان را القا کند.

                در سبک باروک فضا پر از تضا بوده و حواس را می فریبد. در اینجا نیز نورپردازی بسیار مهم است، ترتیب دادن متناوب بخش روشن بخش هایی که در سایه هستند باعث می شود که تصور عمق تقویت گردد. بیننده خیال می کند که فضا تا بینهایت ادامه دارد. سازه ساختمان با نورپردازی مناسب به صورتی «غیرخوانا» در می آید و تمامی ساختمان حالتی خیال انگیز به خود می گیرد. در این دوره بخصوص در بناهای آخر دوران باروک استفاده از نور غیر مستقیم نیز رایج بود. اغلب در این ساختمان ها بیننده تقریباً نمی توانست پنجره ها را ببیند و روشنایی فضای داخلی از انعکاس نور روی دیوارها تأمین می شد.

                لوئی کان به دلیل حساسیتش نسبت به ارزش نور در طراحی ساختمان «شاعر نور پردازی» نامیده شده است و موزه هنری کیمبل که توسط او طراحی شده چکیده تمام طراحی های خوب نورپردازی با نور روز می باشد. این ساختمان می بایست در زمره کلاسیک های تمام دوران ها قرار گیرد.

                از قدیم نورپردازی موزه های هنری با شک و تردید فراوان همراه بوده، زیرا اشعه ماوراء بنفش موجود در نور روز، بخصوص بر نقاشی ها، می تواند تأثیر مخرب داشته باشد. کان ملایم ترین سطح نور روز را برای روشنائی محیط در موزه کیمبل انتخاب کرد، با تصور اینکه تأثیر مخرب وجود نداشته یا حد اقل بسیار کم خواهد بود. او انتظار داشت با نور روز احتیاجات بیولوژیکی را ارضا نماید، و ایجاد احساس آرامش از طریق آگاهی به زمان، و فراهم نمودن حالت ها و احساس های بسیاری دیگر. این موزه از یک سری طاق های مدور بتنی متصل به یکدیگر به طول ۳۰ متر و به عرض ۷ متر با یک نورگیر سقفی شفاف در امتداد برآمدگی هر طاق ساخته شده است. نور روز از طریق «اتصالات نور طبیعی معلق» «natural light fixlure » که در زیر نورگیر سقفی قرار دارد بازگردانده و تصفیه می شود. اتصالات نور روز شامل قابی است که صفحه ای فلزی به آن متصل شده است، و دارای سوراخ های ریز می باشد که اجازه نفوذ مقداری از نور روز را داده تا هر گونه کنتراست شدید ممکن بین قسمت تحتانی اتصالات و اطراف آن را تعدیل نماید. تصاویر زیر بخش هایی از این موزه هنری را نشان می دهند.

                از دیگر بناهایی که از نور روز به زیبائی هر چه تمام تر در آن بهره گیری شده ساختمان جدید «بانک هنگ کنگ و شانگهای» اثر نورمن فاستر است. در این ساختمان سعی شده تا با استفاده از یک آئینه مقعر غول آسا سالن ورودی را که در داخل ساختمان قرار دارد و بیش از سی متر ارتفاع دارد روشن کنند. با استفاده از یک آئینه که در بیرون ساختمان است ابتدا نور به داخل ساختمان منعکس می شود و سپس با استفاده از آئینه دوم نور ۹۰ درجه تغییر جهت پیدا کرده و از بالا به داخل سالن ورودی تابانده می شود.

                نتیجه گیری

                نور، غیر مادی ترین عنصر محسوس طبیعت، همواره در معماری ایرانی وجود دارد و در واقع نشانه ی عالم والا و فضای معنوی است. در دوران معماری سنتی نحوه ی نگاه به نورتحت تأثیر تفکر اسلامی به عالی ترین درجه ی خود می رسد و مظهر تقدس و عالم معنوی شناخته می شود. معماری ایرانی معماری ای حقیقت جوست، حقیقت در معماری کمال است و کمال از آن باریتعالی است و هر چه در این معماری حضور دارد، عضوی از آن است که جداناپذیر است و روی به سوی حقیقت دارد. نور نشانی از حرکت به سمت حقیقت است که حالت فیزیکی و مادی ندارد و این موضوع در کنار عوامل دیگر مانند اقلیم و موقعیت قرارگیری یک بنا، و نحوه ی استفاده از نور، مطرح می شود. در صورتی که این امر در معماری غرب به شکل دیگری است. اصول حاکم در معماری معاصر چیزی به غیر از حقیقت است، حتی اگر خلاف آن باشد. معماری مدرن روی به سادگی و خلوص دارد که با عناصر شکلی و فرمال به کمال خود می رسد و این غیر از خلوص معنوی است. با این نگرش و تفکر نور در معماری حضور مستقیم دارد، در صورتی که در معماری ایرانی نور همیشه تعدیل شده دریافت می شده است و این امر همانطور که قبلاً هم به آن اشاره شد از طریق عناصر تشکیل دهنده ی معماری، مانند انواع روزن ها، نورگیرها، گلجام و شیشه های رنگی و ارسی ها تأمین می گردید. نا گفته نماند که گرچه در معماری غرب ساختمان کاملاً در مقابل نور گسترده می شود و یا مزاحمت های مستقیم نوری کاملاً منع می گردد، ولی می توان آن را به طریق نورپردازی های مصنوعی جبران و تأمین کرد که از نظر نگرش آنها به حضور عینی نور مورد قبول و بسیار جالب توجه است.

                گردآورنده : مهدی شبانزاده

                 

                کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

                یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

                شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


                نور طبیعی در معماری و معماری داخلی

                 

                نور طبیعی در معماری و معماری داخلی

                 

                ازدید همگان نور”جزء اساسی و ضروری در ساختمان است . که کار آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن است .در هنر ساختمان سازیی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصرو مفاهیم دیگر از قبیل ساختار” نظم فضایی “مصالح” رنگ و …. مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفاکند . ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد در ساختمان سازیو معماری های داخلی به نور بیشتر از یک عامل روشن کننده که باعث کاهش مصرف نور مصنوعی و در نتیجه کاهش مصرف برق !

                می شود ” نمی نگرند و فقط به مواردی از قبیل این که نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است “توجه می شود و معماران به صورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند و اگر در ساختمان سازی نیازی به نور پردازی و ایجاد مفاهیم و تاکید هایی توسط نور باشد منحصرا به استفاده از نور مصنوعی می پردازند و با انواع درجات و رنگ های نور مفهوم و طرح خود را اجا می کنند .

                در صورتی که با نگاهی به تاریخ معماری گذشته ( تقریبا هر نوع معماری تاریخی ) نور به عنوان یک عنصر مجزا به کار گرفته شده و به نتایج بسیار زیباییهم رسیده اند .

                یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی ” توالی و دگرگونی آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود . در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپر سیونیست ها دیده می شود . هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند . از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیای مختلف در یکدیگر و تاثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خالص و ناب می باشد . قاعدتا لازم نیست که چنین تحولی در سبک معماری داخلی ما نیز به وجود آید ” با توجه به اینکه ما ساختمان هایی داریم که عنصر نور را به قدری قوی و جذاب در خود به کار گرفته اند که هر بیننده ای را به خود جذب می کند . این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملا اثر بخش باشیم .

                 

                نور طبیعی در معماری و معماری داخلی

                 

                نور و طبیعت

                نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد باعث تغییر چهره یک مکان شود زیرا نور در هر یک از فصول سال ” در آب و هواهای متفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد .

                ضمنا هر مکانی دارای نور خاصی است که تنها به آنجا تعلق دارد برای مثال در صحرای یک منطقه استوایی تابش به قدری شدید و سایه ها آنقدر کوتاه است که اشیا به چشم بیننده مرتعش و در حال ذوب شدن به نظر می آیند .

                به همین ترتیب نور موجود در مناطق کوهستانی ” جنگلی و یا سواحلی نیز دارای ویژگی های مکانی مخصوص به خود و متمایز از سایر مناطق است . زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم . بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند ” ایجاد کرد .

                نور و بشر

                از دوران ما قبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شی ء زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند ” آنها را عبادت کرده و می پرستیدند.

                این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود . برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می برند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمز آلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند.

                حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ ” خورشید “ماه ” بلور و نور آتش استفاده می کنند .

                در اغلب ادیان ” نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و نیکی هاست و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد . در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی ” یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل ” در معماری اغلب بناهای مذهبی ” نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است . فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند . انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از. علاوه بر آن نور می تواند با رنگ ها و جلوه های متفاوت خود اشیا و احجام ” در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو میرودکه نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود

                 

                نور طبیعی در معماری و معماری داخلی

                 

                تاثیرات نور در معماری

                در معماری برای تاکید بیشتر بر روی برخی از بخش‌های نما می‌توان از نور طبیعی بهره جست بدین گونه که با ایجاد برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌هایی بر روی محل مورد نظر، سایه‌هایی در بخش‌هایی از نما ایجاد نمود که تاکیدی بر روی بخش مذکور باشند

                برای مثال به منظور کشیده‌تر نمایش دادن ارتفاع یک حجم می‌توان با ایجاد برآمدگی‌هایی باریک و بلند سایه‌های عمود و طویل ایجاد کرد تا نما کشیده‌تر به نظر آید و یا اینکه برای نمایش بخش‌های شاخص بنا همانند ورودی‌ها می‌توان با ایجاد حفره‌هایی عمیق بر روی حجم، بخش‌های مورد نظر را با سایه مشخص نمود. از روش‌های دیگری که کاربرد پوشاندن سطوح یکپارچه نما با عناصر همسان و برجسته می‌باشد که منجر به ایجاد بافتی مرکب از نور و سایه است که در این گونه بناها، سایه به عنوان عنصری مهم در طرح نماد دخیل می‌باشد.

                استفاده از مصالح متنوع در کنار یکدیگر که دارای خاصیت انعکاسی متفاوتی باشند نیز می‌تواند جلوه‌های خاصی در نما ایجاد کند.

                برای مثال به منظور تاکید بر روی بخش‌هایی از نما می‌توان آنها را با پوشش‌های فلزی آراست و در سایر سطوح از مصالحی با خاصیت انعکاسی کمتر استفاده نمود.

                بدین ترتیب در اثر انعکاس شدید حاصل از برخورد نور به سطوح فلزی، بخش‌های مورد نظر مهمتر جلوه می‌کنند.

                تاثیرات نور و فضاهای داخلی

                نور طبیعی یکی از عناصری است که در تغییر ماهیت فضای داخلی بنا تاثیر بسزایی دارد. ما می‌توانیم‌نور را به گونه‌ای بارز و مشخص داخل بنا هدایت کرده و بدین ترتیب با ایجاد عرصه‌هایی از نور و تاریکی، فضای یکپارچه را بدون استفاده از عناصر و مصالح جداکننده به بخش‌های مجزا تقسیم کنیم.

                روش دیگر استفاده از نور، برای شدت بخشیدن به هدفی مانند مرتفع نشان دادن فضاست. برای مثال در معبد پانتئون نوری که از نورگیر موجود در مرکز گنبد معبد به درون می‌تابد فضای تاریکتر داخلی را از لحاظ عمودی کشیده‌تر نشان می‌دهد.

                همانگونه که می‌دانیم نور در تاریکی حامل پیام‌ها و اشاراتی برای انسان است. از این خاصیت می‌توان در مشخص نمودن مسیرهای ورودی و خروجی مربوط به فضاهای تاریک و عاری از نور داخلی بهره گرفت. بدین ترتیب که فرد در یک محیط نیمه تاریک با مشاهده یک منبع نور در محل ورودی که در حکم راهنما است می‌تواند مسیر حرکت و موقعیت خود را در فضای داخلی شناسایی کند.

                از نور برای القای حسی خاص در انسان نیز می‌توان استفاده کرد. برای مثال فضایی که با نور ضعیف مزین شده باشد می‌تواند نوعی حالت خلسه در انسان ایجاد کند. از این رو در بسیاری از آرامگاه‌ها و یا بناهای مذهبی می‌توانیم شاهد تابش شعاع‌های خفیف‌تر به درون فضای تاریک داخلی باشیم.

                نور و فضاهای شهری

                نور در ساعات متفاوت روز جلوه‌های گوناگونی به فضاهای شهری می‌دهد. در گذشته عنصر نور برای ایجاد تنوع در فضاهای شهری کاربرد فراوان داشت. برای مثال از آنجا که رنگ سفید، نور آسمان را در خود منعکس کرده و هاله‌ای از رنگ آن را در برمی‌گیرد، برخی از بناهای بزرگ شهری و یا بافت کلی یک روستا را سفید رنگ می‌ساختند تا بدین ترتیب با توجه به رنگ آسمان که از طلوع آفتاب تا غروب، رنگ‌های متنوعی از جمله زردملایم، آبی روشن، نارنجی و … را به خود می‌گیرد بافت شهر یا روستان نیز دستخوش تغییر و تحول شده و جلوه‌های ملایم رنگی متنوعی را در برگیرد.

                روش دیگر این بود که با سرپوشیده کردن بخش‌هایی از کوچه و مسیرهای شهری نوعی بازی پیوسته نور و سایه در آنها به وجود می‌آوردند و بدین وسیله برای رهگذران به گونه‌ای تنوع در مسیر ایجاد کرده و حس طولانی و کسل‌کننده بودن راه را در فرد از بین می‌بردند.

                در برخی از بخش‌های شهر نیز با ساختن رواق و ایجاد یک هارمونی تاریک و روشن توسط سایه و نور در فضای تحت پوشش آن نوعی تنوع در فضا پدید می‌آوردند. در بازارهای ایران نورگیرهای سقفی، مسیر حرکت را در فضای تنگ‌و تاریک راسته بازار مشخص می‌کنند ضمن آنکه دالان‌های مستقیم که از یک سمت به راسته بازار متصل بوده و ازسمت دیگر به فضای باز خارجی منتهی می‌شوند در تاریکی مسیر بازار توسط شعاع‌های تابیده شده نور به درون دالان افراد را به سمت مسیر خروج از راسته بازار هدایت می‌کنند.

                 

                کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

                یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

                شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


                نور ونور پردازی در معماری داخلی

                نگاهی متفاوت به تاثیرات نور در دکوراسیون

                 

                 

                نور ونور پردازی در معماری داخلی

                 

                شما می توانید به وسیله نور، فضایی را وسیع تر و یا کوچک تر نمایش دهید. برای این منظور کافی است نورپردازی ها را بر روی دیوارها و کنج های محیط انجام دهید. به این ترتیب اطراف محیط روشن تر از مرکز شده و بزرگتر جلوه می کند. حال آنکه به عنوان مثال اگر در نورپردازی یک اتاق نشیمن تنها به منبع نورزایی برای روشن کردن منطقه ای کوچک در محدوده مبلمان بسنده کنیم، دامنه دید افراد محدود شده و در نتیجه فضا حتی کوچکتر از آنچه هست به نظر می آید.

                طلوع خورشید با پراکنده شدن اشعه هایی همراه است که مجموع آنها نور نامیده می شود. نور از جمله مهم ترین مواهب الهی است که در زندگی بشر از ارزش بسزایی برخوردار است. در واقع هیچ عنصری در دنیا بدون وجود نور هویت دیداری ندارد. نور واسطه ای میان چشمان بیننده و محیط اطراف اوست یعنی در صورتی که نوری به چشم ما نرسد تصویری در شبکیه تشکیل نشده و در نتیجه حس بینایی معنا و مفهوم کاربردی نخواهد داشت. ارزش واقعی نور هنگام تاریکی نمایان می شود. این تاریکی یا حاصل از غروب خورشید و تابش آن بر عرصه دیگری از گیتی است و یا در نتیجه خاموش کردن کلیدی از یک نورپرداز و یا سیستم نورپردازی است.

                در یک تقسیم بندی کلی نور خورشید را نور طبیعی و نور حاصل از نورپردازی های دیگر را نور مصنوعی می نامیم.

                در نورپردازی طبیعی تنها یک وسیله نورزا وجود دارد که آن هم خورشید است و نور طبیعی در واقع همان نور خورشید است که گذشته از ایجاد روشنایی در زمین، مزایای بسیار دیگری نیز دارد. زندگی همه موجودات و ابسته به این منبع پرانرژی است و همه هستی از نور خورشید هویت می گیرند.

                تحقیقات دانشمندان نشان داده است که شش درصد از مردمی که در مناطق شمالی این کره خاکی زندگی می کنند و از نور خورشید به میزان کافی و طولانی مدت بهره مند نیستند، از ناراحتی های روحی شبیه به افسردگی رنج می برند. دانشمندان ثابت کرده اند تغییرات تابش نور که در نتیجه تغییرات فصلی به وجود می آیند نیز بر روحیه افراد تاثیر می گذارند.

                آنها بر این عقیده اند که قرار گرفتن در معرض نور خورشید از تولید هورمون ملاتونین (melatonin) در خون جلوگیری به عمل می آورد و به همین جهت است که افرادی که به سندرم افسردگی فصلی یا همان (Seasonal Affective Disorder)مبتلا هستند، در فصول سرد میزان قابل توجهی از سطح هورمون ملاتونین خون شان که رابطه مستقیمی با وضعیت روحی و ایجاد اضطراب در آنها دارد بالا می رود. لذا برای درمان آن، بیماران را در معرض نورهای شدید مصنوعی و تقریباً ۱۰ برابر بیشتر از آنچه به طور معمول در مجاورت آن قرار می گیرند مواجه می سازند. از دیگر مزایای بسیار مهم نور خورشید، کاربرد آن در صنعت و نقش آن در صرفه جویی انرژی های پایان پذیر است.

                ساخت چراغ ها و اتومبیل های خورشیدی از جمله آنها است. در این قبیل لوازم انرژی حاصل از نور خورشید سبب شارژ باتری های مخصوص شده و سپس به انرژی های دیگر تبدیل می شود که این انرژی تبدیل شده در چراغ های خورشیدی به صورت نور نمایان می شود یعنی این چراغ ها در تمام طول روز انرژی خورشید را جذب کرده و به محض غروب آفتاب، آن را در قالب نوری مصنوعی بر فضا پراکنده می سازند. فارغ از این تبدیل ها و همچنین مزایای اشاره شده از این منبع بی بدیل نوری (خورشید)، موضوع مهم دیگر نیاز به وجود منابع نورزای دیگری است که به هنگام تاریک شدن هوا و پایان این نور پرارزش طبیعی، نوری را از خود ساطع می سازند که آن را نور مصنوعی می نامند. البته در هنگام روز نیز برخی از فضاها دارای شرایطی هستند که با وجود تابش نور خورشید به نورپرداز دیگری به عنوان تنها منبع نورزا یا نورپرداز مکمل نیازمندند.

                نور مصنوعی به زبان ساده نوری است که از خورشید تابیده نشده و منابع دیگری عامل پدید آمدن آن هستند. اغلب این منابع صرف نظر از آتش و منابع محدودی که انرژی خود را از گاز، نفت و یا مانند اینها تامین می کنند، دارای سیستمی الکتریکی هستند. حال از انواع نورها در یک تعریف کلی که بگذریم به ارزش واقعی نور زمانی پی خواهیم برد که تاثیرات ناشی از آن را بشناسیم…

                نور در اتاق خواب …

                این اشکال از شما نیست و به نور اتاق خوابتان بر می گردد. اتاق خواب از آن اتاق هایی است که نور یکی از اصلی ترین اجزای آن است و رکن اساسی آن به حساب می آید.

                یک نور بسیار ملایم برای شب ها، باعث می شود تا شما به راحتی خوابتان ببرد و یک خواب راحت و آسوده داشته باشید. همچنین یک نور قوی باعث می شود شما صبح ها دچار مشکل بالا نشوید و برای پوشیدن لباس لازم نباشد اتاق خوابتان را ترک کنید. مهمترین چراغ و نور در اتاق خواب شما چراغ هایی است که در کنار تخت خواب است. این چراغ ها برای زمانی کارایی دارند که یکی از شما می خواهید کتاب بخوانید یا تلویزیون تماشا کنید و فرد دیگری می خواهد بخوابد. برای قرار دادن این چراغ ها شما می توانید از دیوار پشت تخت استفاده کنید و چراغ را روی دیوار نصب کنید. دقیقاً مشابه چراغ هایی که در هتل ها وبالای تخت از آن ها استفاده می شود. برای این کار از یک دیوار کاذب هم می شود استفاده کرد. چراغ ها را می توانید با استفاده از این دیوار پشت آن نصب کرد. اگر استفاده از هیچکدام از این ها را قبول ندارید و توانایی اجرای آن را ندارید می توانید از ساده ترین راه یعنی چراغ های خواب روی میز کنار تخت یا همان چراغ خواب رومیزی استفاده کنید.

                اگر از چراغ های پشت تخت استفاده می کنید این نکته را باید مورد توجه قرار دهید که ارتفاع چراغ ها پشت سرتان نباید زیاد باشد. اگر از تختخواب دو نفره استفاده می کنید حتماً آنها را جدا کنید و کلید را هم به صورت جدا قرار دهید . اگر هم به سراغ چراغ خواب های رومیزی رفته اید دقت کنید که ارتفاع آنها طوری تنظیم شود که نور مستقیم به صورت شما نخورد.

                اما راه حل های دیگری هم هست که شما می توانید در نور و تنظیم آن در اتاق خوابتان استفاده کنید.

                 

                 

                نور ونور پردازی در معماری داخلی

                 

                – از کلیدهای دیمر یا همان تنظیم کنند های نور در ات خوابتان استفاده کنید. از این کلیدها حتی برای چراغ اصلی اتاق خواب هم می توانید استفاده کنید. بدین ترتیب شما می توانید نور را به دلخواه تنظیم کنید.

                – اگر نور خورشید که از پنجره اتاق داخل می شود مستقیم به صورت شما می خورد و باعث اذیت شما می شود، راه کار این است که از پرده های حصیری یا کرکره ای استفاده کنید تا از این مشکل نجات پیدا کنید.

                – کلید چراغ ها را در کنار در ورودی اتاق قرار دهید تا به هنگام وارد شدن و همین طور خارج شدن از اتاق بتوانید چراغ ها را روشن و خاموش کنید. کلید چراغ ها را علاوه بر کنار در، کنار تختخواب هم بگذارید. بدین ترتیب شما دیگر نیازی به این ندارید که برای خاموش کردن چراغ ها از تخت خواب بیرون بیایید.

                – اگر از صندلی در اتاق استفاده می کنید، ارتفاع آنها مشکل برای شما ایجاد می کند. سعی کنید از صندلی های کوتاه افقی استفاده کنید. در غیر اینصورت سایه آنها روی صورت شما می افتد.

                – از شمع در اتاقتان استفاده نکنید. البته تا زمانی که مطمئن نشده اید قبل از اینکه خوابتان ببرد آن را خاموش خواهید کرد.

                – اگر چراغ آویزان در نقطه ای است بین دیوار و پنجره مطمئن باشید هرکاری که شما انجام می دهید را همسایه شما از پنجره خواهد دید.

                اتاق خواب کودکان

                اتاق خواب کودکان نیاز به طراحی نوری متفاوت از اتاق خواب بزرگسالان دارد. اما باید حواستان باشد، این مدل را با بزرگتر شدن کودکتان تغییر دهید.

                برای طراحی نور اتاق کودکان شیوه های مختلفی است. استفاده از چراغ های مختلف برای کودکان با نقش های رنگی. راه های زیر هم به شما کمک می کند.

                – برای اتاق کودکانتان هم می توانید از کلیدهای دیمر استفاده کنید. این کار می تواند جو اتاق را طوری تنظیم کند که کودکان احساس خواب آلودگی کنند و راحت تر و زودتر به خواب بروند.

                – اگر در اتاق کودکانتان تلویزیون یا کامپیوتر وجود دارد به آنها اجازه ندهید در تاریکی کامل از آنها استفاده کنند. برای چشم آنها بهتر است از یک نور ملایم استفاده کنید. استفاده از دیمر یا کنترل کننده نور در این مورد نیز خوب است. همچنین از چراغ رومیزی هم برای این کار استفاده کنید.

                – از چراغ های دیواری به جای آباژور یا چراغ های پایه دار برای اتاق استفاده کنید. ممکن است کودکتان با آن برخورد کند…

                نور پردازی دراشپزخانه هال وحمام ورودی

                در آشپزخانه های قدیم که مانند امروز دارای کابینت های ثابت و جاسازی شده و محل مشخصی برای اجاق گاز، یخچال و دیگر وسایل آشپزخانه نبودند ، نورپردازی اغلب به وسیله یک چراغ آویز سقفی که در مرکز سقف آشپزخانه نصب می شد انجام می گرفت. چرا که اغلب فعالیت های داخل آشپزخانه ( مانند آماده سازی مواد غذایی ) بر روی میز وسط آشپزخانه انجام می شد. اما آشپزخانه های امروزی با ردیفی از کابینت ها ، اجاق و یخچال جاسازی شده به موازات و در کنار دیوارهای آشپزخانه نیازمند شیوه دیگری از نورپردازی هستند. در آشپزخانه های امروزی قسمت اعظم کار در آشپزخانه بر روی سطح کابینت ها در کنار اجاق گاز و یا شیر آب و سینک ظرفشویی انجام می شود که در اغلب آشپزخانه ها همگی در کنار دیوار قرار دارند اما هنوز چراغ های سقفی از وسط سقف آشپزخانه آویزان هستند ، در نتیجه افراد اغلب پشت به منبع نور و در زیر سایه خود مشغول به کار هستند و هنگام کار از نور کافی برخوردار نیستند. با توجه به تغییرات ساختار آشپزخانه های امروزی نسبت به گذشته ، ما در بخش هایی از آشپزخانه که اغلب محل انجام کار محسوب می شود به نور کافی نیاز داریم. مانند سطح روی اجاق گاز، سینک ظرفشویی و سطوح روی کابینت ها که برای آماده سازی وسایل آشپزی و مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرند. علاوه بر نیاز به روشنایی در این اماکن، فضای کلی آشپزخانه نیز باید از نور کافی برخوردار باشد. همچنین در بسیاری از آشپزخانه ها بعضی از کابینت ها با درهای شیشه ای و به صورت ویترین ساخته شده اند تا از آنها برای به نمایش گذاشتن ظروف زیبا و تزئینی استفاده شود. این کابینت ها نیز نیاز به نورپردازی داخلی دارند. به این ترتیب ما نیاز به یک مجموعه منابع نوری داریم که هریک به صورت جداگانه قابل کنترل باشند.

                نور کافی برای سطح روی اجاق گاز در آشپزخانه هایی که دارای یک هواکش یا هود در بالای اجاق گاز هستند به راحتی توسط چراغ هواکش تأمین می شود. اگر بالای اجاق گاز، هواکش مجهز به چراغ وجود ندارد باید یک چراغ قابل تنظیم در بالای اجاق گاز نصب شود. همچنین بالای سینک ظرفشویی نیز به یک چراغ نیاز تا شب هنگام نور کافی برای شست و شوی ظروف و مواد غذایی را برای ما فراهم کند. ترجیحاً هر یک از این چراغ ها باید دارای کلید کنترل مجزا باشند تا فقط در مواقع لزوم مورد استفاده قرار گیرند.

                برای تأمین نور کافی در سطح روی کابینت ها از آنجا که اغلب این سطوح در زیر کابینت های دیواری قرار دارند به راحتی می توان از چراغ های مهتابی که در زیر کابینت ها نصب می شوند بهره گرفت. به این ترتیب چراغ های نصب شده در زیر کابینت های دیواری بی آنکه دیده شوند و یا موجب آزار چشم باشند نور کافی را بر سطح روی کابینت ها می تابانند. چنانچه کابینت های زمینی عمیق باشند و نور محیط به اندازه کافی درون آنها را روشن نکند برای دسترسی راحت به وسایل داخل این نوع کابینت ها می توان چراغ های کوچکی در آنها نصب کرد که با کلیدهای اتوماتیک کنترل شوند و با باز و بسته شدن در کابینت ها روشن و خاموش شوند.

                اگر آشپزخانه شما محل صرف غذا نیز هست استفاده از چراغ های سقفی که ارتفاعشان قابل تنظیم است درست در بالای میز غذاخوری ایده خوبی است. این چراغ ها می توانند هنگام صرف غذا روی میز را به خوبی روشن کنند و در مواقعی که از میز استفاده نمی شود فضای کلی آشپزخانه را روشنایی ببخشند.

                نورپردازی در فضا سادگی با نصب چراغ های سقفی قابل اجرا است. در حمام و دستشویی علاوه بر چراغ های سقفی که برای تأمین روشنایی محیط مورد استفاده قرار می گیرند نصب یک چراغ دیواری در بالای آینه نیز ضروری است اما توجه داشته باشید که برای این منظور از چراغ های فلوئورسنت استفاده نکنید زیرا نور این چراغ ها موجب تغییر برخی از رنگ ها شده و تصویر شما را با رنگ های غیرواقعی در آینه منعکس می کنند.

                نورپردازی قسمت های مختلف خانه ، هال ورودی، راهروها و راه پله ها را نیز فراموش نکنید. این اماکن در هر خانه ای باید از نور فراوان برخوردار باشند به خصوص راه پله ها که در حفظ ایمنی و سلامتی خانواده و میهمانان اهمیت به سزایی دارد. در اینجا ایمنی مهم تر از زیبایی است و بهترین روش نورپردازی روشن کردن مسیر حرکت و سطح روی پلکان با چراغ هایی است که به دیوار نصب می شوند و نور را به طرف پایین می تابانند. استفاده از چراغ های دیواری کار تعویض لامپ را نیز ساده تر می کند.

                 

                 

                نور ونور پردازی در معماری داخلی

                 

                آنچه تاکنون بیان شد در جهت تأمین نور کافی و روشنایی لازم برای انجام فعالیت های گوناگون در هر یک از اتاق ها بود ؛ اما نورپردازی می تواند در جهت زیباسازی و جلب توجه بیننده به سوی اشیای تزئینی و ویژگی های زیبای یک اتاق نیز باشد. برای این منظور بهترین انتخاب چراغ های قابل تنظیمی هستند که به صورت تک، دوتایی و سه تایی در بازار موجودند و پس از نصب در یک نقطه از دیوار می توان هر یک از آنها را به سمت دلخواه تنظیم کرد به صورتی که محل مورد نظر ما را روشن کند. نور این چراغ ها را می توان به راحتی بر روی یک دیوار، یک تابلو و یا یک مجسمه دلخواه تنظیم کرد و یا حتی بخشی خاص از اتاق ( مانند محل قرارگیری شومینه و یا یک آرک در سقف ) را به وسیله آنها روشن کرد.

                طبقات داخل کابینت های در شیشه ای را نیز می توان با استفاده از روش های گوناگون روشنایی بخشید. اما یکی از بهترین راه ها نصب چراغ های کوچک در زیر هر یک از طبقات ، و یا در مواقعی که طبقات شیشه ای هستند نصب یک لامپ در قسمت بالا و یا پایین کابینت است…

                نورپردازی خوب در خانه

                مبانی نورپردازی در داخل اتاق‌ها، نور خوب، نور طبیعی و نور در اتاق بزرگسالان بپردازیم، یکی از اصولی است که در چیدمان خانه باید به آن اهمیت داده شود.

                نورپردازی مناسب

                شاید تشخیص این موضوع که آیا در اتاق خواب‌تان نورپردازی درست و اصولی وجود دارد یا نه، در وهله اول، کار چندان راحتی نباشد اما به‌راحتی از تبعات آن می‌توان به این مطلب پی برد. اگر صبح‌ها با سردرد از خواب بیدار می‌شوید، چشم‌هایتان می‌سوزد،‌هاله‌ای قرمزرنگ اطراف مردمک چشم‌هایتان دیده می‌شود یا اگر از همان اولین ساعات شروع روز، عادت به بدخلقی و پرخاشگری دارید، همه و همه نشانگر جای خالی نورپردازی مناسب در اتاق‌تان است؛ چرا که نورپردازی خوب موجب می‌شود در خانه خود احساس آرامش و امنیت داشته باشید.

                راه حل تمامی ‌این مشکلات، ایجاد یک شمای انعطاف‌پذیر نوری است به نحوی که برای تمامی‌ ساعات روز مناسب باشد و به اتاق‌های شما در هر لحظه از شبانه‌روز، حالتی خوشایند ببخشد. نورپردازی باید به گونه‌ای طراحی شده باشد که با فشاردادن یک کلید ساده، به‌راحتی بتوانید نور اتاق را زیاد یا کم کنید و مثلاً اتاق خود را از یک اتاق نورانی، به یک اتاق آرام با نوری رمانتیک که برای خوردن یک شام دونفره با همسرتان مناسب است، تبدیل کنید.

                نور طبیعی

                نور طبیعی، یکی از ویژگی‌های مثبتی است که یک خانه می‌تواند داشته باشد اما کیفیت نور در هر قسمت خانه متفاوت است و بستگی به جهت اتاق‌ها دارد. شاید بد نباشد نگاهی به نحوه نور اتاق‌ها با توجه به جهت قرارگرفتن‌شان در عرض و طول جغرافیایی بیندازیم.

                اتاق‌های رو به شمال: این اتاق‌ها سرد هستند، نور زننده‌ای دارند و نور مستقیم خورشید به آنها نمی‌تابد. هنرمندان نقاش معمولاً اتاق کار خود را رو به شمال انتخاب می‌کنند تا در نور آن، بهتر بتوانند رنگ‌ها و طیف‌های مختلف را تشخیص بدهند.

                اتاق‌های رو به شرق: اولین اتاق‌هایی که با طلوع خورشید روشن می‌شوند، اتاق‌های رو به شرق هستند اما بعد از گذشت چند ساعت از زمان طلوع، سایه‌ای بلند و طولانی‌مدت بر این اتاق‌ها سایه می‌افکند و طی روز دیگر خبری از نور خورشید در این اتاق‌ها نیست. بهتر است برای تعدیل‌ نور شدید و خیره‌کننده آفتاب در زمان طلوع، در این اتاق‌ها از نور مصنوعی استفاده شود. با این کار می‌توان در اواسط روز نیز تا حد ممکن، نور طبیعی روز را به نوعی در این اتاق‌ها ایجاد کرد. این تمهید برای اتاق‌های رو به شمال هم کارآیی دارد.

                اتاق‌های رو به جنوب: نور و گرمای خورشید در تمام مدت روز در این اتاق‌ها وجود دارد؛ البته ممکن است طی روز و در فصل‌های مختلف، کیفیت و میزان آن اندکی تغییر کند. بهتر است آشپزخانه، اتاق نشیمن و هر جایی که معمولا مدت زمان زیادی را طی روز در آنجا می‌گذرانید، رو به جنوب باشد.

                اتاق‌های رو به غرب: در گرم‌ترین ساعات روز، نور خورشید به این اتاق‌ها می‌تابد و زمانی که نور شدید است، چشم را آزار می‌دهد. بعدازظهرها در این اتاق‌ها سایه می‌افتد و نور خورشید، ملایم‌تر می‌شود.

                نور اتاق خواب بزرگسالان

                نور خوب در اتاق خواب، به شما این امکان را می‌دهد کــه بعد از یــک روز سخــت کاری، خوابـــی راحــت داشته باشید. البته این را فراموش نکنید که منظورمان این نیست که اتاق خواب باید تاریک باشد تا خوب بخوابید، چون در این صورت، صبح روز بعد برای پوشیدن لباس مشکل پیدا می‌کنید و ممکن است با جوراب‌های لنگه به لنگه سر کار بروید!

                بهترین نور برای اتاق خواب، نور کنار تختخواب است که برای مطالعه و حتی دیدن تلویزیون خوب است و حتی اگر هم‌اتاقی شما بخواهد بخوابد، چشمانش را آزار نمی‌دهد. می‌توانید برای نور کنار تختخواب‌تان از آباژورهای کنار تختی استفاده کنید یا نوری را در قسمت بالایی تخت خود تعبیه کنید یا روشنایی‌های دیوارکوب در اتاق خود نصب کنید.


                 

                 

                کلینیک تخصصی طراحی و اجرای محوطه سازی

                یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی  طراحی و اجرا ی محوطه سازی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی و ساخت محوطه سازی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به تعاریف و مفاهیم  نظری پرداخته می شود و در نهایت تکنیک های نوین اجرا معرفی می گردد.

                تماس با ما :۸۵ ۳۳ ۹۸ ۲۲ ۰۲۱

                نورپردازی محوطه خانه

                نور

                انواع نورپردازی باغی :

                نورپردازی به طرف پایین                          Downlighting

                نورپردازی به طرف بالا                            uplighting

                نورپردازی بافتی                                     Grazing

                نورپردازی کامل(پوشش داده شده با نور)        washing

                نورپردازی متقاطع                                   croslighting

                نورپردازی تاکیدی                                   Accent lighting

                نورپردازی موضعی                                 spotlighting

                نورپردازی آینه ای                                   mirroring

                نورپردازی نیم رخی                                 silhouetting

                هاله نورانی                                           the halo effect

                نورمحوطه                                            array lighting

                نور سیمی                                             flood lighting

                نورپردازی پله و چشم انداز دور                   step and vista lighting

                نورپخش شونده                                                 spread lighting

                سایه افکنی                                            shadowing

                نور مهتاب گون                                                moon lighting

                اختصاص دادن نواحی معینی برای انواع نورپردازی ، به ما کمک می کند که در یک فضای سبز اثرات مختلفی روی بیننده بگذاریم. یک مجسمه هنگامی که در کنار گیاهان سبز قرار می گیرد منظره ای کاملا متفاوت با زمانی که کنار یک دیوار ساده قرار دارد ایجاد می کند. باید از تمامی شیوه های نورپردازی برای دستیابی به یک نورپردازی خاص و اثرگذاری متفاوت استفاده کنیم.

                 

                Garden-LED-Lights

                 

                محدوده تکنیک های مستقیم تطبیقی شامل نورپردازی به سمت بالا و نورپردازی به سمت پایین است و برای دستیابی به نتایج ماهرانه می توان از نورپردازی تاکیدی استفاده کرد.

                Downlighting

                نورپردازی به سمت پایین استخری از نور روی سطوح زیرین بوجود می آورد، که این امرعلاوه برضریب اطمینان و امنیت،توانایی دید در شب را افزایش می دهد.

                گل ها و گیاهان به  سمت بالا  تمایل دارندو صورتشان به سمت خورشید است. باکمک این نوع نورپردازی می توان آن هارا  به خوبی نشان داد.

                به طورکلی برای نورپردازی به سمت پایین به منظور ممانعت از خیرگی چشم از حباب هایی که دارای قدرت کمتری هستند استفاده می شود. نوری که به سمت پایین می تابد بازتاب شدیدتری را به چشم برمی گرداند برای رفع این عیب از نور سندبالاست شده جهت پراکندن نور به اطراف استفاده می شود.

                این نورپردازی جهت تامین روشنایی موارد زیر به کارمی رود:

                چمن

                دیوارهای منتهی به پشت بام

                مجسمه ها

                آلاچیق

                میزناهارخوری

                 

                garden-lighting

                uplighting

                این نورپردازی که از سمت پایین شی، به سمت بالای آن هدایت می شود، به دلیل معکوس بودن با جهت نور روز جلب توجه می کند.لامپ به گونه ای نصب می شود که پرتوهای نوری آن دقیقآ روی نقطه دید نباشدو کمی پایین تر از آن قرار گیرد. بنابراین زیبایی شی ، نورپردازی شده بدون مواردی چون ایجاد خیرگی و یا عدم تمرکز در محلی که لامپ قرار دارد، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در جایی که چندین نقطه دید وجود دارد و نورپردازی کلی شی موردنظر است ، درخشندگی داخلی و خارجی کاسه چراغ باعث کاهش خیرگی چشم در نقاط مختلف می شود. این نورپردازی عمومی ترین نوع نورپردازی جهت  باغ هاست زیرا تقریباً در همه جا امکان نصب آن وجود دارد. در صورتی که نورپردازی از سمت بالا به دلیل نیاز به استرا چر همیشه در دسترس نیست.

                 

                garden-lighting

                 

                نورهای up light میخی (Spike mounted up light )

                به دلیل هزینه ی کم ، سهولت جابه جایی، سهولت تنظیم بارشد گیاهان و تغییرات فصول بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.

                با نورپردازی به سمت بالا اثرات متفاوتی را می توان ایجاد کرد مانند:

                نورهای تاکیدی                              Accent lighting

                نورهای کامل                                washing

                نورپردازی برای تاکید به روی بافت    Grazing

                 

                Grazing

                این نوع نورپردازی برای تاکید بر موارد ذیل است:

                درختان                     نمای خانه      مجسمه                    دیوار

                ما تصور می کنیم منظور از نورپردازی بالا، قرار دادن منبع نوری روی سطح زمین است. درحالی که با نصب نورهای موضعی روی دیوارها، شاخه ها یا زیر آب نیز می توان این حالت نوردهی را ایجاد کرد.

                این نورپردازی در جایی که بافت از یک سمت قابل مشاهده است،استفاده می شود.

                نورپردازی در زاویه ای دقیق در نزدیکی سطح باعث تاکید بر آن سطح می شود؛ چون روی سطح سایه های قوی ایجاد می کند. از آنجایی که لغت Texturing با Grazing هم معنااست، این نورپردازی در برخی مواقع نورپردازی بافتی نامیده می شود و تاکید خاصی به روی بافت و رنگ دارد.

                نورپردازی به سمت بالا کنار تنه درختان ، تاکیدی بر بافت ، رنگ و الگوی پوست درخت است. در حالی که همان نورپردازی در کنار یک درخت ستونی شکل مانند کاج باعث تاکید بر بافت شاخ و برگ درخت می شود.

                کاربرد اصلی این نوع نورپردازی به روی دیوارسنگی و آجری است قراردادن لامپ ها نزدیک دیوار برای نشان دادن برآمدگی های سطوح مانند: ملات، بند کشی ها و خلل و فرج موجود در سطوح است.

                 

                garden-lighting


                Washing

                Wall Washing   نوری است که سطح دیوار را کاملاً می پوشاند و کاربردهای بی شماری دارد. در باغ های مدرن که پوشش یا نقاشی دیوار بافت خاص ندارد نورپردازی به شیوه ی Washing توجه را به سمت رنگ یا انعکاس نور دیوار جلب می کند، تا فضایی را تعریف کرده کرده و محیطی دوستانه و صمیمی خلق کند.

                نکته ی کلیدی جهت چنین تاثیری در یک فضای خودمانی و کوچک استفاده از نوری کم ارتفاع است که نقش و نگارهایی ظریف و چشم نوازی را ایجاد می کند.

                لامپ ها هم روی سطح زمین و هم داخل سطح زمین نصب می شوند. هم چنین ممکن است حباب سند بلاست شده یا ساده و یا حتی رفلکتور جداگانه داشته باشند.

                کارخانه ها برای بیان چنین خصوصیاتی در لامپ های تولید شده ی خود از عبارت (Wall Washing  )  و یا ((mini flood استفاده می کنند.

                 

                outdoor-lighting-design-ideas

                 

                این نورپردازی برای ایجاد ارتباط بصری یا پس زمینه حصارها و یا کاج های چتری استفاده می شود. و در مقیاس بزرگتر برای نورپردازی آب نماها به کار می رود.

                البته باید به خاطر داشته باشید که این نوع نورپردازی وقتی شما از پنجره به بیرون نگاه می کنید یا وقتی در راهرو ورودی قدم می زنید، باعث ایجاد خیرگی می شود.

                خصوصیات نورپردازی معماری یک بنا ، بیشتر وابسته به روش های انتخابی نوع لامپ در مناطق مسکونی است.

                غیرمتداولترین این نوع نورپردازی استفاده از (Flood lighting) کوچک یا نور روی به پایین است که نور را پراکنده می کند. به طور مثال زیر لبه پشت بام استفاده می شود. می توان با تاکید بر نور روی گیاهان ، نور ورودی و مسیر های منتهی به آن ، نور نما و دیوار خانه ها ، نوعی امنیت نوری ایجاد کرد.

                Crooss  lighting

                نورهای مورب یا متقاطع عبارتی است که موقعیت یک چراغ و جهت نوردهی آن را بیان می کند. بدین صورت که چراغ را درکنار سوژه قرار می دهیم تا نور به طور مورب از روی آن عبور کند. نور پردازی متقاطع یک حصار گیاهی به گونه ای است که حباب پرتوهای موضعی وسیعی روی گیاه بتاباند و تاثیری روی بافت و سطح آن نداشته باشد.

                استفاده از این نوع نورپردازی در مقایسه با نورپردازی از روبرو، باعث تاکید بیشتر بر بافت و فرم سوژه می شود.  کاربرد مفید این نوردهی در جایی است که حجم یک مجسمه یا یک نقش برجسته یا کوه روشن شده با نور رنگی به دلیل نورپردازی از روبرو ، کاملاً مشخص است و قسمتی از جسم به دلیل سایه دار شدن دیده نمی شود. و این مشکل با اضافه کردن لامپی در قسمت دیگر برطرف می شود، هم چنین با استفاده از لامپی با درخشندگی حباب کمتر با فاصله دورتر می توان خصوصیات بافتی ایجاد شده توسط چراغ اول را کم ولی نور را از بین نبرد.

                در جایی که ازدو منبع نوری برای توازن استفاده می شود، چراغ هایی که به صورت میخی نصب می شوند قابلیت انعطاف بیشتری به ما می دهند.

                 


                Accent Lighting

                این روش شامل استفاده از لامپ های مستقیم برای تاکید بر یک تک گیاه ، نقطه کانونی و دیگر خصوصیات مقابل دید است. و در یک پس زمینه تیره یا یک پس زمینه از حصار گیاهی کمتر به چشم می آید. هم چنین نورپردازی تاکیدی را می توان با نور هایی به سمت بالا و یا پایین و یا متقاطع و یا حتی با هر منبع نوری زیر آب یا روی درختان و یا روی زمین و یا روی هر ساختار دیگری ایجاد کرد.

                تمرکز پرتوهای نوری قوی به روی سوژه ، این نورپردازی را به وجود می آورد. لازم است که برای این کار هدف گیری نوری به دقت انجام شود و از تاباندن نور بیش از اندازه پرهیز شود، و یا نور به صورت یکنواخت بر سطح نتابد.

                نورهای تابیده ی دورتر از نقطه کانونی ، سایه نازیبایی روی سطح مجاور ایجاد می کنند.

                 

                garden-lighting-for-home-interior

                 

                Spotlighting

                عبارت نورهای موضعی اغلب با نورهای تاکیدی اشتباه گرفته می شود و برخی اوقات یک معنی از آن ها برداشت می شود. نور موضعی معمولاً به نوری گفته می شود که به علت نبود موقعیت عملکردی جهت نصب منبع نور در فاصله نزدیک ، در فاصله ی دورتری نصب می شود . به عنوان مثال در لبه پشت بام ساختمان استفاده می شود تا نقاط کانونی ، خصوصیات پیاده رو و یا سطح زمین را روشن سازد .  و یا برآمدگی حجم چتری شکل درخت را از حصارهای گیاهی تفکیک می کند .

                پرتو نوری موضعی قادر است نورملایمی را که از فاصله دور تری تابیده می شود جبران کند.

                 

                outdoor-lighting

                 

                 

                شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
                تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
                آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳